به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

علیرضا ضمیری

  • علیرضا ضمیری*، احمد فاضلی، حسن فتح زاده
    از انتقادات رایج به نظریه اخلاقی کانت، توجه بیش از حد به عقل و مطلق بودگی آن در قانون اخلاقی است. به گونه ای که بی توجهی به سایر عناصر دخیل در حکم اخلاقی از جمله احساسات منجر به ناممکنی و ظهور سویه سادیستی مبانی اخلاقی کانت می شود و زمینه مناسبی برای بروز شر فراهم می آورد. مطابق این نگاه، شر ملازم با خیر تلقی می شود چرا که مراد از خیر اخلاقی عمل مطابق با امر مطلق است فارغ از محتوای آن. همسو با ناممکنی امرمطلق، ساد مبانی اخلاقی کانت را جابه جا می کند و نام هر اراده مطلقی را با توجه به اصل عدم تناقض شر می انگارد. بنابراین می توان هر عمل شنیع اخلاقی را با توجه به گنجاندن در ماکسیم، مطابق قانون اخلاقی اراده کرد، بدون اینکه خللی به مبانی امر مطلق وارد شود. از نظر لکان وفاداری به میل، و ویژگی ارضا ناپذیری آن ملاک اخلاقمندی است که اگر اخلاق تهی از عناصر پاتولوژیک لحاظ شود تبدیل به ضد خود یعنی اخلاق سادی خواهد شد و اخلاق میل به جای آنکه از ابژه ای به ابژه دیگر حرکت کند در بستر ارضای سادی گرفتار خواهد آمد، در نتیجه در حرکت به سوی ورای لذت در غایی ترین آستانه واقعیت جا می ماند. کانت برای اجتناب از درافتادن در سویه سادیستی اخلاق خود از مفهوم خاص احترام به مثابه نماینده عنصر پاتولوژیک و رفع این شکاف برای اخلاق خود بهره می برد.
    کلید واژگان: ساد, کانت, میل, لکان, قانون اخلاقی, امر پاتولوژیک
    Alireza Zamiri *, Ahmad Fazeli, Hassan Fatzade
    One of the common criticisms of Kant's moral theory is the excessive attention to reason and its absoluteness in the moral law. In such a way that neglecting other elements involved in the moral judgment, including feelings, leads to the impossibility and emergence of the sadistic strain of Kant's moral foundations and provides a suitable ground for the emergence of evil. According to this view, evil is considered to be associated with good, because what is meant by moral good is an action that is in accordance with the absolute, regardless of its content. Aligned with the impossibility of the absolute, Sade moves Kant's moral foundations and considers the name of every absolute will to be evil according to the principle of non-contradiction. Therefore, any morally heinous act can be willed according to the moral law according to the inclusion in the maxim, without disturbing the foundations of the absolute. According to Lacan, loyalty to desire and its insatiability is a moral criterion that If morality is considered devoid of pathological elements, it will become its opposite, simple morality, and the morality of desire, instead of moving from one object to another object, will be caught in the bed of simple satisfaction, as a result, in the movement towards pleasure at the ultimate threshold. The truth remains. Kant uses the special concept of respect as a representative of the pathological element to avoid falling into the sadistic side of his ethics and to fix this gap for his ethics.
    Keywords: Sade, Kant, Lacan, Desire, Moral Low, The Pathologic
  • علیرضا ضمیری*، سید احمد فاضلی، حسن فتح زاده
    فیلسوفان همواره به دنبال نسبت انگیزه عمل با الزام اخلاقی بوده اند. به این منظور کانت احساس خاص احترام را مطرح می کند و تفسیری از آن ارایه می دهد که احترام مترادف با اخلاقمندی تعریف شود، درعین حال که این احساس از جنس سایر احساسات و، درنتیجه، تجربی نیست، بلکه با مفهوم اضطراب در عدم مشابهت با احساس تجربی نزد لکان شباهت دارد.احساس احترام زمانی ظاهر می شود که سوژه خود را در نزدیکی ابژه (قانون اخلاقی) می یابد. به علاوه، کانت در تبیین این مفهوم و ابژه قانون اخلاقی از تعابیری چون صدا و نگاه استفاده می کند که دارای سویه پاتولوژیک (وابسته به احساس) است. صدا و نگاه از یک سو عامل اخلاقی را متوجه قانون اخلاقی می کنند و ازسوی دیگر از نامعقولی و سلطه سوپرایگو بر قانون اخلاقی، با تفکیک صدای فربه از اظهار ناب، جلوگیری می کنند. نگاه سوژه به قانون اخلاقی و خیرگی قانون اخلاقی به سوژه نزدیک ترین تفسیر به احساس احترام است که تن هر خطاکاری را می لرزاند. این تفسیری سراسر پاتولوژیک از اخلاقمندی و احساس خاص احترام است.
    کلید واژگان: احترام, قانون اخلاقی, نگاه, صدا, سوپرایگو
    Alireza Zamiri *, Ahmad Fazeli, Hasan Fathzadeh
    Philosophers have always looked for the relationship between motivation and moralobligation. For this purpose, Kant proposes a special feeling of respect and offersan interpretation of it that respect is defined as synonymous with morality; At thesame time, this feeling is not of the other feelings and therefore not experimental.Rather, it is similar to the concept of anxiety in Lacan's dissimilarity with empiricalfeeling. The feeling of respect appears when the subject finds himself near the object(the moral law). Besides, in explaining this concept and the object of the moral law,Kant uses expressions such as Voice and Eye, which have a pathological strain(depending on feeling). On the one hand, the voice and Eye direct the moral agent to the moral law, and on the other hand it prevents the unreasonableness and dominance of the superego over the moral law by separating the fat voice from the pure statement. The subject's Eye at the moral law and the Gaze of the moral law at the subject is the closest interpretation to the feeling of respect that shakes the body of every wrongdoer. This is a completely pathological interpretation of morality and a special sense of respect.
    Keywords: respect, moral law, eye, voice, superego
  • علیرضا ضمیری*، سید احمد فاضلی

    نظریه امر الهی یکی از انواع نظریه های وظیفه گرایانه است که تقریرهای متعددی دارد. سنت های یهودی، مسیحی و اسلامی با توجه به صفاتی که در متون مقدس و مباحث کلامی خود برای خدا اثبات کرده اند، تفاسیر مختلفی از امر خدا و رابطه امر اخلاقی و امر الهی، به صورت منطقی و ضروری یا به ضرورت متافیزیکی و اخلاقی، ارایه کرده اند. تبیین ارتباط میان امر دینی و اخلاقی و تقدم دین بر اخلاق تنسیق های مختلفی می طلبد، تا در نهایت، نوع خاصی از تقدم، به صورت تاریخی، مابعدالطبیعی، معرفت شناسی و مفهومی یا معناشناسانه، توجیه شود. نظریه امر الهی رابرت آدامز یکی از نمونه های اصلاح شده نظریه امر الهی در دوره معاصر است که با تکیه بر یک اصل متافیزیکی که ریشه در تلقی خاص ارتباط انسان با خداوند دارد، تلاش دارد تا ضعف ها و کاستی های نظریه های ابتدایی امر الهی را به نحوی بازسازی کند و تقدم معناشناختی زبان دین بر اخلاق را توجیه نماید. این رویکرد با توجه به الزام اخلاقی و مفاهیمی از این دست شکل گرفته است و تلاش نموده تا با اصلاح مواضع معناشناختی از نظریه امر الهی دفاع کند. از این منظر، از نظر اخلاقی، عملی نادرست است که تنها و تنها در مقابل امر یا اراده الهی قرار گیرد. مشروعیت این دستورات نیز ناشی از فرمان خدای عشق است که رابطه خاصی میان او و فرد متدین وجود دارد.

    کلید واژگان: نظریه اصلاحی امر الهی, آدامز, خطا, معنا, الزام
    Alireza Zamiri *, Seyyed Ahmad Fazeli

    The divine command theory is one of the most well-known deontological ethics theories that has always numerous interpretations. The interpretations of the Judeo-Christian and Islamic traditions of the command of God are according to the attributes that each religion has proved in its sacred texts and theological discussions. They consider the relationship between the moral and the divine as logical and necessary or as metaphysical and moral necessity. Explaining the relationship between the religious and moral command and the precedence of religion over morality requires various arrangements to finally justify a particular type of precedence historically, metaphysically, epistemologically, and conceptually or semantically. The divine command theory of Robert Adams is one of the modified examples of the theory of divine command in the contemporary period, which tries to reconstruct the weaknesses and shortcomings of the basic theories of divine command and justify the semantic precedence of religion over morality by relying on a metaphysical principle rooted in the particular conception of man's relationship with God. This approach has been formed according to the moral obligation and such concepts and has tried to defend the divine command theory by correcting semantic positions. From this point of view, in the obligation arising from wrong, an action is wrong only if it opposes the divine command or the divine will. The legitimacy of these commands also stems from the command of the God of love, which is a special relationship between the religious person and God.

    Keywords: Corrective Theory of Divine Command, Adams, Error, meaning, obligation
  • حسن فتح زاده، علیرضا ضمیری
    حل نزاع ها و تعارض های اخلاقی از اهداف هر نظریه اخلاقی است که به نوعی بر وجود عناصر مطلق در احکام اخلاقی اصرار می ورزد. نظریه های وظیفه گرایانه در اخلاق از آن رو که به وجود احکام مطلق و وظایف مستقل از فاعل اصرار دارند بیش از دیگر نظریه ها درپی حل چنین نزاع هایی هستند. سنت های مختلف فلسفی اعم از قاره ای و تحلیلی با روش های خاص خود به دنبال حل این معضل هستند. موریس ماندلباوم فیلسوف تحلیلی امریکایی از منظر تجربه پدیدارشناسی اخلاقی با طرح یک نظام اخلاقی مستقل و تبیین این نظام، هدف عملی فلسفه خود را حل تعارض های اخلاقی می داند. خاستگاه این تعارض ها از نظر وی عوامل شناختی ای هستند که بر نحوه شکل گیری حکم اخلاقی تاثیر می گذارند. هر چند همواره نمی توان بر این عوامل فائق آمد، ولی می توان اصولی را برشمرد که اگر چه مطلق نیستند، در بسیاری موارد به شیوه ای پدیدارشناختی راهگشا هستند. از این منظر «اصل اولویت واقعیت ها»، «اصل جهان شمولی» و «اصل غائیت»، مجموعه اصولی هستند که هنگام تغایر و اختلاف اخلاقی به کار می آیند. با توجه به این اصول قصد داریم در واقع فراتر از نظریه هنجاری خاص ملاکی برای حل اختلاف نظرهای اخلاقی ارائه کنیم و این اصول را با توجه به باورها و امور واقعی ای که احکام اخلاقی ناگزیر از آنها برمی خیزند، موجه سازیم. در این مقاله پس از توضیح اجمالی راه حل های رایج به ویژه در سنت وظیفه گرایانه، به ارزیابی راه حل های ماندلباوم خواهیم پرداخت.
    کلید واژگان: پدیدارشناسی اخلاق, عواطف, تعارض های اخلاقی, اصل اولویت واقعیت ها, اصل جهان شمولی, اصل غائیت
    Hassan Fathzadeh, Alireza Zamiri
    The resolution of moral conflicts is the goal of any moral theory that puts an emphasis on the existence of absolute elements in moral judgments. Since deontological theories in ethics insist on the existence of absolute judgments and agent-independent obligations, they are concerned with the resolution of such conflicts more than any other theory. Various philosophical traditions, both continental and analytical, seek to solve the problem with their own methods. Maurice Mandelbaum, an American analytic philosopher, has devised and elaborated an independent ethical system from the viewpoint of moral phenomenological experience, taking the practical aim of his philosophy to be the resolution of moral conflicts. He takes the origins of such conflicts to be cognitive factors affecting the way a moral judgment is formed. Although such factors cannot always be overcome, we can consider certain principles that are phenomenologically helpful in many cases, although they are not absolute. In this point of view, principles that are helpful for the resolution of moral conflicts and disputes consist in the “principle of the priority of facts,” the “principle of universality,” and the “principle of teleology.” Given these principles, we seek to provide a criterion for the resolution for moral disagreements beyond any specific normative theory, justifying these principles given the beliefs and facts from which moral judgments inevitably arise. In this paper, we will briefly explain common solutions, especially in the deontological tradition, and then evaluate Mandelbaum’s solutions.
    Keywords: Moral phenomenology, emotions, moral conflicts, the principle of the priority of facts, the principle of universality, the principle of teleology
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال