به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سید رحمان حسینی

  • سید رحمان حسینی*، عزیزالله تاجیک اسماعیلی، باقر ثنائی ذاکر، محسن رسولی
    زمینه

    صمیمیت به تعاملی میان زوج ها اشاره دارد که منجر به احساس نزدیکی، عشق و توجه می شود و تحقیقات نشان داده که عاملی مهم در ایجاد رضایت زناشویی است. با وجود انتشار نتایج پژوهش های طولی گاتمن و همکارانش که کارایی آن در بهبود متغیرهای زوجی تایید شده است، اما در جامعه مورد مطالعه و همچنین مقایسه این درمان با درمان پذیرش و تعهد شکاف تحقیقاتی وجود دارد.

    هدف

    پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی زوج درمانگری به شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر صمیمیت زناشویی زوج های دارای تعارض زناشویی انجام شد.

    روش

    بر اساس طرح آزمایشی "پیش آزمون - پس آزمون با پیگیری" 18 زوج مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر سردشت، با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و واکر (1983) و اعمال ملاک های ورود و خروج، به عنوان نمونه انتخاب شده و به شیوه گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. گروه اول در جلسات زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (باخ و موران، 2008) و گروه دوم در جلسات زوج درمانی به شیوه گاتمن (برگرفته از گاتمن و گاتمن، 2017) شرکت داده شد. در مقابل، گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس مختلط استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج پژوهش بیانگر وجود تفاوت معنادار در متغیر نزدیکی عاطفی، رضایت زناشویی، و صمیمیت زناشویی زوجین هر دو گروه مداخله نسبت به گروه گواه بود (0/05< p)، اما در متغیر از خودگذشتگی، تفاوت معنی داری بین میانگین گروه اکت با گروه گواه مشاهده نشد (0/05 <p).

    نتیجه گیری

     هر دو مداخله، موجب افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می گردد، اما زوج درمانی گاتمن در مقایسه با روش اکت درمان موثرتری برای افزایش صمیمیت زناشویی در زوجین می باشد. می توان از این دو شیوه درمانی در جهت غنی سازی روابط زوجین دارای تعارض استفاده نمود.

    کلید واژگان: زوج درمانگری به شیوه گاتمن, زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد, صمیمیت زناشویی
    Seyedrahman Hosseini*, Azizallah Tajikesmaeili, Bagher Sanaei Zaker, Mohsen Rasuli
    Background

    Marital intimacy refers to the interaction between couples that leads to feelings of closeness, love and attention, and research has shown that it is a importanat factor in creating marital satisfaction. Despite the publication of the results of gottman’s longitudinal research, that proved the effectiveness in marital variables, there is a research gap in the study population as well as a comparison of this treatment with the acceptance and commitment therapy.

    Aims

    The purpose of this research was to comparing of comparing the effectiveness of Gottman’s couple therapy and acceptance and commitment couple therapy (ACT) on marital intimacy in distressed couples.

    Methods

    Based on the pilot plan that is “pretest-posttest with followup” selected 19 couples that referred to counseling centers in Sardasht, using the Thompson & Walker marital intimacy inventory (1983) and after the initial screening and applying the entry and exit criteria, they were randomly assigned to two experimental groups and one control group. First group participated in ACT sessions (take from Bach & Moran, 2008) and the second, participated in Guttman couple therapy sessions (based on gottman & gottman, 2017), but the control group did not receive training during this period. The data analyzed by mixed analysis of variance.

    Results

    The results showed that there is a significant different between means both Gottman’s couple therapy and Act couple therapy with the control group in the variables of emotional closeness, marital satisfaction and total marital intimacy (p<0/05). but in the self-sacrifice, no significant difference was (p >0.05).

    Conclusion

    Both approaches increase marital intimacy in couples, however, it seems that Guttman couple therapy is more effective than ACT couple therapy. It seems that boath therapies ca nbe used to enrich the relationships of conflicting couples

    Keywords: Gottman’s couple therapy, acceptance, commitment couple therapy, marital intimacy
  • عباس زمانی، محمدرضا لقمان استرکی*، سید رحمان حسینی، مظاهر رمضانی، امیر الحاجی

    هدف از این پژوهش، بررسی اثر دما، زمان، pH، غلظت عامل پوشاننده (مرکپتو استیک اسید)، نسبت مولی روی  به سلنیوم و نسبت مولی سلنیوم به عامل احیا کننده (سدیم بور هیدرید) بر ریخت، تحولات فازی و اندازه ذرات سلنید روی تهیه شده به روش هیدروترمال است. مشخصه یابی نانوذرات سلنید روی به روش های میکروسکوپی الکترونی روبشی گسیل میدانی، طیف سنجی تفکیک انرژی پرتو ایکس، پراش سنجی پرتو ایکس، طیف سنجی پلاسمای جفت شده القایی، طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز و آنالیز حرارتی انجام شد. نتایج طیف سنجی تفکیک انرژی نشان داد که نسبت درصد اتمی روی به سلنیوم در نانوذرات سلنید روی منتخب، 1:1 است و عناصر به صورت یکنواخت در نانوذرات توزیع شده اند. بر اساس نتایج طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز و آنالیز حرارتی همزمان، عامل پایدار کننده مرکپتو استیک اسید به نانوذرات سلنید روی متصل و موجب پایداری نانوذرات شده است. در نهایت، با حداقل دما (130 درجه سانتی گراد) و زمان فراوری (15 ساعت)، کمترین مقدار عامل احیا کننده و عامل پوشاننده نسبت به پژوهش های قبلی؛ نانوذرات سلنید روی با اندازه ریز، توزیع اندازه باریک، ریخت کروی (متوسط اندازه حدود 20 نانومتر) و ساختار بلوری مکعبی به دست آمد.

    کلید واژگان: نانوذرات سلنید روی, هیدروترمال, عامل پوشاننده, مرکپتو استیک اسید
    A. Zamani, M. R. Loghman Estraki*, S. R. Hosseini, M. Ramezani, A. Al Haji

    The aim of the study was to investigate the effect of temperature, time, pH, capping agent concentration (mercaptoacetic acid), Zn to Se and Se to reducing agent (NaBH4) mole ratios on morphology, phase developments and size of zinc selenide nanoparticles prepared by hydrothermal method. Characterization of zinc selenide nanoparticles was performed by Field Emission Electron Microscopy (FESEM), Energy Dispersive X-ray Spectrometry (EDS), X-ray Diffraction (XRD), Induced Coupled Plasma Spectrometry (ICP), Fourier Transform Infrared spectroscopy (FTIR) and Simultaneous Thermal Analysis (STA). The results of EDS showed that the ratio of atomic percentage of Zn to Se in the optimized zinc selenide nanoparticles is 1: 1 and elements are evenly distributed in the nanoparticles. Based on the results of FTIR and STA thermal analyses, MAA as the stabilizing agent binds to and stabilizes zinc selenide nanoparticles. Finally, fine nanoparticles of zinc selenide with narrow size distribution, spherical shape and cubic crystal structure were obtained at the minimum temperature (130 °C) and processing time (15 hours) with the least amount of reducing and capping agents compared to previous researches.

    Keywords: Zinc selenide nanoparticles, Hydrotermal, Coating agent, MAA
  • مجید طاووسی*، مهرداد نوربخش، سید رحمان حسینی
    هدف از این تحقیق بررسی اثر دما و زمان فرایند آستمپرینگ بر خواص ساختاری و مکانیکی فولاد AISI 52100 می باشد. در این راستا در نمونه ها آستنیته شده و سپس عملیات آستمپرینگ در شرایط مختلف دنبال شد. بررسی های فازی، ساختاری و مکانیکی توسط پراش سنج پرتوایکس، میکروسکپ الکترونی روبشی، آزمون کشش و سایش انجام شد. نتایج نشان داد که در دمای آستمپرینگ بالاتر از 250 درجه ی سانتی گراد، استحکام و درصد ازدیاد طول به ترتیب به بیش از 2000 مگاپاسکال و 7 درصد می رسد. استحکام و انعطاف پذیری با افزایش دما به ترتیب به حدود 1808 مگاپاسکال و 3 درصد کاهش می یابد.
    کلید واژگان: فولاد نانو ساخت, بینیت, ISI 52100, آستمپرینگ کنترل شده, استحاله هم دما
    M. Nourbakhsh, M. Tavoosi *, S. R. Hosseini
    The goal of this study was to develop nano/ultrafine bainitic microstructure in AISI 52100 steel. For this purpose, the specimens were austenitized, followed by austempering treatment at different temperatures and times. Austempered samples were characterized using field emission scanning electron microscopy, X-ray diffraction and  tension and wear tests. The results showed, at austempering temperature up to 250oC, the strength and ductility reached 2000 MPa and 7%, respectively. By further increasing the austempering temperature, the strength and ductility were simultaneously reduced (to about 1808MPa and 3%).
    Keywords: Nanostructured Steel, Bainite, AISI 52100, Controlled Austempering, IsothermalTransformation
  • مهدی احمدی، احمد تحویلیان، سید رحمان حسینی، سید محمد مهدی هادوی
    هدف از تحقیق حاضر بهبود رفتار سایش دمای بالای آلیاژ آلومیناید تیتانیم گاما Nb at.%) 2Cr-2Al-48-(Ti با استفاده از فرآیند دوتایی نیتروژن دهی پلاسمایی و رسوب فیزیکی بخار است. فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی با استفاده از کاتد تقویت شده در دمای 800 درجه سانتی گراد، مدت 9 ساعت با نسبت گازی 1=2H/2N انجام شد. فرآیند رسوب دهی فاز بخار پوشش چهارلایه از جنسTiN وN 67Al33Ti در دمای 300 درجه سانتی گراد به مدت 5/2ساعت روی زیرلایه نیتروژن دهی شده اعمال شد. مشخصه یابی به کمک ریزنگار الکترونی روبشی و پراش سنج پرتو ایکس صورت پذیرفت. بررسی رفتار تریبولوژیکی ماده با استفاده از آزمون ساچمه روی صفحه در دماهای 25، 300 و 600 درجه سانتی گراد، ریزسختی سنج و آزمون خراش انجام شد. نتایج آزمون پراش سنجی پرتو ایکس، تشکیل مجموعه فازهای AlN 2Ti، TiN و (TiAl)N بعد از فرآیند دوتایی را تایید کرد. همچنین بعد از انجام فرآیند دوتایی، سختی HV0.025 2400 و نیروهای بحرانی چسبندگی برای ایجاد اولین ترک(1LC)، اولین کندگی (2LC)و اولین شکست کامل پوشش(3LC) معادل 1/24، 1/60 و 6/77 نیوتن، حاصل شدند. نرخ سایش در دماهای 25، 300 و 600 درجه سانتی گراد بعد از فرآیند دوتایی به ترتیب 20، 55 و 100 برابر کاهش را نسبت به زیرلایه نشان داد. سازوکارهای ورقه ای شدن، خراشان و اکسایشی به عنوان سازوکارهای فعال این سامانه تریبولوژیکی شناسایی شدند.
    کلید واژگان: آلومیناید تیتانیم, فرآیند دوتایی, نیتروژن دهی پلاسمایی, رسوب فیزیکی بخار, سایش
    Mehdi Ahmadi, Ahmad Tahvilian, Seyed Rahman Hosseini, Seyed Mohammad Mehdi Hadavi
    The aim of this study is the improvement of high temperature wear behavior of gamma-based titanium aluminide (Ti-48Al-2Cr-2Nb at.%) by duplex process of “plasma nitriding” and “physical vapor deposition”. Plasma nitriding processes were carried out at temperature of 800°C, duration of 9 hours and gas ratio of N2/H2:1 by amplified cathode method. Four alternative layers of TiN and Ti33Al67N were applied by PVD at temperature of 300 ˚C and duration of 2.5 hours. Characterization tests were conducted with the aid of scanning electron microscopes and X-ray diffractometer. The evaluations of surface properties were carried out by micro-hardness and scratch testers. Wear behavior was evaluated using pin on disk method at 25, 300 and 600°C. Combination of Ti2AlN, TiN and (TiAl)N after duplex treatment were confirmed by XRD results. The surface hardness of 2400 HV0.025 and critical adhesion loads of 24.1 ,60.1 and 77.6 N were reached for the first cohesive failure level (LC1), the first adhesive failure level (LC2) and the first interfacial spalling (LC3) by duplex treatment. The wear rate at temperatures of 25, 300 and 600 ˚C decreased in order of 20, 55 and 100 in comparison with substrate. The abrasion, delamination and oxidation were detected as the main active wear mechanism in this tribological system.
    Keywords: titanium aluminide, duplex process, plasma nitriding, physical vapor deposition, wear
  • Seyed Rahman Hosseini*, Javad Ejei, Masoud Gholamali Lavasani, Shiva Khalili
    The purpose of the current study to examine the effect of group based reality therapy was on choice theory on increasing of social adjustment and self- regulation in adolescents. Samples were 24 students 14-18 old, that obtained low scores in California Personality Inventory(CPI) and Self- Regulation Questionnaire(SRQ), and selected and devise to experimental and control groups by random sampling procedure. The experimental group participated in 8 sessions group reality therapy and each session lasted about 90 minutes, but the control group did not participate in there sessions. The data analyzed by multivariate analysis of covariance method, and showed that there were a significant difference between means in experimental and control groups. The results of this research showed that reality therapy group as an education and treatment can be effective in increasing social adjustment and self- regulation.
    Keywords: reality therapy, social adjustment, self- regulation, adolescents
  • سید رحمان حسینی *، مهدی براتی، اسماعیل مقصودی
    هدف از این تحقیق، محاسبه و تعیین توزیع دما در فرایند گرمایش خطی با منبع اکسی گازی جهت کاربرد در ورق های فولادی است. برای محاسبه توزیع دما، از روش تحلیلی به وسیله حل معادلات ریاضی استفاده شد. توزیع دما در روش عددی به کمک نرم افزار «متلب» مدل سازی شد. جهت انجام فرایندها از دستگاه گرمایش خطی CNC و برای اندازه گیری دما از دوربین گرمانگار ITI استفاده شد. اثر فاصله مشعل، دبی گاز و سرعت مشعل بر توزیع دما در سطح بالایی و زیرین ورق بررسی شد. تغییرات توزیع دما در سرعت های حرکت مشعل 120، 200 و 300 میلی متر بر دقیقه، دبی های 10، 9 و 8 لیتر بر دقیقه و در فاصله های مشعل 30، 40 و 50 میلی متر به دست آمد. در سرعت های مشعل 120، 200 و 300 میلی متر بر دقیقه؛ دمای بیشنه محاسبه شده به ترتیب 900 ، 810 و 720 کلوین و دمای بیشینه اندازه گیری شده 885، 785 و 690 کلوین به دست آمد. دمای بیشینه محاسبه شده در دبی های 10، 9 و 8 لیتر بر دقیقه به ترتیب 900، 810 و 750 کلوین و دمای اندازه گیری شده 885، 795 و 740 کلوین حاصل شد. در فاصله های مشعل 30، 40 و 50 میلی متری؛ بیشینه دمای محاسبه شده به ترتیب 900، 880 و 810 کلوین و دمای اندازه گیری شده 885، 840 و 790 کلوین به دست آمد.
    کلید واژگان: گرمایش خطی, مدل سازی عددی, توزیع دما, شکل دهی حرارتی
    S. R. Hosseini*, M. Barati, E. Maghsoudi
    The aim of the present research is calculation and determination of the temperature distribution in the oxy-gas source line heating process for application in the steel plates. Analytical method was used to calculate the temperature distribution by solving mathematical equations. The temperature distribution was determined with numerical method using MATLAB software. A computerized numerical control line heating apparatus was used for carrying out the processes. ITI thermograph camera was used to measure the temperature.
    The effect of torch distance¡ gas flow and torch speed on the temperature distribution at the upper and lower surfaces of plate were evaluated. The changes of temperature distribution were achieved at torch speeds of 120¡ 200 and 300 mm/min¡ gas flow of 10¡ 9 and 8 lit/min and torch distances of 30¡ 40 and 50 mm. Calculated and measured maximum temperatures reached to 900¡ 810 and 720 K¡ and 885¡ 785¡ 690 K¡ at torch speeds of 120¡ 200¡ 300 mm/min¡ respectively. The calculated and measured maximum temperatures at gas flow of 10¡ 9¡ 8 lit/min are attained to be 900¡ 810 and 750 K¡ and 885¡ 795 and 740 K¡ respectively. Maximum calculated and measured temperatures at torch distance of 30¡ 40 and 50 mm are accomplished to be 900¡ 880 and 810 K and 885¡ 840 and 790 K¡ respectively.
    Keywords: Line heating, Numerical modeling, Temperature distribution, Thermal forming
  • منصور اسدی، سید رحمان حسینی
    در این مقاله فرایندهای RRA، T73 و T6 با هدف ارتقای خواص مکانیکی آلیاژ آلومینیم 7075 انجام و سختی، استحکام کششی و استحکام خمشی آلیاژ مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفته است. به این منظور محلول سازی در دمای 530 درجه سانتی گراد به مدت 16 ساعت انجام شد. برای عملیات T6، پس از آنیل انحلالی، پیرسازی در دمای 150 درجه سانتی گراد به مدت 24 ساعت صورت گرفت. در فرایند T73 پس از آنیل انحلالی، نمونه در دو مرحله به ترتیب در دماهای 120 و 180 درجه سانتی گراد و به مدت 7 و 20 ساعت پیرسازی شد. عملیات RRA در سه مرحله انجام شد. مرحله اول همانند T6، مرحله دوم عملیات بازگشت در دمای 200 درجه سانتی گراد به مدت 20 دقیقه و در مرحله سوم مجددا پیرسازی همانند T6 انجام شد. بررسی ریز ساختار و سطح شکست نمونه ها توسط میکروسکوپ های نوری (OM) و الکترونی روبشی (SEM) انجام شد. برای بررسی ترکیب شیمیایی رسوب ها از طیف سنجی با تفکیک انرژی EDS)) استفاده شد. ارزیابی سختی، استحکام کششی و خمشی مطابق با استانداردهای ASTM E384-99 ، ASTM B557-06 و DIN 50121 انجام گرفت. عملیات RRA باعث افزایش استحکام کششی از 466 به 485 مگاپاسکال و سختی از 110 به 165 ویکرز شد. پس از عملیات T6 استحکام کششی از 466 به 505 مگاپاسکال و سختی از 110 به 160 ویکرز افزایش یافت. در فرایند T73 تغییری در استحکام کششی (465 مگاپاسکال) حاصل نشد ولی استحکام تسلیم از 394 به 410 افزایش و سختی از 110 به 84 ویکرز کاهش یافت. استحکام خمشی در فرایندهای T73، RRA و T6 به ترتیب از 797 به 844، 920 و 1030 مگاپاسکال افزایش یافت. با انجام فرایند RRA در دما و زمان بهینه سختی، استحکام کششی و استحکام خمشی فرایندهای T6 و T73 بهبود پیدا کرد.
    کلید واژگان: آلومینیم 7075, آنیل انحلالی, پیرسازی, استحکام کششی, استحکام خمشی, سختی
    M. Assadi, S.R. Hosseini
    In the present article, RRA, T73 and T6 heat treatments were carried out to improve mechanical properties of 7075 aluminum alloy and its hardness, tensile and bending strengths were evaluated. For this purpose, solution annealing was performed at 530 ºC for 16 h. For T6 treatment, aging was executed at 150 ºC for 24 h after solution annealing. In T73, aging treatment was done in two stages after solution annealin, at 120 and 180 ºC for 7 and 20 h, respectively. RRA treatment was performed in three stages. The first stage was the same as T6 treatment, the second stage constitutes tempering at 200 ºC for 20 min and in the third stage aging process was repeated like T6 treatment. Evaluation of the microstructures and fractured surfaces were performed with optical microscopes (OM) and scanning electron microscopes (SEM). Energy dispersive spectroscopy (EDS) was used to study the chemical composition of precipitates. Hardness, tensile and bending strength were evaluated according to ASTM E384-11e1, ASTM B557-06 and DIN 50121 standards. RRA treatment increased tensile strength from 466 to 485 MPa and hardness from 110 to 165 Vickers. After T6 treatment, tensile strength increased from 466 to 505 MPa and hardness from 110 to 160 Vickers. In T73 process, the tensile strength remained almost constant (465 MPa) but yield strength increased from 394 to 410 MPa and hardness decreased from 110 to 84 Vickers. The bending strength increased from 797 to 844, 920 and 1030 MPa in T73, RRA and T6 processes, respectively. By applying RRA process in optimized temperature and time, hardness, tensile and bending strengths of 7075 aluminum alloy were enhanced from 5 to 15% compared to that of T6 and T73 processes.
    Keywords: Aluminum 7075, Solution annealing, Aging, Tensile strength, Bending strength, Hardness
  • سلمان قلی پور، سیدرحمان حسینی، رضا شجاع رضوی
    هدف از انجام این پژوهش، بررسی خسارت هیدروژنی آلیاژ آلومینیوم 7075، پس از انجام آنیل انحلالی و پیرسازی دومرحله ای است. آنیل انحلالی در دما های 500 تا 575 درجه سانتی گراد به مدت 1 تا 20 ساعت انجام شد. مرحله اول پیرسازی دومرحله ای، در دماهای 180، 200 و 220 درجه سانتی گراد به مدت 30 دقیقه و مرحله دوم پیرسازی در دماهای 120 و 150 درجه سانتی گراد به مدت 10، 15 و 20 ساعت انجام گرفت. بررسی ساختاری به روش SEM و بررسی ترکیب شیمیایی رسوب ها به روش EDS صورت گرفت. افت استحکام کششی در فرایند 6T پس از هیدروژن دهی 150 مگاپاسگال بود ولی در فرایند دومرحله ای این کاهش به 50 مگاپاسگال رسید. در مجموع، استحکام کششی پس از شارژ هیدروژن، در فرایند پیرسازی دومرحله ای نسبت به فرایند 6T به شدت افزایش یافت.
    کلید واژگان: پیرسازی دومرحله ای, آنیل انحلالی, آلومینیوم 7075, خسارت هیدروژنی
    S. Gholipour, S.R. Hosseini, R. Shoja Razavi
    This study aims at investigation of the hydrogen damage after dissolution annealing and two-stage aging in aluminum 7075 alloy. Dissolution annealing was performed at 500 to 575 °C for duration of 1 to 20 hours. The first stage of two-stage aging was performed at 180, 200 and 220 °C for 30 minutes. The second stage was carried out at 120 and 150 °C for 10, 15 and 20 hours. Structural characteristics and chemical composition of precipitates was investigated using SEM and EDS methods, respectively. Reduction of the tensile strength in T6 process after hydrogenation reached to 150 MPa, although it decreased only, about 50 MPa in the two-stage process. Overall, tensile strength after hydrogen charging was significantly increased in the two-stage aging compared to the T6 process.
    Keywords: Two, stage aging, Dissolution annealing, Aluminum 7075, Hydrogen damage
  • سید رحمان حسینی، سید محمد مسلمی، سعیدرضا بخشی
    هدف از این تحقیق، ارزیابی خواص تریبولوژیکی پوشش مرکب Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 به روش پاشش پلاسمایی اتمسفری (APS) روی زیرلایه فولاد CK45 است. به همین منظور، سه ماده پودری با ترکیب 60Ni(5Al)-40Al2O3، 60Ni(5Al)-35Al2O3-5MoS2 و 60Ni(5Al)-25Al2O3-15MoS2 (درصد وزنی) به روش آسیاب کاری مکانیکی و سپس خشک کردن پاششی آماده سازی شدند. عملیات پاشش با استفاده از دستگاه پاشش پلاسمایی مجهز به تفنگ مدل PS50 انجام شد. مشخصه یابی پوشش به وسیله پراش سنج پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنج با توزیع انرژی (EDS)، آزمون های سایش و ضریب اصطکاک صورت گرفت. به منظور بررسی خواص تریبولوژیکی پوشش، آزمون سایش با استفاده از دستگاه سایش دمای بالا به روش پین روی صفحه انجام شد. آزمون در سه دمای 25، 300 و 600 درجه سانتی گراد با نیروی اعمالی 5 نیوتن و سرعت دوران 1/0 متر بر ثانیه انجام گرفت. نتایج آزمون سایش در دمای 25 درجه سانتی گراد نشان داد پوشش 60%Ni(5Al)-40%Al2O3 به دلیل حضور فاز ترد NiAl2O4 و عدم وجود روان کار MoS2 دچار سایش ورقه ای شده و ضریب اصطکاک را از 95/0 به حدود 80/0 کاهش داده است. در پوشش شامل 15 درصد وزنی MoS2، به علت حضور محلول جامد Ni و عدم تشکیل فاز ترد NiAl2O4، کاهش جرم محسوسی حین آزمون سایش در دمای 25 درجه سانتی گراد ملاحظه نشد. در دمای 600 درجه سانتی گراد، پوشش شامل 15 درصد وزنی MoS2 به دلیل حضور هم زمان فازهای NiO و MoO3 بهترین رفتار روان کاری را از خود نشان داد و ضریب اصطکاک از 95/0 به 25/0 کاهش یافت.
    کلید واژگان: پوشش مرکب, MoS2, Ni(5Al), پاشش پلاسمایی, سایش دمای بالا
    S. R. Hosseini, S.M. Moslemi, S.R. Bakhshi
    The aim of this research is evaluation of tribological properties of Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 composite coating deposited by atmospheric plasma spray process on the CK45 steel substrate. For this purpose, three powder materials composed of 60wt%Ni(5Al)-40wt%Al2O3, 60wt%Ni(5Al)-35wt%Al2O3-5wt%MoS2 and 60wt%Ni(5Al)-25wt%Al2O3-15wt%MoS2 were prepared by mechanical milling and then spray drying processes. Plasma spray treatment was done by a plasma spray apparatus equipped with a gun of PS50 model. The coatings were characterized by X-ray diffraction (XRD), scanning electron microscopy (SEM), energy dispersive spectroscopy (EDS), wear and coefficient of friction tests. In order to study the tribological properties of the coating, wear tests were performed by using a high temperature pin on disk machine. The tests were performed at temperatures of 25, 300 and 6000C, under 5N load and pin rotation speed of 0.1m/s. The wear test results at 25oC showed the presence of brittle phase of NiAl2O4 and lack of MoS2 lubricate in the 60wt%Ni(5Al)40wt%Al2O3 coating led to delamination wear. In this case, coefficient of friction decreased from 0.98 to 0.80. Significant weight loss was not observed during the wear test at 25oC in the coating contains 15wt% lubricant, due to the presence of Ni solid solution and absence of brittle phase of NiAl2O4. Due to the simultaneous presence of NiO and MoO3, 15wt%MoS2 coating showed the best lubricant performance at 600oC, thus, coefficient of friction was reduced from about 0.95 to 0.25.
    Keywords: Composite coating, MoS2, Ni(5Al) Plasma spray, High temperature wear
  • سید محمد مسلمی، سید رحمان حسینی، سعیدرضا بخشی
    هدف از این مقاله ایجاد و مشخصه یابی ساختاری پوشش مرکب Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 به روش پاشش پلاسمایی اتمسفری (APS) روی زیرلایه فولادی CK45 است. به همین منظور، مواد پودری با ترکیب 60Ni(5Al)-40Al2O3، 60Ni(5Al)-35Al2O3-5MoS2 و 60Ni(5Al)-25Al2O3-15MoS2 (درصد وزنی) به روش آسیاب کاری مکانیکی آماده سازی شد. فرآیند خشک کردن پاششی برای افزایش یکنواختی چگالی و کروی کردن ذرات پودر انجام گرفت. عملیات پاشش با استفاده از دستگاه پاشش پلاسمایی مجهز به تفنگ مدل PS50 در فاصله 100 میلی متر، جریان 350 آمپر و ولتاژ 35 کیلوولت انجام شد. مشخصه یابی پودر و پوشش به وسیله پراش سنج پرتو ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و آزمون های شارش پودر و زبری سنجی صورت گرفت. سیالیت پودر به روش آزمون شارش، بر اساس خروج پودر کلوخه شده از منفذ خروجی سیلان سنج هال انجام شد. به منظور بررسی زبری زیرلایه و اثرات ایجاد پوشش مرکب بر زبری متوسط سطح، آزمون زبری سنجی به روش تماسی با آشکارساز فراصوتی انجام گرفت. نتایج حاصل از زبری سنجی نشان داد با افزایش میزان MoS2، زبری متوسط پوشش از 95/5 به 08/4 میکرومتر کاهش یافت. با توجه به نتایج XRD، فاز ترد NiAl2O4 در پوشش بدون روان کار نسبت به پوشش های روان کار، بیش تر تشکیل می شود. ساختار مرکب پودر و فصل مشترک های میکرومتری سبب ترکیب نیکل و گوگرد شد. با توجه به نتایج می توان بیان کرد ایجاد پوشش مرکب Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 به همراه مقادیر مختلف روان کار MoS2 به روش APS امکان پذیر است.
    کلید واژگان: پوشش مرکب, MoS2, Ni(5Al), Al2O3, NiAl2O4, پاشش پلاسمایی
    S. M. Moslemi, S. R. Hosseini, S. R. Bakhshi
    The purpose of this article of depositing and structural characterization of Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 composite coating on the CK45 substrate by atmospheric plasma spray process. For this purpose, Powdering materials by combining the 60%Ni(5Al)-40%Al2O3, 60%Ni(5Al)-35%Al2O3-5%MoS2 and 60%Ni(5Al)-25%Al2O3-5%MoS2(wt%) were prepared by mechanical working mill. The spray dryer process was performed to increase the uniformity of density and granulation of the powder particles. Spraying operation by a plasma spray with gun equipped model PS50 at a distance of 100 mm, a current of 350 A and a voltage of 35 kV was done. The powder and coated surface were characterized by x-ray diffraction (XRD), scanning electron microscopy (SEM), roughness and powder flow tests. Fluidity of powder was investigated by powder flow test according to Agglomerated powder exit from outlet of Hall flow meter. In order to investigate the substrate roughness and the effect of depositing composite coating on the average substrate roughness, roughness test with ultrasonic detector by contact method was performed. The results of the roughness test showed that with the increasing amount of MoS2, average coating roughness was reduced from 5.95 to 4.08 μm. According to the results of XRD, brittle NiAl2O4 phase in the coating without lubricant compared to lubricant coatings the more was formed. Composite powder structure and micrometer interfaces were led to the combination of Ni and S. According to the results can be expressed that depositing of Ni(5Al)-Al2O3-MoS2 composite coating with different amounts of MoS2 lubricant by APS method is possible.
    Keywords: composite coating, MoS2, Ni(5Al), Al2O3, NiAl2O4, plasma spray
  • حجت اسفندیاری، سید رحمان حسینی، فخرالدین اشرفی زاده، احمد کرمان پور
    در این پژوهش اثر کاهش اندازه دانه از ابعاد ریزدانه به ابعاد فوق ریزدانه بر ضخامت لایه نیتریدی و فازهای تشکیل شده پس از فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی فولاد زنگ نزن آستنیتی AISI 304L بررسی شده است. به این منظور، ابتدا با استفاده از فرآیند نورد سرد و آنیل بازگشتی ساختار مارتنزیتی ناشی از کرنش، نمونه هایی با اندازه دانه های ریزدانه (11 میکرومتر) و فوق ریزدانه (135 نانومتر) ایجاد شد. نمونه های تهیه شده در دمای 450 درجه سانتی گراد، به مدت 5 ساعت و با استفاده از ترکیب گاز نیتروژن و هیدروژن با نسبت حجمی یک به سه تحت عملیات نیتروژن دهی پلاسمایی قرار گرفتند. از میکروسکوپ الکترونی روبشی جهت بررسی اندازه دانه و ضخامت لایه نیتریدی و از روش پراش سنجی پرتو ایکس برای بررسی فازهای ایجادشده استفاده شد. نتایج بررسی ها نشان داد کاهش اندازه دانه از ابعاد ریزدانه به فوق ریزدانه موجب افزایش ضخامت لایه نیتریدی از حدود 6/4 به حدود 6/10 میکرومتر شده است. در نمونه فوق ریزدانه علاوه بر تشکیل لایه نیتریدی ضخیم تر و رسوبات نیترید کروم بیش تر، به دلیل وجود مارتنزیت باقیمانده در ساختار رسوبات نیترید آهن ''- Fe4Nγ نیز تشکیل شده است.
    کلید واژگان: فولاد زنگ نزن آستنیتی, نیتروژن دهی پلاسمایی, اندازه دانه, لایه نیتریدی, نفوذ نیتروژن
    H. Esfandiari, S. R. Hosseini, F. Ashrafizadeh, A. Kermanpour
    In this study, effect of grain size reduction from micrometer to ultrafine on phases and thickness of nitrided layer of AISI 304L austenitic stainless steel after plasma nitriding was evaluated. To produce of fine grain size samples (11 μm) and ultrafine samples (135 nm) used cold rolling and reversion annealing of strain induced martensite. Plasma nitriding was performed at 450 °C for 5h and the gas composition was nitrogen and hydrogen with a ratio of 1 to 3. The evaluation of grain size and observation of microstructure was performed by scanning electron microscopy and identification of phases was performed by X-Ray diffractometer. An increase in the thickness of nitrided layer from 4.8 to 10.6 μm was experienced by decreasing of grain size from 11 μm to 135 nm. In addition to the increase of nitrided layer and percentage of precipitates in ultrafine grain samples, the type of phases was significantly affected by the grain size. It was observed that retained martensite after reversion annealing caused formation of iron nitride (- γ' Fe4N) in ultrafine grain samples.
    Keywords: austenitic stainless steel, plasma nitriding, grain size, nitrided layer, diffusion of nitrogen
  • سید رحمان حسینی*، محسن الله قلی، خسرو فرومنش
    هدف از این پژوهش بررسی اثر نیتروژن دهی پلاسمایی روی خواص مکانیکی حجمی شامل خواص کششی فولاد زنگ نزن آستنیتی AISI 316L (علاوه بر خواص سطحی) است. به این منظور خواص کششی فولاد زنگ نزن 316L قبل و بعد از نیتروژن دهی پلاسمایی بررسی شده است. فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی در دو دمای ثابت 450 و oC500 با ترکیب گاز vol.%N2 25-vol.%H2 75 به مدت 5 ساعت انجام شد. جهت بررسی اثر فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی روی خواص کششی، از آزمون کشش ساده با سرعت mm/min 5 استفاده شد. برای بررسی سختی سطح از آزمون ریزسختی سنجی ویکرز با بارهای 50، 100، 300 و 500 گرم نیرو استفاده شد. بررسی های ریزساختار مقطع عرضی به وسیله میکروسکپ الکترونی روبشی و ارزیابی فازی به وسیله پراش سنج پرتو ایکس انجام شد. تغییرات غلظت نیتروژن در مقطع عرضی به روش نقطه ای با استفاده از طیف سنجی توزیع انرژی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که با انجام فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی در دمای oC450، استحکام تسلیم از 320 به 340 مگاپاسکال و استحکام کششی از 570 به 595 مگاپاسکال افزایش یافته است. علاوه براین، با افزایش دمای عملیات از 450 به oC500، استحکام تسلیم و استحکام کششی به ترتیب به 355 و 610 مگاپاسکال رسید. همچنین عملیات نیتروژن دهی پلاسمایی در دمای oC450 باعث ارتقای سختی سطح فولاد مذکور از 230 به حدود 1000 ویکرز شد. با افزایش دمای فرآیند از 450 به oC500، سختی سطح به حدود 1250 ویکرز افزایش یافت. در مجموع، نیتروژن دهی پلاسمایی نه تنها خواص سطحی فولاد AISI316L را بهبود داده است، بلکه خواص حجمی را به میزان قابل توجهی ارتقاء داده است.
    کلید واژگان: نیتروژن دهی پلاسمایی, ریزسختی, استحکام تسلیم, استحکام کششی
    S. R. Hosseini*, M. Allahgholi, Kh. Farmanesh
    The aim of this study is investigating the effects of plasma nitriding on the bulk mechanical properties, including tensile properties of AISI 316L austenitic stainless steel (in adition to surface properties). In order to reach this goal, the tensile properties of 316L stainless steel have been studied before and after plasma nitriding process. Plasma nitriding process carried out at two constant temperatures of 450 and 500 ºC with gas composition of 75vol.%H2-25vol.%N2 for 5 hours. To evaluate the effect of plasma nitriding process on the tensile properties, a simple tension test was carried out at speed of 5 mm/min. To evaluate the surface hardness, the Vickers microhardness test was used with the indentation loads of 50, 100, 300 and 500 g.f. The microstructural study of the cross section and phase analysis were performed by scanning electron microscope and X-ray diffraction, respectively. Changes in nitrogen concentration in cross section were evaluated by energy dispersive spectroscopy. Results showed that the plasma nitriding process at 450 ºC increased the yield strength from 320 to 340 MPa and tensile strength from 570 to 595 MPa. Moreover, by increasing the temperature from 450 to 500 ºC, yield and tensile strengths were increased to 355 and 610 MPa respectively. The surface hardness enhanced from 230 to almost 1000 HV by plasma nitriding at 450 ºC. By elevating the process temperature from 450 to 500 ºC, hardness was increased to nearly 1250 HV. In overall, plasma nitriding not only improved surface properties but also enhanced bulk properties of AISI316L stainless steel significantly.
    Keywords: Plasma nitriding, Microhardness, Yield strength, Tensile strength
  • جواد اژه ای، وحید منظری توکلی، سیدرحمان حسینی، وجیهه سادات هاشمی زاده
    این پژوهش اثرات درمان شناختی – رفتاری گروهی، معنی درمانی گروهی و تلفیق آنها را بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار مورد بررسی قرار می دهد. نمونه ی پژوهش 60 دانش آموز ناسازگار در مدارس ناحیه 2 شهر ری بود که با استفاده از مقیاس سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) ناسازگار تشخیص داده شدند. سپس به صورت تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. تمام دانش آموزان مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا را درمرحله ی پیش آزمون پاسخ دادند. برای گروه اول درمان شناختی-رفتاری گروهی،گروه دوم معنی درمانی گروهی و گروه سوم درمان ترکیبی از هر دو روش به کار گرفته شد و گروه چهارم هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. سپس مقیاس سازگاری اجتماعی کالیفرنیا در مرحله ی پس آزمون در چهار گروه اجرا شد. تغییرات چهار گروه با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج تحلیل واریانس نشان داد افزایش نمره های سازگاری اجتماعی در پس آزمون معنی دار بوده است. نتایج آزمون توکی نشان می دهد که هر سه روش درمانی در افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان موثر بوده اند ولی درمان تلفیقی در مقایسه با دو روش درمان به طور جداگانه اثربخشی بیشتری داشته است. به طورکلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که درمان تلفیقی می تواند به طور معناداری سازگاری اجتماعی دانش آموزان ناسازگار را افزایش دهد.
    کلید واژگان: درمان شناختی, رفتاری گروهی, معنی درمانی گروهی, سازگاری اجتماعی, دانش آموزان ناسازگار
    Javad Ejei, Vahid Manzari Tavakoli, Sayed Rahman Hosseini, Vajihesadat Hashemizadeh
    This study investigated the effectiveness of group cognitive behavioral therapy, group logo therapy and the combination of these methods in the increase of social adjustment in maladjustment students. The sample of the study included 60 maladjustment male students in the 2nd district of Rey city who were recognized maladjustment by adjustment inventory of high school students (AISS). Then, they were randomly divided into four groups. All the students completed the social adjustment scale, developed in the University of California, in the pre-test step. The first group underwent group cognitive behavioral therapy, the second group underwent group logo therapy, the third group underwent both group CBT and group logo therapy, and the fourth group (control group) received no intervention. Then, in the post-test step, California’s social adjustment scale was administered in four groups. Changes occurred in the four groups were compared through analysis of variance and post-hoc test. Results of the analysis of variance showed that social adjustment scores increased significantly in the post-test (P<0/001). Results of Tukey’s test indicated that the three treatment methods had an effect in increasing the students’ social adjustment, but the combination of group cognitive behavioral therapy and group logo therapy had better effect than the two separate treatment methods. As a whole, results of this study showed that the combination treatment could increase the social adjustment significantly.
    Keywords: Group Cognitive Behavioral Therapy, Group logo Therapy, Social Adjustment, Maladjustment Students
  • احمد احمدی بنی، سیدرحمان حسینی
    هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و مقایسه مشخصه های ساختار سطحی آلیاژ Ti 6Al 4V پس از انجام دو فرآیند مهندسی سطح شامل فرآیند نیتروژن دهی پلاسمایی و فرآیند دوتایی نیتروژن دهی پلاسمایی و لایه نشانی نیترید تیتانیم به وسیله رسوب فیزیکی از فاز بخار است. عملیات نیتروژن دهی پلاسمایی در دماهای 700، 750، 800 و °C850 به مدت 10 ساعت با ترکیب گاز نیتروژن و هیدروژن با نسبت 4 به 1 انجام شد. جهت انجام فرآیند دوتایی، لایه TiN به روش رسوب فیزیکی بخار به کمک پلاسمای قوس کاتدی، روی سطح نمونه های نیتروژن دهی پلاسمایی شده، نشانده شد. مشخصه یابی ساختار سطح و مقطع نمونه ها توسط میکروسکوپ نیروی اتمی (AFM)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیف سنج تفکیک کننده انرژی (EDS)، پراش سنج پرتو ایکس (XRD) و سختی سنج ویکرز انجام شد. در حالی که لایه نشانی نیترید تیتانیم به تنهایی منجر به تشکیل فاز TiN-δ شده، نیتروژن دهی پلاسمایی آلیاژ Ti 6Al 4V، باعث ایجاد لایه ترکیبی، شامل فازهای -TiNδ و -Ti2Nε، ناحیه غنی از آلومینیم و ناحیه نفوذی حاصل از نفوذ نیتروژن و تشکیل محلول جامد بین-نشین، شده است. الگوهای پراش پرتو ایکس مربوط به فرآیند دوتایی نشان دهنده حضور هم زمان پیک های متعلق به فازهای تشکیل شده در اثر هر دو فرآیند است. هرچند ساختارهای حاصل از هرکدام از دو فرآیند به تنهایی سختی سطح را افزایش داده است، سختی سطح خارجی در شرایط پوشش دوتایی در مقایسه با نمونه های نیتروژن دهی پلاسمایی شده به طور قابل توجهی افزایش یافته است. فصل مشترک ممزوج شده لایه TiN (حاصل از فرآیند PVD) با لایه ترکیبی (حاصل از نیتروژن دهی پلاسمایی) نقش مهمی در کارایی پوشش دوتایی داشته است. با افزایش دمای نیتروژن دهی پلاسمایی نه تنها نرخ تشکیل لایه TiN ایجاد شده با روش رسوب فیزیکی بخار افزایش یافته، بلکه پیوستگی لایه TiN به لایه ترکیبی نیز بهبود یافته است.
    کلید واژگان: فرآیند دوتایی, نیتروژن دهی پلاسمایی, رسوب فیزیکی بخار, آلیاژ Ti 6Al 4V
    A. Ahmadi Beni, S. R. Hosseini
    The purpose of the present paper was evaluation and comparison of Ti 6Al 4V alloy structural surface characteristics after both surface engineering processes comprised of plasma nitriding (PN) and a PN process followed by TiN PVD deposition, duplex process. PN treatment performed under gas mixture of N2/H2=4; at temperatures of 700, 750, 800 and 850°C for 10 h. To perform duplex process, a TiN layer deposited by catholic were plasma PVD on the surface of pre plasma nitrided samples. Structural characterization of surface and cross section performed by scanning electron microscopy (SEM), atomic force microscopy (AFM), Energy dispersive spectroscopy (EDS), X-ray diffraction (XRD) and microhardness testing methods. While TiN deposition was led to formation of only δ-TiN phase, three distinguished structure including of compound layer (constituted of δ-TiN and ε-Ti2N), aluminum-rich region and a diffusion zone, interstitial solid solution of nitrogen in titanium, were detected at the surface of plasma nitrided Ti 6Al 4V alloy. XRD patterns of duplex treated samples were indicated the simultaneous present of phases which formed during both processes. Although the structures obtained from each one of the processes alone were increased surface hardness, the hardness of outer surface produced by duplex process was significantly higher than plasma nitrided samples. Interdiffused interface of TiN layer (resulted of PVD process) with compound layer (caused by PN process) has been a significant role on the duplex coating performance. Increasing of plasma nitriding temperature, not only increased growth rate of TiN deposition by PVD process, but also improved homogeneity and continuity of TiN with compound layer.
    Keywords: öööDuplex Process, Plasma Nitridin, PVD, Ti 6Al 4V Alloy
  • Ali Amirabdollahian, S. Rahman Hosseini, Ali Ghasemi
    The effect of thermal oxidation temperature on microstructure, surface chemical composition and corrosion behaviour of commercial pure titanium (CP) are investigated. For this goal and creation of oxide layer with different thickness, the samples of CP tit anium isothermally oxided at temperature range of 400 -800 °C for duration of an hour. Microscopic studies, microhardness measurements, and polarization test in the physiological environment have been applied for characterisation and evaluation of the surfa ce layer. The structure of cross section and oxide layer thickness evaluated by employing optical microscopic examination. Diffusion depth and distribution of oxygen in substrate characterized by glow discharge optical emission spectroscopy (GDOES). Results show that oxide layer thickness and diffusion depth are increased by an increase of oxidation temperature. At oxidation temperature range of 400 -600 °C, increasing oxide layer thickness led to enhancement of corrosion resistance. On the other hand, incre asing of oxidation temperature in the range of 600-800 °C caused decreasing of corrosion resistance due to local spullation phenomenon of oxide layer. Concequently, temperature of 600 ºC was achieved as an optimum temperature for thermal oxidation of commercial pure titanium for corrosion resistance.
    Keywords: Commercial pure titanium, thermal oxidation, temperature effects, corrosion behaviour
  • سید رحمان حسینی، فخرالدین اشرفی زاده، احمد کرمانپور
    توزیع غلظت نیتروژن در فرآیند نیتروژندهی آهن خالص با بهرهگیری از حل معادلات حاکم بر شرایط مساله و تحلیل آنها محاسبه شده است. به این منظور، با لحاظ نمودن دو لایه ترکیبی شامل نیترید اپسیلن (ε) و گاماپرایم (γ) در سطح آهن و یک ناحیه نفوذی، سیستم دوتایی آهن- نیتروژن از حدود 11درصد وزنی نیتروژن (در سطح) تا 100درصد آهن (در عمق زیرلایه) و در محدوده دماهای کمتر از oC590 به عنوان شرایط حاکم بر مساله در نظر گرفته شده است. حل قانون دوم فیک در هر یک از فازهای نیترید اپسیلن، نیترید گاماپرایم و ناحیه نفوذی آلفا (α) انجام گرفته و با در نظر گرفتن شرایط مرزی در یک سیستم نیمهبینهایت، معادلات توزیع غلظت نیتروژن بر حسب مسافت نفوذ، دما و زمان از خارجی ترین لایه سطحی تا عمق زیرلایه بدست آمده است. نتایج حاصل از مدلسازی حاضر که با ترسیم مدلهای تحلیلی حاصل شده است، با نتایج تجربی موجود در منابع علمی مقایسه و صحت مدلهای ریاضی ارایهشده در این پژوهش برای توزیع غلظت نیتروژن مورد تایید قرار گرفته است. نتایج حاصل از این مدلها نشان میدهد که با افزایش دمای نیتروژندهی از oC500 به oC580، حداکثر غلظت نیتروژن در فصل مشترک α/''γ افزایش شدیدی می یابد، غلظت نیتروژن توزیع شده در عمق فاز α زیادتر می شود و عمق نفوذ نیتروژن در زیرلایه افزایش می یابد. همچنین در هر دمای ثابت، اثر زمان نیتروژندهی تا حدود 10 ساعت قابل ملاحظه بوده و افزایش زمان نیتروژندهی بیش از 10 ساعت تاثیر شدیدی بر نحوه توزیع غلظت نیتروژن ندارد.
    کلید واژگان: مدلسازی تحلیلی, نیتروژندهی آهن, نفوذ نیتروژن, توزیع نیتروژن, لایه ترکیبی, ناحیه نفوذی
    Seid Rahman Hoseini, Fakhredin Ashrsfizadeh, Ahmad Kermanpoor
    In this research nitrogen concentration depth profile in the nitriding process of pure iron has been analytically modelled. The compound region was considered as two separated layers including epsilon (ε) and gamma prime (γ') nitrides over an alpha (α) diffusion zone. The analytical model was constructed based on the binary Fe-N phase diagram system below 590oC and up to 11 wt% nitrogen. Considering relevant initial and boundary conditions, the Fick's second diffusion law was applied for three separated ε, γ' and α zones in a semi-infinite domain. Nitrogen depth profile equations were obtained related to nitriding temperature, time and diffusion distance from the surface. The modelling results were compared with the experimental data from literature and a good agreement was confirmed. Application of the present models indicated that increasing nitriding temperature from 500 to 580oC leads to increasing the maximum nitrogen concentration at the γ'/α interface, higher nitrogen distribution in α diffusion zone and deeper nitrogen diffusion in the substrate. At a certain nitriding temperature, increasing nitriding time up to 10h has a significant effect on the nitrogen distribution, but longer periods have no considerable influence.
    Keywords: Analytical modeling, Iron nitriding, Nitrogen diffusion, Nitrogen distribution, Compound layer, Diffusion zone
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال