به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عباس شکری

  • کدام راوی، کدام روایت؟ / نگاهی به شعر «روایت راوی» حیات قلی فرخ منش
    عباس شکری
  • علی خدادادی*، مهدی پورطاهری، عباس شکری، هادی نیازی

    توسعه پایدار فضایی، علاوه بر لحاظ عوامل کلی توسعه، جنبه های اکولوژکی، برابری، یکپارچگی، سازگاری و محدودیت های زیست محیطی را نیز در بر می گیرد. این رویکرد سعی دارد با پدیده عدم تعادل های منطقه ای برخورد کرده و راهکارهای مناسب را برای تحقق توسعه متوازن و پایدار در سطح سرزمین، ارایه نماید. هدف از پژوهش حاضر تجزیه و تحلیل آمایش فضاهای روستایی با تاکید بر توسعه پایدار فضایی در روستاهای دلفان بوده است. فرآیند روش شناسی حاکم بر این پژوهش از نظر هدف کاربردی، و روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است. روش گردآوری داده ها و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از ابزار علت و معلولی دیماتل استفاده شده. که به شیوه پنل خبرگان انجام گرفته. یافته ها حاکی از آن است که آمایش فضایی روستاهای دلفان نه بر اساس شاخصه های راهبردی توسعه پایدار فضایی، بلکه شکل یافته ای عواملی چون: حاکمیت تفکر اقتصادی(17/1)، و کالبدی-زیرساختی(67/0) بعنوان تاثیرگذارترین، و برابری و یکپارچگی(75/0- و 74/0-) بعنوان تاثیرپذیرترین عوامل بوده است. لذا آمایش این سکونتگاه ها در چارچوب توسعه پایدار، خصوصا توسعه پایدار فضایی نبوده است. به این معنا که اصل میان رشته ای و فرارشته ای(عنصر مردم و مکان) که شاکه ای راهبردی توسعه پایدار فضایی است، را شامل نمی شود. این امر موجب عدم تعادل و توازن فضایی روستاهای این شهرستان شده است. در پایان پیشنهاداتی چون: اصلاح ساختار ذهنی و اجرایی مسیولان از توجه صرف به ابعاد کلی توسعه، به لحاظ عوامل برابری، یکپارچگی، سازگاری و محدودیت های زیست محیطی موجود؛ رد دیدگاه های توسعه روستایی از دید صرفا اقتصادی و کالبدی؛ و غیره ارایه گردیده است.

    کلید واژگان: آمایش سرزمین, فضاهای روستایی, توسعه پایدار فضایی, دیماتل, دلفان
    Ali Khodadadi *, Mahdi Pourtaheri, Abas Shekari, Hadi Niazi

    Sustainable spatial development, in addition to general factors of development, also includes ‎ecological aspects, equality, integration, compatibility and environmental limitations. This ‎approach tries to deal with the phenomenon of regional imbalances and provide appropriate ‎solutions to achieve balanced and sustainable development at the level of the country. The ‎purpose of the present research was to analyze the use of rural spaces with an emphasis on ‎sustainable spatial development in Delfan villages. The methodological process used this ‎research is applied in terms of purpose, and the research method is descriptive-analytical. The ‎method of collecting data and information is in the form of library and documental. Dimatel ‎cause and effect tool was used to analyze the information. which was done by the expert ‎panel method. The findings indicate that the spatial planning of Delfan villages is not based ‎on the strategic indicators of spatial sustainable development, but rather the formation of ‎factors such as: governance of economic thinking (1.17), and skeletal-infrastructure (0.67). as ‎the most influential, and equality and integration (-0.75 and -0.74) as the most impressionable ‎factors. Therefore, the planning of these settlements has not been in the framework of ‎sustainable development, especially spatial sustainable development. It means that it does not ‎include the principle of interdisciplinary and supra-disciplinary (the element of people and ‎place) which is a strategic challenge of sustainable spatial development. This has caused the ‎imbalance and spatial balance of the villages of this city. In the end, suggestions such as: ‎reforming the mental and executive structure of officials from paying attention to the general ‎dimensions of development, in terms of factors of equality, integration, compatibility and ‎existing environmental limitations; Rejecting the views of rural development from a purely ‎economic and political point of view; etc. has been presented.‎

    Keywords: Spatial planning, Rural spaces, Sustainable spatial development, DEMATEL, Delfan
  • الهام علی قارداش، سمیرا ساعتی*، عباس شکری، پیام امینی، حامد سالک عبدی، وحید پورامین، رضا یزدی
    مقدمه و هدف

    با توجه به مشکلات مربوط به تشخیص پوسیدگی مینایی و ارزیابی عمق پوسیدگی های بین دندانی، تشخیص این قبیل پوسیدگی ها با دشواری های زیادی همراه است. در این پژوهش روشی برای حل این مشکل با استفاده از تصاویر رادیوگرافی و راهکارهای پردازش تصویر ارایه شده است. هدف از این روش، شناسایی و قطعه بندی نواحی پوسیده دندان ها به شکل خودکار است.

    مواد و روش ها

    به این منظور از تعدادی تصویر دندان خلفی انسانی مربوط به استان همدان در ایران با 158 سطح بین دندانی استفاده شده است. در این بخش ها 60 پوسیدگی محدود به عاج، 31 پوسیدگی محدود به مینا، 11 پوسیدگی محدود به ناحیه اتصال مینا به عاج و 56 سطح بدون پوسیدگی، مشاهده شدند. دندان ها درون بلوک های آکریلی آماده سازی شده قرار گرفته و تماس های بین دندانی و اکلوزالی دندان ها بازسازی شد. سپس تصویربرداری دیجیتال انجام شده و نتایج به عنوان ورودی روش پردازش تصویر پیشنهادی در نظر گرفته شده است. در این روش پس از پیش پردازش تصاویر، با اعمال عملگرهای ریخت شناسی و به کمک روش خوشه بندی میانگین K، پوسیدگی ها به شکل خودکار تشخیص داده شده اند. نتایج و اطلاعات نهایی توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

    نتایج

    میزان حساسیت روش پیشنهادی برای پوسیدگی های عاجی7/86%، پوسیدگی های مینایی7/67% و پوسیدگی های محدود بهDEJ  6/63%  اندازه گیری شد. در این مطالعه اختصاصیت روش پیشنهادی100%، حساسیت کلی 4/78% ،مثبت کاذب 0% ، منفی کاذب 6/21% و دقت روش 86% محاسبه شد.

    نتیجه گیری

    یافته های مطالعه حاضر نشان می دهد که نرم افزار طراحی شده برای تشخیص پوسیدگی پروگزیمال از دقت تشخیصی قابل قبولی برخوردار است. در روش پیشنهادی، بر اساس مشاهدات با افزایش عمق پوسیدگی، حساسیت تشخیص افزایش می یابد؛ بنابراین، تشخیص پوسیدگی عاجی بهتر از پوسیدگی مینا و DEJ است.

    کلید واژگان: تصاویر رادیوگرافی, پردازش تصاویر دیجیتال, تشخیص پوسیدگی, روش میانگین K
    Elham Alighardash, Samira Saati *, Abbas Shokri, Payam Amini, Hamed Salek Abdi, Vahid Pouramin, Reza Yazdi
    Background and Objective

    Diagnosis of enamel caries and evaluation of proximal caries depth are some of the main problems in caries detection. In this study, a new method based on image processing techniques proposed that applied to radiographic images. The purpose of this method was to automatically identify and segment decayed areas of the teeth.

    Materials and Methods

    For this study which was done in Hamedan province of Iran, several molar and pre-molar teeth images with 158 inter-proximal surfaces were selected. Sixty teeth with dentinal caries, 31 enamel restricted caries, 11 DEJ limited caries, and finally 56 surfaces without any caries were detected. The teeth were placed inside the prepared acrylic blocks, and the intra-proximal and occlusal contacts of the teeth were reconstructed. Then digital imaging was performed, and the results considered as the input of the proposed image processing method. In the proposed method, after preprocessing of images, by applying morphological operators, and with the help of the K-means clustering, caries were automatically detected. The final results and information were analyzed by SPSS software.

    Results

    The sensitivity of the proposed method was 86.7% for dentinal caries, 67.7% for enamel caries, and 63.6% of caries that limited to DEJ. The specificity was 100%, and the overall sensitivity reported as 78.4%. There was no false positive, the false negative and the accuracy of the method were 21.6% and 86% respectively.

    Conclusions

    The findings of the present study show that the software designed to detect proximal caries has acceptable diagnostic accuracy. In the proposed method, based on observations, the sensitivity of caries detection improves with an increase in depth of decay. Therefore, it qualifies better in detecting dentinal caries than enamel and DEJ caries.

    Keywords: X-ray imaging, digital image processing, caries detection, k-means clustering
  • فاطمه سالمی، عباس شکری*، حامد کرکه آبادی، لیلی تاپاک، منا بشری
    سابقه و هدف
    آماده سازی کانال ریشه دندان یکی از مراحل اصلی در درمان اندودنتیکس می باشد. فایل های روتاری نیکل تیتانیوم (NiTi) موجب کاهش خطا در شکل دهی کانال های انحنادار می شوند. در این ارتباط، مطالعه حاضر با هدف مقایسه ترانسپورتیشن دو سیستم روتاری رسیپروک (Reciproc) و نئولیکس (Neolix) در کانال های انحنادار توسط سیستم توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی (CBCT: Cone Beam Computed Tomography) انجام شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی 70 دندان پره مولر انحنادار انسانی کشیده شده از بیماران بخش ارتودنسی دانشکده دندان پزشکی همدان به دو گروه تقسیم گردیدند. آماده سازی کانال های دو گروه توسط سیستم روتاری رسیپروک و نئولیکس انجام شد. ضخامت عاج باقی مانده، ترانسپورتیشن و نسبت مرکزیت کانال توسط تصاویر CBCT قبل و بعد از اینسترومنتیشن بررسی و مقایسه گردیدند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز توسط نرم افزارSPSS 19 و با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون های تی مستقل و تی زوجی انجام شد.
    یافته ها
    اختلاف میزان عاج در فواصل 3، 5 و 7 میلی متری از اپکس، قبل و بعد از اینسترومنتیشن در سطح باکولینگوالی و مزیودیستالی معنادار بود؛ اما بین میزان ترانسپورتیشن در سه مقطع 3، 5 و 7 میلی متری از آپکس در هر دو سیستم رسیپروک و نئولیکس اختلاف معناداری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    هر دو سیستم روتاری رسیپروک و نئولیکس کارایی بالایی در شکل دهی کانال ریشه دندان دارند. بر مبنای نتایج، میزان ترانسپورتیشن در سیستم های مذکور حین آماده سازی کانال های انحنادار، بسیار کم بوده و مرکزیت کانال حفظ می شود.
    کلید واژگان: آماده سازی کانال ریشه دندان, توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی, فایل چرخشی, کانال انحنادار
    Fatemeh Salemi, Abbas Shokri*, Hamed Karkeabadi, Leili Tapak, Mona Bashari
    Background and Objective
    The preparation of the root canal (i.e., cleaning and shaping) is the main step in the endodontic treatment. The nickel-titanium rotary files result in fewer errors during the preparation of curved canals. This study aimed to compare the transportation of Neolix and Reciproc rotary systems in curved canals using cone beam computed tomography (CBCT).
    Materials and Methods
    In this experimental study, 70 extracted curved premolar teeth from patients referred to dentistry faculty were assigned  into two groups (n=35). The preparation of the canals was performed by the Neolix and Reciproc rotary systems. Remaining dentin thickness, transportation, and canal-centering ratio were evaluated and compared using CBCT images before and after the instrumentation. The data were analyzed in SPSS software (version.19) through ANOVA, independent t-test, and paired t-test.
    Results
    There was a significant difference in terms of remaining dentin thickness in three sections of 3, 5, and 7 mm from the apex, before and after the instrumentation regarding the level of mesiodistal and buccolingual. However, no significant difference was observed in terms of the transportation in three sections of 3, 5, and 7 mm from the apex in both Neolix and Reciproc systems.
    Conclusion
    According to the results, both Neolix and Reciproc rotary systems showed high efficacy in root canal shaping. The amount of transportation in these systems during preparation of curved canals was very low leading to the protection of canal-centering ratio.
    Keywords: Cone Beam Computed Tomography, Curved Canal, Root Canal Preparation, Rotary File
  • امیر اسکندرلو، عباس شکری، آیدین صالحی میلانی، محمدرضا جمالپور، کریم قاضی خانلو ثانی *
    سابقه و هدف
    هنگام قراردادن ایمپلنت در مندیبل، نواحی بحرانی آناتومیکی داریم که از آن جمله می توان به کانال آلوئولار تحتانی، سوراخ چانه ای و ریشه دندان های مجاور اشاره کرد. تا چندی پیش تصاویر دوبعدی حاصل از رادیوگرافی های پری اپیکال، پانورامیک و توموگرافی معمولی به عنوان یک استاندارد در ارزیابی استخوان و قراردهی ایمپلنت در آن محسوب می شدند . CBCT (Cone Beam Computed Tomography) روش جدید تصویر برداری است که دارای مزایایی نسبت به سایر روش ها می باشد؛ از این رو، بر آن شدیم تا به بررسی دقت دو سیستم CBCT ( Promax 3D ساخت کمپانی Planmeca فنلاند و Newtom 3G ساخت ایتالیا) به لحاظ اندازه گیری فواصل آناتومیک در مندیبل بپردازیم.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه تجربی از 6 مندیبل خشک جهت اندازه گیری ارتفاع و عرض استخوان در 6 ناحیه استفاده گشت. همچنین از کولیس به عنوان Gold Standard بهره گرفته شد و فواصل مورد نظر پس از اندازه گیری با کولیس توسط سولفات باریم (به عنوان یک ماده اوپاک) مارکر گذاری گردیدند. سپس، مندیبل ها توسط دو سیستم CBCT اخیر اسکن شدند و فواصل مورد نظر توسط دو مشاهده گر (متخصص رادیولوژی دهان، فک و صورت) تحت شرایط یکنواخت و به کمک نرم افزارهای مربوط به هر دستگاه اندازه گیری گردیدند. در ادامه، نتایج حاصل از سیستم های CBCT توسط تست ANOVA یا آنالیز واریانس چند متغیره (Multivariate Analysis ) با استفاده از Gold Standard مقایسه شدند.
    یافته ها
    با توجه به نتایج به دست آمده، هر دو سیستم اندازه گیری Promax 3D و Newtom 3G (در هر سه F.O.V) در محاسبه ارتفاع مندیبل، دقت بالایی نزدیک به کولیس داشتند؛ درحالی که در اندازه گیری ضخامت باکو لینگوال، Promax 3D به کولیس نزدیک تر بود و نسبت به Newtom 3G (هر سه F.O.V) دقت بیشتری داشت (001/0>P)؛ بنابراین سیستم Promax هم در سنجش ارتفاع و هم در سنجش عرض باکولینگوال دارای دقتی نزدیک به Gold Standard می باشد.
    نتیجه گیری
    نتایج مطالعه حاضر نشان داد که دو تکنیک Promax 3D و Newtom 3G (در هر سه F.O.V) از دقت اندازه گیری قابل قبولی در حد میلی متر برخوردار بوده و دارای توانایی اندازه گیری ابعاد طولی و عرضی مورد نیاز برای پایه ریزی طرح درمان می باشند.
    کلید واژگان: اندازه گیری, توموگرافی کامپیوتری با اشعه مخروطی, دقت خطی
    Amir Eskandarloo, Abbas Shokri, Aydin Salehi Milani, Mohammad Reza Jamalpoor, Karim Ghazikhanlou-Sani *
    Background And Objective
    There are critical areas in the mandible that should be considered during implant placement such as inferior alveolar canal, mental foramen, and the root of the adjacent tooth. Two-dimensional images obtained from periapical, panoramic, and conventional tomography are considered in the evaluation of implant placement and bone quality. Cone-beam computed tomography (CBCT) is a new imaging technique, which is superior to other methods from different aspects. Thus, we aimed to compare the accuracy of two different CBCT systems (i.e., Promax 3D and Newtom 3G) in measuring the anatomic distances in the mandible.
    Materials And Methods
    In this experimental study, six dry mandibles were used for measuring the width and height of mandible in six areas. Also, caliper was used as the gold standard and the distances were marked by barium sulfate as a radiopaque material. Then, the mandibles were scanned with the two CBCT systems, and the distances were measured by two observers (oral and maxillofacial radiologists) under homogenous conditions by using their respective software. The obtained results were evaluated by multivariate ANOVA and compared with the gold standard.
    Results
    The accuracy of both CBCT systems (in all the three FOVs) was close to that of collies in measuring the height of mandible. The accuracy of Promax 3D was closer to collies in evaluating bacco-lingual width, and it was more accurate than Newtom 3G (in all the three FOVs; P
    Conclusion
    The results of this study showed that Promax 3D and Newtom 3G techniques (in all the three FOVs) have millimeter precision and are capable of measuring the lengths and widths needed to establish the treatment plan.
    Keywords: Cone, beam Computed Tomography, Linear Accuracy, Measurement
  • اعظم بی درفش، منوچهر کرمی *، قدرت الله روشنایی، عباس شکری، نامدار پسندی
    زمینه و هدف
    اندازه‏گیری دقیق متغیرها در مطالعات اپیدمیولوژیک اهمیت به‏ سزایی دارد. طوری که حتی بهترین طراحی آن ها نمی‏تواند مانع اشکالات وارده به دلیل عدم پایایی و روایی اندازه‏گیری در مطالعات شود. هدف از این مطالعه تعیین پایایی روش‏های اندازه‏گیری طول کانال دندان می‏باشد.
    روش بررسی
    این مطالعه روش شناختی با استفاده از داده های موجود در پرونده های بیماران مراجعه کننده به درمانگاه دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان با حجم نمونه 58 نفر به صورت تصادفی ساده طی سال 1391 انجام شد. به منظور تعیین پایایی اندازه‏گیری طول کانال دندان و معرفی مناسب ترین شاخص اندازه‏گیری از شاخص‏های ضریب همبستگی درون رتبه‏ای، نمودار بلاند آلتمن و نمودار پراکنش استفاده شد.
    یافته ها: در این مطالعه میانگین و انحراف‏ معیار طول کانال‏ها در دستگاه اپکس یاب Root ZX 28/2 ± 93/21 میلی‏متر، در رادیوگرافی PA 38/2 ± 04/22 میلی‏متر و اختلاف میان طول کانال ریشه به وسیله اپکس‏یاب و پرتونگاری در همه دندان‏ها 48/0 ± 1/0 گزارش گردید. ضریب همبستگی درون‏ رتبه‏ای میان اندازه طول کانال ریشه به وسیله اپکس ‏یاب و پرتونگاری در همه دندان‏ها 989/0گزارش شد. نمودار گرافیکی بلاند التمن نمایانگر توافق بالای دو روش اندازه‏گیری بود.
    نتیجه گیری
    یافته های این مطالعه علاوه بر اطمینان دادن به متخصصان درمان ریشه که اندازه‏گیری طول کانال دندان با روش رادیوگرافی پری اپیکال آسان تر است، اثبات کرد که رویکردهای مختلف سنجش پایایی نیز نتایج مشابهی دارند. با این وجود استفاده از رویکرد ضریب همبستگی درون‏رتبه‏ای و بلاند آلتمن با در نظر گرفتن توافق به جای ثبات توصیه می‏گردد.
    کلید واژگان: پایایی, روایی, دندان, نمودار بلاند آلتمن
    Manoochehr Karami *, Ghodrattollah Roshanaei, Abbas Shokri, Namdar Pasandi
    Background And Aims
    Acurate measurements of variables are crucial in epidemiological studies. Therefore, even the best design cannot prevent bugs caused due to the lack of reliability and validity measurement in studies. The aim of this study is to determine the validity of teeth-canal measurement.
    Materials And Methods
    This methodological study used available data of patients referred to dental clinics at Hamadan University of Medical Sciences in Hamadan with sample size or 58 cases in 2012. In order to determine the reliability of measuring the length of canals and introduce the most appropriate measure met of the actual data, Bland-Altman plot and intraclass correlation coefficient (ICC) were used and finally compared.
    Results
    In this study, the mean ± SD of channel length in the apex locator Root ZX were 21.93 ± 2.28 mm and in X-ray PA were 22.4 ± 2.38 mm. ICC between the length of canals by the apex locator and radiographic in all teeth was 0.989. Bland-Altman plot showed that absolute agreement between the two methods of measurement.
    Conclusion
    The findings of this study ensure dental professionals that measuring the length of channels by PA method is more practical and easier and prove different approaches of the reliability and validity. However, we recommend using ICC and Bland Altman methods due to their informative nature and consideration of absolute agreement instead of consistency.
    Keywords: Reliability, Validity, Tooth, Bland-Altman plot
  • حمیدرضا عبدالصمدی، شهربانو رعدی، پوراندخت داوودی، عباس شکری، شکوفه جمشیدی، علی حیدری، محسن رستمی، فاطمه احمدی متمایل *
    مقدمه

    فیبروهیستیومای بدخیم شایع ترین سارکوم بافت نرم در بزرگسالان است. شایع ترین نواحی ابتلا به این تومور نواحی دست و پا، کاسه چشم، رتروپریتوئن، لگن و زانو بوده و شیوع آن در حفره دهان و فک پایین بسیار نادر می باشد.
    گزارش مورد: آقای 35 ساله به علت درد و لقی دندان های فک پایین به بخش بیماری های دهان دانشکده دندان پزشکی همدان مراجعه نمود. پارستزی لب پایین از دو ماه گذشته وجود داشت. در معاینه داخل دهانی زخم منتشر عمیق با حاشیه برجسته در ناحیه لثه باکال و لینگوال دندان های سانترال سمت راست تا مزیال دندان مولر دوم سمت راست مشاهده شد. ضایعه برجسته بدون پایه با سطحی صاف هم رنگ مخاط مجاور و قوام سفت به ابعاد 2×2×3 سانتی متر در ناحیه باکال و لینگوال دندان های سانترال و لاترال سمت راست تا دندان پرمولر دوم سمت چپ وجود داشت. تحلیل لثه در تمامی دندان های مجاور ضایعه مشاهده شد. همچنین رادیولوسنسی با حدود نامشخص در ناحیه فک پایین در مجاورت ضایعه مشاهده شد. تشخیص نهایی فیبروهیستیوسیتومای بدخیم با بیوپسی از نواحی مبتلا مشخص گردید.

    نتیجه گیری

    شایع ترین شکایت بیماران با فیبروهیستیومای بدخیم وجود یک توده با قابلیت رشد می باشد که ممکن است زخمی و یا دردناک باشد و تشخیص و ارجاع به موقع در پیش آگهی و طول عمر بیماران تاثیر زیادی دارد.

    کلید واژگان: فیبروهیستیوسیتوما, نئوپلاسم, فک پایین
    Hamid Reza Abdolsamadi, Shahrbanou Raedi, Poorandokht Davoodi, Abbas Shokri, Shokufe Jamshidi, Ali Heidari, Mohsen Rostami, Fatemeh Ahmadi, Motamayel
    Introduction

    Malignent Fibrous Histiocytoma (MFH) is the most frequent soft tissue sarcoma of adulthood. The most common sites affected by MFH are limbs، orbit، retroperitoneum، pelvis and knee. Oral cavity and mandible involvements are very rare. Case Report: A 35-year-old male was visited in the oral medicine department of Hamadan dental school with the chief complaint of pain and teeth mobility. The patient also had a history of paresthesia in lower lip for two monthes. In intraoral examination، there was a crater like، deep and disseminated ulcer in lower buccal and ligual gingiva of right mandibular teeth and exophitic lesion with smooth surface، and color similar to normal mucosa with 2×2×3 cm in diameter in buccal and lingual part of right lateral and central teeth extended to left second premolar was observed. Gingival resorption was observed in all adjascent teeth. There was radiolucency with irregular border in all part of lesion. MFH was confirmed by histopathological report.

    Conclusion

    The most common complaint of patients with malignant fibrous histiocytoma is the growing mass that could be ulcerative or painful. Early diagnosis and referral is very important in prognosis and survival of the patients.

    Keywords: Fibrohistiocytoma, neoplasm, mandible
  • مهرداد پنج نوش، عباس شکری، مهدی حسینی پویا، محمدرضا دیوبند
    زمینه و هدف
    هدف از این مطالعه اندازه گیری و مقایسه دوز جذبی اشعه در بافت های بدن (غده تیروئید، غدد بزاقی، چشم و پوست) در طی تصویربرداری از ناحیه فک و صورت با تکنیک های پانورامیک، توموگرافی خطی، CBCT و CT پزشکی بود.
    روش بررسی
    دوزیمتر ترمولومینسانس (TLD) در 14 ناحیه از فانتوم RANDO به منظور اندازه گیری میانگین دوز جذبی اشعه در غده تیروئید، غده بزاقی پاروتید، غده بزاقی تحت فکی، غده زیرزبانی، عدسی چشم و پوست ناحیه گونه قرار داده شد، سپس با دستگاه Promax (PLANMECA، فنلاند) تصویربرداری های پانورامیک، توموگرافی خطی و CBCT و با دستگاه Spiral Hispeed/Fxi (جنرال الکتریک، آمریکا) تصاویر CT از فانتوم تهیه گردید. با استفاده از میانگین دوز جذبی، دوز معادل و دوز موثر هرارگان محاسبه گردید.
    یافته ها
    محدوده دوز جذبی در تکنیک پانورامیک از mGY038/0 (پوست ناحیه گونه) تا mGY308/0 (غده بزاقی تحت فکی)، در توموگرافی خطی از mGY 048/0 (عدسی چشم) تا mGY510/0 (غده بزاقی تحت فکی)، در CBCT از mGY322/0 (غده تیروئید) تا mGY144/1 (غده بزاقی پاروتید) و در تکنیک CT از mGY495/2 (غده بزاقی زیرزبانی) تا mGY424/3 (غده بزاقی تحت فکی) متغیر بود. میزان دوز موثر کلی در تکنیک CBCT تقریبا 5 برابر پانورامیک و 4 برابر توموگرافی خطی، و در تکنیک CT، 30 برابر پانورامیک و 22 برابر توموگرافی خطی بود. دوز موثر کلی در تکنیک CT تقریبا 6 برابر CBCT بود.
    نتیجه گیری
    برای به دست آوردن اطلاعات سه بعدی در ناحیه ماگزیلوفاشیال، روش تصویربرداری CBCT دوز جذبی و دوز موثر بسیار کمتری نسبت به CT پزشکی دارد. همچنین در طی تصویربرداری از ناحیه دهان و فک و صورت، غدد بزاقی بیشترین دوز جذبی را دارا هستند.
    کلید واژگان: دوز جذبی, دوزیمتر ترمولومینسانس (TLD), CBCT
    Panjnoush M., Shokri A., Hosseini Pouya M., Deevband M.
    Background And Aim
    The objective of this study was to measure and compare the tissue absorbed dose in thyroid gland, salivary glands, eye and skin in maxillofacial imaging with panoramic, conventional linear tomography, cone beam computed tomography (CBCT) and computed tomography (CT).
    Materials And Methods
    Thermoluminescent dosimeters (TLD) were implanted in 14 sites of RANDO phantom to measure average tissue absorbed dose in thyroid gland, parotid glands, submandibular glands, sublingual gland, lenses and buccal skin. The Promax (PLANMECA, Helsinki, Finland) unit was selected for Panoramic, conventional linear tomography and cone beam computed tomography examinations and spiral Hispeed/Fxi (General Electric,USA) was selected for CT examination. The average tissue absorbed doses were used for the calculation of the equivalent and effective doses in each organ.
    Results
    The average absorbed dose for Panoramic ranged from 0.038 mGY (Buccal skin) to 0.308 mGY (submandibular gland), linear tomography ranged from 0.048 mGY (Lens) to 0.510 mGY (submandibular gland),CBCT ranged from 0.322 mGY (thyroid glad) to 1.144 mGY (Parotid gland) and in CT ranged from 2.495 mGY (sublingual gland) to 3.424 mGY (submandibular gland). Total effective dose in CBCT is 5 times greater than Panoramic and 4 times greater than linear tomography, and in CT, 30 and 22 times greater than Panoramic and linear tomography, respectively. Total effective dose in CT is 6 times greater than CBCT.
    Conclusion
    For obtaining 3-dimensional (3D) information in maxillofacial region, CBCT delivers the lower dose than CT, and should be preferred over a medical CT imaging. Furthermore, during maxillofacial imaging, salivary glands receive the highest dose of radiation.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال