به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علی کریمی (مله)

  • محبوبه همتی*، مرتضی علویان، علی کریمی (مله)

    این مقاله می کوشد تا چارچوبی تحلیلی تیوریک را برای فهم کارکرد فسادآمیز نظام های سیاسی در قالب ایده پریبندالیسم ارایه کند که در ادبیات علوم سیاسی بومی کمتر بدان توجه شده است. مفهوم پریبندالیسم و دولت پریبندال با مقوله فساد سیاسی که خود دارای ابعاد گوناگون و ریشه ها و پیامدهای خاص هم در سطح جامعه و هم در سطح دولت است، پیوندی نزدیک دارد. نوشته حاضر با ابتنا بر آرای «ژوزف»، چارچوب نظری دولت پریبندال را برای فهم مسئله فساد سیاسی ارایه می کند. دولت پریبندال بیانگر نحوه عملکرد نخبگان و کارگزاران در سطح سیستم سیاسی است و مبین آن است که نخبگان به دلیل نقش تاریخی-سیاسی و انجام کارویژه های خود در موقعیت های سیاسی از امتیازهای ویژه و حقوقی مازاد بر حقوق خود در سطح دولت برخوردار هستند و هدف اصلی آنان معطوف به دسترسی گسترده و ویژه به منابع در دو سطح سیستم سیاسی و اقتصادی است. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز می کند که ویژگی ها، بنیان ها و عناصر موثر در شکل گیری دولت پریبندال کدام است؟ این مقاله با الهام از آرای ژوزف و استفاده از منابع کتابخانه ای و با کاربست روش تاریخی-توصیفی، بدین گزاره رسیده است که دولت پریبندال مبین ترکیبی از عوامل مختلف مانند پاتریمونیالیسم، حامی پروری، تلقی دولت به عنوان بازار، فقدان یک ایدیولوژی مشروع، ضعف رهبری و... است که در نهایت به نتایجی چون تضاد دایمی در سطح سیستم سیاسی و نابرابری های عمیق اجتماعی می انجامد.

    کلید واژگان: پریبندالیسم, فساد سیاسی, دولت پریبندال, حامی پروری, ریچارد ژوزف

    This article provides a theoretical analytical framework for understanding the corruptive functioning of political systems in the form of the idea of prebendalism, which has received little attention at the local political science literature. The concept of prebendalism and prebendal government is closely linked to the political corruption which itself has various dimensions and specific roots and consequences both at the community and the state level. Based on Joseph's views, the present paper provides a theoretical framework for understanding the issue of political corruption. The Prebendal government describes how elites and brokers operate at the political system level, indicating that the elites, because of their historical-political role and their performance in political positions, enjoy additional special privileges beyond legal ones at the state level and their major goal is further access to economic and political resources. The main question of the article is, what are the characteristics, foundations, and components for the formation of the Prebendal State? Inspired by Joseph's views and use of library resources and applying a historical-descriptive approach, this paper has found that the Prebendal government incorporates a variety of factors such as patrimonialism, clientalism, perception of the state as a market, the lack of a legitimated ideology, leadership weakness, which ultimately lead to outcomes such as permanent conflict at the political system level and deep social inequalities.

    Keywords: Patrimonialism, Clientalism, Prebendal government, Prebendalism, Political corruption
  • علی کریمی(مله) *
    هدف این مقاله نظری تحلیلی، مطالعه مختصات مسائل سیاستی بدخیم و راهبرد های مواجهه و مدیریت آن بر مبنای دیدگاه های لیتل و وبر است. در این راستا و به منظور تطبیق نظریه بر ایران، نوشته حاضر می کوشد با استناد به برخی داده های آماری و روش تحلیل ثانویه، مظاهری از بدخیم شدگی مسائل سیاستی را در ایران کنونی نشان دهد. مقاله حاضر بر این پرسش اصلی تمرکز می کند که مسائل سیاستی بدخیم در وضعیت کنونی ایران، چه الگویی برای روابط دولت و ملت را ضروری می کند. از منظری آسیب شناختی، علت اساسی بدخیم شدگی مسائل سیاستی در ایران در تداوم مناسبات فاصله دار دولت-ملت فرض می شود که با الهام از مطالعات و رهیافته ای نظری، مدیریت عالمانه و موفقیت آمیز مسائل سیاستی بدخیم با کاربست راهبرد همکارانه امکان پذیر می شود. دلالت راهبردی این گزاره لزوم بازنگری در روابط دیرپا و متعارف دولت ملت در ایران و رهنمون شدن آن به سوی شکل گیری مناسباتی مشارکتی، مشورتی، گفتگو محور، غیرسلسله مراتبی، نامتمرکز و شهروند پایه است که تحقق آن مستلزم تغییر توامان در کارویژه ها و ساختار دولت و قدرت از یکسو و نیز تغییر رفتار شهروندان از سوی دیگر است.
    کلید واژگان: مسائل بدخیم, ایران, روابط دولت ملت, راهبرد همکارانه
    ali Karimi(maleh)*
    The present theoretical- analytical article aimed at the study of the characteristics of wicked problems & the strategies applied for their management according to the ideas of Rittel and Weber. Based upon some statistical data and secondary analysis method, the article presents some manifestations of wicked problems in contemporary Iran. From the pathological standpoint, the main reason for the wickedness of policy problems is stemmed in the historical and continuous gap and persistent cleavage between state and society. Inspired by theoretical approaches presented in the conceptualization section, it sounds that the collaborative strategy is necessary for the wise and successful management of wicked problems. The strategic implication of this statement is the necessity for whole and profound revision of traditional patterns of state-society relations in Iran and its transformation to participatory, deliberative, collaborative, dialogue-based, non-hierarchical, decentralized and citizen-oriented relationships which its fulfillment in turn necessitates the transformation of state’s functions and the nature of the structure of power in one hand and the behavioral change of citizens in the other hand.
    Keywords: Wicked Problems, State-Society Relations, Collaborative Strategy, Iran
  • حمید علی پور، احمد رضایی، علی کریمی (مله)
    منازعه قومی و عوامل مرتبط با آن، یکی از پرسمان های عمده نحله های مختلف علوم اجتماعی، به ویژه در چندین دهه اخیر بوده است. هم زمانی تحولات منازعه قومی و فرآیند گذار به دموکراسی، به ویژه پس از نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات جامعه شناسی سیاسی منازعه قومی را به این مسئله متمرکز ساخته است که گذار به دموکراسی، چه شرایط و بسترهایی را برای تحولات منازعه قومی فراهم می کند. مهم تر اینکه گذار به دموکراسی الزاما با منازعه قومی توامان است، یا اینکه فرآیند گذار می تواند به واسطه ترویج مذاکره سیاسی در حکومت های دموکراتیک نوین، فرصتی برای پیشگیری از منازعات قومی مهیا کند؟ با توجه به نبود پژوهش های تئوریک در این زمینه، ما در این مقاله با بهره گیری از تحلیل کیفی، به مطالعه شرایطی پرداخته ایم که طی آن، گذار به دموکراسی هم بستری برای تعدیل منازعات قومی مهیا می کند و هم منجر به تشدید آن می شود. راهبردهای نهادی ممانعت از منازعه قومی، منازعه قومی و نشو ونمای رویه های دموکراتیک و رفتارشناسی رژیم های اقتدارگرا در باب تنوع قومی از دیگر موضوعات مورد مداقه ما در این پژوهش بوده است.
    کلید واژگان: رژیم های اقتدارگرا, گذار به دموکراسی, منازعه قومی, تخفیف منازعه قومی, تشدید منازعه قومی
    Ethnic conflict and its related factors is one of the social sciences’ main research areas, especially in the recent decades. Ethnic conflict revolutions’ parallelism with transition process to democratization, especially after 2th half of 20th century, make political sociology of ethnic conflicts focus on this scientific scope that what requirements and circumstances can be provided by transition of democracy for revolution of ethical conflicts. The main question is, whether democratization transition and its process, inevitably is concomitant with ethnical conflicts or transition process can provide an opportunity that prevents ethnical conflicts through the promotion of political negotiations in innovative democratic governments? Regarding lack of theoretical researches in this scope, using qualitative analysis, we studied the conditions through which, democratization transition provides a background both for ethnical conflicts’ moderation and also exacerbation. Institutional strategies that prevent ethnical conflicts, ethnic conflicts and democratic processes’ flourishing and authoritarian regimes’ typology across ethnic variation are the present study’s other interesting areas that have been investigated.
    Keywords: Authoritarian Regimes, Transition to Democratization, Ethnic Conflict, Mitigation (moderation) of Ethnic Conflict, Exacerbation of Ethnic Conflict
  • رضا گرشاسبی*، علی کریمی (مله)
    مقاله حاضر در بستر نوظهور جامعه شناسی احساسات، با بررسی رهبری امام خمینی(ره) در طول جنگ تحمیلی، برای پاسخ گویی به این پرسش نگاشته می شود که امام(ره) در خلال این جنگ چگونه به مدیریت و راهبری احساسات توده های مردم و نیروهای مسلح جهت بسیج تدافعی مبادرت ورزید؟ نوشته حاضر با کاربست روش تحلیل محتوای کیفی نوشته ها و سخنان امام،این فرض را مبنای پاسخ گویی به پرسش قرار می دهد که امام بر اساس رویکردهایی چون الهی دانستن جامعه نوبنیاد، امید به بهره مندی از امداد غیبی، خوف انگیزی مثبت، نعمت پنداری جنگ، محتوم انگاری پیروزی، شباهت نمایی با عاشورای حسینی و صدر اسلام به آزادسازی احساسی و شناختی و متراکم سازی انرژی های شورانگیز احساسی چون حس مسئولیت، مهم و شهره شدن، قدرتمندی، توانایی و غرور، امید و اطمینان خاطر، هویت، تعهد و همبستگی جمعی، انتقام گیری، خشم و نفرت انگیزی مضاعف دامن زد و بدین سان آنان را به کنش جمعی تدافعی در مقابل رژیم بعثی و در نهایت کسب پیروزی غیورانه رهنمون شد.
    کلید واژگان: امام خمینی (ره), جنگ تحمیلی, جامعه شناسی احساسات, جامعه آرمانی و الهی, خوف انگیزی مثبت
    Reza Garshasebi*, Ali Karimi Male
    Reviewing Imam Khomeini’s leadership during the imposed war, this article in the incipient context of emotions sociology aimed at responding the question that how Imam coached the feelings of the masses of people and the armed forces to mobilize defensiveness during the war. Adopting a content qualitative analysis approach on Imam’s writings and words, the article made the assumption as the response to the question that based on approaches such as divine-based fledgling society, hoping to benefit from God’s help, positive fear-provoking , considering war as blessing, neglecting victory, seeking similarity with Ashura and early Islam period to release and consolidate the emotional energies into a sense of responsibility, having fame and reputation, being powerful, capable and conceited, having hope and confidence, seeking identity, commitment and collective solidarity, taking revenge, and showing anger and increased hatred, Imam led their collective defensive action against the Baathist regime and eventually brought them victory.
    Keywords: imposed war, Sociology of Emotions, ideal divine society, positive fear, Imam Khomaini
  • رضا رحمتی*، علی کریمی(مله)
    دولت شکل گرفته در فضای مسلط نظام وستفالیایی، که در آن دولت قدرت فائقه داشت، در مواجهه با جهانی شدن و همچنین در قالب برداشت نظریه پست مدرنیسم دچار تحول و در برخی موارد از جمله گزاره های شهروندی و حقوق بین الملل مجبور به واگذاری قدرت خود شده است. جهانی شدن فرایندی است که سیاست را جهانی کرده و به شبکه ای شدن در دهکده ای جهانی و شکل گیری حوزه عمومی جدیدی انجامیده است که شهروندان آن فارغ از دخالت قدرتی که انحصار مشروع کاربرد زور را داشته باشد با هم در تعامل هستند. نظریه پست مدرنیسم نیز که به دولت به عنوان یکی از بازیگران حوزه تعریف شده روابط بین الملل می نگرد و تلاش دارد از خرده نظام های فراموش شده اعاده وجود کند، به صورت بندی متفاوتی از عناصر شاکله دولت جدید رهنمون می شود. این دولت جدید را می توان به دلیل پذیرش هنجارهای نهادینه زدایی شده نظام بین الملل و ساختارزدایی شدن نظام متصلب وستفالیایی، دولت بین المللی شده نام نهاد. لذا فرضیه این پژوهش این است که نظریه پست مدرنیسم در روابط بین الملل و فرایند جهانی شدن در عرصه نظری، به شکل گیری گفتمان جدیدی در حوزه تکوین و قوام دولت بین المللی شده منجر گردیده است. در همین راستا سه خط بارز تغییر، شامل دولت غیر ملی شده، دولت غیردولتی شده و رژیم های سیاسی- اقتصادی نهادینه شده، شاخص های تحول گفتمان دولت را از قالب وستفالیایی به دولت بین المللی شده، نشان می دهند.
    کلید واژگان: دولت, دولت بین المللی شده, پست مدرنیسم, نظریه, سیاست جهانی شده و جهانی شدن
    Reza Rahmati*, Ali Karimi (Male)
    The power of the state that was constituted under the dominant Westphalia system, and characterized by the it’s supreme power according to Hegelian tenets, has changed and decreased due to the globalization process in one hand, and the postmodernism theory in the other hand, especially regarding to the citizenship concept and international law. Globalization is such a process that globalizes politics and makes it as a network in a global village and shapes a new public sphere. In this new sphere the citizens are free from the intervention of the power possessing the sole legitimate use of power. Additionally the postmodern theory, that considers the state as one of the actors in the international relations and tries to reshape the forgotten subsystems, form the new components of the new state. This new state is called globalized state because of the acceptance of deinstitutionalized norms in the international system and deconstruction of inflexible Westphalia system. Accordingly this article, s hypothesis is that, three lines of change, including the non-nationalized state, non stated state and politico-economic institutionalized regimes, all led to the transition of the state to the new form and content named as globalized state.
    Keywords: Globalized State, Postmodernism, Theory, Globalized Politics, Globalization
  • علی کریمی (مله)
    نویسنده در این مقاله، با تامل در آرا و افکار امام خمینی (ره)، مبانی معرفتی همساز و ناهمساز ایشان با مفهوم سرزمین پایه امنیت ملی و نسبت فهمی آن دو را هدف بررسی و تحلیل قرار داده است؛ زیرا رابطه سنجی امنیت ملی با شناسه سرزمین پایگی که دایر مدار صیانت جامعه، مردم و شهروندان و رژیم سیاسی حاکم بر سرزمین معینی می باشد؛ با ادیان و مذاهب جهانشمول و افکار اندیشمندان و رهبران دینی که داعیه مدیریت، هدایت و بهسازی جهانی را دارند سوالی بنیادین و معرفتی است. ...
    کلید واژگان: معرفت شناسی, ملت نگری, امت محوری, امنیت ملی, امام خمینی (ره)
    Ali Karimi Maleh
    Delving into Imam Khomeini’s views and thoughts, the author analyzes Imam Khomeini’s epistemological foundations which are either consistent or inconsistent with the territory-based concept of national security and the cognitive relationship between those two foundations. That is because it is of the utmost importance to explore the relationship between national security and the concept of territoriality that seeks to preserve society, population, citizens, and the political regime governing a specific territory, and universal religions and the thoughts of religious authorities who claim the management, direction and improvement of the world. The author acknowledges that Imam Khomeini may not be simply regarded as a scholar of security studies, but he also believes that he still attracts the attention of political scientists, practitioners and intellectuals as a political leader as well as an intellectual reformer. Belief in his intellectual achievements and attachment to his political teachings continue to shine as an essential source in thinking and updated policy-making. Now the question raised here is what the place of territory-based concept of national security is in Imam Khomeini’s thought system. Furthermore, how can this concept be located in his viewpoints in a meaningful and justified way, and what are the epistemological bases of Ummah-centrist tendency and nationalism in his outlook?
    Keywords: Epistemology, nationalism, Ummah, Centrist Tendency, National security, Imam Khomeini
سامانه نویسندگان
  • دکتر علی کریمی مله
    دکتر علی کریمی مله
    استاد تمام گروه علوم سیاسی، دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال