فهرست مطالب نویسنده:
سعیده فرج زاده
-
مقدمهلیشمانیوزیس لوپوئید و مزمن انواعی از لیشمانیوزیس پوستی هستند که به درمان های مختلف مقاوم اند. بیماری مذکور در کشورهای در حال توسعه مانند ایران اندمیک می باشند. استفاده از داروهای متفاوت برای درمان این بیماری در دهه های اخیر پیشنهاد شده است که دارای اثربخشی های متفاوت هستند. لیزر دی اکسید کربن در دهه های اخیر به طور گسترده ای در زمینه درمان بیماری های پوستی به کار رفته است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین اثربخشی لیزر دی اکسید کربن در مقایسه با آلوپورینول خوراکی و مگلومین آنتی مونات (گلوکانتیم) در درمان لیشمانیوزیس مزمن و لوپوئید در شهر کرمان بود.روشپنجاه بیمار که جمعا دارای 86 ضایعه مزمن و لوپوئید بودند با کسب رضایت نامه آگاهانه وارد مطالعه شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی وارد دو گروه درمانی شدند. در یک گروه ضایعات تحت درمان با لیزر دی اکسید کربن فقط برای یک جلسه قرار گرفتند در حالی که در گروه دوم، گلوکانتیم (50 میلی گرم/ کیلوگرم به صورت تزریق عضلانی به مدت 21 روز) همراه با آلوپورینول (20 میلی گرم/کیلوگرم خوراکی به مدت 30 روز) تجویز شد. همه شرکت کنندگان در هفته های یکم، چهارم، هشتم، دوازدهم، بیست و چهارم، چهل و هشتم و هفتاد و دوم، پیگیری شدند و نتایج حاصل از مداخله صورت گرفته مورد بررسی و ثبت گردید.یافته هادرهفته چهارم، میزان خام درمان کامل دو گروه درمانی از نظر آماری تفاوت معنی داری نداشت (609/0P=). این میزان در هفته هشتم به مقدار کمی کاهش یافت (417/0P=) و این روند کاهشی تا هفته 48 و 72 نیز ادامه یافت (به ترتیب 289/0P= و 095/0P=). نهایتا، 16بیمار در گروه درمان شده با لیزر و 22 بیماراز گروه دیگر درمان شدند، اما از نظر آماری این تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود (095/0P=).نتیجه گیریدرمان لیشمانیوز پوستی مزمن و لوپوئید با لیزر دی اکسید کربن به عنوان درمان جایگزین در افرادی که دارای ازدیاد حساسیت نسبت به مگلومین آنتی مونات 5 ظرفیتی هستند یا در افرادی که مبتلا به بیماری های سیتمیک می باشند، پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: لیزر دی اکسید کربن, لیشمانیوز پوستی مزمن و لوپوئید, مگلومین آنتی مونات, آلوپورینولBackground and AimsLupoid (LL) and chronic leishmaniais (CCL) are variants of cutaneous leishmaniasis (CL) which are resistant to various treatments. The diseases are endemic in some developing countries such as Iran. A Variety of drugs with different effects have been suggested in recent decades. Carbon deoxide laser has been recently applied in the treatment of different dermatological diseases. The aim of this study was to compare the efficacy of CO2 laser compared to systemic Glucantime plus Allopurionl in the treatment of LL and CCL.MethodsA total of 50 patients with 86 LL or CCL lesions were participated in this study. They were divided into the two groups; the first group was treated with CO2 laser for one session and the second group was treated with Glucantime (50 mg/kg IM for 21 days) plus Allopurionl (20mg/kg for 30 days). All patients were followed at weeks 4th، 8th، 48th and 72nd and the results were compared.ResultsAt week 4، the cure rate of complete improvement of two treatment groups was not statistically different (P=0. 609). By week 8، the cure rate slightly decreased (P=0. 417). The decreasing trend continued until weeks 48th and 72nd (P=0. 289 and P=0. 095، respectively). Finally، 16 patients of laser group and 22 patients of the other group were cured، but statistically no significant difference was observed between the two groups (P=0. 095).ConclusionsCarbon deoxide laser therapy could be used in patients with hypersensitivity to pentavalent antimoniate or those with serious systemic diseases.Keywords: Cutaneous leishmaniasis, Carbon Deoxide laser, Meglumine antimoniate -
سابقه و هدفویتیلیگو اختلال شایع پیگمانتاسیون پوست است. درمان های مختلفی برای ویتیلیگو وجود دارد که عوارض جانبی، مصرف این داروها را محدود کرده است. اخیرا تنظیم کننده های سیستم ایمنی (TIMS) مانند پیمکرولیموس در درمان ویتیلیگو کودکان به کار رفته که با نتایج خوبی همراه بوده است. هدف این مطالعه مقایسه اثرات درمانی توام کرم پیمکرولیموس و کرم مومتازون در مقایسه باهر کدام به تنهایی در درمان ویتیلیگوی کودکان است.مواد و روش هادر این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، 50 بیمار وارد مطالعه شدند. در هر بیمار سه ضایعه انتخاب و در ضایعه اول کرم پیمکرولیموس یک درصد دو بار در روز، ضایعه دوم کرم مومتازون فورات 1/0 درصد شبی یک بار و ضایعه سوم کرم پیمکرولیموس یک درصد دو بار در روز برای پنج روز اول هفته و کرم مومتازون فورات 1/0 درصد شب ها برای دو روز دیگر در هفته استفاده شد. این درمان ها برای سه ماه استفاده شد. داده ها وارد نرم افزار آماری SPSS20 گردید و شاخص های توصیفی مرکزی و پراکندگی و تست مربع کای جهت آنالیز داده ها استفاده شد.یافته ها40 نفر از بیماران دوره درمانی را کامل کردند. میانگین سن بیماران 6/10 سال بود. 46 درصد بیماران پسر بودند. کاهش سایز ضایعات در طی زمان از نظر آماری معنی دار بود (0001/0p<) اما در انتهای درمان تفاوت آماری معنی داری بین 3 گروه درمانی از نظر کاهش سایز ضایعه مشاهده نشد (5/0 =p).استنتاجدر مطالعه حاضر استفاده از درمان ترکیبی مزیتی بر درمان بیماری با هر کدام از داروها به تنهایی نداشت. با این حال، با توجه به تعداد محدود بیماران در این مطالعه، نیاز به مطالعات بیشتر و بزرگ تری جهت بررسی اثربخشی این نوع درمان ترکیبی و سایر درمان های ترکیبی ضروری می باشد. شماره ثبت کارآزمایی بالینی: 12611001164976ACTRNکلید واژگان: پیمکرولیموس, مومتازون, ویتیلیگو, کودکانBackground andPurposeVitiligo is a common acquired pigmentation disorder. There are various therapeutic options for the treatment of vitiligo which bare some limitations due to their side effects. Recently topical immunomodulators (TIMS) such as topical Pimecrolimus have been used for the treatment of vitiligo in children as safe and efficient therapeutic options. This study compared the efficacy of the combination therapy of Pimecrolimus 1% cream and Mometasone cream with either agent alone in the treatment of childhood vitiligo.Materials And MethodsIn a nonrandomized double blind interventional study, 50 patients were enrolled. In each patient three lesions was selected. Topical Pimecrolimus cream 1% was applied to the first lesion twice daily, topical Mometasone furoat 0.1% ointment was applied for the second lesion every night, and Pimecrolimus cream 1% and topical Mometasone ointment 0.1% were applied to the third lesion twice/daily for the first five days. Topical Mometasone furoat 0.1% ointment was used at nights for the rest of the days of the week. All three treatments were administered simultaneously over three months. The data was analyzed using SPSS V.20.ResultsForty patients completed the study period whose mean age was 10.6 years and 46% were male. Significant decreasing trend was seen in the lesions size over time (P< 0.0001). However, this decreasing trend was not statistically significant among the three treatment groups at the end of the study (P= 0.5).ConclusionIn this study combination therapy had no any advantage to either Pimecrolimus or Mometasone. However, due to the limited number of patients in this study, further studies with large sample sizes are needed to evaluate the efficacy of this type of combination therapy and other combination therapies. (Clinical Trials Registry Number: ACTRN12611001165976)Keywords: Pimecrolimus, mometasone, vitiligo, childhood
-
مقدمهدرماتیت آتوپیک یک بیماری التهابی مزمن خارش دار پوست با زمینه ارثی است. بیماران مبتلا به درماتیت آتوپیک به علت وجود اختلالات ایمونولوژیک زمنیه ای مستعد به بعضی از عفونتها از جمله عفونتهای ویروسی می باشند.هدفهدف از انجام این مطالعه تعیین میزان فراوانی زگیل در کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک است.مواد وروش هااین مطالعه از نوع مقطعی است که بر روی کودکان 13-1 ساله شهر کرمان انجام شد. 61 نفر به عنوان گروه مورد به صورت متوالی از میان بیماران مبتلا درماتیت آتوپیک مراجعه کننده به یک کلینیک تخصصی پوست و 60 نفر از کودکان سالم با مراجعه به مهدکودک و دبستان ها به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. فراوانی زگیل در گروه مورد و شاهد به تفکیک جنس، گروه سنی، ورزش کردن، استفاده ازاستخر و حمام عمومی، عادتهای فردی (ناخن جویدن، مکیدن انگشت و لب) و سابقه خانوادگی بررسی شد.نتایجشصت ویک بیمار دچار درماتیت آتوپیک با میانگین سنی 58/41 ± 08/62 ماه که در فاصله سنی 12 تا 156 ماه قرار داشتند وارد این مطالعه شدند، 27 نفر (3/44%) پسر و 34 نفر(7/55%) دختر بودند. 9 نفر از کودکان مبتلا به درماتیت آتوپیک و 5 نفر از افراد گروه شاهد مبتلا به زگیل بودند که با توجه به 27% = P و 1/291= α2 هیچ ارتباط معنی دار بین درماتیت آتوپیک و زگیل پیدا نشد. از 61 کودک مبتلا به درماتیت آتوپیک، 36 نفر سابقه خانوادگی مثبت از درماتیت، آسم، رینیت و 6 نفر سابقه خانوادگی مثبت از زگیل داشتند. بررسی آماری نشان داد که در افراد مبتلا به درماتیت آتوپیک سابقه خانوادگی زگیل بطور معنی داری بیشتر است (X2=14، P=0.00012). در این گروه بیشترین زگیل از نوعCommon و شایعترین محل ابتلا به زگیل در کف دست و پا بود.نتیجه گیریدر این مطالعه هیچ ارتباط معنی داری بین زگیل و درماتیت آتوپیک بدست نیامد. سابقه خانوادگی زگیل مثبت مهمترین ریسک فاکتور برای پیدایش زگیل بود.
کلید واژگان: Atopic dermatitis, Wart, ChildrenAtopic dermatitis is a chronic, relapsing, inflammatory and pruritic disease with an inheritable background. Atopic dermatitis patients are susceptible to some infections including viral infections due to the underlying immunological disorders. The purpose of this study is to determine the frequency of wart in children with atopic dermatitis.This is a cross- sectional study which was performed on children aged 1-13 years in kermancity. 61 children with atopic dermatitis referring to the dermatology clinic were consecutively selected as the case group. 60 healthy subjects among the kindergarten and school children were selected as the control group. The frequency of wart was investigated in both case and control groups according to age, gender, sport, public swimming pool bath, personal habits (nail biting, finger or lip sucking) and family history.Sixty one subjects suffering from atopic dermatitis with the mean age and the SD of 62.08 ± 41.58 months (ranging 12-156) were entered in this study. The frequency of male participants was 44.3% while 55.7% of the subjects were females. Nine subjects in the group of atopic dermatitis patients and 5 subjects in the control group were affected with wart. The statistical analysis did not show any significant correlation between the two groups of the study (α2=291.1, P=0.27). From 61 atopic dermatitis children, 36 subjects had a positive family history of dermatitis, asthma, rhinitis, among whom 6 subjects had a family history of wart that was significant for the purpose of this study (X2=14, P=0.00012).The most common and frequent kind of wart was the common type and the most common site of involvement affected with wart was found to be the palmo-plantar area. In this study, there was no meaningful relationship between wart and atopic dermatitis.However, positive family background was the most important risk factor for wart. -
مقدمهمواد محرک وآلرژیک فراوانی در طبیعت وجود دارند. عوامل محیطی آلرژیک که می توانند اگزما را در افراد ایجاد یا شدت آن را افزایش دهند، در جوامع مختلف متفاوت واغلب ناشناخته اند. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی حساسیت تماسی در بیماران مبتلا به اگزمای مزمن مراجعه کننده به مراکز تخصصی پوست در کرمان صورت گرفت.روشدر این مطالعه توصیفی 156 بیمار (56 مرد و 69 زن) مبتلا به اگزمای مزمن که به واحدهای درمانی تخصصی پوست بیمارستان افضلی پور در کرمان مراجعه یا ارجاع داده شده بودند، با استفاده از Patch test حاوی 24 ماده آلرژن مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج تست هر فرد در سه روز متوالی (24، 48 و72 ساعت) بعد از انجام تست مورد ارزیابی قرار گرفتند.یافته هادر مجموع 153 نتیجه تست مثبت در 66 (8/52 درصد) بیمار از بین 125 بیماری که تست آنها خوانده شد، به دست آمد. حساسیت نسبت به سولفات نیکل در راس مواد آلرژن و در 20 (1/13 درصد) بیمار، مثبت بود (17 زن و3 مرد). در این مورد حساسیت در خانم ها با اختلاف معنی داری بیشتر از آقایان بود (05/0P<). در مرتبه دوم، حساسیت به ترکیب کروم دار پتاسیم (دی کرومات پتاسیم) در 17 (1/11 درصد) بیمار، مثبت بود (12 مرد و 5 زن) و مردان با اختلاف معنی داری بیشتر از خانم ها نسبت به این آلرژن حساسیت داشتند. درکل اختلاف معنی داری بین جنس و سن در دو گروه دارای پاسخ تست مثبت و منفی مشاهده نشد (05/0P>).نتیجه گیریبا توجه به این که عوامل مسبب اگزمای تماسی در هر منطقه متفاوت می باشند، با انجام Patch test می توان مواد محرک و مسبب آلرژن در هر منطقه را شناسایی و سپس نسبت به محافظت از آن اقدام نمود تا تدابیر درمانی در بیمار مؤثر وپایدارتر باقی بماند. در این مطالعه ترکیبات نیکل و کروم به ترتیب در مرتبه اول و دوم و ترکیبات تیورام، کبالت، بنزوکائین و تیازولین ها در مرتبه سوم از نظر ایجاد حساسیت قرار گرفتند.
کلید واژگان: patch test, درماتیت مزمن, اگزمای تماسی آلرژیکIntroductionAllergic and irritant compounds are frequent in nature, and the environmental allergic factors which can induce or exacerbate eczema are different and often unknown in different areas. The aim of this study was to determine the frequency of contact dermatitis in patients with chronic dermatitis referring to dermatology clinics in kerman.MethodsIn this descriptive study, standard patch test containing 24 allergens was done for 156 cases (56 males and 69 females) with confirmed chronic dermatitis who had been referred to Afzalipoor Hospital Dermatology Clinics. Evaluation of the results was done for every case 24, 48 and 72 hours after application of the patch test.ResultsIn whole, 153 positive patch tests were seen in 66 (52.8%) cases of 125 patients who had been examined. The most common allergic agent was nickel sulfate detected in 20 (13.1%) patients (17 females and 3 males). The hypersensitivity reaction to this agent was significantly more common in females than males (P<0.05). Potassium dichromate with frequency of 11.1% (12 males and 5 females) was the second common allergic agent and males showed significantly more positive reaction to this agent than females (p<0.05). There was no statistically significant difference according to the age and sex between groups with positive and negative patch test results (P>0.05).ConclusionAs the causative agents of contact dermatitis are different in various areas, by doing patch test in each area the allergic agents can be detected for more appropriate preventive measures and treatment strategies. In this study, the first and second common allergens were respectively Nickel and Chrome compounds. Thiorum, Cobalt, benzocaine and theazolin compounds were in the third rank. -
الگوی بیماری های پوستی در کودکان مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی پوست شهر کرمان
-
مقدمهمهارت ارتباط پزشک با بیمار موجب توفیق در گرفتن اطلاعات کافی از بیمار، تشخیص صحیح، جلب اطمینان بیماران و در نهایت، درمان موفقیت آمیز می گردد. هدف از این مطالعه، تعیین وضعیت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیماران هنگام مصاحبه از دیدگاه بیمار و مشاهده گر بود.روش هااین مطالعه مقطعی در سال 1383 انجام شد. در این مطالعه نحوه برقراری ارتباط 72 کارورز پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمان با بیماران در هنگام مصاحبه با استفاده از دو ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل یک چک لیست که با استفاده از مشاهده مستقیم تکمیل می گردید و یک پرسشنامه که توسط مصاحبه با بیمار تکمیل می شد، مورد بررسی قرارگرفت. اطلاعات به دست آمده با آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن و کاپا و نرم افزار SPSS تحلیل شد.نتایجوضعیت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیمار در حین شرح حال گیری از دیدگاه بیمار و مشاهده گر در سطح متوسط ارزیابی گردید. بیشترین نقایص از دیدگاه بیمار و مشاهده گر در روند پایانی و سپس اجرا و شروع مصاحبه بود. در بیشتر قسمت ها، دیدگاه بیمار و مشاهده گر همخوانی نداشت. با افزایش سن بیمار، نمره برقراری ارتباط از دیدگاه بیماران بطور معنی داری افزایش می یافت.نتیجه گیرینقایصی در مهارت برقراری ارتباط کارورزان پزشکی با بیماران در حین شرح حال گیری وجود دارد. با توجه به اهمیت این مهارت بالینی، ضرورت آموزش آن در مرکز مهارت های بالینی قبل از تماس با بیمار واقعی آشکار می گردد. انجام مطالعات مداخله ای به منظور بهبود روش های تدریس و محتوای مناسب برای آموزش مهارت های ارتباطی پیشنهاد می شود.
کلید واژگان: مهارت ارتباط, مصاحبه, کارورزان پزشکی, پزشک, بیمار, دیدگاه -
کهیر مزمن بیماری مزمنی است که تاکنون علت و درمان آن در اکثر موارد ناشناخته باقی مانده است. این مطالعه مورد - شاهدی به منظور تعیین ارتباط بین هلیکوباکترپیلوری و کهیر مزمن انجام گرفت. تعداد 95 بیمار مبتلا به کهیر مزمن که علت زمینه ای دیگری نداشتند و به تعداد دو برابر آنان یعنی 190 نفر از افراد سالم پس از مطابقت سن و جنس از نظر ابتلا به هلیکوباکترپیلوری با اندازه گیری IgG اختصاصی مورد بررسی قرار گرفتند. در کل بیماران 68 نفر (71.6 درصد) زن و 27 نفر (28.4 درصد) مرد و در گروه شاهد 136 نفر زن و 54 نفر بودند. میانگین سنی گروه مورد 15.7±32.4 سال و از آن گروه شاهد 14.8±31.9 سال بود که اختلاف معنی داری بین آنها وجود نداشت. (p>0.05) میانگین مدت ابتلا به کهیر مزمن در بیماران 22.7 ماه بود. از نظر وجود سایر علایم همراه در بیماران، موارد آسم (13.7 درصد)، رینیت آلرژیک (16.8درصد)، آنژیوادم 43.2) درصد) و شکایات گوارشی (62.1 درصد) دیده شد. از نظر میزان آلودگی به هلیکوباکترپیلوری در گروه بیمار 71 نفر (74.6 درصد) و در گروه شاهد 96 نفر (50.5 درصد) دارای سرولوژی مثبت بودند که اختلاف آن معنی داری بود. (p<0.001) همچنین در گروه سنی 50-20 سال در گروه بیمار افزایش معنی داری در میزان ابتلا به هلیکوباکترپیلوری دیده شد (p<0.01) اما مدت ابتلا به کهیر مزمن، وجود آنژیوادم و علایم گوارشی با آلودگی به هلیکوباکترپیلوری ارتباط معنی دار نداشت. (p>0.05) بر اساس این نتایج آلودگی به هلیکوباکترپیلوری در بیماران مبتلا به کهیر مزمن ایدیوپاتیک با فراوانی بیشتری نسبت به افراد سالم دیده می شود که برای تعیین رابطه سبب شناختی آن انجام پژوهش های بنیادی و کارآزمایی درمانی لازم است.
کلید واژگان: کهیر مزمن, هلیکوباکترپیلوری -
زمینهتوسعه دانش و نگرش افراد شرکت کننده در برنامه های آموزشی یکی از عوامل تعیین کننده میزان موفقیت به کارگیری محتوای آموزش در حیطه عمل است.هدفمطالعه به منظور تعیین تاثیر کارگاه های مقدماتی روش تدریس بر آگاهی، نگرش و عملکرد اعضا هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمان انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه نیمه تجربی در سال 1379 بر روی 71 نفر از شرکت کنندگان کارگاه های مقدماتی روش تدریس انجام شد که به روش نمونه گیری ساده انتخاب شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه با ضریب روایی 76/0 و 8/0 به ترتیب برای آگاهی و نگرش و با حداقل ضریب پایایی 7/0، قبل و بعد از کارگاه جمع آوری گردید. اطلاعات مربوط به عملکرد از طریق فهرست وارسی خود ارزیاب با روایی 0.91 و ضریب پایایی 75/0 قبل از کارگاه و در طول یک نیمسال تحصیلی بعد از کارگاه کسب و با استفاده از آزمون های پارامتریک و غیرپارامتریک تجزیه و تحلیل شد.
یافته هامیانگین نمره آگاهی قبل از کارگاه 7/3±02/6 و نمره نگرش و عملکرد بر مبنای بیست به ترتیب 2/1±2/14 و 2/2±6/13بود. این میانگین بعد از کارگاه برای دانش 9/3±4/13، نگرش 1/2±2/18و عملکرد 68/1±12/14 بود. بین نمره آگاهی و نگرش قبل و بعد از کارگاه ارتباط معنی دار آماری وجود داشت (001/0 p<). ولی بین نمره عملکرد قبل و بعد از کارگاه رابطه آماری مشاهده نشد. همچنین بین تغییرات نمره آگاهی و نگرش با عملکرد ارتباط معنی داری وجود نداشت. با افزایش سن دانش کسب شده در انتهای کارگاه کمتر می شد (33/0 r=- و 03/0 p<).
نتیجه گیریبه نظر می رسد کارگاه های موجود می توانند دانش شرکت کنندگان را افزایش و نگرش آنها را ارتقا دهد، ولی توسعه رفتار در حیطه عملکرد علاوه بر کارگاه آموزشی به عوامل دیگری وابسته است.
کلید واژگان: کارگاه آموزشی, روش تدریس, آگاهی, نگرش, عملکرد
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.