به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی دره کردی

  • راضیه شکاری مقدم، مرضیه محمدی*، سیده هدی حکمت آرا، علی دره کردی، پریسا سالاری زاده
    در این مطالعه سنتز نانوذرات نقره توسط عصاره دارچین در دمای اتاق و دماهای 55 و °C 75 صورت گرفت. اثر تغییر مولفه های واکنش از قبیل نسبت وزنی عصاره به نمک فلزی و دمای سنتز بر روی شکل و توزیع اندازه نانوذرات بررسی شد. ساختار کریستالی، اندازه و ریخت شناسی نانوذرات سنتز شده توسط طیف سنجی پراش پرتو X (XRD) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش دما از دمای اتاق تا دمای °C 75، اندازه متوسط نانوذرات از 78/47 به nm 12/32 کاهش یافته است. همچنین با افزایش دما، نانوذرات با اندازه متوسط nm 12/32 دارای توزیع اندازه یکنواخت تر و ریخت شناسی کروی منظم تری هستند. همچنین با ثابت نگه داشتن دما (دمای اتاق) و دو برابر کردن نسبت نمک نقره به عصاره، قطر ذرات سنتز شده از مرتبه nm 500 می باشد. از این رو نسبت 1:1 نمک نقره به عصاره نتیجه بهتری را در مقایسه با نسبت 1:2 نشان داد. قابلیت این نانوذرات برای تخریب فوتوشیمیایی و حذف رنگ صنعتی متیل نارنجی تحت لامپ شبیه ساز نور خورشید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از عملکرد خوب فوتوکاتالیستی این نانوذرات است، به طوری که 70% رنگ در مدت min 60 تخریب شد. نتایج نشان می دهد که تخریب نانوذرات از سینتیک مرتبه اول پیروی می کند. علاوه بر این با توجه به داده های سینتیکی مشاهده می شود که با کاهش غلظت رنگ، مقدار ثابت سرعت افزایش می یابد.
    کلید واژگان: عصاره دارچین, نانوذرات نقره, فوتوکاتالیست, زیست سازگار}
  • عباسعلی آهنگر*، محدثه سلطانی نژاد، علی دره کردی
    مقدمه و اهداف

    از آنجایی که درک زبان و به خصوص درک نحوی در رشد زبانی و همچنین رشد آموزشی کودکان تاثیر دارد، پژوهش حاضر به بررسی درک و تولید نحو توسط کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر در مقایسه با کودکان عادی پرداخته است.

    مواد و روش ها

    در پژوهش حاضر، 15 کودک کم توان ذهنی با سن تقویمی (13-12 سال) و سن عقلی (9-7 سال) شرکت داشتند. کم توان ذهنی بودن این افراد قبلا با استفاده از آزمون هوش وکسلر ویرایش 4 تایید و بهره ی هوشی این افراد بین 70-55 اندازه گیری شده بود. گروه شاهد شامل 15 کودک عادی (9-7 سال) و 15 کودک عادی (13-12 سال) بودند. آزمودنی های کم توان ذهنی به طور تصادفی از مدارس استثنایی و آزمودنی های عادی به طور تصادفی از مدارس عادی شهرستان جیرفت انتخاب شدند. هر سه گروه از آزمودنی ها از نظر زبانی با استفاده از بخش کلامی آزمون هوش وکسلر ویرایش 4 همگن شدند. به منظور جمع آوری داده ها، از آزمون نحوی با نگاهی به مطالعه یBenítez-Burraco, Garayzábal and Cuetos (2016) استفاده شد. این آزمون حاوی 6 خرده آزمون بود که با استفاده از روش دو نیمه کردن اسپیرمن-براون هنجاریابی شد. تحلیل داده های حاصل از پژوهش با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی حداقل تفاوت معنادار (LSD)، با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفت.

    یافته ها

    نتایج نهایی تحلیل چندمتغیره نشان داد که بین عملکرد کلی سه گروه در درک و تولید نحو (قواعد گروهی پایه، نشانگر فعل کمکی و ساختار پایه ای گروه تصریف، ظرفیت فعل، محدودیت های زیرمقوله ای نحوی درون گروه فعلی، تولید بندهای متمم اسمی و بند افزوده) تفاوت معناداری وجود دارد (0/05<P).

    نتیجه گیری

    نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کودکان کم توان ذهنی به طور کلی عملکرد ضعیف تری در درک و تولید نحوی نسبت به کودکان کم توان ذهنی با سن عقلی و سن تقویمی مشابه دارند. همچنین، جنسیت تاثیری در درک و تولید نحو در هیچ کدام از گروه ها نداشت. در نهایت، افرادی که در بخش آموزشی کودکان کم توان ذهنی مشغول هستند، می توانند از نتایج پژوهش حاضر استفاده کنند.

    کلید واژگان: درک نحوی, تولید, کودکان کم توان ذهنی, آموزش پذیر, کودکان عادی, فارسی زبان}
    AbbasAli Ahangar *, Mohaddeseh Soltaninejad, Ali Dareh Kordi
    Background and Aims

    As perception of language and particularly syntactic perception has a significant effect on language and learning development, the present study aimed at comparing syntactic perception and production between educable children with ID and TD children.

    Materials and Methods

    In the current causal-comparative study, 15 children with intellectual disabilities of chronological age 12-13 and mental age 7-9 were included. Intellectual disabilities of these children were confirmed earlier using Wechsler intelligence test, edition 4, and their IQ were measured to be between 55-70. The control group included 15 typically developing children of age 7-9 years and 15 typically developing children aged 12-13 years. Children with intellectual disabilities were selected from exceptional schools and typically developing children from normal schools of Jiroft city via available sampling method. All the three groups were homogenized in language ability using the verbal section of the Wechsler Intelligence Test, edition 4. The research data was gathered by adapting the study of Benítez-Burraco, Garayzábal, and Cuetos (2016). This test included six subtests that standardized by the Spearman-Brown. The data were then analyzed using multivariate analysis and SLD in SPSS.

    Results

    There was a significant difference between the overall performances of the three groups in syntactic perception and production (basic phrase rules, auxiliary markers and basic structure of the inflectional phrase, verbal valency, syntactic subcategory constraints within the verbal phrase, production of noun complement clauses, production of relative (adjunct) clauses) (P<0/05).

    Conclusion

    The results of the present research showed that, in general, children with intellectual disabilities had a weaker performance in the perception and production of syntax in comparison to typically developing children with the same chronological and mental age. Gender was not found to have any significant effect on syntactic perception and production. Individuals who work in education of children with intellectual disabilities can make use of the results of this research.

    Keywords: Syntactic perception, Production, Children with Intellectual Disability, Educable, typically developing children, Persian speakers}
  • علی دره کردی*، فاطمه مهدی زاده
    توجه به روابط زناشویی به عنوان اساسی ترین کارکرد خانواده از اهیمت بالایی برخوردار است. تلاش در جهت شناسایی عوامل موثرتر در بهبود روابط زناشویی می تواند به بهبود مداخلات روان-شناختی در این زمینه کمک کند. هدف از تحقیق حاضر مقایسه جنسیتی طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی طلاق عاطفی زوجین بود. این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه اماری کلیه زوجین 25 تا40 ساله شهر رفسنجان بودند. حجم نمونه 205 زوج بود که بصورت دردسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008) و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ (1988) بودند. جهت تحلیل داده‏ها از رگرسیون با روش گام به گام استفاده گردید. نتایج نشان داد که در نمونه زنان حوزه های طرحواره ای بریدگی، دیگرجهت مندی و عملکرد مختل و در نمونه مردان طرحواره های حوزه بریدگی، گوش بزنگی و محدودیت مختل به ترتیب بیشترین توان پیش بینی در طلاق عاطفی را داشته اند. براساس نتایج بدست آمده می توان گفت در مداخلات زناشویی بهتر است ضمن بهبود طرحوار های بریدگی در زوجین؛ در زنان تاکید روی طرحواره های دیگرجهت مندی و عملکرد مختل و در مردان تاکید رو طرح واره های گوش بزنگی و محدودیت مختل باشد.
    کلید واژگان: طرحواره ناسازگار اولیه, طلاق عاطفی, طرحواره بریدگی}
    Ali Darehkordi *, Fatemeh Mahdizadeh
    Paying attention to marital relationships is the most important function of the family. Trying to identify the most effective factors in improving marital relationships can help improve psychological interventions. The purpose of the present study was to To find out the gender differences of early maladaptive schemas in predicting emotional divorce of couples. This is a descriptive correlation study. The statistical population was all couples of 25-40 years old in Rafsanjan. The sample size was 205 couples who were selected by convenience sampling. Data were collected using Guttmann Emotional Divorce Questionnaire (2008) and Young's Early Maladaptive Schema Questionnaire (1988). Stepwise regression was used to analyze the data. The results showed that in the sample of females, the domains of shear, schema, and dysfunctional schema were the most predictive factors in emotional divorce, respectively. Based on the results, it can be said that in marital interventions, it is better to improve the incision schemes in couples; in women to emphasize other schemas of coping and dysfunction, and in men to emphasize earbob schemas and impaired restriction.
    Keywords: Schema. Emotional Divorce. maladaptive}
  • فاطمه مهدی زاده، علی دره کردی*
    زمینه

    طرحواره های ناسازگار اولیه از عواملی هستند که می توانند بر زندگی و روابط بین زوجین تاثیرگذار باشند. اما مسئله اصلی اینست، آیا ابعاد ذهن آگاهی در رابطه بین طرحواره های ناسازگار اولیه و نگرش به روابط فرازناشویی می توانند نقش میانجی گر داشته باشد؟

    هدف

    بررسی رابطه طرحواره های ناسازگار اولیه با نگرش به روابط فرازناشویی با توجه به میانجی گری ابعاد ذهن آگاهی بود.

    روش

    این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زوجین 25 تا 40 ساله شهر انار بودند. 205 زوج به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پزوهش عبارتند از: پرسشنامه ی گرایش به روابط فرازناشویی حبیبی و پورآوری (1391)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (2006) و پرسشنامه طرحواره ناسازگار اولیه یانگ (1988). تحلیل داده‏ها با روش تحلیل مسیر و تحلیل میانجی گرانه چندگانه انجام شد.

    یافته ها

    مدل نهایی با داده ها برازش مطلوبی دارد و طرحواره های ناسازگار اولیه از طریق ابعاد ذهن آگاهی پیش بینی کننده نگرش به روابط فرازناشویی هستند (0/05>p). همچنین نتایج تحلیل میانجی گرانه نیز نشان داد از ابعاد ذهن آگاهی، توصیف، عدم قضاوت و عدم واکنش مهمترین نقش میانجی گرانه را دارند (0/05>p).

    نتیجه گیری

    می توان از طرحواره های ناسازگار اولیه و ابعاد ذهن آگاهی روابط فرازناشویی را پیش بینی کرد.

    کلید واژگان: طرحواره های ناسازگار اولیه, روابط فرازناشویی, ابعاد ذهن آگاهی}
    Fatemeh Mahdyzadeh, Ali Darekordi*
    Background

    Early maladaptive schemas are factors that can affect the lives and relationships between couples. But the key question is, can the dimensions of mindfulness mediate the relationship between early maladaptive schemas and attitudes toward extramarital relationships?

    Aims

    The purpose of this study was to investigate the relationship between early maladaptive schemas and attitudes to extramarital relationships with regard to mediating the dimensions of mindfulness.

    Method

    This was a descriptive correlational study. Statistical population was all couples 25-40 years old in Pomegranate. 205 couples were selected as sample by available sampling method. Research tools include Habibi's Metacognitive Relationship and Purulence Questionnaire (2012), Short Freiburg Mindfulness Questionnaire (2006), and Young's Early Maladaptive Schema Questionnaire (1988). Data analysis was performed using multiple path analysis and mediation analysis.

    Results

    The final model fits well with the data, and early maladaptive schemas through mindfulness dimensions predict attitude toward meta-marital relationships (p<0/05). Also, the results of mediation analysis showed that mindfulness, description, non-judgment and non-reaction had the most important mediating role (p<0/05).

    Conclusions

    It can be predicted from early maladaptive schemas and mind dimensions of meta-cognitive relationships.

    Keywords: Early maladaptive schemas, meta-cognitive relationships, dimensions of mindfulness}
  • مهسا کارآموزیان، بهجت کلانتری خاندانی، مسعود باقری*، فرزاد دهقانی فر، علی دره کردی
    مقدمه

    خودکارآمدی به باور فردی در خصوص انجام رفتار تاکید می ‏کند و باور به این نکته که تا چه حد کنترل سلامت بر عهده افراد می‏ باشد، می‏تواند باعث بروز رفتار مناسب بهداشتی گردد. هدف از این مطالعه، تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه رفتارهای مربوط به سرطان (CBI) در جمعیت بیماران زن ایرانی مبتلا به سرطان پستان طراحی گردید.

    روش بررسی

    مطالعه حاضر یک مطالعه توصیفی- تحلیلی است. پس از تایید روایی صوری و محتوا به منظور روان‏سنجی این ابزار 345 نفر از بیماران مبتلا به سرطان پستان مراکز تخصصی درمان سرطان شهر کرمان به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و CBI و پرسشنامه خودکارآمدی عمومی را تکمیل نمودند. در این پژوهش به منظور ارزیابی روایی از مدل‏ های تحلیل عاملی اکتشافی، تاییدی و روایی همزمان و برای بررسی پایایی از آزمون بازآزمایی و ضرایب آزمون آلفای کرونباخ در نرم افزار AMOS  در SPSS استفاده گردید.

    یافته ‏ها:

    تحلیل عاملی تاییدی پرسشنامه 31 آیتمی با 7 خرده مقیاس آن، با حذف عبارت 3 و 5 تایید شد. همبستگی معنی‏ دار مولفه ها و مقیاس کلی CBI با پرسشنامه خودکارآمدی عمومی، روایی همزمان پرسشنامه را تایید کرد. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفا کرونباخ 75/0 تایید و برای عامل‏ های هفت‏گانه بین 69/0 تا 74/0 بود. دامنه ضریب اعتبار بازآزمایی یک ماه بعد بر روی 30 نفر از بیماران سرطانی بین 67/0 تا 74/0 بود (01/0P<) که حاکی از پایایی CBI در طول زمان می‏ باشد.

    نتیجه‏ گیری:

    CBI ویژگی‏ های روان‏سنجی لازم را دارد. در این پژوهش هفت عامل استخراج شده CBI، با عوامل استخراج شده درنسخه اصلی منطبق بود. پژوهش حاضر ابزاری را معرفی می‏ نماید که می‏ تواند در سنجش و ارزیابی خودکارآمدی بیماران مبتلا به سرطان پستان در دوره درمان سودمند واقع شود.

    کلید واژگان: خودکارآمدی, سرطان, روان سنجی, پرسشنامه رفتارهای مربوط به سرطان}
    Mahsa Karamoozian, Behjat Kalantari Khandani, Masoud Bagheri*, Farzad Dehghanifar, Ali Darekordi
    Introduction

    Self-efficacy refers to an individual’s belief in their capacity to execute a specific behavior. Believing that individuals themselves are responsible for their health can lead to the adoption of health behaviors. This study aimed to conduct a confirmatory factor analysis of a Cancer Behavior Inventory (CBI) for Iranian female breast cancer patients.

    Methods

    This was a descriptive-analytic study. First, we establishing the content and face validity of the instrument. Then, 345 breast cancer patients were selected from cancer treatment centers of Kerman city by convenience sampling to evaluate the psychometric properties of the instrument. The participants completed the CBI and the General Self-efficacy Scale. The instrument validity was assessed using exploratory and confirmatory factor analysis (structural validity) and correlational methods (concurrent validity), and the internal and external reliability were evaluated by calculating Cronbach’s alpha coefficients and using the test-retest method, respectively. Analyses were performed using SPSS 19 and AMOS software packages.

    Results

    Confirmatory factor analysis of the 31-item questionnaire, consisting of 7 subscales, was conducted after removing items 3 and 5. A significant correlation between each subscale and the General Self-efficacy Scale and also between the overall scale and the General Self-efficacy Scale confirmed the concurrent validity of the questionnaire. The reliability of the questionnaire was confirmed based on a Cronbach’s alpha coefficient value of 0.75 (ranging from 0.69 to 0.74 for the seven factors). The 1-month test-retest reliability, assessed by readministering the test to 30 cancer patients, ranged between 0.67 and 0.74 (P < 0.01), which shows acceptable reliability of the CBI over time.

    Conclusion

    The CBI has acceptable validity and reliability. The seven factors extracted for the CBI matched those identified in the original version. The present study introduces a tool that can be useful in assessing and evaluating the self-efficacy of breast cancer patients during treatment.

    Keywords: Self-Efficacy, Cancer, Psychometrics, Cancer Behavior Inventory}
  • فریبا رحمانی*، علی دره کردی، وحیده هاشمی مهرجردی، اصغر امیری

    هسته کویین اگزالین نقش بسیار مهمی را به عنوان ساختار اولیه مورد استفاده در طراحی و سنتز برخی داروها ایفا می کند. در این پژوهش، مشتقات جدید سیکلوبوتاکویین اگزالین-2،1-دی اول از واکنش حلقه زایی مشتقات اوروفنیلن دی آمین با اسکواریک اسید در حلال اتانول و در حضور مقدار کاتالیستی از استیک اسید سنتز شده اند. واکنش در شرایط رفلاکس انجام گرفته است و حلال واکنش یک حلال سبز و سازگار با محیط زیست می باشد. مشتقات مختلفی از دی آمین مثل 4-متیل بنزن-2،1-دی آمین، 4-کلرو بنزن-2،1-دی آمین، 4-نیترو بنزن-2،1-دی آمین و پیریدین-2،1-دی آمین در این واکنش استفاده شد و تمامی این مشتقات بخوبی واکنش دادند و محصولات متناظر با بازده بالا بدست آمدند. محصول واکنش پیریدین-2،1-دی آمین با اسکواریک اسید در حلال اتانول و در حضور مقدار کاتالیستی از استیک اسید به صورت مخلوطی از دو تاتومر می باشد . ساختار محصولات سنتز شده با استفاده از آنالیز عنصری و طیف های FT-IR, 1H-NMR, 13C-NMR شناسایی و تایید شده است.

    کلید واژگان: اسکواریک اسید, اورتوفنیلن دی آمین, سیکلوبوتاکوئین اگزالین اسید-2, 1-دی اول, کوئین اگزالین}
    Fariba Rahmani *, Ali Darehkordi, Vahide Hashemi Mehrjardy, Asghar Amiri

    Among the various classes of nitrogen-containing heterocyclic compounds, quinoxalines play an important role as a basic skeleton for the design of a number of antibiotics. In addition, quinoxaline ring is a part of several pharmacological active substances of natural or synthetic origin. In this study, an ecofriendly method for the synthesis of cyclobutaquinoxaline-1,2-diol derivatives through cycloaddition reaction of O-phenylenediamine derivatives and squaric acid in EtOH as a green solvent in the presence of a catalytic amount of acetic acid under reflux condition is reported. Different diamine compounds such as 4-methylbenzene-1,2-diamine, 4-chlorobenzene-1,2-diamine, 4-nitrobenzene-1,2-diamine and pyridine-2,3-diamine were used. The structures of products were confirmed by FT-IR, 1H-NMR, 13C-NMR, and elemental analysis.the reaction of 2,3-diaminopyridine with squaric acid give the corresponding cyclobuta[e]pyrido[3,2-b]pyrazine-6,7-diol. According to the spectroscopic data (FT-IR and H-NMR data) in this reaction there might be three isomers in the cyclobuta[e]pyrido[3,2-b]pyrazine-6,7-diol. These isomers are tautomers. In summary, we have developed a new facile and ecofriendly protocol for the synthesis cyclobutaquinoxaline-1,2-diol derivatives from reaction of O-phenylenediamine derivatives and squaric acid.

    Keywords: O-phenylenediamine, quinoxalines, squaric acid, cyclobutaquinoxaline-1, 2-diol}
  • علی دره کردی، ابراهیم رضازاده زرندی، سپیده آثار، امید رضاحسینی، شکرالله آثار*

    به طور سنتی، تشخیص عوامل بیماری های عفونی بر اساس روش های معمول یا فنوتیپی است. با توجه به فقدان رشد برخی از عوامل عفونی، این روش ها برای تشخیص تعدادی از باکتری ها بسیار دشوار یا غیرممکن است. با ظهور فنون مولکولی، تشخیص عفونت های میکروبی تحت تاثیر قرارگرفته است. این مقاله به مزایا و معایب روش های تشخیصی مولکولی و سنتی در تشخیص میکروارگانیسم های بیماری زا می پردازد. روش های تشخیصی سنتی مانند روش های فنوتیپیک، شیمیایی و ویژگی های سرولوژیکی هنوز برای تشخیص بسیاری از بیماری های عفونی استفاده می شود. علاوه بر تشخیص عوامل باکتریایی، روش های مختلف مولکولی می توانند عوامل بیماری زایی و ژن مقاومت ضد میکروبی را در میزان، حساسیت و دقت بالاتر مورد تشخیص قرار دهند. به نظر می رسد که روش های پیشرفته مولکولی می توانند سبب کاهش زمان تشخیص، میزان مرگ و میر و هزینه های تشخیص آزمایشگاهی شوند و طول مدت بستری را کوتاه نمایند.

    کلید واژگان: تشخیص, بیماری های عفونی, سنتی, مولکولی, روش}
    A. Darekordi, E. Rezazadeh Zarandi, S. Assar, O. Rezahosseini, Sh. Assar*
    Background and Objectives
    Traditionally, diagnosis of the agents of infectious diseases is based on conventional or phenotypic methods. Due to the lack of growth of some infectious agents, these methods are very difficult or impossible for diagnosis of some bacteria. The advent of molecular techniques has more or less influences on the detection of microbial infections. This article addresses the advantages and disadvantages of diagnostic molecular and conventional methods in detecting pathogenic microorganisms. Traditional diagnostic methods such as phenotypic, chemical and serologic characteristics are still used for detection of infectious diseases. In addition to diagnosing the bacterial agents, varient molecular methods may also detect virulence factors and antimicrobial resistance genes at a higher rate, sensitivity and accuracy. It seems that the advanced molecular methods can reduce diagnosis time, mortality rate and costs of laboratory diagnosis, and shorten the duration of hospitalization.
    Keywords: Diagnosis, Infectious diseases, Traditional, Molecular, Method}
  • علی دره کردی، ناصر بهروزی، غلامحسین مکتبی، کیومرث بشلیده
    هدف پژوهش حاضر یافتن رابطه علی بافت و کارکرد خانواده با رفتارهای تخریبی با میانجی گری نظم جویی شناختی هیجان و نظریه ذهن است. جامعه آماری دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهر اهواز بودند. نمونه ای 384 نفری به صورت تصادفی چندمرحله ای انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس رفتارهای تخریبی نبوی و همکاران (1390)، فرم کوتاه تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2001)، مقیاس نظریه ذهن استیلمن نسخه قمرانی و همکاران (1385)، مقیاس عملکرد عاطفی خانواده مدارس کشور (1392) بود. تحلیل داده ها با روش مدل ساختاری و آزمون بوت استراپ برای بررسی نقش میانجی گری متغیرها در نرم افزار آموس انجام شد. بررسی شاخص های برازش مدل نشان داد مدل اصلاح شده از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین، نتایج بوت استراپ نقش میانجی گرانه عملکرد نظریه ذهن و تنظیم شناختی هیجان در ارتباط بین بافت و عملکرد خانواده با رفتارهای تخریبی را تایید کرد. بر اساس نتایج به دست آمده از معنی داری نقش میانجی گرانه نظریه ذهن و نظم جویی شناختی هیجان می توان گفت مداخله روی آموزش نظریه ذهن و نظم جویی شناختی هیجان می تواند روی کاهش رفتارهای تخریبی مدنظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: رفتار تخریبی, نظم جویی شناختی هیجان, نظریه ذهن}
    Ali Dare Kordi, Naser Behroozy, Gholam Hossein Maktabi, Kiomars Beshlideh
    The present study was carried out to find the causal relationship between family function and destructive behaviors through the mediating of the cognitive emotion regulation and the theory of mind.The population included first class high school students in the city of Ahvaz. A random sample of 384 was selected by cluster samplingmethod. Nabavi et al destructive behaviors questionnaire (1390), Garnefsky et al. short form of cognitive emotion regulation questionnaire (2001), Stillman et al. theory of mind questionnaire (1385), educational and emotional functioning scale of compatibility Family Schools (1392)were used In this study. Data analysis was done by fitting indicators to check the structural Equestion Modeling (SEM) and the test model to examine the role of mediating variables in Breaking Bootstrap Amos software. The reliability and validity of the questionnaire were also confirmed at the desirable level. Indices showed the model is a good model fit. The results of the bootstrap showed the mediating role of theory of mind and cognitive emotion regulation in the relationship between structure and function of the family in reducing destructive behaviors.
    Keywords: Destructive behavior, Cognitive emotion regulation, The theory of mind}
  • مرتضی عبدالله پور چناری، علی دره کردی، عشرت کریمی افشار
    در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان شهر کرمان نسبت به سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد موردبررسی قرارگرفته است. نمونه ای 40 نفری از یک دبیرستان به صورت تصادفی انتخاب شدند. با اجرای پرسشنامه نگرش سنج نسبت به اعتیاد، 20 نفر از آزمودنی ها که نمره بالاتری کسب کردند (گرایش مثبت تری نسبت به مصرف مواد داشتند) را در گروه آزمایش و از بقیه دانش آموزان 20 نفر را به طور تصادفی انتخاب و به عنوان گروه کنترل جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش به مدت 1 ماه در 8 جلسه مهارت های زندگی آموزش داده شد؛ اما بر گروه کنترل هیچ متغیری اعمال نشد. در پایان، هر دو گروه توسط فرم ب مقیاس نگرش سنج نسبت به اعتیاد پس آزمون شدند. داده ها توسط روش های آماری تحلیل کوواریانس و آزمون t تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل آماری نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به سوءمصرف مواد موثر بوده است.
    کلید واژگان: مهارت های زندگی, تغییر نگرش, پیشگیری, سوءمصرف مواد مخدر}
    Mortezaabdollah Poor Chenari, Ali Dare Kordi, Eshratkarimiafshar
    This research investigated the effectiveness of teaching life skills on changing the attitude of male high school students in Kerman toward drug abuse and addiction. A sample of 40 students of a high school was selected randomly. With the implementation of attitude questionnaire on addiction, 20 participants with higher scores (with a more positive attitude toward using drugs) were placed in experimental group and from among the rest of the students, 20 were selected randomly and placed in control group. Thereafter, life skills were taught to the experimental group for 8 sessions within a month but no variable was performed on control group. At the end, both groups were tested via form B which was the attitude scale on addiction. Data were analyzed by means of statistical methods including covariance analysis and t test. The results of statistical analysis revealed that teaching life skills was effective in changing the attitude of students toward drug abuse.
    Keywords: life skills, change of attitude, prevention, drug abuse}
  • مهسا کارآموزیان، قاسم عسکری زاده، علی دره کردی
    هدف پژوهش حاضر تعیین اثر آموزش مدیریت تنیدگی شناختی رفتاری بر میزان اضطراب دوره بارداری و پارامتر های فیزیولوژیک نوزادان بود. این مطالعه به روش شبه تجربی و با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 30 نفر از زنان باردار نخست زا که به مراکز بهداشتی درمانی کرمان مراجعه کرده بودند به روش نمونه برداری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش وگواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 12 جلسه، تحت آموزش مدیریت تنیدگی شناختی رفتاری قرار گرفت. ابزارهای مورد سنجش، پرسشنامه اضطراب بارداری (RAQ، وندنبرگ، 1990) و پارامتر های فیزیولوژیک نوزادان (وزن، قد، اندازه دور سر و نمره آپگار) بود. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون و همچنین نسبت به گروه گواه کاهش معناداری یافت. به عبارت دیگر، آموزش مدیریت تنیدگی شناختی رفتاری، اضطراب دوره بارداری را به میزان قابل توجهی کاهش داد. همچنین نتایج نشان دادند بین پارامتر های فیزیولوژیک نوزادان دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. بنابراین، می توان برای بهبود سلامت روانی دوره بارداری از درمانگری های روان شناختی مانند مدیریت تنیدگی به شیوه شناختی-رفتاری در مراکز بهداشتی درمانی استفاده کرد.
    کلید واژگان: بارداری, اضطراب, پارامتر های فیزیولوژیک, مدیریت تنیدگی شناختی, رفتاری}
    Mahsa Karamoozian, Ghasem Askarizadeh, Ali Darekordi
    the aim of the present study was to examine the effects of Cognitive-Behavioral Stress Management (CBSM) training on the levels of anxiety during the pregnancy period and on newborns’ physiological parameters. This study was a semi experimental pretest-posttest with a control group. Thirty primiparous pregnant women who referred to the health clinics of Kermanwere selected using convenient sampling. The participants were randomly assigned into either experimental or control group. The data were collected using the Pregnancy Related Anxiety Questionnaire (PRAQ; Vandenberg, 1990) and the newborns’ physiological parameters (weight, height, head circumference and Apgar score). The experimental group received 12 sessions of CBSM training. The results of multivariate analysis of covariance indicated that the anxiety scores of CBSM group significantly decreased in the posttest stage in comparison with the pretest stage and the scores of control group. There was no significant difference in physiological parameters between the two groups. These findings suggested the effectiveness of CBSM training during pregnancy in reducing the levels of anxiety. Therefore, pregnant women can benefit from psychological interventions such as stress management based on cognitive-behavior therapy in the medical and health centers.
    Keywords: pregnancy, anxiety, physiological parameters, Cognitive, Behavior Stress Management}
  • سوده نادری*، مسعود باقری، علی دره کردی، غلامرضا ساردویی
    هدف این پژوهش، بررسی رابطه سبک های دلبستگی مادر با سازگاری در دانش آموزان دختر پایه سوم دبیرستان های دولتی ناحیه دو شهر کرمان با توجه به میزان تحصیلات والدین آنان بود. پژوهش حاضر، پژوهشی توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و تحلیل رگرسیون است. بدین منظور، 295 نفر از دانش آموزان دختر به روش تصادفی خوشه ای(چند مرحله ای) از بین دبیرستان های دولتی ناحیه دو شهر کرمان انتخاب شدند. ابزار تحقیق حاضر شامل پرسشنامه های سازگاری دانش آموزان دبیرستانی AISS (سینها و سینگ، 1993) و مقیاس دلبستگی بزگسالان RAAS (کالینز و رید، 1990) و پرسش نامه جمعیت شناختی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون سلسله مراتبی استفاده شد. با توجه به نتایج به دست آمده از رگرسیون سلسله مراتبی، می توان بیان داشت که ابعاد مختلف سازگاری از طریق سبک های دلبستگی تبیین و پیش بینی پذیر است؛ به طوری که با افزایش دلبستگی ایمن، سازگاری بیشتر می شود. همچنین، سطح تحصیلات والدین در ارتباط بین سبک های دلبستگی و سازگاری (به ویژه سازگاری اجتماعی و آموزشی) نقش معنی داری دارد؛ به طوری که با افزایش میزان تحصیلات، دلبستگی ایمن بیشتر می شود و سازگاری افزایش می یابد.
    کلید واژگان: سبک دلبستگی مادر, سازگاری, میزان تحصیلات والدین}
    S. Naderi*, M. Bagheri, A. Darekordi, Gh. Sardouei
    The aim of this study was to investigate the relationship between maternal attachment styles، the compatibility of third-grade girls in public high schools of the city of Kerman، according to the education level of their parents in the school year 90-91. The present study is a descriptive study of correlation and regression analysis. For this purpose، 295 female students randomly (multi-stage) between the two public high schools in Kerman were selected. The present study included adjustment tool for High School Students (AISS) and Adults Attachment Scale (RAAS)، and demographic questions. To analyze the data، hierarchical regression was used. According to the results obtained from the hierarchical regression can be of different dimensions that fit through the available attachment styles and is forecast، so that by increasing the safe attachment، be more compatible. Parental education levels، as well as a significant role in the relationship between attachment styles and compatibility is especially educational and social. So that with increasing level of education، the more secure attachment and adjustment will increase.
    Keywords: education, parental attachment, adjustment}
  • مهسا کارآموزیان*، مسعود باقری، علی دره کردی، محسن امینی زاده
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان است که جنبه های مختلف سلامت فردی، از جمله سلامت روان را به مخاطره می اندازد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر سلامت روان و راهبردهای مقابله با درد زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
    روش بررسی
    طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور 30 بیمار زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران سرطانی یاس کرمان در پاییز 1389 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سلامت روان گلدبرک (GHQ) و پرسشنامه راهبردهای مقابله با درد بود که قبل از آغاز گروه درمانی و در پایان دوره درمان به وسیله بیماران دو گروه تکمیل شد. جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج پژوهش نشان داد گروه درمانی شناختی- رفتاری مدیریت استرس سبب ارتقای سلامت روان، اضطراب (01/0P<)، افسردگی (01/0P<)، علائم جسمانی (01/0P<) و عملکرد اجتماعی (01/0P<) در گروه آزمایش شده است. همچنین در زمینه استفاده از راهبردهای مقابله با درد بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<). پیگیری بعد از 2 ماه نتایج به دست آمده در دو گروه را تایید کرد (01/0P<).
    نتیجه گیری
    نتایج حاصل از داده ها نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث افزایش سلامت روان و افزایش استفاده از راهبردهای مقابله با درد بیماران مبتلا به سرطان پستان شده است. بنابراین از این روش می توان در مراکز انکولوژی به عنوان یک درمان تکمیلی در کنار درمان های پزشکی سود جست.
    کلید واژگان: روه درمانی شناختی, رفتاری, مدیریت استرس, سلامت روان, راهبردهای مقابله با درد, سرطان پستان}
  • سمیه خرمیان طوسی*، علی باقریان، علی دره کردی، مینا تاجیک
    زمینه و هدف
    کارآیی کامپوزیت رزین های نوری وابسته به میزان پلیمریزاسیون آنهاست. حداقل زمان کیورینگ برای پلیمریزاسیون مطلوب40 ثانیه است. شرکت سازنده کامپوزیت رزین P60 کاهش زمان کیورینگ را از مزایای این کامپوزیت رزین ذکر کرده است. از آنجایی که افزایش طول عمر دستگاه های نوردهی و کاهش زمان درمان در دندانپزشکی کودکان مهم می باشد، بنابراین مطالعه حاضر با هدف مقایسه میزان پلیمریزاسیون کامپوزیت رزین P60 در بازه های زمانی 20 و 40 ثانیه با دستگاه های لایت کیور هالوژنه و Light emitting diode (LED) انجام گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه آزمایشگاهی 40 دیسک کامپوزیت رزین به قطر پنج و ضخامت دو میلی متر تهیه گردید. نمونه ها به صورت تصادفی به چهار گروه ده تایی تقسیم شدند. گروه اول و دوم به ترتیب به مدت20 و 40 ثانیه با دستگاه هالوژن کیور شدند. گروه سوم و گروه چهارم نیز به ترتیب به مدت 20 و 40 ثانیه با دستگاه LED کیور گردیدند. سپس درجه پلیمریزاسیون نمونه ها با دستگاه اسپکتروسکوپی اندازه گیری شد. داده ها توسط آزمون واریانس دوطرفه تجزیه و تحلیل شدند (05/0=α).
    یافته ها
    آزمون واریانس دوطرفه نشان داد که صرف نظر از نوع دستگاه لایت کیور، میزان پلیمریزاسیون به طور معنی داری در زمان 40 ثانیه بیشتر از 20 ثانیه بود. همچنین میزان پلیمریزاسیون به طور معنی داری در دستگاه هالوژن بیشتر از دستگاه LED بود. با این وجود در هر دو دستگاه، میزان پلیمریزاسیون در زمان 20 ثانیه قابل قبول بود.
    نتیجه گیری
    با در نظر گرفتن محدودیت های یک مطالعه آزمایشگاهی، به نظر می رسد صرف نظر از نوع دستگاه لایت کیور، زمان تابش 20 ثانیه ای برای کیور کردن کامپوزیت رزین P60 کافی باشد.
    کلید واژگان: کامپوزیت رزین, میزان پلیمریزاسیون, درجه تبدیل رزین p60}
    S. Khoramian Tusi *, A. Bagherian, A. Dare Kordi, M. Tajik
    Background And Objective
    Performance of resin composites depend on their polymerization rate. Minimum curing time to achieve desired polymerization rate is 40 seconds. P60 resin composite manufacturer has claimed reduced curing time as one of the advantages of this resin composite. Since increasing the lifetime of light curing unit and reducing the treatment period is important in pediatric dentistry، however the aim of this study was to compare the polymerization rate of P60 resin composite with 20 and 40 seconds intervals by Halogen and LED curing units.
    Materials And Methods
    In this in vitro study، 40 disks from resin composite were provided with 5-mm diameter and 2-mm thickness. The samples were randomly divided into four groups each containing ten disks. The specimens of the first and second groups were cured for 20 and 40 seconds by Halogen units، respectively. Also، the third and fourth groups were cured by LED for 20 and 40 seconds، respectively. Polymerization rate was evaluated by spectroscopy device. Data were analyzed using two way ANOVA (α=0. 05).
    Results
    Two-way ANOVA test showed that regardless of the type of device، the polymerization rate was significantly higher at 40 seconds compared to 20 seconds. Also، the polymerization rate by Halogen units was meaningfully higher than the LED units. Nevertheless، in both units، the rate of polymerization was acceptable at 20 seconds duration.
    Conclusion
    Considering the limitations of a laboratory study، it seems that regardless of the type of light curing unit، 20 seconds is enough to cure P60 resin composite.
    Keywords: Resin composite, Polymerization rate, Degree of conversion, p60 resin}
  • مهسا کارآموزان، مسعود باقری، علی دره کردی، اکرم خدایی
    هدف پژوهش تعیین اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری مدیریت استرس بر خودکارآمدی و شادکامی زنان مبتلا به سرطان سینه بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بود. به این منظور 30 بیمار زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران سرطانی یاس کرمان در پاییز 1389 به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه رفتارهای مربوط به سرطان و پرسشنامه شادکامی آکسفورد بود، که قبل از آغاز گروه درمانی و در پایان دوره درمان به وسیله بیماران دو گروه تکمیل شدند. نتایج حاکی از بهبودی و تفاوت معنی دار گروه آزمایش در تمامی ابعاد خرده مقیاس های رفتارهای مربوط به سرطان و شادکامی در مقایسه با گروه کنترل بود. پیگیری بعد از 2 ماه نتایج به دست آمده در دو گروه را تایید کرد. گروه درمانی شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود خودکارآمدی و افزایش شادکامی بیماران مبتلا به سرطان سینه می شود. بنابراین از این روش می توان در مراکز انکولوژی به عنوان یک درمان تکمیلی در کنار درمان های پزشکی سود جست.
    کلید واژگان: درمان شناختی, رفتاری, مدیریت استرس, شادکامی, سرطان سینه}
    M. Kramoozan, M. Bagheri, A. Dehkordi, A. Khodayi
    The purpose of this study was examine the effectiveness of cognitive behavioral stress management on increasing self efficiency and happiness of breast cancer patients.The current study was a semi experimental study with pre-test and post-test in two experimental and control groups. For this purpose, 30 female patients with breast cancer who had referred to the Cancer Support Association (YAS Kerman) were selected by convenience sampling method in the fall of 1389. Data gathering instrument was cancer behavior inventory and Oxford happiness inventory which were completed by patients at the beginning and end of group therapy. Results suggested an improvement and a significant difference of experimental group in all aspects of happiness and cancer behavior Subscales in comparison with the control group. These results were confirmed after two month follow up. Cognitive-behavior stress management group therapy gives rise to improvement of self efficiency and increasing of happiness of breast cancer patients. Hence, this method can be used in oncology centers as a complementary therapy alongside medical treatment.
    Keywords: cognitive, behavior group therapy, stress management, cancer behavior, happiness, self efficiency, breast cancer}
  • فهیمه یاراحمدی، ناصر زنگی آبادی، علی دره کردی، ماندانا جعفری
    مقدمه
    بررسی تاثیر رویدادها و رخدادهای مختلف از جمله نابهنجاری های فیزیکی و زیست – شیمی روی رفتار و توانمندی های شناختی همواره در حوزه های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار بوده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه عملکرد افراد مبتلا به بتاتالاسمی مینور با افراد عادی در آزمون وکسلر با خرده مقیاس های محاسبات، لغات، تنظیم تصاویر و طراحی با مکعب ها مورد بررسی قرار گرفت.
    روش کار
    در این مطالعه توصیفی، 60 نفر شامل 30 فرد مبتلا به تالاسمی مینور و 30 فرد عادی با دامنه سنی 18 تا 56 سال در گروه های همتا شده انتخاب و با استفاده از آزمون وکسلر با خرده مقیاس های محاسبات، لغات، تنظیم تصاویر و طراحی با مکعب ها مورد آزمون قرار گرفتند. سپس نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج بدست آمده نشان داد که میانگین عملکرد افراد عادی در خرده آزمون های محاسبات و لغات با سطح اطمینان 94% و در خرده آزمون تنظیم تصاویر با سطح اطمینان 95% بالاتر از افراد مبتلا به تالاسمی است. در مقیاس کلی کلامی (شامل تست های محاسبات و لغات) نیز میانگین عملکرد و توانایی افراد عادی با سطح اطمینان 99% بالاتر از افراد مبتلا به تالاسمی بود. در حالی که در مقیاس کلی غیرکلامی - عملی (شامل تست های تنظیم تصاویر و طراحی با مکعب ها) تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد. همچنین نتایج نشان داد که میانگین عملکرد زنان و مردان دو گروه افراد عادی و افراد مبتلا به تالاسمی نیز در خرده آزمونهای محاسبات و لغات با هم تفاوت معنی داری دارد. در حالی که در خرده آزمونهای تنظیم تصاویر و طراحی با مکعب ها تفاوت معنی داری بین عملکرد گروه های چهارگانه (مردان/ زنان مبتلا به تالاسمی / عادی) دیده نشد.
    نتیجه گیری
    به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افراد مبتلا به بتاتالاسمی مینور با کاهش توانایی هایی همچون سیالی کلام، استدلال کلامی، مفهوم سازی کلامی، توانایی زنجیره سازی و توالی و درک و پیش بینی موقعیت های اجتماعی و توانایی تفکر انتزاعی مواجه می شوند. اینکه آیا علت چنین کاهشی تغییرات نوروفیزیولوژیکی و عصب شناختی است یا اثرات روانشناختی که برچسب تالاسمی مینور روی این افراد می گذارد، نیاز به بررسی های بیشتر دارد.
    کلید واژگان: بتاتالاسمی, توانایی عملی, توانایی کلامی}
    ntroduction: The study on effects of various events of physical and Biological-Chemical abnormality on behavior and cognitive abilities in different areas has always been an important issue. The aim of this study was to compare the performance of minor beta-thalassemia patients with normal people، in the short forms of Wechsler test.
    Methods
    In This cross-sectional study، a sample including 30 individuals with minor beta-thalassemia and 30 normal individuals Whithin age of 18 to 56 years old was selected. The groups were mathched based on demographic and individual characteristics. Wechsler test including calculation، words، alignment of images and designing by cubs was performed on both groups. The results were analysed by SPSS، using t-test and analysis of variance.
    Results
    The results showed that the average performance of normal individuals for the sub-tests of computation and words and for sub-test of alignment of images is higher than the performance of individuals with minor beta-thalassemia. Also in the overall verbal scale (including sub-tests of calculation and words) the average of performance and ability of the normal individuals was higher than the individuals with minor beta-thalassemia، while in the overall non-verbal/practical scale (including sub-tests of alignment of images and designing by cubes) no significant difference was found between the two groups. The results showed that the average of performance of men and women in normal individuals and individuals with minor beta-thalassemia in the sub-tests of calculations and words has a significant difference، while in sub-tests of alignment of images and designing by cubes for four groups no significant difference between performances was found.
    Conclusion
    Overall results of this study showed that people with minor beta-thalassemia، can face lack of abilities such as: fluency in talking، ability of abstract thinking، verbal reasoning، verbal conceptualization، ability to chain sequences and understanding and prediction of social situations. Whether such a reduction of abilities is caused by neurological and neurophysiologic changes or through the psychological effects on individuals with minor beta-thalassemia، will require further investigation.
    Keywords: Beta –Thalassemia, Practical Ability, Verbal Ability}
  • فرزانه میرزایی، حمیدطاهر نشاط دوست، شیدا جبل عاملی، علی دره کردی، فاطمه سادات ناظم کازرانی
    زمینه و هدف
    نشانگان پیش از قاعدگی، اختلالی جسمی- روانی است که در مرحله ترشحی سیکل قاعدگی بروز می کند و عملکرد فردی و اجتماعی فرد را تحت تاثیر قرار می دهد. برای بهبود علایم، روش های مختلفی چون درمان دارویی و راهکارهای روانشناختی کاربرد دارد. هدف از این پژوهش، تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افسردگی و تحریک پذیری زنان مبتلا به نشانگان پیش از قاعدگی بوده است.
    مواد و روش ها
    روش انجام این مطالعه نیمه تجربی، به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری زنان رفسنجانی بودند که در اردیبهشت 1388 به کلینیک نیک نفس مراجعه کرده بودند. بعد از انتخاب تصادفی کلینیک نیک نفس، از بین مراجعین، 50 نفر به صورت نمونه در دسترس انتخاب و سپس 24 نفر که بالاترین نمره را در پرسش نامه سنجش علایم سندرم پیش از قاعدگی کسب کرده بودند، به عنوان نمونه نهایی گزینش شده و به صورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. اطلاعات به وسیله پرسش نامه سلامت عمومی و پرسش نامه سنجش علایم نشانگان پیش از قاعدگی جمع آوری گردید. افراد گروه مداخله در یک برنامه آموزشی90 دقیقه ای به مدت 8 جلسه هفتگی شرکت نمودند. سپس نمرات پس آزمون هر دو گروه جمع آوری گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های کوواریانس و t مستقل تجزیه و تحلیل شد.
    یافته ها
    میانگین نمرات افسردگی و تحریک پذیری به ترتیب 6/5±7/24 و 9/7±6/26 بود. پس از مداخله، میانگین نمرات در دو مقیاس فوق به ترتیب 4/7±9/19 و 3/7±77/20 حاصل شد که این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (01/0= p و 03/0= p).
    نتیجه گیری
    مدیریت استرس به شیوه شناختی– رفتاری می تواند در بهبود افسردگی و تحریک پذیری PMS موثر باشد.
    کلید واژگان: افسردگی, تحریک پذیری, مدیریت استرس به شیوه شناختی, رفتاری, نشانگان پیش از قاعدگی}
    F. Mirzaei, Ht. Neshatdoost, Sh. Jabal Ameli, A. Darekordi, F. Kazerani
    Background And Objectives
    premenstrual syndrome (PMS) is a psycho-somatic disorder that occurs in luteal phase of menstrual cycle and affects the social and individual behaviour of women. Different methods (medical and psychological) are used in the management of this disorder. The aim of this study was to determine the efficacy of Cognitive- Behavioral Stress Management (CBSM) on the depression and irritability of women with PMS.
    Materials And Methods
    This semi-experimental study was conducted as a post-test and pre-test whit control groups. Statistical population included women of Rafsanjan city who referred to Nik-Nafs clinic in May 2009. from the women who referred to this clinic, 50 women were selected as available sample and then 24 of them, who acquired the highest score from the questionnaire estimating PMS, were selected as final sample and randomly assigned into two equal groups. Data were gathered by GHQ-28 and questionnaires for estimating PMS Symptoms. The women in the interventional group took part in a 90-minutes training program for 8 weekly sessions. Then, the post–test scores of the two groups were gathered. Data were analyzed by co-variance test and independent t-test using SPSS software.
    Results
    The mean scores of depression and irritability were 24.7 ± 5/6 and 26/6 ± 7.9 respectively. After intervention the scores for depression and irritability were 19/9 ± 7.4 and 20/77 ± 7.3 respectively. These values statistically significant (p= 0.01, p= 0.03).
    Conclusion
    The results of this study showed that CBSM can improve PMS symptoms.
    Keywords: Depression, Irritability, Cognitive, Behavioral Stress Management, PMS symptoms}
  • سمیرا نژادنادری، کوروس دیوسالار، مجید محمودی، علی دره کردی
    زمینه و هدف
    مصرف سیگار به عنوان ارزانترین و رایج ترین مواد اعتیاد آور دارای عوارض زیانبار جسمی و روانی است. بر اساس پژوهشهای انجام گرفته، مصرف سیگار در دانشجویان رو به افزایش است. هدف پژوهش حاضر مقایسه نگرش مذهبی و سلامت عمومی بین دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری و رابطه نگرش مذهبی و سلامت عمومی دراین دو گروه بود.
    روش بررسی
    سلامت عمومی و نگرش مذهبی در 1065 نفر از دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری یکی از دانشگاه های کرمان مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه از دو پرسشنامه سلامت عمومیGHQ و نگرش سنج مذهبی استفاده گردید که به صورت خود ایفا توسط دانشجویان تکمیل شد. داده های این پژوهش، با روش های آمار توصیفی، تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و آزمون معنی داری t مستقل و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت.
    یافته ها
    دانشجویان سیگاری در مقایسه با دانشجویان غیر سیگاری از سلامت عمومی و نگرش مذهبی پایین تری برخوردار بودند. همچنین، بین نگرش مذهبی وسلامت عمومی در دانشجویان سیگاری وغیر سیگاری رابطه مستقیم وجود داشت.
    نتیجه گیری
    نگرش مذهبی با نزدیک کردن فرد به خدا و رهایی از احساس ناامیدی او را ازبی هدفی می رهاند و این می تواند منجر به کاهش افسردگی و اضطراب و کاهش میزان مصرف سیگار و حتی باعث بهبود نسبی کیفیت زندگی افراد مصرف کننده سیگار شود. از این رو با توجه به پیامدهای روانی و جسمی مضر ناشی از مصرف سیگار، اطلاع رسانی از طریق مبلغین مذهبی میتواند در کاهش مصرف و عوارض سیگار مفید واقع شود.
    کلید واژگان: مذهب, سلامت, سیگار, دانشجو, دانشگاه}
  • عادل مخبری، فریبا درتاج، علی دره کردی
    پژوهش حاضر به منظور هنجاریابی پرسشنامه توانایی حل مسئله اجتماعی (SPSI) و نقش آن در تبیین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 87-88 مشغول به تحصیل بوده اند صورت گرفته است. بدین منظور 200نفر از دانشجویان که 154 نفر دختر و 46 نفر پسر بودند به صورت نمونه گیری خوشه ایانتخاب و پرسشنامه های توانایی حل مسئله اجتماعی (SPSI) هوش هیجانی سیبریا شرینگ و خرده مقیاس سازگاری اجتماعی از پرسشنامه سازگاری بر روی آنها اجرا شد. نتایج نشان داد که با توجه به ضریب آلفای بدست آمده (85/0= α) برای 5 عامل سنجیده شده، و ضریب پایایی بازآزمایی (88/0= R)، پرسشنامه توانایی حل مسئله اجتماعی از پایایی قابل قبولی برخوردار است. همچنین بررسی ساختار عاملی بیانگر وجود 5عامل: سبک اجتنابی حل مسئله (APS)، سبک منطقی حل مسئله (RPS)، سبک تکانشی حل مسئله (ICPS)، جهت گیری مثبت حل مسئله (PPO) و جهت گیری منفی حل مسئله (NPO) است.در ضمن بررسی اکتشافی درباره ارتباط بین متغیرهای مورد پژوهش نشان داد که توانایی حل مسئله اجتماعی به طور معناداری هوش هیجانی (322/0= R2) و هم چنین سازگاری اجتماعی را (304/0= R2) تبیین می کند. این در حالی است که بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی هممبستگی منفی و معناداری (53/0= R) (به دلیل نمره گذاری معکوس پرسشنامه سازگاری اجتماعی) بدست آمد. به طور کلی نتایج بدست آمده در مورد ساختار عاملی پرسشنامه توانایی حل مسئله اجتماعی (SPSI) و ارتباط بین متغیرهای مورد پژوهش با نتایج پژوهش های قبلی همخوانی دارد.
    کلید واژگان: توانایی حل مساله اجتماعی, ساختار عاملی, پایایی, روایی}
    A. Mokhberi, F.Dortaj, A. Darehkordi
    The current investigation has been done for the purpose of the standardization of the social problem solving inventory (SPSI) amongst students of the faculty of Psychology & Educational Sciences of Tabatabaey university in 1387-88. For this purpose, a sample of 200 students consisting 154 females and 46 males was selected based on categorical sampling, and the students were tested according to the social problem solving inventory (SPSI) and social adjustment micro-scale of the adjustment questionnaire. Results showed that considering the Alfa value (0.85)of the five factors measured, and the reliability value (R = 0.88), the SPSI enjoys an acceptable rate of reliability. What’s more, the study of the factorial structure signifies the presence of 5 factors including (APS), (RPS), (ICPS), (PPO) and (NPO). Moreover the exploratory study of the relationship between the variables of the investigation showed that social problem solving ability would explain significantly social adjustment (R=0.304). In general, the results found in regards to the managing structure of the SPSI and the relation between the variables of the investigation, proved consistent with the precedent studies.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال