به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب علی قاسم زاده

  • علی قاسم زاده، محمدرضا عابدی، پریسا نیلفروشان

    در این پژوهش که یک پژوهش کیفی محسوب می شود، با استفاده از «روش تحلیل محتوای تلخیصی» الگوها و روش های شناسایی استعداد در متون روان شناسی و علوم تربیتی مورد رصد و بررسی قرار گرفت. برای این کار ابتدا با مراجعه به متون، مطالب و مضامین مرتبط با چگونگی شناسایی استعداد یاداشت‌برداری شد. سپس اطلاعات به دست آمده کد گذاری و طبقه بندی شد. یافته های پژوهش در چهار طبقه اصلی، الگوهای شناسایی، مراحل کلی شناسایی، منابع شناسایی و روش ها و تکنیک های شناسایی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد در منابع روان شناسی و علوم تربیتی در حال حاضر سیزده الگوی رایج برای شناسایی استعداد وجود دارد که همه آن ها، با وجود تفاوت هایی که با هم دارند، در فرایند شناسایی خود از پنج مرحله کلی؛ غربالگری، گردآوری شواهد، جایگذاری، ترمیم و تمایز تبعیت می کنند. این الگوها در مجموع با بهره‌گیری از پنج منبع متفاوت؛ والدین، معلمان، همسالان، خود فرد و متخصصان و همچنین استفاده از پانزده روش و تکنیک مشخص، نسبت به شناسایی استعدادها اقدام می کنند.

    کلید واژگان: استعداد, استعدادبرتر, الگوی شناسایی}
    Ali Ghasemzadeh, mohammadreza abedi, Parisa Nilforooshan

    In this qualitative research, using summative content analysis are explored patterns and methods for identifying aptitude in psychological and educational literacies. To do this, firstly took notes by referring to texts, materials, and topics related to how to recognize aptitudes. Then, the collected data was coded and stratified. The research findings arrange into four main categories: identification patterns, general identification steps, identification sources, and identification methods and techniques. The result findings showed that thirteen popular patterns in psychological and educational resources are fund for the description of aptitude. All of which, despite their differences, follow five general steps through their identification processes, including screening, collecting evidence, placement, mending, and differentiating. By using whole five different resources Such as Parents, Teachers, Peers, Individuals, and Specialists, and also fifteen methods and techniques, These patterns take action to recognize aptitude.

    Keywords: aptitude, talent, patterns identification}
  • علی قاسم زاده، محمدرضا عابدی*، پریسا نیل فروشان

    توجه به سازه استعداد در انتخاب مسیر زندگی، بویژه در دو حیطه تحصیلی و شغلی، همیشه مد نظر محققین بوده است. در میان رشته های مختلف زیر مجموعه علوم تربیتی و رفتاری، به نظر می رسد رشته مشاوره علیرغم جایگاه مهم و موثری که در حوزه های مختلف، بویژه تحصیلی و شغلی، دارد، و علیرغم غنای علمی و محتوایی که در حوزه نظریه پردازی و تولید علم از آن برخوردار است، در منابع خود چندان به صورت مستقیم به موضوع استعداد نپرداخته است. این پژوهش که یک پژوهش کیفی محسوب می شود کوشیده است تا با استفاده از دو روش کیفی تحلیل مضمون و سنتزپژوهی، موضوع "شناسایی استعداد" را در نظریه های مشاوره و روان درمانی مورد رصد و بررسی قرار دهد. جهت این کار با مراجعه به متون تخصصی رشته مشاوره ، به کشف و ثبت نقطه نظرات آنها درچگونگی شناسایی استعداد پرداخته شد. اطلاعات به دست آمده به روش هفت مرحله ای «کلایزی» تحلیل و عملا امکان ترسیم شبکه مضامین فراهم شد. با ترسیم شبکه مضامین، 29 روش و تکنیک مشاوره ای، که قابلیت استفاده در فرایند شناسایی استعدادها را داشت، مشخص گردید. نتایج این پژوهش، به عنوان یک پژوهش پایه و پیش نیاز می تواند برای برداشتن گام بعدی یعنی طراحی یک الگو و روش بومی جهت شناسایی استعداد در ایران موثر باشد. کلید واژه ها: شناسایی استعداد، استعداد برتر، روش های مشاوره ای

    کلید واژگان: استعداد, استعداد برتر, روش های مشاوره ای, شناسایی}
    Ali Ghasemzadeh, Parisa Nilforooshasn

    The importance of the structure of aptitude as a determining element in choosing life paths in general and educational and professional careers in particular has always been acknowledged by the researchers of the field. Amongst miscellaneous majors sub-classified under the educative and behavioral sciences, it seems that despite having a prominent and influential position in different areas especially educational and professional ones, and also enjoying a high level of scientific richness and meaningful content in terms of theorizing and producing new knowledge, Counseling has not explicitly addressed the subject matter of aptitude at sufficient length. The present qualitative research has made an attempt to delve into identification of aptitude by using two qualitative methods, i.e. synthetic analysis and theme analysis. To accomplish this goal, the technical texts in counselling were referred to so as to collect and record their views about the ways in which aptitude can be identified. The obtained data was then analyzed by seven-level Colaizzi’s method and drawing a network of themes was made possible. By drawing a network of themes, 29 counseling methods and techniques which could be used in aptitude identification precess were specified. The results of this research, which is regarded as basic research and a prerequisite, can be used effectively to take the next step towards devising a model and a domestic method for identification of aptitude in Iran. Keywords: identification of aptitude, talent, counseling methods

    Keywords: aptitude, talent, counseling methods, identification}
  • حسینعلی قبادی *، علی قاسم زاده
    در میان آثار ادبی فارسی، متونی با افق های وسیع انسانی– جهانی نگاشته شده اند که مایه وری و مانایی آن ها مرهون تناسب، تلازم، اتحاد و درهم تنیدگی صورت و معنا با یکدیگر است. این آمیختگی، درعین حال در آثار ادبی برجسته عرفانی مهیاترین زمینه تاویل و رمزکاوی به شمار می آیند و به سبب عطش مخاطبان هر دوره به نویابی، از ظرفیت هایی فراوان برای بازخوانش برخوردارند. با در نظر گرفتن چنین وجه ماهیتی ادبیات عرفانی است که می توان از رهگذر معرفت شناختی، به حل برخی از بحران های فکری انسان معاصر چشم دوخت. ازجمله چالش هایی که انسان معاصر به آن گرفتار شده، تلقی «نفی تناسب» از هستی اعم از دنیایی که در آن زیست می کند و جهان انسانی که انسانیت انسان به آن وابسته است. این جستار به شیوه توصیفی - تحلیلی بر پایه رهیافت های هرمنوتیکی کوشیده است به شناخت راهکارهای حل بحران بی تناسبی رواج یافته در دنیای جدید از خلال متون عرفانی (از قرن ششم تا قرن هشتم هجری) بپردازد.
    کلید واژگان: نظام معرفت شناسی, انسان معاصر, بحران نفی تناسب, نظام احسن, ادبیات عرفانی}
  • تاثیرات تداخلی جریان های تلوریک بر خطوط لوله فولادی
    علی قاسم زاده
  • ارزیابی خطر استفاده از نانو مواد مهندسی شده در زنجیره مواد غذایی و خوراکی
    محمد حاجی ملک خیلی، علی قاسم زاده
  • اولویت های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در حوزه نانودارورسانی
    علی قاسم زاده، جواد مهرایی
  • تاثیر مشاوره شغلی به شیوه نظریه سازگاری شغلی دیویس بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری اصفهان
    علی قاسم زاده، سیداحمد احمدی، محمدرضا عابدی
  • علیرضا شیرازی، احمدرضا طلایی پور، یاسر نوروزپور، حوریه باشی زاده فخار، علی قاسم زاده، ناصر شاکری
    زمینه و هدف
    تغییرات ابعادی ناهمگن (بدشکلی) یکی از مشکلات عمده در رادیوگرافی پانورامیک است. تعیین دقیق میزان تغییرات ابعادی در هر منطقه از تصویر می تواند در کاربرد کلینیکی بهتر تصاویر پانورامیک موثر باشد. هدف از این مطالعه تعیین ضرایب تصحیح عمودی و افقی برای مناطق مختلف تصاویر پانورامیک تهیه شده بوسیله دستگاه cc Proline پلن مکا می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه که از نوع بررسی روش ها است فانتومی نامتقارن از فک پایین از جنس پلکسی گلاس و آلومینیوم بعنوان معادل های نسج نرم و سخت طراحی شد. طول نیم فک راست از نیم فک چپ کمتر بود و هر نیم فک به عنوان نمونه ای جداگانه در نظر گرفته شد. به منظور اندازه گیری فواصل عمودی و افقی نشانگرهای استیل به کار رفت. طول و فواصل مارکرها با میکرومتر دیجیتال میتوتویو با دقت 05/0± میلی متر اندازه گیری شد. سپس از هر نیم فک فانتوم به وسیله دستگاه PM 2002 cc Proline (پلن مکا، فنلاند) 8 بار رادیوگرافی پانورامیک بعمل آمد. اندازه های مشابه در تصاویر دیجیتایز شده بوسیله نرم افزار سیگنوس با دقت 01/0 میلی متر به دست آمد. میانگین 8 بار اندازه گیری به عنوان اندازه نهایی در نظر گرفته شد و با ابعاد واقعی مقایسه گردید. میانگین ضرایب تصحیح برای فواصل افقی و عمودی در هر ناحیه محاسبه شد.
    یافته ها
    میانگین ضریب تصحیح عمودی برای نیم فک راست 02/0±77/0 (دامنه 75/0-80/0) و برای نیم فک چپ 05/0±77/0 (دامنه 75/0- 85/0) محاسبه گردید. میانگین ضریب تصحیح افقی برای نیم فک راست 15/0±98/0 (دامنه 76/0-18/1) و برای نیم فک چپ 14/0±02/1(دامنه 90/0-25/1) تعیین شد.
    نتیجه گیری
    تغییرات ضرایب تصحیح افقی و عمودی در دو نیم فک و همچنین در نواحی مختلف یک فک نسبتا زیاد است به طوری که به خصوص در مورد فواصل افقی استفاده از یک ضریب تصحیح ثابت برای نواحی گوناگون عملی به نظر نمی رسد. در مقایسه با ضرایب تصحیح افقی تغییرات ضرایب تصحیح عمودی در دو نیم فک و همچنین بین نواحی مختلف یک نیم فک کمتر است.
    کلید واژگان: رادیوگرافی, پانورامیک, بزرگنمایی, ضریب تصحیح, بدشکلی}
    Shirazi A., Talaiepoor Ar., Noroozpoor Y., Bashizade Fakhar H., Ghasemzade A., Shakeri N.
    Background And Aim
    Image distortion is one of the major problems in panoramic radiography. Horizontal and vertical correction factors could be determined for more efficient clinical applications. The purpose of this study was to determine horizontal and vertical correction factors in panoramic radiography.
    Materials And Methods
    In this test evaluation study in which an asymetric mandibular phantom was constructed by plexiglass and aluminium as soft and hard tissue equivalents. The right half was slightly shorter than the left half. Steel markers were installed to make vertical and horizontal measurments possible.The length of the markers as well as the intermarker distances were measured by Mitutoyo digital micrometer which was accurate within ±0.05mm. The phantom was then positioned in PM 2002 cc proline (Planmeca, Finland) panoramic machine and panoramic images were obtained. 8 times for each half of the phan. The same length and inter marker distances were measured on digitized panoramic images by Cygnus software, which was accurate whitin ±0.01 mm. Magnification and correction factors were determined for the vertical and horizontal dimensions in each region of pantomograms.
    Results
    The mean vertical correction factor was 0.77±0.02 (range: 0.75-0.80) in the right and 0.77±0.05 (range: 0.75-0.85) in the left half jaw. The mean horizontal correction factor was calculated as 0.98±0.15 (range:0.76-1.18) in the right and 1.02±0.14 (range: 0.90-1.25) in the left half jaw.
    Conclusion
    Dissimilarity of vertical and horizontal correction factors among left and right half jaws and also in different regions of a half jaw is relatively considerable. However, a constant correction factor, specialy in horizontal aspect, could not be applicable. Comparing with horizontal correction factors the vertical correction factors showed less variations between different regions as well as different samples.
  • A.Ghassemzadeh
    Using chemical weed control methods play an important role in the reduction of herbicide use as well as environmental protection. nowadays Appropriate land preparation, specially puddling has been known as one of the best factors for weed control in rice fields. plowing in late winter and then in one or two weeks beforetrans planting in spring, is the current method of plowing in Guilan province. Number of puddlings and type of equipment used, depends on conditions and farming system in different sites in Guilan province.since the Kind of equipment and number of secondary tillage's affect weed density, an experiment was conducted in 2005. The treatments included: Conventional method with once and twice puddling, the second puddling after a 10 day interval puddling, method once or twice, with a rotivator as well as puddling once or twice, with cone- puddler. These trials were conducted in rice fields in Taki Tazeabad village with 3 replications. Main noxious weeds were: Echinochloa crus-gali, Cyperus rotundus and Alisma plantagoaquatica. The results indicated that, number of tillage and kind of equipment affected weed population and density. The best treatment was conventional method with two puddlings which reduced weed density 2.1 times in comparison with the worst treatment that is, cone puddler with once puddling.
  • A.Ghassemzadeh
    The allelopathic effect of Sorghum halepense L,Chenopodium album L, Echinochloa cruss-galli, Amaranthus viridis L, and Polygonum aviculare L on germination and seedling growth of Zea mays was evaluated on a compeletly randomized design with four replicates in laboratorial studies. In these experiments, shoots, soil of root zone (rhizosphere) and extracted water from rhizosphere of weeds were used. Results indicated that, shoots, soil of root zone and extracted water from rizospher of Sorghum halepense, Chenopodium album and convolvulus arvensis significantly decreased germination and seeding growth of Zea mays as compared to control. While, Glycyrrhiza glabra and Polygonum aviculare did not affect these traits. In most cases, Sorghum halepense had more inhibitory effect on the traits under study. Plumule growth was influenced more severely than radicle growth.
  • مهرنوش اشکان مهر، نادر ریاحی عالم، محمدعلی عقابیان، علی قاسم زاده، مرتضی بختیاری، حسین قناعتی، حسن هاشمی، منیژه پاکروان، ناصر شاکری
    مقدمه
    خطاهای هندسی تصاویر تحت عنوان بهم ریختگی تصاویر یکی از مشکلات اصلی در انواع تصویربرداری تشدید مغناطیسی از جمله تصویربرداری سه بعدی، اندازه گیری سرعت جریان خون، تصویربرداری عملکردی و طراحی درمان در پرتودرمانی است. بهم ریختگی هندسی تصویر در MRI بعلت اثر غیریکنواختی میدان مغناطیسی و غیر خطی بودن گرادیانها می باشد. در این پژوهش صحت تصاویر MR بوسیله اندازه گیری فانتوم بررسی می شود. تکرارپذیری تصاویر با تکرار اندازه گیری ها در فانتوم ارزیابی می شود.
    مواد و روش ها
    تصویربرداری MR در دو دستگاه 1.5 تسلا از فانتوم برای اندازه گیری بهم ریختگی هندسی با الگوی شبکه ای انجام شد. برای اندازه گیری تکرارپذیری بهم ریختگی تصاویر، پروتکل اسپین اکو با وزنهای T1، T2 و PD، 3 بار تکرار شد. بهم ریختگی تصاویر با استفاده از یک برنامه نوشته شده در MATLAB به روش اندازه گیری فاصله بین لبه ها اندازه گیری شد.
    نتایج
    بهم ریختگی تصاویر در اطراف تصویر نسبت به مرکز تصویر بیشتر است. میانگین خطای بدست آمده در میدان دید (FOV) 24 سانتیمتری برای دستگاه MRI (Picker) به اندازه 3 پیکسل در جهت y و 1 پیکسل در جهت x و در دستگاه دیگر MRI (GE) به اندازه 1 پیکسل در هر دو جهت x و y می باشد)هر پیکسل معادل 0.9 میلیمتر می باشد(.
    بحث و نتیجه گیری
    از آنجا که تغییر مکان در کویل مغز 1 تا 3 پیکسل است، می توان دستگاه های مورد آزمایش را در 3DMRI، MRI Velocity، fMRI و RTTP بکار برد. برای کاهش بهم ریختگی هندسی باید از کویل و پروتکل مناسب استفاده کرد.
    کلید واژگان: تصویر برداری تشدید مغناطیسی, بهم ریختگی تصاویر, فانتوم, تکرارپذیری}
  • مرتضی بختیاری، نادر ریاحی عالم، محمدعلی عقابیان، علی قاسم زاده، حسین قناعتی، سعید سرکار، باقر لاریجانی *، زهره حمیدی ابرقویی، ناصر شاکری
    مقدمه و هدف

    در تکنیک DEXA (Dual Energy X-ray Absorptiometry) بعنوان بهترین روش اندازه گیری تراکم استخوان فقط میزان مواد معدنی استخوان اندازه گیری شده و تصویری مستقیم از عضو مورد نظر حاصل نمیگردد، این امر بعضا باعث خطا در اندازه گیری شده، به طوری که در شکستگی مهره های کمری که به همراه کاهش ارتفاع مهره می باشد. افزایش BMD(Bone Mineral Density) در تکنیک DEXA دیده میشود. تعیین پروتکل بهینه در روش MRI Relaxometry که علاوه بر قابلیت تصویرگری، پارامترهای R2(-1/T2) نرخ استراحت عرضی واقعی و R2*(=1/T2*) نرخ استراحت عرضی موثر ناشی از غیر یکنواختی میدانهای داخلی محیط شیمیایی به اضافه غیر یکنواختی میدانهای خارجی و g DB-1/T2) R2''(=R2* - R2= نرخ استراحت عرضی حاصل از غیریکنواختی میدان مغناطیسی خارجی، که نشان دهنده کیفیت و کمیت استخوان هستند، اندازه گیری میکند.
    همچنین تعیین ضریب همبستگی مقادیر R2* و R2'' و R2 با مقدار BMD در تکنیک DEXA.

    روش کار

    برای اندازه گیری R2* و R2 از پروتکلهای GE و SE در MRI با شدت 1.5T با کویل بدن (Body Coil) وبرای کالیبراسیون از فانتوم یکنواخت (T2=200msec) و برای اندازه گیری BMD در 21 داوطلب (7 نرمال، 7 استئوپنیا و 7 استئوپروز) از دستگاه Lunar – DEXA (DPX_MD) استفاده شد. همبستگی R2، R2* و R2'' با BMD در گردن استخوان ران بررسی گردید.

    نتایج

    این مطالعه نشان می دهد که برای اندازه گیری R2 جهت تعیین چگالی استخوان، پروتکل گرادیان اکو با TE های 18, ??.?? و msec 26.8 و TR=800msec و برای اندازه گیری R2 از پروتکل اسپین اکوی TE 14 PRISE با TEهای 63, 54, 36 و 72 msec و TR=800 msec، کمترین خطا را (CVR2=3%, CVR2=6%) ایجاد می کند. ضریب همبستگی بین BMD و مقادیر R2* و R2'' و R2 بترتیب برابر 0.03(p>0.8), 0.62(p<0.003), 0.62(p<0.003) بدست آمد که با مطالعات انجام شده مطابقت دارد.
    نتیجه نهایی: MRI Relaxometry بخاطر توانایی جداسازی عناصر و بافتها با پذیرفتاری مغناطیسی متفاوت و مثل بافت اسفنجی استخوان بعنوان یک روش مقایسه ای با DEXA معرفی شده است. بطور مشخص می توان تاثیر پذیرفتاری استخوان و مغز استخوان بر پارامترهای T2 و T2 استخوان ترابکولار بکار برد. در این راستا افزایش R2*(=1/T2) و R''2 با افزایش BMD دارای همبستگی قابل ملاحظه می باشد.

    کلید واژگان: استراحت سنجی, پوکی استخوان, تراکم مواد معدنی استخوان, تصویربرداری از طریق تشدید مغناطیسی}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال