به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سیداصغر رسولی نژاد

  • زهرا تقربی*، اسماعیل فخاریان، فخر سادات میرحسینی، سید اصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    زمینه
    عدم کسب حداقل نمره قبولی در دروس و ترم های تحصیلی و افزایش طول مدت تحصیل از دغدغه های مهم در سیستم های آموزشی است.
    هدف
    با توجه به لزوم آسیب شناسی دقیق افت تحصیلی، مطالعه ای با هدف تعیین وضعیت و عوامل مرتبط با تکرار درس، مشروطی و تاخیر در فراغت از تحصیل در دانش آموختگان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی در طی 13 سال کلیه ی دانش آموختگان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان (1455 نفر) به صورت سرشماری انتخاب و داده ها به وسیله پرسش نامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیگ، وضعیت تکرار درس، مشروطی و طول مدت تحصیل جمع آوری گردید. فراوانی تکرار درس، مشروطی و تاخیر در فارغ التحصیلی محاسبه و برای تجزیه و تحلیل عوامل خطر احتمالی از مجذور کای، تست دقیق فیشر، رگرسیون لجستیک و نسبت شانس خام و تطبیق یافته استفاده شد.
    یافته ها
    فراوانی مشروطی 5/ 4% بود؛ بیشترین فراوانی مشروطی مربوط به ترم دوم و پس از آن اولین ترم تحصیلی بود. مشکل تکرار درس و تاخیر در فارغ-التحصیلی به ترتیب در 4/ 24% و 3 /13% واحدها وجود داشت. معدل دیپلم پایین، تحصیل در دوره روزانه، تاهل، انتقال از سایر دانشگاه ها، بومی نبودن، رشته تحصیلی و نوع سهمیه پذیرش به عنوان مهم ترین عوامل مرتبط با افت تحصیلی معرفی شدند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش ویژگی های فردی، پیشینه تحصیلی و معیارهای پذیرش در بروز افت تحصیلی، تغییر در شیوه های گزینش دانشجو، شناسایی و حمایت از دانشجویان در معرض خطر، ضروری است.
    کلید واژگان: افت تحصیلی, تکرار درس, مشروطی, تاخیر در فراغت از تحصیل}
    Z. Tagharrobi*, E. Fakharian, F. Mirhoseini, Sa. Rasoulinejad, H. Akbari, H. Ameli
    Background
    failure to earn minimum grade in each lesson and semester, and increasing of education duration is an important concern in educational systems.
    Objective
    Recognition of the causes of academic failure is necessary; so this study was performed to determine the status and related factors of course retaking, probation and graduation delay in alumni of Kashan health Faculty.
    Methods
    During thirteen years, all of health majors alumni in Kashan Health Faculty (n= 1455) were selected through census in this cross-sectional study. Data, including demographic data, educationduration, course retaking was gatheredby a questionnaire, and probation status. frequency of course retaking, probation and graduation delay were calculated; chi-square, fisher exact test, logistic regression, crude and adjusted odds ratio were used for analyzing the status of probable risk factors.
    Findings
    frequency of probation, delay in graduating and course retaking were %4.5, 13.3 and %24.4 respectively. Theutmost probation frequency was related to second and then first semester. Low averagescore high school grade, lack of private education, being married, transfer from other universities, not being native, thefield of study and admittance quotas were identified as the major related factors of educational drop-out.
    Conclusion
    Demographic variables, educational background and admittance criteria are the related factors of educational drop-out. Therefore, with regard to their role, it is necessary to revise the accepting strategies and to identify at risk students and support them.
    Keywords: educational drop, out, probation, course retaking, graduation delay}
  • اسماعیل فخاریان، زهرا تقربی، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    مقدمه
    جهت ورود دانشجویان پزشکی به دوره کارورزی، قبولی در آزمون جامع پیش کارورزی الزامی می باشد. به منظور پیشگیری از شکست دانشجویان در این آزمون، شناسایی و کنترل عوامل خطرآفرین ضروری است. لذا مطالعه ای با هدف بررسی عوامل موثر بر نتایج آزمون جامع پیش کارورزی در دانش آموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، در طی یک دوره 18 ساله، کلیه دانش آموختگانی که مندرجات پرونده آن ها در خصوص نمره امتحان پیش کارورزی و تعداد دفعات شرکت در این آزمون کامل بود (533 نفر) انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسشنامه ای حاوی اطلاعات آموزشی، دموگرافیک و نتیجه آزمون جامع جمع آوری گردید. فراوانی عدم موفقیت، محاسبه شد و برای تجزیه و تحلیل عوامل خطر احتمالی از مجذور کای، تست دقیق فیشر،آزمون تی مستقل، رگرسیون لجستیک، نسبت شانس خام و تطبیق یافته و آنالیز رگرسیون چند متغیره خطی از نوع گام به گام استفاده شد.
    یافته ها
    میزان عدم موفقیت در آزمون 2/9% بود. میهمانی در سایر دانشگاه ها، تاخیر در گذراندن دوره علوم پایه و پایین بودن معدل دوره علوم پایه از مهم ترین عوامل خطر بروز شکست در امتحان پیش کارورزی گزارش شدند. رگرسیون خطی نیز نشان داد بیش از 5/64% واریانس نمره آزمون پیش کارورزی توسط چهار متغیر نمره آزمون علوم پایه (52/0= B، 075/0= SE)، طول مدت دوره علوم پایه (40/7-= B، 56/1= SE)، معدل دوره کارآموزی (03/5= B، 1/1= SE) و معدل دیپلم (04/1-= B، 467/0= SE) تبیین می شود و در این ارتباط بیشترین سهم به نمره آزمون علوم پایه اختصاص دارد (513/0= R2).
    نتیجه گیری
    جهت کنترل عوامل خطر بروز شکست در امتحان جامع پیش کارورزی، حمایت از دانشجویان آسیب پذیر و تدوین برنامه های آماده سازی برای این گروه ضروری است.
    کلید واژگان: آزمون جامع پیش کارورزی, دانشجوی پزشکی, عوامل موثر, نتایج}
    Fakharian E., Tagharrobi Z., Mirhoseini F., Rasoulinejad Sa, Akbari H., Ameli H
    Introduction
    Acceptance of medical students in the Comprehensive pre-internship Exam (CPIE) is a prerequisite for entering to the internship course. Identifying and controlling risk factors of success in the CPIE is necessary. This study aimed to determine effective factors on the results of the CPIE in the medical Alumni of Kashan University of Medical Sciences during an 18-year period.
    Methods
    In this cross-sectional study، medical alumni of the last 18 years whose CPIE results had been recorded in their university files (n=533) were selected. Data were gathered using a questionnaire including the result of the CPIE، and educational and demographic data. The frequency of failure in the CPIE was calculated. The Chi-squared test، Fisher''s exact test، independent t-test، multivariate stepwise linear regression، logistic regression، and crude and adjusted odds Ratio were used to analyze the status of the probable risk factors.
    Results
    The frequency of failure in the CPIE was 9. 2%. Temporary transfer to other universities، delay in passing basic sciences course، and low average score for basic sciences exam were the most important risk factors of the failure in the CPIE. The multivariate linear regression analysis showed that high school average score (B=-1. 04، SE=0. 467)، comprehensive basic sciences exam score (B=0. 52، SE=0. 075)، duration of basic sciences course (B=-7. 40، SE=1. 56)، and externship course average score (B=5. 03، SE=1. 1) explained more than 64. 5% of variance of the CPIE score; and in this regard، the highest value was for the comprehensive basic sciences exam score (R2=0. 513).
    Conclusion
    T he risk factors of failure in the CPIE should be controlled; so، the students at risk should be identified and supported.
    Keywords: Comprehensive Pre, internship Exam, medical student, results, influential factors}
  • زهرا تقربی، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    مقدمه
    برای پیش گیری از شکست دانشجویان در امتحان جامع علوم پایه، شناسایی و کنترل عوامل خطرآفرین ضروری است. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل موثر بر نتایج امتحان جامع علوم پایه در دانش آموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی کلیه دانش آموختگان از سال 1365 تا پایان سال 1382 (305 نفر) که مندرجات پرونده آن ها در ارتباط با نتیجه امتحان جامع علوم پایه کامل بود، وارد شدند. داده ها به وسیله پرسش نامه ای حاوی اطلاعات آموزشی، دموگرافیک و نتیجه امتحان جامع جمع آوری شد. به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 16 شیوع عدم موفقیت محاسبه و برای تحلیل عوامل خطر احتمالی از آزمون کای مربع، آزمون دقیق فیشر، آزمون تی مستقل، رگرسیون لجستیک، نسبت شانس خام و تطبیق یافته و تحلیل رگرسیون چند متغیره خطی از نوع گام به گام استفاده شد.
    یافته ها
    میزان عدم موفقیت در امتحان جامع علوم پایه 6/4 درصد بود. نتایج آزمون های تک متغیره نشان داد میهمانی در سایر دانشگاه ها، تاخیر در گذراندن دوره علوم پایه، پایین بودن معدل دیپلم و علوم پایه، سن بالا در زمان ورود به دانشگاه، و استفاده از سهمیه های خاص، احتمال شکست در این امتحان را افزایش می دهد. در این ارتباط فقط تاثیر معدل علوم پایه از طریق رگرسیون لجستیک چندمتغیره از نظر آماری معنادار بود. بر اساس رگرسیون خطی چندمتغیره نیز مهم ترین عامل موثر در برآورد نمره امتحان، معدل علوم پایه بود (55/0= R2).
    بحث و نتیجه گیری
    جهت کنترل عوامل خطر بروز شکست در امتحان جامع علوم پایه، حمایت از دانشجویان آسیب پذیر و تدوین برنامه های آماده سازی برای این گروه ضروری است.
    کلید واژگان: دانشجوی پزشکی, دستاورد آموزشی, ارزیابی آموزشی}
    Z. Tagharrobi, E. Fakharian, F. Mirhoseini, Sa Rasoulinejad, H. Akbari, H. Ameli
    Introduction
    Identifying and controlling the risk factors is necessary in order to prevent the failure in CBSE. So, this study was performed to determine the effective factors on the results of CBSE in the medical Alumni of Kaums.
    Material And Methods
    All of the alumni whose CBSE results were recorded in the files from 1986 till 2003 (n=305) were selected in this cross-sectional study. Data were gathered by a questionnaire including the results of CBSE, and educational and demographic data. The prevalence of failure in CBSE was calculated. Chi-square, Fisher exact test, independent t-test, multivariate stepwise linear regression, logistic regression, crude and adjusted odds Ratio were used to analyze the status of the probable risk factors.
    Results
    The prevalence of failure in the CBSE was 4.9%. Univariate analysis showed that temporary student transfers to other universities, delay in passing basic sciences courses, low GPA in basic sciences courses and high school, older age and non-regional quota increase the failure risk in CBSE; in this regard, multivariate logistic regression reported that GPA in basic sciences courses is the only significant effective factor. In addition, the basic sciences GPA was reported as the most important influential factor on the score of basic sciences exam.
    Conclusion
    The risk factors of failure in CBSE should be controlled, so it is necessary to plan for the student's preparation, identifying the students at risk and supporting them.
  • زهرا تقربی، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    زمینه و هدف
    شناسایی عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی از اهمیت ویژه برخوردار است. با توجه به تناقضات موجود در ارتباط با عوامل تاثیرگذار، مطالعه ای با هدف شناسایی عوامل پیش بینی کننده وضعیت تحصیلی بر روی کلیه دانش آموختگان رشته اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی کلیه دانش آموختگان رشته اتاق عمل دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1371 تا انتهای 1382 (230 نفر) به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، معیارهای پذیرش، پیشینه و وضعیت تحصیلی دانش آموخته مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آنالیز رگرسیون لجستیک تک متغیره و چند متغیره تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    آنالیز تک متغیره نشان داد استفاده از سهمیه های خاص(88/3 OR=، 044/0 p=) و معدل دیپلم پایین بر عملکرد تحصیلی تاثیر منفی دارند. رگرسیون لجستیک چندمتغیره نیز معدل دیپلم را به عنوان قویترین عامل پیش بینی کننده عملکرد تحصیلی معرفی نمود؛ این آنالیز نشان داد به ازاء افزایش هر نمره در معدل دیپلم احتمال موفقیت در تحصیل 5/24% افزایش می یابد.
    نتیجه گیری
    با توجه به تاثیر معدل دیپلم بر عملکرد تحصیلی، لحاظ نمودن اهمیت معدل دیپلم در پذیرش دانشجو و تجدیدنظر در آرایش ترمی دروس دانشجویانی که معدل دیپلم مطلوبی ندارند؛ پیشنهاد میشود.
    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, پیشرفت تحصیلی, عوامل پیش بینی کننده, رشته اتاق عمل}
    Zahra Tagharrobi, Dr Esmail Fakharian, Mrs Fakhrossadat Mirhoseini, Dr Sayyed Asghar Rasoulinejad, Mr Hossein Akbari, Mr Hossein Ameli
    Background And Objective
    Identifying the influencing factors in educational performance has specific importance. There are numerous controversies about the role of these factors. So, this study was carried out to assess the predictors of academic performance in the alumni of operation room at Kashan University medical sciences.
    Material And Methods
    In this cross-sectional study all operation room alumni of kaums from 1992 until the end of 2003 were selected via census method (n=230). The questionnaire including demographic data, admission criteria, educational background and academic performance status. Data was analyzed using univariate and multivariate Logistic regression analysis.
    Results
    Univariate analysis showed specific quota (OR=3.88, p=0.044) and showed that junior high school grade point average (HGPA) had the negative effect on academic performance. Multivariate Logistic regression analysis introduced HGPA as the strongest predictors for academic performance. The results showed that with increase of one grade in HGPA, probability of academic success will increase by 24.5%.
    Conclusion
    with regard to the effect of HGPA on acade‌mic performance, propose that the importance of HGPA in the acceptance of university students to be considered and courses for the students whose HGPA is low to be revised.
  • زهرا تقربی*، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    مقدمه
    شناسایی عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی از اهمیت ویژه برخوردار است. با توجه به تناقضات موجود در ارتباط با عوامل تاثیرگذار، مطالعه ای با هدف شناسایی عوامل پیشگویی کننده وضعیت تحصیلی بر روی کلیه دانش آموختگان رشته کارشناسی مامایی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی- مقطعی کلیه دانش آموختگان رشته کارشناسی پیوسته مامایی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1374 تا انتهای سال 1382 (76 نفر) به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، معیارهای پذیرش، پیشینه و وضعیت تحصیلی دانش آموخته مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آزمون من ویتنی یو و آنالیز رگرسیون خطی چند متغیره به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که عواملی همچون بومی بودن(002/0 p <)، عدم وجود سابقه میهمانی در سایر دانشگاه ها (038/0 p <)، سن پایین تر در بدو ورود به دانشگاه (01/0 p <) و معدل دیپلم بالاتر (0001/0 p <) بر عملکرد تحصیلی تاثیر مثبت داشتند؛ آنالیز رگرسیون نشان داد 6/43 درصد از واریانس مشاهده شده در وضعیت عملکرد تحصیلی توسط دو متغیر معدل دیپلم و محل سکونت تبیین می شود (242/26 F= و 0001/0 p <)؛ و معدل دیپلم به تنهایی 35 درصد واریانس را توجیه می کند.
    نتیجه گیری
    باتوجه به نقش پیش گویی کننده پیشینه تحصیلی و محل سکونت در عملکرد تحصیلی، پیشنهاد می شود معدل دیپلم و اصل بومی گزینی در پذیرش دانشجو لحاظ گردد.
    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, پیشرفت تحصیلی, عوامل پیش گویی کننده, رشته مامایی}
    Introduction
    identifying of influencing factors on educational performance has specific importance; about the role of these factors، there are numerous controversies. So، this study was carried out in order to assessing the predictors of academic performance in midwifery alumni of kashan university of medical sciences.
    Methods
    in this cross sectional study all the midwifery alumni of kaums from 1995 until the end of 2003 (n=76) were selected via census method. The questionnaire including demographic data، admission criteria، educational background and academic performance status was used. Data were analyzed by using independent Mann-Whitney U، and stepwise multivariate linear regression analysis.
    Results
    Findings show that being native (p<0. 002)، lack of the temporary transfer background to other universities (p<0. 038)، lower age (p<0. 01) and higher high school grade point average (p<0. 0001) had the positive effect on academic performance. Regression analysis showed that %43. 6 of the observed variance in the status of academic performance is determined by 2 variables including HGPA and residence place (F=26. 242، p<0. 0001); and HGPA explains %35 of the total variance alone.
    Conclusion
    with regard to the predictor role of educational background and residence place in academic performance; it’s proposed to consider HGPA and native selection in the acceptance of university students.
    Keywords: Academic performance, Academic Achievement, Midwifery Major, Predictors}
  • زهرا تقربی، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    اهداف
    به منظور بهبود عملکرد موسسات آموزشی، شناسایی وضعیت برون دادهای نامطلوب و عوامل موثر بر بروز شاخص های مربوطه ضروری است؛ لذا، این مطالعه با هدف بررسی برون دادهای نامطلوب و عوامل مرتبط با آن انجام گرفت.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی، کلیه دانش آموختگان دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1370 تا انتهای 1382 (1455 نفر) به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه ای حاوی شاخص های تعیین کننده نامطلوب بودن برون داد موسسات آموزشی (اخذ معدل نامطلوب، انصراف، اخراج، ترک تحصیل و تغییر رشته) و عوامل مرتبط احتمالی استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 16 و با استفاده از نسبت شانس و درصد تفاوت، تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    معدل کل در 42/9% واحدهای پژوهش نامطلوب بود. 5/% تغییر رشته و 5/1% انصراف داده بودند. 1/0% اخراج شده و 2/1% ترک تحصیل کرده بودند. به علاوه، بروز برون دادهای نامطلوب با ویژگی های فردی، معیارهای پذیرش و پیشینه تحصیلی دانشجویان ارتباط داشت.
    نتیجه گیری
    فاکتورهای جنس، محل سکونت، نوع دیپلم، وضعیت تاهل، سهمیه پذیرش، سابقه میهمانی در سایر دانشگاه ها، فاصله زمانی بین دو مقطع تحصیلی، رشته، مقطع، دوره تحصیلی، معدل مقاطع تحصیلی قبلی و سن ورود به دانشگاه در وضعیت شاخص های تعیین کننده نامطلوب بودن برون دادها موثر هستند.
    کلید واژگان: افت تحصیلی, شکست تحصیلی, برون داد نامطلوب, دانشکده بهداشت}
    Tagharrobi Z., Fakharian E., Mirhosseini F. S., Rasoulinejad S. A., Akbari H., Ameli H
    Aims
    To improve the performance of educational institutions, identifying of improper outputs status and influential factors on incidence of relevant indicators is essential. Therefore, this study was carried out in order to assess improper outputs and its related factors.
    Methods
    In this cross-sectional study all the graduates of health faculty of KUMS from 1991 until the end of 2003 (n=1455) were selected by census method. A questionnaire including the determining indicators of improper outputs (unacceptable average, withdrawing, university dismiss, education quit, and major changing) and possible related factors was used for data collection. Data were analyzed using odds ratio and difference percentage by SPSS 16 software.
    Results
    prevalence of unacceptable total average, withdrawing, university dismiss, education quit, and major changing were 9.42, 1.5, 0.1, 1.2, and 0.5%, respectively. Moreover, there was association between improper outputs and the demographic data, educational background and admission criteria.
    Conclusion
    Gender, residence area, diploma type, marital status, admission type and history of taking guest courses in other universities, time period between two educational levels, major, level, education group, the average of former educational levels and age of entering university are effective in improper outputs status.
  • زهرا تقربی، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    اهداف
    شناسایی عوامل موثر بر وضعیت تحصیلی از اهمیت ویژه برخوردار است. با توجه به تناقضات موجود در ارتباط با عوامل تاثیرگذار، مطالعه ای با هدف شناسایی عوامل پیشگویی کننده وضعیت تحصیلی روی کلیه دانش آموختگان رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه مقطعی کلیه 482 دانش آموخته کارشناسی پیوسته رشته پرستاری دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1365 تا انتهای 1382 به صورت سرشماری انتخاب شدند. پرسش نامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک، معیارهای پذیرش، پیشینه و وضعیت تحصیلی دانش آموخته مورد استفاده قرار گرفت. اطلاعات با استفاده از آزمون T مستقل و آنالیز رگرسیون خطی چندمتغیره به روش گام به گام تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    جنسیت مونث، استفاده از سهمیه مناطق، سن پایین تر در بدو ورود به دانشگاه و معدل دیپلم بالاتر بر عملکرد تحصیلی تاثیر مثبت داشتند (0001/0>p)؛ براساس نتایج آنالیز رگرسیون، 1/27% واریانس مشاهده شده در وضعیت عملکرد تحصیلی توسط 4 متغیر معدل دیپلم، جنسیت، سابقه انتقال از دیگر دانشگاه ها و نوع سهمیه ورودی تبیین شد (72/38 F=؛ 0001/0>p)؛ معدل دیپلم به تنهایی 4/22% واریانس را تبیین کرد.
    نتیجه گیری
    مسئولان باید با توجه به نقش پیش گویی کنندگی پیشینه تحصیلی، معیارهای پذیرش و فاکتورهای دموگرافیک در عملکرد تحصیلی دانشجویان پرستاری، در راستای بهبود عملکرد تحصیلی آنها برنامه ریزی و اقدام نمایند.
    کلید واژگان: عملکرد تحصیلی, پیشرفت تحصیلی, عوامل پیش گویی کننده, رشته پرستاری}
    Tagharrobi Z., Fakharian E., Mirhosseini F. S., Rasoulinejad S. A., Akbari H., Ameli H
    Aims
    Identifying the influencing factors on educational performance has specific importance. According to controversies about the role of effective factors, this study was carried out in order to assess the predictors of academic performance in nursing alumni of Kashan University of Medical Sciences.
    Methods
    In this cross sectional study, all 482 nursing alumni of Kashan University of Medical Sciences from 1986 to the end of 2003 were selected via census method. The questionnaire including demographic data, admission criteria, educational background and academic performance status was used. Data were analyzed using independent T-test and stepwise multivariate linear regression.
    Results
    Female gender, using of areas quota, lower age and higher high school grade point average (HGPA) had the positive effect on academic performance (p<0.0001). According to regression analysis, 1.27% of the observed variance in the status of academic performance was determined by 4 variables including HGPA, gender, transfer from other universities and quota type (F=38.72; p<0.0001); HGPA explained 22.4% of the total variance alone.
    Conclusion
    With regard to the predictor role of educational background, admission criteria and demographic data in academic performance; it’s essential the authorities plan and proceed to improve academic performance of nursing alumni.
  • اسماعیل فخاریان، زهرا تقربی، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    زمینه و هدف
    عدم کسب حداقل نمره قبولی در دروس و ترم های تحصیلی، و افزایش طول مدت تحصیل از دغدغه های مهم در نظام های آموزشی است. با توجه به لزوم آسیب شناسی دقیق افت تحصیلی، مطالعه ای با هدف تعیین وضعیت و عوامل خطر بروز تکرار درس، مشروطی و تاخیر در فراغت از تحصیل در کلیه ی دانش آموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه مقطعی، کلیه ی دانش آموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان (586 نفر) بین سال 82-65 بصورت سرشماری انتخاب و اطلاعات دموگرافیگ، وضعیت تکرار درس، مشروطی، طول مدت تحصیل، وقوع تکرار درس، و تاخیر در فارغ التحصیلی ایشان ثبت شد. برای تجزیه و تحلیل عوامل خطر احتمالی از مجذور کای، تست دقیق فیشرو رگرسیون لجستیک استفاده شد.
    یافته ها
    حدود 1/5% (30نفر) از دانشجویان سابقه مشروط شدن داشتند. بیشترین فراوانی مشروطی مربوط به اولین و دومین ترم تحصیلی بود. مشکل تکرار درس و تاخیر در فارغ التحصیلی به ترتیب در72/16% (98نفر) و 3/32% (189 نفر) وجود داشت. بیشترین فراوانی تکرار درس مربوط به دروس زبان تخصصی و بیوشیمی بود. میهمانی در سایر دانشگاه ها، سهمیه های خاص، بومی نبودن، تاهل و پایین بودن معدل دیپلم از مهم ترین عوامل خطر افت تحصیلی، معرفی شدند.
    نتیجه گیری
    با توجه به نقش ویژگی های فردی، پیشینه تحصیلی و معیارهای پذیرش در بروز افت تحصیلی، تغییر در شیوه های گزینش دانشجو و شناسایی و حمایت دانشجویان در معرض خطر ضروری است.
    کلید واژگان: افت تحصیلی, دانشجوی پزشکی, کاشان}
    Esmail Fakharian, Zahra Tagharrobi, Fakhrosadat Mirhoseini, Seyed Asghar Rasouli Nejad, Hosein Akbari, Hosein Ameli
    Background and Objective
    Failure to pass academic courses and graduation delay are among important issues in educational systems. In regard to the importance of recognizing causes of academic failure, this study was designed to find risk factors of course failure, academic probation and graduation delay in medical graduates of Kashan University of Medical Sciences.
    Methods
    In this cross-sectional study, all graduates of Medical school in kashan University of Medical Sciences from 1986 to 2003 (n=586) were selected through census sampling method. Demographic features, the incidence and state of retaking academic courses, academic probation, and graduation delay were recorded in a questionnaire. Then probable risk factors were determined by analyzing data through Chi-square and Fisher exact tests and logistic regression.
    Results
    Academic probation was seen in 32 ones (5.1%) and it had the highest prevalence in the first two semesters. Course retaking and graduation delay had respectively occurred in 98 (16.72%) and 189 subjects (32.3%). Biochemistry and Professional English were the most frequent retaken courses. The most important risk factors of academic failure were found to be interuniversity transfers, following quota system in student admission, non-domestic admission, being married and having low high school Diploma grade point average.
    Conclusion
    Considering the important role of demographic features, educational background and admission criteria in academic standing, modifying admission requirements as well as identifying and supporting at risk students are highly suggested
  • زهرا تقربی، اسماعیل فخاریان، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد
    سابقه و هدف
    یکی از مهمترین مسائل و مشکلات نظام آموزشی موضوع افت تحصیلی می باشد. پیشگیری از شکست تحصیلی و تبعات آن در گرو توجه به عوامل موثر احتمالی می باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی شاخصهای افت تحصیلی و عوامل مرتبط با آن بر روی کلیه دانش آموختگان دانشکده پیراپزشکی کاشان انجام شد.
    مواد و روش ها
    این مطالعه مقطعی بر روی کلیه دانش آموختگان (1439 نفر) دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1369 لغایت 1382 انجام شد. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای مشتمل بر عوامل مرتبط احتمالی و شاخصهای افت تحصیلی (مشروطی، معدل کل دوره، تکرار درس، اخراج، ترک تحصیل، انصراف، تغییر رشته، تاخیر در فراغت از تحصیل) جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    سابقه مشروطی در 133 نفر (2/9%) وجود داشت و بیشترین فراوانی مربوط به ترم یک و پس از آن ترم دوم بود. معدل کل در 209 نفر (5/14%) نامطلوب بود و 203 نفر (1/14%) با تاخیر فارغ التحصیل شده بودند، که طول این مدت در 152 نفر (56/10%) فقط یک ترم بود. 413 نفر (7/28%) تکرار درس داشتند که 227 نفر (8/15%) فقط یک درس را تکرار کرده بودند. 29 نفر (2%) تغییر رشته، 13 نفر (9/0%) انصراف، 6 نفر (4/0%) اخراج و 9 نفر (6/0%) ترک تحصیل کرده بودند. بعلاوه نتایج نشان داد که افت تحصیلی با ویژگی های فردی، پیشینه تحصیلی و معیارهای پذیرش ارتباط دارد.
    نتیجه گیری
    با توجه به شیوع قابل توجه افت تحصیلی و عوامل خطر مربوطه، شناسایی و حمایت از دانشجویان در معرض خطر قبل از افت تحصیلی ضروری بنظر می رسد.
    کلید واژگان: افت تحصیلی, شکست تحصیلی, عملکرد تحصیلی, آموزش علوم پزشکی}
  • اسماعیل فخاریان، زهرا تقربی، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی

    اهداف. عملکرد تحصیلی دانشجویان پزشکی تبیین کننده کفایت حرفه ای آنها و متاثر از عوامل مختلف است. در این میان، یکی از عواملی که در پذیرش دانشجو مورد کم توجهی قرار گرفته، پیشینه تحصیلی است. لذا، این مطالعه به منظور بررسی نقش معدل دیپلم در تبیین عملکرد تحصیلی کلیه دانش آموختگان رشته پزشکی عمومی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت. روش ها. در این مطالعه مقطعی، کلیه دانش آموختگان پزشکی از سال 1365 تا انتهای 1382 (586 نفر) انتخاب شدند. داده ها به وسیله پرسش نامه ای حاوی اطلاعات دموگرافیک، معدل کتبی دیپلم و پیشرفت تحصیلی (معدل هر یک از مراحل آموزش پزشکی و معدل کل دوره) جمع آوری و با استفاده از آزمون تی مستقل، همبستگی پیرسون، آنالیز رگرسیون خطی دو متغیره، نقطه برش، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی تحلیل شد. یافته ها. بین معدل دیپلم با معدل هر یک از مراحل تحصیلی تفاوت معنی دار وجود داشت (01/0p<)؛ تفاوت معدل دیپلم با معدل کل دوره معنی دار نبود (76/0p<). بالاترین همبستگی بین معدل دیپلم با معدل دوره علوم پایه مشاهده شد. بالاترین قدرت پیش بین، معدل دیپلم مربوط به تبیین معدل علوم پایه بود. معدل دیپلم برای تشخیص معدل هر یک از مراحل تحصیلی ویژگی زیادی داشت و بهترین ویژگی و ارزش اخباری مثبت مربوط به تشخیص معدل دوره کارآموزی بود. نتیجه گیری. معدل دیپلم برای پیش بینی وضعیت تحصیلی آزمونی با اختصاصیت بالاست و از ارزش اخباری مثبت و منفی نسبتا قابل قبول برخوردار است.

    کلید واژگان: معدل دیپلم, عملکرد تحصیلی, پیشرفت تحصیلی, رشته پزشکی, اعتبار پیش بین}
    Fakharian E., Tagharrobi Z., Mirhoseini F., Rasoulinejad S. A., Akbari H., Ameli H

    Aims. Academic performance of medicine students explain their professional merit and are influenced by various factors. One of these factors which is less appreciated in the admission of university students is educational background. So, this study was carried out in order to determine the predictive validity of high school grade average (HSGA) on the academic performance of medical alumni. Methods. In this cross-sectional study, all the medical alumni of Kashan University of medical sciences (KAUMS) from 1986 to 2003 (n=586) were selected. The questionnaire including demographic data, HSGA and academic performance status was used. Data was analyzed using independent t-test, Pearson correlation coefficient, bivariate linear regression analysis, cut-off point, sensitivity, specificity, positive and negative predicative value. Results. The difference between HSGA and the averages of each educational courses except final average of faculty were significant (p<0.01). HSGA had highest correlation with basic sciences course average. The highest predictive validity coefficient of HSGA was related to basic sciences course. HSGA had high specificity for determination of academic performance. the best specificity and PPV were related to externship course. Conclusion. HSGA is a specific test for prediction of academic performance; its PPV and NPV are almost acceptable and it can be used as a valid criterion for acceptance of students to medical schools.

  • اسماعیل فخاریان، زهرا تقربی، فخرالسادات میرحسینی، سیداصغر رسولی نژاد، حسین اکبری، حسین عاملی
    اهداف
    پیشرفت تحصیلی تحت تاثیر عوامل متعددی است. در این راستا، شناسایی عوامل خطرآفرین ضروری است. این مطالعه به منظور شناسایی عملکرد تحصیلی و عوامل مرتبط با آن روی کلیه دانش آموختگان رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان انجام گرفت.
    روش ها
    در مطالعه ای مقطعی، 586 دانش آموخته رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان از سال 1365 تا انتهای 1382 به روش سرشماری انتخاب شدند. پرسشنامه ای مشتمل بر اطلاعات دموگرافیک و وضعیت تحصیلی دانش آموخته شامل معدل هر یک از دوره های علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و کل دوره مورد استفاده قرار گرفت. میانگین معدل هر یک از دوره ها و کل دوره به طور جداگانه بررسی و به عنوان نقطه برش برای تحلیل های آماری در نظر گرفته شد. در هر یک از دوره ها، معدل کمتر از میانگین به عنوان وضعیت تحصیلی نامطلوب (گروه مورد) منظور شد و داده ها با استفاده از نسبت شانس و درصد تفاوت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    معدل دوره های علوم پایه، فیزیوپاتولوژی، کارآموزی، کارورزی و معدل کل به ترتیب 47/1 ± 13/15، 53/1 ± 60/14، 25/1 ± 42/15، 95/0 ± 31/17 و 10/1 ± 74/15 بود. در دوره علوم پایه 240 نفر (41%)، دوره فیزیوپاتولوژی 250 نفر (7/42%)، دوره کارآموزی 251 نفر (5/50%)، دوره کارورزی 221 نفر (7/37%) و کل دوره 278 نفر (4/47%) وضعیت تحصیلی نامطلوب داشتند. سهمیه پذیرش، وضعیت تاهل، جنسیت و تاخیر در ورود به دانشگاه به عنوان مهم ترین عوامل تاثیرگذار بر عملکرد تحصیلی گزارش شدند.
    نتیجه گیری
    عملکرد تحصیلی نامطلوب در دانشجویان معمول به نظر می رسد. لذا بر اساس نتایج این پژوهش تجدیدنظر در برنامه های گزینش دانشجو و حمایت از دانشجویان آسیب پذیر ضروری است.
    کلید واژگان: پیشرفت تحصیلی, عملکرد تحصیلی, عوامل مرتبط, دانشجوی پزشکی}
    Fakharian E., Tagharrobi Z., Mirhoseini F., Rasoulinejad S. A., Akbari H., Ameli H
    Aims. Educational performance of medical students are affected by many factors and recognizing the educational drop-out risk factors is necessary. This study carried out in order to assess academic performance of medical alumni of Kashan University of medical sciences and its related factors. Methods. In a cross sectional study, 586 medical alumni of KUMS from 1986 to 2003 were selected by headcounting. A questionnaire including demographic characteristics and educational performance of alumni (grades averages of basic sciences, pathophysiology, externship and internship courses; and final average of medical faculty) was used. The means of grades averages of each of educational periods in faculty were assessed separately and were spotted as cut-off points in statistical analysis. In each of educational periods, average grades less than mean were assigned as unacceptable performance (case group). Data was analyzed using odds ratio and percent difference. Results. Grades average for basic sciences, pathophysiology, externship and internship courses; and final average of medical faculty was 15.13±1.47, 14.60±1.53, 15.42±1.25, 17.31±0.95, and 15.74±1.10, respectively. Prevalence of unacceptable performance in basic sciences, pathophysiology, externship and internship courses was 41, 42.7, 43 and 37.7%, respectively. Based on final average of faculty, 278 persons (47.4%) had unacceptable performance. Conquerration, marital status, sex and delay in university entrance were introduced as the major influencing factors. Conclusion. Unacceptable performance in university seems to be common. It is recommended to revise the strategies for accepting students to the university and to support vulnerable students.
  • سیداصغر رسولی نژاد، سیدوحید رسولی نژاد
    زمینه
    اساسا هر کس ترجیحا با یک شیوه خاص بهتر یاد می گیرد. گرچه اساتید باید شیوه تدریس خود را با سبک یادگیری دانشجویان تطبیق دهند. اما به نظر می رسد در اغلب کلاس های درس کمتر به این مقوله مهم توجه می شود که ممکن است باعث افت کارآیی تدریس گردد.
    هدف
    این مطالعه به منظور بررسی سبک یادگیری دانشجویان پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی- درمانی کاشان در سال 1384 انجام گرفت.
    روش کار
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی- تحلیلی است که در آن 130 نفر از دانشجویان رشته های پرستاری، بهداشت و مامایی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استاندارد شده بر اساس مدل Joy Reid که در آن 30 سوال در 6 حیطه یادگیری شامل دیداری، علمی (کار در فیلد و آزمایشگاه)، شنیداری، گروهی و انفرادی، حرکتی (مشارکت علمی در کلاس درس)، تهیه و بر اساس مقیاس درجه بندی لیکرت تنظیم شده بود، استفاده شد.
    یافته ها
    از 130 دانشجوی مورد مطالعه 32.3 درصد مذکر و 67.7 درصد مونث بودند. 45.4 درصد دانشجوی پرستاری، 40 درصد دانشجوی بهداشت و 14.6 درصد دانشجوی مامایی بودند. میانگین نمره حیطه های مختلف یادگیری از حداقل 29.2 مربوط به یادگیری گروهی تا حداکثر 38.7 مربوط به مشارکت علمی در کلاس بود. بین نمرات سبک یادگیری با توجه به جنس دانشجو و رشته تحصیلی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    با توجه به نتایج به دست آمده که حاکی از تنوع در سبک یادگیری دانشجویان دارد و همچنین تفاوت بین سبک های یادگیری، لازم است اساتید در زمان تهیه طرح درس از تدریس با یک روش اجتناب نموده و بسته به نوع درس از روش های متنوعی برای تدریس استفاده کنند.
    کلید واژگان: سبک یادگیری, دانشجو, روش تدریس, آموزش}
    Seied Asghar Rasoulynejad, Seied Vahid Rasoulynejad
    Background
    Every one has a preferred style of learning. Although teachers should adapt their teaching method with their students’ learning styles, it seems that in most cases this fact is disregarded which in turn may decrease the quality of teaching and consequently educational goals.
    Objective
    To determine the learning styles of paramedical students in Kashan University of Medical Sciences.
    Methods
    In this descriptive- analytical study, 130 nursing, midwifery and allied health students were investigated. For data collection a standardized questionnaire according to Joy Ried model was used. The questionnaire consisted of 30 questions in six learning domains of visual, tactile, auditory, group learning, individual learning and class participation and was justified by Likert scoring scale.
    Results
    From 130 participants, 32.3% were male and 67.7% were female and 45.4% were nursing students, 40% were health students and 14.6% were midwifery students. Minimum mean score (29.2) and maximum mean score (38.7) were respectively related to group learning and class participation. There was no significant difference in learning style scores based on sex and field of study.
    Conclusion
    Considering the obtained results showing the variety of learning styles and their differences, all teachers are advised to avoid limiting their teaching method to just one method and to use various techniques compatible with the type of teaching materials.
  • سیداصغر رسولی نژاد، مهدی شاعری، عبدالحسین داوودآبادی، مریم سادات رسولی نژاد
    سابقه و هدف
    عوامل فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی و نیز پرداخت هزینه های درمانی تاثیر بسیاری بر رفتار بیماران در هنگام نیاز به خدمات درمانی دارد. با توجه به هزینه های سنگین بخش درمان، همچنین نقش اقدام بیماران در کنترل مالی هزینه های درمان و در نهایت سیر بهبودی و نیز عدم اطلاع از رفتار بیماران در اولین نقطه رفتار کمک جویانه، این مطالعه به منظور بررسی عوامل موثر بر رفتار بیماران هنگام نیاز به خدمات درمانی در سال 1383 درشهر کاشان انجام گردید.
    مواد و روش ها
    این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع مقطعی است که در آن 414 نفر از افراد جامعه به طور تصادفی انتخاب ومورد مطالعه قرار گرفتند. جهت انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که ابتدا شهر کاشان به 5 منطقه تقسیم، سپس 10 مرکز بهداشت انتخاب شد و آنگاه افراد مراجعه کننده برای دریافت خدمات بهداشتی در خوشه های مختلف مورد مطالعه قرار گرفتند. در مرحله بعد، رفتار کمک جویانه آنها مانند مراجعه مستقیم به متخصص یا بی توجهی به مشکل بعنوان یک رفتار غیر بهینه و مراجعه به پزشک عمومی یا مرکز بهداشت به عنوان یک رفتار بهینه توسط فرد آموزش دیده به روش مصاحبه بررسی و پاسخها در فرم اطلاعاتی ثبت گردید. در نهایت اطلاعات جمع آوری شده از نمونه ها تنظیم و مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
    یافته ها
    345 نفر (3/83 درصد) از نمونه های مورد مطالعه تحت پوشش یک نوع بیمه و 69 نفر (7/16 درصد) آنان فاقد بیمه بودند. میانگین مراجعه به پزشک در یک ماه اخیر در زنان 96/0 مرتبه با (انحراف معیار 29/1) بود، در حالیکه میانگین مراجعه به پزشک در مردان 49/0 مرتبه (با انحراف معیار 93/0) نشان داده شد. این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. رفتار مناسب مراقبت جویانه در زنان 7/15 درصد و در مردان 21 درصد بوده است. بطور کلی میزان رفتار مناسب مراقبت جویانه در افراد تحت پوشش بیمه 1/19 درصد و در افراد غیر بیمه ای 5/14 درصد بوده است. خلاصه و
    نتیجه گیری
    با عنایت به نتایج بدست آمده از این مطالعه، رفتار نامناسب بیماران شامل بی توجهی به مشکل از یک سو و تمایل برای مراجعه نزد متخصص و فوق تخصص از سوی دیگر منجر به کاهش کارآیی و اثربخشی خدمات درمانی می شود. یافته های این مطالعه می تواند مورد استفاده و کاربرد عملی سازمان های خدمات بهداشتی درمانی و بیمه جهت طراحی و تنظیم برنامه های بیمه بهداشتی قرار گیرد.
    کلید واژگان: خدمات درمانی, رفتار کمک جویانه, احساس نیاز, کاشان}
    Sayed Asghar Rasoulynezhad *, Mahdi Shaeri, Abdolhossein Davoudabadi, Maryam Sadat Rasoulynezhad
    Background
    Patient seeking care behaviors are affected by many factors including socio-cultural and financial affaires, therapeutic costs, etc. This study was conducted to investigate patient seeking care behavior in Kashan, in 2004.
    Materials And Methods
    This was a descriptive study in which a random sample of 414 individuals was selected from people attending public outpatient health clinics. Multi stage sampling was used to select the subjects. For data collection a trained expert health worker interviewed the subjects individually in the health centre waiting room. Identity variables and study specific objectives (contact with GP or health clinics as optimistic behavior and direct contact with specialty or subspecialty as non relevance behavior) were assessed. Then the data were analyzed using Chi-square statistical test.
    Results
    Of participants, 49.3% were men and 51.7% were women. Rate of having a visit to a physician in four recent weeks were X= 0.96 ± 1.29 in women and X= 0.49 ±0.93 in men. Seeking care optimistic behavior were 21% and 15.7% respectively. There was a significant association between the sex and physician seeking care behavior (X 2 =18, P=0.5). Of subjects 83.3% were covered by a health insurance plan and 16.6% were not covered by any insurance plan. Overall patient optimistic behavior in insured and uninsured subjects were 19.1% and 14.5% respectively.
    Conclusion
    The findings of this study demonstrated the high degree of difference in patient seeking care behavior rates according to the healthcare delivery system structure (insurance type and care givers), patient characteristics and many influencing variables. We recommend findings of this study for reorganization of healthcare delivery systems. The findings may be regarded as preliminary to further research into this area of health system structure.
  • سید اصغر رسولی نژاد، حمید بهنیا، عبدالحسین داوودآبادی، سید وحید رسولی نژاد
    سابقه و هدف
    با توجه به اهمیت رسانه های آموزشی و عدم اطلاع از نحوه به کارگیری آنها توسط اساتید در دانشگاه متبوع و به منظور تعیین دانش، نگرش و عملکرد اعضاء و هیئت علمی از رسانه های آموزشی این تحقیق انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    این تحقیق توصیفی بر روی کلیه اعضاء هیئت علمی دانشگاه انجام گرفت و در آن آگاهی بر اساس میزان دانش نمونه ها درباره رسانه های آموزش و نگرش اعضاء هیئت علمی بر اساس طیف لیکرت بررسی شد. هم چنین عملکرد آنان با مشاهده مستقیم از به کارگیری رسانه های آموزشی تعیین شد. با توجه به امتیاز کسب شده افراد بررسی شده در سه طیف خوب، متوسط و ضعیف طبقه بندی شدند.
    یافته ها
    تحقیق روی 97 نفر شامل 38 نفر (2/39 درصد) اعضاء هیئت علمی بالینی و 59 نفر (8/60 درصد) هیئت علمی علوم پایه پزشکی انجام شد. تعداد نمونه ها در دانشکده پزشکی 8/58 درصد، دانشکده پرستاری و مامایی 7/22 درصد و دانشکده بهداشت و پیراپزشکی 6/18 درصد بود. میزان آگاهی از رسانه های آموزشی 12 درصد خوب، 54 درصد متوسط و 34 درصد ضعیف نشان داده شد. میزان نگرش اعضاء هیئت علمی نسبت به رسانه های آموزشی 3/11 درصد خوب، 5/48 درصد متوسط و 2/40 درصد ضعیف بود و میزان عملکرد اعضاء هیئت علمی در مورد رسانه های آموزشی 3/25 درصد خوب، 4/30 درصد متوسط و 3/44 درصد ضعیف نشان داده شد.
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که آگاهی، نگرش و عملکرد اعضاء هیئت علمی از رسانه های آموزشی در حد نازل باشد و با توجه به تاثیرگذاری دوره های آموزش بر کیفیت آگاهی، نگرش و عملکرد آنها برگزاری این دوره ها را برای اساتید دانشگاه توصیه می نماید.
    کلید واژگان: آگاهی, نگرش و عملکرد (K, A, P), رسانه های آموزشی}
    Sayed Asghar Rasoulinejad *, Hamid Behnia, Abdolhossein Davoodabadi, Sayed Vahid Rasoulinejad
    Background
    Educational media have utmost importance however, their proper application is not clarified for faculty members. The present study was performed to determine the role of educational media on knowledge, attitude and practice of Kashan faculty members.
    Materials And Methods
    All Kashan faculty members have enrolled. Their knowledge was assessed based on subject's knowledge towards educational media, while their attitude was evaluated by Likert test. Meanwhile, their practice was evaluated by direct observation of their usage of media. Finally, subjects were assigned in 3 groups of poor, moderate, and good.
    Results
    The study population included 38 clinicians and 59 basic scientists. Good knowledge, attitude, and practice was reported in 12, 11.3, and 25.3% of faculty members, respectively. However, 34, 40.2, and 44.3% revealed to have poor knowledge, attitude and practice, respectively.
    Conclusion
    Results have revealed that Kashan faculty members have poor knowledge, attitude and practice of educational media. Thus, they are strongly candidated for educational programs
  • بررسی شیوع آپاندیسیت حاد در ماه های مختلف قمری در شهر کاشان سالهای 1420-1418(1380-1378 شمسی)
    عبدالحسین داودآبادی، سیداصغر رسولی نژاد، محمدرضا جمالی
    آپاندیسیت حاد از شایعترین اورژانسهای شکمی است و بیماران باید بعد از تشخیص تحت عمل جراحی قرار گیرند. با توجه به این که احساس می شد که شیوع آپاندیست حاد در ماه های سال متفاوت باشد، لذا برای آگاهی از الگوهای اپیدمیولوژی این بیماری و به منظور چگونگی توزیع آن بر اساس روندهای زمانی این مطالعه در بیمارستان شهید بهشتی کاشان انجام گرفت. این تحقیق به صورت توصیفی با استفاده از داده های موجود بر روی کلیه افراد مراجعه کننده در تمام سنین طی سالهای 20-1418 که آپاندکتومی شده و تشخیص آن با توجه به گزارش پاتولوژیست مسجل شده، سپس سنین 70-15 سالگی به منظور احتمال وجوب روزه داری در سنین پایین و عدم توان جسمی در سنین بالا مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه کتبی، داده های موجود در پرونده بیماران توسط پژوهشگر ثبت و با استفادهاز آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. شیوع کلی آپاندیسیت حاد 110 نفر در هر صد هزار نفر و نسبت مردم به زن 2/1به روی1 و تعداد کل عمل های انجام شده در سنین 70-15 سه سال متوالی به ترتیب 424 نفر، 425 نفر و 407 نفر بوده است و نسبت آن در مردان 1⁄2 برابر زنان بوده است. شیوع آپاندیسیت طی سه سال در ماه های محرم به ترتیب 49، 48 و 46 نفر و در ماه شوال 54، 47،47 و در حالی که در ماه های مبارک رمضان 20، 25 و 17 نفر گزارش شده است. که از نظر آماری معنی دار می باشد (P<0.01). در حالی که میزان شیوع در ماه های دیگر سال تفاوت زیادی را نشان نمی دهد. با توجه به کاهش شیوع آپاندیسیت در ماه مبارک رمضان و احتمال تاثیر روزه داری بر میزان آپاندیست به ویژه رعایت رژیم غذایی بررسی های تحلیلی و تجربی بیشتری در این زمینه توصیه می گردد
    کلید واژگان: روزه داری, رمضان, آپاندیسیت حاد}
  • سیداصغر رسولی نژاد، پروین خاقانی
    سابقه و هدف
    یکی از دغدغه های نظام درمان و بیمه مسئله خود - ارجاعی است. با توجه به میزان بالا و عوارض شناخته شده آن و نیز چندگونگی عوامل خود - ارجاعی و به لحاظ محدودیت منابع در سیستم عرضه خدمات بهداشتی - درمانی وضرورت مطالعه روش های عملیات در بخش درمان بیماران، این مطالعه در مراکز درمانی دولتی و خصوصی کاشان در سال 1379 اجرا شد.
    مواد و روش ها
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی است که در آن 1036 نفر از بیماران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی - درمانی کاشان که تحت پوشش بیمه درمانی کمیته امام، بیمه روستایی و سایر روش های پرداخت هزنیه بودند، به طور تصادفی از مراکز دولتی و خصوصی عرضه خدمات انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. جهت کسب داده ها در رابطه با اطلاعات زمینه ای و اهداف ویژه پژوهش در ارتباط با فراوانی مراجعه به صورت خود - ارجاعی و نحوه ارجاع در سه ساختار ارجاع بسته کمیته امام، ساختار نبمه بسته بیمه روستایی و مراجعه آزاد و نیز اخذ نظرات بیماران در مورد عوامل خود- ارجاعی از روش مصاحبه و پرسشنامه کتبی استفاده شد. سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از محاسبات آماری و آزمون کای دو در رابطه با اهداف ویژه پژوهش، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    از 1036 نمونه مورد بررسی جمعا 341 نفر (9/40%) خود - ارجاعی داشتند. در سیستم ارجاع بسته کمیته امام، ارجاع از پزشک عمومی 3/92%، 8/6% مراجعه مستقیم و 1% سایر موارد مراجعه؛ در سیستم بیمه روستایی، ارجاع از پزشک عمومی 3/70%، 7/29% مراجعه مستقیم و در سیستم آزاد، ارجاع به پزشک متخصص 7/15%، خود، ارجاعی 5/75% و 8/8%نیز سایر موارد ارجاع را شامل شده است. همچنین 5/60% مراجعین به مراکز دولتی و 4/36% مراجعین خصوصی خود - ارجاعی داشته اند. اختلاف میزان خود – ارجاعی بین سیستم بسته، نیمه بسته و آزاد معنی دار بود (0001/0p<). میزان همبستگی بین ساختار سیستم عرضه خدمات و میزان خود ارجاعی برابر 6/0 بود. ضریب همبستگی چوپوروف محاسبه گردید که 6/0=pr نشان داده شد. همچنین نقش مالکیت دولتی و خصوصی بر میزان خود ارجاعی، ارتباط معنی دار آماری را نشان داد (001/0p<). در این مطالعه به نظر بیماران 54% عامل خود ارجاعی ها مهارت بیشتر پزشکی متخصص عنوان شد.
    نتیجه گیری و توصیه ها: میزان خود ارجاعی ها رقم بیش از حد مطلوب است و میزانهای بسیار متفاوت در ساختارهای مختلف مراکز عرضه خدمات بهداشتی درمانی ضرورت تحقیقات بیشتری را در زمینه عوامل خود ارجاعی با توجه به اهمیت آن درنظام عرضه به روش تجربی، ایجاب نموده است. توصیه می گردد که محققین، موارد کاربرد آن را به منظور استفاده در برنامه ریزی های وزارت متبوع و تصمیم گیری در تغییر ساختار نظام خدمات بهداشتی- درمانی پیشنهاد نمایند.
    کلید واژگان: خود ارجاعی, ساختار عرضه خدمات درمانی, علل خود ارجاعی}
    Sayed Asghar Rasoulinejad *, Parvin Khaghani
    Background
    Appropriate utilization of primary physician and specially care has stimulated substantial debate, but the portion of discussion focused on policies that restrict or discourage direct access to specialist. We examined the self-referral incidence rate and the association of health care delivery system structure with utilization of primary physician and specialist.
    Materials And Methods
    Office visit for patients in private sector and outpatients in public clinic care, stratified by insurance status (Rural Health Insurance, Imam Khomeini Welfare Committee, private insured patients and non insured patients or self-pay patients). 1306 subjects were randomly selected for the study purpose. 39.9% were covered by Imam Khomeini Welfare Committee, 14% Rural Health Insurance, while 46.1% were open for direct referral to specially services.
    Results
    In Imam Khomeini Welfare Committee closed loop referral system, 6.8% of patients were direct self-referral. In rural health insurance 29.7% of patients were direct self-referral, while in open referral system 75.5% of the patients were direct self-referral to specialist. Significant association was detected between the structure of health care delivery system and patient self-referral of specially cares. The incidence rate of self-referral in public sector was 60.5 and in private sector was 36.4%. Significant association was detected between public and private sector self-referral (P<0.001). Patients’ reasons for skipping the general practitioner were high specialist competency as those problems were specific for the specialist waste of time, friends’ recommendation and weakness information about referral system.
    Conclusion
    The results suggest greater utilization of specialist in open referral system. Closed loop referral system like Imam Khomeini Welfare Committee may reduce some of these disparities.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال