سید جلیل میر حسینی
-
مقدمه
استرس اکسداتیو در پاتوژنز بسیاری از بیماری ها از جمله آترواسکلروز دخالت دارد. شرایط پروفایل لیپیدی، استرس اکسیداتیو و عدم تعادل آنتی اکسیدان نقش عمده ای در توسعه بیماری دارد. هدف مطالعه حاضر مقایسه دوره زمانی مختلف تمرین ترکیبی بر پرفایل لیپیدی و ظرفیت آنتی اکسیدان تام بیماران قلبی بود.
روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی و هدفمند است. 20 بیمار مرد با میانگین سنی 9/75 ±56 سال به صورت داوطلبانه در دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی قرار گرفتند. گروه تمرین ترکیبی به مدت هشت و سه روز در هفته تمرینات هوازی و مقاومتی انجام دادند. تمرینات هوازی به مدت20-15 دقیقه و با شدت80-50 درصد ضربان قلب حداکثر و برنامه تمرین مقاومتی شامل سه حرکت اندام فوقانی و دو حرکت اندام تحتانی با سه ست و10 تکرار انجام شد. نمونه های خونی قبل و پس از چهار و هشت هفته اخذ و مقادیر پروفایل لیپیدی و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام اندازه گیری شدند. داده های آماری با استفاده از آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر توسط نرم افزارversion 16 SPSSتجزیه و تحلیل شدند.
نتایجتمرین ترکیبی منجر به کاهش تغییرات معنی دار LDL(low density lipoprotein)، کلسترول و تری گلیسرید بعد از چهار و هشت هفته شده است و همچنین موجب افزایش سطح معنی دار high density lipoprotein) HDL) گردیده است. تمرین ترکیبی بر میزان آنتی اکسیدان تام بعد هشت هفته هم اثر معنی داری داشته است (05/ ).
نتیجه گیری:
باتوجه به یافته های تحقیق می توان نتیجه گرفت که با هشت هفته تمرین ترکیبی تفاوت معنی داری در سطوح پروفایل لیپیدی و ظرفیت آنتی اکسیدانی تام بیماران قلبی ایجاد می شود.
کلید واژگان: بیماران قلبی, تمرین ترکیبی, پروفایل لیپیدی, ظرفیت آنتی اکسیدان تامJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:30 Issue: 9, 2022, PP 5236 -5247IntroductionOxidative stress is involved in the pathogenesis of many diseases, including atherosclerosis. Lipid profile conditions, oxidative stress and antioxidant imbalances play a major role in the development of the disease. The purpose of this study was to compare the different time course of concurrent training on lipid profile and total antioxidant capacity of cardiac patients.
MethodsThe present study was a quasi-experimental study. Twenty male patients, mean age 56 ± 9.75, were voluntarily divided into the control and combination training groups The concurrent training group performed aerobic and resistance training for eight and three days a week. Aerobic exercise was performed for 15-20 minutes at 50-80% of maximal heart rate and resistance training program consisted of three upper extremity movements and two lower extremity movements with three sets and 10 repetitions. Blood samples were taken before and after four and eight weeks, and lipid profile and total antioxidant capacity were measured. Data were analyzed by repeated measures ANOVA using SPSS version 16 software.
ResultsConcurrent training has reduced the significant levels in LDL, cholesterol and triglycerides after four and eight weeks, and has also reduced a significant increase level in HDL. Concurrent exercise had a significantly effect on the amount of total antioxidant after eight weeks (P <0.05).
ConclusionAccording to the findings of the study, it can be concluded that with eight weeks of concurrent training, there is a significant difference in the levels of lipid profiles and total antioxidant capacity of cardiac patients.
Keywords: Cardiac patients, concurrent training, lipid profiles, total antioxidant capacity -
هدف:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برنامه مداخله ای حمایت و همراهی همسر بر کیفیت زندگی، صمیمیت زناشویی و استرس بیماران تحت جراحی بای پس عروق کرونر انجام گرفت.
زمینه:
درمان های حمایتی و توجه به مسایل روان شناختی بیماران قلبی در کنار مراقبت های پزشکی، می تواند به اثربخشی بهتر آنها کمک کند. فراهم کردن فضای عاطفی مناسب در خانواده در کنار مراقبت های پزشکی مانند مصرف دارو و کنترل رژیم غذایی، از جمله حمایت هایی است که همسران بیماران قبلی می توانند بعد از عمل جراحی بای پس عروق کرونر انجام دهند.
روش کار:
این پژوهش یک طرح نیمه تجربی از نوع مطالعه موردی به شیوه خط پایه بود. نمونه این پژوهش، دو نفر از بیماران مرد متاهل تحت عمل جراحی بای پس عروق کرونر به همراه همسران شان بود که از بین مراجعه کنندگان به مراکز بازتوانی قلب شهرستان یزد انتخاب شدند و هشت جلسه آموزشی مبتنی بر الگوی مداخله ای حمایت و همراهی همسران را دریافت کردند. هر دو آزمودنی، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، پرسشنامه استرس، اضطراب و افسردگی و پرسشنامه صمیمیت زناشویی را قبل از درمان، حین درمان، در پایان درمان، و یک ماه پس از درمان تکمیل کردند.
یافته ها:
به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل نموداری، تعیین درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا استفاده شد. یافته ها نشان داد که الگوی مداخله ای حمایت و همراهی همسران موجب افزایش کیفیت زندگی و کاهش استرس بیماران در مراحل درمان و پیگیری شده بود، اما صمیمیت زناشویی بیماران در طول درمان تغییر چندانی نکرده بود.
نتیجه گیری:
این یافته ها نشان می دهد که اگر حمایت و همراهی همسر بعد از جراحی قلب به درستی انجام شود، بهبود کیفیت زندگی و کاهش استرس بیماران را در پی دارد.
کلید واژگان: عمل جراحی بای پس عروق کرونر, همسر, حمایت, کیفیت زندگی, رابطه زناشویی, استرسAimThe present study aimed to investigate the effect of spousal support and companionship intervention on quality of life, marital intimacy and stress of cardiovascular patients.
BackgroundSupportive care and attention to the psychological factors along with medical care in people with heart disease can help therapies to be more effective. Providing an appropriate emotional atmosphere in the family, along with attention to medical care such as medication and diet control, is one of the supports that people with heart disease can receive after coronary artery bypass graft surgery (CABG).
MethodThis study was a semi-experimental research which was based on multiple baseline single-case study. The sample included 2 married male patients who had CABG and their wives which were selected among those referred to cardiac rehabilitation centers of Yazd City, Iran. The participants received 8 sessions of spousal support and companionship intervention. The participants answered to the questionnaires quality of life; stress, anxiety and depression; and marital intimacy, before, during, at the end and one month after intervention. The data were analyzed using visual analysis, improvement percentage and reliable change index.
FindingsSpousal support and companionship intervention increased the quality of life and decreased stress of patients, after intervention and in follow-up phases, but the patients’ marital intimacy did not change significantly after intervention.
ConclusionThe quality of life and stress of patients may be improved if the wives appropriately support and accompany their husbands after CABG.
Keywords: Coronary artery bypass graft surgery, Spouse, Support, Quality of Life, Marital Relationship, Stress -
مقدمه
فشار خون بالا بیماری مزمنی است که باعث آسیب های فراوانی به فرد می شود، این بیماری عامل اصلی ناتوانی و مرگ در دنیا می باشد به صورتی که یک هشتم کل مرگ و میر را به خود اختصاص می دهد. این بیماری قابل درمان نیست اما قابل کنترل می باشد لذا تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با فشار خون بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی در شهر یزد انجام شد.
روش بررسیاین مطالعه توصیفی-تحلیلی از نوع مقطعی بر روی 400 نفر از افراد بالای 30 سال در شهر یزد انجام شد. نمونه گیری به روش خوشه ای انجام گرفت. افراد با توجه به آدرس سرخوشه ها وارد مطالعه شدند. پرسش نامه ها به صورت خودگزارش دهی و مصاحبه تکمیل شد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه عوامل دموگرافیک، سوالات آگاهی و مدل اعتقاد بهداشتی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نسخه 15 SPSS و برای آنالیز نتایج شاخص های آماری و از آزمون های ناپارامتری من-ویتنی-یو ، کروسکال والیس و همبستگی اسپیرمن استفاده گردید.
یافته هامیانگین و انحراف معیار سن افراد 6/11±08/44 بود.از بین متغیرهای دموگرافیک سن، جنسیت، شغل، تحصیلات، وضعیت تاهل و سابقه ابتلا به پرفشاری خون در بستگان با میزان فشار خون ارتباط معنی دار داشتند. از بین سازه های مدل اعتقاد بهداشتی نیز تنها موانع درک شده با میزان فشار خون ارتباط معنی داری را نشان داد (01/0 (P<.
نتیجه گیریاز آنجایی که بین موانع درک شده و میزان فشار خون ارتباط معنی دار برقرار می باشد پیشنهاد می شود در طی طراحی و انجام مداخلات آینده تلاش هایی در جامعه برای کاهش موانع درک شده (عدم نیاز به تغییر شیوه زندگی، نداشتن وقت کافی برای داشتن فعالیت بدنی، هزینه کنترل منظم فشار خون و عدم همراهی خانواده برای تغییر رژیم غذایی) و کنترل فشار خون صورت بگیرد.
کلید واژگان: فشار خون, مدل اعتقاد بهداشتی, یزدTolooe Behdasht, Volume:18 Issue: 4, 2019, PP 107 -119IntroductionHypertension is a chronic disease that causes a great deal of harm to the individual, which is the leading cause of disability and death worldwide, accounting for one eighth of all deaths. This disease is not treatable but it is manageable. Therefore, this study aimed to investigate factors related to hypertension based on health belief model in Yazd.
MethodsThis descriptive cross-sectional study was performed on 400 people over 30 years old in Yazd city. Sampling was done by cluster method. Subjects were included in the study according to the address of the headers. Questionnaires were completed by self-report and interview. Data collection tools were demographic questionnaire, awareness questions and health belief model. SPSS 15 software was used for data analysis. Statistical indices, Mann-Whitney U test, Kruskal-Wallis and Spearman correlation were used to analyze the results.
ResultsThe mean and standard deviation of age were 44.08 ±11.6 years. There was a significant relationship between demographic variables of age, gender, occupation, education, marital status and history of hypertension in relatives. Among the constructs of health belief model, only the perceived barriers showed a significant relationship with blood pressure (P <0.01).
ConclusionSince there is a significant relationship between perceived barriers and hypertension, it is suggested that future interventions be designed to reduce perceived barriers (No need to change lifestyles, lack of time for physical activity, cost of regular blood pressure control, and no family accompanying diet changes) and blood pressure control.
Keywords: Blood Pressure, Health Belief Model, Yazd -
مجله دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، سال بیست و هفتم شماره 5 (پیاپی 153، امرداد 1398)، صص 1528 -1539مقدمه
بیماری های قلبی عروقی از جمله آترواسکلروز، در مقیاس ملکولی زمینها التهابی دارد. در سیستم ایمنی فاکتورهای مختلفی موجب فعال سازیماکروفاژها می شوند که نهایتا موجب ایجاد فعالیت های مختلف ماکروفاژی در شرایط التهابی و غیر التهابی می شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر هشت هفته تمرین ترکیبی بر فنوتیپ ماکروفاژهای سرمی بیماران قلبی پس از عمل بای پس شریان کرونری بود.
روش بررسیپژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی است که در مرکز بازتوانی قلب بیمارستان افشار یزد انجام شد. 20 بیمار مرد پس از جراحی بای پس شریان کرونریبه دو گروه کنترل و تمرین ترکیبی تقسیم شدند. ظرفیت عملکردی، شاخص توده بدنی، قدرت عضلانی و نسبت کمر به لگن داوطلبین قبل از برنامه تمرینی برآورد شد. برنامه ترکیبی شامل تمرین هوازی و مقاومتی به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته بود. تمرینات هوازی به مدت 20-15 دقیقه و با شدت 80-50 درصد ضربان قلب حداکثر و برنامه تمرین مقاومتی شامل سه حرکت اندام فوقانی و دو حرکت اندام تحتانی با سه ست و 10 تکرار بود. نمونه های خونی قبل و پس از هشت هفته اخذ و مقادیر فنوتیپ ماکروفاژها با روش الایزا اندازه گیری شد. داده های آماری با استفاده از آزمون تی مستقل و زوجی با نرم افزار SPSS Inc., Chicago, IL; version 16 تجزیه و تحلیل شدند.
نتایجتمرین ترکیبی منجر به کاهش معنادار ماکروفاژ M1 (05/0P<) و افزایش معنادار ماکروفاژ M2 (05/0P<)گردید.
نتیجه گیرینتایج مطالعه حاضر بر سودمندی این پروتکل تمرینی به عنوان ابزاری جهت کاهش التهاب و کاهش مرگ و میر تاکید دارد.
کلید واژگان: بیمار قلبی, تمرین ترکیبی, فنوتیپ ماکروفاژها, عمل بای پس شریان کرونریJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:27 Issue: 5, 2019, PP 1528 -1539IntroductionCardiovascular disease, including atherosclerosis, has an inflammatory background on a molecular scale. In the immune system, various factors activate macrophages, which ultimately lead to various macrophage activities in inflammatory and non-inflammatory conditions. The aim of the present study was to investigate the effect of eight weeks of combined training on serum macrophage phenotype after cardiac arrhythmias and coronary artery bypass graft surgery.
MethodsThe present study was a quasi-experimentalstudy performed in the Heart Rehabilitation Center of Afshar Hospital in Yazd. 20 male patients after coronary artery bypass graft surgery were divided into the control and combined exercise groups. Functional capacity, body mass index, muscle strength, and waist-to-hip ratio were estimated before training.The combined program was included aerobic and resistance training for eight weeks, three sessions per week. Aerobic training was performed for 15-20 minutes with maximum intensity of 50-80% of maximum heart rate and resistance training program included three upper limb and two lower limb movements with three sets and 10 repetitions. Blood samples were taken before and after eight weeks and macrophage phenotypes were measured by the ELISA method. Data were analyzed through independent t-test and paired t-test using SPSS Inc., Chicago, IL; version 16 software.
ResultsThe combined exercise resulted in a significant decrease in the M1 macrophage (P<0.05) and a significant increase in the M2 macrophage (P<0.05).
ConclusionThe results of this study emphasize the usefulness of this training protocol as a means to reduce inflammation and decreasing the mortality and morbidity rates.
ConclusionThe results of this study emphasize the usefulness of this training protocol as a means to reduce inflammation and decreasing the mortality and morbidity rates.
Keywords: Cardiac patient, combined exercise, Macrophage phenotype, Coronary artery bypass surgery -
-
سابقه و هدفتاکنون مطالعات متعددی به اثرات محافظت کنندگی قلبی و عروقی عصاره برگ زیتون اشاره کرده اند. اما هیچ کدام به اثرات آنتی آریتمیک آن در مدل های in vivo حیوانی اشاره نکرده اند. در این مطالعه هدف بررسی اثرات عصاره خوراکی برگ زیتون و تاثیر مدت زمان تجویز آن بر آریتمی های ناشی از ایسکمی موضعی در قلب رت بی هوش بوده است.مواد و روش هادر این مطالعه 48 سر رت به 6 گروه 8 تایی تقسیم شدند. به جزء گروه اول (گروه کنترل) تمام دیگر گروه ها به ترتیب به مدت 1، 3، 7، 14 و 28 روز یک دوز عصاره برگ زیتون (mg/kg 200) به صورت گاواژ دریافت کردند. سپس تحت بی هوشی عمومی و حمایت تنفسی مصنوعی، شریان قدامی چپ قلبشان به مدت 30 دقیقه مسدود شد. قبل از ایجاد ایسکمی و حین ایسکمی فشار خون به طور مستقیم و نوار الکتروکاردیوگرام (ECG) مانیتور شد.یافته هانتایج این مطالعه نشان داد که شدت بروز آریتمی ها شامل تعداد ضربانات زودرس بطنی (VEBs)، درصد بروز تاکی کاردی بطنی (VT) و فیبریلاسیون بطنی (VF) در گروه هایی که حداقل به مدت 14 روز عصاره دریافت کرده بودند به طور معنی داری کاهش یافت و در زمان های کوتاه تر تفاوت معنی داری نسبت به گروه کنترل نداشت. همچنین تعداد و مدت زمان VT و VF نیز تنها در دو گروه آخر به ویژه گروه 28 روزه تفاوت معنی داری نشان داده است.استنتاجدر مجموع نتایج این مطالعه نشان می دهند که مصرف دوزی از عصاره برگ زیتون که تاثیر معنی داری بر فشار خون طبیعی حیوانات نداشته است در صورتی می تواند باعث محافظت قلبی گردد که بیش از 7 روز مداوم مصرف گردد. از این رو نیاز به مطالعات بیشتری برای بررسی اثرات دوزهای مختلف و مدت زمان آن ها و همچنین مکانیسم های اثری آن است.
کلید واژگان: برگ زیتون, آریتمی, رت, تاکی کاردی بطنی, فیبریلاسیون بطنیBackground andPurposeMany studies have investigated the cardioprotective effects of olive leaf extract (OLE). None, however, has reported its antiarrhythmic role for in vivo model arrhythmia. This study aimed at investigating the antiarrhythmic effect of OLE andassessing the duration of its use inanesthetized rats.Materials And MethodsForty eight male Wistar rats were divided into six groups of eight. All groups-except group one (the control group)- received OLE (200 mg/kg/day, orally) for 1, 3, 7, 14 and 28 days, respectively. Then, their left anterior descending coronary artery (LAD) was occluded for 30 min under general anesthesia and artificial respiratory support. Direct blood pressure and electrocardiogram (ECG) were continuously monitored before and during the ischemia.ResultsThe data showed that severity of arrhythmia including ventricular ectopic beats, incidence of ventricular tachycardia (VT), and ventricular fibrillation (VF) reduced significantly in groups that received OLE for at least 14 days. Also, the number and duration of VT and VF episodes decreased significantly in groups five and six, especially the group that received OLE for 28 days.ConclusionThese results show that oral administration of OLE could induce antiarrhythmic effect, if used for more than seven days. Further studies are required to determine the effects of different doses and durations and cellular mechanisms of OLE.Keywords: Olive leaf extract, arrhythmia, rat, ventricular tachycardia, ventricular fibrillation -
سابقه واهدافمصرف سیگار سالیانه بیش از 5 میلیون مرگ را در جهان در پی دارد و سهم آن برای کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه به ترتیب 30 درصد و 70 درصد می باشد. مهمترین و قابل پیشگیری ترین عامل برای مرگ و سکته های قلبی، ترک سیگار است.با وجود خطر درک شده، هنوز هم 40 درصد از سیگاری هایی که یک حمله قلبی داشته اند، در روزهای بعد از ترک بیمارستان، سیگار کشیدن را از سرگرفته اند که این امر نشان دهنده کافی نبودن آموزش های صورت گرفته می باشد. هدف ازاین مطالعه بررسی و مقایسه اثر آموزش کلامی– تصویری و آموزشهای روتین بر وابستگی به نیکوتین در بیماران مرد پس از عمل بای پاس عروق کرونر می باشد.روش بررسیاین مطالعه تحلیلی به روش کارآزمایی بالینی برروی100 نفر ازبیماران مرد کاندید عمل جراحی قلب بستری در بیمارستان افشار یزد انجام گردید. بیماران بصورت تصادفی به دوگروه مداخله و شاهد تقسیم شدند که اطلاعات آنها در دو مرحله قبل وبعد از عمل جراحی واز طریق دوپرسشنامه جمع آوری گردید.پرسشنامه مرحله اول شامل اطلاعات دموگرا فیک، تاریخ عمل،آدرس، تلفن، تست استاندارد وا بستگی به نیکوتین (فاگروشتروم) و تست استاندارد خود کارا مدی (پروچسکا – دی کلمنت) بود. پس از تکمیل پرسشنامه مرحله اول،گروه مداخله تحت آموزش روتین وآموزش کلامی ترک سیگار به همراه سه تصویر رنگی واضح از گرفتگی عروق به مدت 5 دقیقه قرار گرفتند وگروه شاهد تنها تحت آموزش روتین قرار گرفتند. سه ماه بعداز عمل ضمن تماس با بیماران، پرسشنامه مرحله دوم تکمیل گردید. این پرسشنامه نیز شامل سوالاتی در رابطه با ترک یا عدم ترک سیگار، میل به سیگار، زمان شروع سیگار بعد از عمل، پرسشنامه فاگروشتروم و خودکارامدی بود. سپس داده های دومرحله توسط نرم افزار spss وتست های موردنیاز تجزیه وتحلیل گردید.یافته هادوگروه مداخله وشاهد از لحاظ متغیرهای دموگرافی یکسان بودند. میانگین سنی گروه مداخله وشاهد به ترتیب 9/8 ± 55/53 و 4/8 ± 6/55 سال بود.میانگین سن شروع مصرف سیگار 6 ± 6/21 سال بود. میزان کاهش وابستگی به نیکوتین در گروه مداخله25/5 و درگروه شاهد 86/4 می باشد. در مورد میزان ترک سیگار پس از سه ماه 6/79% از ا فراد گروه مداخله و 66% از افراد گروه شاهد سیگار را ترک کرده بودند که درصد ترک گروه مداخله بیشتر بود اما اختلاف آنها از نظر آماری معنی دار نبود.نتیجه گیرینتایج این مطالعه بیانگر آن است که برای ترک سیگار در این گروه از بیماران لازم است برنامه های آموزشی همراه با مشاهده تصویر اجرا گردد.
کلید واژگان: ترک سیگار, وا بستگی به نیکوتین, تست فاگرشتروم, تست خود کارآمدیBackgroundSmoking contributes to more than 5million deaths in the world annually. More than 70% of these deaths occurs in the developing and 30% in the developed countries. the important way to stop these deaths, is to quit smoking. Despite the perceived risk, more than 40% of smokers that had heart attack, began smoking after leaving the hospital. This indicates that inadequacy of awareness in them. The aim of this study was to study Routine or verbal-illustrative Education on nicotine dependency in men after Coronary Artery Bypass Graft (CABG)MethodsThis was a clinical trials study,conducted on 100 patients that were candidates for heart surgery at Afshar hospital in Yazd. The participants were randomly divided into two groups. The data were collected by two questionnaires before and after the heart surgery. The first questionnaire included questions about demographic variables, such as date of surgery, address, telephone number, standard test of nicotine dependence (Fagerstrom) and standard test of self – efficacy (Prochaska- DiClemente). After collecting the data at the begining, the case group was treated on routine and verbal education of quit smoking by three pictures about clogging of arteries in 5 minutes. The control group was treated with the routine education. Then the questionnaires were completed 3 months after surgery. The questions of these questionnaires were about quitting smoking, and date of the onset of smoking after surgery. All the registered data were transferred into SPSS software and analyzed.ResultsBefore intervention the two the groups were same in terms of demographic variables. The mean ages the of case and control groups were 53.55±8.9 and 55.6±8.4 respectively. Their mean age of beginning with smoking was 21.6±6. The extent of nicotine in dependency in the case group was 5.25 and in the control groups 4.86. after 3 months of surgery the extent of quit smoking in case group turned out to be 79.6% and in control groups 66%. There was no significant difference between two groups in quitting smoking.ConclusionThe data indicated that the effect of education through showing picture is more than the routine education.Keywords: Quit smoking, Nicotine dependency, Fagerstrom test, Prochaska, DiClemente test -
بیماری های اکتسابی قلب و به ویژه بیماری های عروق کرونر در حال حاضر از شایع ترین علل مرگ و میر در دنیا محسوب می شود. جراحی پیوند عروق کرونر ظرف سال های اخیر نقش مهمی را در کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری های ایسکمیک قلب ایفاء کرده و با گستردگی بسیار زیادی نیز در حال انجام می باشد. در مراقبت های بعد از جراحی قلب توجه به درناژ مناسب مدیاستن و فضای پلور برای جلوگیری از افیوژن پریکارد، افیوژن پلور و تامپوناد قلبی و نیز عوارض دیررس همچون پریکاردیت کنستریکتیو امری اجتناب ناپذیر است. به این منظور پس از اتمام جراحی یک درن از طریق یک شکاف کوچک در قسمت پایین انسزیون استرنوتومی میانی در داخل پریکارد قرار می گیرد. لوله اضافی دوم و سوم در هر کدام از فضاهای پلور باز گذاشته می شود.
Proper drainage of the mediastinal and pleural spaces following Off-Pump Coronary Artery Bypass (OPCAB) surgery is essential for the prevention of pleural and pericardial effusions, cardiac tamponade and late complications such as constrictive pericarditis. Drainage tubes themselves may induce some complications which can negatively affect the result of the surgery. In this study we assessed a new technique for chest drainage following OPCAB. -
امروزه با ابداع روش های نوین در جراحی قلب و پیشرفت های صورت گرفته در مدیریت بیماران بعد از عمل، پیش آگهی بیماران تحت عمل بای پس عروق کرونر Coronary Artery Bypass Graft بهبود یافته است. از مهم ترین این روش ها جراحی بای پس شریان کرونر به روش بدون استفاده از پمپ Off Pump Coronary Artery Bypass می باشد که در مقایسه با روش مرسوم یا با استفاده از پمپ On-pump CAB روشی فیزیولوژیک استOne of the most important components of coronary artery bypass graft surgery is need for blood transfusion that increases morbidity and mortality.
-
بررسی تاثیر ان استیل سیستئین در کاهش عوارض ریوی بیماران سیگاری به دنبال عمل جراحی بای پاس عروق کرونرمقدمهسیگار باعث افزایش عوارض ریوی به میزان 6 برابر بعد از اعمال جراحی بزرگ می شود همچنین نشان داده شده سیگار باعث تشدید هیپوکسمی و افزایش مدت زمان تهویه مکانیکی می شود. مطالعه حاضر به بررسی تاثیر داروی خوراکی ان استیل سیستئین در کاهش شدت هیپوکسی و اتکلتازی در بیماران سیگاری که تحت عمل بای پاس عروق قرار گرفته اند می پردازد.روش بررسی54 بیمار به طور تصادفی و به ترتیب پذیرش در دو گروه دارو و دارونما قرار گرفتند، در گروه مورد mg 300 ان استیل سیستئین دو بار در روز و در گروه شاهد، دارونما تجویز شد در کلیه بیماران نسبتFVC/ FEV1 تعیین شد. از همه بیماران یک نمونه گاز خون شریانی بعد از القای بیهوشی و قبل از شروع عمل جراحی گرفته شد. گازهای خون شریانی در ابتدای القای بیهوشی و 4 تا 6 ساعت بعد از اکستوباسیون ارزیابی شدند. کلیه بیماران قبل از عمل، 6تا10 ساعت بعد ازاکستوباسیون و روز سوم بعد از عمل، از لحاظ وجود و شدت اتلکتازی مورد ارزیابی قرارگرفتند. داده های کمی با کمک آزمون ANOVA و داده های کیفی با استفاده از آزمون کای اسکور تجزیه وتحلیل شد(5%>Pvalue).نتایجدر دو گروه مورد مطالعه یافته های دمو گرافیک، کسر جهشی EF، کلاس NYHA (New York Heart Association)، FEV (Forced Expiratory) /FVC(Forced Volume capacity)، و میزان مصرف سیگار و استفاده از شریان پستانی داخلی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. نسبت اکسیژن شریانی به الوئلی و همچنین نسبت اکسیژن شریانی به اکسیژن دمی Pao2/FIo2 در دو گروه بعد از القای بیهوشی تفاوت معنی داری نداشتند، ولی بعد از خارج سازی لوله تراشه این تفاوت معنی دار بود(001/0> (P-value. مدت تهویه مکانیکی در دو گروه تفاوت معنی دار داشت، ولی مدت بستری در بخش مراقبتهای ویژه بین دو گروه تفاوت معنی داری نداشت، اتلکتازی خطی و ساب سگمنتال در گروه مورد به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود.نتیجه گیریبا توجه به خاصیت موکولیتیکی و آنتی اکسیدان داروی ان استیل سیستئین در بهبود عوارض تنفسی به دنبال جراحی قلب لازم است مطالعات مشابهی با دوز های مختلف انجام گیرد.
کلید واژگان: ان استیل سیستئین, CABG, عوارض ریویJournal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:17 Issue: 4, 2010, PP 227 -233Up to 12% of patients undergoing coronary artery bypass graft have pulmonary complications. Smoking can cause a six-time increase in pulmonary complication after major surgery. The most common pulmonary changes after CABG are decrease in FRC, VC and atelectasis. In this study, the effect of oral N-acetyl-cystein in reduction of severity of hypoxemia and atelectasis in current smokers who smoked more than 10 packs/year and had undergone CABG was evaluated.MethodsIn the study, 54 current smoker patients were selected randomly and allocated to two drug and placebo groups. In the study group, 300mg N-acetyl-cystein (ACC long) containing vitamin C was prescribed two times a day from 4 days before operation up to 3 days after surgery and in control group, effervescent vitamin C tablet was prescribed as placebo. Patients with body mass index more than 35, NYHA class IV, those who needed intra aortic balloon pump and those who needed reoperation due to bleeding were excluded from the study. In all patients, spirometry was done in the preoperative visit and FEV1/FVC was determined. Induction and maintenance of anesthesia was similar in all patients. Arterial blood gas samples were obtained immediately after anesthesia induction and 4 to 6 hours after extubation. Chest X ray was taken before, 6 to 10 hours after extubation and 3rd postoperative day. Severity of atelectasis was also measured. Quantitative & qualitative data was analyzed by ANOVA and Chi-square tests, respectively. Pvalue<0.05 was considered as statistically significant.ResultsBoth groups were similar with respect to demographic data including ejection fraction, NYHA class, FEV1/FVC, cigarette smoking and Lima harvesting. The ratio of arterial oxygen pressure to fraction of inspiratory oxygen Pao2/FIo2 was not significantly different after induction but this difference was strongly significant (Pvalue<0.005) after extubation. Duration of mechanical ventilation was significantly shorter in patients who had N-acetyl-cystein, but duration of ICU stay was similar. Linear and segmental atelectasis was significantly less in the study group.ConclusionN-acetyl-cystein can improve oxygenation and ventilatory parameters in pathological lungs, but further studies with different doses and different situations are needed. -
مقدمهکنترل درد پس از توراکوتومی در پیشگیری از عوارض تنفسی بعد از عمل از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. روش های مختلفی جهت کنترل درد بعد از عمل وجود دارد. کرایو آنالژزی با یخ زدگی اعصاب بین دنده ای قادر به کنترل طولانی مدت درد بعد از عمل می باشد.روش بررسیاین مطالعه از نوع تحلیلی مداخله ای برروی 124 بیمار که تحت عمل جراحی پیوند عروق کرونر (CABG) قرار گرفته بودند انجام شد بیماران بطور تصادفی به دو گروه کنترل و مورد مطالعه تقسیم شدند. در گروه مورد مطالعه در حین عمل جراحی تحت کرایوتراپی اعصاب بین دنده ای قرار گرفتند. تمام بیماران درمان های ضد درد را برحسب نیاز در مرحله بعد از عمل دریافت کردند و میزان درد بیماران در ناحیه LIMA و استرنوم با استفاده از معیار VAS در مرحله قبل از ترخیص، یک ماه و سه ماه بعد از عمل اندازه گیری شد. وجود یا عدم وجود پاراستزی نیز در هر دو گروه ثبت شد. میزان دفعات نیاز به مسکن (مورفین- ایندومتاسین – اپیوم) بطور روزانه درج شد و اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS 11.5 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایجمیانگین درد استرنوم در بیماران گروه مورد مطالعه در مرحله قبل از ترخیص، یک ماه و سه ماه بعد از عمل کمتر از گروه کنترل بود (01/0=P) که از نظر آماری معنی دار می باشد. میانگین درد در ناحیه LIMA در مرحله قبل از ترخیص بیشتر و یک ماه بعد از عمل مشابه و سه ماه بعد از عمل، بیشتر از گروه کنترل بود (045/0=P) میانگین مصرف مورفین و اپیوم در گروه مطالعه کمتر از گروه شاهد (017/0=P) بود ولی نیاز به ایندومتاسین در گروه کرایوتراپی بیشتر می باشد که تفاوت معنی دار است. شیوع پارستزی در همه مراحل در گروه مورد مطالعه کمتر بوده است (001/0=P)نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه از کرایوتراپی بعنوان روشی مطمئن جهت کاهش درد، نیاز به مسکن و پاراستزی استرنوم در مرحله بعد از عمل جراحی پیوند عروق کرونر می توان استفاده کرد.
Journal of Shaeed Sdoughi University of Medical Sciences Yazd, Volume:17 Issue: 3, 2009, PP 115 -121IntroductionControl of post thoracotomy pain is particularly important in prevention of post operative respiratory complications. Several methods are proposed for control of postoperative pain. Cryoanalgesia by freezing of intercostal nerves is able to providing long term pain relief in post operative period which probably results in cutaneous sensory changes.MethodsThis clinical trial study was done on 124 patients who underwent CABG surgery. Patients were randomly divided in two groups; control group (group I) and study group (group II). In study group cryoanalgesia was applied intraoperatively on the intercostal nerves. All of the patients received appropriate analgesia on demand in postoperative period. Pain in LIMA harvesting site and sternum was measured by visual analogue pain score before discharge, one and three months following cryoanalgesia. In all of the patient’s, presence of paresthesia was evaluated. The amount of administered analgesics (narcotic, opium, indomethacin) was noted daily. Data of this investigation was analyzed and evaluated using SPSS 11.5 software.ResultsPain score of sternum was higher in study group before discharge and was lower at one and three months after operation than the control group that was statistically significant (P=0.01). Pain score of LIMA region before discharge was higher, at one month post operation was equal and at three months post operative was lower than the control group (P=0.045). Use of morphine and opium was lower (P=0.017) and use of indomethacin was higher in the cryoanalgesia group that was statistically significant (P=0.001). Incidence of paresthesia was lower in the study group (P=0.001).ConclusionIt is proposed that cryoanalgesia is a safe and effective method for reduction of pain and paresthesia and need for analgesics following CABG operation.Keywords: Cryoanalgesia, CABG, Postoperative pain, Paresthesia -
فیستول شریان بی نام به نای(TIF) عارضه تاخیری و نادر تراکئوستومی است و به دلیل خونریزی فراوان تهدیدکننده حیات می باشد. این عارضه در 1/0 درصد موارد تراکئوستومی و در عرض 14-7 روز نخست پس از جراحی تراکئوستومی روی می دهد. منابع موجود میزان زنده ماندن این بیماران3/14 را درصد گزارش کرده اند. ما در این گزارش یک مورد فیستول شریان بی نام به نای را 50 روز پس از تراکئوستومی گزارش می کنیم که با اقدام به موقع تشخیصی- درمانی بیمار نجات یافت.
کلید واژگان: تراکئوستومی, فیستول شریان بی نام, عارضه دیررس تراکئوستومیonset tracheotomy complication: A Case report Tracheo-innominate artery fistula (TIF) is a rare, life threatening and catastrophic complication, which may occur 7 to 14 days after surgery. The Incidence Rate of TIF is 0.1-1% and survival rate of patient is 14.3%. Herein, we describe TIF in a patient 50 days post tracheotomy, based on our research, it appears that our case is the first finding with the latest onset of TIF after tracheotomy, which now has been improved by early diagnosis and surgical treatment.
-
مقدمه
امروزه سونوگرافی داپلر به عنوان ارجح ترین روش بیماریابی جهت بررسی تنگی شریان کاروتید در بیماران کاندید CABG ((Coronary Artery Bypass Grafting مطرح می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع تنگی شریانهای کاروتید در بیماران فوق و بررسی ارتباط عوامل خطر شناخته شده آترواسکلروز با میزان تنگی مشاهده شده در سونوگرافی داپلر شریانهای کاروتید به منظور تعیین گروه های پر خطر جهت تنگی شریانی می باشد.
روش بررسیدر مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر 291 بیمار کاندید CABG تحت اسکن داپلر شریانهای کاروتید قبل از عمل قرار گرفتند. سپس اطلاعات مربوط به مورفولوژی شریانهای کاروتید و عوامل خطر تنگی کاروتید از قبیل سن، جنس، سابقه دیابت، فشار خون بالا، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار. بروئیت شریانهای کاروتید و غیره از بیماران اخذ و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقادیر Pکمتر از 0.05 معنی دار تلقی گردید.
نتایجمحدوده سنی بیماران بین 35 تا 95 سال بود (میانگین سنی 4/10±6/57 سال). از بین بیماران فوق 11 نفر (8/3%) سابقهCVA (Cerebrovascular Accident) و TIA (Transient Ischemic Attack) قبلی را می دادند. در معاینه فیزیکی 13 بیمار (5/4%) بروئیت شریان کاروتید داشتند. در سونوگرافی داپلر کاروتید به عمل آمده از بیماران، 127 بیمار (6/43%) دارای نتیجه نرمال، 59 بیمار (3/20%) تنگی خفیف (کمتر از 50%)، 97 بیمار (3/33%) تنگی متوسط (70-50%) و در 8 بیمار (7/2%) نیز تنگی شدید (بیش از 70%) مشاهده گردید. بین عوامل خطر از قبیل سابقه CVA یا TIA قبلی (0.297=P)، دیابت (0.476=P)، فشار خون بالا (0.110=P). هیپرلیپیدمی (0.08=P)، مصرف سیگار (0.401=P)، سن بیش از 60 سال (0.840=P)، جنس (0.730=P) و درگیری شاخه اصلی کرونر چپ در آنژیوگرافی (0.390=P) با تنگی کاروتید بیش از 50% ارتباط معنی داری یافت نگردید ولی بین سابقه انفارکتوس میوکارد قبلی (0.025=P) و سمع بروئیت بر روی شریانهای کاروتید (0.002=P) با تنگی بیش از 50% ارتباط معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیریبر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه انجام روتین سونوگرافی داپلرشریانهای کاروتید در بیماران کاندید CABG در بیماران با سمع بروئیت برروی شریان های کاروتید و سابقه قبلی انفارکتوس میوکارد قویا توصیه می گردد. ضمنا وجود شیوع بالای (4/56%) درجات مختلف تنگی بدون علامت عروق کاروتید در بیماران کاندید CABG می باشد که توجه روزافزون به اقدامات پیشگیرانه و درمانی را گوشزد می نماید.
IntroductionDoppler ultrasonography (DUS) is the most preferable method for screening of carotid artery disease in patients undergoing CABG. The purpose of this study was to investigate the frequency of carotid artery disease and determine the relation between known risk factors of atherosclerosis and rate of carotid artery narrowing in order to identify high-risk groups among patients scheduled for isolated elective coronary artery bypass grafting (CABG) procedures.
MethodsTwo-hundred ninety-one patients (222 males and 69 females) undergoing isolated coronary artery bypass grafting were preoperatively evaluated by carotid artery Doppler ultrasomography and the morphology of carotid artery was determined. Age, sex, cervical bruit, diabetes mellitus (DM), hypertension, hyperlipidemia, smoking, history of cerebrovascular event (CVE) and coronary angiographic findings were investigated to define the high-risk group for carotid artery disease. Data were analyzed by SPSS software and P<0.05 was considered significant.
ResultsPatients ages ranged from 35 to 95 years (mean of 57.6 + 10.4 years). Eleven patients (3.8%) had history of cerebrovascular events (CVE). 13 patients (4.5%) had cervical bruit. Left main coronary artery involvement was observed in 19 patients (6.4%). In 127 patients (43.6%) carotid scanning was normal, fifty nine patients (20.4%) had less than 50% stenosis (mild stenosis), ninty seven patiens (33.3%) had 50-70% stenosis (moderate stenosis), and eight patiens (2.7%) had more than 75% stenosis (severe stenosis). Calcified plaque was observed in 109 patients (37.5%). Previous cerebral ischemic events (P=0.297), diabetes mellitus (P=0.467), hypertension (P=0.110), hyperlipidemia (P=0.08), smoking (P=0.401), age >60 years (P=0.84), female sex (P=0.730), and left main coronary disease (P=0.390) were not identified as high-risk factors for carotid artery stenosis greater than 50%. But positive MI history (P=0.025), and cervical bruit (P=0.002), were significantly related to 50% carotid artery stenosis.
ConclusionBased on the results of this study, we can not suggest DUS as a routine screening method in all patients undergoing CABG, except for patients with history of MI and cervical bruit. Another important finding was that 56.4% of patients posted for CABG had different degrees of carotid artery stenosis which requires a long term CVA prophylaxis program.
Keywords: Doppler ultrasonography, Carotid Stenosis, Coronary Artery Bypass Grafting -
مقدمه
درد بعد از اعمال جراحی یک تجربه ی ناخوشایند است که به دنبال محرک های مختلف بوجود می آید و انسان نسبت به آن واکنش نشان می دهد. این فرایند باعث می شود اختلالات فیزیولوژیک در تمام سیستم های بدن بوجود می آید. برای کاهش و تسکین این درد از مخدرها و یا بی حس کننده های موضعی استفاده می شود....
کلید واژگان: بوپیراکائین, درد بعد از عمل, بی حسی داخل پلورالIntroductionPost operative pain is an unpleasant experience following various stimuli resulting in a response by the body. This process causes physiological disturbances in all of the systems of the body. Methods and Materials: In this clinical trial , 60 upper abdominal surgery patients were selected post operatively and divided into two groups of 30 patients each. In one group, bupivacaine intrapleural injection and in the other group, opioid injections were administered in the recovery room. Pain intensity with visual analogous scale was measured 6 hours after the operation.
ResultsThere was no difference in VAS according to patient's age, sex, and type of operation, but in the Bupivacaine injected group, VAS score was significantly lower.
ConclusionIntrapleural injection of bupivacaine is more useful and reliable than opioids for controlling post operative pain.
Keywords: Bupivacaine, Postoperative Pain, Intrapleural Analgesia
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.