به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب سیدکاظم ملکوتی

  • راضیه بخشنده، بهنام شریعتی، مهدی نصراصفهانی، سید کاظم ملکوتی، لیلا کمال زاده، وحید راشدی*
    اهداف

    توانایی مدیریت مسایل مالی یک ساختار چندبعدی است که طیف وسیعی از فعالیت های قضاوتی، ادراکی و عمل گرایانه از پایه ترین توانایی ها تا پیچیده ترین آن ها را دربر می گیرد. کاهش توانمندی های شناختی و از دست دادن توانایی های مدیریت مسایل مالی در جمعیت سالمندان باعث به وجود آمدن مشکلاتی در افراد، خانواده هایشان و جامعه می شود. مطالعه حاضر با هدف طراحی و توسعه ابزار سنجش ظرفیت مالی در سالمندان ایرانی انجام شده است.

    مواد و روش ها

    این مطالعه برای طراحی ابزار از استراتژی والتز (شامل4 مرحله) استفاده کرده است که بدین شرح است:تعیین اهداف ابزار: شناسایی ابزارهای موجود برای سنجش توانایی امور مالی، انتخاب مدل مفهومی؛ تدوین یک طرح اولیه؛ سازه مقیاس: شامل به کارگیری فرایندها، مجموعه گویه ها و قوانین نمره گذاری ابزار می شود. جهت بررسی و تعیین روایی گزاره ها در این مطالعه مقدماتی از روش روایی صوری و روایی محتوا استفاده شد. 

    یافته ها

    جهت سنجش توانایی امور مالی، 11 ابزار همراه با یک ابزار بر پایه وب شناسایی شد. پرسش نامه شامل 9 حیطه اصلی و 27 حیطه فرعی و دربر گیرنده 65 گویه طبق نظر پنل خبرگان طراحی شد. پرسش نامه از طریق یک مصاحبه نیمه ساختاریافته به وسیله یک فرد متخصص تکمیل شد. ارزیابی ظرفیت مالی سالمند در هر حیطه برحسب قضاوت بالینگر به گزاره های (دارد-ندارد-غیر قابل ارزیابی) صورت گرفت. با تدوین دستورالعمل راهنمای ارزیاب، نحوه نمره گذاری گویه ها، پاسخ های قابل پذیرش و یا غیر قابل پذیرش و نیز غیر قابل ارزیابی شرح داده شد. در این مطالعه نسبت روایی محتوا کل 0/57 و شاخص روایی محتوا کل 0/83 محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    این ابزار با رویکرد ارزیابی گسترده تر و باتوجه به نیمه ساختاریافته بودن آن به قضاوت همگون تر بالینگران کمک می کند تا افراد سالمندی را که دیگر قادر به مدیریت امور مالی خود در چارچوب منحصر به فرد خود نیستند، با دقت بیشتری شناسایی کند. همچنین باعث سطح بندی و طیف بندی کردن صلاحیت مالی فرد سالمند می شود.

    کلید واژگان: ظرفیت مالی, ابزار, اندازه گیری, سالمند}
    Razieh Bakhshandeh, Behnam Shariati, Mehdi Nasr Esfahani, Seyed Kazem Malakouti, Leila Kamalzadeh, Vahid Rashedi*
    Objectives

    The capacity to manage financial affairs is a multidimensional construct and includes a wide range of judgment, perceptual, and pragmatic activities, ranging from basic to higher abilities. The decline of cognitive function and the ability to manage financial affairs in the elderly can cause problems in them, their families, and society. The present study aims to design and develop a tool to measure the financial capacity of older adults in Iran.

    Methods & Materials

    This pilot study was conducted using Waltz’s four-step method Defining objectives, selecting a conceptual mod, blueprinting, and construction of measure (by application of procedures, item sets, and scoring rules). To check the validity of the tool, its face validity and content validity were evaluated.

    Results

    The initial draft included nine main areas, 27 sub-areas, and 65 items. The questionnaire was completed through a semi-structured interview by an expert. The items in each area were scored as “yes,” “no,” and “not applicable”. By developing instructions, acceptable, unacceptable, and non-applicable answers for each item were explained. The content validity ratio and content validity index for the overall scale were 0.57 and 0.83, respectively.

    Conclusion

    The designed tool can help clinicians in Iran to make more consistent judgments and more accurately identify older adults who are no longer able to manage their financial affairs.

    Keywords: Financial capacity, Older adults, Tool, Measurement}
  • مهدی کوشکی *، مانیا ناصری منش، سید کاظم ملکوتی

    هدف پژوهش کنونی اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و خودخاموشی در زنان دارای افسردگی با افکار خودکشی بود.طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل پیاده گردید.جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه زنان در دامنه سنی 18 سال به بالا با تشخیص اختلال افسردگی دارای افکار خودکشی بودند که در صفحات مجازی تلگرام، توییتر، اینستاگرام و تلگرام فعالیت داشتند که 40 نفر از زنان جامعه ذکر شده به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (هر گروه 20 نفر)، جهت گرداوری داده ها از مقیاس افکار خودکشی (بک و ستیر ،1991) ،مقیاس خودخاموشی (جک ،1991) ،فرم کوتاه پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج ،2006) استفاده شد.تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چند متغییره (MANCOVA) انجام گرفت. در این پژوهش یافته ها نشان داد که شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی اثربخشی معناداری بر کاهش خودخاموشی و افکار خودکشی و افزایش تنظیم شناختی هیجان در زنان افسرده دارای افکار خودکشی دارد. این نتایج نشان می دهد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی احتمالا می تواند با بهبود تنظیم و ابراز هیجان در کاهش میزان افکار خودکشی موثر باشد.

    کلید واژگان: شناخت درمانی, مایندفولنس, خودخاموشی, راهبردهای تنظیم شناختی هیجان, افسردگی, افکار خودکشی}
  • نسرین حسینی *، شبنم نجفی، سارا میناییان، شبنم رضوی، آذر اسلامی، سید کاظم ملکوتی

    شیوه ها و سبک های یادگیری که یکی از عوامل موثر در یادگیری است را می توان تغییرات نسبتا پایدار از نحوه دریافت، تعامل و سازش فرد با محیط یادگیری بیان کرد. از آنجایی که وظیفه یاددهی و بهبود وضعیت و شرایط موجود برای یادگیری فراگیران، یکی از فعالیت های کلیه ی مراکز آموزشی محسوب می گردد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی مراحل و سبک های یادگیری بر اساس نظریه ی کلب در فراگیران اولین دوره MBA در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. مطالعه ی حاضر یک مطالعه توصیفی-مقطعی است که در سال 1399 بر روی فراگیران شرکت کننده در اولین دوره MBA در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد شده سبک های یادگیری کلب بود. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون کای- دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میانگین سنی فراگیران 55/7± 48/41 بود. به طور کلی سبک یادگیری فراگیران جذب کننده 90/51٪، واگرا 7 90/25٪، همگرا و انطباق یابنده10/11٪ بود که از لحاظ آماری تفاوت معنی داری با هم داشتند (آزمون کای 2، 001/0 P<). نتایج مطالعه حاضر نشان داد یادگیری در فراگیران دوره مدیریت کسب و کار در دانشگاه علوم پزشکی ایران، مفهوم سازی انتزاعی و مشاهده تاملی بود که در سبک جذب کننده قرار دارد. بنابراین جهت برخورداری از نتایج بهتر، پیشنهاد می شود یادگیری با روش تجارب، ایفای نقش، روش های تمرین و دریافت بازخورد در گروه های کوچک و پروژه ها نیز در روش های مذکور تلفیق گردد.

    کلید واژگان: مدیریت کسب و کار, سبک یادگیری, آموزش}
  • سوگند تورانی، نرگس رفیعی*، سید کاظم ملکوتی، شهناز ریماز، علیرضا حیدری
    مقدمه

    ترجمان دانش عبارت است از فرآیند تولید، تبادل و به کارگیری صحیح دانش ازنظر اخلاقی، که از برهم کنش میان پژوهشگران و مصرف کنندگان سلامت، منجر به تولید محصولات موثرتر و نظام ارایه خدمات سلامت قوی تر می شود. پژوهشهای کمک کننده به سیاستگذاری در حوزه ترجمان دانش، یکی از نیازهای نظام سلامت کشور است و باید فعالیت در این حوزه توسعه یابد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ترجمان دانش دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1397 انجام شد.

    مواد و روش کار

    در این مطالعه مقطعی، 9 دانشکده و 33 مرکز تحقیقاتی دانشگاه علوم پزشکی ایران که با بیش از 3 سال سابقه تاسیس داشتند به صورت سرشماری وارد مطالعه شده و با استفاده از پرسشنامه معتبر "خودارزیابی سازمان های تولیدکننده دانش"، وضعیت ترجمان دانش آنها ارزیابی شد. داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS.18 و با استفاده از محاسبه میانگین و انحراف معیار توصیف شدند.

    یافته ها

    میانگین امتیازات در حیطه های "سوال پژوهش"، "تولید دانش"، "انتقال دانش" و "ترویج استفاده از شواهد" به ترتیب (2/31)، (2/83)، (2/35) و (2/20) (از 5) به دست آمد. بیشترین نقاط ضعف در حیطه انتقال دانش و بیشترین نقاط قوت مربوط به حیطه تولید دانش بودند.

    نتیجه گیری

    نتایج نشان دادند که ظرفیت پژوهش و تولید دانش در دانشگاه علوم پزشکی ایران تا حدودی قابل قبول و مناسب است اما نقاط ضعف قابل توجهی در حیطه های سوال پژوهش، انتقال دانش و ترویج استفاده از شواهد، خصوصا در تعامل بین محققان و کاربران دانش وجود دارد. لذا پیشنهاد می شود سیاست های جامعی در سطوح کشوری و دانشگاهی در جهت تسهیل ارتباط بین محققان و کاربران دانش و حمایت از فعالیت های ترجمان دانش تدوین شود.

    کلید واژگان: ترجمان دانش, سوال پژوهش, تولید دانش, انتقال دانش, ترویج استفاده از شواهد}
    Sogand Tourani, Narges Rafiei*, Seyed Kazem Malakouti, Shahnaz Rimaz, Alireza Heidari
    Objective(s)

    knowledge translation is defined as a dynamic and iterative process that includes the synthesis, dissemination, exchange and ethically sound application of knowledge to improve health, provide more effective health services and products, and strengthen the health care system. Research contributing to policy-making in the field of knowledge translation (KT) is one of the needs of the countrychr('39')s health system and activities in this field should be developed. This study aimed to assess the KT status of Iran University of Medical Sciences (IUMS) in 2018.

    Methods

    In this cross-sectional study; nine IUMS schools and 33 research centers with a history of more than three years of establishment were selected by census method. Using the Self-Assessment Tool for Research Institutes (SATORI), the KT status among the IUMS schools and research centers was assessed. Data were entered into SPSS.18 software and described using mean and standard deviation.

    Results

    The mean scores in the domains of “research question”, “knowledge production”, “knowledge transfer”, and “promoting the use of evidence” were 2.31, 2.83, 2.35, and 2.20 (out of five), respectively. Strategies with the lowest score was related to “knowledge transfer” and strategies with the highest score was related to “knowledge production”.

    Conclusion

    While the universitychr('39')s research and knowledge production capacity was acceptable, there were significant weaknesses in the domains of “knowledge transfer” and “promoting the use of evidence” especially the interaction between researchers and research users. It is suggested that comprehensive policies be developed at the national and university levels to facilitate the interaction between researchers and knowledge users and to support the activities of knowledge translations.

    Keywords: Knowledge translation, research question, knowledge production, knowledge transfer, promoting the use of evidence}
  • پویا فرخ نژاد افشار*، سید کاظم ملکوتی، وحید راشدی، مهدی اجری خامسلو
    اهداف

     جمعیت سالمندان در جهان رو به افزایش است. با توجه به اهمیت سالمندی در مکان و تاثیر آن در شیوه زندگی افراد، این مطالعه به بررسی ارتباط دلبستگی مکان و عملکرد اجتماعی در سالمندان می پردازد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی تحلیلی است. جامعه آماری در این تحقیق 400 سالمند جامعه شهر تهران هستند که از طریق نمونه گیری سهمیه ای وارد تحقیق شدند. داده ها از طریق مقیاس دلبستگی مکانی و مقیاس خود ارزیابی انطباق اجتماعی جمع آوری شدند و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    شرکت کنندگان شامل 234 مرد (58/5 درصد) و 166 زن (41/5 درصد) بودند. میانگین سنی آنان 6/78± 66/31 سال بود. ابعاد هویت مکانی (β=0/23 ، P<0/001)، وابستگی مکانی (β=0/17 ، P=0/001) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=0/19 ، P=0/001) قادر به تبیین بعد کیفیت فعالیت های عملکرد اجتماعی و ابعاد وابستگی مکانی (β=0/31 ، P<0/001) و پیوندهای اجتماعی در همسایگی (β=0/22، P<0/001) قادر به تبیین بعد کیفیت روابط عملکرد اجتماعی بودند.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته ها، دلبستگی مکانی قادر به تبیین عملکرد اجتماعی است، بنابراین با بهبود دلبستگی مکانی می توان وضعیت عملکرد اجتماعی سالمندان را ارتقا داد.

    کلید واژگان: سالمند, محیط اجتماعی, تطابق اجتماعی, رفتار اجتماعی}
    Pouya Farokhnezhad Afsha*, Seyed Kazem Malakouti, Vahid Rashedi, Mehdi Ajri Khameslou
    Objectives

     The world’s aging population is increasing. Considering the importance of aging in place and its impact on lifestyle, this study aims to evaluate the relationship between place attachment and social functioning in the elderly.

    Methods

     This is a descriptive-analytical study. Participants were 400 older people in Tehran, Iran (234 males and 166 females with a Mean±SD age of 66.31±6 6.78 years) who were selected through quota sampling. The data were collected by the Place Attachment Scale (PAS) and Social Adaptation Self-Evaluation Scale (SASS). Data were analyzed in SPSS v. 22 software.

    Results

     The PAS dimensions of place identity (β = 0.23, P< 0.001), place dependence (β = 0.17, P= 0.001) and social relations in the neighborhood (β = 0.19, P= 0.001) could explain SASS dimension of social activities quality, while place dependence (β = 0.31, P< 0.001) and social relations in the neighborhood (β = 0.22, P< 0.001) could explain the SASS dimension of social relations quality.

    Conclusion

     Place attachment is related to the social functioning of the elderly.

    Keywords: Aged, Social environment, Social adjustment, Social behavior}
  • سید کاظم ملکوتی، امیرعباس کشاورز اخلاقی، فاطمه شیرزاد، وحید راشدی، میترا خلف بیگی، مازیار مرادی لاکه، احمد حاجبی*
    اهداف

     برنامه بهداشت روان در کشور ایران از سال 1367 تصویب و در نظام مراقبت های اولیه به ویژه در مناطق روستایی ادغام شد. این برنامه طی چند دهه گذشته توسعه زیادی یافته است. با توجه به تغییرات جمعیت شناختی در کشور وگسترش زیاد شهرها نیاز به برنامه ای منسجم برای ارایه خدمات سلامت روان در مناطق شهری احساس شده است. هدف از انجام این مطالعه ارایه الگویی کاربردی برای خدمات سلامت روان در بیماران مبتلا به اختلالات روان پزشکی شدید در مناطق شهری بود.

    مواد و روش ها

    این طرح بر اساس مرور منابع، استفاده از بهترین شواهد، الگوی سازمان جهانی بهداشت، خدمات موجود در کشور، همکاری بین بخشی، شرح وظایف سازمان های ذی نفع، برخورداری از نظرات متخصصان و صاحب نظران ملی و بین المللی تدوین شد. در این الگو خدمات بهداشت روان شهری برای جمعیت صدهزار نفری برآورد شده است.

    یافته ها

    الگوی تدوین شده برای ارایه خدمات فوری روان پزشکی انسجام بیشتر و افزایش ظرفیت آموزشی و مهارتی میان کارکنان سرویس های 110، 115 ،123 و 1480 و نیز فضایی برای بستری سه تا پنج بیمار اورژانسی در جنب بیمارستان عمومی را پیشنهاد می کند. نظر به بیماردهی جمعیت صدهزار نفری، به خدمات جامعه نگر شامل دو تا سه تیم ویزیت در منزل برای پوشش هشتاد بیمار برای هر تیم و سه مرکز روزانه برای ارایه خدمات به چهل بیمار نیاز خواهیم داشت. در صورت ایجاد خدمات جامعه نگر، برای ارایه خدمات بستری به دوازده تخت حاد روان پزشکی و پنج تخت برای بستری میان مدت توان بخشی نیاز داریم. از نظر اشتغال و اسکان نیز به ترتیب پنجاه بیمار نیاز به اشتغال حمایت شده خواهند داشت و دو آپارتمان به مساحت حدود 60 متر برای اسکان حدود هشت نفر نیاز خواهد بود. تهیه و ارایه خدمات گفته شده نیاز به مشارکت همسو میان سازمان های ذی نفع دارد. پزشک خانواده در استمرار خدمات درمانی به بیماران شدید و خفیف روان پزشکی تحت نظارت مستمر متخصصین نقش مهمی ایفا خواهد کرد.

    نتیجه گیری

    برای رسیدن به الگوی مطلوب خدمات سلامت روان در شهرها به گونه ای که بتواند خدمات جامع به بیماران در سطوح مختلف از پیشگیری و مراقبت تا درمان و بازتوانی را ارایه کند، نیاز به هماهنگی بین سازمان های ارایه دهنده این خدمات دارد. برای ایجاد چنین شبکه ای، استفاده از خدمات موجود، بار مالی و ساختاری کمی را به سیستم مدیریتی سلامت روان کشور تحمیل خواهد کرد.

    کلید واژگان: سلامت روان, خدمات مبتنی بر جامعه, سلامت روان شهری, پزشک خانواده, خدمات بستری روان پزشکی}
    Seyed Kazem Malakouti, Amirabbas Keshavarz Akhlaghi, Fatemeh Shirzad, Vahid Rashedi, Mitra Khlafbeigi, Maziar Moradi Lakeh, Ahmad Hajebi*
    Introduction

    Mental health in Iran was approved in 1988. However, and then this program was integrated into the primary care system in our country and was implemented within the villagerschr('39') family physician program with great success. In urban areas, there is no structured health network. However, regarding the demographic changes in the countrychr('39')s population, huge sprawling of cities, and the changes in urban-rural population proportion, demands for a coherent plan to provide mental health services to the urban population are felt more than ever. This study aimed to investigate the feasibility and establishment of a model of urban mental health network for severe psychiatric patients.

    Methods

    This plan is based on resource reviews, Use the experiences of other countries, Model World Health Organization, The services available in the country currently run by the beneficiary organizations, Description of the responsibilities of the responsible organizations, Collaboration between the Ministry of Health and various organizations responsible for mental health, Having the views of national expert and international constant in this field from other countries cooperated with the aim of examining how to compile a coherent and integrated urban health service plan. This model is estimated by community-based services for 100,000 people.

    Results

     The proposed model for providing immediate psychiatric services with greater cohesion and increasing training and skills capacity among staff 110, 115, 1480, and 123 services, as well as a space for hospitalization of 3 to 5 emergency patients next to the public hospital, is recommended. Depending on the number of patients in a population of 100,000, we will need community-based services, including 2 to 3 home visit teams to cover 80 patients per team, and 3 daily centers to provide services to 40 patients. If community-based services are provided, we will need 12 acute psychiatric beds and 5 beds for mid-term rehabilitation to provide inpatient services. In terms of employment and accommodation, 50 patients will need supported employment, respectively, and two apartments with an area of about 60 meters will be needed to accommodate about eight people. The provision of the above services requires the equal participation of the interested organizations. The family physician will play an essential role in continuing medical care for severe and mild psychiatric patients under the constant supervision of specialists

    Discussion and Conclusion

    To achieve a better model of mental health services in cities that can cover a wide range of people in urban areas and at various levels from prevention and care to treatment and rehabilitation, we need the coordination between the organizations providing these services for the accurate planning of the interests of each organization, elimination of duplicate services, and saving human capital and resources of the country.

    Keywords: Mental health, Community-based services, Urban mental health, Family physician}
  • لیلا حاتم طهرانی مقدم*، مریم موسوی نیک، سید کاظم ملکوتی
    مقدمه

    وقوع تغییرات چشمگیر در نوجوانی می تواند همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی نوجوانان را تحت الشعاع قرار دهد. بنابراین، مداخلات روان تحلیلی بر سازش یافتگی هیجانی و اجتماعی نوجوانان ضرورت دارد.

    هدف

    هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی تحلیلی لاکانی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی بود.

    روش

    روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری دو ماهه بود. در این پژوهش جامعه آماری کلیه نوجوانان دختر مدارس دولتی دوره متوسطه منطقه 2 شهر تهران در سال 99-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی تحلیلی لاکانی قرار گرفتند؛ اما گروه کنترل در لیست انتظار باقی ماند. از مقیاس همدلی جولیف و فارینگتون (2006)، پذیرش اجتماعی کراون- مارلو (1960) و کفایت اجتماعی فلنر، لیس و فلیپس (1990) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس با SPSS ورژن 24 استفاده شد.

    یافته ها:

     یافته ها نشان داد که گروه درمانی تحلیلی لاکانی بر همدلی عاطفی (6/29=F) و شناختی (4/41=F)، پذیرش (5/36=F)، کفایت شناختی (18/47=F)، رفتاری (20/99=F)، هیجانی (4/34=F) و آمایه های انگیزشی (17/54=F) گروه آزمایش تاثیر معناداری در پس آزمون و پیگیری داشته است (P<0/05).

    نتیجه گیری: 

    نتایج این پژوهش اثربخشی گروه درمانی تحلیلی لاکانی را در بهبود همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان مورد تایید قرار داد. بنابراین با توجه به اثربخشی گروه درمانی تحلیلی در محیط های مشاوره و روان درمانی برای بهبود مشکلات دختران نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است. 

    کلید واژگان: گروه درمانی تحلیلی لاکانی, همدلی, پذیرش اجتماعی, کفایت اجتماعی}
    Lila Hatam Tahrani Moghadam*, Maryam Mousavi Nike, Seyeed Kazem Malakouti
    Introduction

    The occurrence of significant changes in adolescence can affect empathy, acceptance and competence in adolescents. Therefore, psychoanalytic interventions are necessary for adolescent emotional and social adjustment.

    Aim

    The purpose of this study was to determine effectiveness of Lacanian analysis group therapy on empathy, social acceptance and social competence.

    Method

    This study was a research design was quasi-experimental with pretest-posttest and control group with two-month follow-up. The population of this study included all the female students’ high school of Tehran city in year 2018-2019. In this study, 30 female students were considered as the sample size in two experimental groups (15 students) and control (15 students). The experimental group underwent 6 sessions Lacanian analysis group therapy 90 minutes and but control group received no intervention and remained in the waiting list. To collect data empathy scale Jolliffe and Farrington, social desirability scale of Marlowe‐ Crowne and social competence scale of Felner, Lease Phillips. Data analysis was performed using of covariance with SPSS 24.

    Results

    The findings showed that Lacanian analysis group therapy had a significant effect on emotional empathy (F=6.29), cognitive empathy (F=4.41), acceptance (F=5.36), cognitive competence (F=18.47), behavioral (F=20.99), emotional (F=4.34), motivational (F=17.54) in post-test and after a two month follows up (P<0.05).

    Conclusion

    Results highlight the importance of Lacanian analysis group therapy for empathy, social acceptance and social competence in adolescent girls and providing new perspectives in clinical interventions. So pay attention to the effectiveness of analysis group therapy in counseling and psychotherapy of teen girls has a special significance.

    Keywords: Group therapy, Empathy, Social distance, Social competence}
  • لیلا حاتم طهرانی مقدم، مریم موسوی نیک*، سید کاظم ملکوتی

    هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی تحلیلی بر همدلی، پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شهر تهران بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی نوجوانان دختر مدارس دولتی دوره اول و دوم متوسطه شهر تهران در سال 99-1398 بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی تعداد 30 نفر از آنان در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش تحت 6 جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار گرفتند؛ ادر این مدت گروه کنترل در لیست انتظار گروه درمانی تحلیلی لکانی قرار داشتند. از مقیاس همدلی اساسی جولیف و فارینگتون (2006)، مقیاس پذیرش اجتماعی کراون-مارلو (1960) و مقیاس کفایت اجتماعی فلنر و همکاران (1990) به منظور گردآوری اطلاعات استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که گروه درمانی تحلیلی به طور معنیداری باعث افزایش پذیرش اجتماعی و کفایت اجتماعی دختران نوجوان شد. بنابراین می توان نتیجه‏گیری کرد که گروه درمانی تحلیلی به کار رفته در این پژوهش می تواند مشکلات شناختی، عاطفی و اجتماعی دختران نوجوان را بهبود بخشد. لذا به کارگیری گروه درمانی تحلیلی در مراکز مشاوره و روان درمانی برای بهبود مشکلات دختران نوجوان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

    کلید واژگان: گروه درمانی تحلیلی لکانی, همدلی, پذیرش اجتماعی, کفایت اجتماعی}
    Leila Hatam Tahrani Moghadam, Maryam Mousavi Nik*, Seyed Kazem Malakouti

    The purpose of this study was to determine effectiveness of analysis group therapy on empathy, social acceptance and social competence in adolescent girls in Tehran city. This experimental study was conducted with a pretest-posttest design with control group. The statistical population of this study included all the female students’ high school of Tehran city in year 2018-2019. In this study, 30 female students were considered as the sample size in two experimental groups (15 students) and control (15 students). The experimental group underwent 6 sessions analysis group therapy 90 minutes and While the control group received no intervention and remained in the waiting list. To collect data basic empathy scale of Jolliffe and Farrington (2006), social desirability scale of Marlowe‐Crowne (1960) and social competence scale of Felner, Lease & Phillips (1990). Data analysis was performed using analyze of covariance. The results showed that analysis group therapy significantly increases the empathy, social acceptance and social competence in adolescent girls. Therefore, it can be concluded that the analysis group therapy used in this study can improve the cognitive, emotional and social of adolescent girls. So use analysis group therapy in counseling and psychotherapy of teen girls has a special significance.

    Keywords: analysis group therapy, empathy, social acceptance, social competence}
  • لیلا قالیچی، سیدکاظم ملکوتی*، مرتضی ناصربخت، محمدحسین کفایی مهر، امید پورنیک
    علی رغم گسترش کمی مراکز تحقیقاتی در دهه اخیر در کشور و تخصیص بودجه و منابع به این حوزه، مراکز تحقیقاتی از نظر میزان تولید دانش و بروندادهای مورد نظر سیاست گذاران، عملکردهای بسیار متفاوتی از خود نشان داده اند. شناسایی عوامل موثر بر این عملکرد می‏تواند به افزایش اثربخشی منابع توزیع شده در حوزه تحقیقات بیانجامد.
    این مطالعه بر روی 28  مرکز تحقیقات وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران که در ارزیابی سال 1396 وزارت بهداشت حاضر بوده اند و ردیف بودجه مستقل نداشته اند انجام شده است. پیامد مورد نظر امتیاز کسب شده  در ارزشیابی سالانه وزارت بهداشت است که بر اساس متغیرهایی از قبیل تعداد و کیفیت مقالات منتشره، تعداد استندادات، شاخص H مرکز تحقیقات، کتب و خلاصه مقالات مرکز محاسبه شده است.
    اگرچه در آنالیز تک متغیره سن و متراژ مرکز، تعداد پرسنل هیات علمی و غیر هیات علمی، مجموع بودجه دریافتی و تعداد دانشجویان پژوهش محور با امتیاز کسب شده رابطه معنی دار داشتند در آنالیز چند متغیره تعداد پرسنل غیر هیات علمی و مجموع بودجه ریالی تنها عوامل موثر شناخته شدند.
    به نظر می رسد کمبود نیروی انسانی کارشناسی در مراکز تحقیقاتی در کنار محدودیت های بودجه مانعی در راه استفاده کامل از ظرفیت های موجود است. تکمیل بدنه کارشناسی مراکز تحقیقاتی می‏تواند اثربخشی بودجه پژوهشی و سایر منابع تخصیص داده شده به پژوهش را افزایش دهد.
    کلید واژگان: ارزشیابی, بودجه, علم سنجی}
    Leila Ghalichi, Kazem Malakouti*, Morteza Naserbakht, Mohammad Hosein Kafaee Mehr, Omid Pournik
    Background
    In recent decade, there has been an increase in the number of research centers and the allocated budget and resources to research in Iran. These research centers show widely different performance and research impacts. Identifying the sources of such differences can help the research sector managers improve the effectiveness of distributed resources.
    Methods
    This study was performed on 28 research centers that were evaluated in Iran’s Ministry of health’s annual ranking of research centers and received their budget from research deputy of Iran University of medical sciences. The outcome of interest was the score gained in the ranking that is calculated based on number and quality of the articles, number of citations, H index of the research center, books and abstracts.
    Results
    In univariate analysis, tenure of the research center, its total allocated space, number of faculty members, number of non-faculty employees and total budget and number of research-based students (PhD by research, post-doctorate and clinical Scientists) were significantly correlated with the score. In regression model, number of non-faculty employees and total budget were the significant predictor variables of the score.
    Conclusion
    The results suggest that lack of human resources in research centers as well as budget limitations can hinder the optimum performance of research centers. Providing the necessary personnel in research centers can increase the effectiveness of the allocated research budget in research centers.
    Keywords: Evaluation, Budget, Scientometrics}
  • لیلا نعمتی انارکی، سید کاظم ملکوتی، مسعود ناصری پور
    طی سه دهه پژوهشی تاکنون با وجود موفقیت در تولیدات کمی علمی، کیفیت آنها از نظر توسعه مرزهای دانش و اثربخشی نتایج پژوهشی در شاخص های توسعه کشور ارتقای مطلوبی نداشته است. چرا همزمان با افزایش تولید مقاله ها، به کیفیت آن توجه نشده است؟ چرا همزمان به اثربخشی علم تولید شده بر جامعه بهاء داده نشده است؟ این پرسش ها و پرسش های دیگر از این گونه مواردی است که نگارندگان به آن خواهند پرداخت. در این میان آیا گذشته پژوهشی کشور قابل نقد است یا می توان آن را نقض کرد و این که آیا در سه دهه پژوهشی کشور به اثربخشی تولیدات علمی در توسعه کشور و نظام مدیریت تحقیقات کشور پرداخته شده است یا خیر. هدف از پژوهش حاضر بررسی سه دهه پژوهش در کشور، بررسی دو دیدگاه متفاوت از گفتمان روز در حوزه پژوهش و آسیب شناسی حوزه پژوهش و در نهایت ارائه راهکارهای مختلفی است که می تواند مسیر را هموار کند. آنچه مسلم است بررسی کلی دو پارادایم کمی و کیفی نشان از آن دارد که پژوهش های ایران در گسترش مرزهای دانش، قابلیت اثرگذاری اندکی بر توسعه جامعه داشته اند. بنابراین، ظرفیت های موجود پژوهشی کشور این انتظار را ایجاد می کند که همزمان با افزایش حمایت مالی از پژوهش، ضمن حفظ روند رو به رشد کمی مقاله های علمی؛ نظام پژوهشی کشور به نحوی مدیریت شود که به رشد کیفی مقاله ها و نیز ارتقای شاخص های توسعه جامعه بپردازد که جوانه های آن در چند سال اخیر رشد و نمو کرده است. ایجاد ساختار های مورد نیاز در راستای فناوری و تجاری سازی تحقیقات زمینه های مناسبی برای تغییر پارادایم و نظام مدیریت پژوهشی کشور فراهم کرده است. واکاوی عمیق تر این مسئله نیازمند پژوهش های کاربردی گسترده تر هم از دیدگاه و نگرش مدیران عالی نظام تحقیقاتی کشور و هم نگرش پژوهشگران خواهد بود.
    کلید واژگان: اثر بخشی پژوهش ها توسعه تولیدات علمی دانشگاه صنعت کمیت کیفیت}
    Leila NematiAnaraki, Seyyed Kazem Malakouti, masoud naseri pour
    Over the past three decades of research, despite the success of scientific quantitative production, their quality has not improved in terms of developing the knowledge boundaries and the effectiveness of research results in the country's development indicators. As the article production increased, why did not pay attention to the quality of articles? And simultaneously, why the value of the effectiveness of produced science on the society did not take into consideration? These questions and the other ones of this kind are the cases that the writers will review. In the meantime, whether the country's past research can be criticized, or whether it can be violated, and whether in the three decades of research the country has been affected by the effectiveness of scientific production in the development of the country and the system of research management in the country. The purpose of this research is to investigate the three decades of research in the country, to examine two different perspectives from discourse of the day in the field of research and pathology of the field of research, and finally to present various strategies that can pave the way. It is obvious that the general survey of quantitative and qualitative paradigms shows that Iran's research in extending the knowledge boundaries has little effect on the development of society. Therefore, the existing capacities of research of the country create the expectation that along with increasing the financial support for research, while maintaining the growth of scientific papers numbers, the research system of the country will be managed in a way that will contribute to the quality of the articles as well as to promote the development indicators of society that it’s buds have grown over the last few years. Creating the required structures for technology and commercialization of research has provided the appropriate fields to change the paradigm and the research management system of the country. A deeper analysis of this issue will require more extensive applied research from both the views and attitudes of the top executives of the research system of the country and the researchers' at
    Keywords: Research Effectiveness , Development, Scientific Production , University , Industry , Quantity, Quality}
  • پویا فرخ نژاد افشار *، سید کاظم ملکوتی، مهدی اجری خامسلو
    مقدمه
    با رشد جمعیت سالمند، توجه به مسائل سلامتی آنان از اهمیت روز افزونی برخوردار شده است. یکی از مسائلی که به علل مختلف کمتر به آن توجه شده است سلامت دهان و دندان سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین وضعیت سلامت دهان سالمندان در تهران می باشد.
    روش
    مطالعه حاضر، مطالعه ای توصیفی- مقطعی است. که بر روی 190 سالمند (113 سالمند مرد و 77 سالمند زن) در پارک های سطح شهر تهران در سال 1396 انجام شده است. وضعیت سلامت دهان سالمندان با استفاده از شاخص ارزیابی سلامت دهان سالمندان (GOHAI) بررسی شد. داده های بدست آمده با استفاده از آماره های توصیفی (میانگین و انحراف معیار)، همبستگی وآزمون تی مستقل توسط نرم افزار SPSS v.22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    میانگین سنی شرکت کنندگان 87/6 ± 30/67 بود. در حدود 90/57 درصد از سالمندان هیچ یک از دندانهای طبیعی خود را نداشتند. میانگین سلامت دهانی سالمندان 61/10 ± 04/43 بود. بین نمره بعد درد دندان و تعداد دندان های کشیده شده رابطه مثبت و معنی داری وجود داشت (001/0P<، 51/0 r:).
    نتیجه گیری
    نتایج بدست آمده نشان داد که وضعیت سلامت دهانی سالمندان مناسب نیست و این بیان کننده نیاز به توجه بیشتر برای انجام اقدامات بیشتر هم در پیشگیری از مشکلات دهانی و هم ارتقا سلامت دهانی است.
    کلید واژگان: سالمند, سلامت دهان, کیفیت زندگی}
    P. Farokhnezhad Afshar *, S.K. Malakouti, M. Ajri-Khameslou
    Introduction
    Following the growth of the older population, attention to their health issues has become increasingly important. One of the issues that have been considered for various reasons is the oral health of the elderly. The purpose of this study was to determine the oral health status of older people in Tehran.
    Method
    This study is a descriptive and cross-sectional study. This study was conducted on 190 older people (113 old men and 77 old women) in Tehran's parks. The oral health status of the elderly was evaluated by GOHAI's oral health index, which has already been validated in Iran. Data were analyzed by mean, standard deviation and correlation and T independent test, using SPSS v.22 software.
    Results
    The mean age of participants was 67.30 ± 6.87. About 57.90% of the older adults did not have any of their teeth. The mean oral health of the older adults was 43.04 ± 10.61. There was a significant positive correlation between discomfort score and number of missing teeth (P
    Conclusion
    The results showed that the oral health status of the older adults is not appropriate in Tehran, which indicates the need to pay more attention to preventing oral problems and improving oral health.
    Keywords: Aged, Oral Health, Quality of Life}
  • شیوا زمانی نژاد، وحید راشدی *، سید کاظم ملکوتی، بیژن مقصودلو استرآبادی
    مقدمه
    رفتار و عادات روزانه سالمندان، به طور مستقیمی بر وضعیت دهان و دندان آنان تاثیر گذار می باشد. امروزه وضعیت سلامت دهان و دندان سالمندان و راه های ارتقای آن بسیار مورد توجه قرار گرفته که این عامل ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی آنان نیز دارد. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت سلامت دهانی مردان سالمند بیمارستان روانپزشکی رازی تهران انجام پذیرفته است.
    روش
    این مطالعه از نوع توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بیمارستان بوده که در سال 1395 انجام پذیرفته است. جامعه پژوهش را کلیه سالمندان مرد 60 سال و بالاتر بستری در بیمارستان روانپزشکی رازی تهران تشکیل می دادند. تعداد نمونه مورد نظر در این مطالعه 120 نفر بودند که با روش تمام شماری وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش علاوه بر پرسشنامه متغیرهای جمعیت شناختی، پرسشنامه ارزیابی سلامت دهانی سالمندان (GOHAI) و آزمون کوتاه شناختی (AMTs) بودند که هر پایایی و روایی هر دو پرسشنامه در زبان فارسی به تایید رسیده است. داده های به دست آمده توسط نرم افزار آماری SPSS-18 و تست آماری ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    یافته ها
    در این مطالعه 120 مرد سالمند حضور داشتند که میانگین سنی آن ها 14/66 سال (انحراف معیار: 37/3) و میانگین مدت زمان بستری در آنان 16/20 سال (انحراف معیار: 70/9) بود. بر اساس نتایج مطالعه وضعیت سلامت دهانی سالمندان پایین از حد متوسط بود (25/2±11/30). دیگر یافته های پژوهش نیز نشان داد که عواملی همچون وضعیت شناختی، سن، سطح تحصیلات و تعداد دندان از عوامل مرتبط با سلامت دهانی می باشند.
    نتیجه گیری
    سنجش سلامت دهان و دندان در سالمندان برای تعیین تاثیر پروسیجرها و مراقبت های مختلف دندانپزشکی امری ضروری می باشد. براساس یافته ها وضعیت سلامت دهانی مردان سالمند بیمارستان روانپزشکی رازی نامطلوب می باشد، لذا معاینات دقیق دهان و دندان در بین آن ها توصیه می گردد.
    کلید واژگان: سالمند, سلامت دهانی, بیمارستان}
    Sh Zamaninejad, V. Rashedi *, S.K. Malakouti, B. Maghsodlou-Estarabadi
    Introduction
    Daily behaviors of the elderly affect oral and dental conditions. Today, the oral health of the older adults and promote it are very much taken into consideration, which is directly related to their quality of life. The main aim of this study was evaluation of Oral health status of male older adults in Razi psychiatric hospital.
    Method
    In this cross-sectional hospital-based study, we recruited male admitted older adults aged ≥ 60 in Razi psychiatric hospital in Tehran, 2016. The study sample comprised120 subject which were selected through the census sampling method. Geriatric Oral Health Assessment Index (GOHAI), Abbreviated Mental Test score (AMTs), and socioeconomic questionnaires were used to collect the data. Reliability and validity of both questionnaires in Persian language have been confirmed. The gathered data were analyzed by SPSS-18 and Pearson correlation coefficient test.
    Results
    A total of 120 male older adults, were included into the study. The mean age of the participants was 66.14 ± 3.37 years and of mean years of hospitalization was 20.16 ± 9.70. Results indicated that the oral health status of the elderly was undesirable. Factors such as cognitive status, age, education, and number of teeth were significantly correlated with oral health status.
    Conclusion
    Evaluation of the oral health in the elderly is essential for determining the impact of different dental procedures and care. According to the findings, the oral health status of elderly men in Razi Psychiatric Hospital is weak. Therefore, accurate oral examinations are recommended.
    Keywords: Older adults, Oral health, Hospital}
  • بهروز قنبری، سید کاظم ملکوتی *، مرضیه نجومی، کاوه علوی، شیوا خالق پرست اطهری، امین سهراب زاده
    زمینه و هدف
    امروزه خودکشی یک مشکل جدی برای سلامتی در همه دنیا می باشد و سازمان جهانی بهداشت تخمین می زند تا سال 2020 حدود 1.53 میلیون نفر در جهان بر اثر آن خواهند مرد. یکی از اصلی ترین وظایف پرستاران اجرای برنامه های پیشگیرانه می باشد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر اجرای اقدامات پیشگیرانه پرستاری بر اقدام مجدد به خودکشی طراحی گردیده است.
    روش بررسی
    این مطالعه یک مطالعه مداخله ای است و جامعه پژوهش شامل کلیه بیماران مراجعه کننده به بیمارستان بهارلوی تهران از تیرماه تا مهر ماه سال 1392 می باشد که بصورت تصادفی ساده در دو گروه مداخله و کنترل قرار داده شدند. ابزار ها شامل پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و پرسشنامه پیگیری می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار های توصیفی و آزمون تی و نرم افزار SPSS نسخه 16 صورت گرفت.
    یافته ها
    از مجموع 248 نفر شرکت کننده، 9/58% شرکت کنندگان در دامنه سنی 27- 18 سال بوده اند. 1/66% شرکت کنندگان را زنان به خود اختصاص داده اند. بیشترین فراوانی شرکت کنندگان مجرد ها با 8/52 درصد می باشد. بیشترین فراوانی شرکت کنندگان از نظر وضعیت شغلی مربوط به بیکاران با 1/43 درصد می باشد. 5/8% افراد گروه مداخله در پایان طرح فقط یکبار اقدام به خودکشی داشته اند و در گروه کنترل 5/10% یکبار و 9/7% دو بار و 3/3% سه بار اقدام به خودکشی داشته اند. بین اقدامات پیشگیرانه پرستاری و اقدام مجدد به خودکشی رابطه معنی داری مشاهده شد (05/0>P).
    نتیجه گیری کلی: با توجه به کاهش معنی دار اقدام به خودکشی در افراد گروه مداخله نسبت به گروه کنترل در پایان طرح می توان نتیجه گرفت که اقدامات پیشگیرانه پرستاری در کاهش اقدام مجدد به خودکشی موثر بوده است.
    کلید واژگان: اقدام به خودکشی, پرستاری, پیشگیری}
    B. Ghanbari, Sk Malakouti *, M. Nojomi, K. Alavi, Sh Khaleghparast, A. Sohrabzadeh
    Background and Aims
    Suicide is an important public health issue. An estimated 1530000 suicide deaths will occur worldwide in 2020. Providing the preventive programs is the main task of nursing. This study designed to determine the effectiveness of nursing preventive interventions in suicide reattempt.
    Material &
    Methods
    The clinical trial method using randomization sampling method that has been conducted on patients with suicide attempt(Maclure, 2000 #329;Maclure, 2000 #329). This study conducted on 248 people who attempted suicide and were referred to Baharloo hospital in Tehran, Iran since July to October 2013. The demographic characteristics questionnaire and discharge follow-up questionnaire used for data collection. To analyze the data, SPSS version 16 was used.
    Results
    In this study, out of a total of 248 attempts to commit suicide, woman, singles and unemployed compromised 66.1%, 52.8% and 43.5% of participants respectively. In the intervention group 8.5% of participants committed suicide once. In the control group participants had attempted suicide once (10.5%), twice (7.9%) or three time (3.3%). There was a significant relationship between the nursing preventive program and suicidal attempts (P
    Conclusion
    This study showed that nursing preventive programs play an important and significant role in suicide re-attempts prevention.
    Keywords: Suicide attempt, Nursing, Prevention}
  • نگار مروت دار، مازیار مرادی لاکه، سیدکاظم ملکوتی، مرضیه نجومی *
    هدف

    هدف بررسی حاضر مرور نظام مند و مقایسه پژوهش های انجام شده در مورد روش های خودکشی در کشورهای حوزه مدیترانه شرقی، بر اساس تقسیم بندی سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بود.

    روش

    جست وجوی نظام مند منابع به دو روش الکترونیکی (Medline (PubMed)، CINAHL، Web of Science ISI، Science direct، SCOPUS، PsycINFO، OVID و Emrmedex and Imemr) و دستی انجام شد. برای جست وجو کلمه «suicide» و «Mesh word» آن و نام کشورهای حوزه مدیترانه شرقی، بر پایه تقسیم بندی WHO در سال 2010 به همراه دیگر عبارت های مربوط به کشورهای این حوزه به کار رفت. هر پژوهشی که تعداد، درصد فراوانی یا نسبت انواع روش های خودکشی را در افراد بالای 15 سال در یک دوره مشخص از زمان در یکی از کشورهای حوزه مدیترانه شرقی یا مناطق زیرمجموعه آنها گزارش کرده بود، وارد بررسی شد. پس از حذف هم پوشانی ها، دو فرد جداگانه عنوان و چکیده 4152 مقاله را بررسی کردند. از این تعداد 167 مقاله انتخاب شد که با بررسی متن کامل، در نهایت 19 مقاله وارد بررسی نهایی شد. برای ارزیابی کیفیت مقاله های انتخاب شده «تقویت گزارش بررسی های مشاهده ای در همه گیرشناسی» (STROBE) به کار رفت.

    یافته ها

    روش های دارزدن، مسمومیت ها و سوختگی ها در بیشتر پژوهش ها بیشترین درصد فراوانی را به خود اختصاص داده بودند.

    نتیجه گیری

    در انتخاب روش های خودکشی تفاوت های به نسبت زیادی میان کشورهای حوزه مدیترانه شرقی وجود دارد. افزون بر تفاوت میان کشورها، تفاوت جنسیتی نیز بارز است.

    کلید واژگان: خودکشی, کشورهای حوزه مدیترانه شرقی, مرور نظام مند}
    Negar Morovatdar, Maziar Moradi Lakeh, Seyed Kazem Malakouti, Marziyeh Nojomi
    Objectives

    The aim of this study was to perform a systematic review of articles about suicidal methods in countries of Eastern Mediterranean Region (EMRO) of World Health Organization (WHO).

    Method

    We used databases and hand searching. Several databases were searched، including Pub-Med/Medline، ISI Web of Science، CINAHL، PsycINFO، SCOPUS، ScienceDirect، OVID، EMRmedex and IMEMR as well as reference lists of the accessed articles. We searched «suicide»، Mesh words«of suicide and country names of EMR countries according to last classifications WHO country regions in 2010. Any article that reported frequency، partial frequency or percent of methods of suicde in people age above 15 years old in countries of EMR was selected. After deletion of duplications، 4152 articles were assessed by two independent assessors for title and abstract. Then 167 articles were selected for reviwing full text articles، from those articles، 19 were selected for data extraction. STROBE checklist (strengthening the reporting of observational studies in epidemiology) was used for quality assessments of those articles. Data extraction was conducted with two researchers، independently.

    Results

    Hanging، poisoning and self-immolation are the most methods in most of the studies.

    Conclusion

    Partial frequency of methods of suicide showed heterogeneity among countries and between genders.

    Keywords: suicide, EMRO Countries, systematic review}
  • مهشید فروغان، شهرزاد حبیبی قهفرخی*، سید کاظم ملکوتی
    زمینه

    در دهه های اخیر بدلیل افزایش نرخ رشد جمعیت سالمندی در دنیا و همچنین، ایران مسائل بهداشتی این گروه نیز اهمیت بیشتری یافته است. از آنجایی که مشکلات بهداشت روان و اختلالات خواب از مشکلات مهم دوران سالمندی به شمار می آید، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سلامت روان و خواب آلودگی روزانه سالمندان مراجعه کننده به سازمان بازنشستگی کشور صورت گرفت.

    روش بررسی

    390 سالمند مراجعه کننده به سازمان بازنشستگی و ادارات وابسته به آن در تهران در یک مطالعه توصیفی تحلیلی در سال 1386 به روش نمونه گیری آسان دردسترس و با استفاده از سه پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، خواب آلودگی Epworth، وسلامت عمومی (GHQ)15 سوالی مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری توصیفی تی تست، کای دو، و آنوا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

    یافته ها

    51٪آزمودنی ها مرد، اکثریت آنان متاهل(8/66٪) وبیشتر آنان در رده سنی 64-60 سال بودند(49٪). 29٪ کل آزمودنی ها دارای خواب آلودگی خفیف تا شدید بودند و 46٪ آنان مشکوک به مشکلات سلامت روان تشخیص داده شدند. سلامت روان بعنوان یک فاکتور مستقل با خواب آلودگی سالمندان ارتباط آماری معنی داری داشت(0.05 >p ‍‍‍).

    نتیجه گیری

    با توجه به ارتباط معنی دار سلامت روان و خواب آلودگی در سالمندان توصیه می شود مطالعات تکمیلی در جهت بررسی دقیق تر این ارتباط و تعیین تقدم و تاخر هر کدام از این عوامل نسبت به یکدیگر صورت گیرد.

    کلید واژگان: سلامت روان, خواب آلودگی, سالمند}
    Dr Mahshid Foroughan, Dr Shahrzad Habibi Ghahfarrokhi, Dr Seid Kazem Malakouti
    Background

    Increased population of older people in recent decades has brought the health issues of them at forefront. Mental health and sleep problems are، both، common in elderly. This study intended to investigate on the relations between these two.

    Method

    The present study is a cross-sectional، Descriptive- analytic one which has been implemented on retired elderly، presenting at the Retirement Organization and its agents in Tehran. 390 elderly entered the study through easy sampling and responded to a three part questionnaire including a demographic check list، General Health Questionnaire-15. And Epworth Sleepiness Scale. Gathered data analyzed by t- test، K Square، and ANOVA.

    Findings

    Of the participants 51% were male، 66. 8% were married، and 49% were in the age range of 60-64. 29% suffered from mild to severe daytime sleepiness and 46% had mental health problems. Mental health، as an independent factor، had a significant statistical relation with sleepiness (p < 0. 05).

    Conclusion

    Given to the study finding، further research with the aim of determining the predictive value of each factor is recommended.

    Keywords: sleepiness, mental health, elderly}
  • مرضیه نجومی، سید کاظم ملکوتی، هلیا قانعان، محمد تقی جغتایی، پرفسور لارش جاکوبسن
    زمینه و هدف
    استیگما به بیماری های اعصاب و روان منجر به تحمیل بار اضافی این بیماری ها بر سلامت عموم می گردد. به طور کلی، استیگما وضعیت جدایی و تمایزی است که در قالب نگرش منفی شکل می گیرد. با توجه به اطلاعات موجود، مطالعه بزرگی که به آگاهی و نگرش نسبت به بیماران اعصاب و روان بپردازد، در ایران انجام نشده است. بنابراین هدف از انجام این مطالعه تعیین آگاهی و نگرش نمونه ای از جمعیت شهر تهران در مورد بیماران اعصاب و روان می باشد.
    روش کار
    این مطالعه مقطعی در شهر تهران بین ماه های فروردین تا آذر 1388 انجام گرفت. توسط روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای از خانه ها، 800 فرد مورد بررسی قرار گرفتند. نسخه تعدیل یافته پرسشنامه تهیه شده در برنامه جهانی روانپزشکان برای کاهش استیگما و تمایز مورد استفاده قرار گرفت. روش جمع آوری داده ها توسط پرسشگران آموزش دیده بود. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار V.13 SPSS استفاده شده و آزمون کای اسکور برای تحلیل زیر گروهی به کار گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین سنی نمونه 5/37 سال با انحراف معیار 7/14 سال بود. 3/53% مرد بودند. اغلب (70%) افراد مورد بررسی ذکر کردند که بیماری در خارج از بیمارستان قابل درمان است و در حدود 74% ذکر کردند این افراد می توانند در شغل های عادی فعالیت کنند. در حدود 68% به امکان برقراری رابطه دوستی با بیماران اعصاب و روان پاسخ مثبت داده بودند. در حدود 5/52% معتقد بودند که بیماران اعصاب و روان به دلیل رفتارهای خشونت آمیز خطرناک هستند. تنها 17% افراد گزارش کردند که از صحبت با این بیماران می ترسند. به طور کلی، متغیرهای جمعیتی با آگاهی و نگرش به بیماران اعصاب و روان ارتباط قابل توجهی نداشت.
    نتیجه گیری
    در نمونه مورد بررسی استیگما به بیماران اعصاب و روان چندان شایع نبود. در مقایسه با سایر مطالعات، نگرش و آگاهی افراد مورد بررسی نسبت به بیماران اعصاب و روان در حد مناسب و قابل قبول بود.
    کلید واژگان: بیماری اعصاب و روان, آگاهی, نگرش, استیگما}
    M. Nojomi S.K. Malakouti H. Ghanean M.T. Joghataei L. Jacobson
    Background
    The stigma associated with mental illness adds to the public health burden of mental illness itself. In general terms stigma is the status loss and discrimination triggered by negative stereotypes. To our knowledge, this is not any large scale study of knowledge of and attitudes towards mental illness in Iran. Therefore, the aim of this study was to determine the knowledge and attitude of a community sample towards mental illness in city of Tehran.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted in city of Tehran between April and December 2009. By a multistage random sampling of household respondents, 800 subjects were recruited in the study. A modified version of the questionnaire developed for the "World Psychiatric Association Program to Reduce Stigma and Discrimination" was used. The method of collecting data was interview by trained interviewers. We used SPSS V.13 software for describing and analyzing data. Chi-square was used for subgroup analyses.
    Results
    The mean age of sample was 37.5 years (14.7 yrs) with 53.3% being males. Most of them (70%) mentioned that mental illness is treatable out of hospital and 74% of them believed patients with mental illness could have ordinary jobs. About 68% had a positive attitude towards friendly relationship with mental illness patients. About 52.5% of the subjects believed that people with mental illness are dangerous because of their violent behaviors. Only 17% of subjects were afraid of having conversation with a mentally ill person. Generally, socio-demographic variables were not associated with knowledge and attitudes of peoples towards mental illness strongly.
    Conclusion
    There is not extensive stigmatization of mental illness in our sample. Compared to other similar studies, the views and attitudes of our sample towards mental illness were partially good and acceptable.
  • محسن صابری اسفیدواجانی، مرضیه مولوی نجومی، سیدکاظم ملکوتی، زهرا اسمعیلی شاهرودی مقدم، مهشید بحرینی، آسیه جعفری، امیرمحمد مهاجرپور
    زمینه و هدف
    پدیده فرار دختران از منزل طی سال های اخیر در جامعه رو به فزونی نهاده است براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی سالانه بیش از یک میلیون نوجوان 19-13 ساله از خانه فرار می کنند که از این تعداد 74% دختر و 26% پسر هستند. از جمله علل فرار می توان به عوامل فردی، خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی اشاره کرد. طرح مذکور عوامل مرتبط با فرار دختران را ارزیابی کرده راهکار مناسبی را برای پیشگیری و کنترل عوامل و معضلات حاصل از فرار پیشنهاد می دهد.
    روش بررسی
    در این مطالعه دختران فراری ارجاع داده شده به بخش معاینات زنان مرکز پزشکی قانونی منطقه جنوب تهران مورد معاینه بالینی قرار گرفته و پرسشنامه تهیه شده که شامل متغیرهای طرح است، براساس مصاحبه تکمیل شد. در نهایت پس از جمع آوری داده ها، تجزیه و تحلیل آماری آنها صورت گرفت.
    یافته ها
    با توجه به تعریف ارایه شده از دختر فراری، 66 نفر وارد مطالعه شدند. میانگین سن در هنگام فرار و انحراف معیار آن به ترتیب 6/17 و 17/3 سال بود. اکثر نمونه ها (4/84%) هرگز مواد مخدر مصرف نکرده بودند. همچنین اکثر نمونه ها (5/82%) هرگز الکل مصرف نکرده بودند. در بین نمونه ها، 18 نفر (29%) سابقه تجربه سوءاستفاده جسمی و 5 نفر (5/8%) سابقه سوءاستفاده جنسی در خانه را داشتند. سابقه رابطه جنسی با جنس مخالف قبل از فرار در 22 مورد (4/34%) وجود داشت. در بین نمونه ها، پرده بکارت در 32 مورد (7/62%) مدخوله بود. بر اساس پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) 28 سؤالی استاندارد شده فارسی و با نقطه برش 23، از تعداد 58 موردی که پرسشنامه را تکمیل کرده بودند، 42 نفر (4/72%) نیاز به بررسی بیشتر داشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    با توجه به روند رو به افزایش پدیده فرار دختران از خانه و مسایل و عواقب حاصل از فرار دختران، توجه به مساله پیشگیری و شناسایی عوامل زمینه ساز و اجرای مداخلات گوناگون جهت اصلاح آنها ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: فرار از خانه, دختران فراری, سازمان پزشکی قانونی کشور}
    Background and Aim
    Girl home run away has been increased in recent years and social, cultural and health outcomes has been paid attention from specialists, politicians and public. Based on World Health Organization‘s report, more than one million 13 to 19- year- old young run away from home yearly (74% female and 26% male). Run away phenomenon is consequence of several causes. Some causes are poverty, family disintegration, addiction, welfare or high liberty, parental divorce, sexual assault by relative, family ethical and regulation problems and personal factors such as antisocial personality and other mental disorders. This study is going to assess relative factors of girl runaway and propose appropriate strategies for prevention and control of factors and consequences of run away.
    Materials and Methods
    In this study runaway girls referred to women examination ward of the South of Tehran Legal Medicine Center were examined and based on interview, the study questionnaire which includes study variables was completed. Finally, after gathering data, statistical analysis was performed.
    Findings
    Based on runaway girl definition, 66 cases were included. Mean age and standard variation of it at run away were 17.6 and 3.17 respectively. Most of cases (84.4%) had never used drugs. Also, Most of them (82.5%) had never used alcohol. Among cases, 18 cases (29%) had experienced physical abused at home. Also, 5 cases (8.5%) had experienced sexual abuse at home. History of sex with male before run away was positive in 22 cases (34.4%). Among cases, hymen status of 32 cases (62.7%) was not intact. Based on Persian Standardized General Health Questionnaire – 28 questions (GHQ-28) and with cutoff point of 23, among of 58 cases completed the questionnaire, 42 cases (72.4%) needed more evaluations.
    Conclusion
    With attention to increasing trend of girl run away phenomenon and problems and consequences of girl run away, prevention and identification of contributing factors and implementation of various interventions to modify them is necessary.
  • لیلی پناغی، سیدکاظم ملکوتی، نرگس چیمه، زهره احمدآبادی، اشرف نوری کربلایی
    این مطالعه به بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر جامعه و مقایسه دو نوع مداخله مدیریت مورد (کارشناسان بهداشت و اعضای خانواده بیماران) بر کیفیت زندگی بیماران اسکیزوفرنی پرداخته است. این مطالعه از نوع شبه تجربی بود که در آن 176 بیمار مبتلا به اسکیزوفرنیا تحت دو نوع مداخله مدیریت مورد شرکت کردند که با آزمون کیفیت زندگی ویسکانسین قبل و بعد از مداخله مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که نه تنها در تمامی خرده مقیاس های کیفیت زندگی تفاوتی معنا دار بین خدمات گروه کارشناسان و اعضای خانواده وجود نداشت، بلکه در بعضی از خرده مقیاس ها مانند وضعیت اقتصادی، رضایت و علائم بیماری، گروه اعضای خانواده میانگین بالاتری کسب کردند.
    هم چنین مداخله مبتنی بر جامعه و مدیریت مورد، صرف نظر از گروه ارائه دهنده خدمات در منزل، به بهبود معنا دار کیفیت زندگی انجامید. در نتیجه برای انجام مداخله مدیریت مورد می توان به اعضای خانواده بیماران با سطح تحصیل دیپلم نیز اعتماد کرد و ارائه این گونه خدمات را با هزینه کمتر انجام داد.
    کلید واژگان: خانواده, کیفیت زندگی, اسکیزوفرنیا, مدیریت مورد, مداخله مبتنی بر جامعه}
    L. Panaghi, S. K. Malakoti, N. Chimeh, Z. Ahmadabadi, A. Nori Karbalaii
    Objective
    The present research aims to examine the effectiveness of two kinds of case management inter-vention (a health worker and a family member of a Schizophrenic patient).
    Method
    The design of this study was quasi-experimental. 176 schizophrenic patients received case management interventions in two groups: family members and health workers. Before and after the interventions، the Wis-consin Quality of Questionnaire was completed by the participants.
    Results
    No difference in the sub-scale of quality of life questionnaire was observed between the two groups. However، in some subscales، like symptoms of disease، economic status and satisfaction، the family member intervention showed a higher score. Community- based intervention and case management improves the quality of life in both groups.
    Conclusion
    Case management could be achieved successfully by family members of Schizophrenic patients who have a high-school diploma، which consequently may result in saving money and resources.
  • آرش میراب زاده، سید کاظم ملکوتی
    اهداف
    با توجه به افزایش جمعیت سالمند در ایران و در عین حال شیوع بالای اختلالات روانپزشکی در این گروه، هدف پژوهش حاضر، بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و همه گیر شناسی اختلالات روانپزشکی در افراد بالای 59 سال در شهرک اکباتان تهران بود.
    مواد و روش ها
    نمونه پژوهش از بین تمام 1422 فرد بالای 59 سال ساکن در شهرک اکباتات تهران به طور تصادفی ساده انتخاب شد. در نهایت 204 نفر وارد طرح پژوهشی شدند و پرسشنامه های سلامت عمومی و افسردگی سالمندان را تکمیل نمودند. سپس 104 نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و به منظور اعتبار تشخیص روانپزشکی با روش اعتبار ملاکی مصاحبه بالینی ساختاریافته، پرسشنامه تشخیصی بین المللی جامع در مورد آنها اجرا شد.
    یافته ها
    شیوع طول عمر برای کل اطلاعات روانپزشکی مورد سنجش %36/9 و شیوع نقطه ای آن در بررسی یک ماهه %18/5 بود. 25/2% موارد تنها به یک اختلال روانپزشکی، %6/8 به دو اختلال و %2/9 نیز به سه اختلال روانپزشکی مبتلا بودند. شایع ترین اختلالات روانپزشکی در مطالعه حاضر به ترتیب شامل اختلالات افسردگی عمده، افسرده خوئی، وسواسی اجباری و عامل فشارزای روانی بعد از سانحه بود.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که بعضی از اختلالات روانپزشکی در نمونه جمعیت ایرانی شیوع قابل توجه ای دارد و در عین حال نسبت به گزارشات خارجی از شیوع متفاوتی برخوردارند. به نظر می رسد یافته های فوق در برنامه ریزی مسوولان ذیربط در امر بهداشت روانی سالمندان مفید باشد.
    کلید واژگان: همه گیر شناسی, اختلالات روانپزشکی, سالمندان, ایران}
    Arash Mirab Zadeh, Seyed Kazem Malakooti
    Objective
    According to growing of aged population in Iran and also high prevalence of psychiatric disorders in this group, assessment of demographical and epidemiological studies of psychiatric disorders in subjects 59 years or older in Ekbatan district of Tehran was the aim ofthis study.
    Materials And Methods
    The subjects were chosen randomly from 1422 subjects 59 years or older, who were lived in Ekbatan district of Tehran. Finally 204 subjects were enrolled and completed the General Health Questionnaire and Geriatric Depression scale. Then 104 subjects were selected randomly and interviewed by Composite InternationalDiagnosis Interview to validate psychiatric disorders.
    Results
    The life time prevalence for all psychiatric disorders in thisstudy was 36. 9% and the period prevalence was 18. 5%. 25. 2% of subjects had only one psychiatric disorder and 6. 8% and 2. 9% of them had «two» and «three or more psychiatric disorders», respectively. Themost prevalence of psychiatric disorders was Major depressive disorder, Dysthymic disorder, Obsessive Compulsive Disorder and Post- Traumatic Stress Disorder, respectively.
    Conclusion
    The results of this study revealed that some psychiatricdisorders in Iranian geriatric population are common and in some respects, this is non-concordant with other study results. It seems that these results can be helpful for mental health services.
    Keywords: epidemiology, psychiatric disorders, geriatric population, Iran}
  • سیدکاظم ملکوتی، نرگس چیمه، لیلی پناغی، زهره احمدآبادی، مرضیه نجومی
    سیستم «مدیر مورد» یکی از اثربخش ترین روش های مداخله بیماران اسکیزوفرنی و خانواده های آنان است. مطالعه حاضر با هدف استفاده از خدمات مدیریت مورد توسط مصرف کنندگان خدمات روان پزشکی و اعضاء خانواده بیماران اسکیزوفرنی و مقایسه اثربخشی آن با گروه کارشناسان بهداشت انجام شده است.
    روش این مطالعه از نوع مداخله ای و دو سر کور بود. اعضاء خانواده 117 بیمار اسکیزوفرنی پرسشنامه های «سلامت روانی GHQ-28»، «پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا»، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی را قبل و بعد از ارائه خدمات در منزل توسط دو گروه مدیر مورد کارشناسان بهداشت روان و اعضاء خانواده بیماران تکمیل کردند. نتایج نشان داد که اثربخشی مداخله توسط گروه اعضاء خانواده با اثربخشی مداخله توسط کارشناسان گروه بهداشت، یکسان بوده است و آگاهی و فرسودگی خانواده های بیماران تنها در اثر مداخله، بدون در نظر گرفتن گروه مداخله گر افزایش معنا داری یافته است. استفاده از افراد غیر متخصص در مدیریت مورد امکان استفاده بیشتر و گسترده تر خانواده های بیماران را از خدمات بهداشت روانی فراهم می کند.
    کلید واژگان: اسکیزوفرنی, سلامت روانی, فرسودگی, مدیریت, مورد}
    S. K. Malakoti, N. Chimeh, L. Panaghi, Z. Ahmad Abadi, M. A., M. Nojomi, Ph
    Case management is one of the mo-st effective services for schizophrenic patients and their families. This study conducted by a non-randomized and double blind interventional method to compare two models of case manag-ement. One hundred and seventeen schizophrenic patients received home-visit services by two trained groups of case managers: mental health workers as case manager and consumers’ family members as case manager.The instruments were “General Health Questionnaire-28” (GHQ-28), “Family Experience Interview Schedule” (FEIS), and “Caregivers Knowledge Questionnaire” to assess caregiver mental health, burden and knowledge before and after intervention.There was no significant difference between the two groups and they were both effective so we can use nonp-rofessional and trained case manager to develop mental health services for schizophrenic patients.
  • معصومه احمدیان گرجی، لادن فتی، علی اصغر اصغرنژاد فرید، سید کاظم ملکوتی
    هدف
    این پژوهش به منظور مقایسه طرح واره های ناسازگارانه در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی، بیماران افسرده غیر اقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی انجام شد.
    روش
    در یک طرح پژوهشی مقایسه ای- مقطعی، نمونه ای 63 نفر متشکل از 16 بیمار افسرده اقدام کننده به خودکشی، 22 بیمار افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و همچنین 25 نفر از جمعیت غیربالینی که به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب شده بودند، با استفاده از پرسشنامه طرح واره های یانگ (YSQ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی، تحلیل کوواریانس، تحلیل واریانس یک طرفه چندمتغیره با روش تعقیبی توکی استفاده شد.
    یافته ها
    یافته های این پژوهش نشان دهنده تفاوت معنادار نمره طرح واره ها در سه گروه شرکت کننده در پژوهش بود. به این ترتیب که دو گروه بالینی در تمامی طرح واره های ناسازگارانه اولیه با گروه غیربالینی تفاوت داشتند (001/0p<)، ولی دو گروه بالینی فقط در سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری در مقابل صدمه و بیماری با یکدیگر تفاوت معنا دار داشتند (05/0p<). این تفاوت ها مستقل از شدت افسردگی بیماران بود) 074/0>p).
    نتیجه گیری
    نتایج پژوهش فوق، با یافته های پ‍ژوهش های مشابه همسو و حاکی از تفاوت ساختار شناختی در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی با بیماران افسرده غیراقدام کننده به خودکشی و جمعیت غیربالینی است. این یافته ها همچنین تاییدکننده نظریه شناختی و نشان دهنده اهمیت انجام مداخلات درمانی بر سه طرح واره محرومیت عاطفی، وابستگی و بی کفایتی، و آسیب پذیری بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی در مقابل صدمه و بیماری است.
    کلید واژگان: طرح واره های ناسازگارانه اولیه, خودکشی, اختلال افسردگی اساسی}
    Masoomeh Ahmadian, Ladan Fata, Aliasghar Asgharnezhad, Kazem Malakooti
    Introduction
    The purpose of the current study was to compare the schema content of suicidal depressed patients, non-suicidal depressed patients, and non-clinical samples. Based on schema theory (Young, Klosko & Weishaar, 2002), it was expected that schema content differences would likely be obtained on variables including defectiveness/ shame, social isolation/ alienation, vulnerability and failure.
    Method
    In order to evaluate these hypothese, the Young Schema Questionnaire was distributed among three different groups of participants.A total of 63 participants took part in this study, including 16 patients with Major Depressive Disorder who had recently (in the past 3 weeks) attempted suicide, 22 non-suicidal patients with Major Depressive Disorder, and 25 non-clinical participants. Group status was confirmed using the SCID and scores on the General Health Questionnaire (GHQ). Sampling was arranged so that there was no significant difference among groups according to age, education, gender or marital status. All participants completed the Young Schema Questionnaire (YSQ) 232-item version, and the BDI-II. The YSQ is a comprehensive measure of dysfunctional schemas, and generate scores on 18 schema dimensions in 5 domains. Data were analyzed using MANOVA and MANCOVA, with Tukey post-hoc comparisons and Bonferroni corrections, as appropriate.
    Results
    Findings of the current study indicated overall significant differences among groups on the YSQ schemas. Post hoc analyses indicated that the YSQ differentiated the two depressed groups from the non-clinical participants in all schemas. The two depressed groups were differentiated, however, only on dimensions of “emotional deprivation “dependence/ incompetence”, “vulnerability to harm and illness.
    Discussion
    The results of the current study are congruent with schema theory of depression, in that a number of predicted differences between suicidal and non-suicidal depressed patients were observed. The vulnerability schema appears to be a critical aspect of suicide risk in depressed patients. Results of the current study support differences in schematic cognitive structures of suicidal depressed, non-suicidal-depressed, and non-clinical sample. Further studies are necessary to confirm these findings, but the results imply that schema-focused interventions may be relevant to reducing risk of suicidal behavior in depressed patients.
  • نرگس چیمه، سیدکاظم ملکوتی، لیلی پناغی، زهره احمدآبادی، مرضیه نجومی، علی احمدی تنکابنی
    مؤسسه زدایی از درمان بیماران روانی آن را به موضوعی خانوادگی تبدیل کرده است. نقش مراقبت از بیماران در خانواده، فرسودگی و اختلالات روان پزشکی را برای مراقبان به دنبال دارد. در تحقیق حاضر فرسودگی و سلامت روانی مراقبان در رابطه با شدت سایکوپاتولوژی نشانه های مثبت و منفی بیماری مهارت های زندگی بیماران، دانش خانواده ها و خصوصیات جمعیت شناختی بیماران بررسی می شود.
    117 بیمار اسکیزوفرنی و اعضاء خانواده آنان پرسشنامه های سلامت روانی GHQ-28، پرسشنامه آگاهی سنجی خانواده های مبتلایان به اسکیزوفرنیا، فرم کوتاه آزمون برنامه مصاحبه تجارب خانواده های بیماران روانی، آزمون سطح شناختی آلن و مقیاس علائم مثبت و منفی (PANSS) را تکمیل کردند. یافته ها نشان داد که نشانه های کلی سایکوپاتولوژی و مهارت های زندگی بیماران با فرسودگی مراقبان همبسته است، اما بین طول بیماری و آگاهی مراقبان با فرسودگی یا سلامت روانی آنان همبستگی معناداری بدست نیامد. ارائه آموزش، مهارت ها و یا منابع به خانواده این بیماران، می تواند علاوه بر ارتقاء سلامت روانی و جسمی آن ها به بهبود عضو بیمار خانواده نیز کمک کند.
    کلید واژگان: اسکیزوفرنی, فرسودگی, سلامت روانی, مراقب}
    N. Chimeh, Malakoti, L. Panaghi, Z. Ahmad Abadi, M. Nojomi, A. Ahmadi Tonkaboni
    Deinstitutionalization of psychiatric patients is a problem for their families and lead to burden and psychiatric disorders in caregivers. This study conducted in 117 schizophrenic patie-nts and their families to assess relationship betweencaregivers burden and patients’ psychopathology (posit-ive and negative symptoms), patients’ living skills, family knowledge and demographic factors. The instruments were General Health Questionnaire-28 (GHQ-28), Family Experience Inter-view Schedule (FEIS), Allen’s cogni-tive level test and Positive and Nega-tive Symptoms Scale (PANSS). There was a significant relation bet-ween patients’ psychopathology and living skills with caregivers’ burden but no significant effect for family knowledge and duration of disorder. Results suggest that living skills and having rehabilitation resources are us-eful for families and patients.
  • سیدکاظم ملکوتی، مرضیه نجومی، مرجان پشت مشهدی، میترا حکیم شوشتری، صفیه اصغرزاده امین، جعفر بوالهری، علی اسدی، شیرین مشیرپور
    مقدمه و هدف
    نظر به اهمیت موضوع خودکشی در مجموعه برنامه های بهداشت روانی در دنیا، به رغم مطالعات انجام شده در ایران هنوز جای بررسی های همه گیر شناسی در این زمینه خالی است. این مطالعه به تعیین شیوع رفتارهای خودکشی در جمعیت شهری کرج در سال 1384 پرداخته است.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی مقطعی شهر کرج با جمعیت حدود یک میلیون نفر به عنوان محیط پژوهش انتحاب گردید. 2300 نفر به عنوان نمونه این تحقیق به صورت تصادفی ساده از فهرست فیش برق خانه ها از میان افراد 15 سال به بالای اعضاء خانواده ها انتخاب گردیدند. پرسشنامه استفاده شده در SUPRE-MISS در این مطالعه بکار گرفته شد.
    نتایج
    حدود 65 % آزمودنی ها زن، 2/57% آنها متاهل، و اکثریت آنها تحصیلات در حد دبیرستان داشتند (48%). زنان خانه دار بیشترین تعداد را در میان گروه های شغلی تشکیل داده بودند (3/43%). طبق نتایج بدست آمده شیوع رفتارهای خودکشی در طول عمر به ترتیب 7/12، 2/6 و 3/3 در صد و در 12 ماه 7/5، 9/2 و 1 در صد بود.
    نتیجه نهائی: رفتارهای خودکشی در ایران برخلاف خودکشی منجر به فوت شیوعی مشابه کشورهای غربی دارد.
    کلید واژگان: بهداشت روانی, جمعیت شهری, خودکشی, همه گیرشناسی}
  • مرضیه نجومی، سید کاظم ملکوتی، جعفر بوالهری، مرجان پشت مشهدی، صفیه اصغرزاده امین
    هدف
    بررسی حاضر با هدف تعیین الگوی پیش بینی کننده خودکشی بر پایه عوامل خطر آن در جمعیت عمومی کرج، در راستای گردآوری اطلاعات لازم برای طرح ریزی مداخلات پیش گیرانه، آموزشی و درمانی انجام شد.
    روش
    این بررسی از نوع مقطعی- توصیفی بود. آزمودنی های پژوهش 2300 نفر بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده از جمعیت یک میلیون و سیصد هزار نفری شهر کرج انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسش نامه سرند افکار و رفتار خودکشی به کار گرفته شد. این پرسش نامه دارای پرسش هایی در زمینه ویژگی های جمعیت شناختی، سابقه فردی و خانوادگی، رفتار خودکشی، روش اقدام به خودکشی، سابقه مصرف مواد روانگردان، سابقه بهره گیری از خدمات بهداشت روانی، سابقه وجود بیماری بدنی و روانی مزمن، و مشکلات جامعه از نظر آزمودنی ها بود. همه بخش های پرسش نامه به کمک مصاحبه تکمیل گردید. تحلیل داده ها به کمک آزمون های تحلیل واریانس و رگرسیون لجستیک انجام شد.
    یافته ها
    65% آزمودنی ها زن بودند. 2/57% آنها متاهل بوده و بیشتر آنها (48%) تحصیلات در حد دبیرستان داشتند. 46% آزمودنی ها زنان خانه دار بودند. میانگین سنی اقدام کنندگان 26 سال (انحراف معیار 9) و افراد بدون اقدام 32 سال (انحراف معیار 13) به دست آمد. این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود (01/0>p). سن نوجوانی، جنس زن، سابقه بیماری روانی، مصرف دخانیات و الکل در طول عمر و بی کار بودن از متغیرهایی هستند که به صورت مستقل می توانند پیش بینی کننده اقدام به خودکشی باشند.
    نتیجه گیری
    لازم است در پژوهش ها و برنامه ریزی های کاهش اقدام به خودکشی به جمعیت های پر خطر به ویژه نوجوانان، زنان، افراد مبتلا به بیماری روانی و مصرف کنندگان دخانیات و الکل توجه ویژه شود.
    کلید واژگان: خودکشی, عوامل خطر, شیوع, مدل پیش بینی کننده}
    Dr. Marzieh Nojomi *, Dr. Seyed Kazem Malakouti, Dr. Jafar Bolhari, Marjan Posht Mashadi, Safieh Asghar Zadeh Amin
    Objectives
    The aim of this study was to determine a predictive model for suicide attempts based on risk factors in Karaj, Iran general population. The intention was to collect necessary information for plann- ing preventive, educational, and therapeutic interventions.
    Method
    This descriptive cross-sectional study was conducted on 2300 randomly selected sample from 1.3 million Karaj residences. Information on the subjects were collected by using a modified SUPRE-MISS questionnaire. The questionnaire included questions about demographic characteristics, personal and family history, suicidal behavior, attempted suicide methods, history of taking psychoactive drugs, history of psychiatric treatments, chronic physical and mental disorders, and community stress. Data were collected by interviewing the subjects and analyzed using analysis of variance and logistic regression.
    Results
    Out of total sample, 65% were females, 57.2% were married, 48% had high school education, and 43.8% were householders. The mean age of those with attempted suicide was 26 (±9) years. The mean age of those with no attempted suicide was 32 (±13) years. The difference was statistically significant (p<0.01). This study showed that age (adolescence), sex (female), history of mental disorder, the lifetime use of tobacco and/or alcohol as well as unemployment can independently predict suicide attempts.
    Conclusion
    Planning to reduce suicide attempts in researches on high-risk population as in teenagers, women, psychiatric patients, smokers and alcohol abusers is necessary.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال