به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب شیرین زرگرشوشتری

  • شیرین زرگرشوشتری، حمیده یزدی زاده، سمیه مکوندی*، سارا تیموری بخش
    زمینه و هدف
    یائسگی یکی از مراحل انتقال طبیعی رشد است که می تواند تغییرات جسمی، ذهنی، اجتماعی و روانی خاصی را ایجاد کند. نگرش زنان چه قبل از یائسگی و چه بعد از یائسگی نسبت به این پدیده، از جمله مسایل مطرح است. هدف از این مطالعه، بررسی نگرش زنان 40-60 ساله نسبت به پدیده یائسگی و تعیین برخی عوامل مرتبط با آن بود.
    روش بررسی
    این پژوهش، یک مطالعه مقطعی است که بر روی 400 نفر از زنان 40-60 ساله شهر اهواز در سال 1391 انجام شد. ابزارهای گردآوری اطلاعات، پرسش نامه های اطلاعات دموگرافیک و نگرش بودند که با مصاحبه تکمیل شدند. نمرات مربوط به نگرش به دامنه 0-20 تبدیل شدند. عدد بزرگتر نشان دهنده نگرش بهتر نسبت به یائسگی بود. امتیاز نگرش 10 و کمتر از آن به عنوان نگرش بد و نگرش بیشتر از 10 به عنوان نگرش خوب در نظر گرفته شد. داده هابا نسخه 16 نرم افزار SPSSو با استفاده از آماره های توصیفی، تست های تی و آنووا در سطح معنادار 5 درصد آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین نمره نگرش افراد نسبت به یائسگی 3/3±4/14 بود. 5/14 درصد افراد (58 نفر) نگرش منفی و 5/85 درصد (342 نفر) نگرش مثبتی نسبت به یائسگی داشتند. امتیاز نگرش به یائسگی با میزان درآمد (0001/0>P) و سطح تحصیلات (02/0=P) ارتباط معناداری نشان داد.
    نتیجه گیری
    اگرچه اکثر زنان شرکت کننده در مطالعه نگرش خوبی نسبت به یائسگی داشتند، اما تلاش جهت ارتقای هر چه بهتر آن ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: یائسگی, نگرش, عوامل دموگرافیک}
    Shirin Zargar Shoushtari, Hamideh Yazdizadeh, Somayeh Makvandi*, Sara Teimouribakhsh
    Background And Objective
    Menopause is one of the natural transition stages of growth that could be the cause of physical, mental, social, and psychological changes. Both premenopausal and postmenopausal women's attitudes towards this phenomenon are important issues. The aim of this study was to investigate attitudes towards menopause in women aged 40 to 60 and some influencing factors. Subjects and
    Methods
    This is a cross sectional study was conducted on 400, 40 to 60 years old women in Ahvaz city in 2012. Tools for data collection were demographic and attitude questionnaires that were completed by interview. Attitude scores were transformed to 0-20 range. Highest scores were related to better attitudes towards the menopause. Attitude scores less than 10 was considered as a bad attitude, and attitude scores greater than 10 was considered as a good attitude. Data were analyzed in SPSS 16.0 using descriptive statistics, t-tests and ANOVA at a significant level of 5%.
    Results
    Mean of attitude score was 14.4±3.3. Negative attitude was recorded in 14.5% (n=58) of women, and 85.5% (n=342) had a positive attitude toward menopause. There was a significant relationship between attitude score and income (P<0.0001) and education level (P=0.02).
    Conclusion
    Although the majority of women in this study had a good attitude toward menopause, but it is necessary to make more efforts for its improvement.
    Keywords: Menopause, Attitude, Demographic factors}
  • شیرین زرگر شوشتری، سمیه مکوندی، سارا میرزاییان، آراسته بسطامی
    مقدمه
    خونریزی پس از زایمان، یکی از دلایل مهم مرگ و میر مادران در کشورهای در حال توسعه می باشد. اداره مرحله سوم زایمان با روش های بدون عارضه می تواند باعث کاهش خونریزی بعد از زایمان و در نتیجه کاهش میزان مرگ و میر مادران شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر درناژ بندناف بر طول مرحله سوم زایمان در زنان نخست زا انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1391 بر روی 90 زن نخست زایی که در بیمارستان رازی شهر اهواز زایمان طبیعی داشتند انجام شد. در گروه اول بلافاصله پس از زایمان، درناژ بندناف انجام شد و برای گروه دوم، مداخله خاصی انجام نشد. در تمام افراد جفت با مانور براندت اندروز خارج شد. در تمام نمونه ها بلافاصله پس از خروج جفت، طول مدت مرحله سوم زایمان و همچنین مکانیسم خروج جفت، موارد احتباس جفت یا موارد نیاز به خروج دستی جفت یادداشت شدند. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 16) و آزمون های کولموگروف - اسمیرنوف، تی مستقل و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 از نظر آماری معنادار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    هر دو گروه از نظر ویژگی های پایه مادری و نوزادی یکسان بودند. میانگین طول مرحله سوم زایمان در گروه مورد (93/0±51/3 دقیقه) به صورت معناداری کمتر از گروه شاهد (96/0±05/6 دقیقه) بود (0001/0>p). در هیچ یک از دو گروه مورد مطالعه، موردی از احتباس جفتی یا نیاز به خروج دستی جفت مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    درناژ بندناف به عنوان یک روش آسان و غیرتهاجمی می تواند طول مرحله سوم زایمان را کاهش دهد.
    کلید واژگان: احتباس جفت, درناژ, بندناف, مرحله سوم زایمان}
    Shirin Zargar Shoushtari, Somayeh Makvandi, Sara Mirzaeian, Arasteh Bastami
    Introduction
    Postpartum hemorrhage is one of the important causes of maternal mortality and morbidity in developing countries. Management of the third stage of labor including the use of uncomplicated methods could be effective in reduction of postpartum hemorrhage and maternal mortality and morbidity. This study was done aimed to assess the effect of placental cord drainage on the length of the third stage of labor.
    Methods
    This clinical trial was conducted on 90 primiparous women who had vaginal delivery in Razi hospital of Ahvaz، Iran in 2012. In first group placental cord drainage was performed immediately after delivery and women in second group received no intervention. In all cases the placenta was delivered by Brandt Andrew maneuver. Immediately after that، the length of the third stage of labor، mechanism of placental delivery، number of placental retention and need for manual removal of placenta were recorded. Data were analyzed using SPSS software version 16 and Kolmogorov–Smirnov، independent t-test and chi-square. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    The two groups were similar in maternal and neonatal characteristics. Mean length of the third stage of labor in case group (3. 51±0. 93 minutes) was significantly shorter than control group (6. 05±0. 96 minutes) (p<0. 0001). There was no placental retention or need for manual removal of placenta in both groups.
    Conclusion
    Placental cord drainage as a simple and non invasive method can reduce the length of the third stage of labor.
    Keywords: Drainage, Labor Stage, Third, Placental Cord, Placenta, Retained}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری، سیمین منتظری، اکرم آهنگر پور
    زمینه و هدف
    زنان نخست زا غالبا در هنگام زایمان به دلیل ترس از درد زایمان دچار اضطراب شدیدی می شوند و همین اضطراب، سبب کاهش شانس زایمان طبیعی در آنان می شود. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر جویدن آدامس بدون قند بر میزان اضطراب زایمان در زنان نخست زا بود.
    روش کار
    این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که بر روی 66 نفر از زنان باردار نخست زا با دردهای خودبه خودی زایمان در بیمارستان رازی اهواز در سال 1390 انجام گردید. نمونه ها بر اساس معیارهای انتخاب و حذف به صورت تصادفی در دو گروه مورد (34 نفر) و شاهد (32 نفر) قرار گرفتند. در ابتدا میزان اضطراب مادران با استفاده از مقیاس اضطراب اشپیلبرگر اندازه گیری شد. سپس به گروه مورد یک عدد آدامس بدون قند اربیت داده شد. برای گروه شاهد مداخله ای انجام نشد. پس از 30 دقیقه جویدن آدامس مجددا میزان اضطراب در کلیه افراد اندازه گیری شد. همچنین طول مراحل زایمانی، نوع تولد و نیاز به اکسی توسین نیز در دو گروه ثبت شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، تست های تی و کای دو در نرم افزار SPSS نسخه 15 آنالیز شدند. p-value کمتر از 05/0 از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
    یافته ها
    یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که پس از 30 دقیقه جویدن آدامس، میانگین و انحراف معیار اضطراب فاز فعال در زنان گروه مورد (46/5±85/42) با تفاوت معنی داری کمتر از گروه شاهد (68/7±82/49) بود. در گروه مورد طول فاز فعال به صورت معنی داری کمتر از گروه شاهد بود (03/89±177 دقیقه در گروه مورد در برابر 68/59±03/229 دقیقه در گروه شاهد؛ 001/0=p). طول مرحله دوم زایمان نیز در گروه مورد (96/10±91/43) با 021/0=p کمتر از گروه شاهد بود (27/18±65/52). نوع تولد و میزان نیاز به اکسی توسین بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت.
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های حاصل از مطالعه به نظر می رسد که جویدن بتواند به عنوان روشی غیر تهاجمی و موثر جهت کاهش اضطراب زایمان مورد استفاده قرار گیرد.
    کلید واژگان: جویدن آدامس, اضطراب, اضطراب زایمان, فاز فعال زایمان}
    Somaye Makvandi, Shirin Zargar Shoshtari, Simin Montazeri, Akram Ahangarpour
    Background
    Nulliparous women often are extremely anxious because of fear of labor pain and this anxiety will decrease their chances of normal vaginal delivery. The aim of this study was to investigate the effects of chewing sugar-free gum on labor anxiety in nulliparous women.
    Methods
    This study was a randomized clinical trial and performed on 66 nulliparous pregnant women with spontaneous labor pains in Ahvaz Razi hospital in 2011. Samples were randomized to case group (n=34) and control group (n=32) based on the inclusion and exclusion criteria. Maternal anxiety was measured at baseline using Spielberger anxiety scale. Then an Orbit sugar-free chewing gum was given to case group. The women in the control group did not receive any intervention. After 30 minutes of chewing gum anxiety was measured in all subjects again. Also labor stages duration، type of birth and the need for oxytocin in both groups were recorded. Data were analyzed using descriptive statistics، t-tests and chi-square in SPSS version 15. A p-value less than 0. 05 was considered statistically significant.
    Results
    Findings of this study showed that after 30 minutes of chewing gum، mean and standard deviation of active phase anxiety of women in case group (42. 85±5. 46) was significantly lower than control group (49. 82±7. 68). In the case group، active phase duration were significantly less than control group (177±89. 03 min in case group VS. 229. 03±59. 68 min in control group; p=0. 001). Also second stage of labor duration in the case group (43. 91±10. 96) was less than control group (52. 65±18. 27) with p-value of 0. 021. Type of delivery and the need for oxytocin were not significantly different between the two groups.
    Conclusions
    Based on the findings of this study it seems that chewing a gum can be used to reduce anxiety of labor as a non-invasive and effective method.
    Keywords: Chewing gum, Anxiety, Labor anxiety, Active phase of labor}
  • سمیه مکوندی، آراسته بسطامی، شیرین زرگر شوشتری، حمیده یزدی زاده، یاسمین اعتمادپور، سیده انیس تقوی فر
    مقدمه
    کیفیت زندگی، یکی از پیامدهای مهم سلامتی به شمار می آید که در ارزیابی مداخلات بهداشتی نقش مهمی دارد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی زنان یائسه در ابعاد مختلف و تاثیر برخی متغیرهای فردی بر آن انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی در سال 1391 بر روی 400 زن یائسه 65-40 ساله مراجعه کننده به مرکز بهداشتی شرق شهر اهواز انجام شد. پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی و پرسشنامه کیفیت زندگی زنان یائسه برای تمام نمونه ها به وسیله مصاحبه چهره به چهره تکمیل شد. امتیاز مربوط به کیفیت زندگی و ابعاد مختلف آن بعد از محاسبه به دامنه 20-0 تبدیل شدند. بالاتر بودن نمره در هر حیطه نشان دهنده بدتر بودن کیفیت زندگی و پایین تر بودن نمره نشان دهنده بهتر بودن کیفیت زندگی بود. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 17) و روش های آمار توصیفی و آزمون های تی و آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    میانگین امتیاز کسب شده کیفیت زندگی زنان یائسه 27/3±72/9 بود. بدترین امتیاز کسب شده کیفیت زندگی در بعد وازوموتور (27/5±90/10) و مربوط به علامت گرگرفتگی بود. زنان شاغل در ابعاد جسمی (002/0=p) و روانی (01/0=p) کیفیت زندگی بهتری نسبت به افراد خانه دار داشتند. کیفیت زندگی زنان سیگاری در ابعاد وازوموتور (04/0=p) و روانی (002/0=p) به طور معناداری پایین تر از زنان غیر سیگاری بود. بین متغیرهای سن، سطح تحصیلات، ورزش، درآمد و وضعیت سلامتی با کیفیت زندگی ارتباط معناداری وجود نداشت.
    نتیجه گیری
    پایین امتیاز مربوط به کیفیت زندگی زنان یائسه در بعد وازوموتور بود. سیگار کشیدن و خانه دار بودن باعث کاهش امتیاز کیفیت زندگی در برخی ابعاد آن شدند.
    کلید واژگان: جمعیت شناختی, کیفیت زندگی, یائسگی}
    Somayeh Makvandi, Arasteh Bastami, Shirin Zargar Shoushtari, Hamideh Yazdizadeh, Yasamin Etemadpour, Seyedeh Anis Taghavifar
    Introduction
    Quality of life is considered as one of the important health outcomes that plays an important role in evaluation of health interventions. The aim of this study was assessing the various dimensions of postmenopausal quality of life and effect of some demographic variables on it.
    Methods
    This analytical descriptive study was conducted on 400 women aged 40–65 years referred to Ahvaz east health center، Iran in 2012. Demographic and menopausal quality of life questionnaires were completed for all subjects via face to face interview. The score of quality of life and its different domains were changed into the 0-20 range. Higher scores indicated worse quality of and lower scores indicated better quality of life. Data were analyzed using SPSS software version 17، descriptive statistics tests، t-test and ANOVA. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    The mean score of quality of life in postmenopausal women was 9. 72±3. 27. The worst score was related to vasomotor dimension (10. 90±5. 27) especially hot flash symptom. Employed women had a better quality of life in physical (p=0. 002) and psychological (p=0. 01) dimensions than housewives. Quality of life in smoker women was significantly lower in vasomotor (p=0. 04) and psychological (p=0. 002) dimensions than non-smokers. No significant relationship was found between quality of life and age، education، sport، income and health situation.
    Conclusion
    The worst score of postmenopausal quality of life was related to vasomotor dimension. Smoking and being housewife reduced quality of life in some of its dimensions.
    Keywords: Demography, Menopause, Quality of Life}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری، حمیده یزدی زاده، وحیده ذاکر حسینی، آراسته بسطامی
    مقدمه
    یائسگی، یکی از وقایع طبیعی زندگی زنان است، اما برخی علائم آن به اندازه ای شدید است که بر فعالیت های عادی روزانه افراد تاثیر منفی می گذارد. ابزارهای مختلفی جهت اندازه گیری و ارزیابی علائم یائسگی وجود دارند. یکی از این ابزارها، مقیاس درجه بندی شده یائسگی (MRS) می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین فراوانی و شدت علائم یائسگی در زنان سنین قبل و بعد از یائسگی با استفاده از ابزار MRS و ارتباط آن با عوامل فردی انجام شد.
    روش کار
    این مطالعه توصیفی- تحلیلی و مقطعی در سال 1391 بر روی 512 نفر از زنان سنین قبل و بعد از یائسگی در شهر اهواز انجام شد. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه اطلاعات فردی و پرسشنامه MRS بود. پرسشنامه MRS شامل 11 علامت مربوط به یائسگی در سه حیطه جسمانی، روانی و ادراری- تناسلی می باشد که با مقیاس 5 درجه ای لیکرت سنجیده می شوند. این پرسشنامه برای تمام نمونه ها به وسیله مصاحبه چهره به چهره تکمیل شد. داده ها پس از گردآوری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS(نسخه 16) و آزمون های آماری تی و آنووا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
    یافته ها
    344 نفر (2/67%) از افراد، یائسه و 168 نفر (8/32%) غیر یائسه بودند. امتیاز کلی MRS برابر با 96/8±12/23 بود که در دو گروه افراد غیر یائسه و یائسه تفاوت معناداری نشان داد (0001/0>p). شایعترین علامت مرتبط با یائسگی در زنان یائسه (6/71%) و غیر یائسه (5/62%)، دردهای عضلانی و مفاصل بود. شدیدترین شکایت نیز در هر دو گروه یائسه (47/1±79/2) و غیر یائسه (29/1±30/2) مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. بین امتیاز کلی MRS و متغیرهای تحصیلات (01/0=p در زنان یائسه و 0001/0>p در زنان غیر یائسه)، درآمد (002/0=p در زنان یائسه و 04/0=p در زنان غیر یائسه)، سیگار کشیدن (01/0=p در زنان یائسه) و ورزش (001/0=p در زنان غیر یائسه) ارتباط معناداری وجود داشت.
    نتیجه گیری
    شایعترین و شدیدترین علامت مربوط به یائسگی در زنان یائسه و غیر یائسه، مربوط به دردهای عضلانی و مفاصل بود. زنان ورزشکار، غیر سیگاری و زنان با تحصیلات و درآمد بالاتر، امتیاز MRS بهتری داشتند.
    کلید واژگان: ارزیابی علائم, بعد از یائسگی, قبل از یائسگی}
    Somaye Makvandi, Shirin Zargar Shushtari, Hamideh Yazdizadeh, Vahideh Zaker Hoseini, Arasteh Bastami
    Introduction
    Menopause is a natural event in women life، but some of its symptoms are severe enough to affect negatively on normal daily activities of women. There are different tools to measure and evaluate the symptoms of menopause. One of these tools is Menopause Rating Scale (MRS). The aim of this study was to determine the frequency and severity of menopausal symptoms in pre-and postmenopausal women using MRS and its relationship with demographic factors.
    Methods
    This descriptive، analytical and cross sectional study was carried out on 512 pre-and postmenopausal women in Ahvaz، Iran، 2012. Data gathering tools were demographic and MRS questionnaires. MRS questionnaire consisted of 11 symptoms of menopause in three domains (somatic، psychological، urogenital) that scored on a 5 point Likert scale. The questionnaires were completed by face to face interviews for all samples. Data were analyzed using SPSS software version 16، t-test and ANOVA. P value less than 0. 05 was considered significant.
    Results
    344 cases (67. 2%) were postmenopausal and 168 cases (32. 8%) were premenopausal. Total MRS score was 23. 12±8. 96 which showed significant difference between premenopausal and postmenopausal groups (p<0. 0001). The most prevalent symptom in premenopausal (62. 5%) and postmenopausal (71. 6%) women was muscle and joint pain. Worst complain was related to joint and muscular pain in premenopausal (2. 30±1. 29) and postmenopausal (2. 79±1. 47) groups. There was a significant difference between total MRS score and education (p=0. 01 in postmenopausal and p
    Conclusions
    The most prevalent symptom in pre-and postmenopausal women was muscle and joint pain. Athletes and non-smokers women and those who had higher education and income had better MRS score.
    Keywords: Postmenopause, Premenopause, Symptom Assessment}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری، پروین یداللهی
    زمینه و هدف
    خون ریزی پس از زایمان از علل مهم عوارض و مرگ و میر در مادران می باشد. اداره فعال مرحله سوم زایمان از جمله استفاده از عوامل منقبض کننده رحم در کاهش میزان خون ریزی پس از زایمان موثر بوده و به طور کلی می تواند باعث کاهش عوارض و مرگ و میر حوالی زایمان در زنان گردد. هدف از مطالعه حاضر مقایسه تاثیر تزریق داخل نافی و انفوزیون وریدی اکسی توسین بر طول مرحله سوم زایمان بود.
    روش بررسی
    این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 102 نفر از زنان نخست زا که زایمان طبیعی داشتند، انجام گردید. در گروه اول (51 نفر) 20 واحد اکسی-توسین رقیق شده در 20 سی سی محلول نرمال سالین 9/0 درصد به داخل ورید بند ناف تزریق شد. زنان گروه دوم (51 نفر) 20 واحد اکسی توسین به صورت انفوزیون وریدی دریافت نمودند. پیامد اولیه اندازه گیری طول مرحله سوم زایمان بود. داده ها با استفاده از نسخه 15 نرم افزار SPSS، آماره های توصیفی، آزمون تی و کای دو در فاصله اطمینان 95 درصد آنالیز شدند.
    یافته ها
    میانگین طول مرحله سوم زایمان در گروه اکسی توسین داخل نافی (97/0±50/3 دقیقه) به صورت معناداری کمتر از گروه اکسی توسین وریدی (13/1±16/5 دقیقه) بود(001/0=P). همچنین زنانی که انفوزیون اکسی توسین داخل وریدی دریافت کرده بودند، میزان هموگلوبین بعد از زایمان کمتری (g/dl 91/0±66/9) نسبت به گروه اکسی توسین داخل نافی (g/dl70/0±42/10) داشتند(001/0=P).
    نتیجه گیری
    به نظر می رسد که اداره فعال مرحله سوم زایمان با استفاده از تزریق اکسی توسین به داخل ورید نافی در مقایسه با انفوزیون داخل وریدی اکسی توسین می تواند طول مرحله سوم زایمان و میزان افت هموگلوبین بعد از زایمان را کاهش دهد.
    کلید واژگان: اکسی توسین داخل نافی, اکسی توسین وریدی, مرحله سوم زایمان}
    Somayeh Makvandi, Shirin Zargar Shoshtari, Parvin Yadolahi
    Background And Objective
    Postpartum hemorrhage is an important cause of maternal morbidity and mortality. Active management of third stage of labor including the use of uterotonic agents could be effective in reduction of postpartum hemorrhage and peripartum mortality and morbidity. This study aimed to compare the efficacy of intraumbilical injection of diluted oxytocin with intravenous infusion of oxytocin in the active management of third stage of labor. Subjects and
    Methods
    This randomized clinical trial was done on 102 vaginal delivery primiparous pregnant women. Women in first group (n=51) received 20 units of diluted oxytocin in 20 ml of 0. 9% N/S injected in the umbilical vein. Women in second group (n=51) received 20 units of diluted oxytocin intra-venously. The primary outcome measurement was the mean duration of third stage of labor and mean changes in post-delivery hemoglobin. Data were analyzed using SPSS Ver. 15. 0، descriptive statistics، t test and Chi square with 95% of confidence interval.
    Results
    Mean duration of third stage of labor in intraumbilical group (3. 50±0. 97 min) was significantly shorter than intravenous group (5. 16±1. 13 min) (P=0. 001). Also women in intravenous group had lower amount of post-delivery hemoglobin (9. 66±0. 91 g/dl) than women in intraumbilical group (10. 42±0. 70 g/dl) (P=0. 001).
    Conclusion
    It seems that active management of the third stage of labor using intraumbilical oxytocin compared with intravenous infusion of oxytocin can reduce the length of third stage of labor and، after delivery، less in hemoglobin level.
    Keywords: Intraumbilical oxytocin, intravenous oxytocin, third stage of labor}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری
    شناخت طب گیاهی از سوی پزشکان و دانشجویان شاخه های پزشکی جهت ارائه ی مشاوره به بیماران، امری ضروری است. با توجه به کاربرد روزافزون طب گیاهی در علم مامایی و با توجه به اینکه بر طبق مطالعات تقریبا نیمی از استفاده کنندگان طب سنتی زنان سنین باروری می باشند، ارزیابی نگرش ماماها و دانشجوبان رشته ی مامایی در این زمینه امری مهم است. مطالعه ی حاضر در نیمسال دوم تحصیلی 1390-91 با هدف تعیین نگرش دانشجویان مامایی دانشگاه علوم پزشکی اهواز نسبت به طب گیاهی و کاربرد آن در مامایی انجام شد. نتایج مطالعه، نشان دهنده ی علاقه مندی افراد به آموختن طب گیاهی و کمبود آموزش های آکادمیک در این زمینه بود. همچنین مشخص شد که یک چهارم افراد موارد کاربرد طب گیاهی در مامایی را نمی دانستند. به نظر می رسد که آموزش های آکادمیک ناکافی و عدم دسترسی به منبع قابل اعتماد برای تجویز داروهای گیاهی می تواند بر توانایی دانشجویان مامایی در استفاده از طب گیاهی برای درمان بیماران تاثیرگذار باشد.
    کلید واژگان: طب گیاهی, نگرش, کاربرد, دانشجویان مامایی}
    Somayeh Makvandi Ms٭, Shirin Zargar Shoushtari
    Knowledge of herbal medicine by the physicians and medical students is essential for patients’ consultation. Due to the increasing use of herbal medicine in obstetric and considering that according to studies almost half of the users of traditional medicine are women of reproductive age, assessing the knowledge and attitudes of midwives and midwifery students in this field is essential. This study was done in the second academic semester to determine the attitude of midwifery students of Ahvaz university of Medical Sciences about herbal medicine and its application in obstetric in 2012. The results of this study showed the interest in learning herbal medicine and a lack of academic training in this field. It was also found that a quarter of students did not know the application of herbal medicine in obstetrics. It seems that inadequate academic training and no access to a reliable source for herbal medicines can effect on the ability of midwifery students in the use of herbal medicine for treatment of patients.
    Keywords: herbal remedies, attitude, application, midwifery students}
  • سمیه مکوندی، شیرین زرگر شوشتری
    مقدمه
    اپیزیوتومی متداولترین عمل جراحی در مامایی است. از آنجا که در اپیزیوتومی های میانی احتمال آسیب به اسفنگتر مقعد و ایجاد بی اختیاری مدفوع و گاز بیشتر است، امروزه اپیزیوتومی مدیولترال رایج شده است. با وجود استفاده وسیع از اپیزیوتومی مدیولترال هنوز هم زنان زیادی از آسیبهای مقعدی ناشی از زایمان رنج می برند. هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای ابعاد اپیزیوتومی های مدیولترال انجام شده توسط پزشکان و ماماهای زایشگاه های شهر اهواز بود.
    روش کار
    این پژوهش یک مطالعه توصیفی-تحلیلی بود که در سال 1389 روی زنان نخست زایی که برای انجام زایمان به زایشگاه های امام خمینی، رازی و سینا در شهر اهواز مراجعه کرده بودند انجام شد. روش کار به این صورت بود که بلافاصله بعد از ترمیم اپیزیوتومی در وضعیت لیتوتومی، با نوار مدرج پارچه ای طول اپیزیوتومی، فاصله ابتدای اپیزیوتومی از خط وسط، فاصله انتهای اپیزیوتومی از نقطه وسط آنوس و زاویه برش نسبت به خط عمود اندازه گیری شدند. اطلاعات بدست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمونهای آماری تی- تست و کای دو نرم افزار آماری SPSS (نسخه 15) مورد تجزیه، تحلیل و بررسی قرار گرفتند.
    یافته ها
    از میان 120 مورد اپیزیوتومی مورد بررسی، 76 مورد (3/63%) توسط ماماها و 4 مورد (7/36%) توسط پزشکان انجام شده بود که در مجموع 6/16% از اپیزیوتومی ها با زاویه مناسب اجرا شده بودند. به عبارت دیگر 2/13% از ماماها و 7/22% از پزشکان اپیزیوتومی مدیولترال حقیقی را اجرا کرده بودند که از این نظر بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. (12/0= p-value).
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه نشان داد که اکثر اپیزیوتومی های مدیولترال به شیوه نادرست اجرا می شوند. بنابراین آموزشهای بیشتر به عاملین زایمان در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
    کلید واژگان: اپیزیوتومی, مدیولترال, زاویه, پزشک, ماما}
    Somayeh Makvandi, Shirin Zargar Shushtari
    Introduction
    Episiotomy is the most common operation performed in obstetrics. Since midline episiotomy has been shown to significantly increase the risk of anal sphincter injuries followed by fecal and gas incontinence, mediolateral episiotomy has become common. Despite the use of mediolateral episiotomy a large proportion of women still develop anal sphincter injuries. The aim of this study was to compare the extent of mediolateral episiotomies by doctors and midwives in Ahvaz maternity hospitals.
    Methods
    This descriptive-analytic study was carried out on nuliparous women who referred to Imam Khomeini, Razi and Sina maternity hospitals of Ahvaz city in 2010. The perineal length, episiotomy length, distance from the midline, shortest distance from the midpoint of the anal canal and episiotomy angle were measured using a tape in the lithotomy position immediately after episiotomy repair. Data were analyzed using descriptive statistic t-test and chi square tests in SPSS software version 15.
    Results
    Of 120 assessed episiotomies, 76 (%63.3) were performed by midwives and 44(%36.7) were performed by doctors and %16.6 of episiotomies had been performed with true angles. In the other hand, %13.2 of midwives and %22.7 of doctors had performed truly mediolateral episiotomies and there was no statistical difference between the 2 groups (p value=0/12)
    Conclusion
    These results show that the majority of episiotomies are not truly mediolateral, so more intensive training of doctors and midwives is clearly required.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال