به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سمیه اولادی قادیکلایی

  • سمیه اولادی قادیکلایی، یوسف یحیی پور*، زهرا رضاپور، سمانه شریفی، کامران محمدنیا، محمدعلی جهانی، مریم قائمی امیری، جمیله آقاتبار رودباری، پرویز امری
    سابقه و هدف

    به منظور ارزیابی عملکرد بیمارستان های آموزشی ، الگوهای نظام اعتباربخشی بعنوان یکی از مهمترین بسته های طرح تحول و نوآوری در آموزش علوم پزشکی، مورد توجه وزارت بهداشت قرار گرفته است. یکی از چالش های جدی برنامه اعتباربخشی آموزشی، استفاده از مجموعه استاندارد واحد برای ارزیابی برنامه های آموزشی مراکز آموزشی-درمانی میباشد. این مطالعه، با هدف تعیین تاثیر برنامه جامع ارزیابی عملکرد سیستم آموزشی بر نتایج ارزشیابی و اعتباربخشی آموزشی بیمارستان شهید دکتر بهشتی بابل در سال 1397 صورت گرفت.

    مواد و روش ها

    این مطالعه نیمه تجربی، در بیمارستان شهید دکتر بهشتی بابل در سال 1397 انجام شد. برنامه جامع ارزیابی عملکرد سیستم آموزشی به روش بارش افکار و بررسی متون توسط تیم اعتباربخشی تدوین شد. این برنامه به مدت شش ماه بصورت پایلوت به اجرا گذاشته شد. نتیجه ارزیابی سالهای 1396 و 1397 از سامانه اعتباربخشی کشور استخراج و مورد مقایسه قرار گرفتند.

    یافته ها

    میزان نمره کسب شده قبل و بعد از مداخله به ترتیب 242 امتیازو 445 امتیاز بود. نتایج نشان داد که بیشترین تاثیر برنامه جامع در محور پایش و ارزشیابی عملکرد سیستم آموزشی (86.1%) و کمترین تاثیر آن بر محور عرصه پژوهش های بالینی (44.48%) دیده شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به افزایش قابل توجه امتیاز حاصل از ارزیابی سال 1397 نسبت به گذشته و ارتقای وضعیت آموزشی مرکز و همچنین رضایت بالای تیم مدیریت اجرایی، پیشنهاد میگردد برنامه جامع ارزیابی عملکرد سیستم آموزشی بعنوان الگویی جهت اجرای اصولی و موثر اعتباربخشی در سایر مراکز مورد استفاده قرار گیرد.

    کلید واژگان: ارزیابی, عملکرد سیستم آموزشی, اعتباربخشی آموزشی
    Somayeh Oladi Ghadikolaee, Yosef Yahyapour*, Zahra Rezapour, SamanehSharifi, Kamran Mohammadnia, Mohammad Ali Jahani, Maryam GhaemiAmiri, Jamileh Aghatabar Rodbari, Parviz Amri
    BACKGROUND AND OBJECTIVE

    In order to evaluate the performance of teaching hospitals, the patterns of accreditation system as one of the most important packages of transformation and innovation plan in medical education, considered by the Ministry of Health. One of the serious challenges of the educational accreditation program is the use of a same standard set to evaluate the educational programs of the educational-medical centers. The aim of this study was to determine the effect of a comprehensive program for evaluating performance of educational system as results of evaluation and educational accreditation of Dr. Shahid Beheshti Hospital in Babol.

    METHODS

    This quasi –experimental study was performed in Shahid Beheshti hospital in Babol in 1397. A comprehensive program for evaluating performance of educational system was developed by accreditation team through the method of brainstorming and reviewing texts. The program was piloted for six months. The evaluation results of the years of 1397 and 1398 were extracted from the countrychr('39')s accreditation system and compared with our data.

    FINDINGS

    The score obtained before and after the intervention was 242 points and 445 points, respectively. The results showed that the most effect of the comprehensive program in the domain of monitoring and evaluating the performance of the educational system (86.1%) and the least effect was seen in the field of clinical research (44.48%).

    CONCLUSION

    Due to the significant increase in points obtained from the evaluation in 1397 compared to the past and improving the educational status of the center, as well as the high satisfaction of the executive management team, it is suggested that a comprehensive program to evaluate the performance of the educational system as a model for the principled and effective implementation of accreditation used in other centers.

    Keywords: Assessment, educational system performance, educational accreditation
  • زهرا رضا پور، سمیه اولادی قادیکلایی*، سیده الهه رسولی نژاد، مریم قائمی امیری، زینب غلام نیا شیروانی
    سابقه و هدف
    هدف از آموزش بالینی در دوره دکترای پزشکی عمومی کسب حداقل مهارت های مورد انتظار از دانش آموختگان می باشد. در راستای تربیت دانش آموختگانی توانمند، مسئولیت پذیر و پاسخگو به نیازهای جامعه علاوه بر امتحانات و ارزیابی های پایان بخش های بالینی، در پایان مرحله کارورزی ارزیابی صلاحیت بالینی ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با هدف ارزیابی صلاحیتهای بالینی در دانشجویان پزشکی مقطع کارورزی در دانشگاه علوم پزشکی بابل با استفاده از آزمون بالینی ساختارمند عینی در سال 1395 صورت گرفت.
    مواد و روش ها
    این مطالعه توصیفی- مقطعی در سال 1395 بر روی 28 نفر از دانشجویان سال آخر رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی بابل با هدف ارزیابی صلاحیت بالینی آنان انجام گرفت. این آزمون شامل 15 ایستگاه (8سوال ضروری و 5سوال غیرضروری) بود که بر اساس دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طراحی گردید. روایی و پایایی آزمون توسط گروه expert panel تعیین گردید. پس از جمع آوری داده ها اطلاعات با نرم افزار21 SPSS و با آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل و آزمون تی زوج در سطح معنی داری 05/0>P مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این پژوهش میانگین نمرات کسب شده توسط دانشجویان در آزمون 93/0± 81/15 بود که در 4/96 درصد موارد، مهارت بالینی دانشجویان در حیطه ی خوب قرار گرفت. دانشجویان در دو ایستگاه چشم و داخلی بالاترین میانگین نمره به ترتیب20 و 01/1±07/19و در ایستگاه زنان کمترین نمره میانگین 9/2±68/11را اخذ نمودند. در ایستگاه های مغز و اعصاب و بهداشت نیز بیشتر از 50 درصد دانشجویان نمره ی متوسط تا ضعیف کسب نموده بودند. ضریب همبستگی پیرسون بین نمرات آزمون با میانگین معدل دانشجویان قبل از ورود پیش کارورزی46/0 بدست آمد. (01/0 p=) ولی بین دو متغیر نمره آزمون با سن ارتباط معناداری را نشان نداد. (05/0<P). آزمون تی زوج اختلاف معناداری را بین ایستگاه های ضروری و غیر ضروری نشان داد. (05/0>P)
    نتیجه گیری
    با توجه به اینکه نمره ی دانشجویان در ایستگاه های مغز و اعصاب، بهداشت و زنان دارای صلاحیت بالینی در محدوده ی متوسط تا ضعیف بوده اند، توجه خاص برنامه ریزان آموزشی وفراهم نمودن تسهیلات آموزشی مانند برگزاری کارگاه آموزشی بالینی، استفاده بیشتر از مرکز مهارتهای بالینی و همچنین بهره گیری ازفیلمهای آموزشی و کار عملی زیر نظر اساتید، جهت رسیدن به اهداف آموزشی را طلب می نماید.
    کلید واژگان: ارزیابی, دانشجویان پزشکی, صلاحیت بالینی
    Zhra Rezapour, Somayeh Oladi Ghadicolaee *, Seyade Elaheh Rsoulinejad, Mryam Ghaemi Amiri, Zeynab Gholamnia Shirvani
    BACKGROUND AND OBJECTIVE
    The goal of clinical training in Medical education is achievement the minimum skills expected of medical graduates. In order to educate capable, responsible and responsive to community needs graduates, in addition to clinical course examinations & assessments it seems necessary to asses of clinical competence at the end of the internship. The aim of this study was to Evaluate Medical Intern's Competence Based on Objective Structured Clinical Examination (OSCE) in Babol Medical University of Sciences in 2016.
    METHODS
    This Cross-sectional study was conducted on 28 of senior students of Babol University of Medical Sciences to evaluate their clinical competence in 2016. The test includes 15 stations (8 Question was essential and 5 questions was nonessential) that was designed based on the instructions of the Ministry of Health & Medical and Education. The test's reliability and validity was determined by the expert panel. Data were analyzed using SPSS software (version 21) and using descriptive and analytic statistics and independent t-test, paired t-test, Pearson coefficient. P<0.05 was considered significant.
    FINDINGS
    the acquired mean score by participants was 15.81±0.93. The Students has been achieved the highest mean score in both eyes (20) and internal diseases (19.07±1.01) stations. They received the lowest mean score in gynecology station (11.68± 2.9). More than 50% of students had been in the poor to moderate rang Neurological & health stations. Pearson correlation coefficient showed significant relationship between the mean score & the average score of students before the pre-internship course. (p<0.05)(r= 0.49), while this test showed no significant relationship between mean score and age (P> 0.05). T-test showed significant relationship between in two group's essential & non-essential station. (p<0.05)
    CONCLUSION
    According to acquired scores in neurology, Health & gynecology stations that has been in the poor to moderate rang, attention to educational facilities such as holding clinical educational workshops, further use of the Clinical Skills Lab as well as taking advantage of educational videos and practice under supervision seems to be necessary to achieve educational goals
    Keywords: Evaluation, Medical students, Clinical Competence
  • خدیجه میرزایی، سمیه اولادی قادیکلایی*، محمد تقی شاکری، سید مجتبی موسوی بزاز
    مقدمه
    ارزیابی کیفیت مراقبت های بهداشتی - درمانی به عنوان یک معیار ضروری جهت ارتقای کیفیت مراقبت ها در نظر گرفته می شود که می تواند منجر به بهبود بخشیدن نتایج برنامه ها و اثربخش کردن آن ها شود. یکی از روش های ارزیابی کیفیت مراقبت، مدل بروس است که با کمک آن می توان به شناسایی واحدهای ضعیف و رفع کمبودها پرداخت. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارائه کیفیت مراقبت های پس از زایمان بر اساس مدل بروس در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در سال 93-1392 بر روی 500 نفر از مادران در 19 مرکز بهداشتی درمانی شهر مشهد انجام شد. افراد به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات واحد پژوهش و چک لیست ارزیابی مراقبت طبق مدل بروس شامل شش بعد مهارت فنی، مشاوره و آموزش، ارتباط بین فردی، انتخاب آگاهانه، مکانیسم پیگیری، سازماندهی شرایط و خدمات بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و روش های آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    کیفیت کلی مراقبت های پس از زایمان از سطح متوسطی برخوردار بود. در این مطالعه بعد مهارت فنی (معاینات بالینی) و مشاوره و آموزش در مراقبت های پس از زایمان ضعیف و بقیه ابعاد شامل مهارت فنی (شرح حال گیری)، ارتباط بین فردی، مکانیسم پیگیری و انتخاب آگاهانه از سطح متوسطی برخوردار بودند. بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس، بین میانگین نمره ابعاد مختلف کیفیت به جز در بعد مکانیسم پیگیری در بقیه ابعاد در مراکز بهداشتی درمانی شهر مشهد اختلاف وجود داشت (05/0>p).
    نتیجه گیری
    با توجه به کیفیت ضعیف معاینات بالینی و بعد مشاوره و آموزش در این مراقبت ها و تاثیر آن در پیشگیری از عوارض دوران پس از زایمان، انجام تحقیقات بیشتر در زمینه علت کیفیت پایین این مراقبت ها پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: ارزیابی کیفیت, مدل بروس, مراقبت پس از زایمان
    Khadijeh Mirzaee, Somayyeh Oladi Ghadikolaee*, Mohammad Taghi Shakeri, Seyed Mojtaba Mousavi Bazzaz
    Introduction
    Evaluating quality of health and medical care is considered as an essential criteria to promote the care's quality that can lead to improve the results of programs and their efficacy. One of the methods to assess the quality of care is Bruce model which can detect the weak units and eliminate the shortages. This study was performed with aim to evaluate the quality of postpartum care Based on Bruce Model in medical health centers of Mashhad.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 500 qualified mothers from 19 medical and health centers in Mashhad in 2013-2014. The samples were selected by multi-stage sampling method. Data collection tool included demographic questionnaire and care evaluation check-list based on Bruce model which included 6 aspects of technical skills, training and consultation, inter-personal relationship, informed selection, follow-up mechanism, organizing the services and conditions. Data was analyzed by SPSS software (version 16) and descriptive-analytical statistics. P
    Results
    Total quality of postpartum cares was moderate. In this study, technical qualification (clinical examinations) and training and consultation in postpartum care were weak. Other aspects including technical qualification (history), inter-personal relationship, follow-up mechanism, and informed selection were moderate. Based on the Kruskal-Wallis test, there was difference between mean scores of different aspects of quality in Mashhad health centers except in the aspect of follow-up mechanism (P<0.05).
    Conclusion
    With regard to the poor quality of clinical examinations and training and consultation in these cares and their effects on preventing from postpartum complications, it is recommended to do more studies about the cause of weak quality of these cares.
    Keywords: Keywords: Bruce Model, Postpartum care, Quality assessment
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال