به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عبدالحسین ضیائیان

  • عبدالحسین ضیائیان*، ابوالفتح مرادی، غلامرضا زارعیان، جهانبخش میرزاوند

     به دلیل آهکی بودن خاک های کشور ما، فراهمی فسفر برای گیاهان پایین است. به منظور بررسی اثرات کاربرد ریزجانداران خاک و زغال زیستی بر فراهمی فسفر، رشد و عملکرد سورگوم و برخی خصوصیات شیمیایی خاک، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. در این تحقیق اثرات دو تیمار تلقیح و عدم تلقیح باکتری حل کننده فسفات و دو تیمار مصرف زغال زیستی (صفر و 5/1 درصد وزنی) بر چهار سطح صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم بر کیلوگرم P2O5 از منبع سوپر فسفات تریپل، در سه تکرار، مطالعه گردید. نتایج نشان داد که تلقیح باکتری حل کننده فسفات و کاربرد زغال زیستی اثر افزایشی معنی داری بر حجم ریشه، عملکرد تر و خشک ریشه، وزن تر علوفه و جذب فسفر، نیتروژن و پتاسیم داشت. مصرف فسفر از طریق افزایش ارتفاع و قطر ساقه ها موجب افزایش معنی دار وزن علوفه گردید. کاربرد فسفر همچنین شوری خاک را افزایش و کربن آلی خاک را کاهش داد اما تلقیح باکتریایی مقدار کربن آلی را افزایش و شوری خاک را کاهش داد. کاربرد زغال زیستی نیز میزان کربن آلی و شوری خاک را افزایش داد اما هیچکدام تاثیر معنی داری بر اسیدیته خاک نداشتند. داده ها نشان دادند که هر چند کاربرد منفرد زغال زیستی و یا باکتری تاثیر معنی داری بر افزایش جذب فسفر داشتند اما کاربرد توام زغال زیستی با فسفر، باکتری با فسفر و همچنین کاربرد توام هر سه با هم از طریق افزایش بیش تر جذب فسفر موجب افزایش عملکرد سورگوم شدند به عبارت دیگر زغال زیستی یا باکتری تاثیر مثبتی بر اثر بخشی مصرف فسفر داشتند به طوری که بیش ترین ارتفاع بوته ، علوفه تر و خشک و بیش ترین جذب کل فسفر، نیتروژن، پتاسیم و روی از کاربرد توام باکتری حل کننده فسفات و زغال زیستی و مصرف 50 میلی گرم P2O5 به ازا هر کیلوگرم خاک حاصل گردید.

    کلید واژگان: زغال زیستی, ریزجاندران, سورگوم علوفه ای و کودهای شیمیایی فسفره
    Abdolhossein Ziaeian *, Abolfateh Moradi, Gholamreza Zareian, Jahanbakhsh Mirzavand

    Due to the calcareous nature of our country's soils, the plant phosphorus availability is low.  In order to study the effects of soil microorganisms and biochar application on the phosphorous availability, growth and yield of sorghum and some soil chemical characteristics, a pot experiment as factorial in completely randomized design were conducted. In this research, effects of two treatments of inoculation and non-inoculation of phosphate solubilizing bacteria and two biochar consumption treatments (0 and 1.5% by weight) on the four levels of zero, 25, 50 and 75 mg .kg-1 of P2O5 as triple superphosphate source, in three replications were studied. The results showed that phosphate solubilizing bacteria inoculation and biochar application had a significant increase on the volumes, fresh and dry weight of roots, fresh forage yield and phosphorous, nitrogen, potassium and zinc uptake. Using phosphorus increased the forage weight by increasing the height and diameter of the stems. Phosphorus application also increased soil salinity and decreased soil organic carbon, but bacteria inoculation increased the amounts of organic carbon and decreased soil salinity while biochar application increased both of organic carbon and salinity amounts. None of them had a significant effect on soil acidity. Data showed that although single application of the biochar and or bacteria had significant effects on the phosphorus uptake increases, but combined use of biochar and phosphorus and bacteria with phosphorus and also combination of these three treatments caused sorghum yield increases by increasing of phosphorus uptake. In other words, biochar or bacterial had a positive effect on the phosphorus effectiveness so that the highest plant height, fresh and dry forage, and the highest phosphorus, nitrogen, potassium and zinc uptake were obtained from the combined use of phosphorus solubilizing bacteria, biochar and 50 mg P2O5 per kg of soil.

    Keywords: Biochar, Chemical fertilizer, Foliage sorghum, Phosphate solubilizing bacteria
  • عبدالحسین ضیائیان*، ابوالفتح مرادی، غلامرضا زارعیان، سیدماشاالله حسینی

    به منظور بررسی اثرات کاربرد بیوچار و میکوریزا بر فراهمی فسفر، رشد و عملکرد سورگوم و برخی خصوصیات شیمیایی خاک، یک آزمایش گلدانی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار اجرا شد. در این تحقیق اثرات مصرف بیوچار (0 و 5/1 درصد حجمی)، میکوریزا (تلقیح و عدم تلقیح قارچ میکوریزا) و فسفر (چهار سطح صفر، 55، 110 و 165 میلی گرم در کیلوگرم سوپر فسفات تریپل) بر روی سورگوم مطالعه گردید. نتایج نشان داد که با کاربرد فسفر و بیوچار وزن اندام های هوایی و ریشه ها، حجم ریشه ها و همچنین جذب نیتروژن، فسفر و پتاسیم و نیز با تلقیح ریشه ها با میکوریزا وزن اندام های هوایی و جذب کل نیتروژن، فسفر و پتاسیم بطور معنی داری (P<0.01) افزایش یافت. اما، مصرف توام فسفر، بیوچار و میکوریزا صفات یاد شده را به میزان بیشتری افزایش دادند. مصرف فسفر یا بیوچار به تنهایی شوری خاک را افزایش دادند اما مصرف توام آن ها همراه با تلقیح ریشه ها با میکوریزا میزان شوری را کاهش داد. کاربرد فسفر مقدار کربن آلی خاک را کاهش داد در حالی که مصرف بیوچار و میکوریزا مقدار آن را بطور معنی داری افزایش دادند. بیشترین میزان علوفه خشک (4/24 گرم در گلدان) و بیشترین جذب فسفر (9/79 میلی گرم در گلدان) از کاربرد توام میکوریزا، بیوچار و مصرف 55 میلی گرم سوپر فسفات به ازا هر کیلوگرم خاک به دست آمد. نتایج نشان داد که کاربرد بیوچار و یا میکوریزا بر میزان فسفر مصرفی [H1] تاثیر می گذارند اما باید توجه داشت که مصرف طولانی مدت بیوچار می تواند شوری خاک را افزایش دهد.

    کلید واژگان: سورگوم علوفه ای, سوپر فسفات تریپل, ریزجاندارن, شوری خاک
    A.H. Ziaeian *, Abolfath Moradi, Gholamreza Zareian, M. Hosseini

    In order to investigate the role of mycorrhiza inoculation and Biochar application on the phosphorus availability, growth, and yield of sorghum and some chemical properties of soil, a pot experiment were conducted as a factorial experiment in completely randomized design, with three replications. In this research, application effects of biochar (0 and 1.5 % by weight), mycorrhiza (inoculation and non-inoculation of mycorrhiza fungi) and phosphorous (four levels of triple superphosphate: 0, 55, 110, and 165 mg .kg-1 soil) on sorghum were studied. The results showed that phosphorus and biochar application significantly (P<0.01) increased foliage and roots weights, roots volume, and also nitrogen, phosphorous and potassium uptake. Furthermore, the application of phosphorus in combination with biochar and inoculation of plant roots with mycorrhiza increased the above-mentioned traits to a higher level. Application of phosphorus or biochar alone increased soil salinity, but their combined application together with the plant root inoculation using mycorrhiza decreased it. Application of phosphorus decreased soil organic carbon, whereas biochar and mycorrhiza significantly increased it. The maximum dry foliage (24.4 g.pot-1) and the maximum phosphorous uptake (79.9 mg.pot-1) were obtained from combined application of mycorrhiza, biochae and 55 mg.kg-1 triple superphosphate. The results showed that biochar and or mycorrhiza application affect the amount of phosphorus consumed[H1] , but it should be noted that prolonged use of biochar could increase soil salinity.

    Keywords: forage sorghum, Triple superphosphate, Microorganisms, Soil salinity
  • ابوالفتح مرادی*، عبدالحسین ضیائیان
    تبخیر-تعرق گیاه مرج (ETo) یک پارامتر مهم برای تعیین نیاز آبی گیاهان در روش فائو بوده و از این رو، تعیین دقیق آن از اهمیت ویژه ای در بهینه کردن مصرف و مدیریت منابع آب برخوردار می باشد. در این تحقیق که به مدت چهار سال در منطقه حاجی آباد هرمزگان صورت گرفت تبخیر-تعرق گیاه مرجع چمن با استفاده از یک دستگاه لایسیمتر زهکش دار به طور هفتگی اندازه گیری گردید. همچنین ETo توسط مدل های پنمن، بلینی- کریدل، تشعشع، تشت تبخیر و پنمن- مانتیث فائو، پاپاداکیس، جنسن- هیز، هارگریوز-ساماتی، تورک و مکینگ محاسبه و با مقادیر اندازه گیری شده از لایسیمتر با استفاده از رگرسیون خطی، جذر میانگین مربعات خطا (RMSE)، میانگین خطای اریب (MBE) ، شاخص توافق (d) و واریانس توزیع باقیمانده ها (S2) مقایسه شد. نتایج نشان داد که مدل های پنمن فائو، ایوانف، پاپاداکیس و جنسن-هیز ETo را بیشتر و مدل های تشت تبخیر فائو، هارگریوز، تورک و مکینگ آن را کمتر از مقدار اندازه گیری شده از لایسیمتر برآورد می نمایند. مدل های بلانی-کریدل و پنمن-مانتیث فائو ETo را بترتیب با دقت بالاتری برآورد نموده و به عنوان مناسب ترین مدل ها برای منطقه مورد آزمایش و مناطق با شرایط اقلیمی مشابه پیشنهاد می گردند.
    کلید واژگان: لایسیمتر, تبخیر- تعرق, گیاه مرجع, مدل های برآورد تبخیر- تعرق
    Abolfath Moradi *, Abdolhosein Ziaeian
    Reference crop evapotranspiration (ETo) is an important parameter for determining crop water requirements in the FAO method, and hence, its accurate estimation is of crucial importance in optimizing crop water use and water resources management. In this research where conducted in Haji Abad region of Hormozgan province for four years, weekly evapotranspiration from grass as a reference crop was measured using a drainable lysimeter. The ETo was also estimated using eleven models including FAO Radiation, Evaporation Pan, Blaney-Criddle, Penman and Penman-Monteith and Papadakis, Ivanov, Jensen-Haise, Hargreavse-Samani, Tork, and Makking models. The estimated ETo values from different models were compared with the data measured from lysimeter using linear regression, root mean square error, mean bias error, index of agreement and variance of the distribution of differences. Results showed that FAO Penman, Ivanov, Papadakis and Jensen-Haise models overestimated ETo, but the FAO evaporation pan, Hargreaves-Samani, Turk and Making models underestimated it. The results also indicated that the FAO Blaney-Criddle and FAO Penman-Monteith models had respectively higher accordance and homogeneity with the real data measured from lysimeter and can predict ETo with higher accuracy than other tested models. Therefore, these models are recommended, respectively, as the most appropriate models to estimate ETo in Haji Abad region and the areas having the same climate.
    Keywords: Lysimeter, evapotranspiration, Reference crop, evapotranspiration models
  • عبدالحسین ضیاییان *، فرهاد مشیری، غلامرضا زارعیان
    به منظور بررسی اثر سامانه های کشت مرسوم و کم خاک ورزی بر میزان نیتروژن و آب مصرفی گندم، با استفاده از طرح بلوک های نواری خرد شده و دو سیستم آبیاری بارانی تک شاخه، اثرهای چهار سطح صفر، 90 ، 135 و 180 کیلوگرم نیتروژن و چهار میزان 4610، 4240، 3850 و 3395 متر مکعب آب در هر هکتار در این دو سامانه کشت بررسی گردید. نتایج نشان داد که در هر دو سامانه، با کاهش آب مصرفی تعداد خوشه در واحد سطح، عملکرد دانه و جذب نیتروژن بطور معنی داری کاهشیافت. در کشت مرسوم، با کاربرد نیتروژن تا سطح 180 کیلوگرم در هکتار، عملکرد و اجزاء عملکرد دانه و جذب نیتروژن افزایش یافت. اما در کم خاک ورزی، مقادیر این پارامترها با افزایش نیتروون تا 135 کیلوگرم در هکتار افزایش و در سطح 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار، کاهش یافت. نتایج همچنین نشان داد که مقادیر پارامترهای مطالعه شده در خاک ورزی مرسوم بالاتر از سامانه کم خاک ورزی بود، اما بجز تعداد خوشه در واحد سطح و میزان پروتئین دانه، تفاوت معنی داریبین دو سامانه خاک ورزی وجود نداشت. بالاترین کارآیی مصرف آب (85/1 کیلوگرم دانه بازاء هر متر مکعب آب) در هر دو سامانه کشت، از کاربرد توام 135 کیلوگرم نیتروژن و 3850 متر مکعب آب در هر هکتار به دست آمد اما بیشترین عملکرد دانه در خاک ورزی مرسوم (8226 کیلوگرم در هکتار) از کاربرد 4610 متر مکعب آب و 180 کیلوگرم نیتروژن در هر هکتار با کارآیی مصرف آب 79/1 کیلوگرم دانه بهازاء هر متر مکعب آب و در سامانه کم خاک ورزی بیشترین عملکرد دانه (8378 کیلوگرم در هکتار) از مصرف توام 3850 متر مکعب آب و 135 کیلوگرم نیتروژن در هر هکتار با کارآیی مصرف آب 85/1 کیلوگرم دانه بهازاء هر متر مکعب آب به دست آمد. به عبارت دیگر، در سامانه کشت کم خاک ورزی، با مصرف آب و نیتروژن کمتر، عملکردی معادل خاک ورزی مرسوم به دست آمد.
    کلید واژگان: تنش رطوبتی, سیستم آبیاری بارانی تک شاخه, کارآیی مصرف آب
    A. Ziaeyan *, F. Moshiri, G. Zareian
    This research aimed In order to investigated the effects of minimum and conventional tillage systems on the nitrogen and water consumption of wheat., Bby using a split-block design and implementing two single- line- source sprinkler systems, effects of four levels of 0, 90, 135, and 180 kgN.ha-1 as from urea source and four levels of irrigation water (4610, 4240, 3850 and 3395 m3.ha-1), was studied in theseunder conventional and minimum tillage systems, was studied. The results showed that, in both of two tillage systems, by reduceding water consumption, the Nonumber. of spikes. in m-1, grain yield, and wheat nitrogen uptake decreased significantly. In conventional tillage system, grain yield, grain yield components, and nitrogen uptake increased by nitrogen application, until 180 kgN.ha-1 levels; but in minimum tillage system, these parameters increased until 135 kgN.ha-1 and decreased in at 180 kg N.ha-1 level. The results showed that the amounts values of the studied parameters in conventional system were higher than the minimum tillage system, but, but except the No.number of spiklet. in m-1 2 and amounts of grain protein, there were no differencess between the two tillage systems. The results also showed that, in both tillage systems, the heighest water use efficiency (WUE, (1.85 kg.m-3) was obtained from combined application of 135 kgN.ha-1 and 6700 m3.ha-1 irrigation water. but However, the highest grain yield in conventional tillage system (8226 kg.ha-1) was obtained from combined application of 4610 m3.ha-1 of irrigation water and 180 kg.ha-1 nitrogen, with by water use efficiencyWUE of 1.85 kg.m-3. and iIn minimum tillage system, the highest grain yield (8378 kg.ha-1) was obtained from combined application of 3850 m3.ha-1 of irrigation water and 135 kg.ha-1 nitrogen, with by water use efficiencyWUE of 1.79 kg.m-3. In other words, in the minimum tillage system, by using less water and nitrogen, a similar yield similar than to the conventional tillage was obtained.
    Keywords: Single line-source irrigation system, Water stress, Water use efficiency
  • عبدالحسین ضیاییان*، علی داد کرمی، غلامرضا معافپوریان، لادن جوکار
    در این تحقیق، با استفاده از طرح آماری بلوک های نواری خرد شده و اجرای دو سیستم آبیاری بارانی تک شاخه، اثرهای صفر، 90 ، 180 و 270 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره و 9600، 8550، 7500 و 6400 مترمکعب آب در هر هکتار، در دو سامانه خاک ورزی مرسوم و کم خاک ورزی بر روی ذرت (ZeaMays, L.) رقم سینکل کراس 704 مطالعه گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری بین میزان کارایی آب، میزان جذب فسفر و عملکرد علوفه دو سامانه خاک ورزی وجود نداشت. اثرهای اصلی آبیاری و نیتروژن بر ارتفاع و قطر ساقه ها، عملکرد علوفه تر، جذب نیتروژن، فسفر و روی و میزان کربن آلی خاک در سطح احتمال 1 درصد و بر عملکرد علوفه خشک و میزان کارایی مصرف آب در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. در تمامی سطوح نیتروژن، کارایی زراعی و فیزیولوژیک در خاک ورزی مرسوم بیشتر از کم خاک ورزی بود. مناسب ترین مقدار علوفه در خاک ورزی مرسوم از کاربرد توام 90 کیلوگرم نیتروژن و 8550 مترمکعب آب در هر هکتار و در کم خاک ورزی از کاربرد توام 270 کیلوگرم نیتروژن و 7500 مترمکعب آب در هر هکتار به دست آمد. از لحاظ کارایی مصرف آب، در خاک ورزی مرسوم کاربرد توام 180 کیلوگرم نیتروژن و 7500 مترمکعب آب در هر هکتار و در کم خاک ورزی کاربرد توام 180 کیلوگرم نیتروژن و 6400 مترمکعب آب در هکتار تیمارهای برتر بودند. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان از روش کم خاک ورزی بجای روش مرسوم در مزارع ذرت کاری مشابه استفاده نمود اما به نیتروژن بیشتر و آب کمتری نیاز است.
    کلید واژگان: آبیاری, خاک ورزی, ذرت, نیتروژن
    AH Ziaeian*, A Karami, gh Moafpourian, L Jowkar
    In this research, using a split-block design and implementing two single-line source sprinkler systems, effects of 0, 90, 180 and 270 kg N/ha as urea source and 9600, 8550, 7500 and 6400 m3/ha of irrigation water on silage corn (Zea Mays L.), S.C. 704 variety in two conventional and minimum-tillage systems were studied. The results showed that there was not a significant difference between water use efficiency, phosphorous uptake and foliages yield of two tillage systems. The main effects of water and nitrogen on the stems height and diameter, fresh foliage yield, nitrogen, phosphorus and zinc uptake and the amounts of soil organic carbon were significant at 1% level and on the dry foliage yield and water use efficiency were significant at 0.05% level. At all levels of nitrogen, agronomic and physiological efficiencies in conventional tillage were higher than those in minimum-tillage system. The optimum amount of foliage yield in conventional tillage system was obtained from combined application of 8550 m3/ha water and 90 kg N/ha and in minimum tillage was obtained from combined application of 7500 m3/ha irrigation water and 270 kg N/ha. In terms of water use efficiency, in conventional tillage, combined application of 180 kg N/ha and 7500 m3/ha of water and in minimum tillage combined application of 180 kg N/ha and 6400 m3/ha of irrigation water were superior treatments. Based on obtained results, minimum-tillage system can be used instead of the conventional system in the similar corn fields but more nitrogen and less water is required.
    Keywords: Corn, irrigation, Nitrogen, Tillage
  • عبدالحسین ضیاییان، محمد صادق قربانی، فرهاد رجالی
    به منظور مطالعه اثرات تلقیح میکوریزایی، محلول پاشی کلسیم و کاربرد کود مرغی بر عملکرد و مقدار عناصر غذایی در برگ های انار، پژوهشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در یکی از باغات انار شهرستان داراب در سال 1394انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ترکیبی از دو سطح 0 و 500 گرم میکوریزا به ازای هر درخت، سه سطح 0، 250 و 500 گرم کود مرغی برای هر درخت و محلول پاشی کلسیم در دو سطح بدون محلولپاشی و محلولپاشی با غلظت 5 درهزار از منبع کلرید کلسیم در دو مرحله بود. مصرف میکوریزا و کود مرغی قبل از گلدهی ولی محلول پاشی کلسیم در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی انجام شد. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تلقیح میکوریزایی، محلول پاشی کلسیم و کاربرد کود مرغی بر بیشتر صفات مورد مطالعه معنی دار بود. بالاترین عملکرد میوه انار به میزان 24 کیلوگرم در هر درخت (42 درصد افزایش نسبت به تیمار شاهد) ، بیشترین میانگین وزن تک میوه، بیشترین وزن دانه در میوه و همچنین بالاترین غلظت کلسیم، فسفر، آهن و مس در برگ از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 500 گرم کود مرغی و محلول پاشی کلسیم حاصل شد. بر پایه این نتایج می توان محلولپاشی کلسیم را همراه با کاربرد 500 گرم میکوریزا و 500 گرم کود مرغی در شرایط مشابه توصیه نمود. اما با توجه به یکساله بودن آزمایش، حصول نتایج قابل اطمینان تر نیاز به بررسی بیشتر دارد.
    کلید واژگان: ریزجانداران, کودهای آلی, کودهای زیستی, کودهای شیمیایی
    A. H. Ziaeyan, M. S. Ghorbani, F. Rajali
    In order to study the effects of mycorrhizal inoculation, chicken manure pellet, and calcium foliar application on the fruit yield and contents of nutrient elements in leaves of pomegranate (Punica granatum L.), a factorial experiment with a randomized complete block design with three replications was conducted in 2013, in a pomegranate garden in Darab County, Iran. Treatments included two levels of 0 and 500 g. tree-1 mycorrhiza, three levels of 0, 250, and 500 g. tree-1 chicken manure pellet and  foliar spray of calcium at two levels of without and twice foliar spray of 5% calcium chloride. Mycorrhiza and chicken manure pellet were used before flowering while foliarcalcium was applied before and after flowering. The results showed that the main effects of mycorrhizal inoculation, foliar application of calcium, and chicken manure pellet application were significant on most of the studied characteristics. The highest yield of fruits, i. e. 24 kg per tree (42% more than the control), the highest average weight of fruits, kernel weight, and maximum concentration of calcium, phosphorus, iron and copper were obtained from combined application of 500 g mycorrhiza, 500 g of chicken manure pellet, and foliar application of calcium. Based on the results, combined application of calcium foliar spray, 500 g mycorrhiza and 500 g of chicken manure pellet can be recommended in similar conditions. However, since this experiment was carried out in one year, further investigation is needed to achieve results that are more reliable.

    Keywords: Biofertilizres, Chemical fertilizers, Microorganisms, Organic fertilizer
  • میترا افشاری *، محمود رمضانپور، عبدالحسین ضیاییان، سید محمدهادی موسوی فضل، حمیدرضا ذبیحی
    فراهمی فسفر در خاک وابستگی زیادی به فعالیت آنزیم های فسفاتاز اسیدی و قلیایی دارد. به منظور بررسی اثر کود شیمیایی فسفر و مواد آلی بر فعالیت این آنزیم ها آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با سه تکرار در کشت ذرت در استان های خوزستان، خراسان رضوی، فارس و مازندران انجام شد. تیمارها شامل تیمار یک: مصرف کود شیمیایی فسفری بر اساس آزمون خاک (P100%)، تیمار دو: مصرف ماده آلی از منبع اول به میزان 20 تن در هکتار (P0M2)، تیمار سه: مصرف ماده آلی از منبع دوم به میزان 20 تن در هکتار (P0M4)، تیمار چهار: تیمار اول بعلاوه تیمار دوم (P100%M2)، تیمار پنج: تیمار اول بعلاوه تیمار سوم (P100%M4) و تیمار شش: بدون مصرف کود شیمیایی فسفری و مواد آلی (P0M0) بود. از هر استان 36 نمونه (قبل و بعد از کشت) و در کل از چهار استان 144 نمونه تهیه و مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارها در دوران قبل و بعد از کشت ذرت به ترتیب بر روی میزان فعالیت آنزیم های فسفاتاز 75 و 5/87 درصد از استان های مورد مطالعه معنی دار بوده است. پوشش گیاهی منجر به افزایش فعالیت آنزیم های فسفاتاز نسبت به تیمارهای قبل از کشت شد. درحالیکه استفاده از تنها کود شیمیایی فسفر ، منجر به کاهش تقریبا 22 درصدی فعالیت این آنزیم ها گردید، مصرف کود آلی منجر به افزایش فعالیت آنزیمی شد.
    کلید واژگان: کود فسفره, آنزیم فسفاتاز, ماده آلی و کود شیمیایی
    M. Afshari *, M. Ramezanpour, A. H. Ziaeian, H. Mousavifazl, H. R. Zabihi
    Phosphorus availability in soils is largely depended on acidic and alkaline phosphatase activities. Soil organic matter content is one of the most important factors influencing the activity of those f enzymes. The present experiment was carried out in a randomized complete block design with three replications on corn planting time in four provinces of Khuzestan, Khorasan, Fars and Mazandaran. Treatments included chemical phosphorus fertilizer (P 100%), caw manure (P0 M2) 20 tons per hectare, organic fertilizer (P0 M4) 20 tons per hectare, the first treatment plus second treatment (P100% M2), the first treatment plus third treatment (P100% M4) and without any chemical phosphorus fertilizer and manure (P0 M0) as control. In all provinces cow manure was used but organic fertilizers were different in each province. In Mazandaran, compost of wood and paper industries; In Khorasan, compost of municipal waste; In Khuzestan, sugar cane bagasse compost and in Fars, municipal homemade was used as organic fertilizer. From each province 36 samples (before and after planting) were collected and a total of 144 samples were analyzed. The results of different treatments showed the positive effect of the simultaneous use of vegetation and organic fertilizers on acidic and alkaline phosphatase in soil samples. In all Provinces, the mean activity of alkaline phosphatase before and after corn planting period, was higher than acidic phosphatase.
    Keywords: organic matter, acid phosphatase, alkaline phosphatase, phosphorus
  • حسین بشارتی*، هوشنگ خسروی، کاظم خاوازی، عبدالحسین ضیاییان، کامران میرزاشاهی، جلال قادری، حمیدرضا ذبیحی، مهرزاد مستشاری، آرش صباح، ناصر رشیدی
    به علت شرایط اقلیمی و مواد مادری تشکیل دهنده خاک ها، pH بیشتر خاک های کشاورزی ایران در محدوده قلیایی است، تحت این شرایط حلالیت بیشتر عناصر غذایی کم بوده و جذب آنها توسط گیاه تامین کننده نیاز گیاه نیست. اکسیداسیون گوگرد و تولید اسید سولفوریک یکی از راهکارهایی است که همواره مورد توجه محققین بوده است. طیف وسیعی از ریزجانداران خاکزی از جمله مهمترین آنها یعنی باکتری های جنس تیوباسیلوس قادر به اکسایش گوگرد و در نتیجه کاهش pH موضعی خاک هستند. در این پژوهش، تاثیر مصرف گوگرد و مایه تلقیح باکتری های تیوباسیلوس بر برخی خواص شیمیایی خاک در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی به صورت فاکتوریل در مزارع تحقیقاتی استان های فارس، خراسان رضوی، خوزستان، کرمان (کرمان و جیرفت)، کرمانشاه و قزوین انجام شد. فاکتورها شامل مصرف گوگرد (500، 1000 و 2000 کیلوگرم در هکتار) به همراه تیوباسیلوس (10، 20 و 40 کیلوگرمدر هکتار) و مصرف کود سوپر فسفات تریپل (100درصد و 65 درصد مقدار توصیه بر اساس آزمون خاک) بود. آزمون در دو حالت با و بدون حضور گیاه انجام گرفت. نتایج نشان داد که در اکثر مناطق مورد آزمایش، فسفر قابل جذب خاک در تیمار گوگردی و فسفر در مقایسه با تیمار شاهد بطور معنی داری افزایش یافت. تغییرات pH و نیز غلظت عناصر کم مصرف خاک اگرچه در مناطق مختلف مورد آزمایش ثبت گردید ولی این تغییرات بدلیل آهک و ظرفیت بافری بالای خاک معنی دار و قابل توجه نبود. در مجموع مصرف حدود نیم تا یک تن گوگرد عنصری به همراه 10 تا 20 کیلوگرم مایه تلقیح تیوباسیلوس به عنوان اکسید کننده گوگرد به همراه کود سوپر فسفات تریپل، به عنوان بهترین تیمار، از نتایج این پژوهش محسوب می شود. با توجه به نتایج این پژوهش، مصرف مقدار 2 تن گوگرد در هکتار یا بیشتر توصیه نمی شود، زیرا در مقایسه با سطح یک تن در هکتار، نه تنها تاثیر بیشتری بر کاهش pH و افزایش قابلیت جذب عناصر ندارد، بلکه موجب افزایش قابلیت هدایت الکتریکی نیز خواهد شد.
    کلید واژگان: آهک, آهن, تیوباسیلوس, روی, فسفر
    H. Besharati *, H. Khosravi, K. Khavazi, A. Ziaeian, K. Mirzashahi, J. Ghaderi, H. R. Zabihi, M. Mostashari, A. Sabah, N. Rashidi
    There are problems in solubility and bioavailability of nutrient elements in soils of Iran because of parent materials and climate. Sulfur oxidation and sulfuric acid production is one of the strategies for overcoming this problem. Many soil microorganisms including Thiobacillus are capable of oxidizing sulfur and thereby decreasing soil pH. In the present study, the effect of sulfur and Thiobacillus was studied for evaluation of some chemical soil characteristics in a factorial randomized complete block design in research fields of provinces of Khorasan Razavi, Fars, Kermanshah, Khuzestan, Qazvin and Kerman (Kerman and Jiroft). The factors including sulfur at levels of 500, 1000, and 2000 kg.ha-1, Thiobacillus at levels of 10, 20, and 40 kg.ha-1 and triple super phosphate fertilizer based on soil testing and 65% of this recommended rate. The experiment was performed both with and without plant. The results showed that the available phosphorous in soil increased significantly in many regions. The amount of sulfur exceeding 2000 kg caused increase in EC in some regions, therefore, we do not recommended sulfur application over 2000 kg.ha-1. The best treatment for this research was application of 500 to 1000 kg sulfur with combination of 10 to 20 kg Thiobacillus and triple super phosphate.According to the results of this study, application of 2000 kg.ha-1 or more sulfur is not recommended, since compared with 1000 kg.ha-1 , it does not only cause soil pH reduction and increase the availability of the elements, but also increases the electrical conductivity.
    Keywords: Lime, Iron, Zinc, Thiobacillus, Phosphorous
  • محسن پروین، عبدالحسین ضیاییان*، منوچهر دستفال
    به منظور بررسی اثرات کاربرد میکوریزا، پتاسیم و کود دامی بر عملکرد و خصوصیات کیفی میوه انار، در سال 1393، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، با 12 تیمار در سه تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ترکیبی از دو سطح میکوریزا (0 و 500 گرم به ازا هر درخت)، سه سطح کود گوسفندی (0، 10 و 20 کیلوگرم برای هر درخت) و دو سطح پتاسیم (0 و 500 گرم اکسید پتاسیم به ازای هر درخت) بود. صفات اندازه گیری شده شامل عملکرد هر درخت، مقدار اسیدیته، بریکس، کربوهیدرات ها و پلی فنول های میوه انار (سیناپیک اسید، گالیک اسید، کاتچیت، راتین و اسکوربیک اسید) بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی پتاسیم، میکوریزا و کود دامی بر کاهش اسیدیته آب میوه معنی دار (P<0.01) بود. کاربرد منفرد میکوریزا و یا کود دامی عملکرد میوه، میزان کربوهیدرات و پلی فنل ها را به طور معنی داری افزایش داد. کاربرد پتاسیم گرچه تاثیر معنی داری بر افزایش بریکس، کاتچین و اسکوربیک اسید نداشت اما به طور معنی داری (P<0.01) عملکرد میوه و مقدار کربوهیدرات، سیناپیک اسید، گالیک اسید، و راتین را افزایش داد. تاثیر کاربرد توام میکوریزا، کود دامی و پتاسیم بر کلیه صفات مورد بررسی در سطح (P<0.01) معنی دار بود به غیر از وزن میوه، pH، بریکس و راتین. کمترین میزان اسیدیته، بیشترین میانگین وزن 5 میوه و بالاترین مقادیر سیناپیک اسید، گالیک اسید، کاتچین، راتین و اسکوربیک اسید آب میوه از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 500 گرم پتاسیم و 20 کیلوگرم کود گوسفندی به ازا هر درخت به دست آمد. بالاترین عملکرد انار(44 کیلوگرم دردرخت) از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 10 کیلو گرم کود گوسفندی و500 گرم پتاسیم به دست آمد که در مقایسه با عملکرد تیمار شاهد، 127 درصد افزایش یافت. با توجه به یک ساله بودن آزمایش، حصول نتایج قابل اطمینان تر نیاز به بررسی بیشتر دارد.
    کلید واژگان: سولفات پتاسیم, کود دامی, فنولیک اسیدها, قارچ میکوریزا
    M. Parvin, A. H. Ziaeyan *, M. Dastfal
    In order to investigate the effects of mycorrhiza, potassium, and manure application on the yield and quality of pomegranate fruits, in 2014, an experiment were conducted in a randomized complete block design as factorial with 12 treatments and three replicates. Experimental factors included combinations of two levels of mycorrhiza (0 and 500 g.tree-1), three levels of sheep manure (0, 10, and 20 kg per tree) and two levels of potassium (0 and 500 g K2O.tree-1). The measured traits included yield per tree, contents of carbohydrate, brix, and phenolic acids (sinapic acid, gallic acid, catechin, rutin and ascorbic acid) in the pomegranate fruits. The results showed that the main effects of potassium, mycorrhizae and manure were significant (P
    Keywords: Manure, Mycorrhizal fungi, Phenolic acids, Potassium sulfate
  • عبدالحسین ضیاییان *، محمد صادق قربانی
    سابقه و هدف
    کلسیم یک عنصر ضروری موثر در کیفیت میوه است. میوه هایی که کلسیم کافی دارند قابلیت حمل و نقل و انبارداری بیشتری دارند (4، 21 و 22). همزیستی میکوریزایی به دلیل افزایش جذب آب و مواد غذایی و همچنین به علت افزایش فعالیت فتوسنتزی، زیست توده گیاهی را افزایش میدهد ( 36 و 37). گیاهانی که همزیستی میکوریزایی دارند، رشد بهتر و عملکرد بیشتری داشته و به استرس محیطی مقاومت بیشتری نشان میدهند (40). کود های آلی می توانند باعث بهبود مواد آلی و سلامت خاک و تامین عناصر غذایی گیاه گردند. (3 و 6). امیری و فلاحی (2009) گزارش نمودند که با استفاده از کود دامی در سیب عملکرد و متوسط وزن میوه سیب افزایش معنی داری یافت (3). به منظور مطالعه اثرات اصلی و توام میکوریزا، کلسیم و پلیت مرغی بر تولید انار، این تحقیق در استان فارس انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر، در سال 1393، تحقیقی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 12 تیمار در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی ترکیبی از دو سطح صفر و 500 گرم قارچ برای هر درخت ، سه سطح صفر، 250 و 500 گرم کود پلیت مرغی دامی به ازا هر درخت و دو تیمار بدون محلولپاشی و محلول پاشی کلرید کلسیم با غلظت 5/0 درصد بود. هر تیمار بر روی دو اصله درخت انار ده ساله با شرایط رشدی تقریبا یکنواخت اعمال شد. صفات مورد اندازه گیری در آزمایش شامل عملکرد هر درخت، مقادیر اسیدیته، بریکس، کربوهیدرات ها و فنولیک اسیدها (سیناپیک اسید، گالیک اسید، کاتچین، راتین و اسکوربیک اسید) در میوه انار بود. کلیه داده های به دست آمده توسط نرم افزار آماری SAS تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که اثرات اصلی کاربرد تیمارها مختلف بر کاهش اسیدیته آب میوه معنی دار بود. کاربرد میکوریزا بجز سیناپیک اسید، مقدار سایر ویژگی های مورد مطالعه را بطور معنی داری (P<0.01) افزایش داد. محلولپاشی کلسیم بجز بر کربوهیدرات، تاثیر معنی داری (P<0.01) بر مقادیر دیگر صفات مورد مطالعه، از جمله پلی فنول ها، داشت. کاربرد پلیت مرغی موجب افزایش معنی دار کلیه صفات مورد مطالعه گردید. کاربرد توام میکوریزا، پلیت مرغی و کلسیم به غیر از وزن میوه و اسیدیته آب میوه ، تاثیر معنی داری (P<0.01) بر دیگر صفات مورد بررسی داشت. کمترین میزان pH آب میوه، بیشترین میانگین وزن 5 میوه و بالاترین مقادیر سیناپیک اسید، گالیک اسید، کاتچین، راتین و اسکوربیک اسید از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 500 گرم پلیت مرغی به ازا هر درخت و محلولپاشی کلسیم به دست آمد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که کاربرد میکوریزا، کود دامی و محلولپاشی کلسیم در انار، در افزایش تولید و بهبود کیفیت آن بسیار موثر است. بالاترین عملکرد انار در هر درخت (04/24 کیلوگرم در درخت) از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 500 گرم پلیت مرغی در هر درخت محلولپاشی کلسیم به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد، 6/42 درصد افزایش عملکرد داشت. در مجموع، با توجه به یکساله بودن آزمایش، حصول نتایج قابل اطمینان تر نیاز به بررسی بیشتر دارد.
    کلید واژگان: انار, کلرید کلسیم, کود دامی, قارچ میکوریزا, فنولیک اسیدها
    Abdolhoseein Zeyaei *
    Background
    Calcium is an essential element affecting fruit quality. Fruits that have enough calcium have greater capability to transport and warehousing (2, 21 and 22). Mycorrhizal symbiosis due to the increases uptake of water and nutrients, as well as due to increases photosynthesis activities, can increases plant biomass (36 and 37). Plants with mycorrhizal symbiosis, has better growth and higher yield and show greater resistance to stresses (40). Manure can improve soil organic matter and soil health (3 and 6). Amiri and Fallahi (2009) reported that by use of manure in apple, yield and average fruit weight significantly increases (3). In order to study the main and combined effects of mycorrhiza, calcium and manure on the pomegranate production, this research was conducted in Fars province.
    Materials And Methods
    In order to achieve the desired goals, in 2014, an experiment were conducted as factorial in a randomized completely block design with 12 treatments in three replicates. Experimental factors were included combinations of two levels of 0 and 500 g.tree-1 mycorrhiza, three levels of 0, 250 and 500 g.tree-1 manure and two treatments of without foliar spray and foliar spray of calcium chloride with 0.5% concentration. Treatments were carried out on two ten-year-old pomegranate trees with almost uniform growing conditions. The measured traits were including yield per tree, contents of pH, berix, carbohydrates and phenolic acids (sinapic acid, gallic acid, catechin, rutin and ascorbic acid) in the pomegranate fruits. All obtained data were analyzed with SAS software.
    Results and Discussion The results showed that main effects of different treatments on the decreasing of pomegranate juice acidity were significant. Mycorrhiza application, except sinapic acid, significantly (P
    Conclusion
    The results showed that application of mycorrhiza, manure and calcium spraying in pomegranates are very effective in increasing of its production and improving its quality. The highest yield (24.04 kg.tree-1) were obtained from combined application of 500 g.tree-1 mycorrhiza, 500 g.tree-1 of manure and calcium chloride spray which in compared with the control treatment showed 42.6% increase in yield. In general, due to one year of testing, to achieve more reliable results need to investigate further.
    Keywords: Calcium chloride, manure, mycorrhizal fungi, phenolic acids, Pomegranate
  • عبدالحسین ضیاییان*، محسن پروین، محمد صادق قربانی، منوچهر دستفال
    کودهای شیمیایی، زیستی و آلی نقش مهمی در افزایش کمی و کیفی تولیدات کشاورزی دارند. به منظور مطالعه اثرات تلقیح میکوریزایی، کاربرد پتاسیم و کود دامی بر عملکرد و ترکیب شیمیایی برگ انار، پژوهشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی و در سه تکرار، در منطقه جنت شهر، نزدیک داراب در استان فارس، در سال 1393 انجام شد. تیمارهای آزمایشی شامل ترکیبی از دو سطح 0 و 500 گرم میکوریزا، سه سطح 0، 10 و 20 کیلوگرم کود گوسفندی و دو سطح 0 و 500 گرم اکسید پتاسیم به ازای هر درخت بود. میکوریزا و کود دامی قبل از گلدهی و اکسید پتاسیم در دو مرحله قبل و بعد از گلدهی مصرف شدند. فاکتورهای اندازه گیری شده شامل عملکرد هر درخت، وزن میوه، وزن پوست، وزن دانه ها، نسبت پوست به دانه در پنج میوه و غلظت پتاسیم، فسفر، آهن، منگنز، روی و مس در برگ ها بود. نتایج نشان داد که اثرات اصلی کاربرد میکوریزا، پتاسیم و کود دامی بر بیشتر صفات مورد مطالعه معنی دار بود. بیشترین میانگین وزن 5 میوه، بیشترین وزن دانه در میوه و کمترین نسبت پوست به دانه از اثر توام 500 گرم میکوریزا، 20 کیلوگرم کود دامی و 500 گرم پتاسیم حاصل شد. بالاترین غلظت پتاسیم، فسفر، آهن، مس، منگنز و روی از کاربرد توام 500 گرم میکوریزا، 500 گرم پتاسیم و 20 کیلوگرم کود گوسفندی به ازای هر درخت به دست آمد. بالاترین عملکرد انار ) 44 کیلوگرم در درخت) از کاربرد توام500 گرم میکوریزا، 10 کیلوگرم کود دامی و 500 گرم اکسید پتاسیم به دست آمد که در مقایسه با تیمار شاهد، 127 درصد افزایش عملکرد نشان داد و می توان آن را به عنوان تیمار برتر پیشنهاد نمود.
    کلید واژگان: کلمات کلیدی: انار, تلقیح میکوریزایی, سولفات پتاسیم و کود دامی
    Abdolhoseiin Zeyaeiyan *
    Chemical, bio and organic fertilizers have an important role in increasing of quantity and quality of agricultural products. In order to study the effects of mycorrhizal inoculation, potassium and organic manure applications on the yield and chemical composition of pomegranate leaves, a factorial experiment in a randomized complete block design with three replications was conducted, in Jannatshahr region, located nearby Darab at Fars province in 2013, . Treatments were a combination of two levels of 0 and 500 grams of mycorrhiza, three levels of 0, 10 and 20 kg sheep manure and two levels of 0 and 500 g of potassium oxide per tree. Mycorrhizae and sheep manure were used before flowering and potassium was applied before and after flowering. The measured factors were yield per tree, fruit weight, skin weight, grain weight, grain skin than five fruits and concentration of potassium, phosphorus, iron, manganese, zinc and copper in leaves. The results showed that the main effects of mycorrhiza, potassium and manure application on the most of studied characteristics were significant. The highest average weight of 5 fruits, the highest kernel weight and the lowest skin-to-kernel weight ratio were obtained from combined application of 500 grams mycorrhizal, 20 kg of manure and 500 g of K2O. The maximum concentration of potassium, phosphorus, iron, copper, manganese and zinc were obtained from combined use of 500 grams of mycorrhiza, 500 grams K2O and 20 kg of sheep manure per each tree. The highest yield of pomegranate fruit (44 kg per tree) were obtained from combined application of 500 g mycorrhiza, 10 kg of sheep manure and 500 g of K2O, which compared with the control treatment, showed 127% increase in yield and can be recommended as the superior treatment.
    Keywords: Manure, Mycorrhizal inoculation, Pomegranate, Potassium sulfate
  • عبدالحسین ضیاییان، علیرضا فرحبخش، حسین بشارتی، لادن جوکار
    یکی از راه های موثر برای افزایش جذب فسفر در خاک های آهکی، استفاده از ریزجانداران خاکزی است. به منظور مطالعه نقش کاربرد باکتری های حل کننده فسفات و میکوریزا بر رشد و فراهمی فسفر سورگوم، آزمایشی گلدانی با 16 تیمار در سه تکرار، به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی ترکیبی از چهار سطح صفر، 25، 50 و 75 میلی گرم در کیلوگرم P2O5 از منبع سوپر فسفات تریپل، دو تیمار تلقیح و عدم تلقیح با باکتری حل کننده فسفات و دو تیمار تلقیح و عدم تلقیح با میکوریزا بود. نتایج نشان داد که با استفاده از باکتری حل کننده فسفات قطر ساقه، عملکرد ماده خشک، جذب فسفر و مقدار فسفر در خاک پس از برداشت افزایش معنی داری یافت. تلقیح قارچ میکوریز نیز تاثیر معنی داری
    کلید واژگان: ریزجانداران خاک, خاک ها آهکی, کودهای زیستی, کودهای شیمیایی
    Abdolhossein Ziaeyan, Ali Reza Farahbakhash, Hossein Besharati, Lladan Joukar
    Introduction
    The most abundant of agricultural soils in Iran, are calcareous. In calcareous soils, phosphorus fertilizers use efficiency is low. The usage of soil microorganisms is one of the effective ways to increment the uptake of phosphorus in calcareous soils. This microorganisms using various mechanisms, including the production of plant hormones or the production of organic and inorganic acids to dissolve the insoluble phosphorous compounds. Mycorrhizal symbiosis is also one of the most recognized and important symbiosis relationship found in the world. In a mycorrhizal symbiosis,plants can be able to absorb more nutrients and water from soil and fungus plays a protective role as a growth enhancer and make the plants more tolerable to biotic (pathogens) and abiotic (drought, cold and salinity) stresses .This research conducted to study phosphate solubilizing bacteria and mycorrhiza roles on sorghum growth and phosphorus availability to this plant.
    Materials And Methods
    To achieve the desired goals, a pot experiment was conducted as a factorial in completely randomized design with sixteen treatments in three replications. The treatments were combination of four P levels of zero, 25, 50, and 75 mg kg-1 P2O5 from triple super phosphate source, the two treatments of inoculation and without inoculation of phosphate solubilizing bacteria and the two treatments of inoculation and no inoculation of mycorrizal fungus. Required fertilizers based on initial soil test results were supplied. Accordingly, the same amount of nitrogen, 80 mg kg-1 (30 mg kg-1 before planting and 50 mg kg-1 after planting twice) as urea source, 10 mg Zn kg-1 and 5 mg kg-1 Cu per kg soil as the forms of Zinc sulphate (ZnSO4.7H2O) and copper sulphate (CuSO4.H2O) were added to each soil sample. Required Phosphorus also was calculated based on treatments and added to potting soil. Each pot size was 5 kg. every sample was thoroughly mixed and then were placed in pots. At the same time the seeds were inoculated. In harvesting time, some parameters such as plant height and diameter, wet and dry foliage yield, and phosphorous uptake were measured and analyzed statistically. After harvesting time also soils phosphorous content were measured and analyzed.
    Results
    Discussion
    The results indicated that by utilizing the phosphate solubilizing bacteria, stem diameter, dry matter yield, phosphorous uptake, and soils phosphorous content after harvesting significantly increased. These findings indicated that the use of phosphate solubilizing bacteria affected plant growth. Such results have been previously reported. Ramezanian (31) reported that application of PGPR will be increase wheat stem height and diameter. Li et al (18) and Larsen et al (16) reported that soil microorganisms, including growth promoting bacteria through a variety of mechanisms such as ACC deaminase production or an increase in available phosphorus can stimulate plant growth and increase height and diameter of the stem. Glick et al (13) showed that plant growth promoting bacteria through the production of plants hormones increases plant height and stem diameter, and ultimately improve plants yield. Increases yield of plants through the use of phosphate solubilizing bacteria previously has been reported by other studies. Mycorrizal inoculation also had a significant effect (P
    Keywords: Biofertilizers, Calcareous soils, Chemical fertilizers, Soil microorganisms
  • کاربرد اوره فرمالدئید در کشاورزی ایران آری یا خیر؟
    عبدالحسین ضیاییان، پیمان کشاورز
  • اثرات تنش رطوبتی بر نیاز نیتروژنی و پارامترهای رشد ذرت در سیستم آبیاری بارانی تک شاخه
    پرویز حسینی، عبدالحسین ضیاییان*، سعید غالبی
    هدف از این تحقیق بررسی اثرات تنش رطوبتی بر میزان نیتروژن مصرفی و پارامترهای رشد ذرت در آبیاری بارانی تک شاخه بود. به همین منظور با استفاده از طرح آماری بلوک های خرد شده، اثرات برهمکنش چهار سطح صفر، 90 ، 180 و 270 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره و چهار میزان آب آبیاری (6400، 7500، 8800 و 9500 متر مکعب در هکتار به ترتیب I1، I2، I3، I4 )، در سامانه کشت کم خاک ورزی مطالعه شد. در این سامانه، از دستگاه خاک ورز مرکب استفاده شد و کلیه عملیات خاک ورزی از جمله کشت در یک مرحله انجام شد. نتایج نشان داد که اثرات اصلی تیمارهای آبیاری بر ارتفاع و قطر ساقه ها، عملکرد علوفه تر، غلظت و جذب نیتروژن در سطح (P<0.01) معنی دار بود. کاربرد نیتروژن نیز تاثیر معنی داری (P<0.01) بر ارتفاع بوته ها، عملکرد تر، میزان رطوبت بوته ها در زمان برداشت و جذب کل نیتروژن، فسفر و پتاسیم داشت. در مجموع نتایج نشان داد که: 1) تولید ذرت به شدت وابسته به حجم آب بود بطوری که در هر سطحی از نیتروژن مصرفی، کاهش میزان آب مصرفی موجب کاهش عملکرد گردید. 2) میزان اثربخشی نیتروژن به میزان آب آبیاری بستگی داشت. 3) بالاترین میانگین عملکرد خشک از اعمال تیمار I1N270 به دست آمد. 4) تفاوت معنی داری بین این تیمار و برخی تیمارها از جمله I3N180 (کاربرد توام 180 کیلوگرم نیتروژن و 7500 متر مکعب آب در هر هکتار) و I2N90 وجود نداشت بنابر این در شرایط کمبود آب تیمار I3N180 برای مناطق مشابه قابل توصیه است.
    کلید واژگان: ذرت علوفه ای, بر همکنش آب و نیتروژن, شرایط کم آبی
    Effects of Water Stress on Nitrogen Consumption and Growth Parameters of Corn in Line Source Sprinkler Irrigation
    P. Hosseini, A. H. Ziaeyan*, S. Ghalebi
    The aim of this research was to study the effects of water stress on nitrogen and growth parameters of corn in a line source sprinkler irrigation system. For this purpose, effects of four levels of 0, 90, 180, and 270 kg N/ha from urea source and four level of irrigation water (6400, 7500, 8800 and 9500 m3.ha-1, I1, I2, I3, I4, respectively) in minimum tillage system were investigated by using a split-block design. In this tillage system, a combined cultivator was used and all tillage and cultivation operations were performed in one step. The results showed that the main effects of irrigation treatments on plant height, stem diameter, fresh yield, concentration and total uptake of nitrogen were significant at (P
    Keywords: Foliage corn, Nitrogen, water interaction, Water scarcity
  • هوشنگ خسروی*، علیرضا توسلی، محمدحسین سدری، عبد الحسین ضیاییان، حمیدرضا حمیدرضا ذبیحی، عفت الزمان منتظری
    ازتوباکتر یک باکتری محرک رشد گیاه است که قادر است از طریق مکانیسم های مختلفی از جمله تثبیت نیتروژن مولکولی، تولید هورمون های گیاهی و انحلال فسفات های نامحلول، رشد گیاهان را تحت تاثیر قرار دهد. در این پژوهش 10 جدایه باکتری Azotobacter chroococcum که در پژوهش های قبلی و طی بررسی های آزمایشگاهی و گلخانه ای انتخاب شده بودند به شکل مایه تلقیح های پودری با حامل پرلیت به صورت آزمایشات مزرعه ای و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 10 تیمار تلقیحی و یک تیمار بدون تلقیح در 3 تکرار و به صورت مایه زنی بذرمال بر روی گیاه گندم اجرا شد. آزمایشات مزرعه ای در مزارع تحقیقاتی استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، خراسان رضوی، کردستان و فارس انجام شد. نتایج نشان داد که در آذربایجان شرقی 9 جدایه موجب افزایش عملکرد کل و جدایه T7 موجب افزایش معنی دار در سطح پنج درصد در عملکردکاه و کلش نسبت به شاهد شد. همچنین در این استان جدایه های T3 و T4 به طور معنی داری در سطح پنج درصد وزن هزار دانه را نسبت به شاهد افزایش دادند. نتایج در استان خراسان مشخص نمود که T11 سبب افزایش معنی دار ارتفاع بوته و عملکرد کاه و کلش و T10 باعث افزایش معنی دار مقدار نیتروژن برگ پرچم نسبت به شاهد بدون تلقیح در سطح پنج درصد شد. در استان فارس بیشترین میانگین در مورد عملکرد دانه و وزن خشک اندام هوایی مربوط به تیمار T8 بود.
    کلید واژگان: تثبیت نیتروژن, تلقیح, کود زیستی
    Azotobacter is a plant growth promoting rhizobacterium that can stimulate the growth of plants by different mechanisms, including nitrogen fixation, production of phytohormones and ability of solubilizing phosphorous. In this research 10 isolates of Azotobacter chroococcum (selected form previous investigations) native to Iranian soils, were used for field experiments. The field experiments were conducted with ten bacterial inoculation treatments and control in randomized completed block design with three replications in some provences in Iran. The inoculums were prepared in powdery forms with perlite as carier. The inoculums were used as seed inoculation. Diverse results were observed s in different provinces. In Azerbaijan Sharghi, 9 isolates increased the total yield of wheat and one isolate (T7) increased significantly the straw and stubble compared to control. T3 and T4 increased significantly the thousands-seed weight over control. The results in Khorasan Razavi province revealed that T11 increased the height and yield of straw and stubble and T10 isolate increased significantly the nitrogen content in the flag leaf. In Fars province, T8 isolate had the highest mean on seed yield and shoot dry weight. There was not significant effect of inoculation on growth indices of wheat in Kordestan and Azerbaijan gharghi provinces.
    Keywords: Nitrogen fixation, Biofertilizer, Inoculation
  • A.R. Farahbakhsh, A.H. Ziaeyan*, H. Besharati, L. Joukar
    The usage of soil microorganisms which they have ability of dissolving fixed phosphorus, is one of the effective ways to increment the uptake of phosphorus in calcareous soils. In order to study the roles of phosphate solubilizing bacteria on the availability of P in the sorghum, a pot experiment was conducted as a factorial in completely randomized design with eight treatments and three replications. The experimental factors were different phosphorus levels and phosphate solubilizing bacteria (Bacillus megaterium). The treatments were combination of four P levels (zero, 25, 50 and 75 mg/kg P2O5 from triple super phosphate source) and the two treatments of phosphate solubilizing bacteria (with bacteria inoculation and without bacteria inoculation). The results indicated that utilizing the phosphate solubilizing bacteria increased significantly (P<0.01) the dry matter yield, nitrogen, phosphorus and potassium uptakes but had not significant effects on iron, manganese and zinc uptake. Phosphorus application also had a significant effect (P<0.01) on some indicators such as plant height and diameter, dry matter yield, shoot P concentration and shoot P uptake. Combined using of both phosphorus and phosphate solubilizing bacteria had a significant effect (P<0.01) on the stem diameter, dry matter yield, shoots phosphorus concentration, nitrogen, phosphorus, iron and manganese uptakes by sorghum.
    Keywords: Yield component, Total uptake, Phosphate solubilizing microorganism, Sorghum, Growth indicators, Phosphorous biofertilizers
  • عبدالحسین ضیاییان*، جلال قادری، جعفر شهاب فر، محمدرضا رفیع، مجید بصیرت
    گوگرد نقش مهمی در تغذیه گیاهی، در اسیدی کردن ریزوسفر و در نهایت در افزایش فراهمی روی در خاک های آهکی دارد. به منظور مطالعه اثرات گوگرد و روی بر تولید ذرت دانه ای، مطالعه ای 3 ساله در مزارع تحقیقاتی کرمانشاه، قزوین و بهبهان انجام شد. در این مطالعه با استفاده از یک آزمون فاکتوریل و در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی، اثرات اصلی و ترکیبی 4 سطح روی (صفر، 10، 20 و 30 کیلوگرم در هکتار روی خالص از منبع سولفات روی) و 3 سطح گوگرد (صفر، 200 و 400 کیلوگرم در هکتار) با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که اثرات اصلی گوگرد و روی بر بیش تر پارامترهای مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، وزن هزاردانه، غلظت و جذب کل روی توسط اندام های هوایی معنی دار بود. گرچه کاربرد هم زمان گوگرد و روی بیش تر صفات مورد مطالعه را بهبود بخشید اما تنها بر میزان روی اندام های هوایی و پروتئین دانه تاثیر معنی داری داشت.
    کلید واژگان: تیوباسیلوس, ذرت (zea mays), روی, گوگرد, عملکرد
    A.H. Ziaeyan*, J. Ghaderi, J. Shahabifar, M.R. Rafie, M. Basirat
    Sulfur has an important role in plant nutrition, aciditification of rizosphere zone and finaly in increasing zinc availability of calcareous soils. In order to study the effects of sulfur and zinc on corn production, a three years experiments were conducted in Kermanshah, Qazvin and Behbahan reseaech fields. In these studies, by using a factorial test in randomized completely block design, main and combined effects of four levels of zinc (0, 10, 20 and 30 kg.ha-1 Zn as zinc sulphate) and three levels of sulfur (0, 200 and 400 kg.ha-1) were compared. The results indicated that main effects of sulfur and zinc on the most of studied parameters such as grain yield, 1000 grains weight, zinc content and zinc uptake by shoots were significant. Although the combination of sulfur and zinc improved parameters were studied, but only had a significant effect on the shoot Zn concentration and grains protein content.
    Keywords: Thiobacillus, Corn (Zea mays), Zinc, Sulphur, yield
  • عبدالحسین ضیاییان، سعید سلیم پور، محسن سیلسیپور، حسین صفاری، نصرالله بصیرانی
    به منظور ارزیابی اثرات ریز جانداران حل کننده فسفر، مطالعه اثر بخشی کودهای زیستی و مقایسه آن ها با کودهای شیمیایی در زراعت ذرت در کشور، یک آزمایش مزرعه ای سه ساله در مزارع ذرت کاری فارس، خوزستان (دزفول)، ورامین و کرج اجرا شد. در هر منطقه آزمایشی با چهار تیمار در سه تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی اجرا گردید. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از 1) تیمار شاهد بدون مصرف کود فسفره، 2) مصرف فسفر از منبع کود فسفاته میکروبی، 3) مصرف فسفر از منبع کود بیو فسفات طلائی و 4) مصرف فسفر از منبع سوپر فسفات تریپل. مصرف کودها بر اساس آزمون خاک بود. چون در کودهای زیستی ماده آلی، گوگرد و روی به کار رفته بود، مقدار محاسبه شده عناصر اضافی آن ها در دیگر تیمارها نیز منظور گردید. نتایج نشان داد که کاربرد فسفر اثر معنی داری و مثبتی بر عملکرد ذرت داشت. در تمام مناطق مورد مطالعه کاربرد کود سوپر فسفات تریپل موثرتر از بقیه منابع بود. کود فسفاته میکروبی نیز اثراتی در حد سوپر فسفات تریپل داشت و بعد از این کود قرار گرفت. گرچه کود بیو فسفات طلائی در ورامین و دزفول اثر مثبت و معنی داری بر عملکرد دانه داشتند اما در مجموع تفاوت آماری معنی داری بین شاهد و کاربرد بیوفسفات طلائی مشاهده نشد. در مجموع می توان کاربرد کود فسفاته میکروبی به جای کود سوپر فسفات تریپل را در زراعت ذرت توصیه نمود اما برای توصیه بیوفسفات طلائی در این زراعت به تحقیقات بیشتری نیاز است.
    کلید واژگان: فسفر, کود فسفاته شیمیائی, کود فسفاته زیستی, ذرت
    A. Ziaeyan, S. Salim, Pour, M. Silsipour, H. Safari, N. Bassirani
    In order to evaluate the effects of phosphorus solubilizing microorganisms, to study the biological phosphate fertilizers effectiveness, and to compare them with chemical phosphorus fertilizers in corn cultivation in Iran, a 3-year field experiment was conducted in corn fields of Fars province, Khozestan (Dezful area), Varamin, and Karaj. In each site, an experiment was performed in the form of randomized complete block design with 4 treatments and three replications. The treatments were: a) control (without phosphorus application), b) application of phosphorous as microbial phosphate source, c) application of phosphorus as Golden Bio-phosphate source, and d) application of phosphorus as triple super phosphate. Fertilizers rates were based on soil test. Since there was some organic matter, sulfur, and zinc in the organic fertilizers, equivalent amounts of these compounds were also applied to the other treatments. Results showed that, there was a positive and significant effect of P application on grain yield. In all study sites, triple super phosphate was more effective than the other sources. Microbial phosphate effects were the same as triple super phosphate and were in the second place. Although Golden bio-phosphate fertilizer had a positive and significant effect on grain yield in Varamin and Dezful, but in overall, there was no significant difference between the control and Golden bio-phosphate source. In general, application of microbial phosphate can be recommended instead of triple super phosphate, but additional research is needed before recommendations can be made regarding use of Golden bio-phosphate for corn.
    Keywords: Chemical phosphorous fertilizer, Organic phosphorous fertilizer, Phosphorous solubilizing microorganisms
  • عبدالحسین ضیاییان
    به منظور امکان سنجی کاربرد کودهای فسفاتی زیستی و مقایسه اثرات آن ها با کودهای شیمیایی، یک آزمایش مزرعه ای سه ساله، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار، در مزارع ذرت کاری استان فارس انجام شد. تیمارها عبارت بودند از: 1) بدون مصرف کود فسفری (تیمار شاهد)، 2) مصرف فسفر براساس آزمون خاک از منبع کود فسفاتی میکروبی (کود زیستی)، 3) مصرف فسفر براساس آزمون خاک از منبع کود بیوفسفات طلایی (کود زیستی) و 4) مصرف فسفر براساس آزمون خاک از منبع سوپر فسفات تریپل (کود شیمیایی). براساس آزمون خاک، در هر 3 سال، 75 کیلوگرم در هکتار پنتا اکسید فسفر (5O 2P) لازم بود. چون کودهای زیستی دارای مقداری ماده آلی، گوگرد و روی بودند، مقدار محاسبه شده این عناصر در تیمارهای دیگر نیز مصرف گردید. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که بالاترین عملکرد کل و عملکرد دانه، به ترتیب به میزان های 15000 و 9559 کیلوگرم در هکتار، از کاربرد کود سوپر فسفات تریپل به دست آمد اما با کود فسفاتی میکروبی در یک گروه آماری قرار داشت. علاوه بر این اختلاف معنی داری (01/0P< درصد) بین کود سوپر فسفات تریپل با شاهد و کود بیوفسفات طلایی وجود داشت. در مجموع نتایج نشان داد که در شرایط مشابه، در مرحله اول ذرت به فسفر نیاز دارد، در مرحله دوم می توان کود فسفات میکروبی را در زراعت ذرت توصیه نمود و در مرحله سوم استفاده از کود بیوفسفات طلایی در زراعت ذرت توصیه نمی شود.
    کلید واژگان: کودهای فسفاتی شیمیایی, کودهای فسفاتی زیستی, ریزجانداران حل کننده فسفر, ذرت دانه ای
    A. Ziaeyan
    In order to evaluate the possibility of biological phosphate fertilizers application and compare them with phosphorous chemical fertilizers in corn production, a 3-years field experiment, in the form of Randomized Complete Block Design with 4 treatments and three replications, was conducted in corn fields of Fars Province. The treatments were 1) without phosphorous fertilizer application (control), 2) application of phosphorous based on soil test as microbial phosphate source (Bio fertilizer), 3) application of phosphorous based on soil test as Golden Bio-phosphate source (Bio fertilizer) and 4) application of phosphorous based on soil test as triple super phosphate (chemical fertilizer). Based on soil test, it needs 75 kg.ha-1 P2O5 in every 3 years. Since there was some organic matter, sulfur, and zinc in the organic fertilizers, the calculated amount of these elements was also applied to other treatments. Results of statistical analysis showed that the highest total yield and grain yield, 15000 and 9559 kg per hectare, respectively, obtained from triple superphosphate application but were in a same statical group with microbial phosphate fertilizer. In addition there was a significant difference (P<0.01%) between triple super phosphate and control or Golden Bio-phosphate. In general, the results show that in same conditions firstly corn needs phosphorous fertilizers, secondly application of microbial phosphate source in corn fields is recommended and third using of Golden bio-phosphate source in corn fields is not recommended.
    Keywords: Chemical phosphorous fertilizers, Bio phosphorous fertilizers, Phosphate solubilizing microorganisms, Grain corn
  • عبدالحسین ضیاییان
    هدف از اجرای این تحقیق مقایسه اثرات دو روش کود آبیاری و مصرف خاکی نیتروژن، آهن، منگنز و روی بر تولید گندم و پارامترهای رشد آن بود. این آزمایش با استفاده از پنج خط لوله به صورت آبیاری بارانی سه شاخه;ای در قالب طرح آماری نواری اجرا شد. تیمارها عبارت بودند از: T1 =کود آبیاری در فاصله 3 متری از خط تزریق کود، ;T2= کود آبیاری در فاصله 6 متری از خط تزریق،; T3 = کود آبیاری در فاصله 9 متری از خط تزریق و T4= مصرف خاکی عناصر در فاصله 3 متری از خط لوله آبیاری، T5= مصرف خاکی عناصر در فاصله 6 متری از خط لوله آبیاری و T6= مصرف خاکی عناصر در فاصله 9 متری از خط لوله آبیاری. در روش کود آبیاری، نیتروژن از منبع نیترات آمونیوم و آهن، منگنز و روی از منبع کلاتی به وسیله یک دستگاه ونتوری به خط لوله میانی سیستم تزریق شدند. در روش مصرف خاکی به ترتیب 425، 110، 100 و 20 کیلوگرم در هکتار اوره، سوپر فسفات تریپل، سولفات پتاسیم و سولفات روی در خاک مصرف شدند و با سیستم بارانی آبیاری شدند. مصرف کودها بر اساس آزمون خاک بود. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت نیترات آمونیوم عملکرد کل، عملکرد دانه و وزن هزار دانه افزایش یافت. با مصرف 170 کیلوگرم در هکتار نیترات آمونیوم، بیشترین عملکرد دانه (7623 کیلوگرم در هکتار)، بیشترین وزن هزار دانه (3/36 گرم) و بالاترین میزان پروتئین دانه (4/15درصد) از تیمار کود آبیاری در فاصله 3 متری از خط تزریق کود به دست آمد. نتایج همچنین نشان داد بین میزان نیترات مصرفی در کود ابیاری و وزن هزار دانه، عملکرد دانه و عملکرد کل همبستگی بالایی وجود داشت. برگپاشی روی و منگنز در مقایسه با مصرف خاکی آن;ها اثر بخش;تر بود. بررسی های دقیق;تری به خصوص از دیدگاه اقتصادی لازم به نظر می رسد.
    کلید واژگان: برگپاشی, نیتروژن, عناصرکم مصرف, سیستم آبیاری بارانی سه شاخهای
  • عبدالحسین ضیاییان، محمود نیرومندجهرمی، حمید نوشاد
    تصور بر این است که با استفاده‪از کودهای نیتروژنه کندرها (Nitrogen slow-release fertilizers)به‪توان حلالیت این کود را کاهش و راندمان آن را بالا برد. اثرات کاربرد اوره (کود نیتروژنه محلول) و اوره فرمالدئید (کود نیتروژنه کندرها) در سه منطقه مهم چغندرکاری استان خراسان، بررسی شد. در هر منطقه، با استفاده‪از طرح بلوک‪های کامل تصادفی در سه تکرار، اثرات شش تیمار کودی شامل سه سطح 75، 100 و 125 درصد نیتروژن موردنیاز محاسبه شده براساس آزمون خاک، از دو منبع اوره و اوره فرمالدئید، مقایسه شد. قبل‪از کاشت و سه بار در طول دوره داشت نمونه خاک تهیه و میزان نیتروژن نیتراتی و آمونیومی آن‪ها تعیین گردید. در طول دوره داشت در سه نوبت نمونه برگ تهیه و میزان نیتروژن نیتراتی آن‪ها اندازه‪گیری شد. علاوه‪بر این در زمان برداشت نیز خصوصیات کمی و کیفی ریشه ها تعیین گردید. نتایج نشان داد که کاربرد 250 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار از منبع اوره فرمالدئید (معادل 650 کیلوگرم در هکتار اوره فرمالدئید) در مقایسه با تیمار مصرف صددرصد نیتروژن از منبع اوره (شاهد) عملکردریشه و شکرسفید را به ترتیب حدود 1500 و 300 کیلوگرم در هکتار بهبود داد. میانگین عملکردریشه و شکر با کاربرد 250 کیلوگرم نیتروژن خالص از منبع اوره فرمالدئید به ترتیب 836/48 و 544/6 تن در هکتار بود. کاربرد اوره فرمالدئید در مقایسه با اوره، غلظت نیتروژن نیتراتی و آمونیومی خاک ها را افزایش داد.
    کلید واژگان: اوره, اوره فرمالدئید, چغندرقند, کودهای نیتروژنه کندرها, نیتروژن آمونیومی, نیتروژن نیتراتی
    A. Ziaeyan, M. Niromand Jahromi, H. Noshad
    Urea is the most common form of nitrogen fertilizer used in sugar beet cultivation. Urea has a high solubility and its losses are high and consequently its efficiency is low. It is supposed that urea solubility can be limited and its efficiency can be increased by using slow-release nitrogen fertilizers. By conducting an experiment in three important sugar beet cultivation areas of Khorasan Province, the effects of Urea (soluble form of N-fertilizer) and Urea formaldehyde (slow-release N-fertilizer) application in sugar beet cultivation were investigated. In each area, by using a randomized complete block design replicated three times, effects of six fertilizer treatments including three levels of 75, 100 and 125 percent of nitrogen requirement calculated based on soil test from two sources of Urea and Urea formaldehyde were evaluated. Soil samples were taken before cultivation and three times during the growing season and their NO3-N and NH4-N content were determined. During the growing season, leaf samples were taken three times and their NO3-N content was determined. In addition, the quantity and quality of roots were determined after harvesting. The results showed that application of 250 kg N.ha-1 from Urea formaldehyde (equal to 650 kg. ha-1 Urea formaldehyde), with mean root and white sugar yields of 48.836 and 6.544 t.ha -1 respectively, improved the root and white sugar yields for 1500 and 300 kg.ha -1 respectively as compared with the control treatment. Application of Urea formaldehyde as compared with urea increased the NO3-N and NH4-N content of the soils. In two out of the three sites, the increase in white sugar yield due to this treatment was more than one ton per hectare. This finding necessitates more research concerning the application of Urea formaldehyde in sugar beet production.
  • عبدالحسین ضیاییان، پیمان کشاورز
    به منظور بررسی اثر کودهای نیتروژنه کندرها و مقایسه آن با اوره، طی دو سال، آزمایش هایی در استان خراسان اجرا گردید. در سال اول هشت تیمار کودی شامل مصرف 140 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص (به ترتیب معادل 70 و 100 درصد مقدار نیتروژن توصیه شده) از منبع اوره در دو نوبت، مصرف 140 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع اوره فرم قبل از کاشت، مصرف 140 و 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع متیلن اوره قبل از کاشت، مصرف توآم 100 کیلوگرم در هکتار ازت خالص از منبع اوره فرم قبل از کاشت و 40 کیلوگرم در هکتار ازت خالص از منبع اوره به صورت سرک و مصرف توآم 100 کیلوگرم در هکتار ازت خالص از منبع متیلن اوره قبل از کاشت و 40 کیلوگرم در هکتار ازت خالص از منبع اوره به صورت سرک در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با هم مقایسه شدند. در سال دوم نیز اثر هفت تیمار کودی شامل 150، 200 و 250 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص (به ترتیب معادل 75، 100 و 125 درصد نیتروژن توصیه شده) از دو منبع اوره (در سه نوبت) و اوره فرم (در یک نوبت) همراه با یک تیمار شاهد (بدون مصرف کود نیتروژنه) در دو خاک با دو بافت متفاوت (لوم و لوم شنی) در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار با هم مقایسه شدند. نتایج سال اول نشان داد که کاربرد کودهای نیتروژنه تآثیر معنی داری (1%=α) بر عملکرد و غلظت نیتروژن در برگ داشت. بیشترین عملکرد غده به میزان 66/54 تن در هکتار از کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع متیلن اوره بدست آمد که تفاوت بسیار جزئی با کاربرد همین مقدار نیتروژن از منبع اوره فرمالدئید داشت. برآورد اقتصادی تیمارهای مختلف در سال اول نشان داد که علی رغم بالاتر بودن سود خالص ناشی از کاربرد 200 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از دو منبع اوره فرم آلدئید و متیلن اوره، بالاترین بازده اقتصادی از مصرف 140 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع متیلن اوره (معادل 70% تیمار شاهد) بدست آمد. نتایج سال دوم نیز نشان داد که در هر دو بافت، حداکثر عملکرد غده از کاربرد 250 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص از منبع اوره فرم بدست آمد. آنالیز برگ و خاک تیمارهای مختلف نیز نشان داد که تفاوتی از لحاظ غلظت نیتروژن در برگ و در خاک تیمارهای مختلف در زمان های متفاوت وجود نداشت. این موضوع قدرت اوره فرم را در آزاد نمودن تدریجی نیتروژن از خود نشان می دهد زیرا در تمام زمان های مورد مطالعه، غلظت نیتروژن در برگ و خاک تیمارهای مربوط به اوره فرم حتی بیش از غلظت نیتروژن در برگ و خاک های تیمارهای اوره بود. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده از این آزمایش می توان نتیجه گیری نمود که در شرایط مشابه استفاده از کودهای نیتروژنه کندرها (اوره فرم و متیلن اوره) در زراعت سیب زمینی توجیه اقتصادی دارد و این کودها کارایی مصرف نیتروژن را در این زراعت بالا می برند.
    کلید واژگان: کودهای نیتروژنه کندرها, اوره فرمالدئید, سیب زمینی
    A. H. Ziaeyan, P. Keshavarz
    To examine the effect of slow-release nitrogen fertilizers and its comparison with urea, several experiments were conducted in Khorasan Province during two years. In the first year, the eight fertilizer treatments included two-stage application of 140 and 200 kg N. ha-1 (equal to 70% and 100% of the recommended level) from urea source, one-stage application of 140 and 200 kg N. ha-1 from urea form (before cultivation), one-stage application of 140 and 200 kg N. ha-1 from methylene urea before cultivation, application of 100 kg N. ha-1 from urea form before cultivation followed by 40 kg N. ha-1 as top dressed from urea, and application of 100 kg N. ha-1 from methylene urea (before cultivation) followed by 40 kg N. ha-1 as top dressed from urea source. The experiment had a Randomize Complete Block Design and was replicated 3 times. In the second year, the effects of seven fertilizer treatments consisting of 150, 200, and 250 kg N.ha-1 from urea (at three stages) and urea-form (at one stage) with a control plot (without nitrogen application). The treatments were conducted in two soils with different textures (loam and sandy loam) as a Randomized Complete Block Design, replicated three times. The results of the first year showed that application of nitrogen fertilizers had a significant effect (α=1%) on tuber yield, and nitrogen concentration in leaves. The maximum tuber yield (54.66 ton.ha-1) was produced by applying 200 kg N.ha-1 from methelen urea, which had a slight difference with the same amount of nitrogen from urea formaldehyde source. The economical evaluation of different treatments in the first year showed that, in spite of the maximum economic net profits obtained through application of 200 kg N.ha-1 as urea formaldehyde and/or methelene urea, the maximum economic efficiency was obtained by the application of 140 kg N.ha-1 from methelene urea source (equal to 70% of the control plot). The results of the second year experiment showed that, in both soils under study, the maximum tuber yield was obtained through the application of 250 kg N.ha-1 (25% more than the nitrogen recommended level) from urea form source. The leaf and soil analysis of different treatments showed that there was no difference among the treatments concerning leaf N concentration and soil N at different stages of the crop growth. This indicates the ability of ureaform in slow releasing of nitrogen, since in all stages of sampling; the concentration of nitrogen in leaf and soil of the urea form treatments was even more than the corresponding values in the urea treatments. On the whole, it can be concluded that, in similar conditions, using slow release nitrogen fertilizers (urea form and methylene urea) in potato farming is economically feasible and increases nitrogen use efficiency.
  • اثرات کاربرد پتاسیم و روی در زراعت ذرت علوفه ای
    عبدالحسین ضیاییان
    ذرت (Zea mays L.) از مهمترین نباتات زراعی کشور است. پتاسیم و روی نیز دو عنصر ضروری مورد نیاز گیاهان مختلف از جمله ذرت می باشند که نیاز ذرت به آن ها نسبتا بالاست. به منظور بررسی تاثیر کاربرد روی و مقادیر و منابع مختلف پتاسیم بر عملکرد کمی و کیفی ذرت علوفه ای، در سال 1381، یک تحقیق مزرعه ای در ایستگاه تحقیقات خاک و آب کرج با پتاسیم و روی قابل جذب به ترتیب 189 و 69/0 میلی گرم در کیلوگرم خاک، اجرا شد. در این تحقیق 12 تیمار کودی شامل سه سطح پتاسیم (صفر، 50 و 100 کیلو گرم در هکتار اکسید پتاسیم)، دو منبع کود پتاسه (کلرید پتاسیم و سولفات پتاسیم) و دو سطح روی (صفر و 10 کیلو گرم در هکتار روی خالص از منبع سولفات روی) بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار مقایسه شدند. کلیه عملیات زراعی بر اساس توصیه های تحقیقاتی انجام گرفت. نتایج یک ساله تحقیق نشان داد که مصرف توام و منفرد پتاسیم و روی موجب ایجاد اختلاف معنی داری در عملکرد علوفه (با رطوبت 14%) غلظت ها و جذب این عناصر شد (05/0 α=). اما در مجموع کاربرد توام آن ها در مقایسه با مصرف منفرد هر یک از دو عنصر تاثیر بیشتری بر تولید علوفه و بیشتر پارامترهای مورد مطالعه داشت. بالاترین و پائین ترین عملکرد علوفه به ترتیب به میزان 17404 و 12080 کیلوگرم در هکتار از تیمارهای K50S2Zn10 (مصرف توام 50 کیلو گرم در هکتار اکسید پتاسیم از منبع سولفات پتاسیم و 10 کیلو گرم در هکتار روی) و تیمار شاهد بدست آمد. هر چند تفاوت معنی داری بین دو منبع کود پتاسه مشاهده نشد اما در مجموع سولفات پتاسیم تاثیر بیشتری بر پارامترهای مورد مطالعه داشت.
    کلید واژگان: پتاسیم, روی, ذرت علوفه ای
سامانه نویسندگان
  • دکتر عبدالحسین ضیاییان
    دکتر عبدالحسین ضیاییان
    (1378) دکتری خاکشناسی گرایش شیمی و حاصلخیزی خاک، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال