به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

شبنم امیرپور

  • محمدرضا لطفعلی پور، ابراهیم قائد*، شبنم امیرپور
    با توجه به این که انرژی یکی از مهم ترین عوامل راهبردی است که دولت ها برای دستیابی به رشد و شکوفایی اقتصادی به آن نیاز دارند. تاکنون مطالعه علمی در خصوص اثر باز بودن اقتصاد بر بهره وری انرژی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه انجام نشده است. لذا در این پژوهش اثر باز بودن اقتصاد بر بهره وری انرژی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه بررسی گردیده است. در این راستا، در مقاله حاضر به این سوال پاسخ داده شده است که اثر باز بودن اقتصاد بر بهره وری انرژی چگونه است؟ به دلیل حذف کشورهای با اطلاعات ناقص، در نهایت، نمونه برای 24 کشور از مجموع 87 کشور درحال توسعه انتخاب شده است. داده ها و متغیرهای مربوط به نمونه در این بررسی به صورت سالانه بوده و به جهت عدم وجود دیتاها قبل از سال 2013 و نیز بعد از سال2020، داده های آماری مورد استفاده در بازه زمانی (2013 تا 2020) را شامل می شود. روش اقتصادسنجی مورد استفاده در این مطالعه روش گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) است. نتایج مطالعه نشان داد که شاخص باز بودن تجارت بر بهره وری انرژی تاثیر مثبت و معنی دار دارد. یعنی افزایش آزادسازی تجاری می تواند آثار مثبتی بر بالا رفتن بهره وری انرژی داشته باشد که به نوبه خود بیشترین تاثیر نسبت به سایر متغیرهای مدل نیز دارد. همچنین نرخ تورم، رانت منابع طبیعی و نرخ رشد جمعیت تاثیر منفی و معنی دار و متغیر، شاخص آموزش نیز تاثیر مثبت و معنی دار بر بهره وری انرژی دارد که مطابق با مبانی نظری تحقیق است.
    کلید واژگان: باز بودن اقتصاد, بهره وری انرژی, کشورهای درحال توسعه, پانل دیتای پویا (GMM)
    Mohammadreza Lotfalipour, Ebrahim Ghaed *, Shabnam Amirpur
    So far, no scientific study has been conducted on the impact of economic openness on energy efficiency in selection of developing countries. In this research, the impact of economic openness on energy efficiency in selection of developing countries has been investigated. In this regard, the present article has answered the question of what is the effect of openness of the economy on energy efficiency. By removing countries with incomplete information, the sample is selected for 24 countries out of a total of 87 developing countries. The data and variables related to the sample in this study are annual and due to the lack of data before 2013 and after 2020, the statistical data used in the period (2013to2020) are included. The econometric method used in this study the Generalized Method of Moments (GMM).The results of the study showed that the trade openness index has a positive effect on energy efficiency and has the greatest impact on other variables of the model. Also, inflation rate, natural resource rent, and population growth rate have a negative effect and variable the education index also has a positive effect on energy efficiency, which is in accordance with the theoretical foundations of the research.
    Keywords: Economic Openness, Energy efficiency, Developing countries, Dynamic Data Panel (GMM)
  • محمود جهانگیرنژاد، ساعده عطارباشی مقدم، فاضله عطارباشی مقدم، شبنم امیرپور، فاطمه محمدی
    کندروسارکوم ناحیه کرانیوفاسیال نئوپلاسم نادری می باشد که کمتر از 10% کل کندروسارکوم ها را در بر می گیرد. علامت کلینیکی معمول شامل یک توده بدون درد است که منجر به تورم استخوان می گردد. مناسب ترین روش درمانی جراحی رادیکال می باشد. این نئوپلاسم ها، نادر اما با اهمیت می باشند و نیاز به تشخیص صحیح و درمان مناسب دارند چراکه از نظر میکروسکوپی تشخیص کندروسارکوم از استئوسارکوم کندروبلاستیک ممکن است مشکل باشد. این مقاله به معرفی یک مرد 59 ساله با شکایت از تورم سمت چپ خلف ماگزیلا به مدت 6 ماه می پردازد. و در عین حال تحقیقات انجام شده در این خصوص مرور می شوند.
    کلید واژگان: کندروسارکوم, ماگزیلا, کرانیوفاسیال
    Mahmoud Jahangirnejad, Saedeh Attarbashi Moghadam, Fazeleh Attarbashi Moghadam, Shabnam Amirpour, Fatemeh Mohammadi
    Craniofacial chondrosarcoma is an uncommon neoplasm that accounts for less than 10 % of all chondrosarchoma. The usual clinical finding is a painless mass leading to the expansion of bone. The most effective treatment is radical surgical excision. These neoplasms are rare but important requiring prompt diagnosis and treatment because on microscopic examination chondrosarcoma may be difficult to differentiate from chondroblastic osteosarcoma. This article presents a 59-year-old man with 6 months history of a painless swelling on the left side of posterior maxilla.
    Keywords: Chondrosarcoma, Maxilla, Craniofacial
  • لیلا گل پسندحق، فرامرز زکوی، شبنم امیرپور، فاطمه محمدی، مریم سعدی نژاد
    زمینه
    این مطالعه به منظور مقایسه میزان برداشت رنگدانه خارجی دندانی توسط سه خمیردندان سفید کننده ایرانی، خمیردندان سفیدکننده خارجی و خمیردندان معمولی خارجی صورت گرفته است.
    روش
    75 شرکت کننده در این مطالعه به سه گروه 25 نفری تقسیم شدند.خمیر دندانها به صورت تصادفی در اختیار سه گروه قرار گذاشته شد. شرکت کننده ها روزی دوبار (صبح و شب) از خمیر دندان مربوطه با استفاده از مسواک یکسان به مدت دو دقیقه برای مسواک زدن استفاده کردند. محل و شدت رنگدانه ها با استفاده از ایندکسLobene تغییر یافته در ابتدای مطالعه 4 و 6 هفته بعد ثبت شد. اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش کراسکال والیس و بون فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    75 نفر مطالعه را به پایان رساندند. خمیر دندانهای سفید کننده ی ایرانی و خارجی معمولی نسبت به خمیر دندان کنترل در حذف رنگدانه ها از تمام سطوح دندانی موثرتر بوده و اختلاف معناداری بین دو گروه خمیر دندان سفیدکننده معمولی و ایرانی مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد که خمیر دندان سفید کننده ی ایرانی و خارجی در حذف رنگدانه های دندانی نسبت به خمیر دندان کنترل موثرتر عمل می کنند.
    کلید واژگان: رنگدانه خارجی, خمیر دندان سفیدکننده
    Leila Golpasand Hagh, Faramarz Zakavi, Shabnam Amirpour, Fatemeh Mohammadi, Maraym Sadinejad
    Background
    This study was performed comparing the degree of extrinsic dental stain removal for three dentifrices: (1) an Iranian (2) commercially available whitening dentifrice and (3) commercially Regular.
    Methods
    A total of 75 participants were contribute into the study and stratified into 3 groups and randomly assigned to use one of the three dentifrices. Participants were instructed to brush their teeth twice daily (morning and night) for 2 minutes with their assigned dentifrice and available toothbrush. Stain area and intensity was assessed using a modification of the Lobene indexin the beginning of study،4 and 6 weeks intervals. Collected data analyzed using Kruskal Walis and BonFerroni method.
    Results
    A total of 75 patients were contributed in this study. Iranian whitening toothpaste and commercially were more effective than control toothpaste in removal of stain from all sites. There was no significant difference between two groups of commercially and Iranian dentifrice.
    Conclusion
    This study showed that Iranian and commercially whitening dentifrice had a significant effect on reducing tooth staining.
    Keywords: Extrinsic Stain, Whitening toothpaste
  • لیلا گل پسند حق، فرامرز زکوی، شبنم امیرپور، فاطمه محمدی
    زمینه
    مدارک مشخصی در مورد ارتباط بین سایش مسواک و توانایی برداشت پلاک توسط مسواک وجود ندارد. هدف این مطالعه، مقایسه ی کارایی مسواک-های نو و سه ماه استفاده شده در برداشتن پلاک دندانی است.
    روش
    این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی تصادفی یک سویه کور در 63 دانشجوی دندان پزشکی دانشکده ی دندان پزشکی اهواز انجام پذیرفت. افراد مورد مطالعه به سه گروه تقسیم شدند. در این مطالعه از دو نوع مسواک دستی (Cross Action Oral-B (Regular Normal، Medium، 40، Ireland و Medium، 40، Ireland) Advantage Plus Oral-B) و یک نوع مسواک باطری دار Pulsar Oral-B (compact، Medium، 40، Ireland) استفاده گردید و روش modified Bass از طریق مدل و نیز به صورت عملی به شرکت کنندگان آموزش داده می شد. مقادیر پلاک توسط شاخص Tursky et al قبل و بعد از مسواک زدن مسواک های نو مورد محاسبه قرار گرفت. بعد از سه ماه، میزان پلاک مجددا قبل و بعد از مسواک زدن متعاقب 48 ساعت بدون رعایت بهداشت دهانی، اندازه گیری شد. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از آنالیز های آماری Paired-t-test و ANOVA مورد تحلیل قرار گرفت.
    نتایج
    60 نفر این مطالعه را به پایان رساندند. مسواک های نو و سه ماه استفاده-شده میزان پلاک را به میزان قابل ملاحظه ای نسبت به زمان قبل از مسواک زدن کاهش دادند. درصد برداشت پلاک توسط مسواک های نو، اختلاف معناداری با درصد کاهش پلاک مسواک های سه ماه استفاده شده در تمام سطوح دندانی نداشت. در هر سه نوع مسواک مورد مطالعه، اختلاف قابل ملاحظه ای در درصد برداشت پلاک مسواک های نو و سه ماه استفاده شده مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان می دهد در هر سه نوع مسواک مورد مطالعه، مسواک های سه ماه استفاده شده به اندازه ی مسواک های نو در برداشت پلاک دندانی موثر بوده اند.
    کلید واژگان: برداشت پلاک, بهداشت دهانی, سایش مسواک
    Leila Golpasand Hagh, Faramarz Zakavi, Shabnam Amirpour, Fatemeh Mohammadi, Zeinab Masoumi
    Backgrond and
    Aim
    There is inconclusive evidence about the relationship between toothbrush wear and plaque removel. The aim of this study was to compare the effectiveness of new and 3 month-old toothbrush in the removal of dental plaque.
    Materials And Methods
    In a randomized single blind clinical trial 63 students attended from Awaz Dental School. Subjects were divided to three groups. Plaque was scored pre-brushing and post brushing new toothbrushes using the Turesky et al index. After 3 months، plaque was rescored pre-brushing and post-brushing 3-month–old brushes following 48h periods of no oral hygiene. Collected data analyzed using Paired-t-test and ANOVA.
    Results
    All 60 subjects compelated this study. Both the new and 3-month-old brushes reduced plaque scores significantly than pre-brushing time. The percentage reductions in plaque scores achieved with the new brushes were not significantly different from those achieved with 3-month-old brushes from total surfaces. Compared with 3 type toothbrushes، no significant different were found for plaque score reduction with the new and 3-month-old brushes.
    Conclusion
    This study found that 3-month-old toothbrushes were as effective as new brushes when used 3 brands toothbrush to removal of dental plaque.
    Keywords: plaque removal, oral hygiene, toothbrush wear
  • ایرج کاظمی نژاد، محمود جهانگیرنژاد، قاسم ساکی، مریم رحیم زاده لرکی، شبنم امیرپور
    زمینه و هدف
    هدف از انجام این تحقیق، بررسی امکان کاربرد نانوذرات هیدروکسی آپاتیت در ترمیم ضایعات استخوان فک می باشد.
    روش بررسی
    در این تحقیق، نانوذرات هیدروکسی آپاتیت با فرمول شیمیایی Ca10(PO4)6(OH)2، به روش سل- ژل احتراقی در حضور اسید سیتریک به عنوان سوخت تهیه شدند. بدین منظور، از نیترات کلسیم 4 آبه، اسید سیتریک و فسفات دی هیدروژن آمونیوم با استوکیومتری مناسب و آب یون زدایی شده استفاده شد. نانوذرات تولید شده به وسیله TG/DTA، XRD،،FT-IR SEM و TEM مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی نمونه ها به وسیله XRD ساختار هگزاگونال ذرات را تایید کردند. تصاویر SEM و TEM، ریخت شناسی و اندازه میانگین ذرات را نشان دادند. هم چنین به منظور شناسایی گروه های مختلف موجود در ساختار بلوری هیدروکسی آپاتیت، روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه (FT-IR) مورد استفاده قرار گرفت. پس از ساخت پودر نانو هیدروکسی آپاتیت، ماده حاصله بر روی ترمیم استخوان پاریتال موش های صحرایی نر بالغ نژادSprauge Dawly به کار برده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که ماده ی ساخته شده ساختار هگزاگونال داشته و طبق تصاویر میکروسکوپ الکترونی اندازه ی نانومتریک دارد.
    نتیجه گیری
    پودر نانوهیدروکسی آپاتیت ساخته شده به روش سل-ژل احتراقی دارای خاصیت استئوکنداکتیو مشابه Bio Oss می باشد و التهاب بافتی مختصری ایجاد می کند.
    کلید واژگان: هیدروکسی آپاتیت, سل, ژل احتراقی, نانوذرات, استخوان پاریتال, موش صحرایی
    Iraj Kazemi Nezhad, Mahmoud Jahangirnezhad, Ghassem Saki, Maryam Rahimzadeh Larki, Shabnam Amirpour
    Background And Objective
    The aim of this research is to investigate the possible use of hydroxyapatite nanoparticles in parietal bone regeneration. Subjects and
    Methods
    Ca10 (PO4) 6 (OH) 2 nanoparticles were synthesized by sol-gel combustion method using citric acid as combustion agent. The calcium nitrate tetrahydrate، citric acid and ammonium dihydrogen phosphate and deionized water with the proper stoichiometry were used. The nanoparticles were studied by the TG/DTA، XRD، FT-IR، SEM and TEM techniques. XRD. Fourier transform infrared spectroscopy (FT-IR) was used to identify different bond groups in the structure of the samples. The hydroxyapatite nanopowders were used on of adult male Sprague Dawley rats for parietal bone regeneration.
    Results
    The product had a hexagonal structure. SEM images showed morphology and mean nanoparticles size.
    Conclusion
    The results showed that the bone repairing with HA nanoparticles occur similar to typical repairing by commercially available (Bio Oss) and even it takes place with minimal tissue inflammation.
    Keywords: Hydroxyapatite, Sol, gel combustion, Anoparticles, Parietal bone, Rat
  • سارا کوشا، مهدی پورمهدی بروجنی، شبنم امیرپور
    سابقه و هدف
    تطابق رنگ میان دندان های طبیعی، راهنمای رنگ ها و رستوریشن های متال – سرامیک مشکل کلینیکی شایعی است. مشکلات در زمینه تطابق رنگ از تفاوت های ساختاری بین روکش های متال سرامیک و دندان های طبیعی، محدودیت دامنه نمونه رنگ های تجاری در دسترس، انواع مختلف آلیاژ و ترکیبات مختلف سرامیک ناشی می شوند. هدف از این مطالعه آزمایشگاهی بررسی تاثیرانواع مختلف پرسلن روی رنگ نهایی رستوریشن های متال- سرامیک بود.
    مواد و روش ها
    در مطالعه به تجربی حاضر سه نوع پرسلن مورد استفاده برای رستوریشن های متال سرامیک شامل Noritake، Ceramco2 و Vita VMK95روی آلیاژ T3 مورد استفاده قرار گرفتند. برای این منظور از هر نمونه 10 دیسک به قطر 10 و ضخامت 2 میلیمتر تهیه گردید و نمونه های پرسلن معادل رنگ A3انتخاب شدند.10 نمونه راهنمای رنگ ویتا کلاسیک در رنگ A3 بعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. نمونه ها بوسیله اسپکتروفتومتر آنالیز شده، داده ها در سیستم CIELab بیان شدند. داده ها بوسیله آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون Tukey مورد بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    نوع پرسلن تاثیر معنی داری بر رنگ رستوریشن های متال – سرامیک در هر سه محور رنگ L،a،b داشت(001/0>P). پرسلن ویتا بیشترین شباهت رنگ را به گروه کنترل داشت (58/1E= ∆) و پرسلن سرامکو با گروه کنترل تطابق نداشت (65/2 E=∆).
    نتیجه گیری
    نوع پرسلن تاثیر معنی داری روی رنگ نهایی رستوریشن های متال سرامیک دارد.
    کلید واژگان: پرسلن, متال سرامیک, رنگ, اسپکتروفتومتر
    Dr. Sara Koosha, Dr. Mahdi Pourmahdi Broujeni, Shabnam Amirpoor
    Background And Aim
    Color matching between natural teeth, shade guides and metal-ceramic restorations is a common clinical problem. Difficulties related to color matching arise from structural differences between metal-ceramic crowns and natural teeth, the limitation of range of available ceramic shades, inadequate shade guides, different type of metal alloys, and varying composition of ceramic materials.The aim of this in vitro study was to investigate the influence of various porcelains on the final color of metal-ceramic restorations.
    Materials and Methods
    Three commercial porcelains for metal-ceramic restorations, Vita VMK95)Vident, Brea, CA, USA(, ceramco2(Dentsply, Burlington, NJ, USA(and Noritake)Noritake, Tokyo, Japan(and alloy T3(Ticonium, Division of CMP Indnstries LLC)were combined in metal-ceramic disks with standardized thickness of layeres.10 disk)10mm(were prepared for each porcelains in A3 shade. the samples were analyzed with a spectrophotometer, and data were obtained in the CLELAB color system. The recorded data were analyzed with One Way Analysis of Variance and Tukey test.
    Results
    The type of porcelains overlying disks had significant effect on color of metal ceramic restoration(P<0.001) in three coordinate dimensions(L, a, b). The Vita porcelain had most similar to the control group(∆E=1.58) and the ceramco2 porcelain was un match to the control group(∆E=2.65).
    Conclusion
    The data of this study indicated that type of porcelain had significant effect on metal-ceramic restoration color.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال