فهرست مطالب نویسنده:
علیرضا شافعی
-
در این پژوهش، نانوکامپوزیت TiO2-CNT به روش سل-ژل درجا تهیه شده است. نقش پارامترهای این فرآیند بر روی مورفولوژی پودر نهایی در سه بخش حضور بنزیل الکل، مرحله افزودن آب و درصد CNT بررسی شد. جهت مشخصه یابی از میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی و دستگاه پراش اشعه ایکس استفاده شد. در مرحله اول تاثیر کلسیناسیون انجام شده بر روی ساختار پودر ارزیابی شد. نتایج حاصل از پراش اشعه ایکس نشان داد که پودرهای کامپوزیتی قبل از کلسیناسیون دارای ساختار آمورف است و بعد از آن به TiO2 با ساختار آناتاز تبدیل میشود. نتایج تصاویر مربوط به میکروسکوپ الکترونی روبشی نشر میدانی نشان میدهند که در صورت استفاده نکردن از بنزیل الکل، پودری با مورفولوژی غیریکنواخت و آگلومره شده بدست میآید. علاوه بر این، حضور آب از ابتدای فرآیند منجر به واکنش هیدرولیز با سرعت آرامتر شده و لذا پودر نانوکامپوزیتی با ساختار ریزتر و پوشش مطلوب تر TiO2 روی CNT به دست میآید. همچنین با کاهش درصد CNT از 10 به 1 درصد، پودر کامپوزیتی با اندازه ذرات درشتتر تشکیل میشود که به دلیل کاهش سطح CNT در دسترس برای تشکیل ذرات TiO2 است.کلید واژگان: نانوکامپوزیت, سل-ژل درجا, نانولوله کربن, TiO2In this paper, nano-composite powder of TiO2 and multi-walled carbon nanotubes (CNTs) was synthesized by in-situ sol-gel method. The effect of processing parameters of benzyl alcohol, H2O and CNT content (1 and 10 wt.%) on the prepared powder morphology was investigated. The samples were characterized via field emission scanning electron microscopy (FESEM) and X-ray diffraction (XRD) analysis. Firstly, the influence of calcination stage on the powders structure was evaluated. XRD results showed amorphous structures for the composite powders before calcination and the dominant structure of anatase TiO2 after calcination treatment. FESEM results showed a non-uniform and agglomerated morphology without benzyl alcohol. Furthermore, addition of Tetrabutyl-orthotitanate solution to the initial solution containing H2O as the hydrolysis agent resulted in finer powder microstructure with uniform coating of TiO2 on CNTs due to slower hydrolysis reaction. The effect of CNTs on the morphology depends on percent of CNTs. Also, composite powder with higher particle size was formed with the decrease of CNT content from 10 to 1 percent which is attributed to the decreased and less accessible surface area to TiO2 particles formation.Keywords: Nanocomposite, in-situ sol-gel, Carbon nanotube, TiO2
-
پژوهش حاضر با هدف شناسایی هندسه و جنبش شناسی (کرنش حاصل از) درزه ها، ارتباط و پراکندگی زمانی و مکانی درزه ها با دو نسل دگرریختی روی داده در ورقه راندگی پورکان- وردیج و ارتباط گسترش انواع درزه ها با ویژگی های سنگ شناختی لایه های سازند کرج صورت گرفت. با توجه به این که پهنه مورد مطالعه شامل رسوبات آذرآواری و آذرین با گوناگونی زیادی است، سنگ های اشاره شده به 5 واحد اصلی شامل توف ستبرلایه تا توده ای، توف نازک لایه تا متوسط لایه، توالی توف- شیل- ماسه سنگ، شیل و سنگ های آذرین دسته بندی شدند. برداشت درزه ها به روش انتخابی و تا حدودی به کمک فهرست نویسی انجام شد که دارای ویژگی سرعت در برداشت و آمارگیری هستند. تقسیم بندی درزه ها نیز بر پایه تمرکز قطب صفحه های درزه ها انجام شده است. از شاخص فاصله شکستگی (FSI) استفاده شد که مقدارهای آن یکی از عوامل مهارکننده ریخت شناسی واحد های سنگی و تاثیر فرسایش بر آنهاست؛ افزون براین با بهره گیری از این شاخص می توان فاصله بندی درزه ها را در لایه های دیگر در نواحی پیرامون پیش بینی کرد. مهم ترین کاربرد این ویژگی در راه سازی، تونل سازی و دیگر کاربردهای مهندسی است. مقایسه نمودار های شاخص فاصله شکستگی(FSI) در واحدهای سنگی گوناگون، نشان می دهد که واحدهای نفوذی و ستبر لایه شاخص فاصله شکستگی بسیار متفاوت دارند، در یک بازه گسترده هستند و در بیشتر موارد به علت تراکم کمتر درزه ها فرسایش پذیری کمتری نسبت به دیگر واحدها از خود نشان می دهند. از همین روی، این واحدها رخنمون های برجسته تری دارند. دو دسته درزه اصلی J1 و J2 (J1 با روند شمال باختری- جنوب خاوری و J2 با روند شمال خاوری- جنوب باختری) بیشترین فراوانی را در این دسته بندی از خود نشان می دهند. هر دوی این دسته درزه ها از نوع کششی هستند و روند آنها راستای تنش اصلی بیشینه (1σ) را در زمان تشکیل دسته درزه نشان می دهند. مطالعات این پژوهش در گستره مورد بررسی، تایید می کند که مقدار کرنشی که درزه ها ایجاد می کنند بسیار کم است.
کلید واژگان: درزه, رده بندی, سازند کرج, راندگی پورکان, وردیج, شاخص فاصله شکستگی (FSI)The present research is aimed at investigation of geometry and kinematics of joints, relationships and temporal and spatial distribution of the joints regarding the two deformational events within the Purkan-Vardij thrust sheet. We also studied the relationships between development of different joint sets and the lithological characteristics of layers of the Karaj Formation. Considering outcrops of volcaniclastic and igneous rocks of variable lithology, we have divided them into five different rock units including thick-bedded to massive tuffs, thin- to mediumbedded tuffs, tuff-shale-sandstone sequence, shale, and igneous units. Joint study was carried out using selection method, and in part using listing method, which are useful for quick survey and statistical purposes. Joint classification was carried out using concentrations of pole to joint planes. We have used the fracture spacing index (FSI), which is an important parameter in controlling morphology and erodibility of the rock units; it is also useful for prediction of joint spacing in other layers and in surrounding areas. These characteristics are useful in road construction, tunneling and other engineering projects. A comparison of the FSI in different rock units indicates that the intrusive bodies and thick-bedded units develop a highly variable FSI with a wide range of spacings, which in most cases due to lower concentration of the joints show lower erodibility as compared to the other rock units, and therefore have more relief in their outcrops. Two major joint sets, J1 and J2, show the highest frequency within the classified joint sets. Both of these sets are of extension joint type, and their strikes indicate the s1 direction during their development. Our study in this research confirms that amount of the strain produced by the joints is very small.Keywords: Joint, Classification, Karaj Formation, Purkan, Vardij thrust, Fracture spacing Index (FSI) -
نشریه علوم زمین، پیاپی 84 (تابستان 1391)، صص 169 -178گسل شمال تهران با درازایی نزدیک به 110 کیلومتر در شمال تهران از بخش جنوبی البرز مرکزی، با راستای خاوری- باختری (N25 ̊E) و شیب (30 ̊NE) در ادامه باختری گسل مشاء قرار دارد. شاخه چیتگر مانند گسل های میلاد و وردآورد در قالب سامانه گسلی افزایشی (Propagation Fault) به سوی جنوب پیشرونده است. مطالعات پیشین ریخت زمین ساختی در راستای گسل شمال تهران، نشان دهنده برش رسوبات کواترنری و سازوکار فشاری با مولفه چپ گرد است. تعیین پارامترهای لرزه ای و رفتار لرزه ای حاصل از جنبش این سامانه گسل، نیازمند انجام پژوهش های پارینه لرزه شناسی است. در این نوشتار با بهره گیری از روش تطابق چینه ای، برآورد آهنگ رسوبگذاری mm/yr16/0، لوگ برداری با نسبت و روش عکس برداری اورتو، 3 تا 6 رخداد لرزه ای کهن با بزرگای4/7-4/6 با دوره بازگشتی معادل 3650 سال برروی پهنه گسل شمال تهران (ترانشه چیتگر) مشخص شد.
کلید واژگان: ترانشه, پارینه لرزه شناسی, دوره بازگشت, بزرگا, گسل شمال تهرانThe North Tehran Fault with a length of about 110 km in North of Tehran and soutern of central Alborz with W-E trend (N25˚E) and dipping (30˚NE) is located in western of Mosha Fault.The branch of Chitgar such as Milad and Vardavard Fault in the form of propagation fault is increased toward south. Previous morphotectonical investigation along the North Tehran Fault show that shear of quaternary sedimentation and pressure mechanism with left-lateral component. Determination of seismic parameter and seismic action that result of this fault movement, need to doing paleoseismological investigation. In this text with using stratigraphy correlation method, estimated of subsidence rate is 0.16 mm/yr and logging with ratio and ortho photography method, 3-6 event is determined with 6.4-7.4 magnitude and recurrence time is 3650 yr at Chitgar trench.Keywords: Trenching, Paleoseismology, Recurence time, Magnitude, North Tehran Fault -
گسل فیروزکوه در بیشتر بخش خود در لبه جنوبی دره فیروزکوه در باختر البرز مرکزی قرار دارد. گسل فیروزکوه با درازای 70 کیلومتر و راستای جنوب باختری- شمال خاوری و سازوکار کار چپ گرد- کششی از جمله ساختارهای گسله و مهم در ناحیه البرز مرکزی است. از این گسل در گذشته به عنوان گسل فشاری با شیب به سوی جنوب یاد شده است. پژوهش های پارینه لرزه شناسی و سن سنجی رادیوکربن در راستای گسل راستالغز - چپ گرد فیروزکوه نشانگر رخداد زمین لرزه های بزرگ در البرز مرکزی در طی هولوسن است. در این نوشتار داده های به دست آمده از یکی از دو ترانشه حفر شده با درازای 40 متر، پهنای 2 متر و ژرفای 4 متر واقع در خاور فیروزکوه ارائه می شود. در محلی که اثرات به جای مانده از آخرین زمین لرزه رخداده بر اثر جنبش گسل فیروزکوه در دومین ترانشه (F2) یافت شده است. رخداد آخرین زمین لرزه با اثرات به جای مانده از گسل خوردگی جوان بر روی نهشته های سطحی که خود به طور چینه ای پوشاننده آبرفت های دارای قطعاتی از استخوان های انسانی است، قابل رهگیری است. سن به دست آمده برای این قطعات استخوانی که در ژرفای70-60 سانتی متری ترانشه یافت شده است بر اساس روش کربن 14 برابر28 ± 1159سال (پیش از 1950 میلادی، BP) برآورد می شود. با توجه به نرخ لغزش برآورد شده در هر رخداد لرزه ای که از بررسی نگاشت (لوگ) پارینه لرزه شناسی دیواره خاوری ترانشه (F1) به دست آمده است، بزرگای برآورد شده برای هر لرزه کهن نزدیک به 7 است.
The Firouzkuh Fault in most of its extension is located at the southern side of Firouzkuh Valley in west of the Central Alborz. It is a SW – NE prominent structure with a 70 km long on a sinistral –normal fault. It has been known as a south-dipping reverse fault.Paleoseismic analysis and C14 dating along the Firouzkuh left -lateral strike-slip fault indicate that Central Alborz has been shaken by large earthquakes during the Holocene. Here we present the data carried out of one of the two excavated trenches with 40 m long, 2m wide, ~ 4m deep in the east of Firouzkuh, where we found some evidence for last paleoearthquake associated to seismic re-activity on Firouzkuh Fault in the second trench (F2) that dug across a gauge zone. The last event is evidenced by cutting young superficial deposit where this faulted unit stratigrafically covered alluvium deposits yielded dated human bones fragments. The bones found in 60-70cm-deep of trench which a C14age of 1159 ± 28 BP. Regarding to estimated slips per event on paleoseismological log of eastern wall of trench F1, event magnitudes for each paleoearthquakes are M≈7.
سامانه نویسندگان
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شدهاست. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.