به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سمیه مشاری

  • سمیه مشاری*، رقیه همتی، سید باقر محمودی، عادل پدرام

    در تحقیق حاضر مقاومت 30 رقم تجاری رایج چغندرقند در برابر پوسیدگی های ریشه ناشی؜از دو بیمارگر Rhizoctonia solani و Fusarium oxysporum f. sp . betaeطی سال های 1395 و 1396 در استان آذربایجان غربی ارزیابی قرار شد. ارقام تحت شرایط کنترل شده گلخانه در گلدان تحت مایه زنی قرار گرفتند. آزمایش در قالب طرح کاملا تصادفی با 15 تکرار و پنج شاهد برای هر تیمار اجرا شد. رتبه بندی شدت پوسیدگی حاصل از مایه زنی قارچ R. solani هشت هفته بعد از شروع مایه زنی با مقیاس 9-1 انجام گرفت. همچنین شاخص برداشت (Harvest Index) نیز برای هر تیمار محاسبه شد. رتبه‎بندی رنگ زرد برگ؜ها و پوسیدگی حاصل از قارچ F. oxysporumبه صورت هفتگی از هفته دوم بعد از مایه زنی با شاخص 5-0 ثبت شد. میانگین سطح زیرمنحنی پیشرفت بیماری (Area Under Disease Progress Curve) برای مقایسه پیشرفت آلودگی بین ارقام مورد محاسبه قرار گرفت. همچنین جهت مقایسه میزان بوته میری هریک از ارقام تحت شرایط طبیعی، آزمایش مزرعه‎ای در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. بوته های از دست رفته یا در حال زوال، سه بار بعد از انجام تنک و وجین شمارش شدند. بوته های در حال مرگ شناسایی و جهت تشخیص عامل بیماری به آزمایشگاه منتقل شدند. نتایج حاصل از محاسبه AUDPC تحت شرایط مزرعه به دست آمد و ارقام مقاوم مشخص شدند. عملکرد شکرخالص ارقام در واحد سطح محاسبه شد. نتایج به؜دست آمده از میزان مقاومت ارقام در مزرعه و گلخانه با خصوصیات ژنتیکی معرفی شده توسط شرکت تولید کننده بذر و عملکرد شکرخالص مورد مقایسه قرار گرفتند و ارقام مقاوم و با عملکرد بالا معرفی شدند. ارقام بی تی اس 233، فلورس، دلتا و موریل دارای مقاومت نسبی در برابر هر دو بیمارگر بودند و عملکرد قابل ملاحظه‎ای در هکتار نشان داده و در مزارعی با آلودگی توام قابل توصیه می باشند.

    کلید واژگان: ارقام تجاری چغندرقند, پوسیدگی ریزوکتونیایی ریشه, زردی فوزاریومی}
    Somayyeh Moshari *, Roghayeh Hemati, S.B. Mahmoudi, Adel Pedram

    In the present study, the resistance of 30 common commercial sugar beet cultivars against root rot caused by Rhizoctonia solani and Fusarium oxysporum was evaluated in West Azerbaijan province during 2017 and 2018. Cultivars were inoculated in pots under controlled greenhouse conditions. The experiment was conducted in completely randomized design with 15 replications and 5 controls for each treatment. Ranking based on root rot intensity caused by inoculation of R. solani was done eight weeks after inoculation with a scale of 1-9. Harvest Index was also calculated for each treatment. Ranking based on leaves color yellowing and root rot caused by F. oxyporum were recorded weekly from the second week after inoculation with 0-5 index. The mean of area under disease progress curve (AUDPC) was calculated for the disease development comparison among cultivars. Also, in order to compare the cultivars damping off under normal condition, a field experiment was conducted in a randomized complete block design. Missing or dying plants were counted three time after thinning and weeding. Dying plants were identified and transferred to the laboratory for diagnosis of the disease. The results of AUDPC calculation were obtained under field conditions and resistant cultivars were identified. The white sugar yield of cultivars per unit area was calculated. The results obtained from the cultivars resistance in the field and greenhouse with the genetic characteristics of the cultivars introduced by the sugar beet seeds companies were compared and resistant cultivars with high yield were introduced. The BTS233, Flores, Delta, and Murialle showed relative resistance to both pathogens and showed significant yield per hectare and are recommended in fields with contamination.

    Keywords: Fusarium yellow, Rhizoctonia root rot, root rot, Sugar beet commercial cultivars}
  • ایرج ذوالقدر*، اروج ولیزادگان، سمیه مشاری

    چغندرقند (Beta vulgaris L. sub sp. vulgaris) یک گیاه صنعتی است که از ریشه آن شکر استخراج می شود و به صورت مستقیم و غیر مستقیم نیز مورد مصرف انسان و دام قرار می گیرد. این مطالعه در طی ماه های مهر تا دی سال 1395 به منظور تعیین باقیمانده دو حشره کش پرمصرف کلروپیریفوس و سایپرمترین در چغندرقند حاصل از مناطق ارومیه، خوی، سلماس، بوکان، مهاباد، نقده و میاندوآب و تفاله های حاصل از سه کارخانه قند ارومیه، میاندوآب و نقده در استان آذربایجان غربی مورد انجام شد. برای این منظور از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) استفاده شد. نتایج بدست آمده از نمونه های مناطق مهاباد، نقده میاندوآب، سلماس، ارومیه، خوی و بوکان) نشان داد که باقی مانده حشره کش کلروپیریفوس در منطقه خوی بیشترین مقدار و بعد از آن به ترتیب نمونه های مناطق میاندوآب، بوکان و سلماس قرار داشتند. در ریشه های چغندرقند مناطق مهاباد، نقده و ارومیه و در تفاله کارخانه های میاندوآب، ارومیه و نقده، هیچ باقیمانده ای از حشره کش کلروپیریفوس یافت نشد. در مورد سایپرمترین نتایج نشان دادند که بیشترین مقدار باقی مانده مربوط به منطقه خوی و بعد از آن به ترتیب مناطق بوکان، نقده، میاندوآب و ارومیه قرار داشتند. در مناطق مهاباد و سلماس و در تفاله های بدست آمده از کارخانه های قند میاندوآب، ارومیه و نقده، هیچ باقیمانده ای از حشره کش سایپرمترین یافت نشد.

    کلید واژگان: باقیمانده حشره کش, روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC), سایپرمترین, کلروپیریفوس}
    Iraj Zollghadr *, Orouj Valizadegan, Somayeh Moshari

    Sugar beet (Beta vulgaris L. sub sp. vulgaris) is an industrial crop which is mainly grown for sugar extraction from its root, and is also used directly and indirectly by human and livestock. This study was carried out during October to December 2016 to determine the residues rate of two highly consumed insecticides called Chloropyrifos and Cypermethrin, on sugar beet produced in Urmia, Khoy, Salmas, Bukan, Miandoab, Mahabad and Naghedeh and pulps from three sugar factory of Urmia, Miandoab and Naghadeh in West Azerbaijan province. High Performance Liquid Chromatography (HPLC) was used for this purpose. Results of the samples from Urmia, Khoy, Salmas, Bukan, Miandoab, Mahabad and Naghedeh showed that the chlorpyrifos insecticide in the city of Khoy had the highest residual rate, and followed by samples from Miandoab, Bukan, and Salmas, respectively. In the root samples collected from Mahabad, Naghdeh, and Urmia, and pulp samples from Miandoab, Urmia and Naghdah factories no insecticide residues were detected. In the case of Cypermethrin, the highest residuals were in Khoy followed by Bukan, Naghadeh, Miandoab and Urmia, respectively.. No cypromethrin insecticide residues were found in Mahabad and Salmas areas and in pulp obtained from Miandoab, Urumia and Naghadeh.

    Keywords: Insecticide residue, High Performance Liquid Chromatography (HPTLC), Chlorpyrifos, Cypermethrin}
  • ابراهیم امیدوار *، عطاالله کاویان، کریم سلیمانی، سمیه مشاری
    براساس رابطه جهانی فرسایش خاک (USLE) یکی از عوامل شش گانه موثر بر فرسایش آبی، فرسایش پذیری خاک (K) است. محاسبه فاکتور K با استفاده از اندازه گیری های مستقیم روی کرت های طبیعی دقیق تر انجام می شود که این امر در مساحت های بزرگ غیرممکن است. برای مقابله با این مسئله مقادیر اندازه گیری شده فاکتور K را به خصوصیات خاک ارتباط داده و از نقشه های طبقه بندی خاک استفاده می کنند. در مطالعه حاضر، قابلیت نقشه خاک شناسی به منظور استفاده به عنوان نقشه فرسایش پذیری خاک در مقیاس حوزه آبخیز مورد ارزیابی قرار گرفت. این موضوع با استفاده از بررسی تغییرات فاکتورهای برآورد کننده فرسایش پذیری خاک در تیپ های مختلف موجود در نقشه خاک شناسی دنبال شد. همچنین به منظور نشان دادن پراکنش مکانی فاکتور K از تکنیک زمین آمار و روش کریجینگ استفاده شد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که از بین پارامترهای برآوردکننده فرسایش پذیری خاک درصد سیلت، ساختمان خاک و نفوذپذیری دارای اختلاف معنی داری در برخی از تیپ های خاک بوده و درباره سایر پارامترها و همچنین فاکتور K اختلاف معنی داری مشاهده نشد. بنابراین در یک نتیجه گیری کلی از این پژوهش می توان گفت که نقشه های معمولی تیپ های خاک در منطقه مورد مطالعه، قابلیت استفاده برای محاسبه فاکتور فرسایش پذیری را ندارند.
    کلید واژگان: نقشه خاک, فاکتور فرسایش پذیری, GLM, زمین آمار, کریجینگ}
    Ebrahim Omidvar *, Ataollah Kavian, Karim Solaimani, Somayeh Mashari
    Soil erodibility is one of the six components affecting water erosion of the universal soil loss equation (USLE). K-factor ýis best obtained from direct measurements on natural plots. This is an infeasible task on large scales. To overcome this ýproblem measured K-factor values have been related to soil properties and the soil classification maps are used. The ýcurrent research examines the ability of the soil maps for calculation of erodibility factor in the watershed scale. This ýsubject was followed by investigation of difference of erodibility components among the soil types of Darabkola ýWatershed. Also, geostatistical technique with Kriging method are used for representation of the spatial distribution of ýK-factor. Results showed that among the K-factor components, percent of silt, structure class and permeability had ýsignificant difference between some of soil types, and other components and K-factor didn’t have significant ýdifference. In conclusion any coincidence seemed between erodibility map and soil types map.
    Keywords: Soil map, Erodibility factor, GLM, Geostatistic, Kriging}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال