سهراب مرادی
-
مقدمه و هدف
در سال های اخیر پیرو شکست سیاست های مدیریت دولتی در جنگل های زاگرس، رویکرد مدیریت مشارکتی مورد تاکید سازمان منابع طبیعی کشور قرار گرفته است. اگرچه سازوکار اجرای این سیاست و چارچوب آن به روشنی بیان نشده است اما استفاده از ظرفیت های همه دست اندرکاران به ویژه زنان از مهمترین نمودهای تحقق مدیریت مشارکتی است. زنان روستایی نیمی از جمعیت بهره بردار منابع طبیعی را تشکیل می دهند و باوجود محدودیت ها، به طور گسترده ای در فعالیت های مدیریتی، اجتماعی و اقتصادی روستایی ایفای نقش می کنند. با این حال بیشتر تمرکز و تلاش مدیران در مورد مشارکت، متوجه مردان بوده است. زنان روستایی به واسطه ارتباط گسترده با منابع طبیعی و همچنین انتقال دانش، اطلاعات و اعتقادات خود به نسل آینده بر کیفیت مدیریت و حفاظت این منابع تاثیر می گذارند. از این رو، در این پژوهش شناسایی نقش زنان روستایی در فعالیت های مرتبط با مدیریت منابع طبیعی در روستاهای منطقه چهارزبر کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش هابرای انجام این پژوهش چهار روستای چهارزبر علیا، ده سفید، گوهرآباد و کاشنبه لک در بخش ماهیدشت استان کرمانشاه به دلیل وجود پوشش جنگلی و اشتغال بیشتر روستاییان به مشاغل روستایی و دامداری برای گذران معیشت انتخاب شد. به تعداد 153 زن ساکن روستاهای مورد بررسی مصاحبه انجام شد و داده ها با روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته نیمه ساختاریافته، مصاحبه رو در رو با زنان و مشاهده مستقیم فعالیت های آنان جمع آوری شد. ویژگی های فردی پاسخگویان، مشخصات عمومی خانوار، نقش زنان و زمان مشارکت آنان در فعالیت های گوناگون مدیریت و بهره برداری منابع طبیعی، ارتباط زنان با اداره منابع طبیعی، شناخت زنان از منابع طبیعی روستا، تکرارپذیری فعالیت ها و مشارکت و همراهی دیگر افراد از متغیرهایی بودند که برای بررسی نقش زنان در مدیریت (حفاظت و بهره برداری) منابع طبیعی ثبت و اندازه گیری شد. به منظور ارزیابی نقش زنان در مدیریت و تصمیم گیری در سطح خانوار، نقش آنها در مدیریت و کنترل هزینه و درآمد مورد سوال قرار گرفت. تحلیل همبستگی اسپیرمن به منظور تعیین ارتباط بین ویژگی های مختلف فردی و اجتماعی زنان با جنبه های مختلف فعالیت های انجام شده آنان انجام شد.
یافته هابر اساس یافته ها، مقدار شناخت زنان از منابع طبیعی در سطح کم تا متوسط قرار داشت. با وجود پیش بینی 30 نوع فعالیت مرتبط با منابع طبیعی در پرسشنامه، زنان فقط در 27 درصد فعالیت های منابع طبیعی نقش داشتند درحالی که درصد قابل توجهی (7/96 درصد) از فعالیت ها با مشارکت دیگران (به ترتیب دیگر زنان، شوهر و فرزندان) انجام می شد. حضور زنان در فعالیت هایی مانند جمع آوری قارچ و گیاهان خوراکی، بذر و میوه، گیاهان دارویی و هیزم ملموس تر بود، اما استفاده از چوب جنگل، خاموش کردن آتش و پرچین حیاط با سرشاخه ها جزو کارهایی هستند که زنان نقش کمتری در آن داشتند. این پژوهش نشان داد که مقدار شناخت زنان از منابع طبیعی روستا متوسط تا کم بود. تحلیل همبستگی بیانگر این بود که فاکتورهایی مانند سن، فعالیت مذهبی و تمایل به مهاجرت دارای رابطه منفی و زمان فعالیت دارای رابطه مثبت و معنی داری با نقش در مدیریت و تصمیم گیری منابع طبیعی هستند. متغیرهای سن، مدت اقامت در روستا و تمایل به مهاجرت نیز رابطه منفی و معنی داری با زمان فعالیت در بخش منابع طبیعی داشتند.
نتیجه گیری کلی:
این تحقیق نشان داد که زنان روستاهای مورد بررسی مشارکت محدودی در مدیریت منابع طبیعی دارند. آنها صرفا در بهره برداری برخی محصولات جنگلی و مرتعی نقش دارند و در حفاظت و توسعه جنگل فعالیت قابل توجهی انجام نمی دهند. بنابراین شایسته است نقش زنان در مدیریت منابع طبیعی بیش از بیش مورد توجه قرار گیرد. پیشنهاد می شود با آگاهی سازی و مشاوره به روستائیان و همچنین تقویت مشارکت زنان در این زمینه به حفظ و احیاء منابع طبیعی کمک کرد. واقعیت این است که برخلاف ادعای سازمان منابع طبیعی، جوامع محلی و روستاییان اعم از زنان و مردان نقش قابل توجهی در مدیریت منابع طبیعی ندارند. ارتباط خیلی کم با اداره منابع طبیعی، بیانگر نبود برنامه های ترویجی و آموزشی مناسب برای زنان و عدم حضور کارشناسان منابع طبیعی در میان جامعه است. بنابراین پیشنهاد می شود اداره های منابع طبیعی و کشاورزی در برنامه های خود، آموزش جوامع محلی را به صورت جدی در نظر بگیرند. توجه به آموزش و توانمندسازی زنان جوان از اهمیت زیادی در مدیریت منابع طبیعی دارد چرا که فعالیت های بیشتری را در منابع طبیعی انجام می دهند، شناخت به نسبت بیشتری از منابع طبیعی دارند و نقش آنها در مدیریت و تصمیم گیری هم بیشتر است. این پژوهش نشان داد که عامل تعیین کننده هم در مدیریت و هم در شناخت منابع طبیعی از سوی زنان، مدت زمان فعالیت آنان در این بخش است. ارزش دهی به مشارکت زنان و به کارگیری موثر پتانسیل آنها در حفاظت و احیای منابع طبیعی به منظور برپایی نظام مدیریت مشارکتی ضروری است.
کلید واژگان: مشارکت زنان, منابع طبیعی, منطقه چهارزبر, جوامع محلیBackground and ObjectivesIn recent years, following the failure of government management policies in Zagros forests, the country's natural resources organization (NRO) has emphasized the participatory management approach. Although the implementation mechanism of this policy and its framework has not been cleared, utilizing the capacities of all stakeholders, especially women, is one of the most important manifestations of the realization of participatory management. Rural women make up half of the beneficiary population of natural resources and, despite the limitations, play a considerable role in managerial, social, and economic activities. However, the main focus and attempt of managers' intention on participation, has been dedicated to men. Rural women affect the quality of management and protection of natural resources due to their wide connection with these resources and the transfer of their knowledge, information, and beliefs to the next generation. This study aimed to identify the role of rural women in activities related to natural resources management in villages of Chahar-zebar region – Kermanshah.
Materials and MethodsFour villages of Chahar-zebar Olia, Deh-Sefid, Goharabad, and Kashanbelek in Mahidasht district of Kermanshah province were selected to conduct this research. The considerable forest cover and employment of most of the villagers in rural jobs and animal husbandry to meet their livelihood were among the most important criteria for choosing these villages. A total of 153 women living in the villages were interviewed in a survey using a researcher-made questionnaire and through semi-structured, face-to-face interviews (mainly due to the low literacy level) and direct observation of women's activities. The individual characteristics of the respondents, the general profile of the household, the role of women and the time of their participation in various activities of managing and utilizing natural resources, the relationship of women with the natural resources administration, women's knowledge of the natural resources of their village, the repeatability of activities and the participation and companionship of other people were among the variables that were recorded and measured for investigation the role of women in the management (conservation and utilization) of natural resources. To evaluate the role of women in management and decision-making at the household level, their role in the directing and administration of expenditure and income was questioned. Spearman's correlation analysis was done to determine the relationship between different personal and social characteristics of women with different features of the activities performed by them.
ResultsBased on the findings, women in the villages surveyed have a low to medium knowledge about natural resources. Despite predicting 30 types of activities related to natural resources in the questionnaire, women were involved in only 27% of natural resources activities while a considerable share of the practices (96.7 percent) were done with the participation of other people (other women, husbands, and children respectively). Women were more commonly engaged in activities such as collecting mushrooms, edible plants, seeds, fruits, medicinal plants, and firewood, while tasks like using forest wood, fighting forest fires, and fencing yards with branches were less commonly performed by women. This study showed that women's knowledge of the village's natural resources was average to low. Correlation analysis indicated that factors such as age, religious activity and the desire to migrate had a negative relationship with the role of women in both management and decision making, while a positive correlation was observed for time spent in forest activities. Additionally, variables like age, length of stay in the village, and tendency to migrate were also negatively correlated with the time spent on forest-related activities.
ConclusionBased on the research findings, it is evident that women in the studied region have limited participation in the management of natural resources. They only engaged in the utilization of some forest and pasture products while not performing considerable activity in the conservation and development of the resources. Therefore, it is crucial to recognize and enhance the role of women in governing natural resources to improve preservation and restoration efforts. Raising awareness, providing counseling, and increasing involvement of women in this field are essential steps to address the current lack of participation. The fact is that contrary to the claim of NRO, local communities, and villagers, both women and men, do not have a considerable role in the management of natural resources. The very little connection with the natural resources’ office indicates the lack of promotion and educational programs suitable for women and the lack of presence of natural resources experts among local communities. Therefore, it is suggested that the Natural Resources and Agriculture Departments seriously take into account education to local communities in their plans. Paying attention to the education and empowerment of young women is of great importance in the management of natural resources, since they perform more activities in natural resources, they have relatively more knowledge of natural resources, and their role in management and decision-making is also more considerable. We concluded that the duration of women's activity in natural resource appears to be a key factor determining their understanding and involvement. It is essential to valuing women's contribution and utilizing their potential effectively in natural resources conservation and restoration to establish an efficient participatory management system.
Keywords: Women’S Participation, Natural Resources, Chahar-Zebar Region, Local Communities -
جنگل های هیرکانی به لحاظ تنوع بیولوژیکی غنی و داشتن فون و فلور باارزش بالا شناخته شده هستند و به دلیل سطح گسترده ای از فعالیت های انسانی، جزو اکوسیستم های در معرض تهدید به شمار می روند. دارکوب ها نیز شاخص تنوع زیستی پرندگان جنگل هستند و به گستره خانگی وسیع و درختان قطور و خشکه دارها برای لانه سازی و تغذیه نیاز دارند. تغییر در ساختار و پوشش جنگل باعث کاهش تعداد دارکوب ها در تمام زیستگاه های جنگلی خواهد شد. لذا مطالعه حاضر با هدف مدل سازی مطلوبیت زیستگاهی گونه شاخص دارکوب سبز برای تعیین لکه های ارزشمند حفاظتی جنگلی در جنگل های استان گلستان صورت گرفته است. برای این کار نقاط حضور گونه دارکوب سبز مستخرج از بانک داده تسهیلات اطلاعات تنوع زیستی جهانی (GBIF) با داده های به دست آمده از بازدیدهای میدانی در سراسر منطقه مورد مطالعه تلفیق شد و سپس متغیرهای محیطی موثر بر توزیع گونه بر اساس منابع منتشر شده برای ساخت مدل مطلوبیت زیستگاه آن شامل متغیرهای اقلیمی، توپوگرافی (شیب و ارتفاع) و شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده در مدل سازی تعیین گردید. به منظور مدل سازی مطلوبیت زیستگاه از مدل حداکثر آنتروپی در نرم افزار MaxEnt استفاده شد. آزمون جک نایف برای ارزیابی اهمیت متغیرها در ساخت مدل و تعیین مهم ترین متغیرهای تاثیرگذار بر توزیع گونه استفاده شد و کارایی مدل با محاسبه سطح زیر منحنی (AUC) مورد ارزیابی قرار گرفت. سطح زیر منحنی برای داده های آموزش (0/948=AUC) نشان داد که کارآیی و قدرت پیش بینی مدل حداکثر آنتروپی برای تعیین مناطق مطلوب زیستگاهی گونه دارکوب سبز در سطح بسیار عالی قرار دارد. مدل نهایی به دست آمده نیز نشان داد که عمده زیستگاه های جنگلی مناسب برای حفاظت در قسمت های مرکزی و شرقی جنگل های استان گلستان قرار گرفته است. بر اساس آزمون جک نایف متغیرهای شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI)، شیب، هم دمایی و تغییرات فصلی بارش به ترتیب تاثیرگذارترین متغیرها برای مطلوبیت زیستگاه گونه شناخته شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در مطالعه، مناطق هموار تا شیب متوسط جنگل های خزری و جامعه درختان بلوط به همراه مناطق با تاج پوشش متراکم برای حفاظت در اولویت شناخته شدند. بنابراین نیاز است با مدیریت جنگل به منظور ایجاد مناطق جنگلی با ویژگی های ذکر شده، باعث افزایش غنای زیستی در مناطق جنگلی شد که خود موجب پایداری جنگل ها از لحاظ بوم شناختی خواهد گردید.کلید واژگان: جنگل های هیرکانی, حداکثر آنتروپی, MAXENT, مطلوبیت زیستگاه, دارکوب سبز (Picus Viridis)Hyrcanian forests are known for their rich biological diversity and valuable fauna and flora, are among threatened ecosystems due to the wide level of human activities. Woodpeckers are also considered as the indicator of the biodiversity of forest birds and they need a large home range and thick trees and snags or nesting and feeding. Changes in forest structure and canopy will reduce woodpeckers in all forest habitats. Therefore, aim of this study is modeling the habitat suitability of the indicator species of Green Woodpecker to determine the valuable forest conservation patches in the forests of Golestan province. For this, the green woodpecker presence points extracted from the Global Biodiversity Information Facility (GBIF) database were combined with the data obtained from field observations throughout the study area, and then the environmental variables affecting the distribution of the species based on published sources for the construction of its habitat suitability model including climatic variables, topography (slope and altitude) and Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) were determined as predictive variables in the modeling. In order to model habitat suitability, the Maximum Entropy model was used in MaxEnt software, and the data analysis of MaxEnt software was done in ArcGIS. The Jackknife index was used to evaluate the importance of variables in the preparation of the model and to determine the most important variables affecting species distribution, and the efficiency of the model was evaluated by calculating the Area Under Curve (AUC). The Area Under Curve for the training data (AUC= 0.948) showed that the efficiency and predictive power of the Maximum Entropy model for determining the optimal habitat areas of the Green Woodpecker species is at very excellent level. The model, finally obtained, also showed that the majority of forest habitats suitable for protection are located in the central and eastern parts of the forests of Golestan province. Based on the Jackknife index, NDVI, Slope, Isothermality and Seasonal Changes of Precipitation were identified as the most influential variables for building the final habitat suitability model. Referring to the results, flat to moderate slope areas of Hyrcanian forests and oak tree communities along with areas with dense canopy were recognized as priority for conservation. It is, therefore, necessary and inevitable to ecologically enrich the forests through forest proper management and make them more sustainable ecologically.Keywords: Hyrcanian Forests, Maximum Entropy, MAXENT, Habitat Suitability, Green Woodpecker (Picus Viridis)
-
سابقه و هدفتوجه به فرآورده های فرعی جنگل ها و مراتع به ویژه گیاهان دارویی می تواند سبب توسعه پایدار و تقویت جنبه های اقتصادی و اشتغال برای جوامع محلی و بهره برداران گردد. گیاهان دارویی نقش به سزایی در سلامت جامعه و درمان بیماری ها دارند. عدم توجه به حفظ ذخایر توارثی دارویی در عرصه های منابع طبیعی، پیامدهای فاجعه باری را در زیر بخش منابع طبیعی کشور در پی خواهد داشت که از آن جمله می توان به روند سریع انقراض گونه ها و فرسایش شدید ژنتیکی اشاره کرد. ازاین رو، این مطالعه با هدف برآورد ارزش حفاظتی و تمایل به پرداخت افراد برای حفاظت و احیای گیاهان دارویی انجام شده است.مواد و روش هامنطقه ثلاث باباجانی در غرب استان کرمانشاه برای انجام این پژوهش انتخاب شده است. پوشش گیاهی این منطقه عمدتا به صورت مشجر بوده و در واقع قسمت اعظم مساحت منطقه را جنگل های انبوه دربر گرفته است. منطقه ثلاث باباجانی به دلیل برخورداری از توپوگرافی متنوع شاهد انواع رویشگاه های جنگلی و گیاهان دارویی مرتعی و جنگلی است. آنغوزه، آویشن، زالزالک، افسنطین، سریش، نسترن کوهی، بابونه، بنفشه معطر، بلوط، چویل، کنگر، پونه، شیرین بیان و... ازجمله گیاهان دارویی این منطقه است. از روش ارزش گذاری مشروط برای برآورد ارزش های غیراستفاده ای (حفاظتی) گیاهان دارویی در این مطالعه استفاده گردید. همچنین برای اندازه گیری تمایل به پرداخت افراد برای حفاظت از گیاهان دارویی منطقه، از پرسش نامه انتخاب دوگانه دوبعدی استفاده شد. پرسش نامه در دو بخش شامل ویژگی های اجتماعی- اقتصادی افراد (سن، جنسیت، میزان تحصیلات، شغل، تعداد افراد خانواده، میزان درآمد و سایر ویژگی های پاسخگویان) و سوالات مربوط به میزان تمایل به پرداخت پاسخگویان طراحی شد. نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و از بین ساکنان منطقه ثلاث باباجانی در سال 1396 انتخاب شده است. تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران353 پرسش نامه تعیین شده است. برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت افراد، از مدل لوجیت استفاده شد و براساس روش بیشینه راست نمایی، پارامترهای این مدل برآورد شده است.نتایجنتایج نشان داد که 64% از افراد مصاحبه شونده مرد و 36% آنان را زنان تشکیل می دهند. متوسط سنی پاسخگویان 88/27 سال، میانگین بعد خانوار پاسخگویان 46/4 و حداقل و حدکثر آنها به ترتیب 1 و 10 نفر است. نتایج نشان داد بیش از 76% افراد(269 نمونه)، حاضر به پرداخت مبلغی برای حفاظت و احیاء گیاهان دارویی هستند و متوسط تمایل به پرداخت سالیانه هر فرد برای حفاظت و احیاء گیاهان دارویی در حدود 5269 تومان (با توجه به میانگین بعد خانوار (4.46 نفر) برابر 23500 تومان برای هر خانوار در سال) بدست آمده است. متغیرهای بعد خانوار و میزان پیشنهاد با اطمینان 95% دارای اثر منفی معنی دار و متغیرهای درآمد، جنسیت، میزان تحصیلات، حامی حفاظت از منابع طبیعی (علاقه به محیط زیست) و شناخت حفاظت از گیاهان دارویی و ارتباط آن با توسعه پایدار (دانش و آگاهی حفاظتی محیط زیست) با اطمینان 95% از مهمترین عوامل تاثیرگذار مثبت معنی دار بر تمایل به پرداخت افراد برای حفاظت از گیاهان دارویی هستند. متغیرهای سن، وضعیت تاهل، شغل، عضویت در سازمان های زیست محیطی و نگرش ها و تمایلات زیست محیطی تاثیری بر پذیرش مبلغ پیشنهادی برای ارزش حفاظتی گیاهان دارویی نداشتند. مقدار آماره نسبت راست نمایی (280.39) نشان می دهد که تغییرات توضیح داده شده به وسیله الگوی لاجیت، در سطح بالاتر از 1% معنی دار شده است. درصد پیش بینی صحیح الگوی برآورد شده نیز 75% است و از آنجا که مقدار درصد قابل پیش بینی صحیح برای الگوی لاجیت برابر با 70% است، مقدار درصد پیش بینی صحیح بدست آمده در این الگو مطلوب به نظر می رسد. ازاین رو، این الگو برای تجزیه وتحلیل های بعدی قابل اعتماد است. ضریب تعیین مک فادن نیز نشان می دهد که متغیرهای توضیحی مدل، بخوبی (حدود 0.87) تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهند.نتیجه گیریاز نظر مدیریتی، این مطالعه به نتایج امیدوارکننده ای دست یافته است. زیرا نشان داد افراد جامعه نسبت به اهمیت حفاظت از گیاهان دارویی آگاهی دارند و تمایل به پرداخت قابل توجهی برای حفاظت و احیاء این منابع ارزشمند وجود دارد. بنابراین، پیشنهاد می شود دولت به منظور حفاظت، احیاء و توسعه گیاهان دارویی مناطق جنگلی منطقه مورد مطالعه توجه بیشتری به مشارکت مردمی داشته باشد.کلید واژگان: ارزش گذاری مشروط, تمایل به پرداخت, ثلاث باباجانی, گیاهان دارویی, مدل لوجیتBackground and objectivesForest and rangeland by-products, particularly medicinal plants, can contribute to sustainable development and increase economic opportunities for local communities. Medicinal plants play a significant role in society's health and disease treatment. Negligence to the preservation of medicinal heritage reserves in the field of natural resources will lead to disastrous consequences in the country's natural resources sector. Among these consequences are the rapid extinction of species and severe genetic erosion. Therefore, this study targets protection value and people's willingness to pay for medicinal plant protection and restoration.MethodologyThe Salas Babajani region in Kermanshah province was chosen for this research. The vegetation in this area is mainly wooded, and most of the area is covered by dense forests. Due to its diverse topography, the Salas Babajani region has a variety of forest habitats and rangeland and forest medicinal plants. Asafoetida, Thyme, Hawthorn, Wormwood, Eremurus, Dog rose, Chamomile, Sweet violet, Oak, Ferulago, Common Thistle, Horsemint, licorice, etc., are among the medicinal plants of this region. Contingent Valuation Method (CVM) was used to estimate medicinal plants' non-use (protective) values in this study. Also, a Double-Bounded Dichotomous Choice questionnaire was used to measure people's willingness to pay for medicinal plant protection in the region. The questionnaire was designed in two parts: socio-economic characteristics of people (age, gender, level of education, occupation, number of family members, income, and other characteristics of the respondents) and questions related to the willingness to pay of the respondents. Sampling was done by simple random sampling among residents of the Salas Babajani region in 2016. Cochran's formula from 353 questionnaires determined the number of samples. The logit model was used to measure people's willingness to pay, and the parameters were estimated based on the maximum likelihood method.ResultsThe results showed that 64% of the interviewees were men and 36% were women. The average age of the respondents is 27.88 years, the average household size is 4.46, and their minimum and maximum household sizes are one person and ten people, respectively. The results also showed that more than 76% of people (269 samples) are willing to pay an amount to protect and restore medicinal plants. The average willingness of each person to pay annually for the protection and restoration of medicinal plants is equal to 5269 Tomans (according to the average household size (4.46 people) equal to 23500 Tomans for each household per year). The variables of household size and the suggested price have a significant negative effect with 95% confidence. The variables of income, gender, level of education, supporting the protection of natural resources (interest in the environment), and knowledge of the protection of medicinal plants and its relationship with sustainable development (knowledge and awareness of environmental protection) are among the most important positive influencing factors with 95% confidence on people's willingness to pay for the protection of medicinal plants. The variables of age, marital status, occupation, membership in environmental organizations, and environmental attitudes and tendencies did not affect the acceptance of the suggested price for medicinal plants conservation value. The Likelihood Ratio statistic (280.39) shows that the changes explained by the logit model are significant at a level higher than one percent. The estimated model's correct prediction percentage is also 75%. Since the percentage of correct prediction for the logit model is equal to 70%, the percentage of correct prediction obtained in this model seems favorable. Therefore, this model is reliable for further analysis. McFadden's coefficient of determination also shows that the model's explanatory variables explain well (about 0.87) the changes in the dependent variable.ConclusionIn terms of management, this study achieved promising results because it shows that the people of society are aware of the importance of protecting medicinal plants, and there is a desire to pay significantly for the protection and restoration of these valuable resources. Therefore, it is suggested that the government pay more attention to public participation to protect, revive, and develop medicinal plants in the forest areas of the study area.Keywords: Contingent Valuation, willingness to pay, Salas Babajani, Medicinal plants, Logit model
-
این پژوهش با هدف اطلاع از ویژگی های ساختاری دو توده جنگلی طبیعی و بهره برداری شده شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی انجام شد. برای انجام این پژوهش، با تقسیم بندی کل منطقه مورد بررسی به موزاییک هایی با ابعاد 40 × 40 متر، آماربرداری به روش صددرصد در هر توده انجام شد. در هر موزاییک همه درختان، درختچه ها و منشا رویشی آن ها تعیین شد و همچنین قطر برابرسینه، ارتفاع شروع تاج، ارتفاع کل، ارتفاع تاج و قطر بزرگ و کوچک تاج اندازه گیری شد. برای نمایش ساختار توده ها، قطعات نمونه ای به ابعاد 100×100 متر در هر توده پیاده شد و اطلاعات ساختاری جنگل اندازه گیری و ثبت شد. داده های اندازه گیری شده در هر توده در محیط نرم افزارهای آماری مورد تجزیه وتحلیل و ساختار جنگل با استفاده از نرم افزار SVS ترسیم شد. مقایسه میانگین مشخصه های ساختاری توده های مورد بررسی، اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد بین توده ها نشان داد. نتایج نشان داد که تنوع ارتفاعی و آشکوب بندی در توده طبیعی بیشتر است و گونه مازودار اشکوب غالب را به خود اختصاص داده است. همچنین رویشگاه طبیعی دارای بیشترین تراکم تاج و تاج توسعه یافته و به طور کلی در وضعیت مطلوب تری قرار دارد. از این رو پیشنهاد می شود با الگو قرار دادن توده های طبیعی و حفاظت و حمایت از توده های تحت بهره برداری سنتی و اجرای برنامه قرق و غنی سازی رویشگاه بهره برداری شده، وضعیت این توده ها را بهبود و به سوی وضعیت پایدارتری سوق داد.کلید واژگان: بهره برداری سنتی, تنوع گونه ای, ساختارجنگل های بلوط, شبیه ساز ساختار توده جنگلTo conduct this research, 100% Inventory was performed in each stand by dividing whole study area into mosaics with dimension 40 × 40 meters. In each mosaic, all trees, shrubs and their vegetative origin were determined and also DBH, height of crown beginning, total height, height and diameter (large and small diameter) of crown were measured. To show the structure of the stands, sample plots with dimension 100 × 100 m were placed in each stand and the structural information of the forest was measured and recorded. The measured data in each stand were analyzed via statistical software and forest structure was plotted using SVS software. Comparison of the means of structural characteristics showed a significant difference at the level of 5% between the stands. The results showed that the elevation variation and stratification is greater in natural stand and the Quercus infectoria species occupies the dominant story. Also, the natural habitat has the highest crown density and developed crown and enjoys more favorable condition. Therefore, it is suggested that by modeling the natural stands and protecting and supporting the stands under traditional exploitation and implementing of enclosing and restoration operation in the exploited habitat, the condition of these stands be improved and led to a more stable situation.Keywords: Traditional utilization, Species diversity, Oak forests structure, Stand Visualization System
-
زمینه و هدف
امروزه، ارزیابی منظم منافع تفرجی و غیربازاری منابع محیط زیستی جهت ترکیب جنبه های مثبت آن در سیاست و تصمیمات برنامه ریزی شده، امری ضروری است. هدف اصلی این پژوهش ارزش گذاری اقتصادی - تفرجی پارک جنگلی کوهستان شهر کرمانشاه با استفاده از روش هزینه سفر منطقه ای است.
روش بررسیجمع آوری اطلاعات و داده های کمی و کیفی، بازدید از پارک، تنظیم پرسشنامه ها و تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار Excel، مبانی اصلی روش بررسی این تحقیق بوده است. روایی پرسشنامه توسط اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید.
یافته ها:
بررسی سطح درآمد ماهانه بازدیدکنندگان نشان داد که میان این متغیر و تعداد روزهای بازدید از تفرجگاه و نیز تمایل به پرداخت ورودیه، همبستگی بالایی وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که سطح تحصیلات نیز نقش مهمی در جذب گردشگران به پارک جنگلی کوهستان داشت؛ چنانکه بیشترین تعداد بازدیدکنندگان باسواد بودند. بررسی مطالعات انجام شده در پارک جنگلی کوهستان نشان داد که بیشترین تعداد بازدیدکنندگان (48 درصد) در محدوده سنی 35 - 20 سال قرار داشتند. ارزش تفرجی بالای پارک جنگلی کوهستان که در بهار و تابستان 1395 محاسبه شد، برابر با مقدار 727045380 ریال بدست آمد.
بحث و نتیجه گیری:
نتایج نشان دهنده لزوم توجه بیشتر و تدوین طرح جامع توسعه گردشگری استان برای پارک های جنگلی است که می تواند به عنوان ابزاری موثر در برنامه ریزی و مدیریت طرح های توسعه ای مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: تفرج- ارزش گذاری اقتصادی, تفرجی- روش هزینه سفر- پارک جنگلی کوهستان- کرمانشاهHuman & Environment, Volume:20 Issue: 1, 2022, PP 257 -271Background and ObjectiveNowadays, regular evaluation of recreational and non-market benefits of environmental resources is necessary so that those positive aspects be combined into politics and planned decisions. The main goal of this research is economic-recreational valuation of Koohestan forest park-Kermanshah using the zonal travel cost method.
Materials and MethodsCollecting quantitative and qualitative data, visiting the park, preparing questionnaires and analysis of the findings using Excel software have been the main principles of the related research. Validity and reliability of the questionnaires were approved by the scientific board members of Payame Noor University and Cronbach alpha coefficient respectively.
ResultsInvestigating the monthly income level of visitors showed that there is a high correlation between this variable in one hand and the number of days of visiting the promenade and also willingness to pay the entrance fee on the other hand. The results also showed that the level of education also plays an important role in attracting tourists such that the largest number of visitors was literate people. Reviewing of the carried out studies over Koohestan Forest Park showed that the highest number of visitors (48%) were in the age range of 20-35 years.The high recreational value of Koohestan forest park, which was calculated in the spring and summer of 2016, was equal to 727045380 rials.
Discussion and ConclusionsThe results indicate the need for more attention and the development of a comprehensive plan of tourism development for forest parks that can be an effective tool in planning and managing developmental projects.
Keywords: Recreation, Economic-Recreational valuation, Travel Cost Method, Koohestan forest park, Kermanshah -
علوفه محصول اصلی مراتع است. با تعیین ارزش اقتصادی علوفه مراتع، می توان مدیران را به سمت برنامه ریزی صحیح و مدیریت بهینه بهره برداری هدایت کرد. هدف این مقاله، برآورد ارزش اقتصادی کارکرد تولید علوفه مراتع حوزه آبخیز زمکان در استان کرمانشاه است. محاسبه ارزش علوفه تولیدی و قابل استحصال از هر هکتار مرتع یکی از روش های برآورد ارزش اقتصادی آن می باشد. این روش مستلزم اطلاع از وضعیت انواع تیپ های مرتعی و مقادیر قابل استحصال در هر تیپ مرتع می باشد. با استفاده از تفسیر تصاویر ماهواره ای IRS-P6 سنجنده هایLiss III وLiss IV وسعت و نوع تیپ های مرتعی حوزه آبخیز مشخص شد و میانگین تولید علوفه در هکتار هر یک از تیپ های مرتعی با استفاده از نظر کارشناسان، آمارهای رسمی و افراد مطلع منطقه حاصل شد. قیمت علوفه به دلیل اینکه از نظر اقتصادی یک کالای ناهمگن محسوب می شود، با استفاده از روش قیمت گذاری هدونیک برآورد شد. نتایج نشان داد که رانت اقتصادی و ارزش مورد انتظار هر هکتار از مراتع ناشی از تولید علوفه به ترتیب در مراتع نیمه متراکم برابر 870 و 13594 هزار ریال در هکتار و در مراتع کم تراکم 580 و 9063 هزار ریال در هکتار است. بنابراین می توان استنباط کرد که مراتع منطقه نقش مهمی در اقتصاد محلی و منطقه ای ایفا می کنند.
کلید واژگان: ارزش مورد انتظار مرتع, رانت اقتصادی مرتع, ارزش گذاری اقتصادی, روش قیمت گذاری هدونیک, حوزه آبخیز زمکانHuman & Environment, Volume:19 Issue: 1, 2021, PP 189 -199Forage is the main product of ranges. Through determining the economic value of ranges forage, managers can be directed towards the optimal management of productivity. The purpose of this paper is to estimate the economic value of forage production in the ranges of Zemkan basin located in Kermanshah province. Calculating the value of forage production per square hectare is one of the employed methods used for this purpose. This method involves the awareness of the status of various range types and the producible rate in each range type. Using the interpretation of IRS-P6 satellite images, Liss III and Liss IV sensors, there were determined the area and kind of range types in Zemkan basin. Also, the average forage production per hectare was determined in each range type using experts' attitudes, official statistics, and the information of native individuals. Forage prices are estimated using the Hedonic pricing method as they are economically heterogeneous. The results showed that the economic rents and the expected values of each hectare of ranges are 870 and 13594 Rials per hectare in moderately dense ranges and 580 and 9063 Rials per hectare in low-dense ones. Therefore, it can be inferred that the related ranges can play a significant role in both local and regional economy.
Keywords: Expected value range, Economic rent range, Economic valuation, Hedonic pricing method, Zemkan basin -
این پژوهش با هدف امکان سنجی کاربرد مدل چندمنظوره نظریه بازی ها برای ایجاد توازن بین دغدغه های اقتصادی و زیست محیطی در بهینه سازی کاربری اراضی حوزه آبخیز زمکان واقع در غرب استان کرمانشاه و برای کمک به امر تصمیم گیری، انجام گرفت. هدف دوگانه مدل چندمنظوره نظریه بازی ها به حداقل رساندن اثرات تخریبی روی محیط زیست (میزان فرسایش و رسوب کمتر) و به حداکثر رساندن میزان درآمد اقتصادی (ارزش خالص فعلی بیشتر) حاصل از کاربری های مختلف می باشد. برای آگاهی از انواع کاربری های اراضی از تصاویر ماهواره ای IRS-P6 و برای نشان دادن مساحت کاربری ها از ابزار GIS بهره گرفته شده است. در این پژوهش حامیان و طرفداران حفاظت از محیط زیست و جنگل ها به عنوان بازیگر زیست محیطی (بازیگر یک) و کاربران حوزه آبخیز زمکان به عنوان بازیگر اقتصادی (بازیگر دو) انتخاب شدند. در این مطالعه استفاده از نظریه بازی ها، بهینه سازی چندمنظوره و سیستم های اطلاعات جغرافیایی در بهینه سازی کاربری اراضی حوزه آبخیز زمکان برای ایجاد توازن توسعه اقتصادی و اثرات زیست محیطی استفاده شد. نتایج مدل چندمنظوره نظریه بازی ها نشان داد که بعد از چند دور چانه زنی و تعدیل اهداف بین بازیگران تعادل نش ایجاد می شود. در بازه تعادل نش، میانگین فرسایش و رسوب برای بازیگر زیست محیطی از 4296 تا 4300 هزار مترمکعب در سال و ارزش خالص فعلی برای بازیگر اقتصادی از 47050 تا 47068 میلیارد ریال در سال متغیر است. تعادل نش در مقایسه با پراکندگی بهینه پارتو که نتیجه مدل چندهدفه سنتی (کلاسیک) می باشد، راه حل های رضایت بخش تری را بر اساس اولویت های تصمیم گیرندگان ارائه نمود. نتایج بیانگر این است که مدل نظریه بازی ها در بسیاری دیگر از مسائل مربوط به مدیریت محیطی نیز کاربرد دارد. پژوهش های آینده می تواند روی بسط دادن یک هدف سوم به عنوان مثال دغدغه های اجتماعی متمرکز شود و به جای باز ی های دو هدفه از بازی های سه هدفه استفاده شود.کلید واژگان: استان کرمانشاه, بهینه پارتو, تحلیل تناقض, تعادل نش, نظریه بازی هاThis study was carried out with the aim of feasibility evaluation of the application of multi-objective game-theory model for settling balance between economic and environmental concerns in land use optimization as well as to facilitate the respective decision-makings in Zemkan basin, located in the west of Kermanshah Province. The bi-objectives of multi-objective game-theory model are minimizing the destructive effects on the environment (less erosion and sediments) and maximizing the economical incomes resulted from different land uses (more net present value). The IRS-P6 Satellite images were used for recognition of different land uses and the areas of these land uses were determined using GIS tools. In this study, the environmentalists (player 1) and Zemkan basin users (player 2) were selected as environmental and economical players, respectively. In this study, an integration of game theory, multi-objective optimization and geographic information system was used in land use optimization of Zemkan basin in order to set balance between economic development and environmental effects. The results of multi-objective game-theory model indicated that after several rounds of bargaining and moderating the objectives between players, Nash equilibrium would be resulted. Within Nash equilibrium limits, the mean of erosion and sediment ranges from 4296 to 4300 thousands m3 per year and net present value, also ranges from 47050 to 47068 million Rials for economic player. Comparing with Pareto optimality, which is the result of classical multi- objective model, Nash equilibrium offered more satisfactory solutions based on decision makers’ priorities. The results also suggest that the game theory model can be applied in many other issues concerning environmental management. The future researches may concentrate on developing a third objective like social concerns so that three-objective games would be applied instead of bi-objective ones.Keywords: Land use optimization, Game theory, Conflict analysis, Pareto optimal, Nash equilibrium
-
جنگل های هیرکانی به لحاظ تنوع بیولوژیکی غنی و به دلیل ایزوله شدن جغرافیایی و داشتن فون و فلور با ارزش بالا شناخته شده هستند. با این حال این جنگل ها به دلیل سطح گسترده ای از فعالیت های انسانی جزو اکوسیستم های در معرض تهدید ایران به شمار می روند. در مطالعه حاضر از دارکوب خالدار بزرگ به عنوان یک شاخص جهت تعیین لکه های با ارزش حفاظتی بالا استفاده شده است. برای این کار ابتدا نقاط حضور گونه از سراسر استان جمع آوری شد و سپس متغیرهای محیطی موثر بر توزیع گونه براساس منابع منتشر شده برای ساخت مدل مطلوبیت زیستگاه آن تهیه شد. مدل نهایی به دست آمده نشان داد که عمده زیستگاه های جنگلی مناسب برای حفاظت در نیمه شرقی استان گلستان قرار گرفته است. هم چنین دو متغیر شاخص نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) و ارتفاع از سطح دریا تاثیرگذارترین متغیرها برای ساخت مدل نهایی مطلوبیت زیستگاه شناخته شدند. با توجه به نتایج به دست آمده در مطالعه، دو طبقه اول ارتفاعی جنگل های خزری و جامعه درختان بلوط به همراه مناطق با تاج پوشش متراکم برای حفاظت در اولویت شناخته شدند. بنابراین نیاز است با مدیریت جنگل به منظور ایجاد مناطق جنگلی با ویژگی های ذکر شده، باعث افزایش غنای زیستی در مناطق جنگلی شد که خود موجب پایداری جنگل ها از لحاظ بوم شناختی خواهد گردید.کلید واژگان: زیستگاه, بوم شناسی, مکسنت, مطلوبیت زیستگاهThe Hyrcanian forests are rich in terms of biological diversity. Besides, they are known to be much valuable due to geographical isolation and having the fauna and flora. However, these forests, because of the wide range of human activities, are among the most endangered ecosystems of Iran. In this study, the Great Spotted Woodpecker has been used as a surrogate for determining patches with high value of preservation. To do this, first, we gathered the habitat points in which the related species exist. Then, the environmental variables effective on the species distribution were prepared for developing a habitat suitability model for the species. The model, finally obtained, showed that the majority of forest habitats to be protected have been located in the eastern half of Golestan Province. Two variables, i.e. Normalized Difference Vegetation Index (NDVI) and altitude were known to be the most effective indices in achieving the final habitat suitability model. Referring to the results of the study, the first two altitude classes of Caspian forests, the community of oak trees and the areas with dense canopy were decided to be in priority of conservation. According to what mentioned, it is, therefore, necessary and inevitable to ecologically enrich the forests through forest proper management and make them more sustainable ecologically.Keywords: Habitat, ecology, MAXENT, Habitat suitability
-
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی آگاهی، نگرش و رفتار مسوولانه محیط زیستی دانشجویان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه اجرا شد. این تحقیق نتیجه پژوهش میدانی و مطالعه ای مقطعی و توصیفی است که ابزار جمع آوری اطلاعات آن، پرسش نامه ای شامل 30 سوال می باشد که سوالات آن در سه بخش آگاهی، نگرش و رفتار مسوولانه محیط زیستی تقسیم بندی شد. جامعه آماری تحقیق شامل 15200 نفر از دانشجویان دانشگاه های پیام نور استان کرمانشاه که با استفاده از جدول مورگان تعداد 375 پرسش نامه به صورت تصادفی بین آن ها توزیع و 340 پرسش نامه به صورت کامل تکمیل و جمع آوری گردید. روایی پرسش نامه توسط اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید. داده ها از طریق نرم افزار Excel مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اطلاعات محیط زیستی پاسخ دهندگان در مورد شناخت تشکل های مردمی محیط زیست و حوزه فعالیت آن ها، گونه های منقرض شده جانوری کشور ایران، شناخت در مورد توسعه پایدار و ارتباط آن با محیط زیست و پارک های ملی در ایران ضعیف بوده است. همچنین اطلاعات پاسخ دهندگان در مورد باران اسیدی، لایه ازن، گازهای آلاینده هوا، فرسایش خاک، نقش ها و ارزش های درختان و جنگل ها در حد قابل قبول و مطلوب بوده است. نتایج بررسی نگرش محیط زیستی دانشجویان نشان داد که نگرش آنان، به لحاظ قدرت و توان اثرگذاری بر رفتار در حد متوسط به بالا است و نگرش مثبت آن ها متمایل به سمت تفکر زیست- محوری است. همچنین مهارت یا رفتار مسوولانه محیط زیستی دانشجویان در این پژوهش مثبت ارزیابی شد.کلید واژگان: آگاهی محیط زیستی, نگرش محیط زیستی, رفتار مسوولانه, دانشگاه پیام نورThe present study was carried out with purpose of assessing the environmental knowledge, attitudes and responsible behavior of Kermanshah´s Payame Noor University (PNU) students. This research is the result from a field, cross sectional & descriptive study. The instruments of information gathering included a questionnaire consisting of 30 questions in three categories of environmental knowledge, attitudes and responsible behaviors. The statistical community included 15200 students from PNUs of Kermanshah Province, among which 375 questionnaires were distributed randomly using Morgan Table. Finally 340 questionnaires were completed and collected. The validity and reliability of the questionnaires were approved by the members of scientific board of Kermanshah PNU and Cronbach's Alpha coefficient respectively. Data were analyzed using Excel Software. The results indicate that the environmental information of the responders has been weak regarding the knowledge about environmental communities together with the area of their activities, the extinct animal species of Iran as well as sustainable development and its relationship with environment and national parks of Iran. On the other hand, the responders information has been satisfying about acid rains, Ozone layer, air pollutant gases, soil erosion and also roles and values of trees and forests. The investigated result of the students environmental attitudes showed that their attitudes, in the sense of affecting power on the behavior, have been over the mediocre level and their positive attitudes are being oriented towards environment-based thinking. Also, the skills and responsible behaviors of the students were assessed positive in this study.Keywords: Environmental Knowledge, Environmental Attitude, Responsible Behavior, Payame Noor University
-
منطقه زاگرس با پنج میلیون هکتار جنگل تقریبا وسعتی معادل 40 درصد از کل جنگل های کشور را به خود اختصاص داده است. استفاده بی رویه از جنگل های زاگرس طی سالیان متمادی، موجب شده که این جنگل های با ارزش به اکوسیستم های حساس و شکننده ای تبدیل شوند. سنجاب ایرانی از پستانداران شاخص جنگل های بلوط زاگرس است، که متاسفانه زیستگاه های مطلوب این گونه در اثر فعالیت های تخریبی انسانی به شدت کاهش یافته است. مطالعه حاضر جهت انتخاب لکه های باقی مانده مطلوب برای حفاظت از این گونه شهرستان ثلاث باباجانی انجام گرفت. برای انجام این کار نقاط حضور گونه با انجام مطالعات میدانی و گزارشات جوامع محلی و کارشناسان محیط زیست به دست آمد. متغیرهای مورد نیاز برای مدل سازی نیز با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی تهیه و برای تهیه نقشه های مطلوبیت زیستگاهی و لکه های مناسب حفاظتی برای این گونه از نرم افزار حداکثر بی نظمی (MaxEnt) استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که عمده لکه های مناسب حفاظتی برای این گونه در غرب شهرستان ثلاث باباجانی قرار گرفته است (ACU= 0/961). هم چنین متغیرهای ارتفاع، فاصله از جاده و پوشش گیاهی مهم ترین متغیرهای موثر بر مطلوبیت زیستگاهی این گونه شناسایی شدند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که مناطق جنگلی با پوشش متراکم و مناطق جنگلی مرتفع مطلوب ترین زیستگاه های موجود برای گونه سنجاب ایرانی می باشد. به نظر می رسد انتخاب بخش هایی از لکه های جنگلی پیشنهادی به عنوان منطقه حفاظت شده در شهرستان ثلاث باباجانی می تواند نقش موثری را در حفاظت از این گونه داشته باشد.کلید واژگان: سنجاب ایرانی, مطلوبیت زیستگاه, ثلاث باباجانی, حداکثر بی نظمیThe 40 percent of the country's forests are allocated to Zagros area with five million hectare forest. Indiscriminate use of Zagros forests during last decades, has led to convert this valuable forests to sensitive and fragile ecosystems. Iranian Squirrel is an indicator mammal of the Zagros oak forests that unfortunately greatly reduced due to the destruction of habitat as a result of human activities. The aim of this study was to select the suitable remaining patches for conservation of this species. We used species distribution modeling Geographic Information System (GIS) to develop habitat suitability model for Iranian Squirrel in Zagros forests. The results showed that the major suitable patches for this species are located in the West of the city. As well as elevation, distance from roads and vegetation cover variables are most important variables for distribution of this species. The results of this study suggest that forest areas with dense cover and upland forest areas were most favorable habitat for Iranian squirrel species in the Salas-e Babajani County.Keywords: Iranian squirrel, habitat suitability, Salas, e Babajani, Maximum entropy
-
هدف این تحقیق تعیین میزان فرسایش و تولید رسوب و شناسایی مناطق حساس از نظر فرسایش در حوزه آبخیز زمکان واقع در غرب استان کرمانشاه است. برای رسیدن به هدف فوق از روش پتانسیل فرسایش (EPM) با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) جهت کاهش خطا و افزایش دقت نسبی در تجزیه و تحلیل مدل استفاده شده است. داده های مورد نیاز این پژوهش، از طریق مشاهدات میدانی، نقشه های موجود، آمار ایستگاه های هواشناسی و هیدرومتری و منابع کتابخانه ای تامین شد. بعد از وارد کردن نقشه ها به محیط نرم افزار ArcGIS و زمین مرجع کردن آنها، لایه های مورد نیاز رقومی و پایگاه اطلاعاتی برای آنها ایجاد شد. در نهایت با استفاده از جداول استاندارد ارائه شده در مدل EPM، امتیازات متناسب برای حوزه آبخیز استخراج و با تلفیق لایه-های مذکور با توجه به روابط ارائه شده در مدل EPM، نقشه پهنه بندی شدت فرسایش، میزان فرسایش و رسوب برای حوزه آبخیز محاسبه شد. نتایج نشان داد که میزان فرسایش ویژه (WSP) و رسوب ویژه (GSP) حوزه به ترتیب معادل 2742.02 و 1005.55 مترمکعب در کیلومتر مربع در سال و کلاس و شدت فرسایش پذیری آن در گروه خیلی شدید (V) قرار می گیرد. لذا اعمال سیاست های مختلف کنترل فرسایش در سطح حوزه ضروری است.
کلید واژگان: فرسایش, رسوب, مدل EPM, حوزه آبخیز زمکان, سامانه اطلاعات جغرافیاییThe goal of this study is determination of erosion rate and sediment production and exploring sensitive areas of erosion in Zemkan basin, located in the West of Kermanshah Province.To achieve these objectives, the erosion potential method (EPM) was used.Geographical information system also was used to reduce the errors and increase the relative accuracy in the analysis of the model. Required data in this study were obtained through fieldwork, existing maps, data from meteorological and hydrometric stations and library resources. The nessesary data layers were digitized and georeferenced and finally database were created. Using standard tables provided in the EPM model, accordant values for the basin extracted and incorporated into the layers according to the relations given in EPM model, the erosion intensity map, erosion and sediment ratio were calculated for the basin. Results revealed that the ratesof especial erosion (WSP) and especial sediment are (GSP), 2742.02 and 1005.55 m3/km2/yrespectively. The intensity of erodibleity of the basinwas also classified as very intensive (V).However the intensity of the erosion in the basin suggests that, different policies of erosion control in the basinare necessary.Keywords: Erosion, Sediment, EPM Model, Zemkan basin, Geographic Information System -
افزایش دمای نفت نمکی در اثر کاهش گرانروی نفت، عامل بسیار مهمی جهت تسریع جداسازی آب شور از نفت خام محسوب می شود. در فرآیند نم کزدایی گرمکن های مشعل دار جهت گرمایش نفت نمکی استفاده می شوند. امروزه استفاده از مبدل حرارتی جهت بازیافت انرژی حرارتی و در نتیجه بهینه سازی مصرف انرژی، کاهش افت ارزش نفت و کاهش هرزروی، امری ضروری تلقی می شود. در این مقاله میزان صرفه جویی مصرف انرژی ناشی از نصب مبدل حرارتی با استفاده از داده های عملیاتی واحدهای نمک زدایی شرکت بهره برداری نفت و گاز مارون محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که استفاده از مبدل حرارتی در واحدهای نمک زدایی به طور میانگین منجر به کاهش 30 درصدی مصرف سوخت خواهد شد. همچنین با توجه به واحدهای موجود و پروژه های جاری، واحدهای نمک زدایی شرکت مناطق نفت خیز جنوب سالیانه حدود 620 میلیارد ریال صرفه جویی اقتصادی به همراه دارند.
کلید واژگان: نفت خام نمکی3, آب شور, نمک زدایی4, گرمکن مشعل دار5, مبدل حرارتی6 -
زمینهاستفاده از سوخت های فسیلی باعث افزایش بهای آن و کاهش منابع شده است. لذا منابع تجدیدپذیر انرژی و تولید سوخت های زیستی مورد توجه قرار گرفته است. ترکیبات سلولزی از مناسب ترین مواد اولیه برای تولید سوخت های زیستی می باشد. تجزیه سلولز تنها توسط میکروارگانیسم هایی که حاوی آنزیم سلولاز هستند، انجام پذیر است که مهم ترین آن ها قارچ Trichoderma reesei می باشد.
روش هاتوالی نوکلئوتیدی آنزیم اندوگلوکاناز II که از کلیدی ترین آنزیم های این کمپلکس و آغازگر حمله به زنجیره سلولزی است، از روی توالی آمینواسیدی آن در قارچT.reesei براساس ترجیح کدونی میزبان یعنی مخمر پیکیاپاستوریس سنتز شد. به منظور تولید آنزیم های بهینه و کاهش زمان تولید و بهای آنزیم از مهندسی پروتئین استفاده می شود و از انواع آن ایجاد جهش هدفمند است که در آن جایگزینی آمینواسیدها صورت می گیرد. در این تحقیق با کمک روش ایجاد جهش هدفمند، دو جهش در ژن آنزیم اندوگلوکاناز II از طریق PCR ایجاد شد که در آن دو سیستئین آزاد شماره 169 و 393 به ترتیب به آمینواسیدهای والین و هیستیدین تبدیل شدند. سپس این ژن جهش یافته به پلازمید بیانی pPinkα وارد و جهت تکثیر به باکتری اشرشیاکلای و سپس از طریق الکتروپوریشن به مخمر پیکیاپاستوریس منتقل شد.یافته هاایجاد دوجهش مذکور بر روی این ژن از طریق تعیین توالی تایید شد. حضور آنزیم پس از بیان ژن موردنظر در محیط BMMY، با تست دی نیتروسالیسیلیک اسید و ژل SDS-PAGE اثبات گردید.نتیجه گیریبا بررسی خصوصیات بیوشیمیایی نشان داده شد که دو جهش ایجادشده به طور همزمان در مقایسه با آنزیم فاقد جهش، باعث کاهش قدرت کاتالیتیکی و پایداری حرارتی و افزایش میل ترکیبی آنزیم و سوبسترا شده است.
کلید واژگان: اندوگلوکاناز, مخمر, مهندسی پروتئین, جهش هدفمند, پایداری حرارتیIntroductionFossil fuel is an expensive and finite energy source. Therefore، the use of renewable energy and biofuels production has been taken into consideration. One of the most suitable raw materials for biofuels is cellulosic compounds. Only microorganisms that contain cellulose enzymes can decompose cellulose and fungus of Trichodermareesei is the most important producer of this enzyme.MethodsIn this study the nucleotide sequence of endoglucanase II، which is the starter of attack to cellulose chains، synthesized from amino acid sequence of this enzyme in fungus T. reesei and based on codon usage in the host; yeast Pichiapastoris. To produce optimized enzyme and to decrease the production time and enzyme price، protein engineering will be used. There are some methods to improve the enzymatic properties like site-directed mutagenesis in which amino-acid replacement occur. In this study two mutations were induced in endoglucanase enzyme gene by PCR in which free syctein positions 169 and 393 were switched to valine and histidine respectively. Then this gene was inserted into the pPinka expression vector and cloned in Escherichia coli. The recombinant plasmids were transferred into P. pastoris competent cells with electroporation، recombinant yeasts were cultured in BMMY medium and induced with methanol.ResultsThe sequencing of gene proved the induction of the two mutations and the presence of recombinant enzyme was confirmed by dinitrosalicilic acid method and SDS-PAGE.ConclusionExamination of biochemical properties revealed that the two mutations simultaneously decreased catalytic power، thermal stability and increased the affinity of enzyme and substrate.Keywords: endoglucanase, yeast, protein engineering, site, directed mutagenesis, thermal stability -
سابقه و هدفآنزیم فیتاز توانایی تبدیل فیتیک اسید به میواینوزیتول و فسفات معدنی را دارا می باشد؛ از این رو به صورت گسترده ای به عنوان یک افزودنی در غذای حیوانات تک معده ای اضافه می گردد. هدف این تحقیق، کلونینگ، بیان و بهینه سازی محیط برای بیان آنزیم فیتاز آسپرجیلوس نایجر در میزبان هانسنولا پلی مورفا بود.
مواد و روش هادر این تحقیق، جهت دست یابی به مقادیر بالای تولید پروتئین، توالی ژن آنزیم فیتاز گونه ی Aspegillus niger NRRL3135 پس از بهینه سازی کدون برای میزبان بیانی Hansenula polymorpha، به آن انتقال یافته و فعالیت ویژه ی آنزیم در محیط های بیانی مختلف برررسی شد.یافته هانتایج به دست آمده در کشت فلاسک، تولید U/L 1185 آنزیم فیتاز نوترکیب با فعالیت ویژهی U/mg 84/34 را در محیط بیانی YNB-methanol نشان داد.
نتیجه گیریمحیط بیانی YP-methanol را به عنوان یک محیط کارامد جهت تولید آنزیم فیتازA. NigerNRRL 313 در میزبان بیانی H. polymorpha، در مقیاس صنعتی نشان می دهدکلید واژگان: فیتاز, بهینه سازی محیط کشت, هانسنولا پلی مورفاKoomesh, Volume:15 Issue: 1, 2013, PP 17 -21IntroductionPhytase is able to change phytic acid into the myo-inositiol and inorganic phosphate، so it has been used as a cereal food additive in monogastric animal’s food. The aim of this study was to eamine cloning، expression and culture optimization of gene encoding Aspergillus niger NRRL3135 phytase in Hansenula polymorpha host.Materials And MethodsIn this study، in order to achieve high level production of protein، the sSequence of protein encoding fangal Aspergillus niger NRRL3135 phytase was designed according to the expression cod on usage of Hansenula polymorpha and transformation was done. The enzyme specific activity in different cultures was survived.ResultsThe results in flask culture showed that the recombinant phytase production was 1185 U/L with 34. 84 U/mg specific activities in YNB-Methanol culture.ConclusionResults indicate YP-methanol culture is the efficient culture to produce Aspergillus niger NRRL3135 phytase in Hansenula polymorpha as a host on industrial scaleKeywords: Phytsase, Culture optimization, Hansenula polymorpha -
One of the important technical obstacles in the study of many filamentous fungi is the development of efficient transformation system. Transformation of filamentous fungi is difficult because they have a cell wall and for most frequently used approaches preparing of protoplast is necessary. Protoplast preparation is batch-dependent and frequently frustrating work. In this study, a modified method was introduced for gene transfer to the plant pathogenic fungus, Fusarium graminearum, the major causal agent of Fusarium Head Blight disease in small grains. This protocol was based on protoplast-PEG method. Age of mycelia, enzymes exposure time and mycelium/enzyme ratio were optimized for the purpose of protoplast preparation. The outcome showed that the best result for protoplast preparation was obtained when 1.5 × 105 spores germinated for 6 h then exposed to 10 ml of enzyme solution for 3 h. The effect of other parameters that might enhance transformation yields including PEG concentration, DNA quantity and number of protoplasts was also examined. The most efficient condition of transformation involved the use of 106 protoplasts, 20 µg DNA and 30% PEG (w/v). In the course of this study, a simple and appropriate modified protocol for transformation of F. graminearum was established. The method introduced is also more economical and faster than other current methods.
Keywords: Filamentous fungi, Fusarim graminearum, PEG, Protoplast, Transformation -
در این مطالعه، Fusarium graminearum قارچ رشته ای اسکومیست که باعث همه گیری های شدید بلایت فوزاریومی سنبله گندم در دنیا و آلودگی دانه ها به میکوتوکسین های تریکوتسنی می شود، مورد استفاده قرار گرفته است. از راه های موثر در مطالعه برهم کنش گیاه – پاتوژن و ارزیابی مکانیسم بیماریزایی و مطالعات ژنومی قارچهای پاتوژن گیاهی، تراریختی قارچ است. در دسترس بودن یک سیستم تراریختی موثر، امکان مطالعه در زمینه های اپیدمیولوژی و تغییرات ژنی و همچنین به کارگیری روش هایی نظیر تخریب ژن یا خاموش کردن ژن، امکان بررسی نقش تولیدات قارچ در بیماریزایی را فراهم می آورد.
در روش های معمول تراریختی قارچ های رشته ای مانند گونه های فوزاریوم، تهیه پروتوپلاست، اولین گام است. در طی این بررسی، مطالعه تاثیر مقدار اسپور، زمان در معرض گیری با آنزیم و سن میسلیومها در تهیه پروتوپلاست مورد ارزیابی قرار گرفته است.
کلید واژگان: تراریختی قارچ, پروتوپلاست, Fusarium graminearum, آنزیم های هیدرولیز کنندهWe studied Fusarium graminearum, a filamentous ascomycets that causes severe epidemics of wheat head blight worldwide and contaminates grain with thrichothecene mycotoxins. an effective way to study the plant – pathogen interaction, the disease causing mechanism and genomics studies of plant pathogen fungi is fungi transformation. The availability of a perfect transformation system would let to study gene exchange, epidemiology and to utilize techniques such as gene disruption or gene silencing to investigate the role of fungal products in pathogenesis. Typical procedures for transforming filamentous fungi such as Fusarium sp. involve the preparation of fungal protoplast. The effect of spore amount, enzymes exposing time and mycelium age on preparation of protoplast were studied in this article.Keywords: Fungi transformation, Protoplast, Fusarium graminearum, Hydrolytic enzymes
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.