عبدالعلی عادلی
-
گیدنز برخلاف جامعهشناسان کلاسیک، منشا دین را واکنشی به بیمعنایی دانسته و «معنابخشی» را یکی از مهمترین کارکردهای دین میداند. وی با بررسی پیامدهای مدرنیته چنین نتیجه میگیرد که دین میتواند الهامبخش دنیای بهتر در عصر مدرنیته متاخر باشد، مشروط به آنکه تن به گفتوگو و بازاندیشی بسپارد. نوشتار حاضر این موضوع را با بهرهگیری از الگوی تفسیر موضوعی با رویکرد «استنطاقی» در تفسیر میانرشتهای بررسی کرده است. این نظریه هرچند به لحاظ پاسخگو دانستن دین به سوالات انسان امروزی، در زمره نظریههای معنویتگرایی دینی و نزدیکترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده، اما به لحاظ مبانی، روش و جهتگیری کلی، نقصهای اساسی و بنیادین دارد که برخی از مهمترین آنها عبارتند از: همسانسازی هویت ادیان گوناگون، مغفول ماندن منشا الهی برای ادیان توحیدی (از جمله اسلام)، نشاندن ریشه دینداری به جای منشا دین، نفی سرشت فطری دینداری، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، تعمیمهای نابجا و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر (از جمله اسلام)، و تبیین محدود از کارکرد معنابخشی دین.
کلید واژگان: گیدنز, منشا دین, معنابخشی دین, قرآن کریم, دنیوی شدن, بازاندیشی دینی -
ازجمله مباحث محوری در جامعهشناسی دین، بحث از منشا دین است. جامعهشناسان غالبا بدون توجه به دواعی ادیان در تبیین منشا خود، زمینههای اجتماعی تاریخی را در تکوین، استقرار، استمرار و تغییر دین دخیل میدانند. این نوشتار سعی دارد با رویکردی قرآنی در این خصوص اتخاذ موضع کرده و به سوال از چیستی منشا دین پاسخ گوید. در پرتو این موضع قرآنی روشن خواهد شد که نظریههای جامعهشناسان اگر در خصوص ادیان و نحلههای بشرساخته صادق باشد، درباره ادیان الهی قرین حقیقت نیست. رویکرد نوشتار در استنباط دیدگاه قرآن، رویکرد استنطاقی است که از طریق تامل و واکاوی مضامین آیات مربوط و بررسی متون تفسیری انجام پذیرفته است. تفکیک میان «منشا دین»، «منشا دینداری» و «خاستگاه اجتماعی دین» افقی برای شناسایی خلطهای صورتگرفته، بر خواننده میگشاید. دیدگاه قرآن، متضمن سه مولفه «الهی بودن منشا دین»، «فطری بودن منشا دینداری» و «اجتماعی بودن خاستگاه دین» است. درحالیکه در دیدگاه غالب جامعهشناسان، بدون توجه به نقش علی خداوند در ارسال و انزال دین و گرایش فطری و سرشتی عمیق انسان به مطالبه و پذیرش آن، ظهور دین عمدتا به زمینهها، ضرورتها و اقتضایات حیات جمعی مستند شده است.
کلید واژگان: منشا دین, منشا دینداری, خاستگاه اجتماعی دین, رویکرد استنطاقی, فطرت, تبیین جامعه شناختی دین -
گیدنز برخلاف جامعه شناسان کلاسیک و با عنایت به پیدایش جنبش های نوین دینی، به ویژه بنیادگرایی اسلامی، دنیوی شدن دین در دنیای مدرن را نپذیرفته و با تفسیر بازاندیشانه ، کارکردهای دین را متناسب با اقتضائات جامعه جدید، معنایابی کرده است. گیدنز معتقد است که دین می تواند با مدرنیته هم زیستی داشته باشد، مشروط به آنکه تن به گفت وگو و بازاندیشی بسپارد. این نظریه، هرچند به لحاظ پاسخ گو دانستن دین به سوالات انسان مدرن، نزدیک ترین تفسیر به تلقی اسلامی دانسته شده؛ اما به لحاظ مبانی، روش و جهت گیری کلی، نقص های اساسی و بنیادین دارد. مغفول ماندن سرچشمه ها ی وحیانی دین، تقلیل حقیقت دین به امور مادی صرف، تعارض علم و دین، نادیده انگاشتن بعد معرفتی دین و گرفتار شدن در دام ابدال های نابجا، پدیده انگاری و نفی حقانیت دین، همسان سازی هویت ادیان مختلف، توجه به کارکردها به جای ذات دین، استقراء ناقص دین پژوهی (کلیسامحور) و تسری نتایج آن بر ادیان دیگر از جمله اسلام و...، وزانت علمی نظریه وی را فروکاسته است. چنانچه مبانی اسلامی در این نظریه جایگزین شود، بی تردید رهیافت ها، لزوما آن گونه که گیدنز ارائه داده، نخواهد بود و نفی دنیوی شدن به جای استناد به میزان حضور و عضویت افراد در مناسک و مراکز دینی، به ماهیت دین و جامعیت آموزه های آن، عیارسنجی خواهد شد.کلید واژگان: گیدنز, دین, دنیوی شدن, بنیادگرایی, بازاندیشی دینیGiddens unlike classical sociologists and with attention to the emergence of contemporary religious movements, especially the Islamic fundamentalism, has rejected secularization of the religion in the modern world and with a reflexive interpretation, has found religion functions compatible with the modern society requirements. He posits that religion can coexist with modernity, provided that it accepts dialogue and reflexivity. Although this theory has been regarded as the closest reading to the Islamic view in holding religion responsive to the questions of modern human, but it suffers from substantial defects regarding its fundamentals, method and general direction. The following deficiencies have reduced the scientific stature of his theory: neglecting to the revealed origins of religion, reducing the truth of religion to merely material phenomena, conflicts between science and religion, ignoring the epistemological dimension of religion and being caught in the trap of improper substitutions, phenomenalizing and denial of religion rightfulness, confusing identity of different religions, paying attention to the functions rather than essence of religion, incomplete induction in religious studies (church centered) and generalizing its results to the other religions like Islam. Provided that Islamic fundamentals are replaced in this theory, undoubtedly the approaches will not be the same as what Giddens presented, and the rejection of secularization will be evaluated against the nature of religion and comprehensiveness of its teachings and not against the amount of presence and membership in the rituals and religious centers.Keywords: Giddens, religion, secularization, fundamentalism, religious reflexivity
-
One of the decisive and effective elements in the social spheres of human life is media and means of collective communication. The massmedia as the most important device of accessing information and conveying message to the audience could play an unparalleled role in the human collective destiny. The same part has been played in different nation’s fate. Mass media’s matchless role was clearly manifested in the late Islamic awakening and revolution. Undoubtedly, the condition for success of mass media in contributing the Muslim nations in realization of Islamic objectives and ideals is that the people behind the mass media should be aware and stay committed to those ideals. Those media would be successful that direct the social developments and trends toward ideal ends. Thus, the present article has dealt with the most important responsibilities of media such as defending the identity of Islamic awakening, exploiting the present opportunity and refraining from citing hopelessness in regard with the Islamic awakening.
-
The present paper has dealt with the issue of the relations of girl and boy being as one of the social challenges of modern era. Firstly, the standpoints along with their reasons would be cited and then will be critically reviewed. Afterward, the very issue is pro-pounded from the Holy Quran's perspective. In this case the relations of Hazrat Musa (a.s) and the daughters of Hazrat Shoiab are touched as a relation pattern for the faithful teenagers. Moreover, the key to success of Joseph against Zulaikha is also deemed to be stemmed from his deep faith and genuine be-liefs.Finally, some of the dangerous social and individ-ual consequences of insane relations between girl and boy would be pointed out as following: academic fail-ure, acceleration of sexual excitements, inexpedient marriage contracts, weakening the base of family life, spreading out vice and prostitution, wastage of the active and thriving strengths of society's teenagers.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.