به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سیدهاشم دریاباری

  • وحید جاهد، سید هاشم دریاباری، خسرو جدیدی، حسین آقاملائی*

    آسیب های چشمی یکی از رایج ترین عوارض عوامل شیمیایی به ویژه گاز خردل است که در بلندمدت نیز درگیری های زیادی را نشان می دهد. قرنیه مهم ترین عضو تشکیل دهنده چشم است که بسیاری از این آسیب ها به دلیل اختلالات در این بافت ایجاد می شود. در حال حاضر، پیوند قرنیه متداول ترین راه درمانی آسیب های قرنیه به شمار می رود که به دلیل کمبود اهداکننده، ردشدن پیوند و همچنین امکان انتقال بیماری از اهداکننده به گیرنده با محدودیت هایی روبرو است که نیاز به یک روش درمانی مفید با بازدهی بالا را نیز ایجاب می کند. سلول های بنیادی با قابلیت تکثیر و تمایز به بافت های هدف، نقش بسیار مهمی در روش های بازسازی نوین ایفا می کند. این سلول ها از منابع مختلف غیر چشمی مانند مغز استخوان، چربی و بند ناف و منابع چشمی در لایه های قرنیه نیز قابل حصول هستند. انتقال مستقیم و غیرمستقیم سلول های بنیادی با منابع مختلف چشمی و غیرچشمی به لایه های آسیب دیده قرنیه و پس از آن تمایز به سلول های اختصاصی قرنیه و بازسازی آن به عنوان یک روش درمانی کاربردی در دهه های اخیر موردتوجه قرار گرفته است. با توجه به سرعت پیشرفت بالا در این زمینه در بسیاری از کشورها و جایگزینی آن نسبت به روش های پرخطر و زمان بر جراحی، نیاز است تا بیش از پیش به آن پرداخته شود. در این مطالعه، علاوه بر معرفی چالش های موجود در روش های پزشکی کنونی و همچنین ساختار بافت قرنیه، پیشرفت های پیش بالینی و بالینی استفاده از سلول های بنیادی برای سلول درمانی نیز مرور شده است.

    کلید واژگان: سوختگی شیمیایی, قرنیه, سلول های بنیادی, سلول درمانی, بازسازی بافتی}
    Vahid Jahed, Seyed Hashem Daryabari, Khosrow Jadidi, Hossein Aghamollaei*

    Eye injuries are one of the most common side effects of chemical agents, especially mustard gas, which can cause many conflicts in the long time. The cornea is the most critical component of the eye, and many eye injuries somehow are related to that. Nowadays, corneal transplantation is the conventional treatment for corneal injuries, which is due to the lack of a donor, rejection of the transplant, and the possibility of transmitting the disease from the donor to the recipient, face limitations that require an alternative with high efficiency. Stem cells with the ability to proliferate and differentiate into target tissues play a crucial role in novel regeneration methods. These cells are also harvested from various non-ocular sources such as bone marrow, adipose and umbilical cord as well as ocular sources in the corneal layers. Direct and indirect transfer of stem cells with different ocular and ocular references to the cornea's damaged layers and subsequent differentiation into specific corneal cells and its regeneration has been considered a practical treatment in recent years. Due to the high progress in this field in many countries and its replacement with high-risk and time-consuming surgical methods, it needs to be studied more. In this review, in addition to introducing the challenges of current medical procedures and the structure of corneal tissue, the preclinical and clinical advances in the use of stem cells for cell therapy are highlighted.

    Keywords: Chemical burn, Cornea, Stem cell, Cell therapy, Tissue regeneration}
  • سیدهاشم دریاباری، علیرضا برادران رفیعی، اسماعیل بی آزار، سعید حیدری کشل، مجید شمس
    هدف
    طراحی داربست نانوفیبری پلی کاپرولاکتون برای کشت، تکثیر و تمایز سلول های بنیادی لیمبوس که می تواند یک جایگزین برای غشای آمنیوتیک انسانی باشد.
    روش پژوهش: سلول های بنیادی لیمبوس انسان جهت ارزیابی زیست سازگاری (شبکه نانوفیبری، غشای آمنیوتیک انسانی) بر اساس فنوتیپ، قابلیت زنده ماندن، تکثیر و توانایی چسبندگی استفاده شده اند.
    یافته ها
    نتایج زیست سازگاری بر این نکته دلالت داشت که همه بسترها از سازگاری بافتی بالایی برخوردار بودند. تجزیه و تحلیل میکروسکوپی نشان داد که سلول ها به داخل نانوفیبرها نفوذ یافته و به طور قابل توجهی باعث تشکیل ساختار سه بعدی سلول های اپی تلیوم قرنیه شدند که در دو هفته، ماندگاری زیستی خوبی را نشان دادند. نتایج ایمونوسایتوشیمی و Real Time PCR تفاوتی بین بیان رشد سلول های بنیادی قرنیه روی بسترهای نانوفیبری و رشد روی غشای آمنیوتیک را نشان نداد.
    نتیجه گیری
    بسترهای پلیمری نانوفیبری الکتروریسی شده یک محیط حمایتی برای سلول های بنیادی لیمبوس و هم چنین حامل جایگزین مناسب به جای غشای آمنیوتیک برای تولید بافت سطحی چشم می باشند.
    H. Daryabari, Ar Baradaran Rafii, E. Biazar, S. Heydari Keshel, M. Shams
    Purpose
    To develop a nanofibrous polycaprolacton (PCL) substrate for limbal stem cell (LSC) expansion that can serve as a potential alternative substrate to replace human amniotic membrane.
    Methods
    The human Limbal stem cells (LSCs) were used to evaluate the biocompatibility of substrates (nanofibrous scaffold, and human amniotic membrane) regarding cellular phenotypic profile, viability, proliferation, and attachment ability.
    Results
    Biocompatibility results indicated that the substrates were highly biocompatible, as LSCs could favorably attach and proliferate on the nanofibrous surface. Microscopic figures showed that the human LSCs were firmly anchored to the substrates and were able to retain a normal corneal stem cell phenotype. Microscopic analyses illustrated that cells infiltrated the nanofibers and successfully formed a three-dimensional corneal epithelium, which was viable for two weeks. Immunocytochemistry (ICC) and real time–PCR results revealed no change in the expression profile of LSCs grown on nanofibrous substrate when compared to those grown on human amniotic membrane.
    Conclusion
    Electrospun nanofibrous PCL substrate provides not only a milieu supporting LSCs expansion, but also serves as a useful alternative carrier for ocular surface tissue engineering and could be used as an alternative substrate to human amniotic membrane.
    Keywords: Cornea, Epithelial Cells, Limbal Stem Cell, Nanofibrous Scaffold, Polycaprolactone}
  • سیدهاشم دریاباری، سپهر فیضی*، محمد علی جوادی
    هدف
    مقایسه نتایج بینایی پس از پیوند قرنیه لایه ای عمیق (Deep Anterior Lamellar Keratoplasty: DALK) بین چشم ها با و بدون ایجاد حباب بزرگ موفقیت آمیز در بیماران مبتلا به قوزقرنیه.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقایسه ای گذشته نگر، تعداد 290 چشم از 257 بیمار مبتلا به قوزقرنیه که تحت عمل جراحی DALK با روش حباب بزرگ (Big bubble) قرار گرفتند، برای مطالعه انتخاب شدند. در بیمارانی که حباب بزرگ ایجاد نشده بود، جدا کردن دستی استروما تا سطح غشا دسمه با استفاده از چاقوی هلالی صورت گرفت. میزان تشکیل حباب بزرگ به طور موفقیت آمیز تعیین شد. حدت بینایی و نتایج عیب انکساری بین گروه با غشاء دسمه برهنه (گروه یک) و گروه با جدا کردن دستی (گروه دو) مقایسه شد.
    یافته ها
    از 290 چشم، 289 چشم تحت عمل جراحی DALK قرار گرفتند (یک بیمار طی عمل به پیوند قرنیه نافذ تبدیل شد). در 229 چشم (2/79 درصد) حباب بزرگ حاصل شد. گروه های مطالعه از نظر سن (9/7±8/27 سال گروه یک و 5/8±5/27 سال گروه دو، 79/0(P=، بهترین دید اصلاح شده با عینک (به ترتیب 5.49±28/1 لوگمار در مقابل 51/0±31/1، 15/0P=)، طول مدت پی گیری (به ترتیب 4/20±4/38 ماه در مقابل 9/19±4/37 ماه، 73/0(P= مشابه بودند. بهترین دید اصلاح شده با عینک پس از عمل در طول مدت پی گیری به طور مشخصی در گروه یک بهتر از گروه دو بود (05/0P<). در معاینه نهایی حدت بینایی اصلاح شده برابر یا بهتر از 3/0 لوگمار در 1/82 درصد بیماران گروه یک و 5/54 درصد از بیماران گروه دو مشاهده شد (001/0P<). دو گروه از نظر معادل عیب انکساری (به ترتیب 35/3±24/4- در مقابل 25/3±49/4-، 61/0(P= و آستیگماتیسم قرنیه ای (به ترتیب D 92/1±62/3 در مقابل D 71/1±38/3، 39/0(P= قابل مقایسه بودند.
    نتیجه گیری
    باقی ماندن قسمتی از استروما قرنیه در بستر پیوند باعث کاهش حدت بینایی نسبت به گروه غشاء دسمه برهنه می شود.
    Daryabari Sh, Feizi S.*, Javadi Ma
    Purpose
    To compare visual outcomes after deep anterior lamellar keratoplasty (DALK) between eyes with and without successful big-bubble formation.
    Methods
    In this retrospective comparative study, a total of 290 consecutive eyes from 257 keratoconus-affected patients underwent DALK with the big-bubble technique were enrolled. In cases where the big bubble could not be accomplished, manual stromal dissection down to DM was progressively performed using a crescent knife. The rate of successful big-bubble formation was determined. Visual acuity and refractive outcomes were compared between the bare Descemet membrane (DM) group (group 1) and manual dissection group (group 2).
    Results
    The surgery was completed as DALK in 289 of 290 eyes and a bare DM was successfully achieved in 229 (79.2%) eyes. The study groups were comparable in terms of age (27.8±7.9 years in group 1 versus 27.5±8.5 years in group 2, P=0.79), preoperative best-spectacle corrected visual acuity (BSCVA) (1.28±0.49 versus 1.31±0.51 logMAR, respectively, P = 0.15), and postoperative follow-up (38.4±20.4 versus 37.4±19.9 months, respectively, P=0.73). Postoperative BSCVA was significantly better in group 1 than in group 2 throughout the follow-up period (P<0.05). At final follow-up examination, a BCVA ≤0.30 logMAR was achieved in 82.1% of group 1 and 54.5% of group 2 (P<0.001). Groups 1 and 2 were comparable in terms of postoperative spherical equivalent refractive error (-4.24±3.35 versus -4.49±3.25 D, respectively, P=0.61) and keratometric astigmatism (3.62±1.92 versus 3.38±1.71 D, respectively, P=0.39).
    Conclusion
    Retention of posterior corneal stroma resulted in a lower visual acuity as compared to the bare DM group.
    Keywords: Big, bubble Technique, Deep Anterior Lamellar Keratoplasty, Keratoconus, Success Rate, Visual Acuity}
  • مجید شمس*، محمدعلی جوادی، سیدهاشم دریاباری
    هدف
    گزارش یک مورد سندرم نادر سیستمیک به نام اسکرومیکس ادم (Scleromyxedema) همراه با درگیری پلک ها.
    گزارش مورد: آقای 29 ساله ای به دلیل احساس جسم خارجی در هر دو چشم و تورم همراه با سفت شدن پلک های فوقانی و تحتانی که از حدود 9 سال قبل شروع شده بود به درمانگاه چشم پزشکی بیمارستان دکتر لبافی نژاد مراجعه نمود. وی دارای سابقه بیماری کلیوی (هماچوری) از حدود 9 سال قبل بود، ولی سابقه خانوادگی سایر بیماری ها، جراحی قبلی و یا مصرف داروی خاصی را ذکر نکرد. در معاینه سیستمیک به عمل آمده، درگیری پوست دست ها و پاهای بیمار مشهود بود، به طوری که برای وی تشخیص اسکلرومیکس ادما مطرح شد.
    نتیجه گیری
    سندرم Scleromyxedema، یک سندرم بسیار نادر است که بیش تر موارد افراد را در سنین 50-30 سالگی درگیر می کند. در این بیماری، زنان و مردان به طور یکسان درگیر می شوند. در مراحل اولیه، ضایعات پوستی به صورت کوچک با اندازه 2 تا 3 میلی متر، به رنگ قرمز- قهوه ای می باشند که با پیش رفت بیماری، چین های عمیق و بزرگ در ناحیه پیشانی ایجاد می شوند. برای این بیماری، درمان خاصی جز درمان های حمایتی و پی گیری های دوره ای وجود ندارد2و1.
    Shams M.*, Javadi Ma, Daryabari Sh
    Purpose
    To present a case of bilateral enlargement of eyelids in 29 year old man with sclromyxedema syndrome.Case Report: A 29- year- old man was referred to labbafinegad clinic with bilateral enlargment of upper and lower eyelids, and foreign body sensation since 9 year ago. Investigating of patients history show renal deasese(hematuria) since 9 year ago. In systemic examination the patients showed hands and feet involvement obviously. At further investhgations sclermyxderma was confirmed.
    Conclusion
    Scleromyxedema is a rare, chronic and persistent idiopathic disorder characterized by a generalized papular eruption due to dermal mucin deposition with an increase in dermal collagen. Uusually associated with a systemic involvement and paraproteinemia. The disease is characterized with mucin deposits in the skin and/or other organs. Its etiology remains unknown affecting both genders equally between 30 and 50 years. The therapeutic options include numerous treatment modalities; however, no standard treatment exists as the rarity of this disease prevents the execution of controlled therapeutic trials.
    Keywords: Paraproteinemia¸ Scleromyxedema¸ Systemic sclerosis}
  • سیدهاشم دریاباری، سپهر فیضی، محمدعلی جوادی، ستاره کریمی دیزانی
    هدف
    بررسی عوامل گیرنده و متغیرهای جراحی که می توانند بر میزان موفقیت به دست آوردن غشا دسمه برهنه در پیوند قرنیه لایه ای عمیق قدامی (Deep Anterior Lamellar Keratoplasty; DALK) در بیماران مبتلا به قوزقرنیه اثرگذار باشند.
    روش پژوهش: در این مطالعه مقایسه ای گذشته نگر، 290 چشم از 257 بیمار مبتلا به قوزقرنیه که تحت عمل جراحی DALK با روش حباب بزرگ (Big Bubble) قرار گرفته بودند، برای ورود به مطالعه انتخاب شدند. عوامل مختلف از قبیل تجربه جراح، سن و جنس گیرنده پیوند، سابقه خانوادگی و شدت بیماری قوزقرنیه، سابقه استفاده از لنز تماسی و کراتوکونژنکتیویت بهاره، ضخامت مرکزی و محیطی قرنیه، عمق اتاق قدامی، طول فضای ویتره و اندازه ترفاین استفاده شده در گیرنده مورد بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    از 290 چشم، برای 289 چشم عمل جراحی DALK انجام شد (یک بیمار طی عمل به پیوند نافذ تبدیل شد) و در 229 چشم (2/ 79 درصد) حباب بزرگ به دست آمد (گروه دسمه برهنه). در جنس زن احتمال به دست آوردن دسمه برهنه 4/0 برابر کم تر از جنس مرد بود (P=0.02). به ازای هر 1/ 0 میلی متر افزایش در اندازه ترفاین احتمال موفقیت در ایجاد حباب بزرگ، 36/ 1 برابر بیش تر بود (P=0.03). سایر عوامل مورد بررسی بر میزان ایجاد حباب بزرگ تاثیری نداشتند.
    نتیجه گیری
    میزان تشکیل حباب بزرگ در قوزقرنیه، 2/ 79 درصد بود. در میان عوامل مختلف، جنس و اندازه ترفاین بر میزان موفقیت تشکیل حباب بزرگ تاثیر معناداری داشتند. در جنس زن، احتمال ایجاد حباب بزرگ کم تر بود که با اندازه ترفاین بزرگ تر، این میزان بیش تر شد.
    Daryabari Sh, Feizi S.*, Javadi Ma, Karimdizani S
    Purpose
    To assess parameters that had a capability of influencing the rate of big bubble formation during deep anterior lamellar keratoplasty (DALK) in keratoconus.
    Methods
    A total of 290 consecutive eyes from 257 patients with keratoconus that underwent DALK using the big-bubble technique were enrolled. The influence of patient age and sex, family history of keratoconus, history of contact lens wear or vernal keratoconjunctivitis, the presence of Vogt’s striae or superficial opacities, keratometric readings, central and peripheral corneal thickness, anterior chamber depth, vitreous length, and trephination size on the rate of a bare DM achievement was investigated.
    Results
    DALK was performed in 289 of 290 eyes and a bare DM was successfully achieved in 229 (79.2%) eyes. The recipient sex and trephination size had a significant association with the success rate of big-bubble formation. The female sex decreased the odds of bare DM achievement by 0.44 times (P=0.02). For each 0.1-mm increase in the trephination size, the odds of the successful big-bubble formation increased by 1.36 times (P=0.03). Other factors failed to demonstrate any significant association with the rate of successful bare DM achievement.
    Conclusion
    The rate of successful big-bubble formation was 79.2% in keratoconus. Among different factors, female sex predicted a less likelihood of big bubble formation while large trephination size was significantly associated with an increase in the chance of bare DM achievement.
    Keywords: Big, bubble Technique, Deep Anterior Lamellar Keratoplasty, Keratoconus, Success Rate}
  • سیدهاشم دریاباری
    به سختی می توان انجام جراحی های چشم را بدون استفاده از ویسکوالاستیک های چشمی (OVD) تصور نمود. در واقع، حضور و استفاده آن ها در جراحی به قدری گسترده شده است که اکثر جراح ها پیوسته به تاریخچه این مواد باورنکردنی و نقش آن ها در تکامل جراحی سگمان قدامی فکر می کنند. این قسمت به بررسی تاریخچه تکامل ویسکوالاستیک ها، جزییات تغییراتشان و نقش مهم آن ها در جراحی می پردازد و نیز مروری دارد بر ویژگی های ساختمان مولکولی این مواد و کیفیت فیزیکی آن ها که با وزن مولکولی، غلظت و سایر مولفه ها تغییر می کند. با این وجود، اهمیت ویژگی های شیمیایی ویسکوالاستیک ها قابل مقایسه با اهمیت فهمیدن تفاوت های پایه ای و مصارف مختلف از گروه های مختلف ویسکوالاستیک نیست.
  • سیدهاشم دریاباری، محمدرضا جعفری نسب
    امروزه، جراحی رفرکتیو قرنیه به عنوان روش انتخابی برای اصلاح عیوب انکساری عمومیت یافته است و اکثر بیماران که در دهه های چهارم و پنجم زندگی خود به سر می برند، متقاضی انجام جراحی رفرکتیو جهت اصلاح عیوب انکساری می باشند.
    لیزیک (LASIK) و PRK (فتورفرکتیوکراتکتومی) برای تصحیح عیوب انکساری بیش تر جراحی های انکساری استفاده شده اند. تعدادی از این بیماران ممکن است دچار آب مروارید شوند ولی پس از عمل آب مروارید حدت بینایی عالی شبیه دیدی که بعد از عمل رفرکتیو داشتند، خواهند داشت. تجربه اولیه چشم هایی که سابقه PRK یا لیزیک جهت تصحیح نزدیک بینی داشتند نشان داده که پیش بینی وضعیت رفرکتیو پس از جراحی آب مروارید نسبتا ضعیف است. دو خطا در محاسبه قدرت لنز داخل چشمی چشم هایی که قبلا تحت جراحی LASIK/PRK قرار گرفتند وجود دارد:- خطای اول: محاسبه قدرت قرنیه است جایی که KR اندازه گیری شده بعد از جراحی رفرکتیو، قدرت واقعی قرنیه را نشان نمی دهند. به همین دلیل قدرت قرنیه بعد از LASIK/PRK نیاز به تصحیح دارد. این که چه فرمولی استفاده می شود، مهم نیست.
    - خطای دوم: پیش بینی تخمین موقعیت لنز (Estimated Lens Position) ELP است که به طور شایع در فرمول های نسل سوم محاسبه لنز داخل چشمی به ویژه SRK/T، Haffer Q و Holladay استفاده می شود که در آن ELP به عنوان عملکردی از KR می باشد، در حالی که در فرمول Haigis از الگوی متفاوتی جهت ELP و از طول محوری چشم و عمق اتاق قدامی استفاده می شود و شعاع قرنیه در این مورد کاربرد ندارد.
    با روش استاندارد و استفاده از KR پس از لیزیک، قدرت لنز داخل چشمی معمولا کم تر از حد تخمین زده می شود در نتیجه بیمار به دوربینی پس از عمل آب مروارید مبتلا می شود.
    این مطالعه در مورد تغییرات پس از لیزیک نزدیک بینی و نحوه تصحیح آن ها هنگام محاسبه لنز داخل چشمی بحث می کند. PRK نیز تغییراتی مشابه در قرنیه ایجاد کرده و نیاز به تصحیح دارد. تعداد خیلی کمی از بیماران پس از لیزیک دوربینی یا کراتکتومی شعاعی (RK) نیاز به انجام جراحی آب مروارید دارند که این موارد نیز مورد بحث قرار خواهد گرفت.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال