سید مجید کمالی
-
درباره آسمان / بر اساس تفسیر هایدگر از اشعار هولدرلین
-
در این مقاله امکان تشکیل جامعه اصیل انسانی بر اساس «وجود و زمان» تبیین می شود؛ همچنین نشان داده می شود، فهم هایدگر از چنین جامعه ای مبتنی است بر خوانش پدیدارشناسانه او از برخی مفاهیم اخلاقی ارسطویی – مفاهیمی همچون دوستی و شجاعت- در کتاب اخلاق نیکوماخوس. انسان هم در اندیشه ارسطو و هم در تفکر هایدگر، پیشاپیش – یعنی قبل از هر فکر، تصمیم یا کنشی – نسبتی وجودی با عالم پیرامونی خود دارد. در اینجا مراد از امکان تشکیل جامعه، در واقع، امکان فرارفتن از «خود» و ربط یافتن «وجودی» با «دیگری» است. برای تبیین این نظر، می کوشیم قرائت پدیدارشناسانه هایدگر از «اخلاق نیکوماخوس» و تاثیری را که این قرائت بر شکل گیری «وجود و زمان» داشته، به نحوی مقتضی بیان کنیم.
کلید واژگان: ارسطو, هایدگر, اخلاق نیکوماخوس, وجود و زمان, جامعه اصیل, عمل, نظرThis article explains the possibility of forming an authentic society based on "Being and Time." It also shows that Heidegger's understanding of such a society is based on his phenomenological reading of some Aristotelian moral concepts – concepts such as friendship and courage- in Nicomachean Ethics Book. Human beings, both in Aristotle's thinking and in Heidegger's thinking, have beforehand – that is, before any thought, decision, or action- has an existential relation with its peripheral world. Here the meaning of the possibility of forming a community is, in fact, the possibility of transcending "self" and of having the "existential" relation with "other". To explain this point, we attempt adequately to express Heidegger's phenomenological reading of Nicomachean Ethics and the effect that this reading has on the formation of "Being and Time.
Keywords: Aristotle, Heidegger, Nicomachean Ethics, Being, Time, authentic society, praxis, theoria -
هایدگر در رساله آموزه افلاطون در باب حقیقت، با رجوع به «تمثیل غار» افلاطون بر آن می شود که معنای حقیقت در اندیشه افلاطون نسبت به آنچه یونانیان پیشاسقراطی از حقیقت مراد میکردند، دستخوش دگردیسی میگردد؛ تا آنجا که حقیقت بمثابه «نامستوری»، به حقیقت بعنوان «صدق» و «مطابقت» تقلیل می یابد. هدف نوشتار حاضر تبیین این نکته است که تفسیر هایدگر از حقیقت نزد افلاطون، تمامیت اندیشه افلاطون درباره معنای حقیقت را شامل نمیشود. ازاینرو، کوشش میشود، با رجوع به برخی آراء افلاطون در باب مثال «خیر»، مثال «زیبایی»، «وجود» و «حقیقت» (الثیا)، برخی موارد ناقض تفسیر هایدگر از معنای حقیقت در نظام فکری افلاطون نشان داده شود. همچنین میکوشیم، نشان دهیم که مواجهه هایدگر با افلاطون، تقلیل گراست و فروکاستن معنای حقیقت به صرف صدق و مطابقت، پیش از آنکه درباره مستندات آراء افلاطون باشد، ناشی از اراده خود هایدگر برای نامگذاری تمامیت تاریخ فکری غربی با عنوان متافیزیک غربی بوده است.کلید واژگان: حقیقت (الثیا), ایده خیر (آگاتون), نامستوری, وجود, زیبایی, افلاطون, هایدگرIn his treatise of Platos Doctrine of Truth, by referring to Platos Allegory of the Cave, Heidegger intends to demonstrate that the meaning of truth in Platonic philosophy underwent some transformation comparing to how pre-Socratic Greeks defined it. Here, truth as unhiddenness is reduced to truth as true and correspondence. The purpose of the present paper is to explain that Heideggers interpretation of Platonic truth does not cover all of Platos ideas regarding the meaning of truth. Accordingly, by referring to some of Platos ideas regarding, for example, good, beauty, existence, and truth, the writers have tried to disclose some of the contradictory points of Heideggers interpretation of the meaning of truth in Platos philosophy. They have also tried to demonstrate that Heideggers reading of Plato is reductionist in nature, and that downgrading the meaning of truth merely to the level of true and correspondence, more than being based on Platos documented ideas, originates in Heideggers will to call the whole history of Western philosophy as Western metaphysics.Keywords: truth (aletheia), beauty, idea of the good (agathon), Plato, unhiddenness, Heidegger Existence
-
علم میانجی گری / درباب نسبت «سیاست ورزی» و «علوم انسانی» در ایران امروز
-
وضع بی وضعیتی ما / امکان و امتناع تولید علم بومی در ایران
-
در این مقاله، قرائت هگل از اخلاق ارسطویی ذیل دو مفهوم بنیادی «سعادت» و «فضیلت» و پیامدهایی که بر این قرائت مترتب است، بیان می شود. در تفسیر هگلی، این دو مفهوم نسبت به تلقی کلاسیک ارسطویی کارکردی اجتماعی تر و در عین حال تعینی سابجکتیو به خود می گیرند، تا از این طریق فرد و اجتماع در روندی دیالکتیکی در چهارچوبی فضیلت مند به خیری یگانه که همان آزادی است، دست یابند. اصالت و به یک معنا تقدم اندیشه سیاسی در نظام فلسفی هگل، نیازمند دستگاهی اخلاقی است که بتواند فراتر از طبیعت گرایی اخلاقی ارسطو عمل کرده، مناسبات و اقتضائات حیات بیرونی اجتماعی و سیاسی را تبیین کند. چنین است که در اندیشه هگل، سعادت و فضیلت اگرچه همچون نظام اخلاقی ارسطو واجد اهمیت بی بدیلی هستند، وظیفه ای فراتر از تعلیم و تربیت افراد می یابند. در این پژوهش نشان داده می شود که هگل با استخدام دو مفهوم بنیادی اخلاق ارسطویی، یعنی سعادت و فضیلت در چهارچوب کلی نظام فکری خود، زمینه را برای دگردیسی معنایی این مفاهیم فراهم می آورد.کلید واژگان: ارسطو, هگل, اخلاق نیکوماخوس, سعادت, فضیلت, سابجکتیوQarbshenasi-ye Bonyadi, Volume:6 Issue: 2, 2016, PP 125 -143In this article, it is a matter of expressing (analyzing) the Hegelian reading from Aristotelian ethics under two fundamental concepts, that is, "happiness" and "virtue" and also the implications of this reading. According to Hegelian Interpretation, two above concepts have more social functions than Aristotelian and classical one. Moreover they have also subjective objectify through which Individual and community in dialectical process in a virtual framework can receive the only Good, that is, freedom. Originality and in a sense priority of the political thought in Hegel's philosophical system requires an ethical system that can act beyond Aristotelian moral naturalism and explain external relations and the requirements of social and political life. Thus in Hegel's thought, happiness and virtue have however the unique important such as Aristotle's ethical system, their roles go beyond the education of people. This study demonstrates that Hegel, by employing the two fundamental concepts of Aristotelian ethics, happiness and virtue, in the general framework of his thinking, provides the basis for the transformation of their meaningKeywords: Aristotle, Hegel, Nichomachean Ethics, happiness, virtue, subjective
-
طعم تلخ فردید / درس های روش فکری سید احمد فردید برای روشنفکران
-
-
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.