شهره محبی
-
زمینه و هدف
جهان شمول بودن ماهیت علم، پیچیدگی و در هم تنیدگی روزافزون حاکم بر توسعه فناوری و نوآوری در علوم و فنون متفاوت باعث گسترش دامنه همکاری های بین رشته ای، بین تخصصی، بین دانشگاهی و بین المللی شده است. شبکه سازی علوم دارویی در عرصه های ملی و بین المللی مستلزم نقش آفرینی در شبکه های علمی و فناورانه ملی و بین المللی است. این امر نیازمند چارچوبی برای بین المللی سازی دانش و تخصص داروسازی در کشور است. هدف اصلی این مقاله، پاسخ به این پرسش می باشد؛ «به منظور گسترش شبکه سازی های ملی و بین المللی داروسازی کدام الگو راهگشا است؟»
روشاز روش مطالعات اسنادی به منظور بررسی اسناد مرتبط با توسعه علوم دارویی در ایران، روش تحلیل روند به منظور بررسی وضعیت روندهای آموزشی و پژوهشی توسعه علوم دارویی در ایران و نیز روش مصاحبه با خبرگان برای راستی آزمایی و اعتباربخشی به نتایج استفاده شده است.
یافته هامجموعه ای از شاخص های عملیاتی دانشکده های داروسازی با توجه به تاثیر آنها بر ظرفیت و کارکرد هر دانشکده در فضای شبکه سازی پژوهشی در سه دسته آموزشی،پژوهشی و جایگاه در نظام رتبه بندی ملی و بین المللی احصا شد و براساس آن تیپ بندی دانشکده های داروسازی انجام گرفت. به تناسب تیپ مشخص شده برای دانشکده ها ماموریت هایی پیشنهاد شده است.
نتیجه گیریشبکه سازی علمی در حوزه علوم دارویی مستلزم آمایش سرزمین و احصای ظرفیت ها و توانمندی های هر دانشگاه است. براین اساس، ضمن احصای روندهای مرتبط با توسعه علوم دارویی از طریق گفتگو با خبرگان و ذی نفعان هر یک از دانشگاه های مطرح در علوم دارویی کشور، جایگاه دانشگاه در نظام آمایش سرزمینی علوم دارویی صورت بندی و برپایه آن توانایی های نقش آفرینی این دانشگاه ها در شبکه های ملی و بین المللی در قالب سه تیپ دانشگاه مشخص شدند.
کلید واژگان: ارتباط, ایران, پیش بینی آینده, همکاری بین المللی, مدرسه های عالی داروسازیBackgroundThe universality of science, increasing complexity and interconnectedness of technology development and innovation in different science and technology fields have led to the expansion of interdisciplinary, inter-sectoral, interuniversity and international collaborations.. National and international networking in pharmaceutical sciences requires role-playing in the collaborative networks. To achieve this goal, the globalization of pharmaceutical knowledge and expertise in the country is crucial. The purpose of this article is to answer the main question, what is the most effective way to develop national and international pharmaceutical networks?
MethodsThe methods used in this article are documentary study, trend analysis of pharmaceutical sciences, and interview with the experts.
ResultsThis study revealed that scientific networking in the field of pharmaceutical sciences requires spatial planning and counting the capacities and capabilities of each university. Accordingly, the current trend of pharmaceutical sciences development complied through talking with the experts and stakeholders of each leading university. Subsequently, the pharmacy schools were classified in three types based on their capacity/capability and their roles at the national and international levels of networking determined.
ConclusionScientific networking in the field of pharmaceutical sciences requires spatial planning and counting the capacities and capabilities of each university. Accordingly, while enumerating the trends related to the development of pharmaceutical sciences by talking to experts and stakeholders of each of the prominent universities in the country of pharmaceutical sciences, the position of the university in the territorial planning system of pharmaceutical sciences and the role-playing capabilities of these universities in national and international networks. The templates of three university types were identified.
Keywords: Communication, Forecasting, Iran, International Cooperation, Pharmacy Schools -
زمینه و هدفعفونت های باکتریایی مشکل جدی و رو به رشدی در سراسر دنیا محسوب می شوند و آنتی بیوتیک ها نیز رایج ترین داروهای مورد استفاده در دنیا هستند. در دهه های اخیر، استفاده ی نامناسب از این داروها منجر به بروز پدیده ی مقاومت ضد میکروبی گردیده است. مروری بر منابع نشان می دهد حلقه ی ایزاتین و ایندول از قطعاتی هستند که در طراحی ترکیبات ضد میکروبی توجه محققان زیادی را به خود جلب نموده اند. بنابراین در این مطالعه به منظور ارزیابی ساختمان- فعالیت ضد باکتریایی و ضد قارچی، با روش هیبریداسیون مولکولی، ترکیباتی طراحی شدند که هیبریدی از مشتقات ایزاتین و ایندول با حلقه ی هیدانتوئین می باشند.روش بررسیترکیبات طراحی شده با بازده مناسب تهیه شده و ساختار آن ها به کمک طیف سنجی IR، Mass، NMR تایید گردیدند.
تعیین اثر ضد باکتریایی و ضد قارچی آن ها به ترتیب بر روی سوش های استاندارد گرم منفی و گرم مثبت و قارچ آسپرژیلوس نیجر به کمک روش Broth microdilution انجام شد.یافته هااز میان ترکیبات سنتز شده، مشتق ایندولی 5 بیشترین اثر را بر روی باکتری سودوموناس آئروژینوزا با حداقل غلظت مهاری 25/31 میکروگرم بر میلی لیتر نشان داد.نتیجه گیریترکیبات طراحی شده در مطالعه ی حاضر اثرات ضد باکتریایی امید بخشی از خود نشان دادند به ویژه ترکیب شماره 5 بر روی سویه سودوموناس آئروژینوزا که عامل عفونت های فرصت طلب بیمارستانی می باشد. از طرفی ترکیبات مورد تست دارای طیف اثر مناسبی بودند، بدین جهت که بر روی هر دو سویه گرم مثبت و گرم منفی اثر ضد باکتریایی نشان دادند.کلید واژگان: هیدانتوئین, فعالیت ضد باکتری, فعالیت ضد قارچی, تهیهBackground And ObjectiveBacterial infections are an important and growing problem across the world. During the last few decades, the inappropriate consumption of antibiotics has led to increased antimicrobial resistance. A survey of literature demonstrates that isatin and indole rings are among the most favorable compounds with a potential for antimicrobial activity. Therefore in this study some novel isatin and indole derivatives coupled with hydantoin moiety were synthesized using a hybridization approach in order to evaluate the relationship between structure and antibacterial/antifungal activity.Materials And MethodsThe derivatives were prepared in good yields and their structures were confirmed using H-NMR, IR, and Mass Spectrometry. The antibacterial/antifungal activity of compounds was evaluated using the Broth Microdilution method on a series of gram positive and gram negative bacterial strains and Aspergillus niger.ResultsAmong the tested compounds, the indole derivative #5 exhibited the highest activity against Pseudomonas aeruginosa with a MIC value of 31.25 µg/mL.
Conclusion[vog1] : These synthesized derivatives showed effective antibacterial activity mainly against Pseudomonas aeruginosa. On the other hand the tested compounds had appropriate spectrum effect ,because they showed antibacterial effect on both positive and negative strains.
[vog1] the English conclusion s the hould be written as Persian conclusion.Keywords: Hydantoin, Antibacterial, Antifungal, Preparation -
ایمیداکلوپرید از جمله حشره کش های رایج برای آفات مکنده در گلخانه ها است و به همین دلیل اطلاع از باقی مانده آن روی محصولات ضروری است. در این پژوهش تاثیر مدت زمان انبارمانی بر روند کاهش باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در میوه توت فرنگی بررسی شد. سم پاشی بوته های توت فرنگی با محلول ایمیداکلوپرید (SC35) با غلظت یک در هزار انجام گرفت. آماده سازی نمونه به روش QuEChERS انجام شد که شامل استخراج باقی مانده آفت کش با استونیتریل و خالص سازی با استفاده از فاز جامد پخش شونده بود. برای اندازه گیری باقی مانده ایمیداکلوپرید در نمونه استخراج شده از دستگاه کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) مجهز به آشکارساز فرابنفش (UV) استفاده شد. حد تشخیص دستگاهی 12/0 میکروگرم بر میلی لیتر بود و میانگین بازیابی روش 80/94 درصد محاسبه شد. داده ها در دو مدل کینتیکی، مرتبه اول و دونمایی برازش داده شد. نتایج نشان داد بهترین مدل برای توصیف روند کاهشی ایمیداکلوپرید مدل کینتیک مرتبه اول است. نیمه عمر ایمیداکلوپرید در دمای 4-5 درجه سلسیوس 48/10 روز محاسبه گردید. میزان باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در اولین روز پس از سم پاشی در این محصول 31/5 میلی گرم بر کیلوگرم اندازه گیری شد که این مقدار 62/10 برابر بیشتر از حداکثر غلظت باقی مانده مجاز برای این حشره کش در توت فرنگی (5/0 میلی گرم بر کیلوگرم) تعیین شده توسط سازمان کدکس غذایی است. میزان باقی مانده حشره کش ایمیداکلوپرید در میوه توت فرنگی پس از 20 روز انبارمانی نیز 36/3 برابر (68/1 میلی گرم بر کیلوگرم) حد مجاز بود. بر این اساس، اگرچه نگهداری در یخچال ماندگاری میوه را بیشتر می کند، اما روند کاهش باقی مانده بسیار کند می شود.
کلید واژگان: کچرز, کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا, مدل کینتیکیImidacloprid is an insecticide commonly to control the sucking pests in greenhouses. Therefore the knowledge about its residue is necessary. In this research the effect of storage time on dissipation rate of imidacloprid residues in strawberry was studied. Imidacloprid (SC 35) was applied to strawberry plants at the rate of 1ml/l. The sample preparing was performed using the QuEchERS method including the extraction with acetonitrile and purification by Dispersive solid phase Extraction clean-up. Analysis of the residues was performed using HPLC method equipped with a UV detector. The Instrumental Detection Limit (IDL) was 0. 12 μgml−1. The average recovery was 94. 80%. The data were fitted to the first-order and bi-exponential kinetic models. According to the results first-order kinetics model was the best model to describe the dissipation rate of imidacloprid residues in strawberry. Half-life for degradation of imidacloprid in strawberry at 4-5 ° C was observed to be 10. 48 day using the first-order kinetics model. The residue at the application day of the insecticide was 5. 31 mg/kg، 10. 62 fold higher than the maximum residue limit (MRL) for imidacloprid in strawberries (0. 5 mg/kg) given by the Codex Alimentarius food. After 20 days، the residue (3. 36 mg/kg) still was higher than the MRL. Accordingly، although refrigerated storage increases the durability of the fruit but it reduces the dissipation rate as well.Keywords: high, performance liquid chromatography (HPLC), QuEChERS, Kinetic Model
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.