به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عبدالعلی موحدی نیا

  • فاطمه رحمانی خانقاهی، شیلا امیدظهیر*، عبدالعلی موحدی نیا، مریم آخوندیان
    زمینه مطالعه

    سموم دفع آفات کشاورزی از عوامل مهمی می باشند که می توانند با ورود به محیط های آبی سبب آلودگی محیط زیست و آسیب به موجودات آبزی گردند. بن سولفورون متیل یک علف کش است که در مزارع کشاورزی به ویژه مزارع برنج کاربرد فراوانی دارد.

    هدف

    با وجود حلالیت بن سولفورون متیل در آب و ورود آن به محیط های آبی مطالعات محدودی بر روی میزان سمیت این علف کش در موجودات آبزی صورت گرفته است. مطالعه حاضر اثرات سمیت مزمن بن سولفورون متیل را در ماهی کپورمعمولی (Cyprinus carpio) مورد بررسی قرار داده است.

    روش کار: 

    ماهی ها در 4 گروه تقسیم شدند. گروه 1 به عنوان شاهد در نظر گرفته شد و گروه های 2، 3 و 4 به ترتیب در معرض غلظت های 10 درصد، 20 درصد و 30 درصد میانه غلظت کشنده 96 ساعته بن سولفورون متیل برابر با 0، 162/0، 324/0 و 486/0 گرم در لیتر بن سولفورون متیل قرار گرفتند. پس از 21 روز نمونه های خون، سرم و بافت کبد ماهی ها بررسی شدند.

    نتایج

    تعداد گلبول های سفید خون در گروه های 2 و 3 (162/0 و 324/0 گرم در لیتر) نسبت به گروه 1 (شاهد) افزایش یافت، در حالی که در گروه 4 (486/0 گرم در لیتر) کاهش معنی دار گلبول های سفید نسبت به سایر گروه ها مشاهده شد. تعداد گلبول های قرمز، مقدار هموگلوبین و درصد هماتوکریت در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) روند کاهشی و معنی داری را نسبت به سایرگروه ها نشان دادند و مقادیر MCV، MCH و MCHC در هیچ یک از گروه ها با یکدیگر تفاوت معنی داری نداشتند. مقدار پروتیین تام سرم در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) نسبت به گروه شاهد کاهش معنی دار داشت. گلوکز سرم در گروه های 3 و 4 (324/0 و 486/0 گرم در لیتر) در مقایسه با گروه های دیگر افزایش معنی داری نشان داد و آنزیم های AST، ALT و ALP با افزایش غلظت بن سولفورون متیل روند افزایشی داشتند. بیشترین آسیب بافتی درگروه 4 (486/0 گرم در لیتر) به صورت پرخونی، دژنرسانس واکویلی هپاتوسیت ها، نفوذ سلول های آماسی، هیپرپلازی مجاری صفراوی و نکروز هپپاتوسیت ها در بافت کبد مشاهده گردید.

    نتیجه گیری نهایی: 

    افزایش غلظت بن سولفورون متیل سبب بروز و مشاهده آسیب های بافتی در کبد و تغییرات در شاخص های خونی و سرمی ماهی کپور معمولی گردید.

    کلید واژگان: بن سولفورون متیل, خون شناسی, سم شناسی, کبد, ماهی کپور معمولی}
    Fatemeh Rahmani Khanghahi, Shila Omidzahir *, Abdolali Movahedinia, Maryam Akhoundian
    BACKGROUND

    Agricultural pesticides can cause environmental pollution and damage to aquatic organisms. Bensulfuron-methyl is a widely used herbicide in agricultural fields, especially rice fields. Despite the solubility of Bensulfuron-methyl in water and its entry into aquatic environments, limited research has been conducted on the toxicity of this herbicide in aquatic organisms.

    OBJECTIVES

    This study aims to investigate the effects of chronic toxicity of Bensulfuron-methyl in common carp (Cyprinus carpio).

    METHODS

    The fish were divided into four groups. Group 1 was considered as a control, and groups 2, 3, and 4 were exposed to 10 %, 20 %, and 30 % of the 96 h lethal concentration 50 of Bensulfuron-methyl equal to 0, 0.162, 0.324 and 0.486 g/L.  After 21 days, blood samples, serum levels, and liver tissue of fishes were analyzed.

    RESULTS

    The number of white blood cells increased in groups 2 and 3 (received 0.162 and 0.324 g/L Bensulfuron-methyl) compared to group 1, while a significant decrease was observed in group 4 (received 0.486 g/L Bensulfuron-methyl) compared to other groups. The number of red blood cells, the amount of hemoglobin, and the percentage of hematocrit in groups 3 and 4 showed a significant decrease compared to other groups, and the values of mean corpuscular volume, mean corpuscular hemoglobin, and mean corpuscular hemoglobin concentration were not significantly different in any groups. The amount of total serum protein in groups 3 and 4 decreased significantly compared to the control group. Serum glucose showed a significant increase in groups 3 and 4 compared to other groups. The values for aspartate aminotransferase, alanine transaminase, and alkaline phosphatase enzymes showed an increasing trend with the increase of Bensulfuron-methyl concentration. The most liver tissue damage was observed in group 4, which included hyperemia, hepatocyte vacuolar degeneration, edematous cell infiltration, bile duct hyperplasia, and hepatic necrosis.

    CONCLUSIONS

    The increase in the concentration of Bensulfuron-methyl can cause liver tissue damage and changes in hematological and serum biochemical markers in common carp.

    Keywords: Bensulfuron methyl, Common carp, Hematology, Liver, Toxicology}
  • سکینه اسدی امیری*، مهدا نصرالله زاده، زینب محمدپوری، عبدالعلی موحدی نیا، امیرحسین زارع کردخیلی
    Sekine Asadi Amiri *, Mahda Nasrolahzadeh, Zeynab Mohammadpoory, Abdolali Movahedinia, Amirhossein Zare

    Improving the quality of food industries and the safety and health of the people’s nutrition system is one of the important goals of governments. Fish is an excellent source of protein. Freshness is one of the most important quality criteria for fish that should be selected for consumption. It has been shown that due to improper storage conditions of fish, bacteria, and toxins may cause diseases for human health. The conventional methods of detecting spoilage and disease in fish, i.e. analyzing fish samples in the laboratory, are laborious and time-consuming. In this paper, an automatic method for identifying spoiled fish from fresh fish is proposed. In the proposed method, images of fish eyes are used. Fresh fish are identified by shiny eyes, and poor and stale fish are identified by gray color changes in the eye. In the proposed method, Inception-ResNet-v2 convolutional neural network is used to extract features. To increase the accuracy of the model and prevent overfitting, only some useful features are selected using the mRMR feature selection method. The mRMR reduces the dimensionality of the data and improves the classification accuracy. Then, since the number of samples is low, the k-fold cross-validation method is used. Finally, for classifying the samples, Naïve bayes and Random forest classifiers are used. The proposed method has reached an accuracy of 97% on the fish eye dataset, which is better than previous references.

    Keywords: Fish eye, spoilage detection, Inception-ResNet-v2, mRMR}
  • عصمت منصوری، مریم آخوندیان*، شیلا امیدظهیر، عبدالعلی موحدی نیا

    پژوهش حاضر با هدف مطالعه ی اثرات ضد باکتری ریز جلبک Scenedesmus obtusus (Meyen 1829)   بر روی باکتری های بیماری زا صورت گرفت. به این منظور پس از تهیه ی ریز جلبک مذکور از بانک جلبک ایران، عصاره های متانولی، اتیل استاتی، کلروفرمی و ان-هگزانی آن ها به روش خیساندن (ماسیراسیون) تهیه شد. در ادامه با کشت سویه های باکتریایی تهیه شده در محیط کشت جامد، فعالیت ضد باکتریایی عصاره های مذکور ریزجلبک Scenedesmus obtusus در برابر دو باکتری گرم مثبت Staphylococcus aureus و Streptococcus agalactiae و دو باکتری گرم منفی Escherichia coli و Klebsiella pneumoniae به روش چاهک، تعیین حداقل غلظت مهارکننده (MIC) و حداقل غلظت کشنده (MBC) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره ی متانولی و اتیل استاتی ریز جلبک  S. obtusus در غلظت های 200، 300 و 400 میلی گرم بر میلی لیتر روی هر چهار باکتری تاثیر مهاری داشتند، عصاره کلروفرمی تنها روی باکتری های S. aureus و  E. coli تاثیرگذار بود ولی عصاره ی ان-هگزانی روی هیچ کدام از باکتری ها اثر مهارکنندگی نداشت. بیش ترین اثر مهاری ریزجلبک S. obtusus مربوط به عصاره ی متانولی روی باکتری E. coli بود (16میلی متر) و کم ترین اثر مهاری را عصاره ی اتیل استاتی روی S. aureus (6.8 میلی متر) نشان دادند. نتایج نشان داد که عصاره ی ریزجلبک مورد مطالعه، حاوی ترکیبات ضد میکروبی بوده، و نوع حلال مورد استفاده برای استخراج عصاره جلبکی تاثیر معناداری بر میزان فعالیت ضد میکروبی عصاره دارد.

    کلید واژگان: ترکیبات زیست فعال, جلبک سبز, عصاره, فعالیت ضد باکتریایی}
    Esmat Mansoori, MARYAM Akhoundian*, Shila Omidzahir, Abdolali Movahedinia

    The aim of this study was to assay the antibacterial activity of Scenedesmus obtusus on some pathogenic bacteria. Microalgae S. obtusus were obtained from Algae Bank of Iran, and the methanol, ethyl acetate, chloroform and n-hexane extract of the microalgae were prepared using the maceration method. Bacterial strains were cultured in a solid culture medium, and antibacterial activity of the the different extracts of S. obtusus, were investigated using well diffusion method, and the determination of minimum inhibitory concentration (MIC) and minimum bactericidal concentration (MBC), against Staphylococcus aureus, Streptococcus agalactiae as gram-positive bacteria and Escherichia coli and Klebsiella pneumonia as gram-negatives. According to the results, methanolic and ethyl acetate extracts of S. obtusus, showed growth inhibitory effects against all examined bacteria at concentrations of 200, 300 and 400 mg/ml. The chloroform extract was effective only against S. aureus and E. coli, but n-hexane extract had no effect against any of the bacteria. The highest inhibitory effect of S. obtusus extract was observed on methanolic extract against E. coli (16 mm), while the least inhibitory effect belonged to ethyl acetate extract against S. aureus (6.8 mm). The results also showed that the extract of S. obtusus contains antibacterial compounds, and the solvent which used for microalgae extraction significantly affected the antibacterial potential of the extract.

    Keywords: Antibacterial Activity, Green Algae, Extract, Bioactive Compounds}
  • رشید علیجانی اردشیر*، داریوش غلامی، سارا رستگار، عبدالعلی موحدی نیا، امیر پرویز سلاطی، ابراهیم ذبیحی
    مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر نونیل فنول بر فعالیت سیستم ایمنی ماهی قرمز از طریق اندازه گیری میزان تجمع رنگدانه های ملانوماکروفاژی در بافت کلیه و طحال ماهی قرمز انجام شده است. از این رو، ماهی های نابالغ به مدت 25 روز در معرض غلظت های 6-10 و 7-10 مولار نونیل فنول قرار گرفتند. مراحل آماده سازی بافت کلیه و طحال و رنگ آمیزی های هماتوکسیلین- ایوزین، پرلز پروسین بلو و اسید پریودیک شیف به ترتیب برای شناسایی ملانین، هموسیدرین و لیپوفوشین انجام شد. سپس برای کمی سازی رنگدانه ها از نرم افزار Image J (ver. 1.53 e) استفاده شد. قرار گرفتن ماهی در معرض نونیل فنول منجر به کاهش تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی حاوی رنگدانه هموسیدرین در طحال شد و تاثیری بر تشکیل مراکز حاوی این رنگدانه در کلیه نداشت. تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی حاوی رنگدانه لیپوفوشین به ترتیب در طحال و کلیه پس از مواجهه با نونیل فنول کاهش و افزایش یافت (05/0P<)، درحالی که نونیل فنول منجر به افزایش تشکیل مراکز ملانوماکروفاژی در هر دو اندام به صورت وابسته به غلظت شد. به طور کلی، در میان سه رنگدانه موجود در مراکز ملانوماکروفاژی، ملانین به صورت وابسته به غلظت افزایش یافت و به نظر می رسد شاخص بهتری برای قرار گرفتن در معرض نونیل فنول باشد.
    کلید واژگان: نونیل فنول, ملانوماکروفاژ, رنگدانه ها, مواد شیمیایی مختل کننده غدد درون ریز}
    Rashid Alijani Ardeshir *, Dariush Gholami, Sara Rastgar, Abdolali Movahedinia, Amirparviz Salati, Ebrahim Zabihi
    This study aimed to evaluate the histological effect of nonylphenol on the activity of goldfish (Carassius auratus) immune system by measuring the accumulation of melanomacrophage pigments in the kidney and spleen of goldfish. Therefore, immature goldfish were exposed to 10-6 and 10-7M nonylphenol (NP) for 25 days. Tissue processing was carried out followed by Hematoxylin-eosin (H&E), Perls Prussian blue (PPB) and periodic acid Schiff (PAS) staining to identify melanin, hemosiderin and lipofuscin, respectively. Then, image processing was performed using ImageJ software (ver. 1.53 e) to quantify the pigment content of melanomacrophage centers (MMCs). The exposure to NP led to decrease of MMC formation containing hemosiderin pigment in the spleen, and did not affect the formation of MMCs containing this pigment in the kidney. MMC formation containing lipofuscin pigment decreased and increased in the spleen and kidney, respectively, after exposure to NP (P<0.05). The exposure to NP led to the increase of MMC formation in both organs in a dose-dependent manner. Generally, melanin increased in a dose-dependent manner and seems to be a better indicator of exposure to NP.
    Keywords: Nonylphenol, Melanomacrophage, Pigments, Endocrine-disrupting chemicals}
  • سمیه زنگنه، سلماز کاکشیان، سولماز شیرعلی*، احمد سواری، حسین نجف زاده ورزی، عبدالعلی موحدی نیا، محمد ذاکری
    مطالعه حاضر جهت بررسی اثرات سطوح مختلف فیتواستروژن های سویا و سیر بر ساختار بافتی تخمدان ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) صورت گرفت. تعداد 105 قطعه ماهی شانک زردباله به هفت گروه، شامل یک گروه شاهد که غذای استاندارد فاقد عصاره را دریافت می کردند و شش گروه تیمار که هر یک دوز متفاوتی از عصاره هیدروالکلی سویا (2/5، 5 و 7/5 درصد) و سیر (0/5، 1 و 2 درصد) را دریافت می کردند، تقسیم شدند. ماهیان به میزان 3 درصد وزن بدن، به طور روزانه دو بار در روز به مدت چهارده روز غذا دهی شدند. نمونه گیری در روزهای 0، 7، 10 و 14 صورت گرفت. در هر نوبت، قطعه ای از قسمت مرکزی گناد جهت بررسی بافت شناسی برداشته می شد. نتایج نشان داد که  دوزهای مختلف فیتواستروژن های سویا و سیر اثرات متفاوتی بر رشد و توسعه گناد در ماهی شانک زردباله به عنوان یک ماهی هرمافرودیت پروتاندروس ایفا می کنند. به طوری که افزایش دوز و مدت زمان مصرف خوراکی غذای حاوی عصاره هیدروالکلی سیر سبب افزایش تعداد فولیکول های زرده سازی و در نهایت رشد و توسعه گناد گردید. در صورتی که مصرف غذای حاوی عصاره هیدروالکلی سویا سبب مشاهده بافت بیضه و تخمدان های نابالغ حاوی فولیکول های پیش زرده سازی گردید. به نظر می رسد که عصاره هیدروالکلی سویا مانع از پیشبرد گناد ماهی هرمافرودیت پروتاندروس از گناد نر به گناد ماده می گردد.
    کلید واژگان: فیتواستروژن, سویا, سیر, تخمدان, شانک زردباله}
    Somayeh Zangeneh, Solmaz Kakeshian, Solmaz Shirali *, Ahmad Savari, Hossein Najafzadeh Varzi, Abdolali Movahedinia, Mohammad Zakeri
    The present study has performed to investigate the effects of different levels of soy and garlic phytoestrogens on ovarian structure in Yellowfin seabream  (Acanthopagrus latus). A total of 105 Yellowfin seabream were divided in seven groups including a control group that were received standard food without any extract and six treatment groups that were received different doses of soy (2/5, 5 and 7/5%) and garlic (0/5, 1 and 2%) hydroalcoholic extract. Fish were fed daily at a rate of 3% of body weight twice for 14 days. Sampling was done in days of 0, 7, 10 and 14. In every time, a section of mid portion of gonad was cut for histological examination. The results showed that different doses of soy and garlic phytoestrogens have various effects on growth and development of gonad in Yellowfin seabream as a protandrous hermaphrodite fish, so that increase in dose and time of consumption of food containing garlic hydroalchoholic extract cause increase in number of vitellogenesis follicles and finally growth and development of ovary, while consumption of food containing soy hydroalcoholic extract cause observing of testis and immature ovaries containing previtellogenesis follicle and prevents gonad development from testis to ovary in protandrous hermaphrodite fish.
    Keywords: Phytoestrogen, soy, Garlic, Ovary, Yellowfin Seabream}
  • مصطفی موسوی، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا، پروین خردمند

    مطالعه حاضر با هدف بررسی تغییرات ساختار بافتی آبشش ماهی شانک زردباله (Acanthopagrus latus) در مواجهه با غلظت های مختلف فنانترن تحت شرایط آزمایشگاهی به مدت 14 روز بانجام گرفت. بدین منظور، غلظت های مختلف فنانترن (0 ، 2 ،20، 40 و 70 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن) به صورت درون صفاقی به ماهیان شانک زردباله تزریق شد. سپس نمونه های بافتی از آبشش 100 قطعه A. latus (5 نمونه/گروه/روز) جهت انجام مطالعات هیستولوژیک و هیستومتریک در روزهای 1، 3، 7 و 14 جدا شده و در محلول بافر فرمالین به مدت 48 ساعت تثبیت شدند. سپس نمونه ها با استفاده از روش های معمول بافت شناسی آماده سازی شدند. مقاطع بافتی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و با استفاده از رنگ آمیزی هماتوکسیلین و ایوزین رنگ امیزی شدند. همچنین ، درجه تغییرات بافتی (Degree of tissue changes) (DTC) آبشش جهت ارزیابی سلامت اندام محاسبه شد. نتایج نشان داد که هیپرپلازی سلول های تیغه های آبششی و اتصال تیغه ها و جداشدن اپی تلیوم تیغه های آبششی از غشا پایه، عمده ترین تغییرات بافتی آبشش ماهیان در مواجهه با فنانترن بود. بیشترین مقدار DTC آبشش، در ماهیان تیمار شده با mg/kg 70 فنانترن در روز هفتم نمونه برداری اندازه گیری شد. میانگین DTC این گروه نشاندهنده آسیب بافتی متوسط تا شدید بود. حداقل میزان DTC در ماهیان تیمار شده با mg/kg 2 فنانترن ثبت شد که نشاندهنده مقاومت ماهیان به این مقدار از فنانترن بود. بر اساس نتایج به نظر می رسد که ارتباط نزدیکی میان میزان تغییرات بافتی و غلظت آلاینده وجود دارد.

    کلید واژگان: شانک زردباله, آبشش, فنانترن}
    Mostafa Mousavi, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia, Parvin Kheradmand

    The present study aimed to investigate the gill tissue changes in yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) exposed to different concentrations of phenanthrene (Phe) during 2 weeks. In this regards, fish were intraperitoneally injected with 2, 20, 40 and 70 mg/kg-bw of Phe and were kept under laboratory conditions for 14 days. Tissue samples were taken from the gill of 100 A. latus (5sample/group/day) at days 1,3, 7, and 14 and tissue slides were prepared according the routine histological methods. Briefly, the samples were fixed in formalin buffer solution for 48 h, dehydrated in a graded series of ethanol, and embedded in paraffin. Five micrometer thick sections were stained in H&E for microscopic examination. Also, the degree of tissue changes (DTC) was calculated to evaluate the organ heath. Based on the results, the most tissue changes in the gill of fish treated with phenanthrene included lamellar cells hyperplasia, lamellar fusion, and epithelial lifting. The highest amount of DTC was measured in fish treated with 70mg/kg Phe at day 7. The DTC means were varied from moderate to severe for gills in this group, indicating that, phe with the concentration of 70 mg/kg could affect the fish health. The least DTC means of fish exposed to 2 mg/kg demonstrated the fish resistance to this concentration. The results suggest that there is close relation between amounts of pathological alterations and the pollutant concentration.

    Keywords: Acanthopagrus latus, Gill, Phenanthrene}
  • سیده زینب حسینی کوه خیلی، شیلا امیدظهیر*، سید محمد حسینی، عبدالعلی موحدی نیا

    کاربرد آفت کش ها همواره با نگرانی هایی در مورد خطرات زیست محیطی ناشی از آنها همراه بوده است. ویستا یک آفت کش جدید و پرکاربرد است که در مزارع برنج برای از بین بردن بیماری بلاست مورد استفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر برای اولین بار محدوده کشندگی و غلظت نیمه کشندگی قارچ کش ویستا را در ماهی آمور (Ctenopharyngodon idella) مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش برای تعیین محدوده کشندگی ابتدا ماهی ها در معرض غلظت های 10،0، 25 ،50، 100، 250 و 500 میلی گرم در لیتر ویستا قرار گرفتند و در مدت زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت تلفات ماهی ها در هریک از گروه ها ثبت شد. سپس به منظور تعیین غلظت نیمه کشندگی، ماهی ها در 5 گروه با سه بار تکرار غلظت های 0، 30، 35، 40 و 45 میلی گرم در لیتر ویستا دریافت کردند و درمدت زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت تعداد تلفات ماهی ها ثبت شد. نتایج به دست آمده با استفاده از روش تجزیه و تحلیل آماری پروبیت ارزیابی شد. در این پژوهش مقادیر غلظت نیمه کشندگی ویستا در زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت به ترتیب 5/60، 1/40، 58/34 و 28/31 میلی گرم در لیتر به دست آمد و حداکثر غلظت مجاز  قارچ کش ویستا 128/3 میلی گرم در لیتر و حداقل غلظت موثر آن 42/28 میلی گرم در لیتر برآورد شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد مقدار غلظت کشندگی قارچ کش ویستا با افزایش مدت زمان آزمایش کاهش پیدا کرد، به طوریکه هرچه زمان آزمایش افزایش یافت، غلظت پایین تری از آن سبب تلفات ماهی ها شد.

    کلید واژگان: سم شناسی, ویستا, تری سیکلازول, تیوفانات متیل, ماهی}
    Seyede Zeinab Hosseini Koohkheili, Shila Omidzahir *, Seyyed Mohammad Hosseini, Abdolali Movahedinia

    The use of pesticides has always been associated with environmental concerns. Vista is a new and widely used pesticide in rice fields for blast disease. The present study investigated the lethal range and median lethal concentration of Vista fungicide in Ctenopharyngodon idella, for the first time. In this study, to determine the lethal range fish were first exposed to the concentrations of 0,10, 25, 50, 100, 250 and 500 mg per liter of Vista, and fish mortality were recorded in each group for 24, 48, 72 and 96 hours. Then, in order to determine median lethal concentration, fishes in 5 groups received concentrations of 0, 30, 35, 40 and 45 mg per liter Vista with three replication, and the number of fish mortality was recorded at 24, 48, 72 and 96 hours. The results were evaluated by probit statistical analysis. In this study, the median lethal concentration of Vista were 60.5, 40.1, 34.58 and 31.28 mg per liter at 24, 48, 72 and 96 hours, respectively. The Maximum Allowable Toxicant Concentration of Vista fungicide was 3.128 mg per liter, and its Lowest Observed Effect Concentration was estimated to be 28.42 mg per liter. The results of this study showed that the lethal concentration of Vista fungicide decreased with increasing test time, so that as the test time increased, a lower concentration of Vista fungicide caused fish mortality.

    Keywords: Toxicology, Vista, Tricyclazole, Methyl Thiophanate, Fish}
  • آسیه محمدیان، ابوالقاسم اسماعیلی فریدونی*، عبدالعلی موحدی نیا، ابراهیم ذبیحی نیشابوری

    17- آلفااتینیل استرادیول (EE2) به عنوان یک ترکیب مختل کننده غدد درون ریز اثرات واضح بر عملکردهای حیاتی موجودات دارد. در این مطالعه، اثرات EE2 در سطوح غلظتی غیرکشنده صفر (شاهد)، 02/0، 2/0، 2، 20 و 200 میکروگرم بر لیتر آب بر عملکرد رشد و میزان بازماندگی میگوی زینتی ردچری (Neocaridina davidi) طی سه مرحله متوالی از تخم ریزی بررسی شد. نتایج نشان داد که غلظتهای 02/0، 2/0 و 2 میکروگرم بر لیتر اثرات تحریک کننده بر رشد میگو دارند. وزن نهایی و درصد افزایش وزن بدن، طول نهایی و درصد افزایش طول بدن، نرخ رشد ویژه و متوسط نرخ رشد روزانه در این سطوح بالاتر از گروه کنترل و سایر سطوح بود. میزان رشد میگو با افزایش غلظت EE2 در غلظت های 20 و 200 میکروگرم بر لیتر روند معکوس کاهشی نشان داد. وزن نهایی مولدین ماده در سه تخم ریزی متوالی متاثر از غلظت های EE2 قرار گرفت. میزان بازماندگی میگوها روند معنادار کاهشی را با افزایش غلظت EE2  نشان داد. بر اساس نتایج می توان بیان کرد که EE2 حتی در غلظت های کم منجر به اختلال رشد، نوسانات وزنی مولدین و تلفات در میگوی ردچری می شوند. وجود این ترکیبات می تواند عواقب زیان باری در این گونه مدل و احتمالا سایر آبزیان در اکوسیستم های آبی ایجاد نماید.

    کلید واژگان: استروژن, تخم ریزی, غدد درون ریز, میگوی ردچری, هورمون}
  • آرزو چرمی، عبدالعلی موحدی نیا*، محمود بهمنی، نگین سلامات، مهتاب یارمحمدی
    در مطالعه حاضر اثرات آب مغناطیده بر سطوح پروتئین کل، آلبومین، گلبول های قرمز و سفید، هموگلوبین و هماتوکریت تاس ماهی استرلیاد (Acipenser ruthenus) مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از تاس ماهیان استرلیاد (40 قطعه با میانگین وزن 51/4±46/100 گرم و میانگین طول کل 80/0±73/31 سانتی متر) که در معرض میدان مغناطیسی با شدت های 5، 15 و 25 میلی تسلا قرار گرفتند و همچنین نمونه های شاهد، انجام شد. هر تیمار شامل دو تکرار و هر تکرار حاوی 5 قطعه ماهی بود. خون گیری از ماهیان در روزهای 30 و 60 انجام شد. طبق نتایج به دست آمده، تعداد گلبول های قرمز و سفید خون، هماتوکریت و هموگلوبین در ماهی های تحت تیمار با شدت های مختلف میدان مغناطیسی در مقایسه با گروه شاهد تفاوت معنی داری در زمان های مورد بررسی نداشت. همچنین سطح پروتئین کل و آلبومین تغییر چندانی را در تیمار با شدت های مختلف میدان مغناطیسی نسبت به گروه شاهد نشان نداد. با توجه به این که پژوهش حاضر، نخستین مطالعه در زمینه اثرات آب مغناطیس بر تاس ماهیان استرلیاد در بازه زمانی نسبتا طولانی است، می تواند زمینه ساز مطالعات آتی در این زمینه باشد.
    کلید واژگان: آب مغناطیده, میدان مغناطیسی ایستا, تاس ماهی استرلیاد, Acipenser ruthenus}
    Arezoo Charmi, Abdolali Movahedinia *, Mahmoud Bahmani, Negin Salamat, Mahtab Yarmohammadi
    In the present study, the effects of magnetized water on total protein, albumin, red blood cells (RBC), white blood cells (WBC), hemoglobin and hematocrit level in sterlet (Acipenser ruthenus) were examined. Fish (40 individuals, 100.46±4.51g, 31.73±0.80cm) were exposed to magnetized water with different intensities (5, 15, 25 mT), with a control group. Each treatment consisted of two repeats and each repeat contained 5 individuals. A sampling of exposed and control fishes were done at 30 and 60 days. Based on the results, there were not any significant differences between the control group and treated fishes with different intensities in red and white blood cells, hematocrit, and hemoglobin after 30 and 60 days (P>0.05). Also, there were not any significant differences between the control group and treated fishes with different intensities in total protein and albumin levels after 30 and 60 days (P>0.05). This study is the first research about the effects of magnetized water on Acipenser ruthenus in a relatively long period that could be future studies basis.
    Keywords: Magnetized Water, Static Magnetic field, Sterlet, Acipenser ruthenus}
  • فاطمه رحمانی خانقاهی، شیلا امیدظهیر*، عبدالعلی موحدی نیا، مریم آخوندیان

    بن سولفورون متیل یکی از سموم علف کش پرکاربرد است که در مزارع کشاورزی بویژه مزارع برنج مورد استفاده قرار می گیرد. تحقیق حاضر برای اولین بار میزان سمیت بن سولفورون متیل را در ماهی کپور معمولی  مورد بررسی قرار داده است. به این منظور، برای تعیین میزان محدوده کشندگی بن سولفورون متیل، ماهی های کپور معمولی به طور تصادفی در 8 گروه در معرض غلظت های 0، 01/0، 05/0 ،1/0، 5/0، 1، 2 و 4 گرم در لیتر بن سولفورورون متیل قرار گرفتند و در زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت میزان تلفات ماهیان ثبت شد. پس از تعیین محدوده کشندگی، ماهیان به طور تصادفی در 5 گروه در سه تکرا ر در معرض غلظت های 0، 2/1، 4/1، 6/1 و8/1 گرم در لیتر بن سولفورون متیل  قرار گرفتند و در زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت میزان تلفات ماهیان ثبت شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آنالیز آماری پروبیت با نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر (LC1-99) شامل LC1، LC10، LC30، LC50، LC70، LC90 و LC99  محاسبه گردید. نتایج نشان داد تلفات ماهیان با افزایش غلظت بن سولفورون متیل و افزایش زمان آزمایش افزایش یافت و میزان غلظت کشنده بن سولفورون متیل در ماهی کپور معمولی با افزایش مدت زمان آزمایش کاهش یافت بطوریکه میزان متوسط غلظت کشنده در زمان های 24، 48، 72 و 96 ساعت بترتیب 86/1، 82/1، 75/1 و 62/1 گرم در لیتر بدست آمد. در این مطالعه میزان حداکثر غلظت مجاز، غلظت غیرموثر و حداقل غلظت موثر علف کش بن سولفورون متیل بترتیب 162/0 ، 162/0 و 41/1 گرم در لیتر محاسبه گردید.

    کلید واژگان: بن سولفورون متیل, سم شناسی, ماهی, LC50, Cyprinus carpio}
    Fatemeh Rahmani Khanqahi, Shila Omidzahir*, Abdolali Movahedinia, Maryam Akhoundian

    Bensulfuron methyl is one of the most widely used herbicide which is used in agricultural fields, especially rice fields. The present study investigated the toxicity of Bensulfuron methyl in Cyprinus carpio for the first time.  To this aim, in order to determine the range Finding Test of Bensulfuron methyl, the fishes were randomly divided into 8 groups including 0, 0.01, 0.05, 0.1, 0.5, 1, 2 and 4 g/l Bensulfuron methyl and fish mortality was recorded at 24, 48, 72 and 96 hours. After determination of the range Finding Test, the fishes were randomly divided into 5 groups in three replicates at concentrations of 0, 1.2, 1.4, 1.6 and 1.8 g/l of Bensulfuron methyl and the fish mortality were recorded at 24, 48, 72 and 96 hours. Then, the data were analyzed using Probit analysis by SPSS software and LC1-99 including LC1, LC10، LC30، LC50، LC70، LC90 were calculated. The results showed that fish mortality increased with increasing concentration of Bensulfuron methyl and exposure duration, and the lethal concentration of Bensulfuron methyl decreased with increasing exposure duration. So that, the LC50 at 24, 48, 72 and 96 hours were 1.86, 1.82, 1.75 and 1.62 g /l, respectively. In this study Maximum Allowable Toxicant Concentration (MAC), No Observed Effect Concentration (NOEC) and Lowest Observed Effect Concentration (LOEC) of Bensulfuron methyl were calculated 0.162, 0.162 and 1.41 g/l, respectively.

    Keywords: Bensulfuron methyl, Toxicology, Fish, LC50, Cyprinus carpio}
  • مینا بهادر، مهسا حقی*، پریتا کوچنین، عبدالعلی موحدی نیا، شفا حویزاوی

    خرچنگ شناگر آبی یکی از مهمترین سخت پوستان دارای ارزش تجاری و شیلاتی در آب های نیمه گرمسیری جهان است. در این مطالعه زیست شناسی تولیدمثل خرچنگ شناگر آبی (Portunus pelagicus) بررسی گردید. نمونه های خرچنگ به صورت ماهانه و از طریق صید ترال در سواحل خوزستان با تاکید بر صیدگاه بوسیف از فروردین تا اسفند ماه 1395 جمع آوری گردید. در مجموع 567 خرچنگ جمع آوری شد که از این میان 221 عدد نر و 346 عدد ماده بود. نسبت جنسی ماده به نر در این مطالعه به شکل 1 به 6/0 بود. دامنه عرض کاراپاس و وزن بدن به ترتیب بین 164- 9/60 میلی متر و بین 7/387 - 2/15 گرم در نرها و بین 174 - 5/67 میلی متر و بین 1/434 - 3/18 گرم در ماده ها و میانگین عرض کاراپاس در خرچنگ های نر و ماده به ترتیب 59/1 ± 37/119 و 32/1 ± 15/130 میلی متر و میانگین وزن بدن 92/5 ± 58/135 و 49/4 ± 54/156 گرم اندازه گیری شد. وزن بدن در خرچنگ های ماده به شکل معنی داری (حدود 15درصد) بیش تر بود (05/0P˂). شاخص گنادوسوماتیک در اسفند ماه بیش ترین مقدار را دارا بود. همچنین بیش ترین تعداد ماده های حاوی تخم متعلق به ماه های اردیبهشت و خرداد بود. نتایج مربوط به بررسی ارتباط میان وزن توده تخم و وزن کل بدن نشان داد که وزن توده تخم با وزن کل بدن ارتباط بیش تری نسبت به عرض کاراپاس دارد. در مجموع به نظر می رسد خرچنگ شناگر آبی در سواحل خوزستان در شرایط محیطی مناسبی از نقطه نظر تولیدمثلی قرار دارد و می تواند چند بار در طول یک سال در این سواحل تولیدمثل نماید. بنابراین این گونه می تواند به یک پتانسیل اقتصادی صادراتی و ارزآور تبدیل شود.

    کلید واژگان: نسبت جنسی, مراحل بلوغ, P, pelagicus, ماده های حاوی تخم, تخم ریزی}
    Mina Bahador, Mahsa Haghi *, Preeta Kochanian, Abdolali Movahedinia, Shafa Hoveizavi

    Blue swimming crab is one of the most important crustacean and known as a commercial species in subtropical areas. This study investigated the reproductive biology of blue swimming crab, Portunus pelagicus. Sampling was run monthly through trawl catches in the Khuzestan coast, most of the specimens were catch at the Bousif fishing site, from April to March 2017. A total of 567 crabs were collected of which 221 were males and 346 females, with a male: female ratio of 0.6:1. The carapace width and weight ranged from 60.9-164mm and 15.2-387.7g in males and 67.5-174mm and 18.3-434.1g in females, respectively. The mean carapace width was 119.37±1.59mm and 130.15±1.32mm and mean weight were 135.58±5.92g and 156.54±4.49g in male and female crabs, respectively. Body weight was significantly higher in female crabs (about 15%) (P<0.05). Gonadosomatic index was the highest in March. Also, the number of ovigerous females was the highest during May-June. The results of correlation between egg mass and total body weight showed that egg weight was more related to carapace width than body weight. Totally, it seems that the blue swimming crab has optimum reproductive environmental condition in Khuzestan coasts and could reproduce several times a year on these coastal waters. Therefore, it is possible to be a potential for export economy.

    Keywords: Sex ratio, maturation stages, P. pelagicus, ovigerous females, Spawning}
  • فریده پرفروغ، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا
    مطالعه حاضر با هدف بررسی ساختار بافتی و عملکرد ترشحی گناد نر در گربه کوسه عربی (Chiloscyllium arabicum Gubanov, 1980) خلیج فارس در طی دو فصل بهار و پاییز انجام گرفت. بدین منظور، ساختار بافتی گناد نر (بیضه) و سطح پلاسمایی هورمون تستوسترون در دو فصل پاییز (اواخر شهریور-آذر) و بهار (اسفند-خرداد) در C. arabicum ارزیابی شدند. بدین منظور، 30 قطعه C. arabicum از بندر بحرکان واقع در هندیجان به صورت فصلی صید شد. ماهی ها بیهوش شده و پس از بیومتری، نمونه های خونی از سیاهرگ دمی اخذ و به مدت 10 دقیقه سانتریوفیوژ شدند. سپس، نمونه های بافتی از بیضه اخذ و در محلول ثبوت بوین برای 48 ساعت تثبیت شدند. مقاطع بافتی با استفاده از تکنیک های بافت شناسی معمول و رنگ آمیزی هماتوکسیلین_ایوزین تهیه شده و با استفاده از میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. سطح پلاسمایی تستوسترون نیز در نمونه های پلاسما اندازه گیری شد. بر اساس نتایج، بیضه گربه کوسه عربی لوبوله بوده و هر لوبول از تعدادی واحد کروی شکل به نام اسپرماتوسیست تشکیل شده بود که سلول های اسپرماتوژنیک در مراحل مختلف تکامل از جمله اسپرماتوگونیا، اسپرماتوسیت ها و اسپرماتیدها در این واحدها مشاهده شدند. اسپرماتوسیست ها در هفت مرحله تکاملی متفاوت در بیضه ماهیان در طول فصل بهار مشاهده شد، در حالیکه، تنها پنج مرحله اول در ماهیان در طول فصل پاییز شناسایی شدند. سطوح پلاسمایی هورمون تستوسترون در فصل بهار نسبت به فصل پاییز بالاتر بود. د
    کلید واژگان: بیضه, تستوسترون, تولیدمثل, خلیج فارس, گربه کوسه عربی}
    Farideh Porforugh, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia
    The present study aimed to assess the tissue structure and secretions of the male gonads in Arabian carpet shark, Chiloscyllium arabicum Gubanov, 1980 from the Persian Gulf during the spring and autumn. For this purpose, the tissue structure of the testis and the plasma level of testosterone were evaluated during autumn (August-November) and spring (April-June) seasons in C. arabicum. For this purpose, a total of 30 specimen of C. arabicum were caught at the Bahrakan Port, located at the Hendijan in the north of the Persian Gulf, seasonally. Fish were euthanized and blood samples were taken from caudal vein after biometrical tests and then, centrifuged for 10 min. Fish were dissected after bleeding and samples were taken from the testis and fixed in Bouin solution for 48h. Tissue sections were prepared using routine histological techniques and stained with hematoxylin and eosin. Stained tissue sections were studied under light microscope. The amount of testosterone was also measured in plasma samples. The results showed that, the testis of C. arabicum was lobulated and each lobol consisted of golobolar units called spermatocyst with various spermatogenic cells in different developmental stages such as spermatogonia, spermaytocytes and spermatids. Spermatocysts in seven developmental stages were observed in fish testis during spring season. Only spermatocysts in the first five stages of development were detected in the male fish during autumn.
    Keywords: Testis, testosterone, Reproduction, Persian Gulf, Chiloscyllium arabicum}
  • خدیجه خلیفی، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا، امیرپرویز سلاطی
    مطالعه ی حاضر با هدف بررسی ساختار بافتی گناد و هورمون های جنسی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راستگرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد.  بدین منظور حدود 120 قطعه ماهی (10 قطعه/گونه/ایستگاه) از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد.  جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه ی دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد.  سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفتند.  فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، میزان بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد.  میزان هورمون های 17-بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی (RIA) و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد.  در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف عمده ی فولیکول ها در مرحله ی پری ویتلوژن و شامل فولیکول های کروماتین نوکلئولوس، پری نوکلئولوس و آلوئول قشری بود.  در برخی ایستگاه ها به ویژه ایستگاه پتروشیمی بافت همبند بینابینی افزایش یافته و فولیکول های آترزی در میان سایر فولیکول ها مشاهده شد.  نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون های گنادی 17-بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه پتروشیمی کم تر از ایستگاه شاهد و غلظت هورمون های GTHI و GTHII بالاتر از ایستگاه شاهد بود.  در کل، احتمالا به دلیل آلودگی زیاد ایستگاه پتروشیمی به پسماندهای صنایع پتروشیمی و کارخانه ی کلرآلکالی مجاور، تخمدان ماهیان صید شده از این ایستگاه دچار تغییرات ساختاری شده بود.
    کلید واژگان: شانک زردباله, کفشک راستگرد, 17-بتااسترادیول, تخمدان, تستوسترون}
    Khadijeh Khalifi, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia, Amir Parviz Salati
    This study aimed to investigate the gonadal tissue structure and sexual hormones in the yellowfin seabream (Acanthopagrus latus) and sole (Euryglossa orientalis) collected from the Mussa creek. For this purpose, about 1200 fish (10fish/species/station) were collected from five selected stations in Mussa creek including Petrochemical, Gafari, Majidieh, Ghazaleh and Zangi stations  and Genaveh Port station (as control). After the biometrical assay, bleeding was conducted from the fish caudal vine and blood samples were moved to heparinized microtubes and serum was separated after centrifuging. Also, tissue samples were taken from the ovary and fixed in formalin. Tissue samples passed through a routine histological process and the tissue sections were prepared and stained with H&E. later, histological sections were studied under light microscope and microphotographs were prepared using Dino lite with Dinocapture software. The steroid hormones including 17-βestradiol (E2) and testosterone (T) were measured using the radioimmuneassay (RIA) method and gonadotropin hormones (GTHI and GTHII) were also measured by IRMA method. The most follicles observed in the ovarian samples of both species from different stations were in previtellogenic stages including chromatin-nucleolus, prenucleolus and cortical alveoli follicles. Also an increase in the interstitial connective tissue and atretic follicles were recorded in the ovarian samples from some stations especially Petrochemical station. The results showed that the level of steroids (E2 and T) was lower in fish from the Petrochemical station than others, while GTHs reached the highest level in these fish. Generally, the most alterations in gonadal tissue structure in both fish species were recorded in the petrochemical station, probably due to waste waters released into the water in this station from various petrochemical and color alkali industries surrounded this station.
    Keywords: Acanthopagrus latus, Euryglossa orientalis, 17-βestradiol, Mussa creek, Ovary, testosterone}
  • راحله بگ زاده باغان، نگین سلامات، احمد سواری، عبدالعلی موحدی نیا*
    هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات بنزوآلفاپایرن (BaP) بر محور هیپوفیزی- گنادی ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) بود. در این راستا غلظت های مختلف BaP (0، 2، 20 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن) به ماهیان تزریق شد و ماهیان به مدت 14 روز در شرایط آزمایشگاهی نگهداری شدند. تغییرات هورمون های 17- بتا استرادیول (E2)، 17- OH- پروژسترون، GTH I و GTH II در نمونه های پلاسمای خون ماهیان در روزهای 1، 4، 7 و 14 مورد بررسی قرارگرفت. تغییرات ساختار بافتی گناد ماهیان نیز در تیمارهای مختلف بررسی شد. با قرار گرفتن ماهیان در معرض BaP از روز چهارم کاهش های معنی داری در میزان هورمون های 17- بتا استرادیول و 17- OH- پروژسترون و همچنین افزایش های معنی داری در مقادیر هورمون های GTH I و GTH II در پلاسمای خون ماهیان مشاهده شد (05/0>P). همچنین، تغییراتی در ساختار بافتی تخمدان ماهیان تیمار شده با BaP شامل از بین رفتن یکپارچگی بافتی، افزایش فولیکول های کروماتین- نوکلئولوس و پری نوکلئولوس، افزایش بافت همبند بینابینی و فولیکول های آترزی و کاهش فولیکول های تکامل یافته، مشاهده شد. بر اساس نتایج، کاهش میزان هورمون های استروئیدی چند روز پس از تزریق BaP نشان دهنده ویژگی های آنتی استروژنیکی این ترکیب است که با کاهش گیرنده های استروژنی (ER) اثرات خود را اعمال می کند. از طرفی، افزایش میزان هورمون های گنادوتروپینی در روز 7 آزمایش به دلیل بازخورد منفی هورمون های استروئیدی است.
    کلید واژگان: بنزوآلفاپایرن, تخمدان, هامور معمولی, هیستوفیزیولوژی}
    Raheleh Bagzadeh Baghan, Negin Salamat, Ahmad Savari, Abdolali Movahedinia *
    This study aimed to investigate the effects of benzo[a]pyrene (BaP) on pituitary-gonad axis of orange spotted grouper (Epinephelus coioides). Fish were injected with 0, 2, 20 and 200 mg/kg of BaP per body weight and were kept under laboratory conditions for 14 days. Plasma samples were taken at days 1, 4, 7, and 14 and changes in 17-β-Estradiol (E2), 17-OH-progesteron, GTH Ӏ and GTH ӀӀ were evaluated. Alterations of gonad tissue structure also were studied in treated fish. Exposure of fish to BaP resulted in a significant decrease of 17-β-Estradiol, 17-OH-progesteron and significant increase in GTH Ӏ and GTH ӀӀ plasma levels (P<0.05). Also, changes were observed in the ovarian tissue of BaP exposed fish including tissue disorganization, increase in choromatin-nocleulos and prenucleulos follicles, increase in interstitial connective tissue and atretic follicles and decrease in developed follicles. Based on the results, decreases in the levels of steroid hormones several days after BaP exposure is due to antistrogenic effects of this compound that acts via decreasing in estrogenic receptors. On the other hand, the increase in GTHs, 7 days after exposure, is because of negative feedback of steroid hormones.
    Keywords: Benzo[a]pyrene, Ovary, Epinephelus coioides, Histophysiology}
  • نگین درخشش*، عبدالعلی موحدی نیا، نگین سلامات، محمود هاشمی تبار، وحید بیاتی

    مطالعه ی حاضر با هدف استفاده از کشت اولیه ی سلول های کبد ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) به منظور ارزیابی اثرات سمی آلاینده ی نونیل فنول بر زنده ماندن سلول ها و بررسی تغییرات مرفولوژیک انجام شد. بدین منظور از 8 عدد ماهی هامور معمولی استفاده گردید. پس از جدا کردن و قطعه کردن کبد، سلول های آن با استفاده از روش هضم آنزیمی، جداسازی و شمارش شدند. در این روش با استفاده از آزمایش MTT، میزان  IC50در سلول ها پس از مواجهه با آلاینده ی مورد مطالعه به صورت جداگانه اندازه گیری شد. بر این اساس میزان IC50 در آلاینده برابر با M 4-10 محاسبه گردید. سپس کشت های سلولی کبدی در مواجهه ی غلظت های تحت کشنده شامل 10، 20 و 30 درصد از میزان IC50 (M 5-10، M 5-10×2 و M 5-10×3) قرار داده شدند. نمونه برداری برای سنجش اثرات آلاینده در مدت زمان 0، 6، 12 و 24 ساعت از زمان شروع مواجهه صورت گرفت. بر اساس نتایج، کم ترین غلظت استفاده شده، تاثیر قابل توجهی بر روند رشد سلول ها نداشت ولی میزان تخریب و آسیب سلولی به صورت وابسته به دوز و زمان قرارگیری در مواجهه با آلاینده ها، افزایش یافت. در مجموع آلاینده ی نونیل فنول دارای اثر سایتوتوکسیک در سلول های کبدی کشت داده شده ی ماهی هامور معمولی بود.

    کلید واژگان: کبد, کشت سلول, نونیل فنول, هامور معمولی}
  • عبدالعلی موحدی نیا*، محسن حیدری، صبا حسینی، زینب یعقوبی، زهرا امینی، الهام پور معافی
    زمینه مطالعه

    گیاه تنباکو با نام علمی Nicotiana tobaccum، گیاهی با اثرات سمی برای ماهیان است.

    هدف

    در این مطالعه به بررسی تاثیر غلظت های مختلف عصاره هیدروالکلی تنباکو (0/1، 1، 10 و 100میلی گرم برلیتر) بر بافت های مختلف ماهی قزل آلای رنگین کمان پرداخته شده است.

    روش کار

    نمونه های گرفته شده از کبد، کلیه و آبشش ماهی قزل آلای رنگین کمان به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده و مورد بررسی قرار گرفتند.

    نتایج

    ضایعات هیستوپاتولوژیکی مختلفی در کبد ماهی قزل آلای رنگین کمان در مواجهه با غلظت های مختلف تنباکو قابل مشاهده بود. با افزایش غلظت تنباکو به 10 و 100 میلی گرم برلیتر، خونریزی افزایش یافته و بافت هپاتوسیت پیوستگی خود را از دست داده و حالت گسستگی را نشان می دهد. اتساع عروقی، خونریزی و تجمع لوکوسیتی، چماقی شدن انتهای تیغه ها، هیپرپلازی، جدا شدن غشای پایه و ایجاد فضای ادمی، کوتاه شدن لاملاها، واکوئولاسیون واتصال تیغه های ثانویه از جمله ضایعات مشاهده شده در آبشش ماهی قزل آلا در مواجهه با تنباکو بود. جدا شدن اپیتلیوم از غشای پایه، هیپرتروفی، اتساع مویرگ های گلومرولی و دژنره شدن لوله های ادراری نیز از جمله ضایعات مشاهده شده در کلیه ماهی قزل آلای رنگین کمان در همه تیمارهای تنباکو است. در غلظت های بالاتر تنباکو یعنی 10 و 100 میلی گرم برلیتر، نکروز لوله های ادراری نیز قابل مشاهده بود. به طور کلی نتایج هیستوپاتولوژیک کبد ماهی قزل آلای رنگین کمان در مواجهه با تیمارهای مختلف تنباکو عوارض چندانی از تغییرات هیستوپاتولوژیکی را نشان نداد.

    نتیجه گیری نهایی

    بر خلاف کبد و کلیه، آبشش ماهی قزل آلای رنگین کمان به دلیل ارتباط مستقیم با آلاینده، عوارض پاتولوژیکی بیشتری را در مواجهه با تنباکو نشان داد.

    کلید واژگان: تنباکو, اکوفیزیولوژی, هیستوپاتولوژی, سم شناسی, Oncorhynchus mykiss}
    Abdolali Movahedinia *, Mohsen Heydari, Saba Hosseini, Zeinab Yaqoubi, Zahra Amini, Elham Pourmaafi
    BACKGROUND

    Tobacco (Nicotiana tobaccum) is a plant with piscicidal and fertilizing properties.

    OBJECTIVES

    In this study the effect of different concentrations (0.1, 1, 10 and 100mg/l) of hydro-alcoholic extracts of tobacco has been examined on different tissues of Rainbow trout.

    METHODS

    Samples from liver, kidney and gill of Rainbow trout were stained with hematoxylin and eosin and studied under light microscopy.

    RESULTS

    Various histopathological lesions were observed in the liver of Rainbow trout exposed to different concentrations of tobacco. The results showed that with increase in concentrations of tobacco up to 10 and 100mg/l, bloodshed increased and hepatocytes lost their continuity and showed discontinuity mood. Lamellar aneurysm, bleeding and leukocytes infiltration, clubbing at the end of the lamellae, hyperplasia of secondary lamellar epithelium, epithelial lifting of secondary lamellae and creating an edematous space, lamellar shortening, vacuolation and lamellar fusion were the more abundant branchial lesions after exposure to tobacco. Separating the epithelium from basement membrane, hypertrophy, glomerular capillary dilation and tubular degeneration were observed in renal tissues in all treatments. At higher concentrations of tobacco (10 and 100mg/l), renal tubular necrosis was also observed. According to the results liver of rainbow trout showed a few histopathological alteration following exposure to tobacco extracts. Unlike the liver, gills of rainbow trout due to direct contact with pollutants showed more lesions.

    CONCLUSIONS

    Tobacco extract has more pathological effects on gills in comparison with liver and kidney of Rainbow trout due to direct contact with the dissolved pollutant.

    Keywords: Tobacco, Ecophysiology, Histopathology, Toxicology, Oncorhynchus mykiss}
  • مجتبی غازی زاده، رحیم عبدی*، سولماز شیرعلی، عبدالعلی موحدی نیا، نرگس امراللهی بیوکی

    مارهای دریایی بزرگ ترین گروه خزندگان دریایی هستند، اما نقش آن ها در زنجیره غذایی این زیستگاه ها همچنان ناشناخته مانده است. مطالعات بافتی حفره دهانی جهت تفسیر عادات غذایی، شناسایی ساختار غدد سمی و بزاقی در مارهای دریایی ضروری است. پژوهش حاضر برای مطالعه بافت شناسی حفره دهانی مار دریایی Hydrophis cyanocinctus  طراحی شده است. برای این منظور 6 عدد مار از سواحل میناب با تور ترال جمع آوری و با کلروفوم بی هوش شدند. سپس تشریح انجام و نمونه برداری از مناطق سقف و کف دهان صورت گرفت. بعد از طی مراحل معمول بافت شناسی در نهایت برش ها به روش های H&E و PAS رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مشاهده گردیدند. نتایج نشان داد اپیتلیوم، سنگفرشی مطبق شاخی شده و تخصص یافته بود. لامینا پروپریا حاوی بافت لنفوئیدی بود. در زیر مخاط RBC هسته دار، سلول های هتروفیل و سلول های بافت همبندی مشاهده شد. بافت غده ای، سروزی و موکوسی بود. لایه عضلانی مخطط مشاهده شد. غدد موکوسی به همراه بخش هایی از اپی تلیال PAS-مثبت بودند. نتایج این تحقیق بیانگر وجود شباهت های زیادی بین ساختار بافتی مار حاضر با بقیه مارها و خزندگان بود، لیکن تفاوت های ساختاری قابل توجهی نیز مشاهده گردید که می تواند به عنوان یک مدل اختصاصی برای مارهای دریایی تعریف گردد.

    کلید واژگان: بافت شناسی, حفره دهانی, مار دریایی}
  • خدیجه خلیفی، عبدالعلی موحدی نیا*، نگین سلامات، امیرپرویز سلاطی

    مطالعه حاضر با هدف بررسی هیستوفیزیولوژیک محور هیپوفیز-گنادی ماهیان شانک زردباله (Acanthopagrus latus) و کفشک راست گرد (Euryglossa orientalis) جمع آوری شده از خور موسی انجام شد. بدین منظور 120 قطعه ماهی از ایستگاه های پتروشیمی، جعفری، مجیدیه، غزاله و زنگی واقع در خور موسی و ایستگاه گناوه (ایستگاه شاهد) جمع آوری شد. جهت سنجش هورمونی، خون گیری از ساقه دمی ماهیان و جداسازی پلاسمای خون انجام شد. سپس ماهیان تشریح شده و نمونه هایی از بافت تخمدان آن ها برداشته و در محلول فرمالین تثبیت و پس از طی مراحل پاساژ بافتی، مقاطع توسط رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. فاکتورهای هیستومتری از قبیل قطر فولیکول، قطر اووسیت، ضخامت بافت همبندی و تنوع فولیکولی نیز محاسبه شد. میزان هورمون های 17- بتااسترادیول و تستوسترون با استفاده از روش رادیوایمنواسی و هورمون های گنادوتروپینی GTHI و GTHII با استفاده از روش IRMA سنجیده شد. در تخمدان هر دو گونه ماهی در ایستگاه های مختلف آترزی فولیکول ها، بی نظمی و به هم ریختگی بافتی، افزایش فولیکول ها در مرحله کروماتین نوکلئولوس و پری نوکلئولوس، افزایش ضخامت بافت همبند بینابینی و کاهش فولیکول های تکامل یافته تر مانند فولیکول آلوئول قشری مشاهده گردید. نتایج حاصل از اندازه گیری میزان هورمون-های گنادی 17- بتااسترادیول و تستوسترون نشان داد که غلظت این دو هورمون در ایستگاه هایی که تخمدان بیشترین تغییرات بافتی را داشته، به کمترین میزان خود رسیده است. درحالی که غلظت هورمون های GTHI و GTHII در بالاترین میزان بود.

    کلید واژگان: 17- بتااسترادیول, تستوسترون, تخمدان, خور موسی, شانک زردباله, کفشک}
  • حسنه مطوریان، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا
    در تحقیق حاضر، 50 قطعه گربه کوسه ماهی عربی (Chiloscyllium arabicum) در دو فصل تولیدمثلی (بهار) و غیرتولیدمثلی (پاییز) از آب های بندر بحرکان واقع در شمال خلیج فارس صید شد. نمونه خون از سیاهرگ دمی ماهیان اخذ و سپس پلاسما جداسازی شد. غلظت هورمون های T3، T4 و TSH به روش الایزا در پلاسمای خون این ماهیان اندازه گیری شد. همچنین، نمونه های بافتی از غده تیروئید ماهیان اخذ و به مایع ثبوت بوئن منتقل شد. جهت مطالعات بافت شناسی، از نمونه ها به روش معمول بافت شناسی قالب های پارافینه تهیه شد. سپس برش های میکروسکوپی به ضخامت 6-5 میکرومتر از قالب های پارافینه تهیه و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفتند. بر اساس نتایج، غده تیروئید به صورت یک غده دارای کپسول، متراکم و تک لوبی مشاهده گردید. این غده متشکل از فولیکول های تیروئیدی کروی بود که توسط لایه ای از سلول های پوششی که شکل آنها با توجه به میزان فعالیت غده تیروئید در دو فصل متفاوت بود، پوشیده شده بود. فولیکولها توسط مایع کلوئیدی ژلاتینی دارای واکوئل پر شده بودند. در فصل تولید مثل، فولیکولهای تیروئیدی عمدتا کوچک بوده و توسط لایه ای از سلول پوششی مکعبی بلند پوشیده شده بودند و تعداد زیادی واکوئل در مایع کلوئیدی مشاهده شد. در فصل غیرتولید مثلی فولیکولها عمدتا، بزرگ بوده و دارای لایه ای از سلول های سنگفرشی و مایع کلوئیدی با تعداد کمی واکوئل بودند.
    کلید واژگان: گربه کوسه عربی, غده تیروئید, تری یدوتیرونین, تیروکسین, هورمون محرک تیروئیدی}
    Hasna Matorian, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia
    In the present investigation, 50 mature Arabian carpet shark (Chiloscyllium arabicum) were caught at the Bahrakan Port, located at the north of the Persian Gulf, in both autumn (non-breeding) and spring (breeding) seasons. Blood samples were collected from the caudal vein and the plasma was separated. Triiodothyronine (T3), Thyroxin (T4) and thyroid stimulating hormone (TSH) were measured in plasma samples using ELISA method. Also, tissue samples were taken from thyroid and fixed in bouin,s solution. Tissue samples pass through the routine histological method and 5-6 μm thick sections were prepared. Tissue sections were stained using hematoxylin and eosin method. Based on the results, the thyroid gland was observed as a capsulated compact unilobed gland in C. arabicum. Thyroid gland composed of round follicles coated with follicular cells varied in shape based on the thyroid activity during two breeding and non-breeding seasons. Thyroid follicles were filled with the gelatinous colloid with vacuoles. In the reproduction season, most of the thyroid follicles were small in size with a layer of high cuboidal epithelial cells and high number of vacuolated colloid; however, the large follicles coated with squamous epithelium and less vacuolated colloid were common in the non-breeding season. On the other hand, the amounts of T3, T4 and TSH were significantly higher in the breeding than that in the non-breeding seasons.
    Keywords: Chiloscyllium arabicum, Thyroid gland, T3, T4, TSH}
  • سعید حسن زاده، رحیم عبدی*، محمد علی سالاری علی آبادی، عبدالعلی موحدی نیا، زهرا بصیر
    ماهی بیاح (Liza abu) و شبه شوریده (Johnius belangerii) به علت بازار پسندی دارای ارزش اقتصادی بالا در ناحیه خلیج فارس می باشند. در مطالعه حاضر تفاوت های هیستومورفولوژیکی مری و روده بین ماهی بیاح با رژیم فیتوپلانکتون خواری و شبه شوریده با رژیم گوشت خواری مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور 20 قطعه ماهی از هر گونه با ویژگی های زیست سنجی مشابه از خور موسی صید شدند. پس از تشریح نمونه های بافتی از قسمت های ابتدا و انتهایی مری هم چنین قطعاتی از قسمت های ابتدایی، میانی و انتهای روده برداشت گردید. نمونه های بافتی پس از طی مراحل معمول آماده سازی شامل فیکس کردن در فرمالین بافر ده درصد، آبگیری با سری افزایشی الکل، شفاف سازی با گزیلول، بلوک گیری با پارافین، برش با ضخامت 5 میکرون با میکروتوم، انتقال نمونه ها بر روی لام، رنگ آمیزی و در نهایت با میکروسکوپ نوری مجهز به لنز داینولیت بررسی شدند. نتایج حاصل از مطالعات میکرومتری نشان داد که مری در هر دو گونه در ناحیه مخاطی دارای چین خوردگی های متعدد و اپیتلیوم آن از نوع سنگفرشی مطبق همراه با سلول های ترشحی بوده است. تعداد این سلول ها در ناحیه انتهای نسبت به ناحیه ابتدایی با اختلاف معنی دار بیش تر بوده (0/05≥P)  اما در ماهی بیاح در قسمت ابتدایی و در ماهی شبه شوریده در قسمت انتهایی تعداد این سلول ها بیش تر بوده است. هم چنین از ابتدا به سمت انتهای روده بر تعداد سلول های موکوسی افزوده شده و طول پرزهای روده در قسمت میانی از سایر بخش های روده بیش تر بود.هم چنین طول پرزها در ماهی بیاح در سه قسمت ابتدایی، میانی و انتهایی روده نسبت به شبهشوریده بزرگ ترمشاهدهشد (0/05≥P). به طورکلی در هیستومورفولوژی مری و روده دو گونه مورد مطالعه تفاوت ها و شباهت هایی از نظر ساختار مشاهده گردید که می تواند متاثر زندگی و چگونگی تغذیه موجود باشد.
    کلید واژگان: هیستومورفولوژی, مری, روده, بیاح, شبه شوریده}
    Saeed Hasanzadeh, Rahim Abdi *, Mohammad Ali Salari Aliabadi, Abdulali Movahedinia, Zahra Basir
    liza abu and Johnius belangerii are high economic value for marketplace in Persian Gulf region. In this study, the histomorphologic differences of the esophagus and intestine between Liza abu as a phytoplankton feeder and Johnius belangerii as a carnivorous was studied.For this purpose, 20 pieces of fish were harvested from any species with the same biometric characteristics from musa creeck. After describtion, tissue samples eere picked up of beginning and end of esophagus, also parts of the primary, middle and end of the intestine. Tissue samples after the usual stages of preparation including fixation in 10% formalin buffer, dehydration with alcohol series, clarification with xylol, paraffin blocking, cutting with 5µ, transfer of specimens on a lam, and coloring, finally examined with a light microscope equipped with a dinolite lens. Results of micrometric studies showed that the esophagus in both species in mucous membranes had multiple folds and its epithelium was squamous with secreted cells. The number of these cells was significantly higher in the end region than to the primary (p≤0.05). Although it was true in primary part for liza abu and end part for Johnius belangerii. From beginning to the end of the intestine it was also increased the number of mucosal cells also the length of intestine villi  in the middle part was higher than to the other sections. The length of intestine villi in liza abu in primary, secondry and end was higher than to the Johnius belangerii (p≤0.05). Generally, in histomorphology of the esophagus and intestine of the two studied species, there were differences and similarities in structural that could be affected by how to live and feed.
    Keywords: histomorphology, esophagus, Intestine, Liza abu, Johnius belangerii}
  • عبدالعلی موحدی نیا *، مریم اسلامی، محمد تقی رونق، نگین سلامات
    در این تحقیق ساختار بافتی کلیه در قسمت های راس و تنه در 21 گونه از ماهیان شمال غرب خلیج فارس معرفی شده است. جهت مطالعه بافتی کلیه در گونه های مختلف، پس از صید ماهیان از صیدگاه های حاشیه ای خلیج فارس و بی هوشی کامل ماهی و انجام بیومتری، بلافاصله کلیه همراه با ستون مهره ها جدا و جهت تثبیت در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شد. از نمونه ها به روش معمول پارافینه، برش های میکروسکوپی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه شده و مورد رنگ آمیزی هماتوکسیلین-ائوزین قرار گرفتند. نتایج مطالعات میکروسکوپی نشان داد کلیه در گونه های ماهی مورد مطالعه، از دو ساختار شاخص شامل بافت های خون ساز و دفعی تشکیل شده است. راس کلیه دارای نقش خون ساز می باشد، ولی قسمت های مختلف نفرون نیز در آن مشاهده شد. سلول های خونی در بخش راسی کلیه که شامل گلبول قرمز، لنفوسیت، مونوسیت و گرانولوسیت، همچنین پلاسماسل، سلول های رتیکولار و ماکروفاژ هستند، در این بخش مشاهده گردید. در برخی از گونه ها، در بافت خون ساز کلیه، مراکز ملانوماکروفاژی نیز وجود داشت. بخش دفعی کلیه ی گونه های مورد مطالعه از گلومرول و لوله های ادراری تشکیل شده است. لوله های ادراری شامل قطعه ی گردنی، لوله پروکسیمال شامل قطعات I و II، لوله دیستال و لوله های جمع کننده می باشند. در گربه کوسه لکه دار و ماهی پودوخار که جزء ماهیان غضروفی هستند به علت شرایط تکاملی، بخش های مختلف نفرون بسیار بزرگ تر از ماهیان استخوانی مورد مطالعه بود.
    کلید واژگان: ماهی شناسی, بافت شناسی, سیستم دفعی, نفرون, خلیج فارس}
    Abdolali Movahedinia*, Mohammad Taghi Rounagh, negin salamat, Maryam Eslami
    In this research, histological structures of different parts of kidney (trunk and head kidney) were described in 21fish species from northwest regions of the Persian Gulf. Fishes were anesthetized and then their kidneys with some adjacent vertebral column were collected and fixed in Buin’s solution for histological purposes. Samples were processed according to routin paraffin method sectioned (5 micrometers) and stained (Hematoxylin and Eosin). According to the results, kidneys have two distinct structures including hematopoitic and excretory tissues. Head kidney has more hematopoitic role with nephrons among them. Different types of blood cell such as red blood cell, lymphocytes, monocytes and granolocytes as well as plasmacells, reticular cells and macrophages were observed in head kidney. There were melanomacrophage bodies among hematopoitic tissues in some species. Excretory parts in studied species were included of glomerules and nephric tubules. Neck section, proximal tubule (I and II), distal tubule and collecting tubule were present in nephric tubules. In chondroichthyes such as Grey Bamboo Shark )Chiloscyllium griseum( and stingary )Himantura walga (nephrones have bigger parts in comparison with osteichthyes due to evolutionary aspects
    Keywords: Ichthyology, Histology, Excretory system, Nephron, Persian Gulf}
  • یعقوب جادی، علیرضا صفاهیه، علی حلاجیان، سهراب دژندیان، عبدالعلی موحدی نیا*

    در طی این تحقیق سمیت حاد دیازینون بر بچه ماهی سیم دریای خزر مطالعه گردید. آزمایش سمیت حاد به صورت ساکن و بر اساس روش استاندارد O. E. C. D به مدت 4 شبانه روز انجام و پارامترهای موثر فیزیکوشیمیایی آب شامل pH، اکسیژن محلول و درجه حرارت کنترل گردید. آزمایشات ابتدایی به منظور یافتن محدوده کشندگی با رهاسازی 3 عدد بچه ماهی به داخل آکواریوم هایی که به حجم 10 لیتر آبگیری شده بودند انجام شد و بعد از به دست آوردن محدوده کشندگی، تیمارهای نهایی با 5 تیمار و 3 تکرار برای تعیین غلظت کشنده (LC50 96h) انجام پذیرفت. داده های حاصل با استفاده از روش آماری Probit در سطح اطمینان 95 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. غلظت های کشندگی حاد 24 ساعت (LC50 24h) ، 48 ساعت (LC50 48h) ، 72 ساعت (LC50 72h) و 96 ساعت (LC50 96h) دیازینون بر بچه ماهی سیم به ترتیب 974/10، 391/10، 134/9 و 316/7 میلی گرم بر لیتر به دست آمد. حداکثر غلظت مجاز سمیت (MATC) دیازینون بر بچه ماهی سیم، 73/0 میلی گرم بر لیتر و حداقل غلظت موثر (LOEC) این سم که به 96h LC10 اطلاق می گردد، 63/2 میلی گرم بر لیتر بدست آمد. مقاومت ماهی سیم در برابر دیازینون نسبت به سایر گونه ها زیاد می باشد و محدوده کشندگی دیازینون بر ماهی سیم در یک طیف محدود می باشد.

    کلید واژگان: سمیت حاد, دیازینون, غلظت کشنده, ماهی سیم}
    yaqub jaddi, alireza safahieh, abdol ali movahedinia, ali hallajian, sohrab dajandian

    The actue toxicity test was performed instatic renewal system based on the standared method Proposed by OECD during 96 h, in which physicochemical parameters of test water including pH, dissolved oxygen and Temprature were daily monitored. to determine the lethal range of diazinon of fish a range finding test was carried out in aquariums coutaing 10 L of test solution. The acute toxicity test was then preformed in 5 treatment in triplicats. The obtained data were analyzed using probit analysis with %5 confidence limit. acording to the results, 24 h LC50, 48 h LC50, 72 h LC50 and 96 h LC50 of diazinon on common seabream was 10/974, 10/391, 9/134 and 7/316 respectively. The Maxium Acceptable Toxicant Concentration (MATC) of diazinon on common seabream was 0/073 mg/l and the Lowest observed effect concentration wich is equal to 96 h LC50 was 2.63 mg/l. The results indicated that compared to other fishes is more resistant against diazinon . in addition diazinon lethal toxicity takes place in a waide range of toxicant concentration.

    Keywords: actue toxicity, Diazinon, lethal concentration, Abramis brama}
  • حسنه مطوریان، نگین سلامات*، عبدالعلی موحدی نیا

    هدف از تحقیق حاضر بررسی ساختار آناتومی و بافت شناسی کلیه و آبشش کوسه ماهی عربی (Chiloscyllium arabicum) می باشد. بدین منظور50 قطعه کوسه ماهی عربی از شمال غربی خلیج فارس صید و به طور زنده به آزمایشگاه منتقل شدند. سپس نمونه های بافتی از آبشش و کلیه اخذ و در محلول بوئن به مدت 72 ساعت تثبیت شدند. جهت مراحل آبگیری، شفاف سازی و پارافینه کردن نمونه ها از دستگاه هیستوکینت استفاده شد. سپس با استفاده از قالب های پارافینی توسط دستگاه میکروتوم برش هایی به ضخامت 5-6 میکرومتر تهیه گردید که پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین و ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس نتایج، کلیه کوسه ماهی عربی از سه بخش راس، بدنه و دم تشکیل شده است. این اندام متشکل از دو بخش عملکردی مجزا شامل بخش خون ساز و بخش دفعی می باشد که بخش دفعی از جسمک کلیوی و لوله های ادراری تشکیل شده است. مطالعات نشان داد که لوله های ادراری توسط سلول های پوششی مکعبی با هسته تقریبا کروی پوشیده شده اند. آبشش نیز متشکل از رشته های آبششی و تیغه های آبششی است که توسط سلول های ستونی یا پیلار و سلول های پوششی احاطه شده اند. در کل، به نظر می رسد که ساختار هیستومورفولوژی کلیه و آبشش کوسه ماهی عربی، مشابه ماهیان استخوانی است.

    کلید واژگان: آبشش, بافت شناسی, کلیه, گربه کوسه عربی}
    Hasneh Matorian, Negin Salamat *, Abdolali Movahedinia

    The present study aimed to assess the anatomical and histological structure of kidney and gill in Chiloscyllium arabicum from the Persian Gulf. In this regards, 50 individuals of C. arabicum were caught alive at the north of the Persian Gulf and moved to laboratory. The fish were dissected and samples were taken from kidney and gill and fixed in bouin’s solution for 72h. Thereafter, samples were passed through ethanol, xylem and paraffin using tissue possessor apparatus. Then, 5-6 µm sections of tissues were prepared using rotary microtome and stained with hematoxylin and eosin. Stained tissue sections were studied under the light microscope. According to the results, the kidney consisted of head, body and tail in C. arabicum. The kidney consisted of two functional parts including hematopoietic and excretory sections. In excretory section renal corpuscles and urinary tubules were coated with cuboidal epithelial cells containing spherical nucleus. The gill in C. arabicum consisted of gill filaments and gill lamellae coated with pillar and Pevment cells. In conclusion, the morphohistological structure of gill and kidney in C. arabicum was similar to those in teleost.

    Keywords: Chiloscyllium arabicum, Gill, Kidney, Histology}
  • شهرام بذرافشان، نسرین سخایی*، احمد سواری، بابک دوست شناس، عبدالعلی موحدی نیا
    هدف از این تحقیق بررسی اکولوژیک و توصیف مراحل لاروی خرچنگ های منزوی یا آنومیوراها(Anomura) در خلیج فارس بوده که تا کنون تحقیقات محدودی در این خصوص صورت گرفته است. لارو خرچنگهای منزوی به عنوان ماکرو زئوپلانکتونها نقش تغذیه ای مهمی بین ماهی ها و سطوح پایین تر تغذیه ای ایفا می نمایند. در این تحقیق خصوصیات ریخت شناسی مراحل لاروی گونه ی Diogenes sp. از خرچنگهای منزوی و همچنین فراوانی آنها در مصب رودخانه بهمن شیر تعیین شده است. خرچنگ های منزوی گروهی از ده پایان هستند که دارای پراکنش جهانی اند و تا عمق 5000 متری آب نیز یافت می شوند. نمونه برداری از 7 ایستگاه در مصب رودخانه ی بهمن شیر از اسفند ماه 1389 تا مهرماه 1390 بصورت ماهانه انجام گردید. لاروهای خرچنگ های آنومیورا با استفاده از تور پلانکتون گیری با چشمه 300 میکرون جمع آوری گردید. همزمان فاکتورهای محیطی دما و شوری نیز مورد سنجش قرار گرفتند. طی این بررسی خصوصیات ریخت شناسی مراحل لاروی گونه Diogenes sp. شناسایی و تراکم این گونه نیز در ماه های نمونه برداری محاسبه شد. بیشترین تراکم لارو این گونه در اردیبهشت ماه با 4/3±3/12 فرد در مترمکعب به ثبت رسید. نتیجه حاصل از همبستگی اسپیرمن نشان داد که شوری موثرترین عامل محیطی در تراکم لاروی گونهDiogenes sp. در ماه ها و ایستگاه های نمونه برداری می باشد(p
    کلید واژگان: آنومیورا, Diogenes sp زئوپلانکتون, مصب رودخانه بهمنشیر, خلیج فارس}
    Shahram Bazrafshan, Nasrin Sakhaee*, Ahmad Savari, Babak Doustshenas, Abdolali Movahedinia
    Taxonomic studies on the Anomura larvae of the Persian Gulf are relatively few. This research has been done on larval stage of Diogenes sp. (Anomura: Diogenidae)on coastal waters of Bahmanshir River. Anomura is a group of decapodcrustaceans, including hermit crabsthat are cosmopolitan and could be found from coastal waters to 5000 m in depth. The larval stages differ among families of Anomura. Anomura larvalsamples collected by plankton net (mesh size of 300 µm) from seven stations in February 2011 to October 2012. Planktonic larval were sampled from the Bahmanshir River in north of the Persian Gulf. The larval stages illustrated and described in detail for Diogenes sp. Finally Diogenes sp. were identified and their schematic figures were made using Camera Lucida. Maximum value of the average abundance of larvae (12.3±3.4 ind.m3) was recorded in May. Also positive relationship betweensalinity with frequency of Diogenes sp. were found significantly using spearman correlation coefficients (P
    Keywords: Anomura, Diogenes sp, Zooplankton, Bahmanshir estuary, Persian Gulf}
  • فاطمه خیاطی، نسرین سخایی، سلماز شیرعلی *، عبدالعلی موحدی نیا، بابک دوست شناس
    هدف از مطالعه حاضر، مطالعه ی ریخت بافت شناسی تخمدان میگوی Litopenaeus vannamei در مراحل مختلف چرخه تولید مثلی است. در این راستا تعداد 30 عدد میگوی ماده Litopenaeus vannamei از مرکز تکثیر و پرورش چوئبده واقع در شهرستان آبادان مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه برداری در فصل بهار(اردیبهشت ماه 1392) انجام گردید. نمونه ها به آزمایشگاه بافت شناسی دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر منتقل شده و پس از انجام مراحل آماده سازی بافت، مقاطع بافت شناسی از آن ها تهیه و مورد رنگ آمیزی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد که تخمدان میگوی Litopenaeus vannamei از نوع تخمدان ناهمزمان می باشد، چهار مرحله رشدونمو تخمدانی در این میگو قابل تشخیص می باشد. همچنین مراحل رشد و نمو تخمک به پنج مرحله قابل تفکیک بود که به ترتیب مراحل کروماتین نوکلئولوس، پری نوکلئولوس، کورتیکال آلوئولوس، زرده سازی اولیه و زرده سازی نهایی نامیده شدند. مرحله کورتیکال آلوئولوس به ندرت مشاهده شد و به نظر می رسد که در تخمدان میگوی Litopenaeus vannamei انبانک ها به سرعت از مرحله پری نوکلئولوس وارد مرحله اول زرده سازی می شوند. همچنین نشان داده شد که تخمدان ها به چهار مرحله از لحاظ ریخت شناسی قابل تفکیک می باشند.
    کلید واژگان: لیتوپنئوس وانامی, تخمدان, انبانک, چرخه تولید مثلی}
    F. Khayati, N. Sakhaee, S. Shirali *, A. Movahedinia, B. Doust Shenas
    The purpose of the current study is the histomorphologic survey of Litopenaeus vannamei shrimps ovarian development is different stages of the reproductive cycle.30 female L. vannamei shrimps from ChoebdehsCultivation and Breeding Center in Abadan city were examined. Sampling was done in the spring (May 2013). The samples were transfered to the histology lab of Khorramshahr University of Marine Science and Technology. After tissue passage, tissue sections were made from them and were stained. The results of this investigation showed that the L. vannamei shrimps have asynchronous ovary, also four stages of ovarian development can be identified in this species of shrimp. In addition, stages of follicular development were divided into five stages including chromatin nucleolus, peri nucleolus, cortical alveolus, primary vitellogenesis and final vitellogenesis. Cortical alveolus stage was rarely observed. It seems that in ovary of Litopenaeus vannamei, peri nucleolus follicles quickly entered to first stage of vitellogenesis. It was also shown that ovaries can be divided into four phases morphologically.
    Keywords: Litopenaeus vannameishrimps, ovary, follicle, reproductive cycle}
نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر عبدالعلی موحدی نیا
    موحدی نیا، عبدالعلی
    استاد زیست شناسی دریا، گروه زیست شناسی دریا، دانشکده علوم دریایی و محیطی، دانشگاه مازندران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال