به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب صالحه پیریایی

  • منیره شکیبایی، محمدمهدی احمدی فراز *، صالحه پیریایی
    سابقه و هدف

     واکنش های انسان در برابر موقعیت های تنش زا متعدد است؛ از شادی و نشاط در برابر رویدادهای تلاش برانگیز و درعین حال قابل حل وفصل گرفته تا هیجاناتی ازقبیل اضطراب، خشم، ناامیدی و افسردگی. زمانی که وضعیت تنش زا استمرار یابد، بسته به میزان موفقیت شخص در مقابله با آن وضعیت، احتمال اینکه او از لحاظ هیجانی دچار نوسان شود، وجود دارد. در مقاله حاضر سعی شده است که به راهبردهای مقابله ای مسئله محور حین اندوه و سختی بر اساس رویکرد روان شناسی در فرایند روان شناختی مبتنی بر دیدگاه امام سجاد (ع) پرداخته شود.

    روش کار

     روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل محتوای متعارف است که به صورت هدفمند دو دعای 7 و 54 از کتاب صحیفه سجادیه انتخاب و با ابزار تحلیل اسنادی و داده های کتابخانه ای با نرم افزار مکس کیودا نسخه 2018 تحلیل شد. مولفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند.

    یافته ها

     تحلیل ها نشان می دهد که در حوزه شناختی خداشناسی، خودشناسی، سبک بینش نسبت به سختی ها، توکل، امید، پذیرش، مثبت نگری، ایمان به خدا و اعتقاد به سنت های الهی، در حوزه رفتاری یاد خدا، اقرارکردن، درخواست کردن، پناه جویی و حمایت طلبی، توسل و تقوا و در حوزه هیجانی - معنوی دعا، یاد خدا، توسل، محبت و مهرورزی، عفو و گذشت به عنوان مولفه های مقابله ای در صحیفه سجادیه حین سختی می تواند موجبات کاهش غم و اندوه و اضطراب را فراهم نماید.

    نتیجه گیری

     اندوه افراطی در فرد مانع ارتباط او با خدا و عملکرد مثبت و درنتیجه مانع رشد و تکامل وجودی وی و همچنین موجب غفلتش می شود؛ بنابراین فرد با داشتن مهارت های لازم و راهبرد درست برای رویارویی با مشکلات می تواند به آرامش روانی برسد.

    کلید واژگان: اندوه و سختی, راهبردهای مقابله ای مسئله محور, صحیفه سجادیه}
    Monireh Shakibaee, Mohamad Mahdi Ahmady-Faraz *, Salehe Piryaei
    Background and Objective

     People react to stressful conditions differently, which range from happiness in the face of challenging events that can be settled, to emotions such as anxiety, anger, disappointment, and depression. When the stressful condition continues, a person might experience emotional swings depending on how successful they are in coping with the situation. The present study aims to investigate the application of problem-focused coping strategies at the time of grief and hardship based on a psychological approach in psychology considering Imam Sajjad's perspective.

    Methods

     This was a qualitative study involving content analysis. To carry out the study, two prayers (7 and 54) were purposefully selected from Sahifa al-Sajjadiah and analyzed through document analysis tools and library data were analyzed using MAXQA-2018 software.

    Results

     Different coping strategies were extracted from Sahifa al-Sajjadiah, which could help people to be relieved at the time of grief and difficulty. These strategies can be summarized in three domains, including cognitive (knowing God, self-knowledge, attitudes toward difficulty, trust, hope, acceptance, positive outlook, faith in God, and belief in divine traditions), behavioral (remembering God, confession, requesting God, seeking refuge and protection, appeal to God and piety), and emotional-spiritual (saying prayers, remembering God, appeal to God, love and compassion, forgiveness).

    Conclusion

     Excessive grief in people could hinder them from building a relationship with God and affect their positive acts and consequently hinder their personal growth, which leads to their negligence. Having the required skills and appropriate coping strategies, a person can deal with problems and achieve peace of mind.

    Keywords: Grief, severity, Problem-oriented coping strategies, Sahifa al-Sajjadiah}
  • شیوا قمی، غزال زندکریمی*، صالحه پیریایی

    هدف از پژوهش حاضر فراتحلیل پژوهش های داخلی در زمینه ی مداخلات روان شناختی سوگ، ایجاد ارتباط بین مطالعات و کسب یک نتیجه ی منسجم از میان نتایج پراکنده با استفاده از روش های آماری نیرومند است. جامعه ی آماری شامل مقالات فارسی با موضوع مداخلات سوگ است و حجم نمونه ی پژوهش شامل 32 مقاله بود. ابزار گردآوری داده شامل سیاهه ی وارسی گلین و دستورالعمل روش فراتحلیل بود که توسط متخصصین بررسی و تایید شد. برای اجرا از نرم افزار جامع فراتحلیل نسخه ی دوم و آزمون های محاسبه اندازه ی اثر هدجز، تشخیص ناهمگنی مربع توا، مربع آی و سطح معناداری کیو، سوگیری انتشار N ایمن از خطا، دوال و توییدی، همبستگی بگ و مزومدر استفاده شد. یافته ها نشان داد، مداخلات شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی (Z=16.47, p<0.001)، درمان شناختی- رفتاری گروهی (Z=10.35, p<0.001) و سوگ درمانی اسلامی (Z=7.35, p<0.001) دارای بیشترین اندازه ی اثر و معنا درمانی (Z=5.70, p<0.001)، درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی (Z=6.60, p<0.001) و موسیقی درمانی (Z=5.68, p<0.001) به ترتیب دارای کم ترین اندازه اثر در درمان نشانگان سوگ هستند. پژوهش های اجراشده در زمینه ی مداخلات بازی درمانی، گروه درمانی، سوگ درمانی اسلامی، ذهن آگاهی، درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی، نمایش درمانی و درمان شناختی-رفتاری گروهی ناهمگن بوده و در مقابل درمان مبتنی بر هیجان، بهبود کیفیت زندگی، شناختی- رفتاری با رویکرد والد کودک، معنا درمانی، موسیقی درمانی، واقعیت درمانی و شناختی- رفتاری همگن هستند. پژوهش های انجام شده با روش گروه درمانی، ذهن آگاهی، شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی، شناختی-رفتاری با رویکرد والد کودک، شناختی-رفتاری گروهی، درمان مبتنی بر هیجان دارای سوگیری انتشار است. مطالعات روش های درمان مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی، معنا درمانی، موسیقی درمانی و نمایش درمانی فاقد سوگیری انتشار هستند

    کلید واژگان: اختلال سوگ, فراتحلیل, مداخلات روانشناختی}
    Shiva Qomi, Ghazal Zandkarimi*, Saleheh Piriaee

    The purpose of this research was to meta-analyze researche in the field of psychological interventions for bereavement in Iran, to establish a connection between studies and to obtain a coherent result from scattered results using powerful statistical methods. The statistical population included Farsi articles on the topic of bereavement interventions, and the sample size of the research included 32 articles. The data collection tool included the Warsiglin list and meta-analysis method instructions, which were reviewed and approved by experts. For implementation, comprehensive meta-analysis software of the second edition and Hedges effect size calculation tests, T-square, I-square and Q significance level, error-safe N emission bias, Dual and Toid, Bag and Mesomeder correlation were used. The findings showed that cognitive-behavioral interventions with an Islamic approach (Z=16.47, p<0.001), group cognitive-behavioral therapy (Z=10.35, p<0.001) and Islamic bereavement therapy (Z=7.35, p<0.001) It has the largest effect size and meaning therapy (Z=5.70, p<0.001), therapy based on improving the quality of life (Z=6.60, p<0.001) and music therapy (Z=5.68, p<0.001) respectively have the lowest effect size. They are in the treatment of bereavement symptoms. The researches carried out in the field of play therapy interventions, group therapy, Islamic bereavement therapy, mind-awareness, cognitive-behavioral therapy with an Islamic approach, drama therapy and cognitive-behavioral group therapy are heterogeneous and in contrast to emotion-based therapy, improving the quality of life , cognitive-behavioral with the child's parent's approach, meaning therapy, music therapy, reality therapy and cognitive-behavioral are homogeneous. Findings concluded that group therapy, mindfulness, cognitive-behavioral with Islamic approach, cognitive-behavioral with child-parent approach, group cognitive-behavioral therapy, emotion-based therapy have publication bias. Studies of treatment methods based on improving the quality of life, meaning therapy, music therapy and drama therapy are free of publication bias.

    Keywords: Grief disorder, Meta-analysis, Psychological interventions}
  • نصرت اسکندری اصل، صالحه پیریایی*
    مقدمه
    مطالعه حاضر با هدف نشان دادن تاثیر آموزش شناختی جبران و ترمیم بر مبنای ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی نوجوانان صورت گرفته است.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که در آن از طرح پیش آموزن پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. نمونه مورد بررسی در مطالعه حاضر 31 نوجوان دانش آموز بوده است که به طور تصادفی در سه گروه آزمایش جبران، ترمیم و گروه کنترل قرار گرفتند. افراد هر دو گروه آزمایش جبران و ترمیم، هر کدام در طول شش هفته در آموزش شناختی شرکت کردند. به منظور ارزیابی عصب روانشناختی کارکردهای اجرایی، افراد هر سه گروه با استفاده از بسته ارزیابی شناختی قلم و کاغذی فارسی (PCAP) قبل و بعد از مداخله مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های این پژوهش با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد که حافظه کاری، انعطاف پذیری و کنترل مهاری دو گروه جبران و ترمیم در مقایسه با گروه کنترل بعد از جلسات آموزش شناختی بهبود یافته است.
    نتیجه گیری
    این یافته ها نشان می دهد که آموزش شناختی جبران و ترمیم موجب ارتقاء کارکردهای اجرایی نوجوانان شده است.
    کلید واژگان: کارکردهای اجرایی, ارتقاء شناختی, جبران, ترمیم, نوجوان}
    Nosrat Eskandariasl, Salehe Piryaei *
    Aim
    The purpose of the present study was to comprison the effectiveness of the compensatory and remediatory cognitive training aiming at enhancement of the executive functions in normal adolescents.
    Method
    The design of this study was a Quasi-experimental design with pretest-posttest and control group. The sample of this study was 31 students between 14 to 15 year old high school students who were studying at the 10th grade in (2018) in Tehran. Students were selected and randomly assigned into three groups (10 students in compensation and control person group and 11 person in remediation group). The first training group received a compensatory training for 6 weeks in 10 sessions and remediation training group performed 6 weeks training at the same time. Persian Paper and Pencil Cognitive Assessment Package (PCAP) was used to collect data.
    Findings
    The results of analysis of Covariance (ANCOVA) showed that the two experimental groups had significant changes compared with the control group. Also, the two interventions of compensation and remediation showed significant differences in comparison with each other. That is, the compensation method has been more effective in promoting/ enhancement the executive functions (e.g. working memory, flexibility, & inhibitory control).
    Conclusion
    The findings of the current study have been presented to improve the level of cognitive functions needed by adolescents.
    Keywords: Executive Functions, Cognitive Enhancement, Compensation, Remediation, Adolescence}
  • صالحه پیریایی*، ملوک خادمی اشکذری
    زمینه
    هدف پژوهش حاضر، طراحی و آزمودن الگویی از اثر دو ساختار هدف یادگیری و عملکردی حاکم بر مدرسه بر ساختارهای انگیزشی دانش آموزان شامل انگیزش درونی و نمادهای رفتاری آن (تلاش و رفتارهای کمک یابی) با درنظر گرفتن نقش واسطه ای حمایت ادراک شده عاطفی و ابزاری از سوی معلم بود.
    روش
    پژوهش حاضر از نوع همبستگی و الگویابی معادلات ساختاری است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر اصفهان بود که ازمیان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 210 نفر (150 دختر و 60 پسر) به عنوان اعضای نمونه انتخاب شدند. پرسشنامه های ساختارهای هدف مدرسه، حمایت ادراک شده معلم و مقیاس ساختارهای انگیزشی جهت سنجش متغیرهای مورد استفاده قرار گرفتند. کلیه تحلیل ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 22 و AMOS ویراست 18 صورت گرفت. جهت تحلیل روابط واسطه ای نیز از روش بوت استرپ در برنامه MACRO پریچر و هیز استفاده شد.
    یافته ها
    شاخص های برازندگی الگویابی معادلات ساختاری نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار است و ازمیان تمامی مسیرها 2 مسیر در الگوی نهایی حذف شدند. نیمی از روابط واسطه ای میان متغیرها نیز معنی دار بودند.
    نتایج
    ساختار هدف یادگیری در مدرسه آثار مثبتی بر پیامدهای عملکردی و ساختارهای انگیزشی دانش آموزان هم به صورت مستقیم و هم به صورت واسطه ای از طریق حمایت عاطفی و حمایت ابزاری معلم دارد.
    کلید واژگان: ساختار هدف مدرسه, ساختارهای انگیزشی دانش آموزان, حمایت ادراک شده معلم}
    Salehe Piriaei *, Molouk Khademi
    Introduction
    The purpose of this research was designing and testing a model for the effect of two school goal structure on student’s motivational constructs considering the mediating role of perceived teacher’s support as emotionally and instrumentally.
    Method
    The present study is correlational and structural equation modeling. The sample consisted of 210 third-year high school students in Isfahan who were selected by multistage random sampling method. The instruments which used in this study were school goal structure (school learning goal structure and school performance goal structure) , Students’ perceptions of the teachers as emotionally supportive scale, teacher’s instrument support scale, intrinsic work motivation, effort and help seeking behavior questionnaires. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-22 and AMOS-18 software packages. The indirect effects were tested using the Baron & Kenny (1986) method.
    Results
    Findings indicated that the proposed model fit the data properly. Three Indirect effects in the model were also confirmed. Better fit obtained by omitting 2 non-significant paths and using AMOS modification indices.
    Conclusion
    The study strongly indicates that schools should strive to establish a learning goal structure.
    Keywords: school goal structures, instrumental support, motivational support, motivational constructs}
  • صالحه پیریایی *
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست در رابطه بین انگیزش اجتماع یار و عملکرد شغلی است.اعضای نمونه پژوهش حاضر شامل 360 نفر (260 مرد و 100 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش به پرسشنامه انگیزش اجتماع یار، مقیاس عملکرد تکلیفی مقیاس انگیزش درونی، مقیاس هویت تکلیف ادراک شده و مقیاس صداقت در پرسشنامه قابلیت اعتماد پاسخ دادند و جهت تحلیل داده ها از روش رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که انگیزش اجتماع یار رابطه مثبت و معنی داری با عملکرد شغلی دارد و انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست تعدیل کننده این رابطه هستند. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن بود که انگیزش اجتماع یار عامل مهمی در ارتقای سطح عملکرد شغلی کارکنان است و هم چنین این رابطه زمانی قوی تر می شود که افراد از سطح بالاتر انگیزش درونی، هویت تکلیف ادراک شده و قابلیت اعتماد سرپرست برخوردار باشند. بنابراین با ارتقای سطح این متغیرها در کارکنان می توان به میزان بیشتری از آثار مثبت انگیزش اجتماع یار کارکنان در سازمان ها بهره مند شد.
    کلید واژگان: انگیزش اجتماع یار, عملکرد شغلی, انگیزش درونی, هویت تکلیف ادراک شده, قابلیت اعتماد سرپرست}
    S. Piryaei *
    The purpose of this study was to investigate the moderating role of intrinsic motivation, perceived task significance and manager trustworthiness in relationship between prosocial motivation and job performance. Prosocial Motivation Scale, Task Performance Subscale, Blais Work Motivation Inventory, Perceived Task Significance Scale and Integrity Subscale of Manager Trustworthiness Scale were administered to 360 employees of NISOC who were selected by stratified random sampling method. Data were analyzed by hierarchical regression analysis. Results indicated that prosocial motivation was positively related to job performance. Intrinsic motivation, perceived task significance and supervisor trustworthiness moderated this relationship. Present study showed that prosocial motivation is an important factor in promoting job performance and also this relationship will be stronger when employees have high levels of intrinsic motivation, perceived task significance and supervisor trustworthiness. So, promoting employee’s intrinsic motivation, perceived task significance and manager trustworthiness lead to more positive effects of prosocial motivation in organizations.
    Keywords: prosocial motivation, job performance, intrinsic motivation, perceived task significance, supervisor trustworthiness}
  • علی پورصفر، سیدعلی سیادت، رضا هویدا، سعید رجایی پور، حمیدرضا عریضی، حمید عبدی *، صالحه پیریایی
    هدف مطالعه حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی(پایایی و روایی) مقیاس کیفیت تدریس استادان از دیدگاه دانشجویان دانشگاه گیلان بود. در این پژوهش 407 نفر از دانشجویان سال آخر دوره کارشناسی به روش نمونه گیری خوشه ایاز میان چهار دانشکده(علوم انسانی، علوم پایه، کشاورزی و معماری و هنر) گزینش شدند. نتایج همسانی درونی کل مقیاس و عاملهای پنج گانه (تدریس مناسب، اهداف روشن، ارزیابی مناسب، تکالیف مناسب و مهارتهای عمومی) در حد قابل قبول بودند. همبستگی بین هر یک از گویه های مقیاس با نمره کل از 53/ 0 تا 74/ 0 متغیر و همگی معنادار بود. تحلیل عامل تاییدی گویه ها نشان داد که تمام گویه ها بار عاملی معنادار بر عوامل خود دارند و ساختار پنج عاملی پرسشنامه تایید شد. ضریب روایی ملاکی همزمان از طریق همبستگی بین هر یک از عاملهای مقیاس تجربه دوره آموزشی با متغیر ملاک؛ یعنی مقیاس ارزشیابی دانشجویان از کیفیت آموزشی مارش که به لحاظ نظری به آن مربوط بود، معنادار بود. در مجموع، یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که مقیاس پنج عاملی تجربه دوره آموزشی دانشجو را می توان به عنوان ابزار ارزشیابی معتبری در دانشگاه های ایران نیز استفاده کرد.
    کلید واژگان: ارزشیابی تدریس, کیفیت تدریس, تجربه دوره آموزشی, پایایی و روایی سازه, ادراک دانشجویان}
    Ali Poursafar, Seied Ali Seiadat, Reza Hoveida, Saied Rejaie Pour, Hamid Reza Oreizi, Hamid Abdi*, Salehe Pirreiaie
    The purpose of this study was to evaluate the psychometric properties (validity and reliability) of Psychometric properties (validity and reliability) of faculty members teaching criterion quality in Guilan University from student's perspectives. Sample included 407 senior bachelor students in four colleges (Humanities, Sciences, Agriculture, and Architecture and Arts) at the Guilan University-who were randomly selected using cluster sampling method. The results of internal consistency of scale and five factors (Good Teaching, Clear Goals and Standards, Appropriate Assessment, Appropriate Workload, Generic Skills) were acceptable. The correlation of each of items with total score was significant and ranged from 0.53 to 0.74. Confirmatory factor analysis of all variables showed that all the variables have significant load factor on their own factor, and Five-factor structure of the questionnaire was approved. Concurrent criterion validity coefficient between each of the variables of Course Experience Scale- that was linked theoretically with the Marsh's (1987) criterion variables (the Student's Evaluations of Educational Quality Instrument) was significant. Altogether, founding of this study showed that five-factor scale of the Course Experience Questionnaire (CEQ) can be used as a valid evaluation tool in Iran's universities.
    Keywords: Assessing teaching, Teaching quality, Course teaching}
  • نسرین ارشدی، صالحه پیریایی
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده صفت شخصیتی وجدانی بودن در رابطه بین فرسودگی عاطفی و عملکرد شغلی (عملکرد تکلیفی، رفتار مدنی سازمانی معطوف به فرد و رفتار مدنی سازمانی معطوف به سازمان) بود. شرکت کنندگان این پژوهش 400 نفر از دبیران دبیرستان های استان خوزستان (260 مرد و 140 زن) بودند که به روش تصادفی چندمرحله ای نسبی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلچ (MBI)، پرسشنامه پنج عاملی نئو ((NEO-FFI) و مقیاس عملکرد شغلی (JPS) بود. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که فرسودگی عاطفی رابطه منفی و معنی داری با عملکرد شغلی (عملکرد تکلیفی، رفتار مدنی سازمانی معطوف به فرد و رفتار مدنی سازمانی معطوف به سازمان) دارد، و یافته های تحلیل رگرسیون تعدیلی، نقش تعدیل گر صفت شخصیتی وجدانی بودن را در این روابط مورد تایید قرار دادند. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که فرسودگی عاطفی عامل مهمی در کاهش سطح عملکرد شغلی دبیران است و این رابطه در دبیرانی که در صفت وجدانی بودن پایین ترند، نیرومندتر است.
    کلید واژگان: فرسودگی عاطفی, وجدانی بودن, عملکرد شغلی}
    Nasrin Arshadi, Saleheh Piryaei
    The purpose of this study was to investigate the moderating role of conscientiousness personality trait in the relationship of emotional exhaustion with job performance (task performance, organizational citizenship behaviors). The participants of this study consisted of 400 high school teachers in Khuzestan province (260 male & 140 female) that were selected by multi-stage random sampling method. The instruments used in this study were Maslach Burnout Inventory (MBI), NEO Five Factor Inventory (NEO-FFI) and Job Performance Scale (JPS). Data were analyzed by Pearson correlation coefficient and analysis of moderated hierarchical regression. The results showed that there was a significant negative relationship between emotional exhaustion and job performance and (task performance, organizational citizenship behaviors). Further, moderated regression analysis showed that conscientiousness personality trait moderated these relationships significantly. According to these findings, emotional exhaustion is an important factor in reducing teachers’ job performance and this relationship is stronger in teachers with low levels of conscientiousness personality trait.
    Keywords: Emotional exhaustion, conscientiousness, job performance}
  • نسرین ارشدی، صالحه پیریایی
    این پژوهش با هدف بررسی رابطه اخلاق کار اسلامی با عملکرد شغلی، خشنودی شغلی، و قصد ترک شغل صورت گرفت. شرکت کنندگان در طرح، 310 نفر از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. پژوهش از نوع همبستگی است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش همبستگی و تجزیه و تحلیل رگرسیون انجام گرفت. یافته ها نشان داد که اخلاق کار اسلامی با عملکرد شغلی و خشنودی شغلی رابطه مثبت و با قصد ترک شغل رابطه منفی معنی داری دارد. این یافته ها بیان می کند که سطوح بالای اخلاق کار اسلامی به وقوع پیامدهای مثبتی برای سازمانها منجر می شود.
    کلید واژگان: اخلاق کار اسلامی, عملکرد شغلی, خشنودی شغلی, قصد ترک شغل}
  • سیده سمیرا موسوی، وحید احمدی، عباس نصراللهی*، صالحه پیریایی، خدیجه سلیمانی، طیبه محمودی
    مقدمه
    اضطراب امتحان یک مشکل مهم آموزشی است که اغلب توسط دانشجویان تجربه می شود. تقریبا هر دانشجویی در هنگام آزمون اضطراب دارد اما برای برخی از آنها اضطراب آنقدر شدید است که عملکردشان را تحت تاثیر قرار می دهد. با توجه به تاثیر مهم اضطراب امتحان بر پیشرفت تحصیلی و سلامت روانشناختی دانشجویان، هدف پژوهش حاضر آزمودن مدلی درباره تاثیر کمالگرایی نابهنجار بر افزایش اضطراب امتحان دانشجویان با میانجی گری سبک مقابله ای اجتنابی بود.
    مواد و روش ها
    در یک مطالعه همبستگی، 150 دانشجوی دختر دانشگاه شهید چمران اهواز، در نیمسال دوم تحصیلی92-1391، از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه های اضطراب امتحان اهواز(TAI)، مقیاس کمالگرایی اهواز(APS) و پرسشنامه سبک مقابله با فشار روانی(CISS) را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده های پژوهش حاضر از روش رگرسیون استفاده شد. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای نیز از روش بارون و کنی (1986) استفاده شد.
    یافته های پژوهش: یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. هم چنین این نتایج از نقش واسطه ای سبک مقابله ای اجتنابی در رابطه بین کمالگرایی نوروتیک و اضطراب امتحان حمایت کرد.
    بحث و نتیجه گیری
    طبق نتایج به دست آمده، به نظر می رسد که میزان کمالگرایی نوروتیک و استفاده از راهبرد مقابله ای اجتنابی در میان دانشجویان دارای اضطراب امتحان، بالا باشد. بنابراین، این متغیرها شایسته آن هستند که در تحقیق و به خصوص در درمان مورد ملاحظه قرار گیرد.
    کلید واژگان: اضطراب امتحان, کمالگرایی, راهبرد مقابله ای اجتنابی}
    S. Mosavi, V. Ahmadi, A. Nasrollahi *, S. Piriabi, Kh Solaimani, T. Mahmoodi
    Introduction
    Test anxiety is an educational problem frequently experienced by college students. Almost every student who takes a test feels some anxiety, but for some, the feeling is so intense that it affects their performance. With respect to the important role of test anxiety on the student's academic achievement and psychological well being, the purpose of this research was to test the effect of neurotic perfectionism on test anxiety considering the mediating role of avoidant coping.
    Materials and Methods
    This correlation study was performed during second educational semester (2012-2013). 150 girl students in Shahid Chamran university of Ahvaz who selected randomly filled Test Anxiety Inventory(TAI), Ahvaz perfectionism scale(APS) and Coping Inventory for Stressful Situations(CISS-21). A regression analysis was used to analyze the data. The indirect effects were tested using Baron & Kenny (1986) method.
    Findings
    Findings indicated that the proposed model fit the data properly. The results also supported the mediating role of avoidant coping in the relationship between neurotic perfectionism and test anxiety. Discussion &
    Conclusion
    According to the results, it seems that high neurotic perfectionism and avoidant coping strategy exist among students with test anxiety. Therefore, these variables have the eligibility to be considered in research, especially in the treatment.
    Keywords: test anxiety, perfectionism, avoidant coping}
  • عبدالزهرا نعامی، صالحه پیریایی*
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش موفقیت شغلی ادراک شده در پیش بینی بهزیستی شغلی صورت گرفته است.
    روش
    نمونه پژوهش حاضر شامل 335 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بود که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای از جامعه آماری مورد پژوهش انتخاب شد. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش مقیاس موفقیت شغلی ادراک شده (گریبنر، ایلفرینگ و سمر، 2008) و مقیاس بهزیستی شغلی (هینکین، 1998) بودند. تجزیه و تحلیل داده ها با روش همبستگی و تحلیل رگرسیون انجام گرفت.
    یافته ها
    یافته ها نشان دادند که موفقیت شغلی ادراک شده و ابعاد آن روابط معناداری با بهزیستی شغلی دارند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که موفقیت کارراهه و بازخورد مثبت پیش بین های معناداری برای بهزیستی شغلی بودند.
    نتیجه گیری
    براساس الگوی منبع غلبه بر استرس شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده به عنوان عامل اصلی سلامت، بهزیستی و پیامدهای مطلوب شغلی فردی و سازمانی می تواند در پیش بینی بهزیستی شغلی نقش داشته باشد.
    کلید واژگان: موفقیت شغلی ادراک شده, بهزیستی شغلی, کارکنان}
    Abdulzahra Naami, Saleheh Piryaei*
    Introduction
    The purpose of this research was to determine the role of subjective occupational success in predicting occupational well-being.
    Method
    The sample consisted of 335 employees of an industrial company in Isfahan who were selected by stratified random sampling method. The instruments used in this study were subjective occupational success scale (Grebner، Elfering & Semmer، 2008) and occupational well-being questionnaire (Hinkin، 1998). Regression analysis was used to analyze data as well.
    Results
    Results indicated that subjective occupational success and its dimension had significant connections with occupational well-being. Moreover، the results of multiple regression analysis showd that career success and positive feedback were significant predictors of occupational well-being.
    Conclusion
    According to success resource model of job stress، subjective occupational success which has influences on health together with well-being and individual/organizational job outcomes can both predict an employee’s occupational well-being.
    Keywords: Subjective Occupational Success, Occupational Well, Being}
  • صالحه پیریایی، نسرین ارشدی، عبدالکاظم نیسی
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثر عدالت سازمانی بر عملکرد شغلی، تعهد سازمانی و قصد ترک شغل با میانجی گری اعتماد به نظام سازمان و اعتماد بین فردی بود. شرکت کنندگان در این پژوهش شامل 340 نفر (262 مرد و 78 زن) از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منطقه اهواز بودند که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این تعداد 77 درصد مرد بودند و میانگین سنی شرکت کنندگان نیز 41 سال بود. پرسشنامه های عدالت سازمانی، اعتماد به سازمان، اعتماد به مدیریت ارشد، اعتماد به سرپرست، اعتماد به همکاران، عملکرد شغلی، تعهد سازمانی و قصد ترک شغل ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر بودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطه ای الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتا خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق حذف 7 مسیر غیرمعنی دار (عدالت توزیعی، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی به عملکرد شغلی، عدالت تعاملی به تعهد سازمانی و قصد ترک شغل و اعتماد بین فردی به تعهد سازمانی و قصد ترک شغل) و همبسته کردن خطاهای دو مسیر حاصل شد. نتایج مربوط به تحلیل روابط واسطه ایی نشان دادند به جز 4 مسیر غیرمستقیم (عدالت رویه ای به تعهد سازمانی از طریق اعتماد بین فردی، عدالت تعاملی به تعهد سازمانی از طریق اعتماد بین فردی، عدالت رویه ای به قصد ترک شغل از طریق اعتماد بین فردی و عدالت تعاملی به قصد ترک شغل از طریق اعتماد بین فردی) دیگر مسیرهای غیرمستقیم معنی دار بودند.
    کلید واژگان: عدالت سازمانی, اعتماد به نظام سازمان, اعتماد بین فردی, عملکرد شغلی, تعهد سازمانی, قصد ترک شغل}
  • عبدالزهرا نعامی، صالحه پیریایی
    تعارض کار-خانواده به عنوان نوعی از تعارض بین نقشی در میان حیطه های کار و خانواده است. افزایش سطح موفقیت شغلی ادراک شده می تواند تعارض کار-خانواده را کاهش داده و اثر مثبتی بر سطح عملکرد شغلی کارکنان داشته باشد. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش موفقیت شغلی ادراک شده در پیش بینی تعارض کار-خانواده و عملکرد شغلی بود. نمونه ای مشتمل بر 335 نفر (270 مرد و 65 زن) از یک شرکت صنعتی در شهر اصفهان به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شد. جهت جمع آوری اطلاعات از مقیاس موفقیت شغلی ادراک شده (SOSS)،مقیاس تعارض کار-خانواده(WFCS) و فهرست وارسی عملکرد شغلی استفاده گردید. یافته ها نشان دادند که تمامی ابعاد موفقیت شغلی ادراک شده پیش بین های معنی داری برای تعارض کار-خانواده و عملکرد شغلی هستند. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که بازخورد مثبت ادراک شده، موفقیت اجتماع یار و تحقق اهداف به عنوان ابعاد موفقیت شغلی ادراک شده نقش بیشتری در پیش بینی تعارض کار- خانواده دارند. براین اساس می توان چنین نتیجه گیری کرد که آثار منفی تعارض کار-خانواده و عملکرد شغلی ضعیف در کارکنان می تواند به واسطه ارتقا سطح ادراک کارکنان از موفقیت شغلی کاهش یابد.
    کلید واژگان: موفقیت شغلی ادراک شده, تعارض کار, خانواده, عملکرد شغلی}
    Abdul Zahra Naami, Saleheh Piryaei
    Work–family conflict is a form of interrole conflict between work and family domains. In this vein, increased level of subjective occupational success can decrease work–family conflict and have a positive effect on employees’ job performance. The purpose of the current research was to investigate the role of subjective occupational success in predicting work-family conflict and job performance. The sample consisted of 335 employees (270 males & 65 females) of an industrial company in Isfahan selected through stratified random sampling. To gather the data, the Subjective Occupational Success Scale (SOSS), the Work-Family Conflict Scale (WFCS) and the Job Performance Checklist were used. Results indicated that all the dimensions of subjective occupational success could significantly predict work-family conflict and job performance and all research hypotheses were supported. Also, positive feedback, pro-social motivation and goal attainment as subjective occupational success dimensions had greater roles in predicting work-family conflict. It is concluded that the negative consequences of work-family conflict and low job performance in employees can decrease through enriching employees’ perception of occupational success.
    Keywords: subjective occupational success, work, family conflict, job performance}
  • نسرین ارشدی، صالحه پیریایی
    پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از پیشایندهای رفتارهای انحرافی در محیط انجام گرفت. در این الگو اعتمادپذیری کارکن و قابلیت اعتماد سرپرست متغیرهای مستقل، رفتارهای انحرافی در محیط کار متغیر وابسته، و اعتماد بینفردی متغیر میانجی بودند. روش پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM)، و نمونه این پژوهش شامل 325 نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. از این تعداد 78% مرد بودند و میانگین سنی آن ها نیز 35 سال بود. شرکتکنندگان در پژوهش حاضر پرسشنامه های اعتمادپذیری جاروپا و همکاران (1998)، قابلیت اعتماد مایر و دیویس (1999)، اعتماد بینفردی اسکورمن و بارلینگر (2006) و رفتارهای انحرافی در محیط کار بنت و رابینسون (2000) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمودن اثرهای واسطهای الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ در برنامه ماکروی پریچر و هیز استفاده شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. اثرهای منفی غیرمستقیم اعتمادپذیری کارکن و قابلیت اعتماد سرپرست بر رفتارهای انحرافی در محیط کار از طریق اعتمادبینفردی نیز حمایت دریافت نمودند. نتایج یافته های پژوهش حاضر بر سودمندی های عملی ترویج اعتماد در سازمان مهر تایید زدند. با درنظر گرفتن اهمیت اعتماد برای بازده های سازمانی کلیدی از قبیل رفتارهای انحرافی در محیط کار، نتایج این پژوهش میتوانند راهنمایی برای افزایش اعتماد در سازمان باشند.
    کلید واژگان: اعتمادپذیری, قابلیت اعتماد, اعتماد بینفردی, رفتارهای انحرافی محیط}
    N. Arshadi., S. Piriaei.
    The present study tested a model consisting precedents of workplace deviance. In this model trustworthiness and trust propensity were independent variables, workplace deviance was dependent variable, and interpersonal trust was mediator. Research design was correlation through structural equation modeling (SEM) and the sample consisted of 325 employees of Esfahan Steel Company (ESCO) who were selected by stratified random sampling method. Of this sample, 78 per cent were men and average age was 35 years. Participants of this study completed Trustworthiness Scale (Jarvepaa, et al., 1998), Trust Propensity Questionnaire (Mayer & Davis, 1999), Interpersonal Trust Questionnaire (Schoorman & Barlinger, 2006) and Workplace Deviance Questionnaire (Bennett & Robinson, 2000). Structural equation modeling (SEM) through AMOS-18 and SPSS-18 software packages was used for data analysis. In addition, Preacher and Hayes’ SPSS Macro program was used for testing mediation. The results showed that the proposed model fit the data properly. The results also supported the negative indirect effect of trustworthiness and trust propensity on workplace deviance through interpersonal trust. This study underscores the practical benefits of fostering trust in the workplace. Considering the importance of trust to key organizational outcomes, for instance workplace deviance, the results can provide a guide for increasing trust in organizations
    Keywords: trust propensity, trustworthiness, interpersonal trust, workplace deviance}
  • صالحه پیریایی، نسرین ارشدی
    هدف پژوهش حاضر بررسی اثر امنیت شغلی و عدالت سازمانی بر قصد ترک شغل با میانجی گری اعتماد به مدیریت ارشد بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 340 نفر از کارکنان شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب-منطقه اهواز بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این تعداد 77% مرد بودند و میانگین سن آن ها نیز 41 سال بود. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه های امنیت شغلی تن هورن و رو (1988). عدالت سازمانی رحیم، ماگنر و شاپیرو (2000)، اعتماد به مدیریت ارشد مایر و دیویس (1999) و قصد ترک شغل کامن، فیچمن، جنکینز و کلش (1979) استفاده گردید. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهایSPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. روابط واسطه ای در الگوی پیشنهادی با استفاده از روش بوت استراپ آزموده شدند. یافته ها نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش خوبی با داده ها برخوردار است. برازش بهتر از طریق همبسته کردن خطاهای یک مسیر حاصل شد. از میان 7 فرضیه پژوهش حاضر 6 فرضیه مورد تایید قرار گرفتند. آن گونه که نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهند، ادراک عدالت سازمانی و امنیت شغلی در کارکنان با میانجی گری اعتماد به مدیریت ارشد می تواند تاثیر چشم گیری بر نیت های کناره گیرانه هم چون قصد ترک شغل داشته باشد.
    کلید واژگان: امنیت شغلی, عدالت سازمانی, اعتماد به مدیریت ارشد, قصد ترک شغل}
    S. Piryaei., N. Arshadi
    The purpose of this research was to test a model for the effect of job security and organizational justice on turnover intention considering the mediating role of trust in top management. The sample consisted of 340 employees of NISOC who were selected by stratified random sampling method. Of this sample 77 percent were men and average age was 41 years. The instruments which used in this study were job security questionnaire (Ten Horn & Roe, 1988), organizational justice scale (Rahim, Magner & Shapiro, 2000), trust in top management inventory (Mayer & Davis, 1999) and turnover intention questionnaire (Cammann, Fichman, Jenkins & Klesh, 1979). Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-18 and AMOS-18 software packages. The indirect effects were tested using the bootstrap procedure Findings indicated that the proposed model fit the data properly. Better fit and more meaningful results obtained by using AMOS modification indices. The results confirmed 6 research hypotheses. According to these results perception of job security and organizational justice through trust in top management can affect mainly on employee’s withdrawal intents such as turnover intention.
    Keywords: job security, organizational justice, trust in top management, turnover intention}
  • نسرین ارشدی، صالحه پیریایی، راضیه زارع
    مقدمه
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده صفات شخصیتی برون گرایی و روان آزرده‎گرایی در رابطه بین ادراک طردشدگی با رفتارهای انحرافی در محیط کار انجام گرفت.
    روش
    اعضای نمونه این پژوهش شامل 315 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی در اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه رفتارهای انحرافی در محیط کار، فرم اصلاح شده مقیاس طرد در محیط کار، و پرسشنامه شخصیتی نئو را تکمیل نمودند. جهت تحیل داده ها از تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش حاضر نشان دادند که ادراک طردشدگی در محیط کار با رفتارهای انحرافی سازمانی و رفتارهای انحرافی بین فردی رابطه مثبت دارد. یافته ها همچنین حاکی از نقش تعدیل گر دو صفت شخصیتی برون گرایی و روان آزرده‎گرایی در این روابط بودند.
    نتیجه گیری
    یافته های پژوهش حاضر می توانند برای مدیران منابع انسانی در ارتباط با استخدام افراد برای مشاغلی که در آنها بروز رفتارهای انحرافی مشکل ساز است (مثلا، امور مالی)، کاربردپذیر باشند.
    کلید واژگان: ادراک طردشدگی در محیط کار, رفتارهای انحرافی در محیط کار, برون گرایی, روان آزرده گرایی}
    Nasrin Arshadi, Salehe Piriaei, Razie Zare
    Introduction
    This study tested the moderation effect of two personality traits, extraversion and neuroticism, on the relationship between perceived workplace exclusion and workplace deviance.
    Method
    The participants of this study included 325 employees of an industrial company in Isfahan that were selected by stratified random sampling method. The instruments used in this study were Workplace Exclusion Scale-Revised (WES-R), Workplace Deviance Questionnaire and NEO-FFI. A hierarchical regression analysis was employed to test the hypotheses.
    Results
    Regression analysis revealed that personality traits moderated the relationship of perceived workplace exclusion with workplace deviance.
    Conclusion
    The findings in the current study have implications for HR practitioners who frequently hire applicants for jobs where deviant behaviors are more prevalent and problematic (e.g., finance).
    Keywords: Perceived Workplace Exclusion, Workplace Deviance, Extraversion, Neuroticism}
  • عبدالزهرا نعامی*، صالحه پیریایی
    هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ابعاد انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی با اشتیاق شغلی است. نمونه شامل 200 نفر (150مرد و 50 زن) از کارکنان شرکت ذوب آهن استان اصفهان بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای مورد مطالعه از پرسشنامه انگیزش شغلی خود تعیین کنندگی بلیس و پرسشنامه اشتیاق شغلی استفاده شد. به منظور تحلیل نتایج از روش های همبستگی ساده و تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین سه بعد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی (انگیزش درونی، خودپذیر و درون فکنی شده) با اشتیاق شغلی و رابطه منفی معنی دار بین ابعادی که از نظر خودتعیین کنندگی در سطح پایین هستند (انگیزش بیرونی، بی انگیزگی درونی و بی انگیزگی بیرونی) با اشتیاق شغلی است. هم چنین یافته های حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان می دهند که ابعاد انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی رابطه معنی داری با ابعاد اشتیاق شغلی (جذب، نیرومندی و وقف خود) دارد. به عبارتی سطوح بالای انگیزش شغلی خودتعیین کننده به پیامدهای مثبتی مانند اشتیاق شغلی می انجامد.
    کلید واژگان: انگیزش شغلی خودتعیین کنندگی, اشتیاق شغلی}
    A.Z. Naami.*, S. Piriaei
    The purpose of this study was to explore the relationship between dimensions of selfdetermined work motivation with job engagement. The participants of this study were 200 employees of Esfahan Steel Company (ESCO) (150 male; 50 female) that were selected by stratified random sampling. The instruments which used in this study were Blais Work Motivation Inventory (BWMI) and job engagement questionnaire. A correlation and multiple regression analysis was used to analyzing data. Results indicated that three dimensions of self-determined work motivation include intrinsic motivation, identified motivation and introjected motivation have positive correlation with job engagement and the other dimensions that were low in self-determination include external motivation, external amotivation and internal amotivation have negative correlation with employee's job engagement. Also, the result of multiple regression analysis indicated that the dimensions of self-determined work motivation have significant relationship with dimensions of job engagement. Therefore, high level of selfdetermined work motivation will lead to positive outcomes such as job engagement.
    Keywords: self, determined work motivation, job engagement}
  • نسرین ارشدی، راضیه زارع، صالحه پیریایی
    مقدمه
    هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ادراک طردشدگی در محیط کار در رابطه بین مبادله رهبر-عضو با رفتارهای انحرافی و بهزیستی روان شناختی بود.
    روش
    نمونه این پژوهش شامل 294 نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. از این تعداد 84% مرد بودند و میانگین سن آنها نیز 35 سال بود. شرکت کنندگان در پژوهش پرسشنامه های مبادله رهبر-عضو (گرائن و یوهل-بین، 1995)، ادراک طردشدگی در محیط کار (هیتلان و نوئل، 2009)، رفتارهای انحرافی در محیط کار (بنت و رابینسون، 2000) و بهزیستی روان شناختی (ریف، 1994) را تکمیل نمودند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) و با استفاده از نرم افزارهایSPSS ویراست 18 و AMOS ویراست 18 انجام گرفت. جهت آزمون اثرهای واسطه ای در الگوی پیشنهادی از روش بوت استراپ استفاده شد.
    نتایج
    یافته ها حاکی از برازش خوب الگوی پیشنهادی با داده ها بودند. نتایج همچنین نشان دادند که روابط مطلوب میان رهبر و کارکنانش موجب کاهش ادراک طردشدگی در محیط کار می شود که این خود کاهش رفتارهای انحرافی در محیط کار و افزایش سطح بهزیستی روان شناختی افراد را به دنبال دارد.
    نتیجه گیری
    تلاش مدیران و سرپرستان برای برقراری تعاملات مطلوب با کارکنان می تواند منجر به افزایش سطح سلامت روان و بهزیستی روان شناختی و کاهش ادراک طردشدگی و رفتارهای انحرافی در آنان شود.
    کلید واژگان: مبادله رهبر, عضو, ادراک طردشدگی در محیط کار, رفتارهای انحرافی, بهزیستی روان شناختی}
    Nasrin Arshadi, Razieh Zare, Salehe Piriaei
    Introduction
    The purpose of this study was to investigate the mediating role of workplace exclusion in the relationship of leader-member exchange (LMX) with workplace deviance and psychological well-being.
    Method
    The sample consisted of 294 employees of an industrial company who were selected by stratified random sampling method. Of this sample 84% were men and average age was 35 years. Participant completed LMX (Graen & Uhl- Bien, 1995), Workplace Exclusion (Hitlan & Noel, 2009), Workplace Deviance (Bennet & Robinson, 2000), and Psychological Well-being (Ryff, 1994) Scales. Fitness of the proposed model was examined through structural equation modeling (SEM), using SPSS-18 and AMOS-18 software packages. The indirect effects were tested using bootstrap procedure in SPSS Macro program for mediation effect.
    Results
    Findings indicated that the proposed model fit the data properly. The results also supported the mediating role of workplace exclusion in the relationship of leader-member exchange (LMX) with workplace deviance and psychological well-being.
    Conclusion
    This research suggests that there is a strong need to make employees feel included within the workplace.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال