علی ایزدیار
-
دکترین "اقدامات مجرمانه مشترک" یکی از اشکال بحث برانگیز مسوولیت کیفری در قلمرو حقوق کیفری بین المللی به شمار می رود که در پرتو آراء دیوان کیفری بین المللی برای یوگسلاوی سابق، شکل گرفته و قوام یافته است و متعاقب آن، از سوی این دیوان و نیز دیوان کیفری بین المللی برای رواندا، مکررا مورد استناد قرار گرفته است. از سوی دیگر، در حقوق کیفری ایران نیز "سردستگی گروه مجرمانه"، با مشخصه های فعلی، بی تردید یکی از نوآوری های قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 محسوب می شود که در ماده 130 آن تبلور یافته است. در این نوشتار، تلاش شده است تا با تطبیق و مقایسه مختصات این دو مفهوم مشابه اما متمایز از یکدیگر، مهمترین وجوه اشتراک و افتراق این دو نهاد حقوقی - که یکی نشات گرفته از حقوق کیفری بین المللی و دیگری زاییده حقوق کیفری ایران است - تبیین گردد تا از رهگذر آن، امکان رفع خلاءهای احتمالی موجود در قانون فعلی فراهم شود. واژگان کلیدی: اقدامات مجرمانه مشترک، گروه مجرمانه، سردستگی، مشارکت، معاونت.
کلید واژگان: اقدامات مجرمانه مشترک, گروه مجرمانه, سردستگی, مشارکت, معاونتThe doctrine of “Joint Criminal Enterprise” is considered as a controversial form of criminal responsibility in international criminal law. This doctrine has been formed and developed in the light of the case law of the International Criminal Tribunal for the former Yugoslavia (ICTY) and has frequently been emphasized by the International Criminal Tribunal for the former Yugoslavia (ICTY) and the International Criminal Tribunal for Rwanda (ICTR). On the other hand, in the Iranian criminal law, “Leadership of Criminal Group” is one of the innovations of Islamic Penal Code approved in 2013 reflected in its Article 130. In this article, the most important similarities and differences between these two legal institutions – the former being derived from international criminal law and the latter based on the Iranian criminal law - are discussed, and certain suggestions have been given to improve the Iranian law in this regard. Keywords: Joint Criminal Enterprise, Criminal Group, Leadership, Co-perpetration, Aiding and Abetting.
Keywords: Joint Criminal Enterprise, Criminal Group, Leadership, Co-perpetration, Aiding, Abetting -
فصلنامه حقوق پزشکی، پیاپی 32 (بهار 1394)، صص 161 -205یکی از موضوعات مهم و بحث برانگیز در حوزه حقوق پزشکی، بحث «خودکشی مساعدت شده پزشکی» می باشد که طی یکی دو دهه اخیر در میان حقوقدانان، جرم شناسان، پزشکان و حتی خود بیماران به عنوان بخشی از جمعیت آسیب پذیر جامعه، موضوعی مشاجره آمیز بوده و موافقان و مخالفانی داشته است. مرکز ثقل این مشاجرات، موضوع «حق انتخاب مرگ» برای بیماران می باشد. از منظر آموزه های حقوق کیفری، میان اتانازی و عنوان مذکور، از حیث «مباشرت» یا «معاونت» کردن پزشک در مرگ بیمار، تفاوت چشمگیری وجود دارد؛ بدین معنا که پزشک، در اتانازی «مباشرت» و در خودکشی مساعدت شده پزشکی «معاونت» در مرگ بیمار می نماید. به دیگر سخن، در عنوان نخست، عامل مرگ «پزشک» و در عنوان دوم، عامل مرگ خود «بیمار» است. در سیاست جنایی ایران، خودکشی اگرچه تحت تاثیر آموزه های دینی و فقهی مباح نبوده، لکن مورد جرم انگاری قرار نگرفته است و به تبع نظام استعاره مجرمیت - که در اغلب نظام های حقوقی من جمله ایران پذیرفته شده است- معاونت در خودکشی نیز جرم و قابل مجازات نمی باشد. مع الوصف قانون گذار ایران، در ماده 743 قانون تعزیرات (ماده 15 قانون جرایم رایانه ای) مصوب 5/3/1388، برخی از اقدامات یاری دهنده و تسهیل کننده خودکشی از طریق سامانه های رایانه ای، مخابراتی یا حامل های داده را، به عنوان جرمی مستقل، جرم انگاری نموده است. این نوشتار، از یک سو مبانی جرم انگاری موضوع حاضر را مورد نقد و واکاوی قرار داده و از سوی دیگر، به شیوه های واکنش کیفری نظام حقوقی ایران در مواجهه با این مساله پرداخته است؛ و در نهایت، در راستای تکریم حیات انسانی و پیشگیری از پدیده انحرافی خودکشی، پیشنهاد جرم انگاری «خودکشی مساعدت شده پزشکی» را، به عنوان جرمی خاص و مستقل، ارائه نموده است.
کلید واژگان: حقوق پزشکی, مساعدت در خودکشی, حق انتخاب مرگ, معاونت, خودکشی, مسوولیت کیفری پزشکOne of the most important and controversial issues in medical law is “Physician Assisted Suicide” that during the recent decades، it has been a challenging issue among the jurists، criminologists، doctors and even the patients themselves، as a part of the vulnerable population of society. This subject has had its own supporters and opponents. Core of these disputes is the “Right to Die” for the patients. From the perspective of criminal law doctrines، there is a significant difference between the Euthanasia and the above mentioned subject، from the view of doctor’s direct or indirect participation in the patient’s death; which means that doctor is involved in euthanasia directly and provides assistance in the physician assisted suicide. In other words، in direct participation، “doctor” does the actus reus of murder، but in indirect participation، she only helps the “patient” to kill himself. In criminal policy of Iran، suicide is not permissible under the influence of religious and juridical doctrines، but has not been criminalized، and therefore it concluded that assistance in suicide should not be considered criminal. Nevertheless، the legislator of Iran has criminalized aiding and facilitating suicide through the computer systems، telecommunication systems or data carriers، as an independent crime. This article has criticized and analyzed the foundations of criminalization of this issue، as well as، the methods of penal reaction of Iranian legal system toward this problem; and finally has proposed that criminalization of “Physician Assisted Suicide” as an independent crime in order to respect human life and prevent deviant act of suicide.Keywords: Medical Law, Assistance in Suicide, Right to Die, Assistance, Suicide, Doctor's Criminal Responsibility -
امروزه «خودکشی مساعدت شده پزشکی» از جمله موضوعات مهم و قابل تامل در حوزه حقوق پزشکی به شمار می آید که همواره کانون توجه اندیشمندان و صاحب نظران این عرصه بوده است. عمده مباحث مطروحه پیرامون این موضوع، دائر مدار «حق انتخاب مرگ» برای بیماران است. در این نوشتار، فارغ از دیدگاه های نظری موافقان و مخالفان این پدیده، به مطالعه تطبیقی سیاست گذاری های جنایی کشورهای انگلستان و آمریکا در مواجهه با این مساله پرداخته شده و در نهایت، وضعیت حقوقی ایران نیز در این زمینه مورد نقد و واکاوی قرار گرفته است.
کلید واژگان: خودکشی, پزشک, معاونت, انگلستان, آمریکاAbstract One of the most important and controversial issues in medical law is “Physician Assisted Suicide” that during the recent decades, it has been a challenging issue among the jurists, criminologists, doctors and even the patients themselves, as a part of the vulnerable population of society. This subject has had its own supporters and opponents. Core of these disputes is the “Right to Die” for the patients. From the perspective of criminal law doctrines, there is a significant difference between the Euthanasia and the above mentioned subject, from the view of doctor’s direct or indirect participation in the patient’s death; which means that doctor is involved in euthanasia directly and provides assistance in the physician assisted suicide. In other words, in direct participation, “doctor” does the actus reus of murder, but in indirect participation, she only helps the “patient” to kill himself. In criminal policy of Iran, suicide is not permissible under the influence of religious and juridical doctrines, but has not been criminalized, and therefore it concluded that assistance in suicide should not be considered criminal. Nevertheless, the legislator of Iran has criminalized aiding and facilitating suicide through the computer systems, telecommunication systems or data carriers, as an independent crime. This article has criticized and analyzed the foundations of criminalization of this issue, as well as, the methods of penal reaction of Iranian legal system toward this problem; and finally has proposed that criminalization of “Physician Assisted Suicide” as an independent crime in order to respect human life and prevent deviant act of suicide.Keywords: Medical Law, Assistance in Suicide, Right to Die, Assistance, Suicide, Doctor's Criminal Responsibility -
اصل «صلاحیت مبتنی بر تابعیت مجنی علیه» یکی از بحث برانگیزترین اصول حاکم بر تعیین صلاحیت کیفری، در حقوق جزای بین الملل است. این صلاحیت که همواره موافقان و مخالفانی داشته است، برای نخستین بار در حقوق ایران، به عنوان یک اصل کلی، در ماده 8 قانون مجازات اسلامی مصوب 1390 مورد پذیرش قرار گرفته است و این امر بدون تردید یکی از نوآوری های قانون مزبور به حساب می آید، زیرا سابق براین، رویکرد حقوق ایران درطول قریب به یک قرن قانونگذاری به طورکلی مبنی بر عدم پذیرش این نوع صلاحیت جز درمواردی استثنایی بوده است.
در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن تبیین مفهوم و شرایط اعمال این صلاحیت، دلایل موافقان و مخالفان پذیرش آن، به تفکیک، مورد نقد و بررسی قرار گیرد. افزون براین، رویکرد حقوق ایران نسبت به صلاحیت مزبور نیز، قبل و بعد از قانون جدید مجازات اسلامی، بررسی شده و در نهایت شرایط و قلمرو اعمال ماده 8 قانون مزبور تبیین شده است.
کلید واژگان: صلاحیت کیفری بین المللی, قلمرو مکانی حقوق جزا, صلاحیت شخصی, تابعیت مجنی علیه, حقوق جزای بین المللThe passive personality principle is one of the most controversial governing principles to determine criminal principles in the international criminal law. This principle has constantly had supporters and opponents and it has been accepted as a general principle in the article 8 of Islamic new penal code (codified 1390) for the first time in Iran law. It is undoubtedly counted one of the inventions of this new law. Previously the approach of Iran law (near to one century of the legislation) has totally not accepted this principle except in some cases. This note attempts to criticize and examine the reasons of supporters and opponents, mean time; determining the concept and provisions of applying this principle. Moreover, the approach of Iran law has been studied before and after new Islamic penal code and at last determined the provisions and realm of applying of article 8Passive Personality Principle with a Focus on Islamic New Penal Code of Iran Hossein Mir Muhammad Sadeghi (Professor at Shahid Beheshti University) Ali Izadyar (An M.A student of Criminal Law and Criminology)The passive personality principle is one of the most controversial governing principles to determine criminal principles in the international criminal law. This principle has constantly had supporters and opponents and it has been accepted as a general principle in the article 8 of Islamic new penal code (codified 1390) for the first time in Iran law. It is undoubtedly counted one of the inventions of this new law. Previously the approach of Iran law (near to one century of the legislation) has totally not accepted this principle except in some cases. This note attempts to criticize and examine the reasons of supporters and opponents, mean time; determining the concept and provisions of applying this principle. Moreover, the approach of Iran law has been studied before and after new Islamic penal code and at last determined the provisions and realm of applying of article 8.Keywords: International criminal principle, The territorial realm of criminal law, Individual principle, Crime victim nationality, International criminal law
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.