به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سید حسن ملک حسینی

  • سید حسن ملک حسینی، سید کمیل طیبی*، منیره رفعت، مهدی یزدانی

    برآورد انحراف نرخ ارز حقیقی از مقدار تعادلی و شناسایی عوامل موثر بر تغییرات آن هم برای سیاست گذاران اقتصادی و هم برای عاملین اقتصادی حایز اهمیت است. از بین عوامل مختلف اثرگذار بر انحراف نرخ ارز، نظام ارزی با وجود اهمیتی که دارد در مطالعات تجربی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، پژوهش حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال بوده که چگونه انحراف نرخ ارز حقیقی تحت تاثیر نظام های مختلف ارزی قرار گرفته است؛ به عبارت دیگر، انحراف نرخ ارز حقیقی در کدام یک از نظام های ارزی کمتر و در کدام یک بیشتر است؟ برای پاسخ به این سوال از رهیافت جورسازی امتیاز تمایل استفاده شده است. بدین منظور از داده های مربوط به 116 کشور در حال توسعه با نظام های ارزی مختلف در سال 2019 استفاده شده و برای خالص کردن اثر نظام ارزی بر انحراف نرخ ارز و جدا کردن اثر بقیه متغیرها، سایر عوامل موثر نظیر انحراف نرخ ارز حقیقی در دوره قبل، تورم، کیفیت نهادها و توسعه مالی به عنوان متغیرهای مچ درنظرگرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که انحراف نرخ ارز حقیقی از سطح تعادلی آن نسبت به نوع نظام ارزی اتخاذ شده واکنش نشان داده، به طوری که اتخاذ نظام ارزی شناور به دلیل نوسان های زیاد نرخ ارز، تعدیل شدیدتر در سطح قیمت ها، اثرات انتقال پذیری و یا حباب های سفته بازی منجر به افزایش این انحراف ها شده است.

    کلید واژگان: نظام ارزی, انحراف نرخ ارز, کشورهای درحال توسعه, جورسازی امتیاز تمایل
    Seyed Hasan Malekhosseini, Seyed Komail Tayebi *, Monireh Rafat, Mahdi Yazdani

    Estimating the real exchange rate misalignment from the equilibrium value and exploring the factors affecting its changes is crucial for both economic policymakers and economic agents. Among the various factors affecting exchange rate misalignment, the exchange rate regime, has received less attention in experimental studies. Accordingly, the present paper seeks to find out the answer to the question of how real exchange rate misalignment is affected by different exchange rate regimes. In other words, in which of the exchange rate regimes is the exchange rate misalignment less and in which one it is higher? To answer the question, the propensity score matching approach has been used. For this purpose, we have used data from 116 developing countries with different exchange rate regimes in 2019. Other factors such as real exchange rate misalignment in the previous period, inflation, the quality of institutions and financial development have been considered as match variables to net the effect of the exchange rate regime on real exchange rate misalignment and to separate the effects of other variables. The results showed that the real exchange rate misalignment from its equilibrium level has responded significantly to the type of exchange rate regime adopted by the countries, so that the floating exchange rate regime increases the real exchange rate misalignment in the selected developing countries wherever implemented. It can be argued that factors such as high exchange rate  fluctuations, a more drastic adjustment in the price level, and speculative bubbles or contagion effects in the floating exchange rate regime have led to an increase in these misalignments.

    Keywords: EXCHANGE RATE REGIME, Exchange Rate Misalignment, Developing Countries, Propensity Score Matchin
  • سید حسن ملک حسینی، سید کمیل طیبی*، منیره رفعت، مهدی یزدانی

    عبور نرخ ارز و شناسایی عوامل موثر بر تغییرات آن برای اتخاذ سیاست های مختلف اقتصادی از جمله سیاست های ارزی و تجاری، حایز اهمیت است. نظام ارزی حاکم بر کشورها منشا تحولات نرخ ارز و قیمت ها و تاثیرگذار در تدوین سیاست های ارزی می باشد. از بین عوامل مختلف اثرگذار بر عبور نرخ ارز، نظام ارزی علی رغم اهمیتی که دارد، در مطالعات تجربی کمتر موردتوجه قرار گرفته است؛ بر این اساس، مقاله حاضر به دنبال یافتن پاسخ این سوال است که چگونه عبور نرخ ارز به قیمت های وارداتی تحت تاثیر نظام های مختلف ارزی قرار می گیرد. به عبارت دیگر، درجه عبور نرخ ارز در کدام یک از نظام های ارزی کمتر و در کدام یک بیشتر است؟ برای پاسخ به این سوال از رهیافت جورسازی امتیاز تمایل که به نوعی روشی ناپارامتریک محسوب می شود، استفاده شده است و چگونگی اثر نظام ارزی بر عبور نرخ ارز در شرایطی که سایر عوامل اثرگذار کنترل می شوند، مورد ارزیابی قرارگرفته است. بدین منظور از داده های مقطعی مربوط به 118 کشور درحال توسعه با نظام های ارزی مختلف در سال 2019 استفاده شده است. براساس این رهیافت، برای بررسی اثر نهایی نظام ارزی بر عبور نرخ ارز و جداکردن اثر بقیه متغیرها، سایر عوامل موثر نظیر نرخ ارز اسمی، هزینه نهایی صادرکنندگان، رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی، باز بودن تجاری، رشد نقدینگی و تورم به عنوان متغیرهای جورشده در نظر گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که عبور نرخ ارز نسبت به نوع نظام ارزی اتخاذ شده واکنش نشان داده، به طوری که اتخاذ نظام ارزی شناور منجر به کاهش عبور نرخ ارز شده است.

    کلید واژگان: نظام ارزی, عبور نرخ ارز, کشورهای درحال توسعه, جورسازی امتیاز تمایل
    Seyed Hassan Malekhosseini, Seyed Komail Tayebi *, Monireh Rafat, Mahdi Yazdani

    Exploring effects of the main determinants of exchange rate pass through is crucial for the adoption of various economic policies, including currency and trade policies. The exchange rate regime of countries is the source of exchange rate and price changes and is substantial in the implementation of foreign exchange policies. Among the various factors affecting exchange rate pass through, an exchange rate regime has received less attention in empirical studies. Accordingly, the present paper seeks to find out how the exchange rate pass through, which is proxied as the import price, is affected by different exchange rate regimes. To answer the question, we have used the propensity score matching approach, which is considered as a non-parametric method, to investigate the effect of an exchange rate regime on the exchange rate pass through, while other effective factors are controlled. To this purpose, we have used data of 118 developing countries with different exchange rate regimes in 2019. To evaluate the marginal effect of the exchange rate regime on exchange rate pass through, we have modeled the exchange rate pass through by including other match variables such as the nominal exchange rate, marginal cost of exporters, real GDP growth, trade openness, liquidity growth and inflation. The empirical results showed that the exchange rate pass through has responded significantly to the selection of an appropriate exchange rate regime, so that the adoption of the floating exchange rate regime reduces the degree of exchange rate pass among the counties wherever implemented.

    Keywords: Exchange Rate Regime, Exchange Rate Pass Through, Developing Countries, Propensity Score Matching
  • سید حسن ملک حسینی، سید کمیل طیبی*، منیره رفعت
    از آنجا که اولین گام در کنترل انحراف نرخ ارز حقیقی شناخت صحیح مقادیر تعادلی آن است، در پژوهش حاضر اثر برخی از متغیرهای بنیادی بر نرخ ارز حقیقی در چارچوب یک الگوی غیرخطی و با استفاده از داده های 120 کشور درحال توسعه مربوط به دوره زمانی 2019-2000 مورد بررسی قرار گرفت. بر این اساس، الگوی تصریح شده نرخ ارز حقیقی شامل متغیرهای توضیحی مانند بهره وری، نسبت سرمایه گذاری به تولید، نسبت مخارج دولت به تولید، بازبودن تجاری، رابطه مبادله و خالص دارایی های خارجی بوده است، که به روش الگوی رگرسیون انتقال ملایم داده های ترکیبی برآورد شد. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان داد که تمامی این متغیرها اثرات معناداری بر نرخ ارز داشته است. همچنین نتایج نشان دهنده وجود انواع مختلف انحراف نرخ ارز (ارزش گذاری بیشتر یا کمتر از حد) در تمامی کشورها و تقریبا در همه سال های مورد بررسی بود. در بین کشورهای مورد بررسی، ایران نوسان های زیادی را در بازار ارز خود تجربه کرده است، به طوری که شاهد نوسان های گسترده در نرخ ارز حقیقی تا سال 2002 بود و پس از آن تا حدودی از میزان انحراف از مقدار تعادلی کاسته شد. دلیل این انحراف مبتنی بر هر دو پدیده ارزش گذاری بیش از حد و کمتر از حد پول داخلی بوده است.
    کلید واژگان: انحراف نرخ ارز, ایران, رگرسیون انتقال ملایم داده های ترکیبی, کشورهای درحال توسعه
    Seyed Hasan Malekhosseini, Seyed Komail Tayebi *, Monireh Rafat
    Real exchange rate misalignment from its equilibrium level can have negative effect on economies worldwide, especially on developing countries. For this reason, it is important to economic policymakers to make attempts in order to control for any misalignment. As detection of the real exchange rate is a first step to control for its misalignments, this study has explored the effects of the main determinants on real exchange rate within a framework of a non-linear model using data of 120 developing countries over the period 2000-2019. The model, which was specified as a panel smooth transition regression, contained a set of explanatory variables such as productivity index, the ratio of investment to GDP, the ratio of government spending to GDP, trade openness, term of trade and net foreign assets. The empirical results indicated that changes in all aforementioned explanatory variables affected significantly the countries` exchange rates. In addition, the results revealed that existence of various types of exchange rate misalignments, like over/under- valuation of exchange rate, in most countries during the period, even those the intensity of misalignments were different in the countries under consideration. Among them, Iran experienced the vast fluctuations in the real exchange rate by 2002, while the less deviation from the equilibrium rate happened in the rest of the period. The reason for such misalignment has been typically based on the overvaluation and undervaluation of the domestic currency.
    Keywords: Exchange rate misalignment, Developing countries, Iran, Panel Smooth Transition Regression
  • سید کمیل طیبی، زهرا زمانی، سید حسن ملک حسینی
    حذف نظام چند نرخی ارز، کاهش نوسان های نرخ ارز، تقویت رقابت پذیری در بنگاه ها و بخش های اقتصادی و بهبود ارائه ی خدمات ارزی از جمله سیاست های ارزی است که برای تعدیل اثرهای منفی رکود تورمی می تواند موثر واقع شود. همچنین افزایش صادرات غیرنفتی به عنوان محرک تولید و رونق کسب وکار هم در کانون توجه سیاست گذاران اقتصادی قرار می گیرد. هدف این مقاله بررسی کارآمدی سیاست های ارزی و تجاری مناسب برای خروج از شرایط رکود تورمی در ایران است.
    بر این اساس، سیاست های ارزی از طریق تصریح 1 الگوی خودرگرسیونی برداری ساختاری (SVAR) در قالب تکانه های وارده بر مهم ترین شاخص های اقتصادی مثل تولید و اشتغال مورد ارزیابی قرار می گیرد تا کارآمدی آن ها برای خروج از رکود مشخص شود. نتایج تجربی نشان می دهد که 1 سیاست مناسب ارزی مانند یکسان سازی نرخ ارز، نوسان های ایجادشده بر شکاف تولید و اشتغال را در 1 دوره ی زمانی 5 ساله از بین برده و ثبات نسبی را در اقتصاد ایجاد می کند که می تواند زمینه ای برای خروج از رکود- تورمی باشد.
    کلید واژگان: اشتغال, شکاف تولید, الگوی خودرگرسیونی برداری ساختاری (SVAR)
  • سید کمیل طیبی، خدیجه نصرالهی، مهدی یزدانی، سید حسن ملک حسینی
    تحلیل اثر عبور نرخ ارز بر شاخص قیمت ها در اعمال سیاست های اقتصادی ضد تورمی برای کشورهای دارای تورم بالا، مثل ایران ضرورت دارد. پدیده عبور نرخ ارز رابطه بین تغییرات ارزش پول ملی و روابط تجارت خارجی یک کشور را توضیح می دهد. هدف این پژوهش، تحلیل اثر عبور نرخ ارز بر تورم در ایران به عنوان یکی از کشورهای مهم صادرکننده نفت است. برای این منظور، از داده های فصلی طی دوره زمانی 1370:1 تا 1391:4 استفاده شده است. رهیافت مورد استفاده در این مطالعه الگوی خودتوضیح برداری ساختاری و متغیرهای مورد استفاده در آن شامل درآمدهای نفتی، شکاف تولید، نرخ ارز بازار آزاد، شاخص قیمت واردات، شاخص قیمت تولیدکننده، شاخص قیمت مصرف کننده و حجم پول بوده است. نتایج حاصل از برآورد الگو در قالب توابع ضربه- عکس العمل و تجزیه واریانس حاکی از آن است که اگر چه عبور نرخ ارز به تورم شاخص های مختلف قیمت ناقص بوده، اما تغییرات نرخ ارز سبب نوسان در شاخص های مختلف قیمت شده و قسمتی از تغییرپذیری تورم داخلی را در دوره مورد بررسی توضیح داده است. همچنین سهم تورم وارداتی در توضیح نوسان های تورم داخلی نشان از وابستگی اقتصاد کشور به واردات داشته است.
    کلید واژگان: عبور نرخ ارز, شاخص های قیمت, تورم, الگوی خودتوضیح برداری ساختاری, اقتصاد ایران
    Seyed Komail Tayebi, Khadijeh Nasrollahi, Mehdi Yazdani, Seyed Hassan Malekhosseini
    The exchange rate pass-through explains the relationship between changes in national currency and foreign trade of a country, while the responsiveness of trade to the currency changes depends on the perfect or imperfect degree of pass-through.
    The objective of this study is to analyze the effect of exchange rate pass-through on inflation in Iran as one of the main oil-exporting countries. To this end, we have specified a Structural Vector Auto-Regressive (SVAR) model including macroeconomic variables such as oil revenues, output gap, free market exchange rate, import prices, producer prices, consumer prices and money supply. To estimate the model, we have used quarterly data over the period 1991:1 - 2012:4.
    Empirical results of the model estimation, which are in forms of impulse response functions and variance decomposition, have shown that although the degree of exchange rate pass-through to the price indices has been incomplete, changes in the exchange rate have led to fluctuations in the prices explaining partly Iran’s inflationary situation during the period under consideration. It also reveals the fact that a higher share of imported inflation implies the economy’s dependence on imports.
    Keywords: Exchange Rate Pass, through, Price Indices, Inflation, Structural Vector Auto, Regressive (SVAR), Iranian Economy
سامانه نویسندگان
  • سید حسن ملک حسینی
    سید حسن ملک حسینی
    دانش آموخته دکتری اقتصاد بین الملل، دانشگاه اصفهان، ، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال