به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

سید ضیاء الدین موسوی

  • زینب رئیسی فر، سالار کمانگر، نور الله طاهری، شهرام براز، سید ضیاء الدین موسوی، پوریا دارابیان، پروین قزلباش، افسانه رئیسی فر*
    مقدمه
    اختلال در خواب علاوه بر داشتن عواقب فیزیکی و روانی برای زنان باردار، ممکن است بر روی طول مدت لیبر و نوع زایمان آنها تاثیر گذار باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط اختلالات خواب در ماه آخر بارداری با طول مدت لیبر و نوع زایمان انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی در سال 1396 بر روی 147 نفر از زنان باردار مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان آیت الله طالقانی آبادان انجام شد. ابزار گردآوری داده ها متشکل از دو بخش اطلاعات جمعیت شناختی و بارداری مادر و پرسشنامه استاندارد کیفیت خواب پیتزبورگ (PSQI) بود. متغیر های مورد مطالعه شامل: طول لیبر، نوع زایمان و کیفیت خواب بود. داده ها طی 3 ماه گردآوری شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 18) و آزمون های کای دو، تی مستقل و آنالیز واریانس دوطرفه انجام شد. میزان p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین نمره کیفیت خواب زنان باردار 4/2±8/86 و میانگین طول مدت لیبر 2/1±3/53 ساعت بود. 47 نفر (64/5%) از زنانی که سزارین شدند، دارای اختلال خواب بودند، این درحالی است که اختلال خواب در زنان با زایمان طبیعی تنها در 26 نفر (35/5%) مشاهده شد. همچنین 74 نفر (50/3%) زایمان طبیعی و 73 نفر (49/7%) زایمان سزارین داشتند. میانگین طول مدت لیبر در زنانی که اختلال خواب داشتند، به طور معنی داری بیشتر از افراد بدون اختلال خواب بود (0/04=p). همچنین میزان زایمان طبیعی نیز به طور معنی داری در زنان بدون اختلال خواب بیشتر بود (0/0001>p).
    نتیجه گیری
    بین شیوع اختلالات خواب در دوران بارداری و افزایش طول مدت لیبر ارتباط آماری معنی داری وجود دارد و شیوع سزارین در زنان دارای اختلالات خواب بیشتر است.
    کلید واژگان: اختلال خواب, بارداری, زایمان, لیبر
    Zeinab Raiesifar, Salar Kamangar, Noorollah Tahery, Shahram Baraz, Seyed Ziaoodin Moosavi, Pouriya Darabiyan, Parvin Ghezebash, Afsaneh Raiesifar *
    Introduction
    Sleep disorders in addition to physical and psychological consequences for pregnant women may affect their labor duration and mode of delivery. This study was performed with aim to determine the relationship between sleep disorders in the last month of pregnancy with labor duration and mode of delivery.
    Methods
    This descriptive study was performed on 147 pregnant women referred to the maternity of Abadan Ayatollah Taleghani Hospital in 2017. Data collecting tools included two section of demographic and pregnancy information, and Pittsburgh sleep quality (PSQI). The variables of this study were labor length, mode of delivery and quality of sleep. Data were collected during 3 months. Data were analyzed using SPSS software (version 18) and Chi-square, Independent T-test and ANOVA tests. P<0.05 was considered statistically significant.
    Results
    The mean score of sleep quality in pregnant women was 8.86 ± 4.2 and mean length of labor was 3.53±2.1 h. Also, 74 women (50.3%) had vaginal delivery and 73 (49.7%) had cesarean delivery. Moreover, 47 (64.5%) of women with cesarean section had sleep disorder, while sleep disorders were observed only in 35.5% (26) of women with vaginal delivery. Mean duration of labor in women who have had sleep disorder was significantly higher than those without sleep disorder (p= 0.04). Also, vaginal delivery was significantly higher in women without sleep disorder (p <0.0001).
    Conclusion
    There was statistically significant relationship between sleep disorders in pregnancy and duration of labor, also the prevalence of cesarean delivery was higher in women with sleep disorders.
    Keywords: Delivery, labor, pregnancy, sleep disorder
  • نورالله طاهری، حمید حجتی، سالار کمانگر، سید ضیاء الدین موسوی، ساسان قربانی، سکینه فرهادی، هانیه حجتی، بهمن چراغیان
    مقدمه
    پرستاری حرفه ای پر تنش است که فشارهای روانی ناشی از آن می تواند بر سلامت روان فرد تاثیر بگذارد. لذا شیوه های مقابله با تنش برای پرستار بسیار حائز اهمیت می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین سبک های دفاعی به کار گرفته شده در موقعیت های تنش زا توسط پرستاران بیمارستان های دانشکده علوم پزشکی آبادان در سال 1391 انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این پژوهش توصیفی، تعداد 100 نفر از پرستاران بیمارستان های آبادان و خرمشهر به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه شامل دو بخش اطلاعات جمعیت شناسی و «پرسشنامه سبک های دفاعی-40» (Defensive Styles Questionnaire - 40) با سه بخش سبک دفاعی رشد یافته، نوروتیک و رشد نایافته بود. ضریب آلفای کرونباخ این ابزار 82/0 اعلام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 18 انجام شد.
    یافته ها
    نتایج مطالعه نشان داد که 3/67 در صد از پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان و 2/67 در صد از پرستاران بیمارستان ولی عصر خرمشهر از سبک دفاعی رشد یافته استفاده می کردند. میانگین و انحراف معیار نمره سبک دفاعی رشد یافته 4/2±55/11 بود که نشان دهنده ی استفاده بیشتر نمونه های مورد پژوهش از این سبک بوده است. حدود یک سوم نمونه ها نیز از سبک های دفاعی روان آزرده و رشد نایافته استفاده می کردند. همچنین بین میزان استفاده از سبک های دفاعی با ویژگی های فردی پرستاران همبستگی معنی دار آماری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    بیشتر پرستاران در مواجهه با تنش های شغلی از سبک های دفاعی رشد یافته استفاده می کردند. همچنین حدود یک سوم آن ها نیز سبک های دفاعی روان آزرده و رشد نایافته را به کار می گرفتند. آموزش روش های مقابله با اضطراب و تنش برای پرستاران پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: پرستاران, سبک های دفاعی, اضطراب
    N. Tahery, H. Hojjati, S. Kamangar, Sz Mousavi, S. Ghorbani, S. Farhadi, H. Hojjati, B. Cheraghian
    Introduction
    Nursing is a stressful occupation that its related tensions could affect individual spiritual health. Therefore، defense style against stress is very important for nurses. The aim of this study was comparative defense style used by nursing personnel in stressful situations، in Abadan College of Medical Sciences.
    Materials And Methods
    This descriptive study was carried out at the Abadan College of Medical Sciences. The study population consisted of 100 nurses from Abadan and Khorramshahr hospitals'' that was selected by purposive Sampling method. Data were collected by questionnaires include demographic data and «Defensive Styles Questionnaire - 40» that consist of three parts of mature defense style، neurotic and immature. Cronbach alpha of the questionnaire was 0. 82 and data were analyzed using SPSS/18 software. Appropriate statistical analysis such as one way ANOVA، Pearson correlation coefficient and t-test were employed to analyze the collected data.
    Finding
    The results showed that 67. 3% of Taleghani Hospitals and 67. 2% of Vali-e-asr hospitals’ Nurses used mature defense style as defense mechanism. The mean score for mature defense style was 11. 55±2. 4 which illustrates that most nurses used this type of defense style.
    Conclusion
    Although the results of this study showed that most nurses'' in front of occupational exposure to stress used appropriate and mature defense mechanisms but around one – third of them used inappropriate defense mechanism. Teaching defense style to nurses to cope with anxiety and stress is suggested for future study work.
    Keywords: Nurses, Defense styles, Anxiety
  • سید ضیاء الدین موسوی، رکسانا بهروزی
    زمینه و اهداف
    واژینوز باکتریایی یکی از شایعترین عفونتهای زنان است. آنتی بیوتیک های مختلفی برای درمان این عفونت ها مورد استفاده قرار گرفته اند. هر چند مترونیدازول به عنوان موثرترین دارو پیشنهاد شده اما هیچ آنتی بیوتیکی در درمان و پیشگیری از بیماری به طور کامل موثر نبوده است. هدف از این مطالعه مقایسه اثربخشی و ایمنی کلیندامایسین و مترونیدازول خوراکی در درمان واژینوز باکتریایی است.
    روش بررسی
    در این مطالعه تعداد 60 زن 16 سال و مسن تر که واژینوز باکتریایی شان از طریق "ملاک های تشخیصی آمسل" و رنگ آمیزی گرم تشخیص داده شده بود، با روش "کارآزمایی بالینی دوسوکور" به صورت تصادفی تحت درمان با کلیندامایسین خوراکی 300 mg) دوبار در روز برای 7 روز) یا مترونیدازول خوراکی 500 mg) دوبار در روز برای 7 روز(قرار گرفتند. بیمارانی که همزمان دچارعفونت قارچی یا تریکومونایی نیز بودند، از مطالعه خارج شدند. جهت بررسی میزان بهبود، کلیه معاینات و آزمایش ها 7 الی 14 روز بعد از درمان تکرار شدند و همچنین علایم واژینال، شکایات و عوارض جانبی داروها مورد توجه قرار گرفتند.
    یافته ها
    هیچ گونه اختلاف معنی دار آماری مابین میزان بهبود در مصرف کنندگان کلیندامایسین خوراکی (%93.3) و مترونیدازول خوراکی (%86.6) مشاهده نشد(p>0.05). واکنشهای نامطلوب در هر دو گروه قابل اغماض بود. چهار بیمار که کلیندامایسین خوراکی دریافت کرده بودند، دچار اسهال غیرخونی شدند و در چهار بیمار نیز که مترونیدازول خوراکی دریافت کرده بودند، واژینوز کاندیدیایی علامت دار پیشرفت کرد.
    نتیجه گیری
    یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد که کلیندامایسین خوراکی جایگزین مناسبی برای مترونیدازول خوراکی در درمان واژینوز باکتریایی زنان به شمار می رود.
    کلید واژگان: واژینوز باکتریایی, کترونیدازول, کلیندامایسین, گاردنرلا واژینالیس
  • سید ضیاالدین موسوی، رکسانا بهروزی
    مقدمه

    واژینیت باکتریایی یکی از شایعترین عفونتهای زنان می باشد. آنتی بیوتیکهای مختلفی برای درمان این عفونت ها مورد استفاده قرار گرفته اند. هر چند مترونیدازول به عنوان موثرترین دارو پیشنهاد شده اما هیچکدام از آنتی بیوتیکها به طور کامل در درمان بیماری موثر نبوده اند.

    هدف

    مقایسه کلیندامایسین و مترونیدازول خوراکی در درمان واژینیت باکتریایی زنان است. مواد و روش‌ها: تعداد 60 زن 16 سال و بالاتر که واژینیت باکتریایی آنها توسط ویژگی های استاندارد Amsel و رنگ آمیزی گرم تشخیص داده شده بود با روش کار آزمایی بالینی دو سو کور به صورت راندوم تحت درمان با یکی از داروهای کلیندامایسین خوراکی mg 300 دوبار در روز برای 7 روز یا مترونیدازول خوراکی mg 500 دوبار در روز برای 7 روز قرار گرفتند. بیمارانی که همزمان عفونت قارچی یا تریکومونایی داشتند از مطالعه خارج شدند. جهت بررسی میزان بهبودی، کلیه معاینه‌ها و آزمایش‌ها 7 الی 14 روز بعد از درمان تکرار شدند. همچنین علایم واژینال ، شکایات و عوارض جانبی داروها در بیماران مورد توجه قرار گرفتند.

    نتایج

    اختلاف معنی دار آماری مابین میزان بهبودی در مصرف کنندگان کلیندامایسین خوراکی (3/93%) و مترونیدازول خوراکی (6/86%) مشاهده نشد. واکنشهای نامطلوب در هر دو گروه به صورت خفیف بود. چهار بیمار که کلیندامایسین خوراکی دریافت کرده بودند دچار اسهال غیرخونی شدند و در چهار بیمار که مترونیدازول خوراکی دریافت کرده بودند واژینیت کاندیدیایی علامت دار پیشرفت کرد.

    نتیجه گیری

    کلیندامایسین را می توان برای درمان واژینیت باکتریایی در زنان مصرف کرد

    کلید واژگان: کلیندامایسین, مترونیدازول, مهبل باکتریایی
    Z .Moussavi *, R .Behruzi
    Introduction

    Bacterial vaginitis is one of the most common infectious disorders affecting women. Several types of antibiotics have been used to treat this condition. Although Metronidazole was found to be the most effective, none was completely successful in either cure or prevention.

    Objective

    The purpose of this study was to compare the efficacy and safety of oral Clindamycin and oral Metronidazole in the treatment of bacterial vaginitis.

    Materials and methods

    In this study, 60 women with age range of 16 years or older in whom bacterial vaginitis was diagnosed by standard criteria such as Amsel’s and Gram’s stain criteria were enrolled in a randomized, double – blind study to receive either oral Clindamycin 300 mg twice a day for 7 days or 500 mg of oral Metronidazole twice a day for 7 days. Women with coexisting vulvovaginal candidiasis or vaginal trichomoniasis were excluded. Test of cure was repeated 7 to 14 days following treatment. Vaginal symptoms, complications, side effects and general complaints in patients were noted.

    Results

    There were no statistically significant differences in cure rates for oral Clindamycin (93.3%) and oral Metronidazole(86.6%). Adverse reactions were mild in both groups. Four patients who had received Clindamycin developed non – bloody diarrhea and 4 patients who had received Metronidazole developed symptomatic candida vaginitis.

    Conclusion

    We conclude that Clindamycin may be a safe and effective alternative to Metronidazole for treatment of bacterial vaginosis in women.

    Keywords: Clindamycin, Metronidazole, Vaginaosis, Bacterial
  • سید ضیاء الدین موسوی، رکسانا بهروزی
    سابقه و هدف
    واژینوز باکتریایی یکی از شایعترین عفونتهای زنان میباشد. آنتی بیوتیکهای مختلفی برای درمان این عفونت ها مورد استفاده قرار گرفته اند. گرچه مترونیدازول به عنوان موثرترین دارو پیشنهاد شده است اما هیچکدام از آنتی بیوتیکها بطورکامل در درمان و ممانعت از بیماری موثر نبوده اند. هدف از این مطالعه مقایسه کارایی و ایمنی کلیندامایسین و مترونیدازول خوراکی در درمان واژینوز باکتریایی زنان است.
    مواد و روش ها
    تحقیق به روش کارآزمایی بالینی دوسوکور بر روی 60زن با سن 16سال و بالاتر که واژینوز باکتریایی آنها توسط ویژگی های استاندارد Amsel و رنگ آمیزی گرم تشخیص داده شده بود انجام گرفت. بیماران به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با یکی از کلیندامایسین خوراکی mg300 دوبار در روز برای 7روز و گروه دوم تحت درمان با مترونیدازول خوراکی mg500 دوبار در روز برای 7روز قرار گرفت. بیمارانی که هم زمان عفونت قارچی یا تریکومونایی داشتند از مطالعه خارج شدند. جهت بررسی میزان بهبودی، کلیه معاینات و آزمایشات 7 الی 14 روز بعد از درمان تکرار شد. همچنین علایم واژینال، شکایات و عوارض جانبی داروها در بیماران بررسی و مورد قضاوت آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    اختلاف معنی دار آماری از نظر میزان بهبودی در مصرف کنندگان کلیندامایسین خوراکی(3/93درصد) و مترونیدازول خوراکی (6/86درصد) مشاهده نشد. واکنشهای نامطلوب در هر دو گروه به صورت خفیف بود. چهار بیمار که کلیندامایسین خوراکی دریافت کرده بودند دچار اسهال غیرخونی شدند و در چهار بیمار که مترونیدازول خوراکی دریافت کرده بودند واژینوز کاندیدیایی علامت دار پیشرفت کرد.
    نتیجه گیری
    کلیندامایسین می تواند جایگزینی موثر و ایمن برای درمان واژینوز باکتریایی در زنان باشد.
    کلید واژگان: واژینوز باکتریایی, مترونیدازول, کلیندامایسین, واژینوز گاردنرلایی
    Sayed Ziyaaddi Moosavi *, Roksana Behrouzi
    Background
    Bacterial vaginosis is one of the most common infection disorders affecting women. Several types of antibiotics have been used to treat this condition, although metronidazole was found to be the most effective one, none was completely successful in either cure or prevention. The purpose of this study was to compare the efficacy and safety of oral clindamycin and oral metronidazole in the treatment of bacterial vaginosis.
    Material And Methods
    Sixty women aged 16 years or older in whom bacterial vaginosis was diagnosed by standard criteria such as Amsel’s and gram’s stain criteria were enrolled in a randomized, double-blind study to receive either oral clindamycin (300mg twice daily for 7 days) or oral metronidazole (500mg twice daily for 7 days). Women with coexisting vulvovaginal candidiasis or vaginal trichomoniasis were excluded. Tests were repeated at 7th and 14th day following the therapy. Vaginal symptoms, complications, and drug side effects were all recorded.
    Result
    We have not found any statistically significant difference in cure rates for oral clindamycin (93.3%) and oral metronidazole (86.6%). Adverse reactions were mild in both groups. Four patients who have received clindamycin developed non-bloody diarrhea and 4 patients who were given metronidazole developed symptomatic candida vaginosis.
    Conclusion
    Clindamycin may be a safe and effective alternative to metronidazole to treat women with bacterial vaginosis.
  • نقش مکملهای دارویی در جلوگیری از عوارض منوپور...
    سید ضیاء الدین موسوی(ph.D)، رکسانا بهروزی(M.Sc)
    تحقیقات به عمل آمده نشان داده است که اکثر خانمهای منوپوز نقصی در دریافت چندین ماده غذایی شامل ویتامین، A.D.C.E نیاسین، ریبوفلاوین، پیریدوکسن، اسید فولیک و همچنین کمبودی در دریافت کلسیم، پتاسیم، منیزیم، روی، آهن، مس، فلوراید و سلنیوم دارند.
    کلید واژگان: مکملهای دارویی, منوپوز
  • سیدضیاء الدین موسوی، رکسانا بهروزی
    استفاده بدون نسخه از داروهای ضدقارچ در دهه اخیر، بطور گسترده ای در بین زنان رواج پیدا کرده است. همچنین بسیاری از زنان از روش های طبی دیگر برای رفع علائم و مشکلات بهداشتی خود، استفاده می کنند. با این حال در رابطه با وسعت کاربرد و هزینه این درمانها، اطلاع کمی در دست است. مطالعه حاضر برای بررسی میزان استفاده بدون نسخه از داروهای ضدقارچ و روش های طبی دیگر در درمان علائم ولووواژینال مزمن در زنان مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان امام شهر ساری انجام شد. این مطالعه به روش توصیفی روی 102 زن مراجعه کننده به درمانگاه زنان که از علائم ولووواژینال مزمن شاکی بودند، انجام شد. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه، مشاهده و لوازم آزمایشگاهی بود. جهت بررسی آماری از روش های آماری توصیفی و آزمون کای دو استفاده گردید. میانگین سنی بیماران 28 سال و تحصیلات حدود نیمی از بیماران، دبیرستان و بالاتر از دیپلم بود و میانگین طول مدت علائم اکثر بیماران 18 ماه بود. یافته های این پژوهش نشان داد که 60 نفر (82/58 %) از بیماران، خوددرمانی با داروهای ضدقارچ نظیر کلوتریمازول (85 %)، مایکونازول (5 %)، پوویدون آیودان (10 %) داشتند. 22 نفر (56/21 %) از روش های طبی دیگر نظیر وان یا دوش واژینال سرکه (9/40 %)، وان یا دوش واژینال نمک (2/27 %)، وان یا دوش واژینال بتادین (2/3 %) و شستشوی موضعی با ساولن (8 %) استفاده کرده بودند. در 20 نفر از بیماران (6/19 %)، سابقه خوددرمانی با هیچ روشی وجود نداشت. تعداد 3/73 % پزشکان در رابطه با مصرف داروهای ضدقارچ توسط خود بیمار آگاهی داشتند در صورتی که تعداد کمتری از پزشکان نسبت به استفاده زنان از روش های طبی دیگر آگاه بودند(2/18 %).
    با وجود آنکه اغلب بیماران تصور می کردند که ولووواژینیت قارچی علت ایجاد کننده علائم آنها است(5/72 %) در معاینات بالینی و آزمایشگاهی ولووواژینت کاندیدیایی فقط در 35 نفر (3/34 %) وجود داشت. براساس این مطالعه استفاده از روش های خوددرمانی با داروهای ضدقارچ در زنان متداول می باشد. این امر نه تنها موجب به تعویق افتادن تشخیص و درمان صحیح بیماری می گردد، بلکه عاملی برای ایجاد حالتهای مقاوم و مزمن بیماری می باشد. عوارض جانبی استفاده نادرست و هزینه این گونه خوددرمانی ها، موجب صدمه زدن به سلامتی فرد و ضررهای اقتصادی در جامعه می گردد.
    کلید واژگان: مصرف بدون نسخه دارو, داروهای ضد قارچ, روش های طبی دیگر, علائم ولووواژینال مزمن
    S.Z. Mosavi, R. Behrozi*
    During the present decade, antifungal products usage without prescription has increased in women. Many women, use alternative medicines for relief of symptoms and health problems, but the extent of this usage and the costs are still unkown. This study was designed to investigate the use of antifungal and alternative medicines without prescription in women referred to the gynecologic clinic in Sari Emam hospital. It was a descriptive study done in 102 women referred to gynecologic clinics in Sari Emam Hospital and evaluated by recording data in questionair, clinical observations and laboratory investigations. The mean age of the patients was 28 years. Half of the patients has high school education and higher diploma. The mean term of symptoms in most of the patients was 18 months. Sixty (%58.82) patients had self-treated with Over The-Counter antifungal medicines such as clotrimazole (%85) miconazole (%5), povidone-iodine gell (%10). Twenty-two (%21.56), had used Alternative Medicines, most frequently vinegar sitz bath (%40.9), salt sitz bath or douches (%27.2), betadin sitz bath or douches (%3.2) and savlon (%8). In 20 (%19.6) of the patients did not use any method or drugs. In spite of most patients thought that vulvovaginal candidiasis was the cause of their symptoms (%72.5), only in 35 (%34.3) cases diagnosis at initial presentation were candidiasis. This study has show that self-treatment is common in our society that add health care costs and not beneficial. This way of treatment not only would delay the proper treatment but is a reason for peresistant and chronic candition of the patients.
    Keywords: Over, the, counter, Antifungal Drugs, Alternative Medicines, Chronic vulvovaginal symptoms
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال