به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

شیرزاد خزایی

  • شیرزاد خزائی*

    رمان تاریخی شخصیت ها، رویدادها، زمان و مکان خود را از تاریخ به وام می گیرد. از این رو می توان از آن به مثابه وسیله و ابزاری جهت شناخت ذهنیت تاریخی نویسنده و گفتمان حاکم بر زمانه او استفاده کرد. این مقاله با بررسی رمان تاریخی آقا محمدخان اثر حسینقلی میرزا سالور (عمادالسلطنه) در پی پاسخ به این پرسش است که تاریخ دوره قاجاریه و حکمرانان و شاهزادگان این سلسله در این اثر داستانی چگونه تصویر شده ‎اند و این تصویرسازی چه پیامی برای پژوهشگر کنونی دارد؟ فرضیه تحقیق حاضر آن است که برخلاف آنچه به مثابه کلیشه ای عمومی پذیرفته شده است که سیاه نمایی درباره قاجارها در دوره پهلوی صورت گرفته است، منابعی چون کتاب عمادالسلطنه نشان می دهد که این دیدگاه سابقه ای قدیم تر داشته و حتی از طرف نویسندگانی با تبار قاجاری نیز پذیرفته شده بوده است. این میراثی بود که به دوره بعد منتقل شد.

    کلید واژگان: رمان تاریخی, قاجاریه, عمادالسلطنه, پهلوی, آقا محمدخان قاجار
    Shirzad Khazaei *

    Historical novels borrow their characters, events, time and place from history. Therefore, it can be used as a tool to understand the historical mentality of the author and the ruling discourse of his time. This article examines the historical novel of Agha Mohammad Khan by Hossein Gholi Mirza Salvar (Emad al-Saltanah) and seeks to answer the question of how the history of the Qajar period and the rulers and princes of this dynasty are depicted in this fiction and what message does this illustration have for the current researcher? It is a public opinion that in Pahlavi era, there were propagandas against Qajars. However, some sources like Emad al-Saltanah’s book confirmed that this perspective is older than the Pahlavi era and it was accepted even by the Qajars’s authors. It was like an inheritance that was transferred to the Pahlavi era.

    Keywords: Historical novel, Qajar dynasty, Emad al- Saltaneh, Pahlavi dynasty, Agha Muhammad khan
  • شیرزاد خزایی، یعقوب خزایی*

    مجازات یکی از راهبردهای جوامع به منظور نفی رفتار نا همنوایی است که برخی اصول و سنت های جوامع را مورد تهدید قرار می داده است. اعدام هم از قدیمی ترین و متداول ترین روش های مجازات بوده است بطوریکه در تمام جوامع بشری به اشکال مختلف و متنوع اعمال می شده است و می توان در آن انواع خشونت های تمام عیار و تعذیب های دهشتناک بدنی را ملاحظه کرد. در دوره مشروطه به دلیل ظهور نگرش و ایستارهای های نوین شکل و صورت مجازات اعدام دستخوش تغییر و تحول شد. حال پرسش پژوهش حاضر این است که در گذار از دوره قاجار به مشروطه و عصر جدید فنون و تکنیک های کیفر اعدام دچار چه نوع تغییراتی شده است و آیا این تغییرات را می توان ضرورتا در جهت ترقی و تعالی رفتار با نوع بشر ارزیابی کرد؟ به نظر می رسد ما در حال گذار از نمایش عمومی اعدام به اعدام در گوشه زندان ها، از تعذیب شدید بدنی به اعدام به وسیله دار و طناب و تیرباران، و از تعذیب طولانی به اعدام سریع و آنی محکومان هستیم. در چنین چرخشی درصحنه مراسم اعدام مدرن حضور علوم مدرن چون پزشکی، روانشناسی و روش های بالینی و حقوق از یک سو و فن آوری های نوین چون عکس برداری و اسلحه گرم از سوی دیگر قابل بررسی است. ازاین رو اعدام مدرن همبسته علوم مدرن است و بدون علوم مدرن وجود خارجی نخواهد داشت

    کلید واژگان: مجازات, اعدام, حقوق کیفری, قاجار, پهلوی
    Jacob Khazaee *, Shierzad Khazaee

    Punishment is one of the strategies of communities to negate behavior nonconformity that is threatened certain principles and traditions of societies. Execution of the oldest and most common has been Punitive methods as in all human societies has been applied to different forms and can be noted in most executions Full-scale torture and physical horrific violence. In the constitutional period because of the emergence of new attitudes was changed form of execution. Now the question is that in the transition from the Qajar era to constitutional and modern era what types of changes have been made in technology and techniques of execution? and is it necessarily this changes can assess to progress and excellence of the human species? It seams that we 're in transition from a public display to execution in prison, from severe physical torture to execution by hanging and Shooting, and long-term torture to immediate execution and instantaneous death. In such a turn, On the one hand in modern-day executions we are witnessing the presence of modern science such as medicine, psychology, and clinical methods and law and on the other hand new technologies like photography and firearm. Hence, modern executions are the corollary of modern science, and without modern science there will be no existential existence.

    Keywords: Punishment, Execution, Criminal Justice, Qajar, Pahlavi
  • یعقوب خزایی *، شیرزاد خزایی
    مقاله کنونی بر آن است که روش و نگرش افضل الملک در تاریخ نویسی را با عنایت به تجربه زیسته ی او مورد تتبع قرار دهد. ما برآنیم که تجربه زیسته مورخی چون او به شکلی و نحو دیگر در عرصه تاریخ نویسی متبلور می شود و کانون این تجربه زیسته همانا دوره گذاری است که او را در یک برزخ قرار می دهد. از آن جایی که او در سرآغاز این تغییر می زید سیطره و غلبه زیست جهان نوین که مشروطه نمود و نمادی از آن است، کاملا مشهود نیست و از این رو می توان گفت که افضل الملک بین دو زیست جهان سنتی و مدرن درگیر است و بازخورد این مساله در نوشتارش آشکار است به طوری که گاه مفاهیم متعارضی چون «استبداد» و «مشروطه» و «رعیت» و «ملت» را استعمال می کند و در مواضع مختلف نوشتارش به یک سو گرایش پیدا می کند. او به دلیل تنفس در زیست جهان نوین که با صورتبندی «حوزه ی عمومی» همراه و همبسته است، نوشتاری متفاوت نسبت به تاریخ نویسی های چند دهه قبل از خود خلق می کند. لذا درون مایه بنیادین نوشتار او تحت تاثیر دوره گذار ماهیتی پارادوکسیکال به خود می گیرد و این پارادوکس در برخی مواضع در ساحت دفاع از نظام و تفکر گذشته و در برخی مواضع دیگر در ساحت جانبداری از نظام نوین خودنمایی می کند و خوانندگان خود را در یک دوگانگی قرار می دهد.
    کلید واژگان: افضل الملک, تاریخ نگاری, تغییرات اجتماعی, تجربه زیسته, زیست جهان
    yaghoub khazaei *, shirzad hkhazaei
    The aim of this article is that Afzal -ul-Mulk method and attitude in the historiography was discussed with the respect to his lived experience. We want to lived experience the historian are reflected in another form in the sphere of historiography. The Center of this lived experience is the transitional period that puts him in a limbo. Since he living in the beginning of the change, domination of the new lived experience that constitution is a symbol of its, is not evident. And hence it can be said that Afzal -ul-Mulk is involved between the two traditional and modern life world and feedback of this problem is evident in its writing, So sometimes conflicting concepts using like " tyranny" and "constitutional" and "Peasant" and "nation" and in the various positions of writing tend to find to one of those two. He lived due to breathing in the modern life world that is associated with the formulation of "Public Sphere " , different writing creating than the historiography of his several decades ago. Therefore, the basic themes of his writing takes paradoxical nature by the transition period. And this paradox show off in some positions in the field of defense and thinking of the past and in some other positions on the field side of the new system and puts its readers in a dualism .
    Keywords: Afzal -ul-Mulk, historiography, social changes, lived experience, Life world
  • شیرزاد خزایی
    دموکرات ها، در مجلس سوم شورای ملی (1334 1333ه.ق)، عبدالحسین میرزا فرمانفرما وزیر داخله عین الدوله را در 13شعبان 1333 استیضاح کردند. یکی از علل مغفول مانده این استیضاح در این مقاله، بررسی می شود. علت این استیضاح را می بایست در سوابق و ماهیت روابط فرمانفرما با حزب دموکرات جستجو کرد. فرمانفرما وابسته به حزب اعتدالیون، و از مخالفان حزب دموکرات به شمار می رفت؛ وی هیچگاه نظر مساعدی نسبت به دموکرات ها نداشت و روابط تیره ای با این حزب داشت. مقاله حاضر، نشان می دهد که قضایایی چون قتل یارمحمدخان، مجاهد طرفدار دموکرات ها و کیفیت برگزاری انتخابات سومین دوره مجلس در کرمانشاه توسط فرمانفرما، از علل استیضاح وی بوده است که این قضایا، در حیطه روابط فرمانفرما و حزب دموکرات قابل بررسی است.
    کلید واژگان: حزب دموکرات, مجلس سوم شورای ملی, عبدالحسین میرزا فرمانفرما
    Shirzad Khazaei
    Memberr of Iranian Democrats Party in the Three House of Parliament، Interior Minister Abdul Hossein Mirza Farmanfarma were impeached on 13 June 1915. in this impeachment were passed in different causes that in this article a cause has been neglected، are examined. this impeachment reason should be sought in nature records Farmanfarma relations with Democrat party. Farmanfarma was depend on to E’tedalion party and he was from the opposition of the Democrat Party. He never positive approach to Democrats، and his relations with the Democrat Party was cold and dark. In fact، The present paper seeks to address this issue، one of causes Farmanfarma ''s impeachment such as the kill of tireless warrior Yar Mohammad khan Kermanshah partial Democrat Party and the quality of the third period Parliament elections in Kermanshah by Farmanfarma of the cause، namely in the field of relations Farmanfarma with The Democrat Party is considered. This article is based on with descriptive and analytic method constitution role of Farmanfarma is analyzed.
    Keywords: Democrat Party, Third National Consultative Parliament, Abdul Hossein Mirza Farmanfarma
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال