به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

عذرا فرمانی

  • معصومه معارف وند، عذرا فرمانی
    سابقه جامعه شناسی بسیار طولانی تر از مددکاری اجتماعی است. در اواخر قرن هجده رویکردهای انتقادی در خصوص عدم کاربردی بودن جامعه شناسی زمینه را برای شکل گیری و توسعه حرفه مددکاری اجتماعی فراهم نمود. مددکاری اجتماعی در مراحل آغازین بیش از هر چیز بر مداخلاتی که به مشکل گشایی منتهی می شدند، متمرکز بود و ضعف پایه های نظری برای مداخلات آن ها بارها از جانب جامعه شناسان مورد انتقاد قرار می گرفت. (1)
    نکته قابل توجه این بود که مددکاران اجتماعی با اولویت تلاش می کردند برای مشکلات اجتماعی راه حل های عملی بیابند و آن ها را به اجرا درآورند. جامعه شناسان معتقد بودند مددکاران اجتماعی به طور اجتناب ناپذیری باید از روش های ابداع شده در جامعه شناسی بهره بگیرند. آنچه در واقعیت روی داد این بود که مددکاری اجتماعی تلاش کرد از دانش تولید شده در رشته های دیگر به منظور ارائه پاسخ عملی و به اجرا در آوردن مداخلات موثر برای مواجهه با مشکلات اجتماعی بهره گیرد. به این ترتیب می توان ردپای دانش تولید شده در رشته هایی مانند جامعه شناسی، روانشناسی و مردم شناسی را در مددکاران اجتماعی جستجو کرد.
    اگرچه در آموزش مددکاران اجتماعی از جامعه شناسی بهره گرفته می شود، جامعه شناسی در آموزش آکادمیک از دانش و تجربه مددکاری اجتماعی استفاده نکرده است. گویا جامعه شناسی خود را بی نیاز از دانش و تجربه های عملیاتی می داند. این در حالی است که جامعه شناسی کاربردی یکی از شاخه های جامعه شناسی است که تلاش هایی برای نزدیک کردن نظریه های این رشته به عمل صورت داده است اما دامنه عملکرد جامعه شناسی کاربردی به هیچ وجه قابل مقایسه با مددکاری اجتماعی نبوده است. با وجود ظهور جامعه شناسی کاربردی به نظر می رسد همچنان جامعه شناسی بر ابعاد نظری تاکید دارد و از ورود به عرصه های عملیاتی اجتناب می ورزد. شرایط زمانی وقتی پیچیده می شود که جامعه شناسان در جامعه ای مانند ایران همچنان بر نظریه هایی که در کشورهای توسعه یافته مطرح شده اند، متمرکز می شوند و از ارائه نظریه های جامعه شناسی بومی باز می مانند. در چنین وضعیتی عملیاتی کردن نظریه هایی که شرایط بومی جامعه در آن ها لحاظ نشده است، دشوار و گاه نشدنی خواهد بود.
    مددکاری اجتماعی در مقایسه با جامعه شناسی برای بومی سازی مدل ها و مداخلات خود در ایران به طور چشمگیری فعالتر عمل کرده است. به طور مشخص در دهه اخیر تعداد زیادی از پژوهش ها و دانش تولید شده در رشته مددکاری اجتماعی بر طراحی مدل های بومی و کارآزمایی بالینی و اجتماعی آن ها متمرکز بوده است. (10،9،8،7،6،5،4،3،2و11)
    تبدیل نظریه به عمل در مددکاری اجتماعی به عنوان یک رکن اساسی مورد توجه قرار دارد. از این رو مددکاران اجتماعی حتی هنگام ارائه نظریه و طراحی مدل، به جنبه های عملیاتی آن ها توجه می کنند. اگرچه مداخلات مددکاران اجتماعی در سطوح خرد بیشتر جلب توجه می کنند، آن ها تغییرات در سطوح میانه و کلان را با مشارکت فعال در زمینه هایی مانند طراحی سیاست های اجرایی دنبال کرده اند. در همین راستا مددکاران اجتماعی با تعامل با سازمان های ارائه دهنده خدمات اجتماعی و راهنماهای بومی مداخلات در سطوح فردی، گروهی، خانوادگی و اجتماعی را طراحی کرده اند. (12و13) بسیاری از این راهنماها توسط سازمان های مذکور در دستور کار قرار داده شده اند و پس از آموزش مددکاران اجتماعی برای ارائه خدمت به جامعه هدف مورد بهره برداری قرار می گیرند. در واقع مددکاران اجتماعی سعی کرده اند نقشی پیشرو در حوزه اجتماعی ایفا نمایند و برای این منظور تلاش کرده اند با تولید دانش کاربردی، بومی و به روز نیازهای حرفه ای در حوزه مددکاری اجتماعی را پاسخ دهند.
    نظریه های متقدم در مددکاری اجتماعی عموما ریشه در نظریه های جامعه شناسی یا روانشناسی داشتند. متاسفانه نمی توان ادعا کرد جامعه شناسی و روانشناسی در ایران بومی شده اند اما به نظر می رسد مددکاری اجتماعی در ایران از قابلیت های لازم برای ارائه نظریه ها و مدل های علمی بومی و کاربردی نمودن آن ها برخوردار است و می توان پیش بینی کرد که مددکاری اجتماعی از جمله اولین رشته هایی خواهد بود که در حوزه اجتماعی با ارائه نظریه های بومی ابتکار عمل را برای ارتقای وضعیت اجتماعی در ایران به دست گیرد.
    کلید واژگان: مددکاری اجتماعی, جامعه شناسی, نظریه های بومی
    Masoome Maarefvand, Ozra Farmani
  • عطیه حاشیه باف، عذرا فرمانی*، نسرین باباییان، محمد باباپور، معصومه معارف وند
    مقدمه
    در حال حاضر نظریه ها نقش بسزایی در همه علوم انسانی از جمله مددکاری اجتماعی ایفا می کنند اما نظریه های مددکاری اجتماعی هیچ گاه بطور جامع مورد مقایسه و تحلیل قرار نگرفته اند. این مرور مهمترین نظریه های مددکاری اجتماعی را بررسی و مقایسه می کند.
    روش
    پایگاه های اطلاعات الکترونیکی مرتبط (Pub Med Elsevier، Google Scholar، Critical Social Work، SID، SAGEPUB، CIVILICA و Science Direct) به صورت سیستماتیک با استفاده از کلید واژه های Social Work و Theory و نام های اختصاصی نظریات جستجو شدند. سپس اسنادی که به تبیین، مقایسه و یا تحلیل نظریه های مددکاری پرداخته بودند، استخراج شدند. نظریه ها بر اساس دلیل و زمان شکل گیری، اهداف، گروه هدف، نقش مددکار اجتماعی و روش، مدت و تمرکز زمانی مداخله مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    25 نظریه مددکاری اجتماعی مقایسه شدند. بر اساس ظهور و پیشرفت نظریات مددکاری اجتماعی سه موج اصلی در حوزه مددکاری اجتماعی فردی، دو موج در حوزه کار با خانواده و چهار موج در حوزه مددکاری اجتماعی جامعه ای معرفی شدند. بسیاری از نظریه های مددکاری اجتماعی به منظور تکمیل نظریه های قبلی ارائه شده اند و بیشتر نظریه ها بر زمان حال تمرکز داشته اند و در برگیرنده مداخلات بینش محور بودند بلکه مداخلات با تمرکز بر فرد و محیط پیرامون توجه بیشتری نشان داده اند.
    بحث و نتیجه گیری
    رخ دادهای جهانی مانند جنگ های جهانی، جنبش های اجتماعی چون فمینیست، جهانی شدن، پیشرفت تکنولوژی و اینترنت، در تغییرات نظریه های مددکاری اجتماعی بسیار موثر بوده اند. در بسیاری موارد مددکاران اجتماعی به عنوان مدافع، توانمند کننده و برنامه ریز برای برقراری عدالت اجتماعی تلاش می کنند. می توان پیش بینی کرد پدیده های جهانی و بین المللی در آینده بر تغییرات نظریه های مددکاری اجتماعی تاثیر قابل توجهی داشته باشند.
    کلید واژگان: مددکاری اجتماعی, نظریه, مرور سیستماتیک
    Atiya Hashibaf, Azra Farmani*, Nasrein Babaeian, Mohammad Babapour, Masoomeh Maarefvand
    Introduction
    At present، theories play a role in all human sciences، including social work but، the social work theories have not been comprehensively compared and analyzed. This review investigates and compares the most important social work theories.
    Methodology
    Relevant electronic databases (Pub Med، Elsevier، Google Scholar، Critical Social Work، SID، SAGEPUB، CIVILICA and Science Direct) were systematically searched using Social Work and Theory Key Words and the specific names of theories. Then the documents were extracted that they had explained، compared or analyzed social work theories. Theories were compared and analyzed based on reason and date of development، goals، target population، social worker’s role، and method، duration and time concentration of intervention.
    Results
    Twenty-five social work theories were compared. According to the development process of the social work theories، three main waves for the individual social work، two waves for family social work and four waves for community social work have been introduced. Most of the social work theories have been presented in order to complete the previous theories and focused on present and insight- driven interventions. Moreover، they mostly have been paid attention to individual intervention and their environment.
    Conclusion
    Global events such as world wars، social movements like feminism، globalization، technology advancement and internet had been very effective in changes of social work theories. In many cases، social workers attempt as advocators، enablers and programmers for social justice. It is predictable that global and international phenomenon will have enormous effect on the changes of social work theories in future.
    Keywords: Social Work, Theory, Systematic Review
  • ملیحه عرشی، معصومه صیاد*، عذرا فرمانی
    مقدمه
    هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی مقایس های هوش هیجانی بین دختران نوجوانی که در خانواده و در مراکز شبه خانواده بهزیستی در شهر تهران زندگی می کنند، می باشد.
    روش
    این پژوهش با روش پیمایش تحلیلی انجام گرفته و از انواع مطالعات علی مقایسه ای می باشد که هوش هیجانی را در دو گروه ذکر شده مقایسه می نماید. نمونه آماری دختران نوجوان ساکن 10 مرکز شبه خانواده شهر تهران در سنین 14 الی 18 سال بودند که تعداد کل آن ها در زمان تحقیق، 46 نفر بوده است و به علت محدودیت تعداد از روش تمام شماری برای انتخاب نمونه استفاده شد. نمونه آماری گروه مقایسه ی این پژوهش 70 نفر از دختران نوجوان 14 تا 18 سال شهر تهران می باشد که به روش نمونه گیری مضاعف انتخاب شد این دو گروه از لحاظ سن همگن شدند. در این پژوهش ابزار اندازه گیری هوش هیجانی پرسشنامه ی بار-ان (1998) می باشد که توسط سموعی و همکاران (1382) در ایران هنجاریابی شده است.
    نتایج
    دختران در مراکز شبه خانواده با دختران در خانواده در خرده مقیاس های حل مسئله، احساس خوشبختی، استقلال، خودشکوفایی، خودآگاهی هیجانی، روابط بینفردی، خوش بینی، همدلی و خود ابرازی تفاوت های معناداری داشتند، اما در شاخص تحمل فشار تفاوت معناداری نداشتند.
    بحث و نتیجه گیری
    در این تحقیق، میزان کل هوش هیجانی در دختران مراکز شبه خانواده به طور معناداری پایین تر از دختران خانواده می باشد. مولفه های هوش هیجانی و مهارت های شناخت و کنترل احساس از طریق آموزش قابل ارتقاء می باشند. بنابراین برنامه ریزی در این راستا می تواند به دختران ساکن در شبه خانواده برای کیفیت زندگی مطلوب تر کمک نماید.
    کلید واژگان: هوش هیجانی, مراکز شبه خانواده, خانواده, بار, ان
    Malihe Arshi, Masume Sayad*, Ozra Farmani
    Introduction
    Emotional intelligence is one kind of intelligence that considered important. The purpose of this study is to compare the emotional intelligence among adolescent girls in the family and foster care institution in Tehran. The causal comparative method was used.
    Methodology
    In this research the causal comparative method was used. The statistical sample of control group was 70 and study group was 46. The Bar-On questionnaire (1998) was used to assess emotional intelligence of adolescent girls. This questionnaire have normalized in Iran by Samooie et al. (1382) and include 5 scale and 15 subscales.
    Results
    The study and control group didn’t have significant differences in stress tolerance but in interpersonal، intrapersonal، happiness scales، girls who live in foster care institution get lower scores. There was also significant difference in subscale such as problem-solving، happiness، independent، assertiveness، optimism، empathy، interpersonal relationship and self-actualization. In this study total score of emotional intelligence was lower in girls who live in foster care institution in comparison with girls who live in family.
    Conclusions
    Component of emotional intelligence can be promoted by training. So planning in this regard could help girls who live in foster care institution experiencing better quality of life.
    Keywords: Emotional Intelligence, Foster Care Institution. Family, Bar, On
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال