سهراب سعیدی
-
بررسی شهرها و کشورها در مقامات حمیدیچکیده مقامات حمیدی یکی از کتاب های منثور فنی ادبیات فارسی است که قاضی حمیدالدین در قرن ششم آن را در 24 مقامه نگاشته است. یکی از محتویات این کتاب که در این پژوهش شایان توجه است، ذکر نام کشورها و شهرهاست؛ البته بعضی از آن شهرها و مکان ها تغییر نام داده و بعضی دیگر از سرزمین پهناور ما جدا شده اند؛ ازاین رو پرداختن به ذکر نام شهرها و کشورها و جغرافیای شهری در این کتاب به لحاظ اسناد تاریخی سرزمین پهناور ما پراهمیت است. این پژوهش با روش تحلیل محتوا و با ابزار کتابخانه به معرفی مکان های جغرافیایی اشاره شده در مقامات حمیدی می پردازد. باید گفت که مطالب جغرافیایی در مقامات حمیدی نسبت به کتاب هایی چون المسالک و الممالک اهمیت کمتری دارد؛ اما پرداختن بدان شهرها و کشورها چه واقعیت خارجی داشته باشد و چه محصول ذوق و ذهن خلاق نویسنده باشد، خالی از لطف نیست. هدف اصلی مقاله پیش رو معرفی شهرها، کشورها و مکان های ذکرشده در مقامات قاضی حمید الدین است؛ چراکه کتاب های ادبی به نوبه خود بستری مناسب را برای تحلیل و بررسی جنبه های متفاوتی از آثار ادبی فراهم می سازند. بررسی های این مقاله نشان می دهد مکان های جغرافیایی مانند فلسطین، چین، سوریه و عراق که امروزه از نظر سیاسی برای کشور ما مهم است، در این کتاب از نگاه نویسنده دور نمانده است.کلید واژگان: مقامات حمیدی, شهرها, کشورها, جغرافیای شهری, قاضی حمیدالدینInvestigating cities and countries in Hamidi MaqamatabstractHamidi's Maqamat is one of the technical prose books of Persian literature written by Qazi Hamiduddin in 6th century in 24 maqameh. One of the contents of this book that is noteworthy in this research is the mention of the names of countries and cities, although some of those cities and places have been renamed and others have been separated from our vast land. Therefore, the mention of the names of cities and countries and urban geography in this book is important in terms of the historical documents of our vast land. This research introduces the geographical locations mentioned in Hamidi's Maqamat using content analysis method and library tools. It should be said that geographical material in the Hamidi's Maqamat is less important than books such as Al-Masalek and Al-Mamalek, but paying attention to cities and countries, whether it is a foreign reality or the product of the artist's creative mind, is not without kindness. The main purpose of this article is to introduce the cities, countries and places mentioned in the Maqamat of Qazi Hamiduddin, since literary books in turn provide a suitable basis for analysis and analysis of different aspects of literary works. Surveys of this paper show that geographical locations such as Palestine, China, Syria and Iraq, which are politically important to our country today, have not been overlooked by the author.Keywords: Hamidi Maqamat, Cities, Countries, Urban Geography, Qazi Hamiduddin
-
«مقامات حمیدی»و«کلیله و دمنه» سرشار از مطالب خواندنی اند که علاوه بر سود فراوان، مقامات حمیدی ما را درشناسایی فرهنگ و آداب مردم آن روزگار یاری می رساند،هرچند کلیله و دمنه اثری ترجمه شده است اما چون به زبان فارسی راه یافته این کتاب نیز در خور تامل و بررسی است، اما یکی از مولفه هایی که در این دو کتاب بدان پرداخته شده، ذکر ابزار رزم است ؛.قدمت رزم افزارها ایران را، به دوران پارینه سنگی می رساند این سخن بیانگرآن است که انسان ها از دوران گذشته برای بقا همواره در ستیز با طبیعت و حیوانات یا دشمنان بوده اند از این رو تلاش کرده اند جهت دفاع از خود در ساخت رزم افزار ها تلاش داشته باشند؛ تحقیق در باب مسایل رزمی و ادوات جنگی از مسایلی است که جای پژوهش و جستجو دارد وبا این پژوهش ها، مهم ترین ابزارها، تجهیزات و فنون جنگی استفاده شده در هر دوره از حکومت های کشور، مشخص خواهد شد، از این رو پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه به بررسی ادوات جنگی و رزمی در کتاب مقامات قاضی حمید الدین و کتاب کلیله و دمنه ابوالمعالی نصرالله منشی می پردازد . در واقع «کلیله و دمنه» و « مقامات حمیدی » کتب نظامی نیستند که در آن به وفور به ابزار نظامی اشاره داشته باشد و آن تعدادی هم که در این دو کتاب آمده برای توضیح بیشتر و تکمیل تشبیهات است. اکلید واژگان: مقامات حمیدی, کلیله و دمنه, ادوات نظامی, جنگ افزار, دفاع“Hamidi Authorities” and “Kelila Wa Demna” are full of readable material that, in addition to great benefits, helps us to identify the culture and customs of the people of that time, but one of the components addressed in these two books is the mention of tools, is The Military equipment and weapons of the time. The antiquity of armaments dates Iran to the Paleolithic era. This indicates that humans have always been in conflict with nature and animals or enemies for survival, so they have tried to defend themselves in the manufacture of ammunition. Research on The battle issues and weapons is one of the issues that hides a lot of research and search in depth and with this research, the most important tools, equipment and techniques used in each period of the governments of Iran, will be identified. This research uses a descriptive-analytical method and using library tools to examine military and combat equipment in the book of Hamidi Authorities by Ghazi Hamiduddin and it is determined that “Kelila Wa Demna” and “Hamidi Authorities”are not military books in which there are many Military tools mentioned and the number mentioned in these two books is for further explanation and completion of similes. Almost none of the tools mentioned in the book “Kelila Wa Demna” and “Hamidi Authorities” have been used for military purposes and war scenes; However, sometimes these weapons were used in the book of the authorities for self-defense.
-
«مقامات حمیدی» یکی از آثار ارجمند نثر فارسی و حاکی از مطالب خواندنی گوناگون با اشخاص متفاوت است که قاضی حمید الدین در مقامه های خود بدان پرداخته است، یکی از این مولفه های مهم این دو کتاب، جایگاه دو شخصیت پیر و جوان است در صحنه های گوناگون این کتاب است که البته در مقامات بسامد واژه «پیر» و نقش آن نسبت به« جوان » بیشتر است و در واقع نگارنده به این دو مقوله توجه ویژه داشته است، از نظر قاضی حمید الدین موی سفید مایه اعتبار نیست و بلکه جایگاه خرد است که پیر را کرامت و بزرگی می بخشد و این بزرگی و حشمت می تواند نصیب یک جوان خردمند و باهوش و فراست نیز باشد تا در جوانی در مرتبه پیری بنشیند، در این متن پیر و جوان علاوه بر جنبه های ظاهری در نقش های استعاری و کنایی نیز ظاهر شده اند؛ اما آنچه مورد نظر قاضی بلخ است پیر خردمند است که این پیر می تواند جوان دارای هوش و رای نیز باشد؛ از این رو این مقاله با روش تحلیل محتوا و به وسیله ابزار کتابخانه نقش این دو شخصیت را در این متن بررسی می کند.
کلید واژگان: «مقامات حمیدی», «پیر», «جوان», «خرد و هوش», «جهل و نادانی»Hamidi Officials is one of the esteemed works of Persian prose and indicates various readable material with different people that Judge Hamid al-Din has dealt with in his speeches. One of these components is two characters, old and young, who appear in various scenes. In the authorities, the word "old" has a higher frequency and its role than "young", and in fact, the author has paid special attention to these two categories. According to Judge Hamid-al-Din, white hair is not a source of credit, but a position of wisdom that gives dignity and greatness to the old, and this greatness and greatness can also be bestowed on a wise, intelligent and prudent young man to sit in old age in youth. In this text, old and young, in addition to the appearance aspects, have also appeared in metaphorical and ironic roles. But what the judge of Balkh wants is a wise old man who can also have intelligence and votes. Therefore, this article examines the role of these two characters in this text by content analysis method and by library tools.
Keywords: «Hamidi officials», «old, young«_»wisdom», «ignorance» -
سبک شناسی لایه ای روشی منظم برای بررسی خصوصیات ادبی و ایدیولوژیک هر اثر ادبی است. در این مقاله تلاش شده است بر اساس این روش و دانش ادبی، اشعار ملاحسین مسیحا (-از شاعران قرن 13 میناب-) که در زمینه شعر آیینی اشعار بجا مانده ای دارد و در کتاب رخش بی سوارجمع آوری و تصحیح شده، بررسی شود. روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیلی توصیفی است که شعر این شاعر در پنج سطح آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدیولوژیک واکاوی می شود؛ نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر آوایی این شاعر به موسیقی کلام توجه نشان داده و برای دست یافتن به این هدف از آرایه های مختلفی همچون سجع پردازی، واج آرایی، تکرار، جناس، استفاده کرده است. واژگان اشعار این شاعر از نظر نوع رمزگان، نشان دار بودن، رسمی، کهنگی و بیگانه بودن بررسی شده است که تنها نکته برجسته در این زمینه، استفاده از واژگان نشان دار است. لایحه نحوی شعر این شاعر نوحه گوی در زمینه هایی همچون سبک جمله ها، وجه فعل، زمان افعال و صدای دستوری بررسی شد که اغلب جمله ها در شعر این شاعرکوتاه و نوع جمله ها نیز ساده بود. وجه خبری وجه غالب، بیشتر زمان افعال زمان ماضی ساده و مضارع و صدای افعال صدای دستوری فعال بود. حسین مسیحا شعر را در خدمت بیان ایدیولوژی شیعه خود قرار داده و واژگان، نحو و صورخیال در شعر آن ها به صورت صریح ایدیولوژی مورد نظر او را نشان می دهد.کلید واژگان: اشعار نوحه حسین مسیحا, سبک شناسی لایه ای, لایه آوایی, لایه واژگانی و لایه ایدئولوژیکLayer stylistics is a disciplined method for investigation of ideological and literary characteristics of each literary peace. The present study aims at examination of the poems of Molla Hossein Masiha (one of the poets of the 13th century in Minab), who versified poems in the realm of lamentations and ceremonial poetry by using this method and literary knowledge. The poems have been compiled in a book called “Unmanned Rakhsh”. The study is of analytical descriptive type and his poetry has been examined in five layers of phonological, syntax, rhetoric, lexical and ideological. The research findings indicate that from the viewpoint of phonology, this poet paid attention to the music of speech, and to reach this goal, he employed various figures of speech like alliteration, repetition, puns and rhymes. His words are marked, official, obsolete and alienated from the type of its allegory. The only prominent point in this field is using marked words. Syntactic layer of his poems includes elements such as sentence styles, verb voice, verb tenses, and grammatical voice. Most sentences in his poems are short and they are simple. Most verbs are simple past, present and verbs voice are active. Informative voice is the bold aspect in his poetry. Molla Hossein Masiha employed poetry for expressing Shia’s ideology. Words, syntax and figures of speech are explicitly employed for his ideological purposes.Keywords: Lamentations, Hossein Masiha, Layer Stylistics, Phonological Layer, lexical layer, Ideological Layer
-
ادبیات پایداری از پایداری و مقاومت انسانها در مقابل تجاوز نظامی بیگانگان که منجر به جنگ و درگیری میشود سخن به میان میآورد.در این نوع ادبی رزمندگان با سنگر خود انس میگیرند، بند پوتین خود را محکم میبندند و با پلاکی که رمز هویتی رزمنده است آماده جنگ و رویارویی با دشمن میشوند. در اشعار ادبیات پایداری«پلاک»، خود رزمنده شهید است که با تکهای از استخوان بر میگردد در این راستا .«خاک ریز » یا « سنگر» نیز، یکی از ابزار پر کاربرد و محل پرواز شهدا به ملکوت است که این مقوله مورد توجه بسیاری ازشاعران هرمزگان بوده است و معمولا شهدا رادر خط مقدم با «سنگر» و «خاکریز» و «پلاک» میشناسند.واین موضوع در سطح وسیعی مورد توجه شاعران هرمزگانی در دو قالب سپید و کلاسیک بوده است.آنچه مسلم است ادبیات مقاومت به شیوه نوین در شعر پایداری استان هرمزگان از 25 سال پیش توسط سرهنگ« مرتضی نصیری » شروع شده است و هم اکنون به صورت گسترده در بین شاعران جوان تر که بعضا نه جنگ دیدهاند و نه دوران جنگ متولد شدهاند ادامه دارد.مرتضی نصیری، غلام امینی دمشهری و محمد دهقانی سه نفر از شاعران این استانند که هر سه بعنوان رزمندهای شاعر سابقه حضور در جنگ دارند.
این مقاله با روش تحلیل محتوا و با استفاده از ابزار کتابخانه به بررسی اشعار ادبیات پایداری با عنوان «سنگر»، «پوتین» و «پلاک»در شعر مقاومت هرمزگان میپردازدو از آنجا که در مورد ادبیات پایداری هرمزگان تا کنون پژوهشی صورت نگرفته انجام این پژوهش ضرورت دارد.کلید واژگان: دفاع مقدس, سنگر, پوتین, پلاک, شعر پایداری هرمزگانLiterature of resistance expresses human beings’ resistance against the military violations of outers which lead to struggles and battles. In this type of literature, combatants are associated with their trenches, fasten their boots’ bands, and begin to fight while possessing a plaque. In the literature of resistance, the plaque is the martyr who comes back with a piece of bone. In this way, trench is another practical tools and a place of martyr’s ascension to the kingdom of heaven. Such component has always attracted many poets of Hormozgan, and martyrs are usually recognized with trenches, boots and plaques. Such theme has always attracted the blank verse and classic poets of Hormozgan. What is obvious is that the literature of resistance, specially the modern way of this literature in Hormozgan has begun since 25 years ago by colonel Morteza Nasiri, and sill is employed vastly by young poets some of whom have never seen wars and even they were not born in war era. Morteza Nasiri, Gholam Amini Domshahri and Mohammad Dehghani are three poets of Hormozgan, all of them attended the war; the present study aims at examination of the poets of the literature of resistance by employing library research and content analysis method. It studies the elements of “trench”, “boot” and “plaque” in the literature of resistance in Hormozgan, and because there has been no study conducted in the field of literature of resistance in Hormozgan so far, such study is of great importance.
Keywords: Holy Defense, Trench, Boot, Plaque, Hormozgan Literature ofResistance -
در شهر کهن میناب، شاعران با فهم این نکته که نوحه گفتن و نوحه خواندن در رثای امامان پاداش اخروی و دنیایی دارد به شعر نوحه و مرثیه روی آوردند چنانچه از قرن 11 تا کنون شاعران مرثیه سرای زیادی در میناب داریم که تخصصی نوحه گفته اند اما پژوهشی در تحلیل آثار آنان صورت نگرفته است، در واقع شاعران میناب از سیصد سال پیش با سرودن دلنامههای گوناگون، ارادت خود را به خاندان عصمت و طهارت ابراز داشتهاند و بدین صورت گامی در جهت زنده نگه داشتن حماسهی نینوا برداشتهاند.نوحه هایی که از شاعران گذشته میناب مانده بالغ بر 500 نوحه میشود که این مقاله با روش تحلیل محتوا و با ابزار کتابخانه به بررسی و تحلیل چند نوحه از شاعران گذشته میناب در قرون یازده و دوازده میپردازد و معلوم میشود تعزیه، عزا و نوحه سرایی، تخصص اصلی شاعران میناب بوده که در گذشته رواج داشته و امروزه نیز در مقیاس محدودتری به شیوه گذشته دنبال میشود و بعضی از شاعران دیگر این شهر نیز، با زبان و سبک تازه، اشعار مراثی و پایداری در کارنامه شعری خود دنبال میکنند.
کلید واژگان: نوحه, میناب, شاعران مرثیه سراIn the ancient city of Minab, the poets while understanding the earthly and otherworldly rewards for citing and versifying lamentations for Imams have inclined towards lamentations and mourning in a way that since 11th century, numerous lamentation poets have come into existence in Minab who have been versifying professionally. Minabi poets through versifying varied confabulation since three hundred years ago, have shown their respect for Imams and their families, and through this has taken steps for reviving the epic of Neynava. There have been over 500 lamentations versified by Minabi poets. The present paper would examine several lamentations through the methods of content analysis as well as library research for the poems versified in two previous centuries. The present paper would investigate the literary points of folklore lamentations versified in Minab; Versifying lamentations in Hormozgan, and specifically in Minab has been current since the 11th century.
Keywords: Lamentation, Mourning Poets, Minab -
دوران هشت ساله دفاع مقدس، بخش عظیمی از شعر و ادب ما را نیز تحت تاثیر خود قرار داد و منجر به پدید آمد ادبیات پایداری شد که در آن از مقاومت و ایستادگی مردمان یک کشور در برابر خطر و تهدید بیگانگان در دو گونه ادبی نظم و نثر سخن به میان می آورد. اشعاربیشتر در دو قالب سپید و غزل و گونه منثور در ادبیات داستانی جریان دارد. از آنجا که حس مقاومت و پایداری در برابر مهاجم امری ذاتی و برخاسته از فطرت انسان هاست «اطهر قوامی» شاعر بندرعباسی- لاری، از نازک های خیال خویش در انعکاس مفاهیم ارزشی دفاع مقدس از هیچ کوششی فرو گذار نمانده و مانند رزمنده ای در بیرون جبهه ،درصدد به تصویر کشیدن میادین جنگ و ویرانی های پس از آن بوده است. این مقاله با روش تحلیل محتوا و با استفاده از منابع کتابخانه به بررسی اشعار ادبیات پایداری ایشان در مجموعه « عاشقانه روی مین» می پردازد و مشخص می شود که قوامی در این مجموعه از دو قالب شعری کلاسیک و سپید جهت معرفی آرمان های دفاع مقدس بهره برده است و با خلق تصویرهایی از جنگ و حماسه رزمندگان در هشت سال دفاع مقدس، دین خود را به انقلاب و ادبیات پایداری کشور ادا نموده اند تا بدین سبب نسل جوان ما نیز با ارزش های دفاع مقدس بیشتر آشنا شوند.کلید واژگان: دفاع مقدس, عاشقانه روی مین, اطهر قوامی, شعر پایداری2645-3819, Volume:3 Issue: 5, 2020, PP 1 -14Eight-year holy defense is a vast part of our poetry and literature and it has influenced it and it has led to advent of the literature of resistance in which the resistance of a country and nation against aliens’ intimidations and dangers has been reflected in two forms of prose and verses. The poems are current in the forms such as blank verse, lyrics as well as prose. Due to the fact that the sense of resistance against invasion is an innate one arising from the inner sense of human beings. Athar Ghavami, Bandar Abbasi – Lari poet has applied his delicate imagination to reflect values of the holy defense and has tried much to do that and has made his efforts like a fighter at the outside of the frontline and tried his best to reflect battle fields as well as destructions after the war. The present paper, through application of content analysis and library research is examining his literature of resistance reflected in his poetry collection “An Amatory on Land Mine”, and it has been clarified that Ghavami has used two forms of classic and blank verse poetry for introducingKeywords: Holy Defense, Amatory on Land Mine, Athar Ghavami, Resistance Literature
-
بانگ چاووش در هرمزگان نوائی است عرفانی و روحانی که برای دعوت مردم به محافل و مجالس دینی و یا به زیارت رفتن از آن استفاده می نمایند و آن این گونه است که ملای چاووش خوان بر بلندی رفته ودر حالی که دست بر بناگوش گرفته با آهنگ و صوتی دلنشین اشعاری را در مدح و منقبت امامان می خواند. در گذشته بانگ چاووش خوان مردم را مطلع می کرد که در آن شب مجلس منبر و وعظ برگزار می شود و همین طور این چاووش در حکم اعلان خبر هم بوده است. چاووش خوان بسته به نوع سفری که زائر می رود اشعاری را می خواند و مردم برای بدرقه و حلالیت خواهی به دیدارش می روند و زیارت قبول می گویند. آئین چاووش خوانی نیز یکی دیگر از آئین های مذهبی استان هرمزگان است که در این استان - با توجه به نسخه های خطی از مرحوم ملا منصف و مرحوم حسینعلی قضایی علیایی - حدود 300 سال سابقه دارد و در حال حاضر هم اجرا می شود.این مقاله با روش تحلیل محتوا و با استفاده از ابزار کتابخانه ، آئین چاووش خوانی در هرمزگان را معرفی می کند.
کلید واژگان: سفر زیارتی, میناب, مرثیه, فرهنگ هرمزگان, آئین چاووش خوانیIranian Studies, Volume:9 Issue: 1, 2019, PP 99 -115The “clamour of Chavosh” in Hormozgan is a spiritual and mystical tune that Chavosh Khan (“khan” means “reader” in Persian) uses to invite people to religious meetings and gatherings including reading the Rawda or pilgrimages. To perform it, Chavosh Khan usually stands on a height and, while his hands are at his face, he sings tunes praising Imams. In the past, the “clamour” informed people to perform preaching and sermons and was a form of delivering news as well. Considering the type of the trip a pilgrim intended to go on, he would sing poems and people would go to his house to ask for forgiveness. Now Chavosh Khani (“khani” means “reading.”) is a religious ritual in Hormozgan province. Considering the remained manuscripts of Molla Monsef and Hossein Ali Ghazaei Olyayi, it dates back to three hundred years ago and nowadays it is very common among the people. Adopting content analysis method, the present study aims at introducing the ritual of Chavosh Khani in Hormozgan through library research and field study.
Keywords: Chavosh Khani, Pilgrimage, Minab, Elegy, Folklore culture -
نخل از درختان بسیار قدیمی و مقدس است که نامش در قرآن مجید به کرات آمده است. مورخان درخت نخل را ملکه درختان نامیده اند. ساکنان جنوب، نخل را تنها میراث پس از خود و شجره وفادار می دانند. در ادب شفاهی میناب از نخل فراوان یاد شده است. نخل نقش مهمی در سنت ها، آداب و رسوم، اعتقادات و باورهای مردم دارد. درخت مفید نخل از هر حیث برای مردم جنوب اهمیت داشته و خوراک و مسکن و همچنین صنایعی حصیری را برای استفاده در امور زندگی به مردم هدیه داده است. نخل در فرهنگ مردم میناب درخت مهمی است. مردم برای کاشت آن وضو می گیرند و آن را رو به قبله می کارند. این مقاله با روش تحلیل محتوا و از طریق ابزار کتابخانه و مصاحبه، درخت نخل در میناب را با ذکر اجزا، انواع و فراورده های آن معرفی می کند و به نخل در ادبیات شفاهی (چیستان، ضرب المثل، لالایی، اصطلاحات عامیانه، باورها و ترانه) می پردازد تا اهمیت نخل در شهرستان میناب معلوم شود. این درخت از گذشته های دور در زندگی مردم آن منطقه اهمیت داشته است و اغراق نیست اگر گفته شود که هر نفر نخل همانند یک نفر انسان نان آور می تواند در اقتصاد خانواده سهیم باشد. نخل در نقش یکی از فرزندان خانواده و واحد شمارش آن نفر است و برای آن مرگ و میر در نظر گرفته اند.کلید واژگان: نخل, ادبیات شفاهی, فرهنگ عامه, مینابThe palm tree is a very ancient and sacred tree whose name is often mentioned in the Holy Quran. The historian has described it as the princess of trees. Southerners believe that palm is the only legacy of their family. In the oral history of the Minab, there are many palm trees. The palm plays an important role in the traditions, customs, and beliefs of the people. Palm tree is important in all respects for the inhabitants of the south. He provided food and lodging, as well as wicker industries to use in the affairs of life. By adopting the content –analysis approach and through library based data and interview, this research sheds light on several aspects of this tree and its place in oral literature of Iran (riddle, proverb, idioms, beliefs and songs). This tree has been important for a very long time in the lives of the people of this region and it is not an exaggeration to say that every palm, as a breadwinner, can be part of the family economy. Palm is one of the children of the family and his unit of enumeration. Sometimes, the inhabitants of this region have attributed to it a mortal character.Keywords: Palm, oral literature, folk literature, Minab
-
ترانه های عامیانه در اصل، زبان حال و قال مردمی است که شاعر و ادیب نبوده اند اما ذوق شعرگویی و شور و حالی داشته اند. این ترانه ها از بدو پیدایش بشر وجود داشته است؛ در واقع، ترانه عمری به درازای عمر بشر دارد. در هرمزگان نیز از دیر زمان، موسیقی، ترانه و شعر وجود داشته و در قالب های گوناگون سروده و اجرا می شده است. در استان هرمزگان، ترانه سرایی و ترانه خوانی نیز مانند شروه و دوبیتی از جایگاه رفیعی برخوردار است. با بررسی ابیات ترانه ها می توان به شناخت افراد جامعه یا اهل ایل و طایفه ای پرداخت که فکر طبیعی خود را، درباره واقعیات، اتفاقات، حوادث و مراسم محلی به کاربرده اند و شرح هر یک را با بیانی ساده و عامیانه از خود باقی گذارده اند. این مقاله عشق و عاشقی را در ترانه های عامیانه هرمزگان پی می گیرد و از این رهگذر به خصایص عشق و چگونگی ابراز احساسات ترانه های عاشقانه در هرمزگان می پردازد. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که عشق پاک و زن اثیری، مورد توجه شاعران عامه هرمزگان بوده است و ساختار زبانی ترانه برگرفته از زبان روزمره و کوچه و بازار و آکنده از کنایات و تکیه کلام ها و اشارات عامیانه است.کلید واژگان: موسیقی, شروه, ترانه, دوبیتی, بومی سروده ها, هرمزگانBasically, local songs are the language of moods and feelings of those people who have not been poets or scholars, but they have had taste of poetry and passion. These songs had been existed from the early human life and in fact, music, song, and poetry have been existed for a long time and then have been implemented in various forms in Hormozgan, like anywhere else in the country. Investigation of songs, verses, led to recognition of community-based people as well as the tribal and local ones; people applied their innate and natural thoughts about facts and local happenings, events and ceremonies in those songs. And it has left a simple and local description from each one to be studied. This paper investigates the love terms in local songs of Hormozgan and thereby the qualities of love expression in its songs in Hormozgan which are being studied and will be identified as pure love of Hormozgan poets. In this way, the linguistic structure of the song is from everyday language and it also filled with irony, slogans, and slang expressions.Keywords: song, couplets, Chahar-Dami, locally-composed songs, Hormozgan
-
آیین ازدواج در استان هرمزگان خلاف مشابهت هایی که با مراسم عروسی دیگر اقوام ایران دارد به لحاظ مراسم جشن و چگونگی انجام آن تفاوت هایی دارد. یکی از این تفاوت ها خوانش مرتب باسنک (واسنک) در مراحل مختلف ازدواج توسط زنان و در بعضی از موارد توسط مردان است که البته بسامد خوانش زنان بسیار بالاتر از خوانش مردان است. این مقاله به شیوه تحلیل محتوا و با ابزار مشاهدات عینی و مصاحبه به بررسی باسنک ها و نقش خواهر داماد در هرمزگان می پردازد. باسنک های هرمزگان بیشتر جنبه مذهبی دارد و توسط اطرافیان عروس و داماد خوانده می شود. دو نفر از خوانندگان باسنک ها خواهر و مادر دامادند. نتایج حاصل این پژوهش نشان می دهد خواهر داماد حضور پررنگ تری در باسنک (واسنک)ها دارد؛ اما مادر داماد نیز هرگاه مهمانان با کمی و کسری در مراسم ازدواج به خصوص در مراحل پذیرایی مواجه شوند در باسنک ها حضور دارد که به صورت اعتراض و طنز مخاطب قرار می گیرد. این مقاله به بررسی هفتاد باسنک در هرمزگان می پردازد که در 16 مورد خواهر داماد نقش مستقیم دارد. اشعار باسنک در هرمزگان بیشتر در وزن های فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن و مستفعلن فعولن و یا مفاعلین مفاعیلن فعولن و چند وزن دیگر سروده شده است، البته به دلیل شفاهی و عامیانه بودن اشعار مشکل وزن و قافیه در تعدادی از آن ها دیده می شود.کلید واژگان: آیین ازدواج, فرهنگ عامه, هرمزگان, باسنک (واسنک), خواهر دامادContrary to its similarities with other Iranian ethnicities marriage ceremonies, the marriage ceremony in Hormozgan province has differences with them in respect of ceremonies and their procedures. One of these differences is reading Basenaks in various steps of marriage by men and women. Of course womens frequencies are much higher than mens counterparts. The present article has been devoted to content analysis and has been done through objective observations and interviews done for investigation of Basenaks and the role of sister in Law in marriage ceremonys Basenaks of Hormozgan and it has been cleared that Hormozgan Basenaks belong mostly to religious types and are read by groom & brides relatives. Among audiences of Basenaks are sister and mother of the sister in Law. The results of this study show that the role of sister in law in Marriage Ceremonys Basenaks is more prominent. However, the mother attends Basenaks when there appears shortages in the ceremony in a humorous way. The present article studies the role of sister in law in Marriage Ceremonys Basenaks. It is worth mentioning that because of oral and popular characters of Basenaks, there is always the problem of rhyme and meter in Basenaks.Keywords: Marriage Ceremony_Folklore_Hormozgan_Basenak_Sister– in – Law
-
عبدالمعطی حجازی و محمدرضا شفیعی کدکنی به عنوان دو شاعر پرآوازه ادبیات معاصر عربی و فارسی، پرچمدار مکتب ادبی رمانتسیم و نئو کلاسیسم بر شمرده می شوند. رمانتسیم و نئو کلاسیسم با محورهای معکوس شدت و ضعف در شعر این دو شاعر آشکار است. عبدالمعطی حجازی شاعر مشهور مصری است که اشعار وی شباهت نزدیکی به اشعار م. سرشک(محمدرضا شفیعی کدکنی) شاعر و ادیب توانمند کشورمان دارد وی هم از فرهنگ ایرانی و هم از فرهنگ اسلامی و در مهر و موم های اخیر از فرهنگ غرب نیز بهره فراوانی برده است و حجازی نیز شاعری متعهد و ملتزم به آرمان های عربی است. این مقاله مقایسه و نگاهی به اشعار آن دو شاعر بزرگ، از منظر مکاتب ادبی است.کلید واژگان: رمانتیسم, رمانتیک, نئو کلاسیسم, عبدالمعطی حجازی, محمدرضا شفیعی کدکنی, تطبیقAbdel Muti Hijazi and Mohammad Reza Shafiee Kadkani are the pioneers of romanticism and new classicism schools as two famous Iranian and Arabic poets. Romanticism and new classicism is obvious in these poets works. Abdel Muti Hijazi the famous Egyptian poet- whose works are very close to Sereshks (Mohammad Reza Shafiee Kadkani) who has enjoyed Iranian culture as well as Islamic culture. This paper studies both poets works from literary schools point of view.Keywords: romanticism, romantic, new classicism, Abdel Muti Hijazi, Mohammad Reza Shafiee Kadkani, comparison
-
تمثیل و کاربرد آن در ادب پارسی سابقه ای دیرینه ای دارد و یکی از کسانی که از این توانمندی ادب پارسی توانمندانه استفاده کرده است مولانا جلال الدین محمد بلخی است. او با شوقی وافر و شوری عارفانه می خواهد عرفان عملی را به مریدان و شیفتگان راه طریقت و حقیقت آموزش دهد و در این رسالت خطیر خویش برای بیان مفاهیم والا از تمثیل بهره جسته است. وی مفاهیم ژرف و عمیق عرفانی را درقالب قصه ها و حکایات شیرین بیان می کند که این حکایات شیرین گاه از زبان جانوران و حیوانات بیان می شود و شخصیت های داستان حیوانات اهلی یا وحشی هستند. از آنجا که بررسی تمثیل و قصه سرایی در مثنوی پر اهمیت است، در این مقاله، نخست به ارائه تعریفی از تمثیل پرداخته می شود و سپس از اهداف و مقاصدی یاد می شود که مولانا از توسل به تمثیل در نظر داشته است و در ادامه، حکایت تمثیلی «طوطی و بازرگان» به نثر می آید وبعد به ابیات منظوم آن تمثیل پرداخته می شود و نقش های نمادین و سمبلیک آن مورد بررسی قرار می گیرد.کلید واژگان: مثنوی, مولانا, حکایت طوطی و بازرگان, رمزگان, تمثیلJournal Of Research Allegory in Persian Language and Literature, Volume:7 Issue: 26, 2016, PP 43 -60Allegory & its application in Persian literature trace back to a long time ago. One of literary figure who enjoyed this Persian language’s capability in a great extent was Molana Jalal-e-Din Mohammad Balkhi. He tries to convey practical mysticism to his followers and captivated of the path with all his vigor and gnostic excitements. In his risky adventure, Molana he uses Allegory to describe exalted concepts and do his responsibility. He explains deep mystical concepts in the form of tales and sweet stories. Sometimes tales are told by animals, wild or tame. Due to the fact that storytelling and allegory are of importance in Masnavi of Molana, in this article we try to present a definition of Allegory at first, then we point to Molana’s intentions and goals for presentation of these allegories. In what follows, tale of “Once There Was a Trader Who Owns a Parrot” will be presented in the form of prose. Then the article tries to examine versified parts and verses of the allegory and its symbolic roles.Keywords: Masnavi, Molana, Tale of Trader, Parrot, Mystery, Allegory
-
باورهای عامیانه به عنوان یکی از صورت های اساسی فرهنگ عامه و فولکلور ملت ها، به مثابه ی شمشیری دو دم است؛ از یک طرف می تواند روند توسعه را در سراسر وجود خود تسریع نماید، و از طرف دیگر قادر است چون ترمزی عمل نماید، جلوی روند توسعه را بگیرد. باورهای عامیانه ممکن است محصول ذهن جمعی مردم مانند ضرب المثل ها، امثال الحکم، یک بیت شعر یا حدیثی باشد که به مرور زمان، ذهن جمعی توده های مردم آن را پذیرفته و به صورت یک مثل در آورده است.
افکار و اعتقادات بومی، از جمله یادگارهای فرهنگی است که ریشه در زندگی مردم آن دیار و در درازنای تاریخ کهنسال آن سرزمین دارد. در این مقاله باورهای عامیانه ی مردم هرمزگان در زمینه های مختلف بررسی شده، و با ذکر نمونه هایی ، باورها به دو گروه؛ باورهای زاینده ی توسعه پذیر و باورهای بازدارنده یا ضد توسعه تقسیم شده اند. این پژوهش چکیده ی مختصری از کتاب چاپ شده ی نگارنده، با عنوان «باورها و عقاید عامیانه ی مردم هرمزگان» است که با روش میدانی به مدت 5 سال جمع آوری و تحلیل شده است.
کلید واژگان: باورهای عامیانه, خرافه, باورهای زاینده, باورهای بازدارنده, هرمزگانThe folkloric beliefs are one of the most essential genres of the nations› folkloric culture that resemble a two-edged sword which can either quickens the process of development in all aspects or act as a brake and impede the development and progress. The folkloric beliefs might have been the outcome of the collective mind of the people (proverbs and adages), a verse of a poem or an anecdote that has been accepted by the masses and the collective mind during the course of the history and has been converted to a parable or a proverb. Ethnic thoughts and beliefs are the cultural memorials, which root in the life style of the people of a region and their ancienthistory. The present study has investigated Hormozgan›s folkloric beliefs in the various spheres. It has also classified such beliefs into two categories:the onesthat are considered to be productive and prolific for the process of development, andthose that are regarded as impeding for the progress and promotion within the culture. The present paper is a briefsummery of the author›s published book about the folkloric beliefs of Hormozgan›s people, which has been compiled and analyzed for five years using a field study method.Keywords: Folkloric beliefs, Superstitions, Productive beliefs, Impeding beliefs, Hormozgan
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.