فهرست مطالب علی اکبر جهاندیده
-
هدف
آدیپوسیتوکین ها نقش مهمی در کنترل هومیوستاز انرژی و فرآیندهای متابولیکی مختلف مربوط به چاقی دارند. لذا، هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر 8 هفته تمرین ورزشی ترکیبی بر سطوح لپتین و آدیپونکتین پلاسمای پسران چاق بود.
روش شناسی40 پسر چاق (46/0 ± 7/12 ساله، با وزن 19/10 ± 46/78 کیلوگرم، قد 16/8 ± 7/161 سانتی متر و چربی بدن 30/4 ± 04/33 درصد) به دو گروه تمرین ورزشی ترکیبی و کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تمرین ترکیبی در یک برنامه ترکیبی هوازی (30 دقیقه) و مقاومتی (یک نوبت از 7 حرکت مقاومتی)، 3 جلسه در هفته برای 8 هفته شرکت کردند، در حالی که گروه کنترل هیچ فعالیت ورزشی منظمی نداشتند و به فعالیت های معمول روزانه خود ادامه دادند. قبل و پس از برنامه تمرین ورزشی، توده بدن، چربی بدن، سطوح لپتین، آدیپونکتین پلاسما اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از تی مستقل و تی زوجی مقایسه شدند.
یافته هامقایسه بین گروهی نشان داد که درصد چربی بدن (42/0 = P)، وزن بدن (88/0 = P) و سطح پلاسمایی لپتین (065= P) پس از تمرینات ورزشی ترکیبی تغییر معنی داری نداشت؛ با این حال، سطح آدیپونکتین پلاسما (001/0 = P) و نسبت آدیپونکتین به درصد چربی بدن (014/0 = P) در پاسخ به تمرین ورزشی ترکیبی افزایش معنی داری داشت.
نتیجه گیرینتایج نشان داد که 8 هفته تمرین ورزشی ترکیبی سطح آدیپونکتین پلاسما را در چاقی دوران کودکی افزایش می دهد. بعلاوه، فعالیت بدنی منظم بدون تغییرات همزمان در سطح ترکیب بدن، تاثیر معنی داری بر سطح لپتین نداشت.
کلید واژگان: چاقی, فعالیت ورزشی, لپتین, آدیپونکتین}AimAdipocytokines play an important role in controlling energy homeostasis, and in various metabolic processes related to obesity. Therefore, the aim of the present study is to investigate the effects of 8-week of combined exercise training on plasma leptin and adiponectin levels in obese boys.
MethodsA total of 40 obese boys (age: 12.7±0.46 years, weight 78.46±10.19 kg, height 161.72±8.16 cm, and body fat 33.04±4.30 %) were divided into two combined exercise training (CT) and control groups. Subjects in the CT group participated in a combined aerobic (30 min) and resistance (one set of 7 resistance exercises) training program 3 times/week for 8 weeks, whereas those in the control group had no regular exercise and continued their routine daily activities. Body mass, body fat, plasma leptin and adiponectin levels were measured before and after the training program. The data were compared using Paired and independent t-test.
ResultsThe between-group comparison showed that body fat percentage (P=0.42), body weight (P=0.88) and plasm leptin level (P=0.065) did not change significantly after combined exercise training; however, plasma adiponectin level (P=0.001) and adiponectin/ body fat (%) ratio (P= 0.014) increased significantly in response to combined exercise training.
ConclusionThe results indicated that eight-week combined exercises training increased plasma adiponectin level in childhood obesity. Furthermore, regular physical activity without simultaneous changes in body composition level had no significant effect on leptin level.
Keywords: Obesity, Exercise, Leptin, adiponectin} -
-
مقدمه و اهداف
یکی از مهم ترین ویژگی های انسان، وجود کارکردهای عالی کرتکس است. روانشناسان و پژوهشگران علوم اعصاب از دیرباز درصدد بررسی کارکردهای شناختی و کارکردهای مغز بوده اند. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تغییرات پردازش های شناختی در حین و پس از فعالیت بدنی تناوبی استقامتی یک جلسه ای ویژه فوتسال بر اساس نظریه کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز بود.
مواد و روش هاپژوهش حاضر از نوع میدانی و نیمه تجربی بود. جامعه آماری شامل بازیکنان مبتدی جوان فوتسال شهرستان قوچان بودند که 12 آزمودنی فوتسالیست مبتدی پسر (سن 78/0±16/17 سال، قد 19/4±171 سانتی متر و وزن 64/6±38/63 کیلوگرم) در این پژوهش شرکت نمودند. متغیرهای مستقل، شدت تمرین و دوره های زمانی (عامل درون گروهی) شامل قبل، حین و دقایق 1 و 15 پس از توقف فعالیت تناوبی استقامتی یک جلسه ای بود. متغیر وابسته نیز شامل میانگین نمرات تداخل محرک کلمه و رنگ توسط نرم افزار آزمون استروپ بود. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری و نرم افزار SPSS20 تجزیه و تحلیل شد.
یافته هایافته ها نشان داد که تفاوت های معناداری در تداخل شناختی آزمون استروپ بین زمان قبل از شروع آزمون با کارکرد شناختی زمان خستگی ناشی از آزمون تناوبی استقامتی و همچنین بین کارکرد شناختی زمان های 1 و 15 دقیقه استراحت بعد از پایان آزمون با کارکرد شناختی ناشی از خستگی وجود دارد (0/05=P).
نتیجه گیریبر طبق یافته ها، به نظر می رسد کاهش موقتی فعالیت قشر پیشانی مغز در حین فعالیت بدنی تناوبی استقامتی فوتسال در شدت های بالا روی می دهد؛ لذا به مربیان فوتسال توصیه می شود تا جهت افزایش ظرفیت های شناختی و روانی افراد در تمرینات خود از تمرین های خاص تصمیم گیری و پردازش اطلاعات نیز بهره گیرند.
کلید واژگان: فعالیت تناوبی استقامتی ویژه فوتسال, عملکرد شناختی, آزمون استروپ}Background and AimsOne of the most important features of humans is the existence of excellent cortex functions. Psychologists and researchers in the field of neuroscience have long sought to investigate the cognitive functions of brain. Therefore, the purpose of the current study was to investigate changes in cognitive processes during and after one session of specific futsal intermittent endurance test based on transient hypofrontality thesis.
Materials and MethodsThe current study was a field study following a semi experimental design. The statistical population consisted of young futsal players in Quchan city. A total of 12 male beginner futsal players (age: 17.16±.78 years old, height: 171±4.19 cm, and weight: 63.38±6.64 kg) participated in the study. Independent variables were intensity of exercise and time periods (intra-group factor) included before, during, and 1 and 15 minutes after stopping one session of intermittent endurance activity. The dependent variable included the mean of interference scores of word and color stimulus via the stroop test software. The results were analyzed using repeated measures of ANOVA and SPSS (version 20) software.
ResultsThe results showed that there were significant differences in cognitive interference by stroop test between the time before the start of the test and cognitive function of the fatigue time due to the intermittent endurance test as well as the cognitive function of 1 and 15 minutes of rest after the end of the test and cognitive function due to fatigue (P = 0.05).
ConclusionAccording to the results, it seems that transient hypofrontality during physical activity of the futsal intermittent endurance occurs at high intensities. Therefore, it is recommended that futsal coaches use specific decision-making and information processing training to increase their cognitive and psychological capacities in their exercises.
Keywords: Futsal Intermittent Endurance Test, cognitive function, Stroop test} -
اثر مکملهای ویتامینی معدنی بر آنزیم های ضد اکسایشی، مالون دی آلدیید و رکورد صد متر دختران شناگر نخبهسابقه و هدفبه نظر می رسد استفاده از مکملهای ضد اکسایشی، از فشار اکسایشی ناشی از تمرینهای شدید می کاهد. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر مکملهای ویتامینی معدنی بر آنزیم های ضد اکسایشی، مالون دی آلدیید، و عملکرد دختران شناگر نخبه در سنین بلوغ بود.مواد و روش هاآزمودنی های تحقیق حاضر، 24 دختر شناگر نخبه (سن 22/1±93/12)، عضو تیم های باشگاهی کرج و تهران بودند. آزمودنی ها به طور تصادفی، به دو گروه تجربی و گروه گواه تقسیم شدند. هر گروه در برنامه تمرین سنگین شنا، 5/3 تا 4 کیلومتر در هر جلسه، به مدت 1 ماه شرکت کردند (3 جلسه در هفته به مدت 4 هفته). نمونه گیری خون، قبل و پس از دوره تمرینی برای ارزیابی آنزیم های ضد اکسایشی، صورت گرفت. رکورد کرال 100 متر در آغاز و پایان دوره تمرینی، ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای تی مستقل و همبسته استفاده شد.یافته هامیزان آنزیم های ضد اکسایشی در گروه تجربی، افزایش داشت. اما این افزایش تنها در مورد سوپر اکسید دیسموتاز، معنی دار بود (04/0p<). همچنین آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در گروه گواه، کاهش معنی داری را نشان داد (01/0p<). در مقایسه بین گروهی نیز سوپر اکسید دیسموتاز (04/0p<) و آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز (002/0p<) تغییر معنی داری را در پایان دوره نشان دادند. تغییر معنی داری در مالون دی آلدیید و عملکرد شناگران، در دو گروه مشاهده نشد.نتیجه گیریاستفاده از مکمل در مرحله ای که تمرینات سنگین شنا انجام می گیرد، موجب بهبود عملکرد برخی آنزیم های ضد اکسایشی، در دوران بلوغ دختران می شود که می تواند مورد توجه مربیانی قرار گیرد که در سطوح بالا فعالیت می کنند.
کلید واژگان: فشار اکسایشی, آنتی اکسیدان ها, مکمل, دختران شناگر نخبه}Background And AimIt seems that vitamin-mineral supplementation reduce exercise-induced oxidative stress. However، the adaptation occurred after vitamin-mineral supplementation، especially in pubertal، age is not clear yet. Therefore this study is aimed to investigate the effects of vitamin-mineral supplementation on anti-oxidant enzymes، Malone Dialdehyde (MDA)، and performance in young elite swimmers in pubertal age.Materials And MethodsTwenty-four female elite swimmers (12. 93 1. 22) volunteered to participate in this study and were randomly divide into two groups: vitamin-mineral supplemented (N=12) and control (N=12) groups. Both groups participated in a monthly swimming program (they trained three times a week for a total of four weeks). They swam almost 3. 5 to 4 km/day Blood sampling was done before and after training period to assess anti oxidant enzymes. 100 m crawl records were measured at the beginning and at the end of training period. Independent t test and paired sample t test were used to analyze the data.ResultsAntioxidant enzymes increased in vitamin-mineral supplemented group but this increase was only significant in superoxide dismutase (p<0. 04). In control groups، glutathione peroxidase (GSH-Px) significantly decreased (p<0. 01). In between-groups comparison، superoxide dismutase (p<0. 04) and GSH-Px (p<0. 002) had a significant change at the end of the period. No significant change was observed in MDA and swimming performance in both groups. ConclusionVitamin/mineral supplementation especially during heavy swimming training was found to improve some antioxidant enzymes performance during pubertal age that can be considered by coaches in high level. -
سابقه و هدف
کمردرد یکی از معمول ترین مشکلات سلامتی است که 85% افراد را تحت تاثیر قرار می دهد. برنامه های توان بخشی ستون فقرات، برای افراد مبتلا به کمردرد مزمن متنوع می باشد. علاوه بر این، به طور سنتی تواتر درمان سه بار در هفته و بیش تر اوقات در منزل می باشد و دانسته های اندکی در مورد تمرینات تحت نظر و فشرده در درمان بیماران کمردردی وجود دارد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی اثرات تمرینات ثبات دهنده مرکزی تحت نظر فشرده بر شدت درد و ناتوانی بیماران مبتلا به کمردرد مزمن غیراختصاصی بود.
مواد و روش ها24 خانم غیر ورزشکار با کمردرد مزمن در این مطالعه شرکت نمودند. این افراد به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند: گروه تجربی، برنامه درمانی را در طی 12 روز متوالی، تحت نظر فیزیوتراپ انجام دادند و در گروه کنترل، هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نمونه ها در هر گروه، از انجام هرگونه فعالیت ورزشی در دوره انجام مطالعه خودداری نمودند. قبل و بعد از دوره درمانی، مقیاس دیداری درد برای ارزیابی شدت درد و شاخص ناتوانی اسوستری برای ارزیابی ناتوانی استفاده شدند.
یافته هانتایج نشان داد که در میزان شدت درد و ناتوانی در گروه مداخله، قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری داشته است (به ترتیب 000/0= P و 003/0= P). در حالی که در گروه کنترل، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجه گیریتمرینات ثبات دهنده مرکزی تحت نظر و فشرده، باعث کاهش میزان درد و ناتوانی در بیماران با کمردرد مزمن می شود.
کلید واژگان: کمردرد مزمن غیر اختصاصی, تمرینات ثبات دهنده مرکزی, ناتوانی و درد}IntroductionLow back pain is a very common health care problem affecting 85% of population. Spine rehabilitation programs are very various in subjects with chronic low back pain but core stability training is often the chosen treatment. However, the aim of this study was to examine the effects of consecutive supervised core stability training on pain intensity and disability of nonspecific chronic low back pain.
Materials And MethodsTwenty-four non-athletic females with chronic low back pain were participated in the study. They were randomly divided into two groups: experimental group (12 days consecutively under physical therapist supervision) and control group (no intervention). The subjects in both groups were not allowed to perform any sport activity during 12 days of study. Before and after the intervention, visual analogue scale and the ososetry disability index were used to assess pain intensity and disability, respectively.
ResultsThe findings show that the disability and intensity pain variables were significantly decreased in the experimental group (P=0.0001 and P=0.003, respectively), while no significant changes were found with respect to those variables in the control group.
ConclusionsConsecutive supervised core stability training may decrease the pain intensity and disability of the patients with chronic low back pain.
-
مقدمه و هدفکنترل اشتها بر دریافت کالری و چاقی تاثیرگذار است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی آثار یک جلسه ورزش مقاومتی متوسط و سنگین بر اشتها، کالری دریافتی و انرژی مصرفی در مردان سالم است.مواد و روش هاطرح پژوهش متقاطع بود که با همکاری سیزده نفر از کارمندان مرد دانشگاه در سه حالت کنترل، ورزش مقاومتی متوسط (با شدت 70 تا 75 درصد یک تکرار بیشینه) و ورزش مقاومتی سنگین (با شدت 80 تا 85 درصد یک تکرار بیشینه) و در هشت حرکت با سه نوبت ده تکراری به مدت نود دقیقه انجام شد. تغذیه افراد در روز تمرین و روز قبل از آن مشابه بود. اشتهای افراد در قبل، بلافاصله بعد، سه و نه ساعت پس از ورزش مقاومتی با بهره گیری از پرسشنامه اشتها و با مقیاس (VAS) اندازه گیری شد؛ همچنین کالری دریافتی و انرژی مصرفی در روز ورزش و روزهای قبل و بعد ورزش مقاومتی با استفاده از پرسشنامه کالری دریافتی و انرژی مصرفی اندازه گیری گردید. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر در سطح معناداری 05/0 P<استفاده شد.نتایجپس از بررسی نتایج، تغییری معنادار در اشتهای افراد در اثر ورزش مقاومتی مشاهده نشد. کالری دریافتی در هر سه گروه در روز ورزش نسبت به روز قبل از ورزش افزایش و روز بعد از ورزش نسبت به روز ورزش کاهش داشت. انرژی مصرفی در روز ورزش نسبت به روزهای قبل و بعد از آن در گروه های ورزش مقاومتی افزایش یافت.نتیجه گیرینتایج پژوهش حاضر نشان داد که یک جلسه ورزش مقاومتی با شدت متوسط و سنگین بر اشتها تاثیری معنادار نداشت و افزایش انرژی مصرفی را در روز ورزش به دلیل انجام فعالیت قدرتی نسبت به روزهای قبل و بعد از آن باعث شد.
کلید واژگان: اشتها, کالری دریافتی, انرژی مصرفی, ورزش مقاومتی متوسط و سنگین}Background And ObjectiveAppetite control affects food intake and obesity.The purpose of the present study was to evaluate the effects of moderate andheavy resistance exercise on appetite, food intake and energy expenditure inhealthy men.Materials And MethodsA cross-over research design was used and the studywas performed on a population of 13 male volunteers from employees ofSabzevar University in 3 group containing control, moderate resistance exercise(70-75% of one repetition maximum) and heavy resistance exercise (80-85% ofone repetition maximum) groups within 90 minutes and including 8 types ofmovement with 3 sets and 10 repetition. The food given to men before and onthe day of the exercises was similar. The appetite was recorded by appetitequestionnaire and norm (VAS) before, immediately after exercise, and 3 and 9hours after the exercise protocol. Food intake and energy expenditure wasrecorded by food intake and energy expenditure questionnaire before and on theday of the exercises. Data was analyzed using repeated measure ANOVA with asignificant level of p<0.05.ResultsHaving the results collected, there were no significant changes inappetite and in the effects of moderate and heavy resistance exercise. Calorieintake showed an increase on protocol day rather than the previous day ofprotocol and immediately after protocol day returned to level of previous day ofprotocol. Energy expenditure showed an increase on protocol day rather than theprevious day of protocol and immediately after protocol day in resistanceexercise groups.ConclusionThe results of the study indicate that one session moderate andheavy resistance exercise had no significant effects on appetite due to imbalancein significant negative energy and due increase energy expenditure on protocolday rather than the previous day of protocol.
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.