به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سهند شمس

  • معصومه دل آرام*، سهند شمس، شهرام اعتمادی فر، داریوش فاتحی، رمضان صادقی، مرتضی سدهی
    مقدمه و هدف

    مشاوره تحصیلی دانشجویان به عنوان یکی از وظایف اعضای هیات‌علمی مورد تاکید قرار گرفته است. از آنجایی که در اکثر مطالعات، دانشجویان نظر مثبتی نسبت به عملکرد اساتید مشاور نداشته‌اند، دلیل آن ممکن است اطلاعات ناکافی اساتید از قوانین آموزشی باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر تعیین میزان آگاهی اساتید مشاور از قوانین آموزشی و وضعیت عملکرد آن‌ها بود.

    روش‌ها

    در این مطالعه، 120 نفر از اساتید مشاور به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. میزان آگاهی به وسیله پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته شامل 18 قسمت و تدوین شده براساس قوانین آموزشی و وضعیت عملکرد براساس پرسشنامه مدون معاونت آموزشی دانشگاه تعیین شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با نرم‌افزار SPSS و شاخص‌های فراوانی و درصد انجام شد.

    یافته‌ها

    در 4 بخش از 18 بخش قوانین آموزشی، میزان آگاهی اساتید مشاور کاملا مطلوب، در 12 بخش، نسبتا مطلوب و در دو بخش نامطلوب بود. مسیولین دانشگاه در بیشتر موارد، عملکرد اساتید مشاور را مطلوب گزارش کردند و تنها در یک مورد "برگزاری حداقل 3 جلسه گروهی در طول یک نیمسال جهت دانشجویان" وضعیت نامطلوب بود.

    نتیجه‌گیری

    در بیشتر موارد میزان آگاهی اساتید مشاور نسبتا مطلوب و عملکرد آنان کاملا مطلوب گزارش شد و تنها در مورد "برگزاری جلسات مشاوره گروهی" وضعیت عملکرد نامطلوب بود. جهت اطلاع دقیق‌تر اساتید مشاور، ارزشیابی آن‌ها از نظر آگاهی از قوانین آموزشی در پایان هر سال و گنجاندن نمره این ارزشیابی در ارزشیابی کلی اساتید پیشنهاد می‌گردد.

    کلید واژگان: آگاهی, عملکردآموزشی, مشاور تحصیلی, قوانین آموزشی
    Delaram Masoumeh, Shams Sahand, Etemadifar Shahram, Fatehi Dariosh, Sadeghi Ramezan, Sedehi Morteza*
    Introduction

    Students' academic counseling has been emphasized as one of the duties of faculty members. The reason for students’ dissatisfaction and not having positive opinion about the performance of advisors in many studies would be the inadequate information of the advisers from the educational regularities. Therefore, the aim of this study was to determine the awareness of the advisers about educational regulations and their performance status.

    Methods

    In this study, 120 academic advisers were selected through census sampling method to participate in the study. Their awareness was determined by a self-made questionnaire consisting of 18 parts and was developed according to educational regulations. The advisors’ performance was based on a questionnaire prepared by the Deputy of Education of the university. Data analysis was performed using SPSS and indicators of Mean, Percent and Pearson correlation test.

    Results

    In 13 sections out of 18 on educational regulations, the awareness of the advisers was relatively favorable and in 5 sections it was quite desirable. The university officials reported a favorable status in most cases and in only one case "holding at least 3 student group sessions for a semester" the status was unfavorable.

    Conclusion

    In most cases, the academic advisers’ awareness was relatively approving and their performance was quite favorable. Only in the case of "holding group counseling sessions" the performance was undesirable. To keep advisors more informed, it is recommended that their awareness of educational regulations be evaluated at the end of each year and the grade of this assessment be included in the general evaluations.

    Keywords: Awareness, Educational Performance, Academic Counselor, EducationalRules
  • معصومه دل آرام*، شهرام اعتمادی فر، سهند شمس
    زمینه و هدف

    جهت ارتقای کیفیت آموزش و پژوهش، تجارب دریافت کنندگان خدمات آموزشی و پژوهشی مهم بوده و از آنجایی که دیدگاه های اولین فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد پرستاری در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در این زمینه تا بحال بررسی نشده، هدف مطالعه حاضر تبیین تجارب آنان از اجرای برنامه درسی و وضعیت پایان نامه بود.

     روش بررسی

    در این مطالعه کیفی که به روش تحلیل محتوای مرسوم انجام شد، 19 نفر از فارغ التحصیلان پرستاری به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام و تا اشباع داده ها ادامه یافت. مصاحبه ها بلافاصله پیاده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها همزمان با جمع آوری آنها با نرم افزار وان نوت صورت گرفت. متن مصاحبه ها چند بار بازخوانی، کدها باز استخراج و بعد در زیر طبقات دسته بندی و در نهایت زیر طبقات مشابه در طبقات اصلی قرار گرفتند.

     یافته ها

    نتایج در 7 طبقه اصلی دسته بندی شد که شامل آموزش تیوری نیازمند تغییر و ارتقاء، آموزش بالینی نیازمند تغییر و ارتقاء، پژوهش در راه تعالی، عملکرد مناسب استاد راهنما در هدایت پایان نامه، نیاز به ارتقاء عملکرد استاد مشاور، عملکرد مناسب مشاور آمار و لزوم رعایت شان دانشجو توسط اساتید و کارکنان دانشگاه بودند.
     

    نتیجه گیری

    اگرچه در مطالعه حاضر، فارغ التحصیلان نقاط مثبتی را در اجرای برنامه های آموزشی و پژوهشی گزارش کردند، اما با چالش های مختلفی نیز روبرو بودندکه اصلاح آنها نیازمند بازنگری سرفصل دروس توسط اعضای محترم هییت بورد پرستاری همچنین نظارت دقیق تر دانشگاه بر روند اجرای فعالیت های پژوهشی دانشجویان می باشد.

    کلید واژگان: تجارب, فارغ التحصیلان, دانشجویان پرستاری, برنامه درسی, وضعیت پایان نامه
    Background & Objective

    The experiences of research and educational service recipients are important for improving the quality these services. Since the views of the first postgraduate nursing students at Shahrekord University of Medical Sciences, Iran have not been investigated so far, the present study aimed to describe the experiences of these graduates in terms of curriculum implementation and thesis status.

    Materials and Methods

    This qualitative study was conducted using conventional content analysis on 19 nursing graduates, who were selected via purposive sampling. Data were collected via semi-structured interviews (20-40 minutes) until data saturation. Data analysis was performed simultaneous with data collection using the OneNote software. The interview contents were reviewed repeatedly, and open codes were identified and categorized in the form of subthemes. The similar subthemes were organized as the main themes.

    Results

    The findings were classified in seven main themes, including the necessity of the change and improvement of theoretical education, the necessity of the change and improvement of clinical education, research improvement, proper performance of thesis supervisors, the necessity to improve the performance of thesis advisors, proper performance of statistical thesis advisors, and the need to respect the students by the faculty members and educational personnel.

    Conclusion

    Although the graduates provided positive feedback regarding the implementation of educational and research programs, they were also faced with various challenges that require the revision of the educational curriculum by the nursing education board. Furthermore, the meticulous supervision of the university in the process of conducting student research activities is strongly recommended.

    Keywords: Experiences, Graduates, Nursing Students, Curriculum, Thesis Status
  • معصومه دل آرام، سهند شمس
    نقش مربیان بالینی در کیفیت آموزش بالینی پر رنگ بوده و می توانند با ایجاد یک محیط آموزشی مناسب در کسب توانمندی های حرفه ای موثر باشند. آگاهی از نظرهای دانشجویان به عنوان عنصر اصلی آموزش می تواند در بهبود جریان آموزش موثر باشد. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف "تعیین نظرات دانشجویان در مورد عملکرد مربیان در محیط بالینی" در دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. در این بررسی توصیفی مقطعی 386 نفر از دانشجویان پرستاری، مامائی و اتاق عمل به روش سرشماری شرکت داشتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای خود ساخته روا و پایا مشتمل بر مشخصه های فردی و 19 آیتم سنجش نظرهای دانشجویان بود. توصیف داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آمار توصیفی انجام شد. در تمام 19 گویه، دانشجویان عملکرد مربیان را مثبت توصیف کردند. در مورد آیتم های "مطالب و آموزش ارائه شده را در پایان جمع بندی می کند" و"فراگیران را در فعالیت های علمی جانبی مثل کنفرانس شرکت می دهد" اگرچه نظرات دانشجویان در بیشتر موارد مثبت بود، اما حدود 30% آنها ابراز داشتند که گاهی این اتفاق می افتد. اکثر دانشجویان عملکرد مربیان را در محیط های بالینی مثبت توصیف کردند. تعداد کمی از دانشجویان اعتقاد داشتندکه مربیان مطالب ارائه شده را در پایان کار جمع بندی نمی کنند و فراگیران را در فعالیت های علمی شرکت نمی دهند. جمع بندی نکات بالینی تدریس شده و مشارکت دادن فراگیران در کنفرانس ها پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: نظرات, دانشجويان, عملکرد, مربيان, محيط بالين
    Masoumeh Delaram, Sahand Shams
    The role of clinical instructors in the quality of clinical education is important and can be effective in obtaining the professional capabilities by creating an appropriate learning environment. Knowing the opinions of students as the main element of education can be effective in improving the education. In this regard, the present study was carried out to determine the students' opinion about the performance of educators in the clinical setting at Shahrekord University of Medical Sciences. In this cross sectional study, 386 students of nursing, midwifery and operating room attended by census method. The data collection tool was a valid and reliable questionnaire which included demographic characteristics and 19 items measuring students' views. Data description was performed using SPSS and descriptive Statistics. In all 19 items, the students described positive attitude of the performance of educators. In a bout of items "Summarizes content in the end" and "Involving the students in scientific activities", although the most of students had positive viewpoints, about 30% of them mentioned that sometimes this happens. Most of students described the positive performance for instructors in clinical environments. A few of the students believed that the clinical instructors do not summarize the content at the end and do not involve the students in scientific activities. Hence, summarizing clinical content and involving the students in scientific activities were suggested.
    Keywords: Viewpoints, Students, Performance, Instructors, Clinical, Setting
  • معصومه دل آرام *، فریبا آصفی، سهند شمس
    در کلاس های درس تجربه اساتید به دانشجویان انتقال یافته و جهت عملی شدن این انتقال حضور مستمر دانشجویان در کلاس ضروری است. علی رغم انجام مطالعات متعدد در خصوص علل غیبت، راهکارهای کاهش آن بررسی نشده است. مطالعه ی حاضر با هدف تعیین راهکارهای کاهش غیبت در کلاس های درس نظری از دیدگاه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد انجام شد. کلیه ی دانشجویان شاغل به تحصیل در نیم سال دوم 94-93، جامعه ی این پژوهش را تشکیل داده و در کل، 401 نفر به روش تصادفی ساده از بین دانشجویان ترم 2 به بعد، به تناسب تعداد دانشجویان هر مقطع و رشته، انتخاب و بررسی شدند. دانشکده ی پزشکی (75 نفر)، پرستاری و مامایی (182 نفر)، بهداشت (32 نفر) و پیراپزشکی (112 نفر). ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود. تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS انجام و P<0.05 سطح معناداری در نظر گرفته شد. میانگین نمرات داده شده به راهکارهای کاهش غیبت به ترتیب اهمیت عبارت بودند از: تسلط استاد بر مطالب تدریس شده (06/1±21/4)، توجه به یادگیری (97/0±19/4) و داشتن رفتار محترمانه با دانشجو (95/0±12/4)، شاد بودن جو کلاس (03/1±10/4)، تدریس مطالب اصلی به صورت کاربردی (03/1±05/4)، اهمیت دادن به حضور دانشجو (99/0±04/4)، استفاده از روش های متنوع تدریس (02/1±03/4) و ارزشیابی مستمر (13/1±00/4) مهمترین راهکار پیشنهادی دانشجویان مربوط به استاد بود. در این راستا، تسلط بر مطالب تدریس شده و توجه به یادگیری دانشجویان، داشتن رفتار محترمانه، شاد کردن جو کلاس، تدریس مطالب اصلی به صورت کاربردی، اهمیت دادن به حضور دانشجو، استفاده از روش های متنوع تدریس و ارزشیابی مستمر پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: راهکار کاهش غیبت, دیدگاه دانشجویان, درس نظری
    Masoumeh Delaram *, Fariba Asefi, Sahand Shams
    The experience of teachers is transferred to students in the classroom; and for the implementation of this, the continuous presence of students is necessary. Despite the numerous studies on the causes of absence, the strategies of its reduction have not been investigated. Hence, the aim of this study was to determine the strategies reducing the absenteeism in theoretical classes from the viewpoints of students in Shahrekord University of Medical Sciences. The population of this study consisted of all students studying in the second semester in 2016-2015 and just 401 students from Medical (n=75), Nursing and Midwifery (n=182), Health (n=32) and Paramedical (n=112) schools were randomly selected in proportion to the number of students in each school and field of study. The research involved collecting data from a researcher-made questionnaire. Then, data analysis were performed with SPSS and P
    Keywords: The Strategies for Reducing of Absenteeism, The Viewpoints of Students, Theoretical Classes
  • معصومه دل ارام، لعبت جعفرزاده، سهند شمس *
    مقدمه
    بسیاری از کودکان بیمار، دارای علایم و نشانه هایی هستند که بعضی از این علایم، نشانه خطر می باشند و نیاز است مادر به عنوان اولین مراقب کودک در برخورد کارامد با نشانه های خطر توانمند گردد. لذا پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر آموزش بر خودکارآمدی مادران در خصوص نشانه های خطر در کودکان کمتر از پنج سال انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه به صورت نیمه تجربی بر روی 116 مادر دارای کودک کمتر از پنج سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر اراک به صورت چند مرحله ای از 6 مرکز بهداشتی انتخاب و با تکمیل پرسشنامه محقق ساخته (که پایایی و روایی آن سنجیده شد) همراه با مصاحبه انجام شد. مداخله آموزشی در گروه آزمون طی دو جلسه آموزشی اجرا گردید. پس آزمون از طریق تکمیل مجدد پرسشنامه ها، سه ماه بعد از مداخله آموزشی بررسی و در نهایت با استفاده از نرم افزار سSpss تجزیه و تحلیل داده ها انجام شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد بین میانگین نمره خودکارآمدی مادران در گروه آزمون و کنترل قبل از مداخله تفاوت معنی داری مشاهد نگردید (05/0P > ) اما بعد از مداخله در دو گروه تفاوت معنی داری داشتند (001/0P < ) که البته این اختلاف در گروه مداخله سه برابر گروه شاهد بود.
    نتیجه گیری
    مداخله آموزشی مبتنی بر نیازسنجی اولیه در بهبود خودکارآمدی مادران در خصوص نشانه های خطر در کودکان موثر بود و می تواند برای طراحی برنامه های آموزشی مفید باشد.
    کلید واژگان: خطر, خودکارآمدي, کودک, آموزش
    Masoumeh Delaram, Loabat Jafarzadeh, Sahand Shams*
    Introduction
    Many ill children have symptoms and signs, some of which are dangerous. Therefore, the aim of this study was to assess the effect of education on self-efficacy of mothers about alerting signs in children less than five years.
    Methods
    This interventional, semi-experimental study was conducted on 116 mothers with children under five years old, referring for treatment to six health centers in Arak, Iran. Data was collected using multistage sampling, with the completion of a researcher-made valid and reliable questionnaire together with interviews. Then, based on this questionnaire, results that was training needs assessment selected educational ways and designed educational program. Educational intervention in the case group was established during the four learning sessions and was conducted posttest by questionnaire completion, three months after the educational intervention. Finally, data were analyzed by SPSS software in significance level of P
    Results
    Findings showed that the average scores of mothers’ self-efficacy in intervention and control groups did not have a meaningful relationship before the intervention, using independent t-test (P > 0.05), but there was a meaningful relationship between them after the intervention by paired t-test (P
    Conclusions
    Based on the results of this study, educational intervention on initial assessment was effective in improving mothers’ self-efficacy about alerting signs in children, and helpful training programscan be designed based on that.
    Keywords: Danger, Self, Efficacy, Child, Education
  • معصومه دل آرام *، زهرا صادقیان دهکردی، ندا پروین، افسانه کاظمیان، سهند شمس
    زمینه و هدف
    دره او، یکی از زن در دوران باروری بوده و براساس مطالعات در حدود نیمی از زنان جوان از دیسمنوره رنج می برند. در حال حاضر بسیاری از مردم از درمان های سنتی برای کاهش درد استفاده می کنند. حاضر با هدف مقایسه اثرات ضددردی آگنوگل و مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره اولیه انجام شد.
    روش بررسی
    ا مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی بوده که در 44 زن مراجعه کننده به کلینیک بیمارستان هاجر شهرکرد که از دیسمنوره اولیه شکایت داشتند، انجام شد. شرکت کنندگان به طور تصادفی در دو گروه آگنوگل (23 نفر) و مفنامیک اسید(21 نفر) قرار گرفتند. در گروه اول، یک قرص2/ 3 میلی گرمی آگنوگل حاوی عصاره خشک میوه سه بار در روز و در گروه دوم 250 میلی گرم مفنامیک اسید هر 8 ساعت برای سه سیکل داده شد و شدت درد با استفاده از مقیاس سنجش بصری درد تعیین شد. جهت مقایسه میانگین متغیرهای کمی در دو گروه از آزمون های تی مستقل و تی زوج و جهت مقایسه متغیرهای کیفی در دو گروه از آزمون کای اسکوئر استفاده و میزان P<0. 05 معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    تفاوت معنی داری از نظر سن، مدت قاعدگی، فاصله قاعدگی و شدت درد در شروع مطالعه بین دو گروه وجود نداشت، اما پس از مداخله کاهش معنی داری در شدت درد به مرور زمان در هردو گروه آگنوگلو مفنامیک ایجاد شد(P<0. 001)، ولی این دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر در کاهش دیسمنوره نداشتند.
    نتیجه گیری
    آگنوگل و مفنامیک اسید شدت دیسمنوره را نسبت به قبل از درمان کاهش دادند، اما تاثیر آن ها در درمان دیسمنوره مشابه بود. استفاده از قرص آگنوگل به عنوان داروی جایگزین مفنامیک اسید در درمان دیسمنوره پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: آگنوگل, دیسمنوره اولیه, مفنامیک اسید
    Masoumeh Delaram *, Zahra Sadeghian Dehkordi, Neda Parvin, Afsaneh Kazemiyan, Sahand Shams
    Background And Objective
    Primary dysmenorrhea is one of the most common complaints among women in reproductive age in that about half of young women suffer from dysmenorrhea. Nowadays، many people have a tendency to use a traditional medicine for dysmenorrhea. Hence، we aimed to compare the analgesic effect of Agnogol and Mefenamic acid in the treatment of primary dysmenorrhea.
    Material And Methods
    This clinical trial was conducted on 44 women with primary dysmenorrhea referred to Hajar hospital in Shahrekord. The participants were randomly allocated to two groups of Agnogol (n=23) to use one 3. 2 mg Agnogol pill for three times a day and Mefenamic Acid (n=21) to use 250 mg Mefenamic acid every 8 hours a day for three days. The pain severity was detected by Visual Analogue Scale. We used Independent and Paired t test for comparing the means of quantitative variables and Chi Square for qualitative variables (P<0. 05).
    Results
    considering age، menstrual duration، menstrual interval، and pain severity score، there was no significant difference in two groups at the beginning of the study (P>0. 05). After intervention، a significant reduction was found in the mean of pain score over time in both Agnogol (P<0. 001) and Mefenamic acid (P<0. 001) groups، but the difference between two groups was not significant (P>0. 05).
    Conclusion
    given the same effect of Agnogol in mitigating dysmenorrhea، we recommend it as an appropriate alternative for Mefenamic acid.
    Keywords: Agnogol, dysmenorrhea, Mefenamic acid
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال