به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب عبدالواحد رحمانی

  • محمدامین اورنگی، عبدالواحد رحمانی*، علیرضا محدثی، ناصر کوسج

    تجمع فلزات سنگین در بدن آبزیان سبب تخریب بافت های نرم و تضعیف سیستم ایمنی شده و از طرف دیگر مصرف ماهیان آلوده عوارض متعددی در انسان ایجاد می کند. این مطالعه به منظور اندازه گیری مقادیر فلزات سنگین سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت خوراکی ماهی گاریز جزایر (قشم، هنگام و هرمز) در استان هرمزگان انجام شد. در سه منطقه ذکر شده در طول دو فصل تابستان و زمستان جمعا 180 نمونه در سال 1398 (در هر ایستگاه و در هر فصل به طور مجزا 30 نمونه) جمع آوری گردید. پس از انجام عملیات زیست سنجی، اندازه گیری غلظت عناصر سنگین در اندام مورد مطالعه با کمک دستگاه جذب اتمی شعله ‎ای (مدل 700Contr AA)  انجام شد. نتایج نشان داد که بیش ترین میانگین غلظت فلزات سرب، نیکل، روی و مس در جزیره قشم و فلز آهن در جزیره هرمز و کم ترین میانگین غلظت فلزات در جزیره هنگام مشاهده شد. غلظت فلزات در نمونه های آنالیز شده در مقایسه با استانداردهای بین المللی FAO، WHO، FDA، NHMRC و UKMAFF پایین تر بود. هم چنین میزان پتانسیل خطرپذیری و شاخص خطر برای بیماری ‎های غیرسرطانی در بالغین و کودکان در بافت عضله ماهی گاریز کم تر از 1 به دست آمد،. بنابراین، می‎ توان نتیجه گرفت که در حال حاضر هیچ مشکلی برای سلامت انسان از نظر مصرف این آبزی ایجاد نمی‎ شود.

    کلید واژگان: ماهی گاریز, فلزات سنگین, جذب اتمی, استان هرمزگان}
    MohammadAmin Orangi, Abdolvahed Rahmani *, Alireza Mohaddesi, Naser Koosej

    Accumulation of heavy metals in aquatic ecosystems causes soft tissue destruction and weakens the immune system. On the other hand, consumption of contaminated fish causes several complications in humans. This study aims to measure the amounts of heavy metals lead, nickel, zinc, iron and copper in the edible tissue of gariz fish in islands (Qeshm, Hengam and Hormoz) of Hormozgan province. In the three mentioned regions, during the two seasons of summer and winter, a total of 180 samples were collected in 1398 (30 samples in each station and in each season separately). After bioassay, the concentration of heavy elements in the studied organ was measured using a flame atomic absorption device (Model 700Contr AA). The results showed that the highest mean concentrations of lead, nickel, zinc and copper were observed in Qeshm Island and iron metal in Hormoz Island and the lowest mean concentrations of metals were observed in Hengam Island. Metal concentrations in the analyzed samples were lower than international standards FAO, WHO, FDA, NHMRC and UKMAFF. Also, the level of potential risk and risk index for non-cancerous diseases in adults and children in the aquifer muscle tissue was less than 1. Therefore, it can be concluded that there are currently no problems for human health in terms of consumption of this fish.

    Keywords: Liza klunzingeri, heavy metals, atomic absorption, Hormozgan province}
  • ناصر کوسج*، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور

    در این تحقیق رسوبات سواحل مناطق قشم، بندرخمیر و بندرلافت در استان هرمزگان جهت تعیین میزان آلودگی فلزات سنگین سرب، نیکل، روی، آهن و مس بوسیله فرایندهای طبیعی و یا فعالیت های انسانی مورد بررسی قرار گرفتند. به منظور شناسایی آلودگی های زیست محیطی ناشی از فلزات سنگین، نمونه برداری با بیلچه از رسوبات این مناطق جهت اندازه گیری غلظت فلزات سنگین و  تعیین شاخص غنی شدگی قرار گرفت. موقعیت نمونه ها به کمک دستگاه GPS تعیین و نمونه برداری از رسوبات سطحی (منطقه جزر و مدی) در 30 ایستگاه در مناطق مورد مطالعه انجام شد. جهت تعیین غلظت فلزات سنگین از دستگاه جذب اتمی شعله استفاده شد. نتایج نشان داد که میانگین غلظت عناصر سنگین سرب، نیکل، روی، آهن و مس در تمام ایستگاه های نمونه برداری با یکدیگر اختلاف معنی داری را نشان می دهد (P<0.05). بطوریکه از لحاظ غلظت عناصر مورد مطالعه منطقه قشم (مس: 88/1± 76/33 ، روی: 75/2± 44/85، سرب: 23/1± 79/31 ، نیکل: 29/2± 17/34  و آهن: 21/691± 38000 میکرو گرم بر گرم) نسبت به مناطق بندرخمیر (مس: 30/2± 84/26، روی: 12/2± 54/77، سرب: 37/1± 71/24، نیکل: 30/1± 82/25   و آهن: 48/882± 36810  میکرو گرم بر گرم) و بندرلافت (مس: 42/2± 74/22 ، روی: 61/2± 22/65 ، سرب: 32/1± 93/19  ، نیکل: 06/2± 70/21  و آهن: 56/1014± 35560  میکرو گرم بر گرم) از آلودگی بالاتری برخوردار بود. همچنین نتایج نشان داد که فاکتور غنی شدگی فلزات در تمامی نمونه های رسوب کم می باشد و از لحاظ شاخص ژیوشیمیایی مولر، درجه آلودگی خاک در رده خاکهای غیر آلوده می باشند.

    کلید واژگان: فلزات سنگین, آلودگی, خلیج فارس, رسوب, فاکتور غنی شدگی و شاخص ژئوشیمیایی مولر}
    Naser Koosej*, Hojatollah Jafariyan, Abdolvahed Rahmani, Abdolrahman Patimar, Hosna Gholipoor

    In this study, coastal sediments of Qeshm, Bandar Khamir and Bandar Laft regions in Hormozgan province were studied to determine the level of contamination of heavy metals lead, nickel, zinc, iron and copper by natural processes or human activities. In order to identify environmental pollutants caused by heavy metals, shovel sampling was performed from the sediments of these areas to measure the concentration of heavy metals and determine the enrichment index. The location of the samples was determined using a GPS device and sampling of surface sediments (tidal zone) was performed at 30 stations in the study areas. Atomic absorption of flame spectrometry was used to determine the concentration of heavy metals. The results showed that the mean concentrations of heavy elements lead, nickel, zinc, iron and copper in all sampling stations showed a significant difference (p<0.05). In terms of concentration of studied elements in Qeshm region (copper: 33.76 ± 1.88, zinc: 85.44 ± 2.75, lead: 31.79±  1.23, nickel: 34.17 ± 2.29 and Iron: 38000±691.21 μg/g) compared to Bandar Khamir (copper: 26.84 ± 2.30, zinc: 77.54 ± 2.12, lead: 24.71±  1.37, nickel:25.82± 1.30 and iron: 36810± 482.882 μg/g) and Bandar Laft (copper: 22.74± 2.42, zinc: 65.22±2.61, lead: 19.93± 1.32, nickel: 21.70±2.06 and iron: 35560±1014.56 μg/g) had higher contamination. The results also showed that the metal enrichment factor is low in all sediment samples and in terms of Müller geochemical index, the degree of soil contamination is in the category of non-contaminated soils.

    Keywords: Heavy Metals, Pollution, Persian Gulf, Sediment, Enrichment factor, Müller Geochemical Index}
  • محمدامین اورنگی، عبدالواحد رحمانی*، علیرضا محدثی، ناصر کوسج

    این پژوهش به منظور اندازه گیری مقادیر فلزات سنگین سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت خوراکی ماهی مید Liza klunzingeri جزایر (قشم، هنگام و هرمز) در استان هرمزگان، طی فصول تابستان و زمستان 1398 انجام شد. پس از زیست سنجی 180 نمونه صید شده در جزایر مورد مطالعه، بافتهای عضله جدا شدند و فریزدرایرگردیدند. سپس نمونه ها به روش هضم اسیدی آماده سازی شدند و میزان فلزات سنگین مورد نظر با استفاده از دستگاه جذب اتمی شعله‎ای (مدل 700Contr AA)  مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که بیشترین میانگین غلظت فلزات سنگین (سرب 009/0±082/0، نیکل07/0±646/0، روی 33/1±97/31 و مس 03/0±881/0 میکروگرم بر گرم) در جزیره قشم و بیشترین میانگین غلظت فلز سنگین (آهن 75/0±30/19 میکروگرم بر گرم) در جزیره هرمز و کمترین میانگین غلظت فلزات سنگین (سرب 007/0±036/0، نیکل05/0±348/0، روی06/1±13/15، مس03/0±657/0 و آهن 4/0±13/12 میکروگرم بر گرم) در جزیره هنگام مشاهده شد. غلظت فلزات در نمونه های آنالیز شده در مقایسه با استانداردهای بین المللی سازمان جهانی و کشاورزی FAO، سازمان بهداشت جهانی WHO، سازمان غذا و دارو امریکا FDA، مرکز ملی بهداشت و پزشکی استرالیا NHMRC و وزارت کشاورزی و غذای انگلستان UKMAFF پایین تر بود و از لحاظ آماری اختلاف معناداری را نشان می داد. همچنین میزان پتانسیل خطرپذیری و شاخص خطر برای بیماری ‎های غیرسرطانی در بالغین و کودکان در بافت عضله این ماهی کمتر از 1 به دست آمد، لذا بر اساس نتایج این تحقیق در حال حاظر استفاده از این گونه ماهی برای مصارف انسانی مشکلی را از دیدگاه سلامت و بهداشت عمومی ایجاد نخواهد کرد.

    کلید واژگان: Liza klunzingeri, ماهی مید, فلزات سنگین, خلیج فارس}
    MohammadAmin Orangi, Abdolvahed Rahmani*, Alireza Mohaddesi, Naser Koosej

    This study was performed to measure the amounts of heavy metals lead, nickel, zinc, iron and copper in tissue of Liza klunzingeri fishes of islands (Qeshm, Hengam and Hormoz) in Hormozgan province during summer to winter 2019. After biometry muscle tissues of 180 samples should be omitted were isolated and frizzed. Then the samples were prepared by acid digestion method and the amount of heavy metals was measured by using a flame atomic absorption device (700Contr AA model). The results should be omitted showed that the highest mean concentrations of studied metals (lead: 0.082 ± 0.009, nickel: 0.646± 0.07, zinc: 31.97±1.33 and copper: 0.881 ± 0.03 micrograms per gram)  were in Qeshm Island and the highest mean heavy metal concentration of iron (19.30± 0.75 Micrograms per gram) was in Hormoz Island and the lowest mean concentration of heavy metals (lead: 0.036 ±0.007, nickel: 0.348 ± 0.05, zinc: 15.13 ±1.06, copper: 0.657± 0.04 and iron: 12.13 ±0.4 Micrograms per gram)  were observed in Hengam Island. The concentrations of metals in the analyzed samples were lower than the international standards of the FAO, the WHO, the FDA, the Australian National Institutes of Health (NHMRC) and the UK Food and Drug Administration (UKMAFF) and statistically significant differences were observed. Also, the level of potential risk and risk index for non-cancerous diseases in adults and children in the muscle tissue of barley fish were less than 1. Therefore, according to the results of this study, the current use of this species of fish for human consumption will not pose a problem from the perspective of health and public health.

    Keywords: Liza klunzingeri, Heavy metals, Atomic absorption device, Persian Gulf}
  • لیلا بلوچی، عبدالواحد رحمانی*، فائضه ثمری

    آلودگی به فلزات یکی از مشکلات مهم زیست محیطی و یکی از نگرانی‌های مهم بهداشت مواد غذایی به شمار می‌آید. در پژوهش حاضر، با اندازه‌گیری غلظت مس و روی در عضله ماهی طلال ریسک ناشی از مصرف این ماهی برای انسان مورد ارزیابی قرار گرفت. پس از انجام عملیات آماده‌سازی، زیست‌سنجی و هضم قسمت‌های عضله ماهی، اندازه‌گیری غلظت عناصر سنگین اندام‌های مورد مطالعه با کمک دستگاه جذب اتمی انجام شد. میانگین میزان فلزات مس و روی در بافت عضله ماهی‌های طلال از بسیاری از استانداردهای بین‌المللی موجود پایین‌تر بود. همچنین، محاسبات نشان داد که جذب روزانه و هفتگی فلزات مس و روی با توجه به میزان سرانه مصرف هر ایرانی، کم‌تر از مقادیر راهنمای ارایه شده (PTWI و PTDI) از سوی سازمان بهداشت جهانی و سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا است. میزان پتانسیل خطر به بیماری‌های غیر سرطانی THQ برای فلزات مس و روی در مطالعه حاضر و نیز THQ مجموع برای این فلزات کمتر از یک به دست آمد. از نتایج این تحقیق برمی‌آید که غلظت فلزات در ماهی طلال از نظر مسمومیت، برای مصرف انسان قابل قبول می‌باشد و مصرف این ماهی غیرمحتمل است که سبب بروز عوارض سوء بهداشتی برای مصرف‌کنندگان شود.

    کلید واژگان: ارزیابی ریسک, خلیج فارس, فلزات سنگین, ماهی طلال, Rastrelliger}
  • ناصر کوسج*، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور

    طی سال های اخیر فعالیت های طبیعی و انسانی توانسته میزان زیادی آلاینده های فلزی را وارد اکوسیتم های آبی نماید. این آلاینده ها قادرند که در طول زنجیره غذایی بصورت تجمعی افزایش پیدا کنند. تحقیق حاظر به بررسی میزان فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت عضله ماهی شورت Silago Sihama در سه منطقه استان هرمزگان (قشم، بندرخمیر و بندرپل) به دلیل اهمیت آنها پرداخته است. 180 نمونه ماهی شورت در سه منطقه مورد مطالعه در طول دو فصل تابستان و زمستان نمونه برداری انجام شد. پس از زیست سنجی، نمونه های ماهی شورت به روش هضم شیمیایی آماده سازی شدند و میزان فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس توسط دستگاه جذب اتمی قرایت گردیدند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که از لحاظ غلظت عناصر سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت عضله ماهی شورت بین مناطق مورد مطالعه از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود دارد p<0.05)). همچنین از نظر غلظت عناصر سرب، نیکل، روی، آهن و مس دربافت عضله ماهی شورت در سه منطقه مورد مطالعه بین دو فصل تابستان و زمستان از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده شد p<0.05)). بطوریکه هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ماهی شورت در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه دیگر می باشد. مقایسه غلظت فلزات در بافت عضله ماهی شورت با مقادیر استاندارد نشان داد که غلظت فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس کمتر از استانداردهای FAO,WHO و EPA است. ارزیابی خطر غذایی مصرف گونه مورد مطالعه نشان دهنده آن بوده است که مصرف این ماهی با میزان مصرف فعلی از نظر فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس خطری برای مصرف کنندگان آن ندارد.

    کلید واژگان: ارزیابی پتانسیل ریسک, هضم شیمیایی, ماهی شورت Silago Sihama, دستگاه جذب اتمی و استان هرمزگان}
    Naser Koosej*, Hojatollah Jafariyan, Abdolvahed Rahmani, Abdolrahman Patimar, Hosna Gholipoor

    In recent years, anthropogenic and natural activities have caused high levels of metal contamination into the aquatic ecosystem. These pollutants can accumulate in the food chain. The present study examined the amount of metals such as lead ,Nickel, Zink, Copper and Iron in the muscle tissue of Silago Sihama because of their importance in three regions of the Hormozgan province.Sampling was done in three station (Qeshm, Khamir Port and Pol Port) and two seasons, winter and summer. After bioassay, the samples of Silago Sihama were prepared through Chemical digestion method and the amount of metals was measured using atomic absorption device. The results obtained for the concentration of metals (Pb, Ni, Zn, Cu and Fe) in muscle of short fish showed that, there were significant differences between stations (Qeshm, Khamir Port and Pol Port), and also between winter and summer seasons (p<0.05). In both cases in the winter and summer, lead ,Nickel, Zink, Copper and Iron concentrations in Qeshm were significantly higher than Khamir Port and pol Port. Comparison of the metal concentrations in fish muscle tissue shorts with standard values showed that the concentrations of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron were lower than FAO, WHO and EPA standards. Food risk assessment of case study specie indicates that the consumption of Silago Sihama with the current consumption rate causes no danger to consumers from the viewpoint of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron.

    Keywords: Potential health risk assessment, Chemical digestion, Silago Sihama, Atomic absorption spectrometry, Hormozgan province}
  • ناصر کوسج*، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور

    تحقیق حاضر به بررسی میزان فلزات سرب، نیکل، روی، آهن و مس در بافت عضله میگوی سرتیز Metapenaeus affinis در سه منطقه استان هرمزگان به دلیل اهمیت آنها پرداخته است. در 180 نمونه میگوی سرتیز در سه منطقه مورد مطالعه در طول دو فصل تابستان و زمستان نمونه برداری انجام شد. نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و پس از زیست سنجی، بافت عضله جدا شد و بعد از خشک شدن، پودر شدن و هضم شیمیایی برای تعیین میزان غلظت عناصر مورد مطالعه توسط دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که از لحاظ غلظت عناصر سرب، نیکل، روی، آهن و مس به ترتیب در بافت عضله میگوی سرتیز بین مناطق مورد مطالعه (قشم: 001/0±024/0، 08/0±79/0، 8/0±55/61، 9/0±93/18 و01/0±657/0 میکروگرم بر گرم، بندر خمیر: 001/0± 018/0، 07/0± 45/0، 9/0± 3/50، 8/0± 45/15 و 02/0± 581/0 میکروگرم بر گرم و بندر پل 001/0± 013/0، 06/0 ±30/0، 9/0± 50/37، 8/0± 07/13 و 03/0± 475/0 میکروگرم بر گرم از لحاظ آماری اختلاف معنی داری وجود داشت p<0.05). به طوری که هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوی سرتیز در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه دیگر است. مقایسه غلظت فلزات در بافت عضله میگوی سرتیز با مقادیر استاندارد نشان داد که غلظت فلزات مورد مطالعه کمتر از استانداردهای  FAO, WHOو EPA است. ارزیابی خطر غذایی مصرف میگو نشان دهنده آن بوده است که مصرف این آبزی با میزان مصرف فعلی از نظر فلزات مورد مطالعه خطری برای مصرف کنندگان آن ندارد.

    کلید واژگان: ارزیابی ریسک خطر, میگوی سرتیز, فلزات سنگین- استان هرمزگان}
    Naser Koosej *, Hojatollah Jafaritan, Abdolvahed Rahmani, Abdolrahman Patimar, Hosna Gholipour

    The present study examined the amount of metals such as lead, Nickel, Zink, Copper and Iron in the muscle tissue of shrimp (Metapenaeus affinis) because of their importance in three regions of the Hormozgan province. Sampling was done in three station (Qeshm, Khamir Port and Laft Port) and two seasons, winter and summer. Transported to the laboratory bioassay samples and then samples of muscle tissue was removed. After drying, powder and chemical digestion to determine the concentration of the study were measured by atomic absorption spectrometry. The results obtained for the concentration of metals (Pb, Ni, Zn, Cu and Fe) in muscle of short fish showed that, there were significant differences between stations (Qeshm, Khamir Port and Laft Port) (p<0.05). In both cases in the winter and summer, lead, Nickel, Zink, Copper and Iron concentrations in Qeshm were significantly higher than Khamir Port and Laft Port. Comparison of the metal concentrations in muscle tissue shrimp with standard values showed that the concentrations of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron were lower than FAO, WHO and EPA standards. Food risk assessment of case study specie indicates that the consumption of shrimp with the current consumption rate causes no danger to consumers from the viewpoint of lead, Nickel, Zink, Copper and Iron.

    Keywords: Food risk assessment, Metapenaeus affinis, heavy metals, Hormozgan province}
  • ناصر کوسج، حجت الله جعفریان، عبدالواحد رحمانی، عبدالرحمن پاتیمار، حسنی قلی پور
    این مطالعه بررسی و مقایسه غلظت عناصر فلزی سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله میگوسفید سرتیز (Metapenaeus affinis) در سه منطقه قشم، بندرخمیر و بندرلافت در استان هرمزگان است. نمونه برداری در تابستان و زمستان 1394 صورت پذیرفت. پس از بیومتری 180 نمونه ی صید شده، بافتهای عضله جداسازی شدند. آماده سازی و آنالیز نمونه ها طبق روش استاندارد MOOPAM صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز در مناطق نمونه برداری شده از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد P<0.05)). همچنین از نظر غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در سه منطقه مورد مطالعه بین دو فصل تابستان و زمستان از لحاظ آماری اختلاف معنی داری مشاهده شدp<0.05)). بطوریکه هم در فصل تابستان و هم زمستان غلظت عناصر سرب، نیکل، آهن و مس در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در منطقه قشم بیشتر از دو منطقه ی دیگر می باشد. ضمنا نتایج حاصل از مقایسه غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله میگوسفید سرتیز با استانداردهای جهانی نشان داد که غلظت عناصر مورد مطالعه در بافت عضله ی میگوسفید سرتیز در مناطق قشم، بندرخمیر و بندرلافت کمتر از حد مجاز استاندارد های جهانی می باشد، که نشان دهنده ی آن است که این اکوسیستم ها از نظر آلودگی برای سلامتی این آبزی مشکل ساز نمی باشد
    کلید واژگان: میگوسفید سرتیز (Metapenaeus affinis), فلزات سنگین, زنجیره غدایی و استان هرمزگان}
    N. Koosej H. Jafariyan A. Rahmani A. Patimar H. Gholipoor
    The objective of this study is to evaluate and compare the concentration of heavy metals, lead, nickel, iron and copper in muscle tissue of White shrimp (Metapenaeus affinis) in three regions (Qeshm, Khamir port and Laft port) in Hormozgan Province. Sampling was conducted in summer and winter 1394. After the 180 captured biometric sample, muscle tissue were isolated. The preparation and analysis of samples was performed according to standard methods MOOPAM. The results indicated that the studied concentration in muscle tissue of White shrimp at sample locations showed significant difference statistically. In terms of concentration in the muscle tissue of White shrimp in the study area between summer and winter significant difference was observed, statistically (p
    Keywords: White shrimp (Metapenaeus affinis), Metalic elements, Food chain, Hormozgan province}
  • صادق صمصام پور*، اسما گلمرادی زاده، داود صمصام پور، عبدالواحد رحمانی، احسان کامرانی، میرمسعود سجادی
    این پژوهش به منظور بررسی غلظت عنصر سرب در بافت کبد ماهی زمین کن Platycephalus indicus  طی دو فصل زمستان و تابستان در مناطق میناب، قشم و بندر خمیر صورت گرفته است. غلظت عنصر سرب در کبد ماهی زمین کن در فصول متفاوت بین مناطق مختلف اختلاف معنی دار نشان داد (05/0P<). غلظت عنصر سرب در این ماهی بین جنس های  نر و ماده در مناطق نمونه برداری اختلاف معنی داری نشان نداد (05/0P>). با توجه به نتایج می توان گفت که آلودگی های ناشی از فعالیت های نفتی، صنعتی و شهری در مناطق مختلف خلیج فارس طی فصول متفاوت بر روند تجمع عنصر سرب در ماهی زمین کن دم نواری موثر می باشد.
    کلید واژگان: سرب, ماهی زمین کن, میناب}
    Sadegh Samsampour*, Asma Golmoradizadeh, Davood Samsampour, Abdoulvahed Rahmani, Ehsan Kamrani, Mir Masoud Sajjadi
    This study was conducted to determine concentration of lead (Pb) in the liver of flathead (Platycephalus indicus</em>) in Minab, Qeshm Island and Khamir Port in the Persian Gulf during winter and summer (n= 30).  Concentration of lead was measured using Atomic Absorption Spectrometry (AAS). The results showed that, there were significant differences between stations for the concentration of lead in liver of P. indicus</em> in winter and summer (P<0.05). There were not significant differences between concentration of lead in liver of males and females (P> 0.05). The results showed that, marine pollution (aquaculture, urban and industrial activities) in different area in the Persian Gulf and seasons are effective factors on bioaccumulation of lead in P. indicus.</em>
    Keywords: Platycephalus indicus, Lead, Minab, Khamir Port, Qeshm Island}
  • صادق صمصام پور، عبدالواحد رحمانی، احسان کامرانی کامرانی، اسما گلمرادی زاده، میر مسعود سجادی
    تعیین غلظت عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری Platycephalus indicus در (میناب، قشم و بندر خمیر) صورت گرفت. در این پژوهش به بررسی تاثیر فصل (زمستان و تابستان) و جنسیت (نر و ماده) نیز بر روی میزان تجمع عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری پرداخته شد. نمونه برداری از سه منطقه میناب، قشم و بندر خمیر (خلیج فارس) طی دو فصل زمستان و تابستان انجام شد (30n= برای هر ایستگاه در هر فصل) و عنصر مورد نظر توسط دستگاه جذب اتمی اندازه گیری شد. از لحاظ غلظت عنصر کادمیوم در بافت کبد ماهی زمین کن دم نواری بین مناطق میناب، قشم و بندر خمیر اختلاف معنی دار وجود داشت (05/0P
    کلید واژگان: ماهی زمین کن دم نواری, کادمیوم, کبد, خلیج فارس}
    Sadegh Sadegh Samsampour
    This study was conducted to investigation and determine of cadmium (Cd) concentration in the liver of Platycephalus indicus (flathead) in Minab, Qeshm Island and Khamir Port (Persian Gulf). Moreover, the effect of season (winter and summer) and sex (male and female) on Cd concentration in flathead were investigated. Cd concentration sampling was done in two station (Minab, Qeshm Island and Khamir Port) and two seasons (winter and summer) (n= 30 for each season in each station). After biometry of flathead, the concentration of cadmium was measured using Atomic Absorption Spectrometry (AAS). The results showed that, there were significant differences between stations (Minab, Qeshm Island and Khamir Port) for the concentration of cadmium in liver of P. indicus (P
    Keywords: Platycephalus indicus, Cadmium, liver. Persian Gulf}
  • ناصر کوسج*، عبدالواحد رحمانی، احسان کامرانی، محمدرضا طاهری زاده، ماندانا علی نیا
    این تحقیق به منظور مطالعه تاثیر اندازه ی بدن (طول کل و وزن کل) بر میزان تجمع غلظت عنصر سرب در ماهی گل خورک والتونی Periophthalmus waltoni در سه منطقه ی بندر خمیر، بندر درگهان و گلشهر (خلیج فارس) انجام شد. تعداد 180 نمونه ی ماهی گل خورک والتونی (در هر ایستگاه و هر فصل بطور مجزا30 (n=در مناطق مورد مطالعه به صورت تصادفی طی فصول زمستان 1388 و تابستان 1389 نمونه برداری شد که در آزمایشگاه پس از زیست سنجی، بافت عضله تفکیک و فلز سرب به روش هضم شیمیایی استخراج و غلظت آن توسط دستگاه جذب اتمی (AAS) تعیین گردید. نتایج حاصل بیانگر آن است که همبستگی معنی دار و قوی بین میزان تجمع فلز سرب در بافت عضله ی ماهی گل خورک والتونی با اندازه بدن (طول کل و وزن کل) وجود دارد (p<0.05). غلظت عنصر سرب در عضله ی این نوع ماهی بین سه منطقه ی مورد مطالعه و نیز بین دو فصل تابستان و زمستان اختلاف معنی داری را نشان می دهد p<0.05)). با توجه به نتایج تحقیق حاضر می توان گفت که آلودگی های حاصل از فعالیت های نفتی، صنعتی و شهری در مناطق مورد مطالعه در خلیج فارس (بندر خمیر، درگهان و گلشهر) طی فصول مختلف بر روند تجمع عنصر سرب در ماهی گل خورک والتونی تاثیر گذار است، هر چند که این آلودگی کمتر از حد استانداردهای جهانی (g/gμ 0.2 FAO/WHO) است.
    کلید واژگان: ماهی گل خورک والتونی, خلیج فارس, آلودگی, سرب, جذب اتمی}
    Naser Kooseg *, Abdolvahed Rahmani, Ehsan Kamrani, Mohammad Reza Taherizadeh, Mandana Alinia
    In this study، the relationship between fish (Mudskipper Periophthalmus waltoni) body size and accumulation of lead was investigated in the regions of Khamir Port، Dargahan and Golshahr (Persian Gulf). 180 fish were randomly collected (30 fishes per station per seasons) during summer and winter 2011. Fish muscle tissue was separated after biometry. The tissue was disgusted and analyzed using Atomic Absorption Spectrometry (AAS). The results showed that there was significant positive correlation between the concentration of lead and fish size (p<0. 05). We found a significant difference between the concentration of lead in different stations (p<0. 05). In both summer and winter، accumulation of lead in the muscle of Mudskipper waltoni was higher than other sampling areas. However، the lead level in the fish tissue was lower than global standards (FAO/WHO 2. 14 μg/g). Petroleum industrial and municipal activities in these areas may be the source of pollution in the selected sampling areas.
    Keywords: Mudskipper waltoni, Persian Gulf, Contamination lead, Atomic absorption}
  • ناصر کوسج، احسان کامرانی، عبدالواحد رحمانی، محمدرضا طاهری زاده
    غلظت عنصر کادمیوم در بافت عضله ماهی گل خورک والتونی Periophthalmus waltoni در ناحیه خلیج فارس (بندر خمیر، درگهان و گلشهر) و تاثیر فصل(زمستان و تابستان)، جنسیت (نر و ماده) بر میزان تجمع عنصر کادمیوم در این ماهی ها بررسی شد. در این تحقیق میزان تجمع کادمیوم در بافت عضله 180 نمونه از ماهی گل خورک والتونی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه برداری در دو فصل تابستان و زمستان و مناطق بندر خمیر، بندر درگهان و گلشهر(در هر ایستگاه و هر فصل بطور مجزا 30 عدد) جمع آوری شد. سپس نمونه ها به آزمایشگاه منتقل و پس از زیست سنجی آنها، مقدار 2 گرم بافت عضله بدون پوست را جدا کرده و پس از خشک کردن در دستگاه فریز درایر به مدت 8 ساعت و نیز پودر کردن نمونه، 5/0گرم از بافت نمونه خشک شده را به منظور هضم شیمیایی همراه با افزایش اسید نیتریک 65% و آب اکسیژنه 30% وارد دستگاه مایکرو ویو شده سپس میزان غلظت عنصر کادمیوم توسط دستگاه جذب اتمی مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که غلظت عنصر کادمیوم در بافت عضله ی ماهی گل خورک والتونی در مناطق مورد مطالعه و همچنین فصول (تابستان و زمستان) از لحاظ آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد در هر دو فصل منطقه بندر خمیر (تابستان 01/0±214/0 و زمستان 10/0±115/0) بیشترین غلظت عنصر کادمیوم را نسبت به مناطق درگهان (تابستان 02/0±201/0و زمستان 08/0±102/0) و گلشهر (تابستان09/0±15/0و زمستان04/0±08/0) داشت. غلظت عنصر کادمیوم بین جنس های نر و ماده ماهی گل خورک والتونی در مناطق نمونه برداری با یکدیگراختلاف معنی دار نداشت. با توجه به نتایج می توان گفت که آلودگی های حاصل از فعالیتهای نفتی، صنعتی و شهری در مناطق مختلف ناحیه خلیج فارس طی فصول مختلف بر روند تجمع عنصر کادمیوم در ماهی گل خورک والتونی تاثیر گذار می باشد.
    کلید واژگان: کادمیوم, آلودگی, والتونی (Periophthalmus waltoni), ماهی گل خورک, خلیج فارس}
    N. Koosej, E. Kamrani
    The concentration of cadmium in the muscle of Periophthalmus waltoni in Persian Gulf (Bandar Khamir, Dargahan and Golshahr) and the effects of two seasons (winter and summer), gender (male and female) on the accumulation rate of cadmium in these fishes was determined. A total of 180 samples of Periophthalmus waltoni (in each station and each season separately 30) in three above regions during both seasons of winter and summer were collected. Then the samples were transferred to the lab and after biometry (total length and total weight measurements) of samples, 2gr of muscle tissue excluding dermis was separated. after drying in the freeze-dryer for 8 hours. powdering the sample, 0.5 gr of the dried sample tissue for chemical digestion along with increasing acid nitric 65% and hydrogen peroxide 30% was put in microwave. concentration rate of cadmium was measured by atomic absorption apparatus. The results indicated that the concentration of cadmium in the muscle tissue of P. waltoni, there is significant difference in the studied regions and seasons (winter and summer) (P< 0.05). In both seasons Bandar Khamir (summer: 0.214±0.008 and winter: 0.115 ±0.010) has the highest concentrations of cadmium comparing to Dargahan (summer: 0.201±0.02 and winter: 0.102 ±0.08) and Golshahr (summer: 0.150 ±0.09 and winter: 0.011 ±0.04). The concentration of cadmium between male and females of P. waltoni in the studied regions indicate no significant difference. Considering the results of this paper, it may be concluded that the pollutions due to oil, industrial and civil activities in different regions in Persian Gulf (Bandar Khamir, Dargahan and Golshahr) during different seasons influenced the accumulation trend of cadmium in P. waltoni.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال