علی اکبر ایمانی
-
زمینه وهدف
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر تفکیک زباله بر برخی از ویژگی های شیمیایی پسماندهای آلی شهر اردبیل انجام شد.
روش هامنطقه مورد مطالعه شامل مناطق 3 و 4 شهری اردبیل بود. نمونه های پسماند به منظور اندازه گیری مقادیر کادمیوم، سرب، pH، EC، TDS، کربن آلی، پتاسیم، و نیترات و فسفات از درب منازل با ارایه آموزشهای قبلی تفکیک از مبداء تهیه و بعد از جداسازی مواد تر و خشک با روش های استاندارد در پسماند قابل کمپوست تر اندازه گیری گردید.
یافته هانتایج نشان داد که میانگین غلظت سرب در منطقه 3 برابر با 102 میلی گرم بر کیلوگرم و در منطقه 4 125 میلی گرم بر کیلوگرم بود. همچنین میانگین غلظت کادمیوم در نمونه های کمپوست زباله شهری 3.139 میلی گرم بر کیلوگرم در منطقه 3 بود و در ناحیه چهارم مقدار آن برابر با 4.21 میلی گرم بر کیلوگرم بود. درصد نیتروژن در هر دو نمونه مدیریت شده منطقه 3 و 4 برابر با 0.32 درصد و 0.18 درصد بود. میانگین درصد فسفر در کمپوست زباله شهری تفکیک نشده و تفکیک شده منطقه 3 به ترتیب برابر با 0.089 و 0.13 درصد بود. در منطقه 4، میانگین درصد فسفر در مواد آلی قابل کمپوست زباله های شهری مدیریت شده 0.24 درصد و مدیریت نشده 0.201درصد بود. غلظت پتاسیم در مواد آلی قابل کمپوست زباله شهری تفکیک شده در مناطق 3 و 4 به ترتیب 60.2 ppm و 39 ppm بود.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج تحقیق می توان گفت که تاثیر مدیریت بر میزان فلزات سنگین موجود در پسماند در سطح 5 درصد (P> 5) معنی دار بود و تفکیک در مبدا به طور سیستماتیک و آموزش تفکیک از مبداء باعث کاهش مقادیر فلزات سنگین شده بود.
کلید واژگان: خصوصیات شیمیایی, مواد آلی قابل کمپوست, فلزات سنگین, تفکیک زبالهBackgroundThis study investigated the effect of waste separation from the source on the chemical characteristics of wet waste in Ardabil city.
MethodsA sample of wet waste material was collected from each district of the 3rd and 4th regions of Ardabil city in order to analyze of Cd, Pb, pH, EC, TDS, OC, K, Ntotale, and P values with standard methods.
ResultsThe results showed that the average concentration of Pb was determined to be 102 mg/kg in area 3 and 125 mg/kg in area 4. Also, the average concentration of Cd in municipal waste compost samples was 3.139 mg/kg and 4.21 mg/kg in regions 3 and 4. The percentage of nitrogen (N) in both managed samples of regions 3 and 4 was 0.32% and 0.18%. The average percentage of phosphorus (P) in unseparated and separated urban waste compost of region 3 was 0.089% and 0.13%, respectively. In region 4, the average percentage of P in managed municipal waste compost was 0.24% and in unmanaged was 0.201%. The concentration of potassium (K) in separated urban waste compost in areas 3 and 4 was found to be 60.2 ppm and 39 ppm, respectively.
ConclusionAccording to the results, it can be said that the effect of management on the number of heavy metals in the waste was significant at the possible level of P > 5%. Further, waste separation at the source systematically reduces the waste with heavy metals.
Keywords: Municipal Waste Management, Chemical Characteristics, Compostable Organic Materials, Heavy Metals, Waste Segregation -
هدفهدف پژوهش حاضر شناسایی ترکیبات فرار و بررسی اثرات ضداکسیدان، ضد میکروب و ضد سرطانی گیاه خارخسک بیابانی بود.مواد و روش هادر این پژوهش گیاه خارخسک بیابانی که گیاهی علفی یک ساله، دارای انشعاب های متعدد، خوابیده روی سطح زمین، دارای ساقه هایی با کرک های مویی نرم است، مورد بررسی قرار گرفته است. محدوده انتشار جغرافیایی این گیاه در گستره ماسه زارهای ریگ بلند بیابان های آران و بیدگل می باشد. خواص زیستی ازجمله سنجش فعالیت مهار رادیکال آزاد، بررسی میزان کل ترکیبات فنلی، میزان خواص ضد میکروبی و همچنین میزان خواص سمیت سلولی آن بررسی شد. از آنجا که عصاره تام گیاه در تست سمیت سلولی میگوی آب شور میزان مهار بالایی از خود نشان داد (نزدیک به 70 میکروگرم بر لیتر)، به منظور دستیابی به اجزای موثر، استخراج با حلال به کمک قیف دکانتور در دستور کار قرار گرفت. سه جزء به دست آمده هگزانی، اتیل استاتی و آبی به طور جداگانه بررسی شد. همچنین با استفاده از ستون کروماتوگرافی پلی استایرن دی ونیل بنزن، به جداسازی جزء موثر که توانایی مهار بالاتری داشته باشد، اقدام گردید. از میان اجزای موثر جز اتیل استاتی دارای قدرت مهار نسبتا بالایی بود که به کمک دستگاه Hplc شناسای اجزای موثر آن صورت گرفت.یافته هامقایسه قدرت ضد میکروبی گیاه خارخاسک بیابانی با آنتی بیوتیک ها، نشان داد که این گیاه دارای خاصیت آنتی میکروبیال خوبی است. همچنین با در نظر گرفتن اینکه LC50 برابر با 70 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین شد. این مقدار نشان دهنده قدرت سمیت سلولی خوب از گیاه خارخاسک بیابانی است.کلید واژگان: گیاه خارخسک بیابانی, سمیت سلولی, میگوی آب شور, اتیل استات, کروماتوگرافی, پلی استایرن دی ونیل بنزن, سرطانObjectivesThe objective of the present study was to identify volatile compounds and investigate the antioxidant, antimicrobial and anticancer effects of Tribulus longipetalus Viv.Materials and methodsIn this research, the Tribulus longipetalus Viv, which is an annual herbaceous plant, has many branches, lies on the ground, and has stems with soft hairs. The geographical spread of this plant is in the long sand dunes of Aran and Bidgol deserts. Biological properties, including free radical scavenging activity, total amount of phenolic compounds, antimicrobial properties and cytotoxic properties were investigated. Since the whole plant extract showed a high level of inhibition in the saltwater shrimp cell toxicity test (nearly 70 μg/liter), in order to obtain the effective components, solvent extraction using a decanter funnel was on the agenda. The three obtained components of hexane, ethyl acetate and water were analyzed separately. Also, by using a polystyrene divinylbenzene chromatography column, the effective component with higher inhibition ability was isolated. Among the effective components, except ethyl acetate, it had a relatively high inhibitory power, which was identified with the help of Hplc device.FindingsComparing the antimicrobial power of Tribulus longipetalusViv with antibiotics, showed that this plant has good antimicrobial properties. Also, considering that LC50 was determined as 70 μg/ml. This value indicates the good cytotoxic power of Tribulus longipetalus Viv.Keywords: Tribulus longipetalus Viv, Cellular toxicity, Brine shrimp, Ethyl acetate, Chromatography, Polystyrene divinylbenzene, cancer
-
زمینه و هدف
امروزه استفاده ازپلاستیک ومحصولات پلاستیکی به قدری گسترده است که شاید تصور زندگی بدون آن قابل درک نباشد. حضور گسترده میکروپلاستیکها در محیط زیست و منابع انتشار آنها توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. لذا این پژوهش با هدف تعیین فراوانی، توزیع و ترکیب میکروپلاستیک در رودخانه قره سو اردبیل در سال 1399 انجام گرفت.
روش کاردر این مطالعه توصیفی- مقطعی، نمونه ها از 5 ایستگاه منتخب در رودخانه قره سو (روستاهای کرکرق، سربند، انزاب سفلی، دولت آباد و سامیان) و مطابق با روشهای استاندارد برداشته شد. روش آنالیز نمونه ها و جداسازی میکروپلاستیکها بر اساس روش اختلاف چگالی و روش هضم انجام و با استفاده از استریو میکروسکوپ مجهز به دوربین دیجیتالی و طیف سنج مادون قرمر FT-IR تکمیل گردید.
یافته هافیبر و فرگمنت فراوانترین اشکال میکروپلاستیکها در آب رودخانه قره سو شناسایی گردید. همچنین میکروپلاستیکهای شناسایی شده دارای رنگهای متنوعی از جمله سفید، سیاه، زرد، شفاف، قرمز، صورتی و سبز بودند. اندازه ذرات میکروپلاستیک کمتر از 5 میلی متر 98 درصد ازکل اندازه ذرات میکروپلاستیک آب رودخانه قره سو را تشکیل داده بودند. فراوانی میکروپلاستیکها تفاوت قابل توجهی را در بین ایستگاه های نمونه برداری نشان داد.
نتیجه گیریمطالعه حاضر نشاندهنده حضور میکروپلاستیک در اکوسیستم رودخانه قره سو بود. لذا میکروپلاستیک میتواند با ورود به زنجیره غذایی، باعث خطرات بالقوه برای سلامتی انسان گردد. لذا ضروری است که در این خصوص اقدامات کنترلی، پیشگیری و پایش توسط سازمان حفاظت محیط زیست، معاونت بهداشتی دانشگاه، انجمنهای خصوصی حامی محیط زیست و مردم نهاد صورت گیرد.
کلید واژگان: آلودگی آب, میکروپلاستیک, زنجیره غذایی, رودخانه قره سو, اردبیلJournal of Health, Volume:13 Issue: 2, 2022, PP 199 -212Background & objectivesToday, plastics and plastic products are so widespread that the idea of life without them may not be understood. The extensive presence of microplastics in the environment and their emission sources has attracted the attention of many researchers. Therefore, this study was conducted to determine microplastics' frequency, distribution, and composition in the Qarasu River in Ardabil in 1399.
MethodsIn this descriptive cross-sectional study, samples were collected from 5 stations in the Qarasu River (Karkarq, Sarband, Anzab Sofla, Dolatabad, and Samian villages) under standard methods. Method of analysis of samples and separation of microplastics based on method Difference between density and digestion was performed and completed using a stereo microscope equipped with a digital camera and FT-IR infrared spectrometer.
ResultsFiber and Fragment, the most common forms of microplastics, were identified in the water of the Qarasu River. Also, the identified microplastics had various colors, including white, black, yellow, transparent, red, pink, and green. Microplastic particles of less than 5 mm constituted about 98% of the total microplastic in the river. The abundance of microplastics showed a significant difference among the sampling stations.
ConclusionThe present study showed the presence of microplastics in the Qarasu River ecosystem. Therefore, microplastics can cause potential risks to human health by entering the food chain. Therefore, control, prevention, and monitoring measures must happen by the Environmental Protection Agency, the University Health Department, private associations, and environmental organizations.
Keywords: Water Pollution, Microplastic, Food Chain, Qarasu River, Ardabil -
مشارکت و سرمایه گذاری ضعیف بهره برداران عرصه های منابع طبیعی در شرکت های تعاونی ایجاب می کرد تا تحقیقی در زمینه عوامل موثر و تعیین اولویت آنها صورت گیرد. در این تحقیق با بررسی منابع مختلف پژوهشی و تجربیات چندین ساله اجرایی و ترویجی بین بهره برداران مختلف روستایی و عشایری، سه عامل مهم آموزشی و ترویجی، اقتصادی و مسایل اجتماعی شناسایی و در قالب جامعه آماری اعضای هییت مدیره نه شرکت تعاونی منابع طبیعی شهرستان های استان مورد بررسی قرار گرفت. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی و اطلاعات موردنیاز از طریق پرسشنامه محقق ساخته و عملیات میدانی جمع آوری شد. روایی صوری و ضریب پایایی پرسشنامه به ترتیب توسط اساتید متخصص و فرمول آلفای کرونباخ به میزان 86/0 تایید و داده ها با استفاده از روش های آماری متناسب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مقایسه میانگین امتیاز عوامل موثر نشان داد که جامعه آماری شهرستان های اردبیل، نمین، نیر و پارس آباد بالاترین اولویت را به عوامل ترویجی و اقتصادی در بالا بردن میزان مشارکت و سرمایه گذاری بهره برداران قایل شده اند. جامعه آماری شهرستان های اردبیل، نیر، خلخال و بیله سوار نیز بالاترین امتیاز تاثیرگذاری در موضوع تحقیق را به مسایل اجتماعی اختصاص داده اند. درحالت کلی، تجزیه واریانس اختلاف معنی داری را بین جامعه آماری شهرستان ها و عوامل تاثیرگذار در سطح اطمینان 99 درصد نشان داد. نتایج آزمون دانکن نشان داد که بیشترین تنوع نگرش ها/کمترین تشابه مربوط به مسایل اجتماعی و مشارکتی بوده و تنها در دو جامعه آماری شهرستان های بیله سوار و نیر اختلاف معنی دار مشاهده نگردید. طبق نتایج تحقیق، پیشنهاد می شود به جای تمرکز بر روی مقوله ترویج و آموزش، مسایل مختلف اجتماعی مانند اصلاح رفتار با ارباب و رجوع، بهره گیری از فرهنگ بومی منطقه، اصلاح ذهنیت منفی به تعاونی ها، آگاهی دهی در باره مزایای مشارکت و اعتماد سازی در بین مردم، به منظور جلب مشارکت و سرمایه گذاری بهره برداران در شرکت های تعاونی در اولویت قرار گیرد. در ادامه و با اولویت شهرستان های استان، زیربخش های آموزشی و ترویجی و اقتصادی از جمله آموزش های کاربردی، اصلاح اساسنامه تعاونی ها، واگذاری پروژه های اجرایی به تعاونی ها و درآمدزا نمودن مشاغل موجود در روستاها مورد توجه قرار گیرد.
کلید واژگان: مشارکت, سرمایه گذاری, شرکت های تعاونی توسعه منابع طبیعیPoor participation and investment of natural resource users in cooperatives requires investigation. Effecting factors therefor, should be found and prioritized. Reference searches showed three major categories of factors: educational (extensional), economic and social factors. The case was taken into nine natural resources development cooperatives as a statistical population throughout the counties of Ardabil province. The research followed a descriptive-survey methodology, and required information was garnered through field works and filling up a researcher-made questionnaire. Validity and reliability coefficients of the questions were confirmed by experts and Cronbachchr('39')s alpha of 0.86, respectively. Data were analyzed through proper statistical techniques. Comparing mean scores of subject-pertinent sections revealed that extension and economic factors were known as the most influential in Ardabil, Namin, Nir and Parsabad. Social issues however, were more important in the eyes of Ardabil, Nir, Khalkhal and Bilehsavar land users. Generally, variance between statistical populations of cities and research-affecting factors exhibited significant differences with a confidence level of 99%. Duncan test resykts showed that the highest value is given to social and participatory matters. For Bilehsavar and Nir cases however no significant differences was seen. According to the research results, it is proposed to work on social problems such as reforming behavior with the clientele, utilizing indigenous culture, reforming the negative mentality towards the cooperatives, raising awareness of the benefits of participation and investment, building trust among the people, etc., in the cooperatives, rather than education and extensional programs; this can attract the majority of beneficiaries to cooperatives and make them invest. The next steps in line with the priority of the provincial cities should address extensional and economic subdivisions, respectively, such as applied training, amending cooperatives’ charter, transferring executive projects to cooperatives, monetizing existing rural jobs.
Keywords: effective factors, participation, investment, natural resources development cooperatives -
زمینه و هدف
این مطالعه با هدف بررسی بیوآیروسلهای باکتریایی در هوای داخل سالنهای ورزشی و بررسی فاکتورهای تاثیرگذار بر روی غلظت آنها در شهر اردبیل انجام گرفت. در این مطالعه 12 سالن ورزشی (شامل سالن فوتسال، والیبال و بدنسازی) انتخاب و از هوای داخل آنها برای بیوآیروسلهای باکتریایی نمونه برداری انجام شد.
روش کارنمونه برداری هوا با استفاده از نمونه بردار تک مرحله اندرسون با دبی 3/28 لیتر در دقیقه و مدت زمان 10 دقیقه از محدوده تنفسی افراد انجام گرفت.
یافته هانتایج نشان داد که غلظت میانگین باکتریها در کل سالنهای ورزشی برابر CFU/m3 24/294 می باشد که غلظت آن در سالنهای ورزشی دانشگاه محقق اردبیلی، علوم پزشکی اردبیل، دانشگاه آزاد اسلامی و پیام نور اردبیل بهترتیب برابر CFU/m35/203، 5/728، 6/504 و 576 بود. همچنین متوسط غلظت باکتریها در هوای بیرون برابر CFU/m35/60 بود.گونه های غالب باکتریها در هوای داخل سالنهای ورزشی به ترتیب شامل استافیلوکوک اوریوس، استافیلوکوک اپیدرمیدیس و باسیلوس بودند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه مشخص شد که غلظت بیوآیروسلهای باکتریایی در هوای داخل سالنهای ورزشی بالا میباشد و سالن ها از این نظر میتوانند یک خطر بالقوه در نظر گرفته شوند چرا که میتوانند باعث بیماریهای تنفسی در افراد ورزشکاری شوند که از این سالن ها استفاده میکنند.
کلید واژگان: بیوآئروسل ها, باکتریایی, سالن های ورزشی, دانشگاه ها, اردبیلJournal of Health, Volume:11 Issue: 2, 2020, PP 248 -256Background & objectivesThe purpose of this study was to investigate the exposure of individuals to bacterial bioaerosols in indoor air and to investigate the factors affecting their concentration in Ardabil city. In this study, 12 Sports halls (including futsal, volleyball, and bodybuilding halls) were selected and the samples of bacterial bioaerosols were taken from their indoor air.
MethodsAir sampling was performed using Anderson's single-stage sampler with a discharge rate of 28.3 liters per minute and a respiratory range of 10 minutes.
ResultsThe results showed that the mean concentration of bacteria in all gyms was 494.24 CFU/m3. The concentration of bacteria in the gyms of Mohaghegh Ardabili, Medical Sciences, Islamic Azad and Payam Noor were 203.5, 728.5, 504.6 and 576 CFU/m3, respectively. The average bacterial concentration in the air was 60.5 CFU/m3. The dominant species of bacteria in indoor air were Staphylococcus aureus, Staphylococcus epidermidis and Bacillus, respectively.
ConclusionAccording to the results of this study, it is found that the concentration of bacterial bioaerosols is high in indoor air of sports halls and these halls can be considered as a potential hazard and cause respiratory diseases in athletes who use these halls.
Keywords: Bio Aerosols, Bacterial, Sports Halls, Universities, Ardabil -
زمینه و هدف
این مطالعه با هدف تعیین بیوآیروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشگاه های اردبیل و بررسی فاکتورهای تاثیرگذار بر روی غلظت آنها در شهر اردبیل انجام گرفته است.
روش کارنمونه برداری هوا با استفاده از نمونه بردار تک مرحله اندرسون با دبی 3/28 لیتر در دقیقه و مدت زمان 10 دقیقه از محدوده تنفسی افراد انجام می گرفت. در این مطالعه ازتریپتیک سوی آگار به همراه آنتی بیوتیک سیکلوهگزآمید برای کشت استفاده گردید. برای تشخیص افتراقی باکتریها از روشهای تشخیص بیوشیمیایی شامل تستهای DNase، کاتالاز، اکسیداز، کواگولاز، تست هیدرولیز اسکولین صفراوی، اورهآز، تست سیترات، مقاومت به آنتی بیوتیک نووبیوسین و باسیتراسین، اپتوچین استفاده شد.
یافته هامیانگین غلظت باکتریها در دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 18، 4/88، 6/76، 4/77 CFU/m3 بود و میانگین غلظت باکتری ها در دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل به ترتیب در هوای آزاد بیرون دانشکده، سالنها، کلاسها و اتاقهای اساتید و کارکنان برابر 103، 97، 124، 132 CFU/m3 بود. گونه های غالب باکتریها در هوای داخل دانشکده ها به ترتیب شامل استافیلوکوک اوریوس، استافیلوکوک اپیدرمیدیس، اکتینومیست و باسیلوس میباشند.
نتیجه گیریبا توجه به نتایج این مطالعه مشخص میشود که غلظت بیوآیروسلهای باکتریایی در هوای داخل دانشکده ها بیش از استاندارد نمیباشند ولی فراوانی گونه های باکتریایی میتواند باعث بیماریهای ریوی، روده ای و سایر بیماری در اساتید، کارکنان و دانشجویان در دراز مدت شود.
کلید واژگان: بیوآئروسل ها, هوای داخل و بیرون, باکتریایی, دانشگاه های اردبیلBackground & objectivesThe purpose of this study was to determine the bacterial bioaerosols in indoor air of Ardabil universities and to investigate the factors affecting their concentration in Ardabil city.
MethodsAir sampling was performed using Andersen single-stage sampler at a flow rate of 28.3 liters per minute and a respiratory range of 10 min. In this study, trypticase soy agar containing cycloheximide antibiotic was used for bacterial culture. Biochemical tests such as DNase, catalase, oxidase, coagulase, bile esculin hydrolysis test, urease, citrate test, antibiotic resistance to novobiocin, bacitracin and optochin were used for identification and differentiation of isolates.
ResultThe mean bacterial concentration in Ardabil university of medical sciences in the open air, outside the college, the halls, the classrooms and the staff rooms was 18, 88.4, 76.6, 77.4 CFU/m3 , respectively. The concentration of bacteria in Islamic Azad university of Ardabil in the open air, outside the college, the halls, the classrooms and the staff rooms was 103, 97, 124, 132 CFU/m3, respectively. The dominant species of bacteria in indoor air were Staphylococcus aureus, Staphylococcus epidermidis, Actinomycetes and Bacillus, respectively.
ConclusionAccording to the results of this study, it is found that the concentration of bacterial bioaerosols in indoor air is not more than standard, but the abundance of bacterial species can cause lung, intestinal and other diseases in academic personnel, staff and students in the long-term.
Keywords: Bioaerosols, Indoors, Outdoors, Bacterial, Ardabil Universities -
به منظور تعیین زمان مطلوب برداشت کیوی در راستای بهبود صفات کیفی، ظرفیت آنتی اکسیدانی و انبارمانی میوه، این آزمایش، در سال زراعی 1392-1391 بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی، در شمال غربی استان گیلان (آستارا) و با 3 تکرار اجرا شد. تیمار مورد مطالعه شامل پنج تاریخ برداشت میوه کیوی شامل 25 مهر، دوم، نهم، 16 و 23 آبان ماه 1392 بود. براساس نتایج این آزمایش، اثر تاریخ برداشت بر تمام صفات اندازه گیری شده به استثناء دانسیته و میزان ویتامین ث میوه کیوی هایوارد معنی دار بود. بالاترین درجه سفتی میوه کیوی (35/9 کیلوگرم در سانتی متر مربع) و محتوای مواد جامد محلول آنها (60/6 درصد) به ترتیب در تاریخ 2 و 23 آبان مشاهده گردید. تاخیر در برداشت میوه میزان اسیدیته کل را کاهش داد ولی ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه در واکنش به تاخیر در تاریخ برداشت افزایش نشان داد. همچنین، همبستگی منفی و معنی داری بین ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه و اسیدیته کل قابل تیتر (**74/0-= r) وجود داشت. ولی، ضریب همبستگی بین سفتی بافت میوه و اسیدیته کل قابل تیتر (**70/0=r) مثبت و معنی دار بود. به علاوه، ضریب همبستگی بین سفتی بافت و ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه منفی و معنی دار (**82/0-=r) بود. تاخیر در برداشت میوه تا 23 آبان ماه سبب افزایش محتوای مواد جامد محلول، ظرفیت آنتی اکسیدانی میوه و قابلیت انبارمانی کیوی گردید. به طور کلی، تاریخ برداشت 23 آبان ماه می تواند برای برداشت میوه کیوی و افزایش انبارمانی آن در شرایط اقلیمی منطقه قابل توصیه باشد.کلید واژگان: ارزش غذایی میوه, انبارمانی, تاریخ برداشت, کیوی, محتوای مواد جامد محلولIn order to determine the optimum harvesting date in direction to improve the quality attributes, antioxidant and storage capacity in Hayward kiwifruit, this experiment were performed based on randomized complete block design with three replications during 2012-2013 cropping season in western north of Guilan province, Astara, Iran. The studied treatment were including of five harvest dates of kiwifruit such as 17, 23 and 30 Oct. and 7 and 14 Nov. 2013. Based on results of this experiment, the effect of harvesting date was significant on all measured traits in Hayward kiwifruit except for fruit density and vitamin C. The highest degree of kiwifruit firmness (9.35 kg. cm-2) and their soluble solids content (6.6 %) were observed at 23 Oct. and 14 Nov. 2013, respectively. Delayed harvesting of kiwifruit decreased total titratable acidity. But, antioxidant capacity of kiwifruit enhanced response to delayed harvesting date. Also, in this experiment there was negative and significant correlation between antioxidant capacity and total titratable acidity of kiwifruit (r= - 0.74**). But, the correlation coefficient between kiwifruit firmness and antioxidant capacity was positive and significant (r= 0.70**). In addition, the correlation coefficient between soluble solids and firmness was negative and significant (r= - 0.82**). Delayed harvesting up to 14 Nov. 2013 caused to increase the content of soluble solids and antioxidant capacity and enhancement of shelf life ability in Hayward kiwifruit. In general, the date of 14 Nov. 2013 can be recommendable to harvest Hayward kiwifruit and prolonging of its shelf life in region climatic condition.Keywords: Harvest date, Kiwi, Nutritional value, Shelf life, Soluble solids content
-
تغییرات اقلیمی یکی از ویژگی های طبیعی چرخه اتمسفری می باشد که بر اثر ناهنجاری ها و یا نوساناتی در روند پارامترهای هواشناسی، از جمله بارندگی و دما حاصل می شود. میزان انتشار گازهای گلخانه ای در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش داشته است. با توجه به اینکه افزایش این گازها در اتمسفر زمین؛ باعث تغییر درمتغیرهای اقلیمی کره زمین گردیده است لذا ضرورت دارد این تغییرات شبیه سازی شده و تغییرات احتمالی آینده مورد پیش بینی قرار گیرند تا اقدامات لازم در برنامه ریزی های محیطی مورد توجه واقع شود. در این مطالعه با استفاده از تکنیک ریزمقیاس نمایی آماری، مدل های GCM تحت سناریوی انتشار گاز های گلخانه ای (A1B،A2،B1) برای دوره زمانی 2039-2011 با استفاده از مدل آماری LARSE-WG داده های روزانه دما، بارش و تابش ریز مقیاس گردیدند و نتایج آن بر روی ایستگاه های سینوپتیک حوضه آبخیز دره رود از زیر حوضه های رودخانه ارس در شمال غربی ایران مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد تغییراتی در پارامترهای اقلیمی دما و بارش در طی دوره مورد مطالعه بوجود خواهد آمد. به طوری که میانگین دما در بین ایستگاه های مورد مطالعه بین 31/0 تا 69/3 درجه سانتی گراد افزایش خواهد داشت و میزان بارش نیز 2/8 تا 5/21 درصد افزایش خواهد یافت.کلید واژگان: دما, بارش, مدلهای تغییر اقلیم, LARSE-WG, حوضه آبخیز دره رودClimate change is one of the natural features of atmospheric circulation anomalies and fluctuations in the meteorological parameters such as rainfall and temperature can be achieved. These anomalies in most of the world led to impair in natural ecosystems. Studies show that emissions of greenhouse gases in recent decades have increased considerably. These gases increase in the atmosphere, causing changes in Earth's climate parameters. With widely varying meteorological simulation models of generators weather in recent decades, it is essential that these changes in a series of simulated apply. In this study, using statistical downscaling techniques, GCM models under the greenhouse gas emission scenarios (A1B, A2, B1) for the period 2039-2011 using statistical models LARSE-WG daily data of temperature, precipitation and radiation small scale, and the results were evaluated on synoptic stations. The results show that changes in climate parameters will be created during the study period. So that the average temperature between the stations under study between 31.0 to 69.3 ° C will increase and rainfall will increase to 2.8 to 21.5 percentKeywords: Temperature, precipitation, climate change models, LARSE-WG, River watershed
-
در این پژوهش سعی شده است که با شناخت پارامترهای موثر بر استخراج عصاره از گیاهRosmarinus officinalis جمع آوری شده از قمصر کاشان، تحت تابش ریزموج، بهترین شرایط برای استخراج عصاره ارزشمند این گیاه از طریق تکنیک نوین استخراج کمک شده با ریزموج و بدون استفاده از منابع حرارتی، به دست آید. حلال آب به عنوان مطلوبترین حلال استخراجکننده تحت تابش مایکروویو و سه متغیر زمان تابش دهی و توان تشعشع و نسبت آب به گیاه به عنوان تاثیرگذارترین متغیرها در نظر گرفته شدهاند. خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره گیاه R. officinalis به دو روش آزمون بیرنگ شدن بتاکاروتن در حضور لینولئیک اسید و سنجش ظرفیت به دام انداختن رادیکال 2 و 2- دی فنیل پیکریل هیدرازیل (DPPH) انجام شد. نتایج نشان داد که مطلوبترین حالت از جهت راندمان استخراج و خاصیت آنتی اکسیدانی برای سه متغیر مورد بررسی به ترتیب زمان تابشدهی برابر با 55 دقیقه، توان تشعشع 550 وات و نسبت حلال (آب) به گیاه برابر با 3 میلیلیتر بر گرم میباشد.کلید واژگان: Rosmarinus officinalis, بهینه سازی راندمان استخراج, استخراج کمک شده با ریزموج, عصاره رزماری, آنتی اکسیدانRosmarinus officinalis L. (commonly known as rosemary) as a member of the Lamiaceae family is a valuable aromatic and medicinal plant which is cultivated in large scale in Iran. In this study, we have tried to identify the effective parameters on the antioxidant and extraction efficiency of Rosmarinus officinalis L. under microwave irradiation. The aerial parts of R. officinalis was collected from Ghamsar, province of Kashan. The antioxidative properties of the extracts were determined by bleaching of β-carotene (β-carotene-linoleic acid assay) and 2,20diphenylpicrylhydrazyl (DPPH). The best solvent for the extraction of this plant was water under microwave radiation. Irradiation time, power of radiation and the ratio of water to the plant were considered as the most influential variables. The results show that the best conditions for the antioxidant and extraction efficiency of R. officinalis were obtained under 550 watt Irradiation for 55 minutes with the ratio of 3 mL/g (water to the plant).Keywords: Rosmarinus Officinalis, Optimization Of Extraction Efficiency, Extraction Assisted With Microwave, Rosemary Extract, Antioxidant
-
به منظور بررسی زمان مصرف کود نیتروژنه و تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد بر عملکرد، کارایی مصرف کود، سرعت و دوره موثر پر شدن دانه آفتابگردان، آزمایشی در سال زراعی 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. عامل اول شامل زمان مصرف کود نیتروژنه در سه سطح (در مرحله چهار تا شش برگی، مرحله غنچه دهی و مرحله گل دهی)، (در مرحله چهار تا شش برگی، مرحله غنچه دهی)، (در مرحله چهار تا شش برگی، مرحله غنچه دهی و مرحله گل دهی) به ترتیب به صورتN1، N2و N3و عامل دوم شامل تلقیح بذر با باکتری های محرک رشد در چهار سطح (عدم تلقیح، تلقیح بذر با باکتری های ازتوباکتر کروکوکوم استرین 5، سودوموناس پوتیدا سویه 9 و سودوموناس پوتیدا سویه 41) بودند. نتایج نشان داد که حداکثر وزن تک بذر، طول دوره موثر پر شدن دانه، عملکرد دانه و زیستی، وزن هزار دانه، تعداد دانه در طبق، ارتفاع بوته، قطر طبق و قطر ساقه در سطح دوم از زمان مصرف نیتروژن و تلقیح بذر با ازتوباکتر به دست آمد. بیشترین کارایی مصرف نیتروژن در کاربرد نیتروژن به صورت N2 و تلقیح بذر با ازتوباکتر و کم ترین آن در کاربرد به صورتN1 و عدم تلقیح بذر با باکتری مشاهده شد. به نظر میرسد به منظور افزایش عملکرد، کارایی مصرف کود، سرعت و دوره موثر پر شدن دانه می توان تلقیح بذر با ازتوباکتر در مصرف کود به صورت N2 را پیشنهاد نمود.
کلید واژگان: آفتابگردان, تلقیح بذر, عملکرد, محرک رشد, نیتروژنIn order to study of nitrogen application time and seed inoculation with plant growth promoting rhizobacteria on yield، fertilizer use efficiency and grain filling rate of sunflower، a factorial experiment was conducted based on randomized complete block design with three replications in research farm of Islamic Azad University، Ardabil branch in 2011. The first factor was time of nitrogen application in three levels، (1/3 at 4-6 leaf stage، 1/3 at budding stage، 1/3 at flowering stage)، (1/2 at 4-6 leaf stage، 1/2 at budding stage)، (1/4 at 4-6 leaf stage، 1/2 at budding stage، 1/4 at flowering stage) as N1، N2 and N3 respectively and the second factor was seed inoculation with plant growth promoting rhizobacteria in four levels containing (without inoculation as control، seed inoculation with Azotobacter chrocococum strain 5، Psedomunas putida strain 9، Psedomunas putida strain 41). The results showed that maximum of grain weight، grain filling period، grain and biological yield، 1000 grain weight، number of grain per head، plant height، head and stem diameter were obtained in nitrogen application as N2×seed inoculation with Azotobacter. Maximum of nitrogen use efficiency was recorded at nitrogen application as N2×seed inoculation with Azotobacter and minimum of it was obtained in nitrogen application as N × no seed inoculation. It seems that in order to increasing of grain yield، fertilizer use efficiency and grain filling rate، can be suggested that should be applied nitrogen application time as N2×seed inoculation with Azotobacter.
Keywords: nitrogen, PGPR, seed Inoculation, sunflower, yield -
به منظور بررسی سطوح مختلف دامینوزاید بر مینی تیوبرهای تولیدی ارقام مختلف سیب زمینی از طریق کشت بافت در شرایط گلخانه ای، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار در گلخانه شرکت ویلکیج اردبیل در سال 1389 انجام شد. فاکتور اول شامل چهار سطح از ماده دامینوزاید، به عنوان تنظیم کننده رشد گیاهی، در چهار سطح (0، 40، 80 و 120 میلی گرم در لیتر) و فاکتور دوم شامل پنج رقم سیب زمینی عاری از ویروس (ساتینا، ساوالان، مارفونا، آگریا و کایزر) بودند. در این پژوهش گیاهچه های عاری از ویروس تولید شده به گلخانه ایزوله انتقال داده شدند و در گلدان های پلاستیکی به ابعاد20×20×15 سانتی متر با بستری از مخلوط 1:1 حجمی پیت ماس بیولان و پرلیت کشت گردیدند. در طی دوره رشد صفات ارتفاع بوته، تعداد برگ و ساقه در بوته، تعداد و وزن مینی تیوبر در بوته و در متر مربع و متوسط اندازه مینی تیوبر یادداشت برداری گردیدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که بین سطوح مختلف دامینوزاید از نظر تعداد برگ در بوته، تعداد و وزن مینی تیوبر در متر مربع و متوسط اندازه غده و بین ارقام از نظر کلیه صفات اختلاف معنی دار وجود دارد. اثرمتقابل دامینوزاید × ارقام از نظر صفات تعداد برگ در بوته، تعداد و وزن مینی تیوبر در متر مربع و متوسط اندازه غده اختلاف معنی داری مشاهده شد. ارقام کایزر و مارفونا از نظر صفات تعداد و وزن مینی تیوبر در متر مربع در سطح مصرف 40 میلی گرم در لیتر دامینوزاید دارای بیشترین مقدار بودند. همبستگی بین تعداد مینی تیوبر در متر مربع با وزن مینی تیوبر در متر مربع و طول ریشه؛ بین وزن مینی تیوبر در متر مربع با ارتفاع بوته و متوسط اندازه مینی تیوبر مثبت و معنی دار شدند. نتایج تجزیه رگرسیون چندگانه نشان داد که صفات وزن مینی تیوبر در متر مربع، متوسط اندازه غده، ارتفاع بوته و طول ریشه در تغییرات تعداد مینی تیوبر موثر هستند. بالاترین اثر مستقیم مثبت بر تعداد مینی تیوبر بر مترمربع از طریق ارتفاع بوته و کمترین اثر مستقیم منفی بر روی آن از طریق وزن مینی تیوبر در متر مربع برآورد شدند.کلید واژگان: دامینوزاید, سیب زمینی, کشت بافت, مینی تیوبرTo evaluate the effect of different levels of diaminozied on the potato cultivars mini-tubers produced by tissue culture under greenhouse condition a factorial an experiment on the base of completely randomized design in three replications was performed at the Ardabil Villkige Company Greenhouse in 2010. The first factor consisted of four levels of diaminozied, as plant growth regulator, (0, 40, 80 and 120 mg.L-1) and the second factor of five cultivars of virus-free potato (Satina, Savalan, Marfona, Agria and Cesear). Virus-free plantlets were transferred to isolated greenhouse and planted in 20×20×15 cm in plastic pots beds made by 1:1 volume of Biolan peat moss and perlite. During growth period traits like plant height, leaf and stem number per plant, mini-tuber weight and number per plant and square meter, and mini-tuber size were average measured. The analysis of variance showed significant differences among different levels of diaminozied for leaf number per plant, mini-tuber weight and its number per square meter, tuber average size in all cultivars under study. The interaction of diaminozied by cultivars showed significant difference as to leaf number per plant, mini-tuber weight, its number per square meter and average tuber size. Cesear and Marfona cultivars produced higher mini-tuber weight and tuber number per square meter by applying 40 mg.L-1 diaminozied. The correlation was significant and positive between mini-tuber number per square meter with mini-tuber weight per square meter and root length. It was also significant and positive between mini-tuber weight per square meter with plant height and average mini-tuber size. The results of multi regression analysis indicated that mini-tuber weight per square meter, average tuber size, plant height and root length were effective on changes of the mini-tuber number. The highest positive direct effect on number of mini-tuber per square meter was due to the plant height and the less negative direct effect to the mini-tuber weight per square meter.Keywords: Diaminozied, Mini, tuber, Potato, Tissue culture
-
هدف از این تحقیق رسته بندی گروه های اکولوژیک گیاهی مانداب های شیب های شمالی و شرقی سبلان و بررسی ارتباط آنها با متغیرهای محیطی بود. ابتدا مانداب های شیب های شمالی و شرقی سبلان، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید صحرایی، شناسایی شد، سپس 32 مکان ماندابی برای نمونه گیری، تعیین و از محل های نمونه در مجموع 320 قطعه نمونه (پلات) به صورت سیستماتیک-تصادفی انتخاب شد. پوشش گیاهی داخل قطعات نمونه براساس روش براون- بلانکه مطالعه شد و با کمک نرم افزارTWINSPAN رده بندی شد. نتایج نشان داد پنج گروه اصلی گیاهی شامل1. گیاهان شور روی، 2. گیاهان تورب زار، 3. گیاهان چمنزارهای مرطوب، 4. گیاهان نیمه مرطوب (گراس- لگوم) و 5. گیاهان آبزی و شناور قابل تشخیص است. نتایج تجزیه آماری نشان داد که بین گروه های گیاهی، از نظر ارتفاع از سطح دریا، درصد پوشش تاجی، اسیدیته خاک (pH)، درصد کربن آلی (OC) و درصد ژئوفیت ها، در سطح 1 و 5 درصد خطا اختلاف معنی داری وجود دارد. نتایج کلی رسته بندی شیب غیر مستقیم DCA گروه های گیاهی نشان داد که عوامل اصلی در تفکیک گروه های گیاهی مطالعه شده، خصوصیات خاک (EC،pH و کاتیون های وابسته)، شکل زمین، رطوبت و ارتفاع از سطح دریا است.
کلید واژگان: تالاب, رسته بندی, سبلان, گروه های اکولوژیک گیاهی, متغیرهای محیطیThe current study aims to ordinate ecological groups in the wetlands of northern and eastern slopes of the Sabalan mountain and investigate their relationship with environmental variables. The location of wetlands was found using field surveys and satellite images. In total، 32 wetland sites were identified for the sampling purpose. 320 sample plots (relevé) were selected using the systematic-rondom method and their plants were classified using the TWINSPAN method. The study of vegetation cover was undertaken using the Braun-Blanquet method. The results showed that five main groups of vegetation could be distinguished، which include (i) halophyte ecological groups، (ii) mire ecological groups، (iii) wet meadows ecological groups، (iv) grass- legume ecological groups and (v) aquatic and heliophyte ecological groups. The statistical analysis showed that there were significant differences between plant groups and altitude، canopy cover percentage، pH، OC% and geophytes plant percentage at 1 and 5 percent significance level. The results of ordination (DCA) also showed that main environmental factors affecting plant groups were soil characteristics (EC، pH، dependent cations)، land form، humidity and altitude.Keywords: Ecological species group, Environmental variables, Ordination, Sabalan, Wetlands -
به منظور بررسی تاثیر نیتروژن و زمان های مختلف برداشت بر عملکرد سورگوم، آزمایشی در سال 1389 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل انجام شد. فاکتورها شامل سطوح مختلف کود نیتروژن از منبع اوره در چهار سطح (صفر، 60، 120 و 180 کیلوگرم در هکتار) و زمان های مختلف برداشت علوفه در سه سطح شروع گلدهی، دو و چهار هفته بعد از گلدهی بودند. نتایج نشان دادند که بیشترین عملکرد علوفه در کرت هایی براورد گردید که 180 کیلوگرم کود نیتروژن در چهار هفته بعد از گلدهی استفاده شده بود و کمترین آن در حالت شروع گلدهی و بدون مصرف کود نیتروژن براورد گردید. مقایسه میانگین ها نشان داد که بیشترین میزان کارایی مصرف کود در به کارگیری 60 کیلوگرم کود نیتروژن در چهار هفته بعد از گلدهی و کمترین مقدار آن در حالت شروع گلدهی با مصرف 180 کیلوگرم کود نیتروژن براورد گردید. بیشترین مقدار پروتئین ساقه و برگ در بالاترین مقادیر از مصرف کود نیتروژنه براورد گردید. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، به منظور افزایش عملکرد علوفه سورگوم در شرایط اقلیمی منطقه مورد بررسی، توصیه می شود برداشت در مرحله چهار هفته بعد از شروع گلدهی با مصرف 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار انجام شود، اما چنانکه بهبود کارایی مصرف کود مدنظر باشد، 60 کیلوگرم نیتروژن در چهار هفته بعد از گلدهی پیشنهاد می گردد.
کلید واژگان: زمان برداشت, سورگوم, کارایی مصرف کود, عملکرد علوفه, کود نیتروژنهIn order to study the influence of nitrogen and different harvesting dates on sorghum yield, a split plot experiment based on randomized complete block design was conducted with three replications in 2010 at the Research Farm of Islamic Azad University, Ardabil branch. Factors were: different harvesting dates in three levels containing, beginning of flowering, two and four weeks after beginning of flowering and nitrogen fertilizer in four levels (zero, 60, 120 and 180 kg N.ha-1). The results showed that maximum of forage yield was obtained by the plots which were applied 180 kg N.ha-1 in four weeks after beginning flowering and the least of it was in no application of nitrogen fertilizer in beginning of flowering. Means comparison showed that the highest nitrogen use efficiency was obtained by the plots which was applied 60 kg N.ha-1 in four weeks after beginning flowering and the least of it was in application of 180 kg N.ha-1 × beginninig of flowering. Maximum of stem and leaf protein was obtained in the highest of nitrogen fertilizer rates. It seems that in order to increasing of forage yield, should be applied 180 kg N.ha-1 × four weeks after beginning flowering in climate conditions of Ardabil. If the aim is to improve nitrogen use efficiency, then applying 60 kg N.ha-1 in four weeks after beginning flowering can be suggested.
Keywords: Fertilizer use efficiency, Harvesting date, Nitrogen fertilizer, Forage yield, Sorghum -
به منظور بررسی تاثیر تاریخ های مختلف کاشت بر مراحل رشد و عملکرد های دانه و روغن ارقام سویا، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل در سال 1388 به مرحله اجرا درآمد. در این آزمایش عامل اول تاریخ کاشت، شامل چهار سطح (6، 15، 25 خرداد ماه و 5 تیر ماه) و عامل دوم شامل رقم ویلیامز و لاین L17 سویا بود. نتایج نشان داد که بین تاریخ های مختلف کاشت از نظر صفاتی چون تعداد روز از کاشت تا ظهور اولین گل، از کاشت تا ظهور اولین غلاف، از کاشت تا شروع دانه بندی، طول دوره رویش، ارتفاع بوته، عملکرد دانه، درصد روغن و عملکرد روغن اختلاف معنیداری وجود داشت. اثر متقابل تاریخ کاشت و رقم برای صفات مورد ارزیابی معنیدار نبود. تاریخ های کاشت 6 و 15 خرداد از نظر صفات ارتفاع بوته، روز از کاشت تا ظهور اولین گل، روز از کاشت تا ظهور اولین غلاف و درصد روغن دانه بیشترین مقادیر را داشته در یک گروه قرار گرفتند. از نظر طول دوره رویش، تعداد روز از کاشت تا شروع دانه بندی، عملکرد دانه و عملکرد روغن، تاریخ کاشت 6 خرداد بالاترین مقدار را نشان داد. نتایج نشان دادکه در منطقه اردبیل با تاخیر در کاشت سویا به دلیل برخورد با شرایط نا مناسب، گیاه به پتانسیل بالقوه تولید خود نمیرسد و عملکرد محصول کاهش مییابد. از این رو تاریخ کاشت 6 خرداد ماه برای کاشت سویا در اقلیم سردسیر اردبیل مناسب تر از سایر تاریخهای کاشت بود.
کلید واژگان: تاریخ کاشت, سویا, مراحل رشد, عملکرد دانهIn order to study the effects of different planting dates on growth stages and oil and seed yields of soybean varieties, an experiment was conducted as a factorial based on a randomized complete block design with three replications at the Agricultural Research Station of Islamic Azad University, Ardabil Branch in 2009. The first factor was planting date at four levels (27 May, 5, 15 and 26 June) and the second factor was Williams variety and L17 line of soybean. The results showed that there were significant differences between planting dates for traits like plant height, days from sowing to first flowering, days from sowing to first pod initiation, oil percentage, seed yield, oil yield, growth period and days from sowing to seed formation. Interaction effects of planting date and varieties were not significant for all evaluated characteristics. Planting dates of 27 May and 5 June were not statistically different and were the same for plant height, days from sowing to first flowering, days from sowing to first poding and oil percantage. Planting date of 27 May had the highest values for seed yield, oil yield, growth period and days from sowing to seed formation. Results of this research showed that becaues of short growth period in Ardabil region, soybean could not reach to its potential yield and it seems that the planting date of 27 May is more suitable than other planting dates in Ardabil cold climate.Keywords: planting date, soybean, growth stages, grain yield -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال نوزدهم شماره 1 (پیاپی 37، بهار 1390)، ص 85تنوع ژنتیکی 18 جمعیت ایرانی علف گندمی بیابانی (Agropyron desertorum) با استفاده از صفات مورفولوژیکی و نشانگر مولکولی چندشکلی قطعات تکثیر شده تصادفی DNA (RAPD)، مورد ارزیابی قرار گرفت. این جمعیت ها از نظر عملکرد بذر و اجزاء آن، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار به صورت کشت فاصله دار در شرایط کشت آبی طی سال های 1385 و 1386 مورد ارزیابی قرار گرفتند. تجزیه های آماری نشان داد که بین جمعیت ها از لحاظ همه صفات مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود داشت. جمعیت 400 (اردبیل) بیشترین عملکرد علوفه خشک (25/9 تن در هکتار) و بذر (89/514 کیلوگرم در هکتار) را داشت. وراثت پذیری عمومی عملکرد بذر، طول سنبله و تعداد دانه در سنبله بالا (61/0 تا 52/0=b2h) بود. وراثت پذیری عمومی تعداد ساقه متوسط (27/0=b2h) بود و سایر صفات وراثت پذیری کمی داشتند. همچنین 10 آغازگر اختیاری 10 نوکلئوتیدی از میان 50 آغازگر در مجموع 56 نوار چندشکل با تکرارپذیری بالا تولید کردند. برآورد شاخص تنوع ژنی نی (h) و شاخص شانون (I)، برای تمام مکان ها برای همه افراد درون جمعیت ها نشان داد که جمعیت های 3974 (کرج) و 742 (همدان) به ترتیب بیشترین (302/0h= و449/0 = I) و کمترین (146/0h= و 225/0 I=) میانگین سطح تنوع را داشتند. میانگین تنوع درون (Hs) و کل (Ht) جمعیت ها، به ترتیب 356/0 و 224/0 و میانگین درجه تمایز ژنی (Gst) بین جمعیت ها در تمام مکان ها 37/0 برآورد شد. نتایج نشان داد که از مجموع تنوع کل، تنوع بین و درون جمعیت ها به ترتیب 37% و 63% بود. دامنه ضریب تشابه جاکارد بین همه 18 جمعیت بین 19/0 تا 49/0 بود. تجزیه کلاستر براساس داده های مولکولی و مورفولوژیکی، مبتنی بر روش ادغام بر حسب متوسط گروه ها، جمعیت ها را در سه گروه مجزا قرار داد و جمعیت 400 (اردبیل) در هر دو کلاستر به تنهایی در گروه اول قرار گرفت. آزمون مانتل نشان داد که همبستگی ماتریس تشابه داده های مولکولی حاصل از نشانگرهای RAPD و ماتریس فاصله داده های مورفولوژیکی غیر معنی دار بود. با توجه به نتایج این تحقیق در شرایط آزمایش کنترل شده، نشانگرهای RAPD می توانند وسیله ای مناسب و موثر در ارزیابی تنوع ژنتیکی بین جمعیت های A. desertorum باشند.
کلید واژگان: تجزیه خوشه ای, تنوع مورفولوژیکی, چندشکلی ژنتیکی, Agropyron deserturom, علف گندمی بیابانی, نشانگرهای مولکولی RAPDIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:19 Issue: 1, 2011, P 85Genetic diversity in eighteen Iranian populations of desert wheatgrass (Agropyron desertorum), was evaluated using morphological traits and Randomly Amplified Polymorphic DNA (RAPD) markers. The populations were examined for seed yield and its components using a complete block design with 3 replications as spaced plant under irrigation conditions during 2006-2008. Analysis of variance showed significant differences among the populations for all the studied traits. The population 400 (Ardabil) had higher dry matter (9.24 ton/ha) and seed production (514.89 kg/ha). Broad-sense heritability values were high (h2b= 0.52 - 0.61) for seed yield, spike length and seed number per spike. For stems number broad-sense heritability was moderate (h2b= 0.27) and for other traits it was low and non significant. Ten primers out of the 50 decamer random primers screened generated 56 highly repeatable polymorphic bands. Estimates of Nei's gene diversity (h) and Shannon's Information index (I) for all loci in individual populations showed the populations of 3974 (Karaj) and 742 (Hamedan) had higher (h=0.302 and I=0.449) and lower (h=0.146 and I=0.225) gene diversity, respectively. Total gene diversity (Ht) and mean of gene diversity within populations (Hs) were estimated 0.224 and 0.356, respectively. Average value of gene diversity among the populations (Gst) was estimated as 0.37. The results showed that of total variation, between and within population variation were 0.37 and 0.63, respectively. Jaccard's similarity coefficients ranged from 0.19 to 0.49 across all 18 populations. The molecular and morphological data were subjected to Unweighted pair group method with arithmetic averages cluster analysis, Populations were partitioned into three groups. In both cluster analysis, population of 400 (Ardabil) was located into same separate group. The Mantel correlation analysis between morphological and RAPD data was not significant. In general, RAPD markers data proved to be a good method of assessing genetic variation among populations of desert wheatgrass. -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال هجدهم شماره 2 (پیاپی 36، تابستان 1389)، ص 214تعیین تنوع ژنتیکی مواد گیاهی قبل از شروع برنامه های اصلاحی و مطالعات ژنتیکی ضروریست. در این مطالعه تنوع ژنتیکی درون و بین 15 اکوتیپ داخلی به همراه 7 اکوتیپ خارجی و 3 اکوتیپ با مبدا نامشخص علف باغ با استفاده از نشانگرهای RAPD مورد مطالعه قرار گرفتند. از 40 آغازگر مورد ارزیابی، 8 آغازگر 73 نوار چندشکل تولید کردند. تعداد کل نوارهای چندشکل در درون اکوتیپ ها از 25 تا 49 نوار متغیر بود. میانگین تنوع ژنتیکی کل و درون اکوتیپ ها به ترتیب 291/0 و 181/0 و ضریب تمایز ژنی 378/0 برآورد شد. تجزیه واریانس مولکولی نیز نشان داد که بخش اعظم تغییر پذیری در درون اکوتیپ ها (28/78 %) می باشد. براساس تجزیه خوشه ای، 25 اکوتیپ علف باغ در 8 گروه مجزا قرار گرفتند. گروه بندی براساس داده های مولکولی انطباقی با گروه بندی جغرافیایی اکوتیپ ها نداشت. در تجزیه به مؤلفه های هماهنگ اصلی، سه مؤلفه اول 48/59 درصد از تغییرات را توجیه کردند. گروه بندی اکوتیپ ها با استفاده از دو مؤلفه هماهنگ اول و دوم نتایج حاصل از تجزیه خوشه ایرا تا حدودی تایید کرد. تجزیه خوشه ایبراساس داده های مورفولوژیکی، اکوتیپ ها را به چهار گروه تقسیم کرد ولی تطابق زیادی بین نتایج حاصل از داده های مورفولوژیکی و مولکولی مشاهده نشد. با توجه به نتایج به دست آمده از این تحقیق، می توان گفت تنوع ژنتیکی زیادی در درون اکوتیپ های علف باغ وجود دارد و در گزینش ارقام مطلوب می تواند مورد استفاده قرار گیرد. از اکوتیپ های با فاصله ژنتیکی بیشتر نیز می توان به منظور تلاقی در جهت تولید نسل های در حال تفرق، جمعیت های پایه برای مکان یابی ژن ها و بهره مندی از پدیده هتروزیس استفاده کرد.
کلید واژگان: علف باغ, تجزیه خوشه ای, تنوع ژنتیکی, نشانگرهای مولکولی, RAPDIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:18 Issue: 2, 2011, P 214Determining genetic diversity of plant materials is necessary in the beginning of any breeding program. In this study, genetic diversity within and among 15 orchardgrass ecotypes collected from different parts of Iran, 7 foreign ecotypes (USA, Russia, Stonia, Spain) and 3 ecotypes with unknown origin were evaluated using RAPD markers. Eight primers from 40 tested RAPD primers produced 73 polymorphic bands. The total number of polymorphic bands within ecotypes varied from 25 to 49 bands. The averages of total and within ecotypes genetic diversity and the degree of genetic differentiation were estimated 0.291, 0.181 and 0.378, respectively. Molecular variance analysis based on squared Euclidean distances indicates that larger proportions of variability existed within ecotypes (78.37 %). Cluster analysis of molecular data, grouped the entries under study into 8 cluster. The grouping based on molecular data had not correspondence with the geographical pattern. Using principal coordinate analysis, the first tree coordinates determined 59.48% of the total variation. Grouping of ecotypes using the first two coordinates confirmed the results of cluster analysis. Cluster analysis of morphological data, grouped the entries into 4 cluster, but great match between the results of morphological and molecular data weren’t observed. In this study, a great amount of genetic diversity observed between and within orchardgrass ecotypes that could be used for selection suitable varieties and the ecotypes with exceeding genetic distance could be used in crossing programs for producing heterosis, mapping populations and disperse generations. -
بررسی برخی از خصوصیات اکولوژیکی گون (Astragalus brachyodontus) با اهداف شناخت و دستیابی به اطلاعات کاربردی و نهایتا استفاده از آن در برنامه های اصلاح و توسعه مراتع انجام شد، روش بررسی بدین طریق بود که ابتدا به کمک نقشه پوشش گیاهی و بازدید میدانی اقدام به تهیه نقشه رویشگاه این گونه گردید، سپس در مناطق موردمطالعه براساس وسعت و شرایط پوشش گیاهی تعداد 6 سایت انتخاب شد، در هر یک از سایت ها با روش سیستماتیک تصادفی با پلات گذاری در امتداد ترانسکت، فاکتورهای مربوط به پوشش تاجی، تراکم، درصد فراوانی و میزان تولید علوفه اندازه گیری گردید. همچنین خصوصیات کیفی از نظر سیستم ریشه، فنولوژی، بذر، زادآوری، ارزش رجحانی و ترکیب شیمیایی گیاه نیز موردمطالعه قرارگرفت. رویشگاه های این گونه از ارتفاع 1100 تا 2200 متری از سطح دریای آزاد در اراضی دامنه ای با شیب 5 تا 30 درصد در تمامی جهات جغرافیایی بطور پراکنده مشاهده می شود ولی گستردگی آن در جهات جنوبی و جنوب شرقی بیشتر است، به طوری که متوسط بارندگی سالانه آن 385 میلی متر و در متوسط دما در فصل رویش 17 درجه سانتی گراد است؛ عموما بر روی خاکهای با بافت متوسط شنی لومی تا لومی رسی بدون محدودیت شوری و باpH خنثی بیشتر دیده می شود. میانگین درصد پوشش این گونه در ترکیب پوشش گیاهی کل بین 5 تا 15 درصد و عمق نفوذ ریشه از 30 تا 80 سانتی متر باتوجه به شرایط خاک متغیر است. شروع رویش نیز بسته به شرایط منطقه متغیر بوده و در مراتع میانبند (ارتفاع 1500 متر) از اواسط فروردین شروع شده تا اواخر اردیبهشت ماه به رشد علفی خود ادامه می دهد، اواسط خرداد، اواسط تیر و اوائل مردادماه به ترتیب زمان گلدهی، رسیدن و ریزش بذر می باشد، تولید بذر این گونه زیاد بوده و تجدید حیات آن در مناطق قرق شده بسیار خوب می باشد، ولی در مراتع آزاد بعلت چرای شدید دام زادآوری چندانی ندارد. ارزش رجحانی این گونه براساس آزمایش زمان سنجی چرا، جزو گونه های کلاس I محسوب می شود. با توجه به بالابودن قابلیت هضم و پروتئین خام در مرحله گلدهی، بنابراین بهترین زمان برداشت از این گیاه مرحله گلدهی می باشد. از آفات مهم آن یک نوع زنبور کوچک از تیرهEurytomidae، است که با تغذیه مغز بذر موجب پوکی بذر می شود.
کلید واژگان: اردبیل, آت اکولوژی, Astragalus Brachyodontus, فنولوژی, ارزش رجحانیIn order to recognize, find and use applicable information in range management and forage production, surveying of ecological characteristics of Astragalus brachyodontus were carried out. The method of studying was as following. At the first step, we used a map of vegetation cover and surveyed range ecosystems to determine the habitats of this species in Ardebil province. Then, in every region, considering area and vegetation cover, we selected about six sites to study different ecological characteristics of the plant. In each of these areas, The factors related to total canopy cover, species frequency and amount of forage yield were measured.Also some qualitative characteristics such as root system, stem, seed quality, regeneration,preference value and chemical composition of the plant were studied. Results showed that this species is found between 1100 m to 2200 m above sea level in Ardabil province. Generally, the individuals of this species are distributed in mountain hills. Slopes of the habitats are 5 to 30 percent with south and south eastern aspects. Mid-term average of annual precipitation is 385 millimeters and average annual temperature is 17 degree centigrade. This species grows on soils with pH of about 7 and soils textures of sandy lome to clay lome. In terms of canopy cover, this species includes 5 to 15 percent of the vegetation. Depth of root system in soil vary form 30 to 80 centimeters. In habitats with 1500 meters elevation, vegetative growth starts in mid April. Completion of vegetative growth is in late May. Full flowering, seed ripening, and seed dissemination occurs in early June, early July, and late July, respectively. For this plant species, seed production and regeneration is relatively high in exclosure areas which are protected against grazing. In grazed areas, however, regeneration is low. Based on feeding minutes, preference value of this range plant species is very high. Considering forage digestibility and theamount of crude protein for this species, the best time to graze it is the time of flowering stage. The important pest of this species is a kind of small wasp from Eurytomidae family that feeds from the kernels of seeds and causes hollowness in them. -
بنه (پسته وحشی) درختی است که در بیشتر اقلیم های خشک و نیمه خشک ایران رویش دارد و منطقه خلخال یکی از رویشگاه های مهم آن در استان اردبیل است. به منظور شناخت شرایط رویشگاهی این گونه در منطقه خلخال، شش رویشگاه، بنه خلخال، مزرعه، نوده، کندرق، جعفرآباد و نیمهیل انتخاب و خصوصیات خاک، اقلیم، پستی و بلندی و رشد درختان بنه آنها مورد مطالعه قرار گرفتند. در کل 109 قطعه نمونه به مساحت 400 مترمربع به روش انتخابی تعیین و خصوصیات کمی درختان بنه شامل تعداد در قطعه نمونه، ارتفاع کل، قطر برابرسینه، رویه زمینی، طول تنه و قطر تاج اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که بنه در ارتفاع بین760 تا 1800 متر از سطح دریا و در رویشگاه هایی که متوسط بارندگی سالیانه 320 تا440 میلی متر و میانگین دمای سالیانه آنها بین 2/10 تا1/17 درجه سانتی گراد متغیر است، پراکنش دارد. خاک رویشگاه های پسته وحشی از نوع خاکهای کم تحول یافته لیتوسول کم عمق تا نیمه عمیق می باشد. اسیدیته خاک از 4/7 تا 1/8 و هدایت الکتریکی آن 21/0 تا 39/0 دسی زیمنس بر متر متغیر است. بنه در منطقه شش تیپ غالب را تشکیل می دهد که عبارتند از: تیپ خالص بنه، تیپ ارس افرا همراه بنه، تیپ سیاه تلو بنه، تیپ بنه بادام همراه قره میخ، تیپ ارس بنه همراه بادام و تیپ سیاه تلو ارس همراه بنه. نتایج آماربرداری نشان داد که میانگین قطر برابرسینه درختان بنه در رویشگاه مزرعه 6/14 سانتی متر و در رویشگاه نیمهیل 6/4 سانتی متر می باشد. حداکثر ارتفاع تنه در رویشگاه مزرعه 9/1 متر و حداقل آن در رویشگاه جعفرآباد 81/0 متر ارزیابی شد. میانگین قطر تاج درختان 48/2 متر و میانگین ارتفاع کل درختان بنه 90/2 متر است که به دلیل قطع و بهره برداری بی رویه درگذشته، فاقد تنه واحدی می باشند.
کلید واژگان: بنه, خاک, آب و هوا, قطر برابر سینه, ارتفاع, زادآوریWild pistachio (Pistacia atlantica F&M.) trees grow in many arid and semi- arid areas of Iran including Khalkhal rigion in Ardabil province. In order to recognize the site demands of this species in Khalkhal forests, six sites (Bane Khalkhal, Kandarag, Mazrae, Nodeh, Jafarabad and Nimehil) were selected and soil properties, climatic data, topoghaphy and growth of wild pistachio were surveyed. Totally, 109 sample plots, each 400m2 with selective sampling method were established. In each sample plot qualitatives and quntitatives characteristics including number of tree, total height, diameter at breast height, basal area, trunk height and crown diameter were recorded. Results showed that wild pistachio is distributed on sites between 760m and 1880 m.a.s.l. with 320mm to 440mm annual precipitation and mean annul temperature between 10.2 ˚C and 17.1 ˚C. The soil of pistachio habitats is shallow, with pH between 7.4 and 8.1, and EC between 0.21 d.s/m and 0.39 d.s/m. Six vegatation types of pure Pistacia, Juniperus-Acer with Pistacia, Rhamnus-Juniperus with Pistacia, Rhamnus-Pistacia, Pistacia-Amygdalus with Paliurus and Juniperus-Pistacia with Amygdalus were recognized. The results of inventory showed that mean dbh of wild pistachio trees varies between 14.6cm in Mazrae and 4.6cm in Nimehil. The mean crown diameter and mean height of trees were calculated of 2.48m and 2.9m, respectively.Keywords: wild pistachio, soil, climatic, dbh, height, regeneration -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال هفدهم شماره 2 (پیاپی 34، تابستان 1388)، صص 284 -294به منظور بررسی تنوع ژنتیکی بنه در شهرستان خلخال، تعداد شش رویشگاه و در هر رویشگاه 20 پایه از درختان بنه انتخاب و نمونه های برگ و میوه جمع آوری گردید. 7 صفت برگ و 7 صفت میوه مورد اندازه گیری قرارگرفتند. داده های به دست آمده تجزیه و تحلیل شدند. برای مقایسه میانگین صفات رویشگاه های مورد بررسی از آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5% استفاده گردید. برای تعیین روابط بین صفات، ضریب های هبستگی میان آنها محاسبه گردید. همچنین برای پی بردن به میزان شباهت میان رویشگاه ها براساس صفات مورد بررسی تجزیه کلاستر انجام شد. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که مناطق مورد مطالعه از نظر کلیه صفات بجز طول برگ اختلاف معنی داری در سطح 1% دارند. میانگین طول برگ، وزن برگ، سطح برگ به ترتیب 46/11 سانتی متر، 79/0 گرم و 12/34 سانتی متر مربع بود. میانگین طول میوه، عرض میوه، درصد پوکی، طول خوشه و تعداد دانه در خوشه بترتیب 22/6 و 36/5 میلیمتر 96/82 و 12/9 سانتی متر و 8/25 عدد بود. همچنین نتایج نشان داد که بین سطح برگ و وزن برگ همبستگی مثبت و معنی دار (44/0r =) و با طول برگچه و وزن صد میوه نیز همبستگی مثبت و معنی دار در سطح 1% وجود دارد. نتایج تجزیه خوشه اینشان داد که رویشگاه ها بر اساس صفات مورد بررسی در دو گروه جداگانه قرار می گیرند. گروه اول شامل رویشگاه های جعفرآباد و نوده و گروه دوم رویشگاه های بنه خلخال، کندیرق، نیمهیل و مزرعه می باشد. به طورکلی تنوع ژنتیکی در رویشگاه های مورد مطالعه، اندک ارزیابی گردید.
کلید واژگان: پسته وحشی, خلخال, تنوع ژنتیکی, مورفولوژی, برگIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:17 Issue: 2, 2010, PP 284 -294In order to study genetic diversity of wild pistachio in Khalkhal, six forest sites, and 20 female trees per site were selected in which leaf and seed samples were collected. Seven characteristics were recorded on fruits and leaves. The resulted data were analysed and means compaired by Dancans Test. For determination of between characters the correlation Coefficients calculated and for grouping of areas on the basic the studied characteristics, cluster analysis were accomplished. the studied sites for all of genetic characteristics (except leaf length) showed significant difference. the average leaf length, leaf weight and leaf area, were 11.46 cm, 0.79 Gram and 34.12 cm, respectively. and the average fruit length, fruit width, seedless percentage, cluster length and seed per cluster were 6.25 mm. 5.36 mm, 82.96, 9.12 and 25.8 respectively. The results correlation between characteristics of leaf and fruit showed that, leaf area was positively correlated with leaf weight and 100 fruit weight was positively correlated with leaflet length and width fruit dimonsions in this species. The results of cluster analysis based on similarities percentage studied groups showed that, sites were classified in two groups including Nodeh, Jafarabad groups and Kadirag, Mazraeh, Baneh khakhal, Nimhil group. Totally, the genetic diversity was low evaluated in these habitats.Keywords: Wild pistacicho, Khalkhal, Genetic diversity, Morphology, Leaf -
در این مطالعه خصوصیات فنولوژیکی گونه پسته وحشی در دو منطقه از جنگلهای شهرستان خلخال (مزرعه و کندرق) در دو محدوده ارتفاعی (1450 متر و 1650 متر از سطح دریا) و در جهت جنوبی از سال 1380 تا 1382 مورد بررسی قرار گرفت. برای این مطالعه 30 اصله درخت در هر منطقه انتخاب و کدگذاری شدند. از ابتدای فروردین هر سال (شروع فصل رویش) تا موقع خزان کامل هر 7 تا 10 روز یکبار اطلاعات فنولوژیکی درختان ثبت گردید. خصوصیات فنولوژیکی مورد بررسی عبارت بودند از تاریخ جوانه زنی، تاریخ تشکیل برگ، گلدهی، تشکیل میوه، رسیدن میوه و ریزش برگ. نتایج نشان داد که تاریخ جوانه زنی هفته چهارم فروردین تا هفته اول اردیبهشت، تاریخ گلدهی هفته دوم تا سوم اردیبهشت، تشکیل میوه هفته سوم تا چهارم اردیبهشت، رسیدن میوه، هفته اول تا هفته دوم آبان و ریزش برگ هفته دوم تا هفته سوم آذرماه می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که مراحل مختلف فنولوژیکی با سالهای مورد مطالعه و ارتفاعات مختلف اختلاف معنی داری با هم دارند. محاسبه ضریب همبستگی نشان داد که میان بارندگی با شروع جوانه زنی و گلدهی همبستگی منفی و معنی داری وجود دارد.
کلید واژگان: فنولوژی, خلخال, پسته وحشی, ارتفاع, جهت, حرارتPhenological characteristics of Pistacia atlantica Desf subsp. Mutica (F. & M.) Rech were investigated at two different sites of Khalkhal Forests (Mazrae and Kandiragh) at two altitudes (1450 and 1650 m.a.s.l) and one aspect (south), during the years of 2001 to 2003. For this study, 30 trees at each site were selected and registered. The study started at March (beginning of the growing season) and ended at full leaf fall of each year. Every 7-10 days, the phenological characteristics were measured as date of budding, date of leaf formation, flowering, fruiting, fruit ripening and leaf fall. Statistical analaysis was done by compound analysis of variance method. Results showed that date of budding is between 3rd and 4th week of April, flowering between 4th week of April and 1st week of May, fruit set between 2nd and 3rd week of May, fruit ripening between 4th week of October and 1st week of November and leaf fall between 1st and 2nd week of December. The statistical analysis showed that there were significant differences beween the phenological characteristics and two altitudes. There was significant negative correlations between average rainfall and date of budding and flowering.Keywords: phenology, Khalkhal, pistacica atlantica, altitude, aspect, temprature -
به منظور دستیابی به جمعیت های پرمحصول با کیفیت بالای علوفه در فستوکای بلند، تعداد 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سه گانه در سالهای 1384 و 1385 در شرایط آبی در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی، شامل عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهور خوشه و نیز صفات کیفی ارزیابی شده با استفاده از دستگاه طیف سنج مادون قرمز نزدیک (NIR)، قابلیت هضم، قندهای محلول در آب، پروتئین خام، خاکستر کل، درصد دیواره سلولی بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که غیر از درصد خاکستر در سال اول، بین جمعیتهای مورد مطالعه از نظر سایر خصوصیات بررسی شده اختلاف در سطوح احتمال 1 و 5 درصد معنی دار بود. نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد، که اثر ژنوتیپ برای کلیه صفات به استثناء درصد خاکستر و اثر متقابل ژنوتیپ در سال برای عملکرد علوفه، تاریخ خوشه دهی و درصد خاکستر معنی دار بود. مقایسه میانگین داده های دو سال نشان داد که جمعیت های VIII (روسیه)، 782026 (شهرکرد) و 60075 (توانکش) به ترتیب با 76/5، 32/5 و 5/5 تن علوفه خشک در هکتار بالاترین عملکرد علوفه را به خود اختصاص دادند، بنابراین درصورت یکنواختی در زمان ظهور خوشه می توان از جمعیت های فوق بعنوان والدین ارقام ترکیبی استفاده نمود. از نظر ارتفاع بوته ژنوتیپ های 60075 (توانکش) و 60066 (بروجن) به ترتیب بیشترین و کمترین ارتفاع بوته را داشتند. از نظر تاریخ ظهور خوشه ژنوتیپ های 418 (استرالیا) دیررس و 1317 (بانک ژن ایران) زود رس ترین بودند. ژنوتیپ های 60071 (بروجن) و 078 (آمریکا) از بالاترین درصد قابلیت هضم برخوردار بودند. ضریب همبستگی بین قابلیت هضم و درصد قندهای محلول در آب مثبت و معنی دار بود. این دو صفت با درصد ADF همبستگی منفی و معنی دار داشتند. تاریخ ظهورخوشه با صفات عملکرد علوفه و ارتفاع بوته رابطه منفی و معنی دار داشت. در حالی که، همبستگی بین عملکرد علوفه و صفات قابلیت هضم و قندهای محلول در آب، کم و ناپایدار بود. با توجه به نتایج بدست آمده جمعیت های VIII (روسیه)، 782026 (شهر کرد) و 60075 (توانکش) از لحاظ تولید علوفه و 60071 (بروجن) و 078 (آمریکا) از نظر کیفیت علوفه، جمعیتهای برتر برای اصلاح مراتع و تولید چراگاه در مناطق استپی شمال غرب کشور معرفی شدند.
کلید واژگان: فستوکای بلند, عملکرد علوفه, فاکتورهای کیفیت, همبستگیIn order to determine the best populations for both yield and quality traits, 36 populations of tall fescue (Festuca arundinacea) were evaluated using a triple lattice design in Ardabil, Iran during 2005-2006. The data were collected for heading date, plant height, dry matter yield and five quality traits dry Matter digestibility (DMD), water soluble carbohydrates (WSC), crude protein (CP), acid detergent fiber (ADF) and total ash over two years. Near infrared spectroscopy was used for estimation of the quality traits. Result showed significant difference among populations for all of traits except the ash, in the first year. The populations VIII (Russia), 782026 (Shahrekord) and 60075 (Tavankesh) with average values 5.76, 5.32 and 5.5 ton/ha had the highest total dry matter production, respectively. They were suggested as the promising populations for produce synthetic varieties. The populations of 60075 (Tavankesh), 60066 (Borojen), had higher and lower values for plant heights, respectively. For heading date, 418 (Australia) and 1317 (Iranian Gene bank), were recognized as latest and earliest populstions, respectively. The populations of 60071 (Borojen) and 078 (USA) had the higher values for DMD. Results of correlation analysis showed that DMD was positively correlated with WSC, while the correlation among ADF with both DMD and WSC was negative. Heading date was negatively correlated with both DM yield and plant height. The relationships among DM yield with both DMD and WSC were weak and non significant. It was concluded that the population VIII (Russia), 782026 (Shahre kord) and 60075 (Tavankesh) with higher forage production and 60071 (Borojen) and 078 (USA) with higher quality were suggested as the best populations for cultivation in semi steppe area of northwest of Iran. -
در این نوشتار کوشش شده است که هجرت انفسی و آفاقی، که از ویژگی های انسان تعلیم یافته در سایه آموزه های اسلامی است، از نظرگاه حضرت امام خمینی بیان شود. افزون بر آن نگاهی به مهاجرتهای مثبت و منفی در حیات مسلمانان افکنده شده و معیارهای هجرت اسلامی طرح شده است. یادکرد هجرتهای سیاسی الهی امام راحل، به ویژه هجرت بزرگ ایشان به سرزمین غرب، یعنی فرانسه، محور دیگر این مقال است.
کلید واژگان: هجرت, هجرت انفسی, هجرت آفاقی, مهاجران, امام خمینیAttempts have been made in the present research to study subjective and objective migration – which is among the characteristics of a human being trained in the light of the Islamic teachings – in the viewpoint of Imam Khomeini. Moreover, the positive and negative migrations in the life of the Muslims have been briefly reviewed, while the criteria of Islamic migration have been also mentioned. The political-divine migrations of Imam Khomeini, particularly his great migration to the West, including his migration to France, are also studied. -
نشریه تحقیقات ژنتیک و اصلاح گیاهان مرتعی و جنگلی ایران، سال شانزدهم شماره 2 (پیاپی 32، تابستان1387)، صص 273 -284اصلاح نباتات بر اساس مطالعه همزمان چندین صفت یکی از کارآمدترین ابزارهای به نژادگران در انتخاب ژنوتیپ های مطلوب است. به منظور گزینش همزمان عملکرد و کیفیت علوفه در Festuca arundinacea، 36 جمعیت در قالب طرح لاتیس سه گانه در سال های 1384 و 1385 در ایستگاه تحقیقات اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفتند. صفات مورد بررسی شامل: عملکرد علوفه، ارتفاع بوته، تاریخ ظهور خوشه، قابلیت هضم، قندهای محلول در آب، پروتئین خام، درصد خاکستر کل و درصد دیواره سلولی (ADF) بود. تخمین وراثت پذیری عمومی (h2b) به جز درصد پروتئین و خاکستر کل برای سایر صفات در حد متوسط تا زیاد بود. ضریب همبستگی بین قابلیت هضم و درصد قندهای محلول در آب مثبت و معنی دار بود. این دو صفت با درصد ADF همبستگی منفی و معنی دار داشتند. تاریخ ظهور خوشه با صفات عملکرد علوفه و ارتفاع بوته رابطه منفی و معنی دار داشت. درحالیکه، رابطه بین عملکرد علوفه و صفات قابلیت هضم و قندهای محلول در آب ضعیف و ناپایدار بود. با استفاده از ماتریس های واریانس کواریانس فنوتیپی و ژنوتیپی و نیز وراثت پذیری صفات به عنوان ارزش اقتصادی نسبی صفات، ضرایب شاخص ها برای ترکیب های مختلفی از صفات تعیین گردید. بیشترین بهره ژنتیکی مورد انتظار از طریق وارد کردن اطلاعات حاصل از تمامی صفات به چرخه انتخاب بدست آمد. با توجه به ضرایب این شاخص، جمعیت های 782026 (شهر کرد) و VIII (روسیه) به عنوان بهترین رقم در منطقه اردبیل معرفی شدند. با توجه به اینکه روش های متداول در اصلاح گیاهان علوفه ای تولید واریته های ترکیبی است، جمعیت های 1317و 60065 (سمیرم)، 60075 و 60083 (توانکش)، 782026(شهر کرد)، VIII(روسیه)، 1081 (فلسطین) 1414 دارای بیشترین میزان شاخص بودند. بنابراین در صورت یکنواختی در زمان ظهور خوشه می توان از جمعیت های فوق به عنوان والدین ارقام ترکیبی استفاده نمودکلید واژگان: Festuca arundinacea, عملکرد, کیفیت علوفه, شاخص انتخاب, همبستگی, وراثت پذیریIranian Journal of Rangelands Forests Plant Breeding and Genetic Research, Volume:16 Issue: 2, 2009, PP 273 -284Breeding based on selection indices is an effective method for improved varieties. In order to study simultaneous selection for forage yield and quality traits in tall fescue (Festuca arundinacea Schreb), through selection indices, 36 populations were sown using a triple lattice design in Ardebil, Iran during 2006. data were collected for heading date, plant height, dry matter (DM) yield, dry matter digestibility (DMD), water soluble carbohydrates (WSC), crude protein (CP), acid detergent fiber (ADF) and total ash over two years. The estimates of broad sense heritability (h2b) were moderate to high for all of traits except for CP and total ash. DMD was positively correlated with WSC, while the genetic correlation among ADF with both DMD and WSC was negative. Heading date was negatively correlated with both DM yield and plant height. The relationships between DM yield with both DMD and WSC were weak and non significant. Using phenotypic and genotypic variance and covariance matrices and broad sense heritability as the relative economic value, selection indices were estimated. The results indicated that selection based on all of the traits would make more gain. The highest selection indices were obtained for the populations 1317, 60065 (Simirom), 60075, 60083 (Tavankesh), 782026 (Shahrekord), VIII (Russia), 1081(Palestine) and 1414 (Australia). They could be used as the parents of new synthetic varieties.Keywords: Festuca arundinacea, Yield, Quality, Selection index, Correlation, Heritability
-
بررسی تاثیر آتش سوزی در تغییرات پوشش گیاهی و ترکیب گونه در مراتع نیمه استپی استان اردبیل (مطالعه موردی در قرق تحقیقاتی خلخال)آتش سوزی یکی از ابزارهای مدیریت در اصلاح ترکیب پوشش گیاهی علفزارهااست. آتش سوزی های کنترل شده موجب حذف گیاهان بوته ای خشبی غیر قابل هضم می شود و از تجدید حیات باقی مانده علوفه خوبی به دست می آید. آتش سوزی غیرعمدی که در شهریور 1377 در قرق تحقیقاتی سردول خلخال رخ داد، حدود 3 هکتاراز محدوده قرق و قسمتی از خارج از قرق طعمه حریق شد. با توجه به اینکه قبل از آتش سوزی ترکیب گیاهان آن با استفاده از روش ترانسکت گذاری وکوادرات مطالعه شده بود و محل های ترانسکت ها با کوبیدن میله های فلزی مشخص شده بود، تغییراتی که بعدازآتش سوزی ایجاد شده باردیگر در تابستان 1379 مورد مطالعه قرار گر فت. نتایج نشان داد گیاهان بوته ای ساقه چوبی از 81/24 درصد (نسبت به پوشش گیاهی کل) به 2 درصد تقلیل ، ولی گیاهان گندمیان دائمی از 97/ 51در صد (نسبت به پوشش گیاهی کل) به 63/80 درصد افزایش یافته است. با مقایسه ارقام، مذکورنتیجه می شود درصد پوشش کل نسبت به قبل کاهش یافته است، ولی درصد گیاهان کلاس??? افزایش وگیاهان کلاس? ?? کاهش نشان می دهد، در واقع از نظر کمیت بصورت مقطعی پوشش گیاهی کاهش یافته، ولی از نظر کیفیت افزایش نشان می دهد، شایان ذکر است در تابستان 1381 دوباره تجدید حیات گونه های سوخته شده بوته ای و گندمیان دائمی بررسی شد و نتایج نشان داد که حدود 30 درصد از بوته ای ها (Astragalus aureus) و حدود 100 درصد گندمیان دائمی (Festuca ovina، Bromus tomentelus) تجدید حیات یافته اند و پوشش کل به 5/64 درصد افزایش یافته است. ازاین رو می توان نتیجه گرفت در شرایطی که محدودیت فرسایش خاک نباشد، از بین بردن گیاهان خاردار مهاجم از طریق آتش سوزی موجب بهبود و گسترش گیاهان علفی دائمی می شود.
کلید واژگان: آتش سوزی, پوشش گیاهی, ترکیب گونه, علوفه و خلخال
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.