سوده رحمانی
-
این مطالعه به مقایسه کاربرد نظریه آزمون کلاسیک در مقابل نظریه سوال پاسخ در اعتباریابی پرسشنامه درگیری تحصیلی دانشجویان پرداخته است. حجم نمونه این پژوهش 750 دانشجو (265 پسر و 485 دختر) بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای از بین دانشجویان دانشگاه های تهران انتخاب شدند. به دلیل موجود نبودن نسخه فارسی پرسشنامه ابتدا ترجمه و تحلیل محتوایی آن توسط متخصصان صورت پذیرفت. سپس، روا سازی آن از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و پایایی آن با استفاده از تتای ترتیبی انجام شد. در ادامه، قدرت تمیز و قابلیت قبول و همچنین، منحنی ویژگی های سوال و تابع آگاهی کل آزمون هم از طریق نرمافزار R بررسی شد. تحلیل پارامترهای سوال و آزمودنی ها مشخص کرد این پرسش نامه قادر به تمیز بین افراد ازلحاظ مفهوم درگیری هستند. همچنین، بر اساس نظریه آزمون کلاسیک و نظریه سوال می توان بهخوبی مشخص ساخت که کدام سوالها بهتر درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی را اندازه گیری می کنند. از نظر نظریه آزمون کلاسیک میزان دقت دو پرسش نامه بر اساس تتای ترتیبی مناسب است و نظریه آزمون کلاسیک نمی تواند نحوه پاسخ دهی افراد در گروه های بالاتر و پایین تر را به سوالات درگیری اجتماعی و درگیری تحصیلی نشان داده و مقایسه کند. در نهایت، بر اساس مجموع شاخص های برازش می توان دریافت که داده ها با مدل مفروض هماهنگی دارند.
کلید واژگان: درگیری دانشجویان, نظریه سوال پاسخ, نظریه آزمون کلاسیک, روانسنجیJournal of New Strategies in Psychology and Educational Sciences, Volume:6 Issue: 17, 2023, PP 102 -120This study compares the application of classical test theory versus item response theory in the validation of students' academic engagement questionnaire. The sample size of this research was 750 students (265 boys and 485 girls) who were selected by multi-stage cluster sampling method among the students of Tehran universities. Due to the non-availability of the Persian version of the questionnaire, first its translation and content analysis was done by experts. Then, its validation was done through exploratory and confirmatory factor analysis and its reliability using ordinal theta. In the following, clean power and acceptability, as well as the curve of the question characteristics and the awareness function of the whole test were also checked through R software. The analysis of the question parameters and the subjects determined that this questionnaire is able to distinguish between people in terms of the concept of conflict. Also, based on classical test theory and question theory, it is possible to determine which questions better measure social involvement and academic involvement. According to the classical test theory, the accuracy of the two questionnaires based on the ordinal theta is suitable and the classical test theory cannot show and compare how people in higher and lower groups answer the questions of social involvement and academic involvement. Finally, based on the sum of the fit indices, it can be seen that the data are fit with the assumed model.
Keywords: students' involvement, question-answer theory, classical test theory, psychometrics -
گرایش به مبدا هستی و میل به جاودانگی، دغدغه هماره انسان ها بوده است. ادیان آسمانی، ایمان را یگانه راه پاسخ به دو نیادگاه مذکور می دانند. بدون تردید، نگرش متفاوت مذاهب بر مفهوم ایمان موجب پدید آمدن تفسیرهای متفاوت شده است. بدین روی، نه تنها بیان مولفه های ادیان یهود، مسیحیت و اسلام از هم متمایز است، بلکه تفسیر فرق مختلف اسلامی از ایمان نیز متفاوت است. بدین سبب، تلاش متخصصان در راستای مفهوم سازی درست از این حقیقت، زمینه ساز بروز دیدگاه های متفاوت شده است. مسئله پژوهش حاضر مقایسه مراحل تحول ایمان از دیدگاه اسلام و فولر است. روش پژوهش توصیفی و کتابخانه ای بوده است. یافته های تحقیق نشان داد که ادیان ابراهیمی به خصوص دین اسلام در آیات قرآن کریم ایمان را از سنخ رابطه محکم قلبی تلقی می کند و روان شناسان آن را نوعی گرایش درونی به مبدا هستی می دانند که رشد ذهنی و تکامل در فهم بشری می تواند در تحول آن نقش داشته باشد.
کلید واژگان: ایمان, تحول ایمان, روان شناسی, اسلام و ادیان ابراهیمیThe tendency to the origin of existence and the desire for immortality have always been the concern of human beings. Divine religions consider faith as the only way to respond to these two issues. Undoubtedly, the different views of religions on the concept of faith have led to different interpretations. Thus, not only is the expression of the components of Judaism, Christianity, and Islam different, but also the interpretation of different Islamic sects of faith is different. Because of this, the efforts of experts to properly conceptualize this fact have paved the way for the emergence of different perspectives. The aim of the present study is to compare the stages of the evolution of faith from the perspective of Islam and Fowler. The research method and the technique for gathering data were descriptive and library-based. The findings showed that the Abrahamic religions, especially Islam in the verses of the Holy Quran, consider faith as a kind of strong heart relationship and psychologists consider it as an internal tendency to the origin of the universe that mental growth and evolution in human understanding can play a role in its evolution.
Keywords: Faith, the Evolution of Faith, Psychology, Islam, the Abrahamic Religions -
هدف پژوهش حاضر پیش بینی خلاقیت براساس متغیرهای فردی و بافتی بر مبنای نظریه سرمایه گذاری استرنبرگ در دانشجویان ایرانی است. بدین منظور 400 نفر از دانشجویان (دختر= 202 ، پسر= 198 ) در مقطع کارشناسی به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه های شهر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه سنجش چندوجهی خلاقیت (ژانگ و همکاران، 2011 ) در دو نسخه ارزیابی دانش آموزان دختر و پسر بود. این ابزار میزانی که افراد شش منبع هوش، دانش، سبک فکری، شخصیت، انگیزش و محیط را برای خلاقیت در نظر می گیرند، از طریق ارزیابی 30 دانش آموز فرضی میسنجد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که متغیرهای پیشبین هوش، سبک فکری و محیط میتواند 79 درصد تغییرات قضاوت مدرسه، و متغیرهای هوش، انگیزش و سبک فکری 85 درصد تغییرات قضاوت خود درباره خلاقیت دانش آموزان را تبیین کند. نکته قابل توجه بر مبنای نتایج این است که در پیش بینی قضاوت مدرسه، متغیر محیط و در پیش بینی قضاوت خود، متغیر انگیزش معنادار شده است که تبیین آن در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.کلید واژگان: خلاقیت, متغیرهای فردی و بافتی, نظریه سرمایه گذاری استرنبرگThis research aims to predict creativity according to individual and contextual variables of Sternbergs investment theory among Iranian university students. For this reason the sample of 400 bachelor students (202 girls and 198 boys) were selected from various faculties of Tehran city Universities using random multi-stage cluster sampling. Research instrument was Multifaceted Assessment of Creativity questionnaire (Zhang and et al., 2011) in two forms of assessing school girls and boys. This instrument measures the extent to which people take into account the 6 resources of intelligence, knowledge, intellectual styles, personality, motivation, and environment for creativity through evaluating 30 hypothetical students. Results of step wise regression showed that predictor variables of intelligence, intellectual styles and environment can indicate 79 percent of changes in school judgment and variables of intelligence, motivation and intellectual styles can indicate 85 percent of changes in my judgment about students creativity. The remarkable point based on the results is that in predicting school judgment, environment variable and in predicting self-judgment, motivation variable is significant which its explanation are discussed in the article.Keywords: Creativity, Individual, contextual variables, Sternberg's investment theory
-
از مهم ترین عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور تعیین نقش بررسی تاثیر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رفتارهای پرخطر بواسطه حمایت اجتماعی ادراک شده انجام شد. بدین منظور 224 (93 پسر و 149 دختر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ایچند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و مقیاس چندوجهی حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، داهلم، زیمت و فارلی، 1988) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم راهبردهای شناختی سازگارانه بر خانواده، راهبردهای شناختی ناسازگارانه بر خانواده و دوستان و همچنین، راهبردهای شناختی ناسازگارانه، خانواده و دوستان بر رفتارهای پرخطر بود. علاوه بر این، اثرات غیرمستقیم راهبردهای سازگارانه و ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان بر رفتارهای پرخطر به وسیله عامل خانواده واسطه گری شد. بنابراین، نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه میان راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و رفتارهای پرخطر تایید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
کلید واژگان: رفتارهای پر خطر, تنظیم شناختی هیجان, حمایت اجتماعی ادراک شدهOne of the most important factors of high-risk behaviors is cognitive emotion regulation strategies. Few studies have investigated the role of mediating variables. The present study aimed to provide a model for determining the role of cognitive emotion regulation strategies in high risk behaviors through perceived social support. Hence, using multistage cluster sampling, 224 students (93 female, 149 male) were selected from Tehran University. They were assessed by Youth Risk Behavior Survey Questionnaire (YRBQ, Amerian Center of Disease Control, 1989), cognitive emotion regulation questionnaire (Garnefski, Kraaij & Spinhoven, 2001) and Multidimensional scale of Perceived social support (Zimet, Dahlem, Zimet & Farley, 1988). Results indicated the direct effect of adaptive cognitive strategies on family, maladaptive cognitive strategies on family and friends, as well as maladaptive cognitive strategies, family and friends on high-risk behaviors. Moreover, indirect effects of adaptive and maladaptive cognitive emotion regulation strategies on high-risk behaviors were mediated by the family factor. Therefore, the mediating role of perceived social support in relationship between cognitive emotion regulation strategies and high-risk behaviors was confirmed. Finally, the obtained model indicated an adequate fitness.Keywords: High, risk behaviors, cognitive emotion regulation, Perceived social support -
جنسیت متغیر مهمی است که تاثیر آن بر شخصیت و هیجان خواهی در پژوهش های مختلفی بررسی شده است. نتایج این پژوهش ها در برخی موارد متناقض است که می تواند نشان از نقش فرهنگ بر این روابط باشد. لذا، پژوهش حاضر با هدف، بررسی تفاوت های جنسیتی در پنج عامل بزرگ شخصیت و هیجان خواهی در دانشجویان دانشگاه تهران اجرا شد. نمونه ای شامل 177 دانشجوی مقطع کارشناسی (دختر= 108، پسر=69) به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه تهران انتخاب شدند و به پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1992) و مقیاس هیجان خواهی نسخه پنجم زاکرمن (1978) پاسخ دادند. براساس یافته ها، تفاوت معناداری میان دختران و پسران در پنج عامل بزرگ شخصیت وجود داشت. دختران نمرات معنادار بالاتری در گشودگی به تجربیات و توافق پذیری نسبت به پسران کسب کردند. همچنین، تفاوت معناداری در هیجان خواهی دختران و پسران به دست آمد. پسران به طور معناداری نمرات بالاتری در زیر مقیاس های هیجان طلبی و ماجراجویی، نابازداری و حساسیت به ملالت، نسبت به دختران کسب کردندکلید واژگان: گشودگی به تجربیات, توافق پذیری, هیجان خواهی, تفاوت های جنسیتیGender is an important variable which its impact on personality and sensation seeking has been studied in various researches. In some cases the results were inconsistent, which can indicate the role of culture on these relationships. Hence, the present study with the aim of determining gender differences in five factor model of personality and sensation seeking in Tehran university students was performed. Sample of 177 undergraduate students (108 female and 69 male) were selected from University of Tehran using cluster sampling. The NEO-PI-R Questionnaire (Costa and McCrae, 1992) and Sensation Seeking Scale form V (Zuckerman, 1978) were used as instruments. According to the findings, significant difference in big five factors of personality was found between female and male students. Girls showed significantly higher scores on openness to experience and agreeableness compared with boys. Moreover, sensation seeking of boys was significantly different from girls (PKeywords: openness to experience, agreeableness, sensation seeking, gender differences
-
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه باورهای معرفت شناختی و رویکردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی انجام شد. بدین منظور 332 نفر (176 دختر و 156 پسر) از دانشجویان رشته ریاضی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو پرسش نامه باورهای معرفت شناختی شومر (1990) و پرسش نامه تجدیدنظر شده دوعاملی فرآیند مطالعه بیگز، کمبر و لانگ (2001) استفاده شد. نتایج نشان دهنده اثر مستقیم عامل سادگی دانش بر یادگیری سطحی و عمیق و اثر غیرمستقیم آن بر پیشرفت تحصیلی، از طریق رویکردهای یادگیری سطحی و عمیق بود. درنهایت مدل موردبررسی برازش مناسبی با داده های پژوهش نشان داد.کلید واژگان: باورهای معرفت شناختی, رویکردهای یادگیری, پیشرفت تحصیلیThe purpose of this study was to investigate the relationships between epistemological beliefs and learning approaches with academic achievement. Hence, a sample of 332 students (176 female, 156 male) were selected from mathematics students of Tehran Universities, using multistage cluster sampling. To collect data two questionnaires of epistemological beliefs (EQ, Schommer, 1990) and the revised study process (R-SPQ-2F, Biggs, Kember and Leung, 2001) were used. Results indicated a direct effect of complex knowledge on both deep and surface learning approaches. Furthermore, deep and surface approaches mediated the effect of simple knowledge on academic achievement. Finally, the results showed that the model adequately fit the data.Keywords: Epistemological beliefs, learning approach, academic achievement
-
در مطالعات اخیر عشق به عنوان یکی از نیازهای اولیه روان شناختی مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه پنج عامل بزرگ شخصیت، سبک های دلبستگی با سبک های عشق بر اساس مدل هیون، داسیلوا، کری و هلن (2004) انجام شد. بدین منظور، 395 نفر (178 پسر و217 دختر) از دانشجویان کارشناسی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی به روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه پنج عامل بزرگ شخصیت (مک کری و کاستا، 1992)، سیاهه سبک های دلبستگی (کولینز و رید، 1990) و مقیاس نگرش عشق (هندریک، هندریک و دیک، 1998) بود. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که روان رنجورخویی با سبک های دلبستگی رابطه مستقیم و با سبک عشق استورگ رابطه غیرمستقیم دارد. برون گرایی با سبک های دلبستگی وابسته و ارتباط نزدیک رابطه مستقیم و با سبک های عشق استورگ، مانیا و آگاپه رابطه غیر مستقیم دارد. همچنین، سبک وابسته با استورگ، سبک ارتباط نزدیک با مانیا و آگاپه و سبک اضطرابی با اروس، مانیا و آگاپه رابطه مستقیم داشتند. در نهایت، نتایج حاکی از برازش مناسب و قابل قبول مدل با داده ها بود.
کلید واژگان: شخصیت, سبک های دلبستگی, سبک های, عشقIn recent studies, love is considered as a primary psychological need. The purpose of present study was to investigate the relationships between big five factors of personality, attachment styles with loving styles based on the model of Heaven, Da Silva, Cary & Holen (2004). Hence, the sample of 395 undergraduate students (178 girls and 217 boys) was selected by multi-stage cluster sampling method from faculty of psychology and education, Kharazmi University. The instruments consisted of the NEO-PI-R Questionnaire (McCrae and Costa, 1992), attachment styles inventory (Collins and Read, 1990), and love attitude scale (Hendrich, Hendrick & Dicke, 1998). Results indicated that neuroticism had direct relationship with depend, close and anxious attachment styles, and indirect relationship with love style of storge. Extraversion had direct relationship with attachment styles of depend and close and indirect relationship with loving styles of storge, mania and agape. Moreover, dependent style showed direct relationships with storge, close style with mania and agape, and anxious style with eros, mania, and agape. Eventually, results indicated adequate fitness between model and data of this research.Keywords: Personality, Attachment styles, Loving styles -
روانشناسان به صورت گسترده برای شناسایی عوامل پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر تلاش می کنند. یکی از مهم ترین عوامل موثر بر رفتارهای پرخطر، سبک های اسنادی افراد است. پژوهش های اندکی به نقش متغیرهای واسطه ای در این ارتباط پرداخته اند. پژوهش حاضر با هدف ارائه مدلی به منظور بررسی تاثیر سبک اسنادی با نقش واسطه ای سبک های مقابله بر رفتارهای پرخطر انجام شد. بدین منظور 206 نفر (120 دختر و 86 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران با روش نمونه گیری خوشه ایچندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسش نامه بررسی رفتارهای پرخطر جوانان (YRBSQ، مرکز کنترل بیماری های آمریکا، 1989)، پرسش نامه سبک اسنادی (ASQ، پترسون و همکاران، 1982) و سیاهه مقابله در شرایط تنش زا (CISS، اندلر و پارکر، 1990) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سبک اسناد با راهبرد مسئله مدار، هیجان مدار و رفتارهای پرخطر و اثر غیر مستقیم سبک اسناد با رفتارهای پرخطر از طریق راهبرد مسئله مدار بود. همچنین، راهبردهای مسئله مدار و اجتنابی اثر مستقیم بر رفتارهای پرخطر نشان دادند. بنابراین، نقش واسطه ای سبک های مقابله در رابطه میان سبک اسنادی و رفتارهای پرخطر تایید شد. در نهایت، مدل برازش مناسبی با داده ها داشت.
کلید واژگان: رفتارهای پرخطر, سبک اسناد, سبک, های مقابلهPsychologists are extensively trying to identify predictors of high risk behaviors. One of the most important factors which influence high risk behaviors is attribution styles of individuals. Few studies have investigated the role of mediating variables in this relationship. The present study with the aim of providing a model to determine impact of attribution style with a mediating role of coping styles on high risk behaviors was performed. Hence, sample of 206 students (120 female, 86 male) were selected from Tehran University, using multistage cluster sampling. To collect data Youth Risk Behavior Survey Questionnaire (Center Disease Control, 1989), Attributional style questionnaire (Petersen, et al, 1982) and Coping inventory for stressful situations (Endler & Parker, 1990) were used. Results indicated direct effect of attribution style with taskoriented, emotion-oriented strategies and high-risk behavior, and indirect effect of attribution style with high-risk behaviors mediated by task-oriented strategy. Furthermore, task-oriented and avoidance-oriented strategies had direct effect on high-risk behaviors. Therefore the mediating role of coping strategies in the relation of attribution style and high-risk behaviors were confirmed. Eventually, the model adequately fit the data.Keywords: High, risk behaviors, Attribution style, Coping strategies -
با وجود اینکه دوره های آموزشی زیادی با هدف ارتقاء تفکر تاملی اجرا می شوند، ابزارهای کاربردی برای سنجش و ارزیابی آن ها بسیار اندک هستند. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ویژگی های روان سنجی فرم فارسی مقیاس تفکر تاملی، از روش-های تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی بهره جسته است تا ابزاری مناسب را برای استفاده در پژوهش های تربیتی فراهم سازد. نمونه، شامل 332 دانشجو (176 دختر و 156 پسر) بود که با روش نمونه گیری خوشه-ای چندمرحله ای از بین دانشگاه های تهران انتخاب شدند. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی با تحلیل مولفه-های اصلی برای مقیاس تفکر تاملی، چهار عامل عمل عادتی، فهمیدن، تامل، و تفکر انتقادی را نشان داد که مشابه تحقیقات انجام گرفته در فرهنگ اصلی بود. به منظور تعیین روایی این مقیاس از تحلیل عاملی تاییدی و برای بررسی اعتبار آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی، برازش قابل قبولی را برای ساختار چهار عاملی پیشنهاد شده، نشان دادند. ضرایب آلفای کرونباخ نیز نشان دادند که مقیاس تفکر تاملی از اعتبار قابل قبولی برخوردار است. نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که مقیاس موردنظر می تواند به عنوان ابزاری روا و معتبر در سنجش تفکر تاملی دانشجویان مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: تفکر تاملی, ساختار عاملی, تحلیل عاملی اکتشافی, تحلیل عاملی تاییدیAlthough many educational programs aim to promote reflective thinking، there are few instruments for assessment and evaluation of it. The purpose of this study was to investigate psychometric properties of Persian form of Reflective Thinking Scale in order to prepare an applicable instrument for educational research. To do so exploratory and confirmatory factor analyses were used. A sample consisting of 332 students (176 female، 156 male) was selected from the State Universities of Tehran، using multistage cluster sampling. Results of exploratory factor analysis by using principal component analysis، led to four factors، namely habitual action، understanding، reflection، and critical reflective thinking which were similar to the results of research conducted in the primary culture. In order to determine validity and reliability of the scale، respectively confirmatory factor analysis and Cronbach’s alpha coefficient were used. Results of confirmatory factor analysis showed a good fit to the proposed four-factor structure. More- over، Cronbach’s alpha coefficient indicated that the scale has acceptable reliability. The results of the present study suggest that this scale can be used as a valid and reliable instrument in assessing students’ reflective thinking.Keywords: reflective thinking, factor structure, exploratory factor analysis, confirmatory factor analysis -
هدفهدف این پژوهش شناسایی وضع موجود فرهنگ تفکر، نیاز به شناخت معلمان و دانش آموزان و شناسایی رابطه بین آن ها در کلاس بود.روشروش پژوهش توصیفی، پیمایشی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلاس های پایه سوم تا پنجم مدارس ابتدایی دولتی شهر تهران شامل 1240 مدرسه بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ایتصادفی چندمرحله ای 52 مدرسه و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد و با استفاده از سیاهه فرهنگ تفکر محقق ساخته مورد مشاهده قرار گرفت. 209 معلم و 1125 دانش آموز نیز از کلاس های انتخاب شده به ترتیب به مقیاس های نیاز به شناخت بزرگسالان کاسیوپو، پتی و کائو (1984) و کودکان کوکیس، مکفرسون، تپلاک، وست و استانویچ، (2002) پاسخ دادند.یافته هانتایج نشان داد مقدار میانگین های مشاهده شده در تمام مولفه های فرهنگ تفکر، به جز الگودهی تفکر، به طور معناداری از نمره متوسط مقیاس پایین تر است. نیاز به شناخت معلمان در حد متوسط و نیاز به شناخت دانش آموزان به-طور معناداری بالاتر از متوسط بود. بین هیچ یک از مولفه های فرهنگ تفکر با نیاز به شناخت معلمان و دانش آموزان رابطه معناداری به دست نیامد. نتیجه-گیری: سیاست گذاران و برنامه ریزان آموزشی با توجه به اهمیت دوره ابتدایی لازم است برای نهادینه کردن فرهنگ تفکر و پرورش تفکر در دانش آموزان که یکی از مهم ترین اهداف نظام های آموزشی است تدابیری اتخاذ کنند.
کلید واژگان: فرهنگ تفکر, کلاس درس, نیاز به شناختAimThe purpose of this study was to identify current status of culture of thinking, need for cognition of teachers and students and their relationship between them in classrooms.MethodsMethod of This research is descriptive, survey from correlation type. Statistical population include third grade to fifth grade classes of state elementary schools of Tehran. Using a multistage randomized cluster sampling, 52 schools were selected and in each school one class was observed using culture of thinking check list which made by the researchers. Moreover, 209 teachers and 1125 students of selected classes answered respectively to the Cacioppo, Petty & Kao (1984) of adult and Kokis, Macpherson, Toplak, West & Stanovich (2002) of children need for cognition scales.ResultsResults indicated mean of all thinking culture components, except modeling thinking, are significantly less than scale mean. Teachers’ need for cognition was at the average level and students’ need for cognition was significantly upper than average level. In addition, there is no significant relation between thinking culture components with teachers’ and students’ need for cognition.ConclusionAccording to the importance of elementary school, policy makers and education planners should adopt measures for institutionalizing thinking culture and fostering thinking in students which are one of the most important goals of educational systems.Keywords: classroom, culture of thinking, need for cognition -
هدف از انجام این پژوهش مقایسه هیجان خواهی و پنج عامل بزرگ شخصیت براساس تمایز دانشجویان در دو گروه وابسته و غیر وابسته به اینترنت بود. بدین منظور 179 نفر از دانشجویان (دختر= 109، پسر=70) در مقطع کارشناسی به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از دانشکده های مختلف دانشگاه تهران انتخاب شدند که از میان آن ها برای بررسی تفاوت زیر مقیاس های هیجان خواهی و پنج عامل بزرگ شخصیت در دو کرانه پایین و بالا، 29 نفر در گروه غیر وابسته و 29 نفر در گروه وابسته به اینترنت مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه وابستگی به اینترنت یانگ (1998)، مقیاس هیجان خواهی نسخه پنجم زاکرمن (1978) و پرسشنامه پنج عاملی شخصیت کاستا و مک کری (1992) بود. براساس یافته ها تفاوت بین گروه وابسته و غیر وابسته به اینترنت در متغیر هیجان خواهی (001/0P<) معنی دار بود و بین زیر مقیاس های هیجان طلبی و ماجراجویی (05/0P<)، نابازداری و حساسیت به ملالت (001/0P<) در دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت.کلید واژگان: وابستگی به اینترنت, اعتیاد اینترنتی, هیجان خواهی, پنج عامل بزرگ شخصیتThe purpose of this study was to compare sensation seeking and big five personality factors between internet dependent and non-dependent students. Hence, sample of 179 undergraduate students (109 female and 70 male) were selected from University of Tehran using cluster sampling and based on upper and lower limits, 29 students from internet dependent group and29 students from non-dependent group were investigated. Internet Addiction Test (IAT, Young, 1998), Sensation Seeking Scale form V (Zuckerman, 1978) and the NEO-PI-R Questionnaire (Costa and McCrae, 1992) were used as instruments. According to the findings, sensation seeking of internet dependents was significantly (P<0.001) different from non-dependents. Internet dependents showed significantly higher scores on subscales of thrill and adventure seeking (P<0.05), disinhibition and boredom susceptibility (P<0.001) compared with non-dependents.Keywords: Internet dependency, internet addiction, sensation seeking, big five personality factors
-
رابطه وابستگی به اینترنت با هیجان خواهی و پنج عامل بزرگ شخصیت در دانشجویان دانشگاه تهران
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.