به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

غلامرضا پیکانی

  • سپیده رواسی زاده، وحیده انصاری*، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی

    در دشت ممنوعه بحرانی ورامین، بیش از هشتاد درصد از منابع آب زیرزمینی به مصارف بخش کشاورزی می رسد و اغلب کشاورزان از آبیاری سنتی استفاده می کنند. از نظر کارشناسان، یکی از علل راندمان پایین آبیاری و اتلاف منابع آب در این بخش پایین بودن قیمت نهاده آب نسبت به سایر نهاده هاست. هدف مطالعه حاضر تحلیل تاثیر افزایش قیمت آب بر واکنش کشاورزان و الگوی کشت محصولات دشت ورامین بود. بدین منظور، ابتدا ارزش اقتصادی نهاده آب از دو طریق ارزش پسماند و قیمت سایه ای محاسبه شد و سپس، با استفاده از برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP)، تحلیل کشش تقاضای آب و تاثیر تغییر قیمت آب بر الگوی کشت صورت گرفت. داده‏ های پژوهش از طریق تکمیل پرسشنامه در سال زراعی 1400-1399 جمع آوری شد. نتایج مطالعه نشان داد که ارزش اقتصادی نهاده آب بین هفت تا ده برابر قیمت دریافتی از کشاورزان است؛ همچنین، در قیمت های پایین نهاده آب، کشش تقاضا برای این نهاده صفر است و در قیمت ‏های‏ بالا، اعمال سیاست افزایش قیمت آب منجر به کاهش سود کشاورزان شده و ممکن است از انگیزه آنها برای تولید بکاهد. از این‏ رو، اعمال یکباره این سیاست می تواند منجر به واکنش های منفی از جمله تنش های اجتماعی شود. از این‏ رو، توصیه می شود که تعدیل و افزایش قیمت نهاده آب به ‏صورت تدریجی در بلندمدت صورت گیرد تا مصرف این نهاده اصلاح شود و الگوی کشت به سمت محصولاتی سوق یابد که آب کمتری مصرف می کنند.

    کلید واژگان: الگوی کشت, برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP), تقاضای آب کشاورزی, قیمت آب کشاورزی, ورامین (دشت)
    Sepideh Ravasizadeh, Vahideh Ansari *, Habibollah Salami, Gholamreza Peykani
    Introduction

    Among the critically forbidden plains of Tehran province, Varamin plain is more critical. The agricultural sector in this plain consumes more than 80 percent of the underground water resources. In the Varamin plain, most farmers tend to use traditional irrigation methods such as flood and leaky irrigation to irrigate their lands. According to economists, the reason for the low efficiency of irrigation and the loss of water resources in this sector, which has led to the current situation of the Varamin plain, is the low price of water compared to the other inputs. Therefore, it is essential to review the current method of water pricing and determine the reasonable water price in this plain. So, this study was conducted to answer these questions: What is the economic value of water in the Varanin plain? How can a change in water price affect the crop pattern and the farmers' profit? What are the responses of farmers to changing the price of this input? How much can a rise in water prices save the water input? Answering these questions can be a step towards modifying the pattern of water consumption in the Varamin plain. Therefore, this study aimed at calculating the economic value of the water and then, analyzing the impact of an increase in water price on farmers' reactions and the crop pattern in the Varamin plain.

    Materials and Methods

    The economic value of water was estimated through two methods calculating the residual value by subtracting the cost of all inputs except water from the income for each product and evaluating the shadow price of water using Positive Mathematical Programming (PMP). Then, the impacts of water price changes on the crop pattern, water consumption, and farmers' profits were estimated using PMP model. The water demand function and water elasticity also were estimated by a stepwise increase of 5 percent in the water price in the third stage of the PMP model. The required data was collected by completing 120 questionnaires using the stratified sampling method and proportional allocation from the farmers of three cities in the Varamin plain including Varamin, Pishva and Pakdasht in the cropping year of 2019-2020. The data were collected for six crops (wheat, barley, corn, alfalfa, cucumber, and tomato), including the quantity and price of production and the quantity and price of inputs (land, seed, fertilizers, pesticide, water, labor, and machinery) in the concerned cities.  

    Conclusions

    The weighted average of each cubic meter of water using the residual value as well as the shadow price methods were equal to 35769.8 and 23917.6 IRI rials, respectively. This result shows a big difference between the economic value and the price paid by farmers, which is between seven to ten-folds. The results of estimating the demand function of water showed that the water demand elasticity was equal to zero up to the price of 27386.1 IRI rials. At higher prices, the farmers responded to the increase in water price, and the elasticity of water demand was equal to -2.15 on average. Based on the results, the shadow price of water obtained from PMP model (23917.6 IRI rials) does not affect the crop pattern and the water consumption, although it reduces farmers' profit by 48.66 percent. The economic price of water obtained using residual value method (23917.6 IRI rials) causes a decrease of 36.84 percent in the cultivated area, a 25.24 percent reduction in the water consumption, and a 74.59 percent reduction in the profit. Most of the change in the cultivated area was related to barley. Although, this crop consumes less water per hectare than other crops, the share of water cost per kilogram of barley is higher than the other products. After barley, the cultivated area of wheat, alfalfa, corn, cucumber, and tomato would respectively decrease for the same reason.

    Results and Discussion

    The results showed that applying the policy of increasing the price of water up to its economic value led to a decrease in farmers' profits and might reduce their motivation in production. In addition, applying this policy suddenly can lead to adverse reactions such as resistance and avoidance of paying this water price, social tensions, and public discontent. Therefore, gradually adjusting and increasing water prices for a long time was suggested. By adopting this policy, gradually, agricultural water consumption would decrease, and the cropping pattern would shift toward water-saving crops.

    Keywords: Agricultural Water Demand, Agricultural Water Price, Crop Pattern, Positive Mathematical Programming (PMP), Varamin (Plain)
  • زهرا کیانی فیض اباد، سعید یزدانی*، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی

    ایران در منطقه فرونشینی توده های هوا در چرخه آب و هوایی نیم کره شمالی زمین قرار گرفته است، به همین دلیل بیش از دو سوم از پهنه آن دارای آب و هوای خشک و نیمه خشک می باشد. کاهش سرانه منابع آب تجدیدشونده، گسترش منابع آلوده کننده آب، اضافه برداشت از سفره-های آب زیرزمینی عمده چالش های موجود در بخش منابع آب ایران بشمار رفته و حوضه های آبریز کشور را در شرایط ناپایدار قرار داده است. این مطالعه به دنبال شناخت عوامل اثرگذار بر ناپایداری به سنجش وضعیت حوضه های آبریز کشور از لحاظ فقر آبی می پردازد. برای این منظور از اطلاعات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی سال 1395 وضعیت پایداری حوضه های آبریز کشور و عوامل اثرگذار مشخص شده است. به طور کلی، نتایج نشان می دهد، میانگین شاخص فقر آبی در کل حوضه های آبریز کشور برابر با 73/43 است. در این میان مولفه منابع و مصرف با 24/19 و 85/36 کم ترین مقادیر را در میان مولفه ها دارا هستند. همچنین بر اساس رتبه بندی شاخص فقر آبی، حوضه های آبریز کویر درانجیر، بلوچستان جنوبی، هامون جازموریان، قره سو و گرگان، کل- مهران و بندرعباس-سدیج ناپایدار و حوضه های آبریز سفیدرود بزرگ، مرزی غرب، دریاچه ارومیه و کارون بزرگ فاقد تنش آبی بوده و دارای پایداری کامل آبی هستند. با توجه به نتایج، پیشنهاد می شود تا در راستای برقراری مدیریت یکپارچه منابع آب با استفاده از رویکردهای جامع نگر به ارزیابی وضعیت منابع آبی مناطق پرداخته شود

    کلید واژگان: پایداری آب, شاخص فقر آبی, حوضه های آبریز ایران
    Zahra Kiani Feyzabad, Saeid Yazdani *, Habibollah Salami, GholamReza Peykani

    Iran is located in a part of the Northern Hemisphere climate cycle where there is air mass subsidence; as a result, over two-thirds of this country has arid and semi-arid climate. The main challenges facing Iran water resources are the annual decline in renewable water resources, increase in the number of water pollutants, and aquifer over-exploitation, putting drainage basins in a precarious position. In keeping with this, the present paper studied the factors affecting this instability in Iran’s drainage basins in terms of water poverty. To this end, using water poverty index (WPI) of Iran’s drainage basins and the affecting factors, social, economic, and environmental data were collected for 2016. Results revealed that the average WPI in all the drainage basins is 43.73. Among the components, resources and consumption have the lowest values, i.e. 19.24 and 36.85, respectively. In terms of WPI ranking, the basins of Daranjir Desert, South-Baluchistan, Hamun-e Jaz Murian, Qara Su and Gorgan, Kal and Mehran, Bandar Abbas, and Sedij are precarious and instable, and the basins of Sefidrood, Persian Gulf (western border), lake Urmiah, and Karun lack water deficit stress and have yield stability. Therefore, the author(s) recommend that the study and examination of water resources be conducted using holistic approaches in order to establish integrated management of water resources.

    Keywords: Water sustainability, Water Poverty Index, Iran's basins
  • حامد رفیعی*، عبدالرحمن شادان، غلامرضا پیکانی، مهدی پندار، امیرحسین چیذری
    هدف از انجام مطالعه حاضر، برآورد ارتباط قیمت تضمینی واقعی گندم و عملکرد آن در استان تهران طی دوره 97-1379 با در نظر گرفتن متغیرهای مجازی برنامه های توسعه جمهوری اسلامی ایران است. بدین منظور از آزمون های پایایی دیکی فولر تعمیم یافته و فیلیپس پرون، آزمون همگرایی جوهانسون و جوسیلیوس و الگوی تصحیح خطای برداری استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای قیمت تضمینی واقعی گندم و عملکرد پایا از درجه یک I(1) هستند و بر اساس آزمون جوهانسون و جوسیلیوس رابطه بلندمدت بین دو متغیر موردنظر تایید می شود. نتایج الگوی تصحیح خطای برداری نشان می دهد که متغیر قیمت تضمینی واقعی گندم اثر مثبت و معنی دار بر عملکرد گندم در استان تهران دارد و با افزایش یک درصدی قیمت تضمینی واقعی گندم، عملکرد به میزان 07/1 درصد افزایش خواهد یافت. همچنین ضریب تصحیح خطای برداری در الگوی برآورد شده بیانگر این است که اگر در کوتاه مدت شوک ناگهانی به قیمت تضمینی واقعی گندم وارد شود، حدود دو دوره طول خواهد کشید تا اثر این شوک تعدیل شود. با توجه به اینکه عملکرد نسبت به قیمت واقعی گندم کشش پذیر است لذا پیشنهاد می شود در برآورد قیمت های تضمینی گندم در سیاست خرید، قیمت گذاری بر اساس قیمت های واقعی (تورم زدایی شده) ملاک عمل قرار گیرد تا مشوق بهبود عملکرد گندم در اراضی زراعی کشور شود.
    کلید واژگان: گندم, قیمت تضمینی واقعی, عملکرد, الگوی تصحیح خطای برداری
    Hamed Rafiee *, Abdorahman Shadan, Gholamreza Peykani, Mahdi Pendar, Amirhossein Chizari
    The aim of this study is to estimate the linkages between the actual guaranteed price of wheat and its yield in Tehran province during 2000-2018 by considering the dummy variables of development programs of the Islamic Republic of Iran. This study used the Augmented Dickey-Fuller stationary test, the Johansen Cointegration test, and the Vector Error Correction Model (VECM) to achieve the aim. The results show that the actual guaranteed price of wheat and its yield are of grade I (1), and based on the Johansen test, the long-run relationship between them is confirmed. The results of the VECM model show that the actual guaranteed price of wheat has a positive and significant effect on wheat yield in Tehran province. By a one percent increase in the actual guaranteed price of wheat, the yield will increase 1.07 percent. Also, the coefficient of vector error correction indicates that if in the short-run occurs a sudden shock to the actual guaranteed price of wheat, it will take about 2 periods to adjust the effect of this shock. Considering that the yield is elastic to the actual price of wheat, suggesting to estimate the guaranteed price of wheat, based on actual price (deflated) in the purchasing policy, can encourage the improvement of wheat yield in the country's agricultural lands.
    Keywords: Wheat, Actual Guaranteed Price, yield, Vector Error Correction Model (VECM)
  • سید جلال یدالهی نوش آبادی، محمدرضا جهانسوز*، ناصر مجنون حسینی، غلامرضا پیکانی
    در سال های اخیر نگرانی های زیادی درباره اثرات آفت کش ها روی موجودات غیر هدف به وجود آمده است. بقایای ناشی از مصرف سموم شیمیایی آفت کش سبب آلودگی محیط زیست گردیده و سلامتی انسان ها را در معرض خطر جدی قرار داده است. محدوده مطالعاتی هشتگرد با وسعتی حدود 1170 کیلومتر مربع بدلیل نزدیکی به کلان شهر تهران و تمرکز تعداد زیاد واحدهای کشاورزی، صنعتی وخدماتی دارای موقعیت سیاسی- اقتصادی مهمی می باشد. این مقاله اثرات منفی حشره کش های عمده مصرف شده در منطقه هشتگرد و میزان ریسک بالقوه و محیطی آن ها را با استفاده از شاخص تاثیر زیست محیطی (EIQ) مورد بحث و بررسی قرار می دهد. نتایج این تحقیق نشان می دهد در میان حشره کش های عمده مصرفی در منطقه هشتگرد سمیت بالقوه ایمیداکلوپراید (کنفیدور) و تاثیر محیطی مزرعه ای مالاتیون بیشتر بوده است. بیشتربن خطر در هر سه جزء کارگران مزرعه، مصرف کننده و اکولوژیک مربوط به سم ایمیداکلوپراید بود که این سم را به عنوان خطرناک ترین حشره کش عمده مصرفی در منطقه مطرح کرد. شاخص EIQ برای سموم ایمیداکلوپراید، دیازینون، مالاتیون و فوزالون بیشترین تاثیر پذیری را از بخش اثر اکولوژیک گرفته که به ترتیب 7/105، 75/81، 25/63 و 25/58 بوده است. در خصوص سم دلتامترین قسمت کارگران مزرعه بیشترین تاثیر را بر روی نمره نهایی EIQ داشته است. هم چنین نتایج نشان داد که بر اساس شاخص تاثیر زیست محیطی، بیشترین مخاطرات زیست محیطی ناشی از سوم حشره کش در منطقه هشتگرد به دلیل عدم شناخت مناسب و انتخاب غیرصحیح برخی از حشره کش ها و استفاده بیش از اندازه آن ها می باشد.
    کلید واژگان: آفت کش, اثر اکولوژیکی, ایمیداکلوپراید, دیازینون
    Seyae Jala Yadollahi Nooshabadi, Mohammad Reza Jahansuz *, Nasser Majnoun Hosseini, Gholam Reza Peykani
    IntroductionRecently, there is an increasing concern about the effects of pesticides on non-target organisms. Residual of pesticides cause environmental pollution and put in danger the human health. The problem is always in contact with pesticides, there are numerous risks related to the environmental and human health threat at different levels of their cycle, including production, sale, use in the field and ultimately for residue in food occurs. This study consider the harmful effects of pesticides in Hashtgerd study area and their potential and environmental risks using EIQ index. Environmental Impact Quotient (EIQ) is a model based on algebraic equations which by it can be classification chemical pesticides based on environmental hazards and risks to human health and toxins that cause minimal risk are selected. The ultimate purpose of this study was to determine 5 insecticide have been the highest consumption in the region Hashtgerd and then determine the potential environmental risks of them by EIQ index, so that eventually we can identify and eliminate hazardous insecticides.
    Materials and MethodsHashtgerd study area is one of 609 countries study area that is located in the Alborz province. This area with an extent of about 1170 square km because of the proximity to the metropolis of Tehran and focus a large number of agricultural, industrial and service units has an important economic and political position. The numerical value of the EIQ is average of the three main components include of the potential damage to the health of farm workers, the potential damage to consumers through the direct effect of toxic residues in food products or through ground water contamination and potential negative effects on the environment, including aquatic and terrestrial organisms show. The describes components of the EIQ are contains 11 variables. All input data for the impact of low, medium and high are judged to be harmful than, the one, three or five into account. Information on types of pesticides through questionnaires and interviews with farmers of all crops and gardens in the area (120 questionnaires in four cities in the study area) were collected. Information on pesticides and their effects from data bases IUPAC and the Pesticide Manual, 1997and Crop Protection, 2003 were collected.
    Results and DiscussionBecause EIQ index for imidacloprid, diazinon, malathion and phosalone pesticides has been most affected by the ecological effects, It can be concluded that in the land area that these insecticides were used, biotic intensity are at highest risk. In a study that examined environmental hazards of cotton production in Turkey, the role of ecological effects of pesticides on EIQ was more than consumer parts and farm workers. In examining of the pesticides registered in the United States, toxicity of farm workers, consumers and ecological were 37, 8 and 84/4 respectively and the final average EIQ for insecticides registered was 43/1. According to this another factor considered is the farm environmental impact of pesticides. Malathion insecticide in Hashtgerd region with farm environmental impact 42/18 as the most dangerous environmental toxins known and then insecticide diazinon that had the highest consumption in frequency of use, with farm environmental impact 41/76 was next in rank. Although Imidaclopride compared to other pesticides had a higher EIQ index so the potential toxicity was more but because of active ingredient and low dosage in terms of farm environmental impact was in third place. Therefore, with the expansion of the ecosystem-based approach to manage pests and method of integrated pest management, it can be greatly reduced environmental hazards arising from the use of insecticides. Among the major insecticides used in the Hashtgerd region potential toxicity of imidaclopride and farm environmental impact of malathion was more. The highest risk in all three components of farm workers, consumers and ecological related to Imidaclopride that has raised the most dangerous insecticides name as the main consumption in the Hashtgerd region. The results showed that based on the environmental impact index, most of environmental hazards of insecticides in the Hashtgerd region are due to lack of proper knowledge and incorrect selection of some insecticides and their use is excessive. In Imidaclopride and deltamethrin that farm workers effect of them on the final score EIQ was high, safety spraying will reduce the effects of this component by far.
    ConclusionThe results showed that among major consumed insecticides in the area Hashtgerd, potential toxicity of Imidacloprid and farm Environmental impact of Malathion was greater. Highest risk of all three components of farm workers, consumers and ecological, related to Imidaclopride insecticide that referred to as the most dangerous major pesticide consumption in the Hashtgerd region.
    Keywords: Ecological Effect, Environmental impact quotient, Pesticides
  • امیر ایزدفرد، محمدرضا جهانسوز *، فریدون سرمدیان، غلامرضا پیکانی، محمدرضا چایی چی
    از مدلAquaCrop برای برآورد تاریخ کاشت مناسب برای تولید بیشترین عملکرد بر پایه تاریخچه اقلیمی منطقه دشت مغان استفاده شد. برای این منظور با استفاده از داده های پدیدشناختی (فنولوژیک) هشت گیاه زراعی عمده در دشت مغان، در کنار داده های اقلیمی سی ساله این منطقه، پس از واسنجی (کالیبراسیون) مدل، تاریخ کاشت بهینه هر محصول تعیین شد. مدل با استفاده از درجه روز رشد تجمعی، آستانه های دمایی فعال و موثر و شاخص برداشت محاسباتی، عملکرد هر محصول را محاسبه کرد. ضریب تشخیص، ریشه میانگین مربعات خطای نرمال و شاخص تطابق به ترتیب 99/0، 16/29 و 97/0 بود. این آمارها نشان دهنده کارکرد مناسب مدل در برآورد عملکرد محصولات عمده زراعی در منطقه است. بر پایه نتایج، بازه کاشت همانند سازی شده برای گندم پاییزه کوتاه تر بود. محصول جو پاییزه نیز از روند همسانی با گندم پاییزه پیروی می کرد. بازه کاشت ذرت بهاره درازمدت تر از بازه معمول منطقه بود، اما بازه کاشت همانند سازی شده در کلزا پاییزه، پنبه، سویا و ذرت کشت دوم همسان با بازه کشت منطقه بود. همچنین نیاز آبی گیاهان باغی مختلف در تاریخ کاشت های تعیین شده نیز توسط مدل محاسبه شد. این نتایج با خروجی نرم افزار NETWAT برای این منطقه مقایسه شد. در این مقایسه ضریب تبیین، 92/0 و ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده، 07/14 و شاخص تطابق، 99/0 محاسبه شد. بنا بر نتایج، کشت گیاهان پاییزه به منظور بهره مندی هرچه بیشتر از بارندگی های فصل های پاییز و زمستان در منطقه و کاهش مصرف آب آبیاری، باید توجه بیشتر شود.
    کلید واژگان: بازه کاشت, درجه روز رشد تجمعی, کارایی مصرف آب
    Amir Izadfard, Mohammad Reza Jahansouz *, Fereydoon Sarmadian, Gholam Reza Peykani, Mohammad Reza Chaichi
    The AquaCrop model has been used for optimum sowing date determination for maximum yield production based on historical climate data in Moghan plain, Ardabil province, Iran. Based on phonological data for the eight main cultivated crop gathering from Moghan plain and thirty years climate data, the optimum sowing dates were determined after model calibration. The model used cumulative growing degree days, effective and active base temperature and calculated harvest index to perform each crop yield. Determination coefficient, normalized root mean squared and index of agreement were 0.99, 29.16 and 0.97 respectively. The statistics showed that the model could accurately perform the crop yield estimation in this region. Based on the results the simulated sowing window for winter wheat was a little bit shorter. The winter barley also performed as winter wheat. The spring maize simulated sowing window was longer than usual period. But the simulated sowing window for winter canola, cotton, soybean and maize was the same as actual sowing window. The net Irrigation requirement in the determined planting dates have been calculated by the AquaCrop and compared with the NETWAT software outputs. In this Comparison, determination coefficient, normalized root mean squared and index of agreement were 0.92, 14.07 and 0.99 respectively. The results showed the importance of using winter precipitation in crop production in the region and lower water irrigating input using winter cultivation should be noted.
    Keywords: Cumulative growing degree day, Sowing window, Water productivity
  • امیر ایزدفرد، فریدون سرمدیان*، محمدرضا جهانسوز، غلامرضا پیکانی، محمدرضا چایچی
    عملکرد پتانسیل برای شش گیاه زراعی گندم پاییزه، جو پاییزه، چغندرقند پاییزه، پنبه، ذرت و سویا در بخشی از اراضی دشت مغان با استفاده از دو مدل AquaCrop و مدل پتانسیل حرارتی-تابشی تولید،پس از واسنجی محاسبه شد. ضریب تبیین، ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده و شاخص تطابق برای عملکرد پتانسیل به ترتیب برای مدل AquaCrop، 99/0، 72/21، 99/0 و برای مدل پتانسیل حرارتی-تابشی تولید یا مدل فائو 97/0، 25/54، 96/0 ، محاسبه شد. همچنین برای مقایسه تخمین بیوماس پتانسیل بین مدل AquaCrop و مدل فائو به ترتیب ضریب تبیین، 98/0 و 93/0 ، ریشه میانگین مربعات خطای نرمال شده، 55/23 و 10/58 و شاخص تطابق، 98/0 و 93/0 محاسبه شد. بدین ترتیب مدل AquaCrop نسبت به مدل فائو از دقت بالاتری برخوردار بود. همچنین این مدل محاسبات کمتر، خروجی بیشتر و کاربرد گسترده تری نسبت به مدل فائو دارد. با استفاده از عملکرد پتانسیل مدل AquaCrop کسر اختلاف عملکرد محاسبه شد و بر این پایه محصولات در منطقه رتبه بندی شدند. بر اساس نتایج، کمترین کسر اختلاف عملکرد محصولات، در دشت مغان، به ترتیب برای جو، سویا، چغندرقند، گندم، پنبه و ذرت محاسبه شد. این رتبه بندی قابل استفاده در الگوی کشت منطقه به عنوان یک ضریب اکولوژیکی نیز خواهد بود.
    کلید واژگان: سیاست گذاری امنیت غذایی, شبیه سازی تولید پتانسیل, کسر اختلاف عملکرد
    Amir Izadfard, Fereydoon Sarmadian *, Mohamadreza Jahansooz, Gholamreza Peikani, Mohammadreza Chaichi
    Potential yields for six cultivated crops, wheat, barley, sugar beet, cotton, maize and soybean has been calculated using the AquaCrop and radiation thermal production potential method or FAO model in Khodaafarin region, Ardabil province, Iran. Determination coefficient, normalized root mean squared and index of agreement for potential yield in AquaCrop was 0/99, 21/72 and 0/99 and for FAO model was 0/97, 54/25 and 0/96 respectively. Also for comparison between the potential biomass for AquaCrop and FAO model the Determination coefficient 0/98, 0/93, normalized root mean squared 23/55, 58/10 and index of agreement 0/98, 0/93 was calculated, respectively. Based on the results, the AquaCrop model has better performance in comparison with to FAO model. The AquaCrop using less data calculation and more outputs and applications comparing with FAO model but has a more accuracy. The crops has been ranked based on the calculated yield gap fractions. The lowest yield gap fraction belongs to barley, soybean, sugar beet, wheat, cotton and maize respectively. This ranking could be used as an ecological coefficient for the region cropping pattern.
    Keywords: Food security policy, Potential production simulation, Yield gap fraction
  • سعید یزدانی، اندیشه ریاحی*، غلامرضا پیکانی
    دریای خزر یکی از بزرگ رین منابع تامین ماهیان استخوانی در ایران می باشد که این گروه از ماهیان 45 درصد کل صید دریای خزر را به خود اختصاص داده است. با توجه به سابقه طولانی صید پره در سواحل دریای خزر، هدف اصلی مطالعه حاضر تحلیل اقتصادی تعاونی های پره در استان مازندران است. بدین منظور 110 پرسشنامه در فصل صید 1392-1393 از 12 تعاونی در سطح استان مازندران تکمیل شده و از شاخص های کارایی فنی و اقتصادی و بهره وری کل عوامل تولید به منظور دستیابی اهداف پژوهش استفاده شده است. در ادامه نیز علل کاهش میزان صید در سالیان اخیر از دو منظر کارشناسان سازمان شیلات و صیادان فعال در تعاونی ها مورد تحلیل واقع شده است. نتایج محاسبه کارایی گویای این است که تنها 7/16 درصد از تعاونی های مورد مطالعه دارای کارایی فنی و اقتصادی کامل می باشند. همچنین نتایج نشان از بازده افزایشی نسبت به مقیاس بیش از 80 درصد تعاونی های صید دارد. نتایج عوامل موثر بر کارایی اقتصادی نیز حاکی از این است که متغیرهای سن و تحصیلات صیادان عضو تعاونی، سابقه و تحصیلات لسمان و میزان صید تاثیر مثبت و معنی داری بر کارایی اقتصادی تعاونی ها داشته، در حالی که متغیرهای تعداد روزهای طوفانی، تعداد اعضای تعاونی و شغل دوم اعضای تعاونی تاثیر منفی و معنی داری بر کارایی تعاونی های مذکور داشته اند. نتایج بهره وری نیز نشان داد، تنها دو تعاونی از تعاونی های مورد مطالعه در منطقه، بهره ور بوده اند. لذا، تمرکز سیاست گذاری در جهت بهبود کارایی و بهره وری تعاونی ها پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: کارایی فنی, کارایی اقتصادی, بهروری کل عوامل تولید, ماهیان استخوانی, تعاونی های استان مازندران
    Andishe Reyahi *
    The Caspian Sea is one of the largest sources of Bony fishes in Iran that these fishes accounted for 45 percent of total fishing in the Caspian Sea. Regarding a long history of Pareh-fishing on the coast of the Caspian Sea, the principle aim of this study was the economic analysis of fishery cooperatives in the Mazandaran province. For this purpose, 110 questionnaires were completed from 12 cooperatives in 2014 fishing season. The technical, allocative and economic efficiencies and total factor productivity index for the selected cooperatives calculated In addition, causes of reduced catches and fishermen and cooperatives’ problems were analyzed from the point of view of experts and fishermen. The efficiency results showed that, only 16.7 per cent of cooperatives have technical and economic efficiency. More than 80 per cent of cooperatives followed increasing returns to scale. According to the results variable such as fishermen’s age, education level, Fishing Manager’s experience and education, as well as level of fishing have positive and significant effect on economic efficiency significantly while variables like cooperative members, the number of stormy days and fishermen's second job have negative and significant effect on cooperatives’ economic efficiency. The productivity results indicated that only two cooperatives have productivity. Therefore it should focus on appropriate policies in order to improve efficiency and productivity.
    Keywords: technical efficiency, economic efficiency, total factor productivity, Bony fishes, Mazandaran's Cooperatives
  • الهام جمالی مقدم*، سعید یزدانی، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی
    یکی از چالش های اساسی که تمامی جهان و از آن جمله کشور ما ایران با آن مواجه می باشد، دستیابی به پایداری منابع است. با توجه به اهمیت استان فارس در بخش زراعی کشور، در این مطالعه وضعیت پایداری اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی زارعین در منطقه دشت کمین پاسارگاد، با استفاده از دو روش وزن دهی درون زای تحلیل مولفه اصلی و برون زای تحلیل سلسله مراتبی ارزیابی شده است. بدین منظور با استفاده از اطلاعات 150 نفر از کشاورزان منطقه در سال زراعی1394-1393، شاخص های پایداری اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی محاسبه گردید. در انتخاب شاخص های پایداری نیز چارچوب تئوریکی سلسله مراتبی SAFE مورد استفاده قرار گرفت. در مقایسه شاخص پایداری ترکیبی به دو روش AHP و PCA مشخص شد که بین شاخص های پایداری اقتصادی و اجتماعی در دو روش، از نظر آماری اختلاف معنی دار وجود دارد. این در حالی است که شاخص های پایداری زیست محیطی مزارع، بر اساس روش های AHP و PCA، تفاوت معنی دار آماری ندارند. در مجموع تفاوت آماری معنی داری بین شاخص های پایداری ترکیبی بر اساس دو روش مذکور وجود ندارد. بر اساس نتایج به دست آمده، به کارگیری ابزارهای ترویجی و آموزشی و ارائه تسهیلات لازم شامل پرداخت وام به زارعین جهت اجرای عملیات خاکورزی حفاظتی، عملیات آبیاری تحت فشار و انجام آزمون خاک با هدف حفظ و بهبود کیفیت بر مبنای مدیریت مواد مغذی خاک پیشنهاد گردید.
    کلید واژگان: شاخص پایداری, وزن دهی درون زا, آبیاری تحت فشار, خاکورزی حفاظتی
    Elham Jamalimoghaddam *
    Achieving the sustainability of resources is one of the main challenges of the whole world, including our country, Iran. According to the importance of Fars province in the agricultural sector, the economic, environmental and social sustainability of Pasargad plains farmers in the region are evaluated using the positive weighting method of principal component analysis and exogenous weighting method of hierarchical analysis methods. So, economic, environmental and social sustainability indicators were estimated according to the two mentioned weighting methods for 150 farmers of the region in 2014-2015. SAFE theoretical framework has been used to choose the sustainability indexes. Comparison of the two sustainability combination indicators of AHP and PCA show that there was a statistically significant difference between indexes of economic and social sustainability in two methods. But in the field of environmental sustainability indicators, there was no statistically significant difference based on AHP and PCA. Overall, there was no statistically significant difference between the two methods based on a combination of sustainability indicators. According to the results, it is suggested to provide extension and education tools and necessary facilities such as giving loans to the farmers in order to use minimum tillage, sprinkle irrigation systems and soil test to manage and improve the quality of soil nutrients.
    Keywords: Sustainability indicator, Positive weighting, Sprinkle irrigation, Minimum tillage
  • اعظم رضایی، سید ابوالقاسم مرتضوی*، غلامرضا پیکانی
    بخش کشاورزی بزرگترین مصرف کننده منابع آبی در نواحی خشک و نیمه خشک است، لذا محدودیت منابع آب بیشترین تاثیر را بر این بخش می گذارد. خشکسالی بعنوان یکی از مهمترین عوامل بوجود آورنده بحران آب در حوضه رودخانه زاینده رود، تاثیر عمیقی بر بخش کشاورزی داشته است. در همین راستا این مطالعه به ارزیابی اثرات خشکسالی بر سطح زیر کشت و سود کشاورزان در شرق حوضه زاینده رود با استفاده از شاخص نمایه استاندارد بارش (SPI) و تحلیل هزینه فایده پرداخته (CBA) است. داده های مورد نیاز با استفاده از تکمیل پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با 140 کشاورز در منطقه در سال زراعی 91-90 و سازمان هواشناسی کل کشور بدست آمد. ابتدا با استفاده از دو ایستگاه باران سنجی اصفهان و سد چادگان طی سالهای 90-59 و شاخص SPI به تعیین سناریوهای اقلیمی پرداخته شده است. سپس اثرات هر یک از سناریوهای ترسالی، نرمال و خشکسالی بر دبی، سطح زیر کشت و سود کشاورزان بدست آمد. نتایج نشان داد که محصولات گندم، برنج و گلرنگ که وابستگی بالایی به مصرف آب کانال دارند به ترتیب کاهش سطح زیر کشتی به میزان 68%، 92% و 51% دارند. بعلاوه کاهش سود این محصولات به ترتیب معادل 13858، 520 و 6103 میلیون تومان است که بایستی با افزایش بهره وری و افزایش راندمان آبیاری با استفاده از روش هایی مانند لوله گذاری در مزارع که هزینه و ریسک پایین تری نسبت به آبیاری بارانی برای کشاورزان دارد، اثرات کاهش یابد.
    کلید واژگان: خشکسالی, زاینده رود, شاخص نمایه استاندارد بارش
    Seyed Abolghasem Mortazavi *, Azam Rezaei, Gholamreza Peykani
    The agriculture sector is the largest water consumer in arid and semi-arid areas. So water scarcity has an important effect on this section. Drought as one of the most important factors in making crisis in Zayanderud river basin (ZRB) has a deep effect on the agriculture sector. This study evaluates the drought effects on irrigation land and farmers profit on the east of ZRB by using SPI and CBA. The required data is collected by questionnaire and face-to-face interview with 140 farmers in the east of ZRB in 2013. At first we determined climatic scenarios by using Esfahan and Chadegan stations and SPI index during 1970-2012. After that the effects of wet, normal and dry scenarios are shown on streamflow and irrigation land. The results show that wheat, rice and safflower that depend highly on river, decrease on land area sequentially in scale of 68%, 92% and 51%. In addition the decrease of profit of these products are sequentially equal to 13858, 520 and 6103 million Tomans That should use increasing the productivity and irrigation efficiency utilizing ways such as farm tubing- that has lower cost and risk in relation to rain irrigation for farmers.
    Keywords: drought, zayandeh, rud river, SPI
  • سید صفدر حسینی، نورمحمد آبیار، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی
    در دهه های اخیر سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی کشورهای رو به توسعه کاهش یافته و نظام های تحقیقات کشاورزی در این کشورها از جمله ایران با چالش تامین مالی نیازهای پژوهشی مواجه شده اند. در چنین شرایطی تامین مالی این نوع تحقیقات مستلزم ارائه شواهد مستند از منافع آن به سیاستگذاران و برنامه ریزان اقتصادی خواهد بود. بدون مستندسازی شفاف و متقاعدکننده منافع، تحقیقات کشاورزی حمایت مالی پایدار را کسب نخواهد کرد. لذا این تحقیق برای برآورد منافع تحقیقات بهنژادی تحت شرایط ریسک در سه پهنه اقلیمی-کشاورزی مرکزی خشک، دشت ساحلی خزری و شمال غربی ایران انجام شده است که نتایج آن ضمن ایجاد آگاهی، می تواند مجموعه سیاست-گذاری و برنامه ریزی اقتصادی کشور را برای حمایت شایسته از تحقیقات کشاورزی متقاعد و مجاب نماید. برای انجام این تحقیق از الگوی مازاد اقتصادی پیش از اجرا استفاده شده است که می تواند خروجی های مفید و موثر برای استنتاج منافع تحقیقات تولید کند. بر اساس یافته ها، تحقیقات بهنژادی هر سه پهنه، علیرغم عدم حتمیت و ریسک فعالیت های کشاورزی از نرخ بازده 17 تا 70 درصد برخوردار هستند. لذا کاربست فن آوری ( بذر و نهال اصلاح شده) منتج از آن ها می تواند در افزایش تولید و عرضه محصولات راهبردی کشاورزی نقش اساسی ایفا نماید. این شواهد بر ضرورت حمایت و تامین مالی تحقیقات کشاورزی به ویژه تحقیقات به نژادی تاکید دارد.
    کلید واژگان: تحقیقات بهنژادی, ارزیابی پیش از اجرا, ریسک, پهنه های اقلیمی, کشاورزی, شبیه سازی
    S.S.Hossini, N.M.Abyar, S.Salami, R.Peykani
    Agricultural research systems in the public sector of developing countries have entered the era of resource scarcity. Therefor financing and support economic policy makers from this research will be required to provide documentary evidence.Without specific and convincing evidences of benefits, Agricultural research can not receive sustainable funding supports. This research has been conducted in order to assessment of potential benefits of breeding research in three agro-climatic zones of Iran. Results while creating awareness can convince and persuade the policy making and planning system to support agricultural research. In order to conducting this research, has been used from economic surplus model that can offer useful and effective outputs from potential benefits of research. Based on findings, most of breeding research have acceptable economic benefits and can play a fundamental role increasing production and supply of agricultural products. This finding emphasis on necessary support and funding of agricultural research and its uncertainty management in farmers conditions that apply research technologies.
  • منوچهر پارسافر، محمدصادق الهیاری، غلامرضا پیکانی، محمد کاوسی کلاشمی
    پژوهش حاضر با هدف امکان سنجی ایجاد تعاونی های آب بران در استان گیلان با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) صورت گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی بوده که با استفاده از فن پیمایش و از طریق نمونه گیری هدفمند نسبت به جمع آوری داده ها اقدام شد. با توجه به پیشینه سازمان ها و نظام های مشارکتی، سه نظام سنتی، تعاونی تولید و تعاونی روستایی از طریق مطالعات کتابخانه ای به عنوان گزینه های رقیب به کار رفتند. با توجه به تکنیک تحلیل داده ها و انتخاب مناسب ترین گزینه برای نظام مشارکتی آبیاری، سه معیار اصلی با عنوان معیار اجتماعی، معیار اقتصادی و معیار نگرشی بهره برداران شناسایی و برای هر یک از معیارها نیز چهار زیرمعیار شناسایی شد. سپس ساختار سلسله مراتبی مسئله تحقیق ترسیم و بر اساس آن سه نوع پرسش نامه تدوین گردید. در گام بعد، فهرستی از افراد متخصص و خبره (کارشناسان و کشاورزان خبره و پیشرو)، که دارای تحصیلات و یا تجربه کاری در رابطه با موضوع مورد تحقیق بودند، تهیه شد و سرانجام 22 نفر از آن ها برای مصاحبه و تکمیل پرسش نامه انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Super Decision صورت گرفت. نتایج نشان داد که براساس تمامی معیارها و زیرمعیارهای مورد بررسی، نظام تعاونی تولید با وزن نهایی 421/0 بالاترین اولویت را دارد. بنابراین، نظام تعاونی مناسب ترین گزینه برای ایجاد تشکل آب بران در استان گیلان است. نظام سنتی با وزن نهایی 306/0 اولویت دوم و تعاونی روستایی با وزن نهایی 273/0 اولویت سوم برای ایجاد تشکل یادشده اند. از سوی دیگر، زیرمعیارهای اجتماعی بیشترین اثر را بر نظام سنتی و سپس زیرمعیارهای اقتصادی و نگرشی بهره برداران بیشترین اثر را بر تعاونی تولید دارند.
    کلید واژگان: تشکل آب بران, تحلیل سلسله مراتبی, تعاونی تولید, تعاونی روستایی, نظام سنتی, استان گیلان
    Manouchehe Parsa Far, Mohammad Sadegh Alahyari, Gholamreza Peykani, Mohammad Kavousi Kalashmi
    The present study has done with the purpose of feasibility of establishing water association cooperatives in Guilan province using Analytical Hierarchical Process (AHP). The research method was descriptive and the data were collected by survey technique using purposive sampling method. Considering the background of participatory organization and systems three of them; traditional system, production cooperative and rural cooperative were used as competitor options using library research and paying attention to data analysis technique and selecting the best option for participatory irrigation systems, three main criteria were recognized as social, economic and attitudinal of exploiters. In addition, four sub-criteria were recognized for each of mentioned criteria. After that the hierarchical structure of the research was drawn and according to that three types of questionnaire were complied. In the next step, a list of experts and connoisseurs (connoisseur and harbinger experts) who had educations or occupational experience related to the research topic was made and among them 22 people were selected for filling out the questionnaire. Finally the results analysis was done by Super Decision software. The results showed that due to all of the studied criteria and sub-criteria in the research production cooperative system with the final weight of 0.421 had the highest priority so was considered as the best option for planning of the participatory irrigation system in order to form water association. Next to that traditional system with the final weight of 0.306 had the second priority and rural cooperative with the final weight of 0.273 had the 3rd priority. On the other hand, social sub-criteria had the most effect on traditional system and economic and attitudinal sub-criteria had the most effect on production cooperative.
    Keywords: Water Association, Analytical Hierarchical Process, Production Cooperative, Rural Cooperative, Traditional System, Guilan Province
  • درنا جهانگیرپور، غلامرضا پیکانی، سیدصفدر حسینی، حامد رفیعی
    گازوئیل و برق، مهم ترین حامل های انرژی مصرفی در کشت محصولات زراعی به شمار می آیند و سهم زیادی از یارانه های پرداختی را به خود اختصاص می دهند. با عنایت به اتخاذ تصمیم حذف یارانه های حامل های انرژی، پژوهش حاضر با استفاده از داده های سال زراعی 89-1388 به بررسی اثر حذف یارانه های گازوئیل و برق بر الگوی کشت حوضه آبریز مهارلو-بختگان پرداخته است. برای این منظور از الگوی برنامه ریزی ریاضی مثبت به همراه رهیافت حداکثر انتروپی استفاده شد و تابع هزینه غیر خطی برآورد گردید. آثار سیاست مورد نظر بر الگوی کشت در قالب 6 سناریو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که افزایش قیمت حامل های انرژی با ثبات سایر عوامل، سطح زیرکشت تمامی محصولات را کاهش می دهد در حالی که افزایش همزمان قیمت محصولات به میزان متناسب، می تواند این افزایش هزینه را جبران کرده و به افزایش سطح زیر کشت و افزایش سود ناخالص تولید منجر شود. لذا، از آنجا که کشاورزان با هدف بیشینه سازی سود الگوی کشت را تعیین می کنند، در برخی موارد با افزایش قیمت ها، محصولات با نیاز آبی بیشتر جایگزین محصولات با نیاز آبی و قیمت و سوددهی کمتر می شود و بدون افزایش در میزان برداشت آب، سود ناخالص افزایش می یابد. بر این اساس پیشنهاد می شود سیاستگذار در امر قیمت گذاری این موضوع را مد نظر قرار دهد تا به منظور حفظ منابع آب، الگوی کشت به سمت محصولات با نیاز آبی کمتر هدایت شود. گفتنی است که گندم در تمامی سناریوها با کاهش سطح زیرکشت روبه رو بوده است، لیکن همچنان بیشترین سهم را در الگوی کشت این حوضه داراست.
    کلید واژگان: یارانه حامل های انرژی, برنامه ریزی ریاضی مثبت, حداکثر آنتروپی, الگوی کشت
    Dorna Jahangirpour, Gholamreza Peikani
    Gasoil and electricity are the most important energies consumption in the cropping pattern of the sub agronomical. Based on the governmental decision to remove energy carrier's subsidies, this study focuses on the impact of the removal of fuel and electricity subsidies on the cropping pattern of irrigated lands in the Maharlou-Bakhtegan watershed under six scenarios by using Positive Mathematical Progromming and Maximum Entropy methods. The results showed that rising of price of the energy carriers, when other factors are fixed, would decrease the irrigated lands devoted to most of crops including wheat and consequently the gross profit of farmers in entire watershed. While simultaneous rising of crops price as much as increased cost, can be adjusted to increase the area under cultivation and increase gross profit. Because of farmers determined with goal to maximize profit of cropping pattern, in some cases with rising costs, crops with more need to water will replace to crops with less need to water and low profitability and without more withdrawal, gross profit increses. It is recommended to consider the issue of pricing policy in order to protect water resources, crops require less water to be directed to the pattern. It is noteworthy that in all scenarios, the wheat under cultivation land decreased, but still it has the most proportion in the cropping pattern of watershed.
    Keywords: Energy careers subsidy, Positive Mathematical Progromming, Maximum Entropy, Cropping Pattern
  • نورمحمد آبیار*، سید صفدر حسینی، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی
    توسعه فن آوری در کشاورزی به عنوان منبع اصلی افزایش بهره وری، مستلزم سرمایه گذاری پایدار در تحقیق و ترویج کشاورزی است. با این حال در دهه های اخیر سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی کشورهای رو به توسعه کاهش یافته و نظام های تحقیقات کشاورزی بخش عمومی(دولتی) این کشورها از جمله ایران با چالش تامین مالی نیازهای پژوهشی مواجه شده اند. در چنین شرایطی تامین مالی این نوع تحقیقات مستلزم ارائه شواهد مستند از منافع آن ها به سیاست گذاران اقتصادی خواهد بود. بدون مستندسازی شفاف و متقاعدکننده منافع، تحقیقات کشاورزی حمایت مالی پایدار را کسب نخواهد کرد. از این رو تحقیق حاضر برای برآورد منافع بالقوه تحقیقات به نژادی پنبه در شرایط ریسک در پهنه های کشاورزی-اقلیمی خشک مرکزی، دشت ساحلی خزری، زاگرس جنوبی، خراسان رضوی و شمال غربی ایران انجام شده است که نتایج آن می تواند مجموعه سیاست گذاری اقتصادی کشور را برای حمایت شایسته از تحقیقات پنبه متقاعد و مجاب کند. برای انجام این تحقیق از الگوی مازاد اقتصادی پیش از اجرا استفاده شده است که می تواند خروجی های مفید و موثر برای استنتاج منافع بالقوه تحقیقات کشاورزی تولید کند. بر اساس یافته ها، تحقیقات به نژادی پنبه در همه پهنه های مورد بررسی، علیرغم عدم حتمیت و ریسک منافع آن ها در شرایط پنبه کاران، از بازده اقتصادی قابل قبول برخوردارند.به طوری که میانگین انتظاری نرخ بازده داخلی آنها با وجود ریسک و عدم حتمیت تحقیقات و فعالیت های کشاورزی در بازه 26 تا 40 درصد قرار دارند از این رو کاربست فن آوری ( بذر اصلاح شده) منتج از آن ها می تواند در افزایش تولید و عرضه محصول راهبردی پنبه و درآمد پنبه کاران نقش چشمگیری ایفا کند. این شواهد بر ضرورت حمایت و تامین مالی تحقیقات پنبه و مدیریت ریسک آن تاکید دارد.
    کلید واژگان: تحقیقات به نژادی پنبه, ارزیابی اقتصادی پیش از اجرا, شبیه سازی, پهنه های کشاورزی, اقلیمی
    N.M. Abyar *, S. S. Hosseini, H. Salami, G. Peykani
    Technological development in agriculture as the main source of increased productivity requires sustained investment in agricultural research. However, in recent decades investment in agricultural research in developing countries has reduced and the Agricultural Research systems of public sector (government) in these countries, including Iran, have been faced with the challenge of funding research needs. In such circumstances, the funding of this type of research requires to provide documentary evidence of the interest of them to economic policymakers. Without revealed and compelling documentation of benefits, agricultural research will not earn sustainable financial support. Therefore this study estimates the potential benefits of cotton breeding research under its risk in agro-climatic zones of Iran that its results could set economic policymaking to persuade and convince for worthy support of cotton research. In order to conduct of this research, economic surplus method was used that can prepare effective outputs to derive the benefits of the research. Based on the findings, cotton breeding research in all studied zones, despite the uncertainty and the risk of their benefits, have acceptable economic returns. So that its expected average internal rate of return, Despite the risk and uncertainty of research and agricultural activities, is in the range of 26 to 40%. Therefor application of technology (improved seed) derived from them, can increase cotton production and supply and play fundamental role in cotton growers and consumers benefits. This evidence emphasize on necessary funding of agricultural research and its risk management.
    Keywords: Breeding research Cotton, Economic Surplus Model, Simulation, Agro, climatic Zones
  • مهدی خانی*، علیرضا کیهانی، هومن شریف نسب، رضا علیمردانی، غلامرضا پیکانی
    M. Khani *, A.R. Keyhani, H. Sharifnasab, R. Alimardani, Gh.R. Peykani

    Upon determination of field machines, ownership and operating costs of agricultural machines are readily computed. However, timeliness cost is also influenced by field operations scheduling. If planting operation is performed in the smallest possible period around optimum planting time, timeliness cost is minimized. But in some conditions, planting operation cannot be completed in such period and for optimum scheduling of operations, a method is required to determine the best time for commencing planting operation. In this study, by definition of a parameter namely timeliness index (TI), a model based on a numerical method was developed to determine optimum planting start date (opls), in which total timeliness cost is minimized. After running the model by use of input data available from a real farm, opls was determined. By comparing, the TI resulted from opls with TI values resulted from deviated planting start dates from opls, the accuracy of the model was verified. increasing rate of TI value Also had a quadratic relationship with difference between planting start day and opls. Therefore, accurate determination of opls has an important role in decreasing timeliness cost.

    Keywords: Numerical solution, Optimum time of planting start, Timeliness index
  • سمانه شیر ماهی، غلامرضا پیکانی، سید ابوالقاسم مرتضوی
    در این پژوهش آثار حذف یارانه گازوئیل بر الگوی کشت محصولات زراعی شهرستان ری بررسی شده است. اطلاعات اولیه تحقیق از روش تکمیل 105 پرسش نامه به دست آمد. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق شامل کشاورزانی از شهرستان ری است که در سال زراعی 1388- 1389 به کشت و کار مشغول بوده اند. جهت بررسی اثر سیاست حذف یارانه گازوئیل از مدل برنامه ریزی مثبت (PMP) با رهیافت حداکثر آنتروپی (ME) استفاده شد. اثر حذف یارانه گازوئیل از طریق تغییرات ایجاد شده در قیمت آب و ماشین آلات بررسی شده است. طبق نتایج به دست آمده در قبال سیاست حذف یارانه گازوئیل، سطح زیر کشت تمام محصولات در گروه های اول، دوم و چهارم کاهش و فقط سطح زیر کشت گندم و گل کلم در گروه سوم به ترتیب به میزان 639/26 و 443/5 درصد افزایش یافته است. همچنین در قبال سیاست حذف یارانه گازوئیل، میزان استفاده از نهاده ها کاهش و میزان بازده برنامه ای هر یک از گروه های اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب به اندازه 833/28، 513/29، 636/29و 143/29 درصد کاهش پیدا کرده است. بنابراین، نتایج نشان می دهد اجرای سیاست حذف یارانه گازوئیل به سود کشاورز نبوده است.
    کلید واژگان: یارانه, الگوی کشت, برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP), حداکثر آنتروپی (ME), گازوئیل, ری
    S. Shirmahi, Gh. Peykani, S.A. Mortazavi
    In this study، the effects of removing of gasoil subsidy on the cropping pattern of planting crops in Shahre Rey were assessed. Initial information was gathered using completing 105 questionnaires. The selected statistical sample is consisted of some Shahre Rey farmers who were working on their farms in 2009-2010. PMP model with maximum entropy (ME) was used for evaluating the policy of removing of gasoil subsidy. The effect of the gasoline subsidies elimination through changes in water prices and machinery has been studied. According to the results، along with the policy of removing subsidy for gasoil، the extent of planted areas decreases for all crops in all groups (1، 2 and 4) except wheat and cauliflower (group 3) which increases 26. 639% and 5. 443% respectively. Also، regarding policy of removing of gasoil subsidy، the using rate of inputs has decreased and the output in all groups (1، 2، 3 and 4) has declined amount 28. 833%، 29. 513%، 29. 636%، and 29. 143% respectively. Therefore، the results indicated that the gasoil subsidies elimination policy has not any benefit for farmers.
    Keywords: Subsidy, Cropping Plan, Positive Mathematical Programming, Maximum Entropy, Gasoil, Rey
  • محمد کاوسی کلاشمی، غلامرضا پیکانی، سید صفدر حسینی، حبیب الله سلامی
    حوضه آبریز سفیدرود بزرگ، آبیاری جلگه حاصلخیز گیلان را بر عهده داشته و آب مورد نیاز برای زراعت محصول راهبردی برنج را در این استان فراهم آورده است. طرح های توسعه منابع آب در بالادست این حوضه، تامین آب آبیاری مطمئن برای جلگه گیلان را با مخاطره مواجه ساخته است. پژوهش حاضر با استفاده از الگوی برنامه ریزی ریاضی منطقه ای مبتنی بر رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت و در نظر گرفتن شرایط هیدرولوژیکی ناحیه آبیاری دشت مرکزی استان گیلان، آثار 10 سناریوی مختلف کاهش آورد شبکه سفیدرود را تحت 8 وضعیت مختلف شبکه ارزیابی کرده است. داده های مورد نیاز از منابع مختلف شامل شرکت مدیریت منابع آب ایران، شرکت سهامی آب منطقه ای استان گیلان و مطالعات شرکت های مشاور جمع آوری شد. اراضی زراعی خارج شده از مدل آبیاری، مقدار خسارات اجتناب شده به واسطه اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری و کاهش سود ناخالص زراعت در ناحیه آبیاری دشت مرکزی تحت سناریوهای مختلف کاهش آورد و وضعیت های متفاوت شبکه از جمله مهم ترین یافته های این پژوهش است. نتایج نشان داد که کاهش 9 درصدی آورد شبکه آبیاری و زهکشی سفیدرود در ناحیه دشت مرکزی در وضعیت پایه منجر به خارج شدن 6/7 درصد سطح زیر کشت برنج و 9/7 درصد کل سطح زیر کشت محصولات زراعی این ناحیه از مدول آبیاری می شود. شبیه سازی های صورت گرفته بر مبنای سناریوهای تغییر وضعیت شبکه بیانگر اثر شایان توجه سیاست بهبود راندمان آبیاری بر جلوگیری از ایجاد خسارت ناشی از کاهش آورد است. مقادیر حاصل مبنای تحلیل هزینه- فایده در خصوص اجرای طرح های بهبود راندمان آبیاری در این ناحیه آبیاری است.
    M. Kavoosi Kalashami, Gh.R. Peykani, S.S. Hosseini, H. Salami
    The big Sefidrud basin supplies the irrigation water of the Guilan fertile plain and provides requested water for strategic crop of rice in mentioned province. Water resource development projects in upstream of mentioned basin، risks supplying guaranteed irrigation water for Guilan plain. Present study investigates the effects of ten Sefidrud network inflow reduction scenarios under eight irrigation network conditions using regional mathematical programming based on positive mathematical programming and considering hydrological situations in central valley irrigation district of Guilan province. Requested data sets were obtained from Iran''s water resource management company، Guilan Water Company and different consultants'' researches. Acreages removed from irrigation module، avoided loss because of applying irrigation efficiency improvement projects and reduced gross margins of cultivation incentral valley irrigation district under different inflow reduction scenarios and network condition are the most important results of this study. Results revealed that nine percent reduction of the Sefidrud irrigation and drainage network inflow in central valley under current network condition caused 7. 6 percent of rice acreages and 7. 9 percent of total crops acreages to remove from irrigation module. Simulations based on changes in network condition showed the considerable effect of irrigation efficiency improvement policy on avoiding loss due to inflow reduction. Mentioned results provide a base for cost-benefit analysis of irrigation efficiency improvement projects in this irrigation district.
    Keywords: Inflow Reduction, Positive Mathematical Programming, Sefidrud Irrigation, Drainage Network, Guilan Province
  • محمد کاوسی کلاشمی، غلامرضا پیکانی
    زراعت محصول راهبردی برنج وابستگی بالایی به وجود آب آبیاری کافی و مطمئن داشته و استرس های کم آبی اثرات جبران ناپذیری بر عملکرد و کیفیت محصول تولیدی دارد. این در حالی است که کاهش رواناب ورودی رودخانه سفیدرود در استان گیلان که منبع اصلی تامین آب آبیاری برای 171 هزار هکتار از اراضی شالیکاری این استان بوده، عرضه کافی و مطمئن آب آبیاری را در بسیاری از مناطق این استان با چالش مواجه ساخته است. در این راستا، پژوهش حاضر به منظور بهبود سیاست های مدیریت منابع آب در طرف تقاضا، به تعیین تمایل به پرداخت شالیکاران استان گیلان برای عرضه آب آبیاری کافی و مطمئن می پردازد. داده های موردنیاز بر مبنای بررسی میدانی و به کارگیری اطلاعات مربوط به 224 مزرعه در نواحی روستایی دچار کم آبی استان گیلان جمع آوری شد. در ادامه با استفاده از رهیافت ارزش گذاری انتها- باز و برازش الگوی توبیت به روش حداکثر دراستنمائی و دومرحله ای هکمن، تمایل به پرداخت شالیکاران برای برخورداری از آب آبیاری کافی و مطمئن مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که شالیکاران در این مناطق حاضر به پرداخت 49/26 درصد بیشتر نسبت به هزینه کنونی تامین آب آبیاری برای برخورداری از آب آبیاری کافی و مطمئن می باشند.
    کلید واژگان: اراضی شالیکاری, استان گیلان, الگوی توبیت, باز, رهیافت انتها, عرضه مطمئن آب آبیاری
    Mohammad Kavoosi Kalashami, Gholamreza Peykani
    Cultivation of the strategic crop of rice highly depends to the existence of sufficient and guaranteed irrigation water، and water shortage stresses have irreparable effects on yield and quality of productions. Decrease of the Sefidrud river inflow in Guilan province which is the main source of supplying irrigation water for 171 thousand hectares under rice cropping area of this province، has been challenged sufficient and guaranteed irrigation water supply in many regions of mentioned province. Hence، in present study estimating the value that paddy farmers place on sufficient and guaranteed irrigation water supply has been considered. Economic valuation of sufficient and guaranteed irrigation water supply improves water resource management policies in demand side. Requested data set were obtained on the base of a survey and are collected from 224 paddy farms in rural regions that faced with irrigation water shortages. Then، using open-ended valuation approach and estimation of Tobit model via ML and two stages Heckman approach، eliciting paddy farmers'' willingness to pay for sufficient and guaranteed irrigation water supply has been accomplished. Results revealed that farmers in investigated regions willing to pay 26. 49 percent more than present costs of providing irrigation water in order to have sufficient and guaranteed irrigation water.
    Keywords: Guaranteed supply of irrigation water, Open, ended approach, Tobit model, Paddy farms, Guilan province
  • اعظم رضایی، سید ابوالقاسم مرتضوی، غلامرضا پیکانی، صادق خلیلیان
    همزمان با توسعه مباحث پایداری، تلفیق جنبه های اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی برای انجام فرایند تصمیم ضروری به نظر می رسد. این مقاله با تجمیع جنبه های مختلف پایداری و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) به سنجش و مقایسه سطح پایداری محصولات زراعی در مقیاس مزرعه ای پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل 140 پرسش نامه و مصاحبه رو در رو با کشاورزان شرق حوضه رودخانه زاینده رود برای چهار محصول یونجه، گندم، جو و ذرت علوفه ای در سال زراعی 1390- 1391 جمع آوری شد. نتایج نشان داد که یونجه با وزن نهایی 287/0 پایدارترین محصول است و جو، گندم و ذرت علوفه ای به ترتیب با وزن نهایی 266/0، 235/0 و 212/0 در رتبه های بعدی پایداری قرار دارند. همچنین، بر اساس معیار زیست محیطی، جو با نمره 352/0 پایدارترین محصول بود. در رتبه بندی محصولات بر اساس معیارهای اجتماعی و اقتصادی به ترتیب یونجه با وزن 274/0 و 50/0 دارای بالاترین سطح پایداری بود. با توجه به افزایش رقابت کاربری آب در حوضه رودخانه زاینده رود و افزایش ارزش آب در بخش کشاورزی با تغییر وزن شاخص آب مصرفی تحلیل حساسیت انجام گرفت. نتایج حاکی از این بود که با افزایش وزن مولفه زیست محیطی تا سطح 4/0 پایداری کلی جو افزایش می یابد. این نتیجه با افزایش فشار بر منابع آب زیرزمینی و به تبع آن شوری آب و خاک و نیاز آبی پایین جو نسبت به سایر محصولات در منطقه سازگار است.
    کلید واژگان: پایداری, تحلیل سلسله مراتبی, خشکسالی, زاینده رود
    Azam Rezaee, Seyed Abolghasem Mortazavi, Gholamreza Peykani, Sadegh Khalilian
    Introduction
    Agricultural sustainability is regarded as a key factor for long term profitability of farming in rural areas. Researchers believe that an agricultural system is sustainable if it includes environmental quality, economic viability, and employment and social performance. Agricultural sustainability can be analyzed on diverse spatial scales, from the field to a regional, national or even an international scale. Regarding the natural environment the agro-technical and socio-economic conditions in every region have raised the need for more granular scales of assessment. A recent drought in Zayandeh-Rud River Basin caused an increase in competition among water users in agriculture, industry, and drinking sectors. There is too much pressure on water resources. This competitiveness can increase agricultural water shortage and serious problems such as agricultural unsustainability. The availability of water is an important factor for agricultural production in arid and semi-arid areas. Excessive use of water resources influences agricultural development and plays a key role in environmental degradation. However, evaluation of sustainability under drought condition will be used to help decision makers establish effective water exploitation and allocation policies, and thus facilitate the local agriculture sustainability. In this paper to assess agricultural sustainability data are collected by using questionnaire and Expert Choice 11 application in the east of Zayandeh-Rud River Basin. The partial goals are including assessment of: environmental sustainability in case study. economic sustainability in case study. social sustainability in case study. drought impact on crop sustainability in case study.
    Material And Methods
    The Analytic Hierarchy Process (AHP) is one of the most commonly applied MCDA techniques based on value measurement models which proposed by Thomas L. Saaty. This states that transferability of a sustainability evaluation framework is not a strict requirement. Therefore, in this research a set of indicators were used to assess and compare the sustainability level of agronomy and orchard production systems. Data collection: Data was obtained at the farm by a survey method and applying a structured questionnaire and face to face interviews with farmers in 2013. The questionnaire was divided into three parts consisting, (a) crop management practices, (b) farm structure and economic performance, and (c) individual, household and social characteristics of each farm manager. Analytical Hierarchy Process (AHP) AHP was performed by doing five following steps: Step one: Development an attribute tree. In the attribute tree the agricultural sustainability was primarily divided hierarchically into the tree sustainability pillarsas final goal, then to the lower level criteria, and ultimately to measurable attributes. Step two: Pairwise comparison of criteria. Step three: Pairwise comparison of alternatives (crops) with regard to criteria. At this stage, pairwise comparisons on the alternative crops with respect to the criteria were performed by rating of mean value of indicators. The value of the 22 indicators for each crop and farm was estimated at the farm level. Step four: Calculating consistency. After each pairwise comparison of the criteria and alternatives, a consistency check must be applied. Priorities make sense if they are derived from consistent matrices. Step five: Sensitivity analysis. The last step of the AHP is the sensitivity analysis to verify the results of decisions by changing the importance of the criteria. If the priority does not change, the results are robust.
    Results And Discussion
    Results of this research have indicated that alfalfa with 0.287 preference has a higher level of agricultural sustainability compared to other crops. According to the environmental assessment, barely (with 0.352) were the most sustainable crops. According to the social assessment alfalfa with 0.274 was sustainable crop. According to the results the higher scores are observed in farmers of alfalfa than in other farmers. Alfalfa farmers are highly educated and mainly occupied in off farm activities. In addition, employment rate is much higher in alfalfa. Wheat farmers are younger than other farmers. According to the economic assessment the alfalfa has significantly higher scores than other crops (utility of about 0.5). The farmers have generally a better farm structure than farmers of other crops. In addition, farm financial indicator values are also much higher in these farms. Based on performance sensitivity analysis, by changing the weights of the environmental criteria over 0.4, the priorities are reversed and alfalfa is being unsustainable. In this situation, barely is the most sustainable.
    Conclusion
    In this paper, a methodological approach was presented to assess and compare sustainability of agricultural products at the farm level under drought condition. According to the environmental assessment, barely was the most sustainable crop. By increasing the use of fertilizer, agricultural sustainability level decreases. The use of fertilizer reflects the specialization and intensification of cropping practices. Barley had the lowest fertilizer usage among other crops. Furthermore, pesticides pose threats to human health and the environment that forage maize and barely have the lowest number of replications of herbicides, insecticides, and fungicides application per growing season. In addition, barely is the most sustainable crop based on water consumption indicator. By decreasing share of agriculture sector from surface water, pressure on groundwater resource increases and agricultural sustainability decreases in drought condition. In this way, sustainability of barely can increase because of low water requirement and resistance to salt. According to the economic assessment, alfalfa was a sustainable crop. GM for alfalfa was 35 times greater than barely, 14 times greater than wheat and 3 times greater than forage maize. Holding size was larger than other crops for alfalfa that increases yield and may represent potentially higher sustainability efficiency. It is worth nothing that because the smallholders’ farmers break the law of inheritance and land plots to carry out activities by machine and consequently the degree of mechanization is reduced. The multi-partitioning of agricultural lands results in higher yield variability along with more required energy and labor. Wheat and barley were the most sustainable among other crops. According to the social assessment, alfalfa was sustainable crop. Age has been associated with farmer's education level, attitudes, managerial features, commitment to farming, and size of farming operation. In addition, a farmer's educational level and effective farm management as well as timely adoption of environmentally friendly management practices are positively correlated. Hence, barley and forage maize have respectively higher and lower social sustainability. Furthermore, agricultural employment represents the level of employment in the agricultural sector, illustrating its importance as a source of labor for the rural population. This criterion for alfalfa was 10 times greater than barely, 9.5 times greater than wheat and 6.5 times greater than forage maize. Furthermore, family size indicates that the family members may give significant information about the structure of agricultural household and it highlights the staying of farm population in the countryside. In the east of Zayandeh-Rud river basin drought along with legal prohibition of land use change were caused to increase migration and decrease income. This can strongly affect the sustainability. To increase sustainability under drought condition, increasing the efficiency of water use is necessary in agriculture sector in the case of study. But the level of adoption of sprinkler irrigation is low because of: high water PH, high water EC, smallholder’s farmers, and high costs of equipment. Therefore, other methods such as intubation in the field can be recommended for better performance and efficiency of water use and allocation. This requires public accommodations to provide low-interest loans by the government.
    Keywords: AHP, Drought, sustainability, Zayandeh, Rud River
  • سمانه شیر ماهی، غلامرضا پیکانی، سیدابوالقاسم مرتضوی*، امید زمانی
    در این پژوهش اثرات حذف یارانه ی کودهای شیمیایی بر کشت محصولات زراعی شهرستان ری مورد بررسی قرار گرفته است. داده ایم. بدین منظور به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 105 پرسشنامه از کشاورزان شهرستان ری در سال زراعی 1389-1388 تکمیل و مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت با رهیافت حداکثر آنتروپی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس سطح زیرکشت، کشاورزان به چهار گروه همگن تقسیم شدند و اثر حذف یارانه ی کودهای شیمیایی از طریق تغییرات قیمت کودهای فسفر، ازت و پتاس مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که میزان سطح زیرکشت همه محصولات در گروه های اول و دوم کاهش یافت. در گروه سوم فقط سطح زیرکشت گندم و گل کلم به ترتیب در حدود 569/8 و520/6% افزایش پیدا کرد. در نهایت در گروه چهارم، سطح زیرکشت جو در حدود 818/0% افزایش یافت. همچنین میزان استفاده از نهاده ها کم شد و میزان بازده برنامه ای هر یک از گروه های اول، دوم، سوم و چهارم به اندازه 825/4، 402/5، 928/8 و512/1% کاهش یافت.
    کلید واژگان: یارانه, الگوی کشت, برنامه ریزی ریاضی اثباتی, حداکثر انتروپی, کودهای شیمیایی, شهرستان ری
    S. Sh, Gh. P., S.A. M*, O. Z.
    In this study، we assessed the removing effect of chemical fertilizers subsidies on cropping pattern of agronomy in Shahre-Rey County. For this purpose، by simple random sampling method، 105 evaluation forms from Shahre-Rey County farmers between 2010 and 2011 were filled out، and Positive Mathematical Progamming model (PMP) with maximum entropy (ME) was used. According to cultivated area، farmers were divided into four homogenous groups، and the elimination effect of the chemical fertilizer subsidies through price changes in nitrate، potassium، and phosphate fertilizers was evaluated. The results indicated that the extent of planted areas in all crops was decreased in the first and second groups. In the third group، only the extent of planted areas of wheat and cauliflower was increased about 8. 569% and 6. 52%، respectively. Finally، in the fourth group، the extent of planted areas of barley was increased about 0. 818%. Also، the rate of using inputs was decreased and the planned output of all groups (1، 2، 3 and 4) was declined 4. 825%، 5. 402%، 8. 928%، and 1. 512%، respectively.
    Keywords: Subsidy, Cropping Plan, Positive Mathematical Programming, maximum entropy, Chemical Fertilizers, Rey County
  • محمدرضا بخشی، غلامرضا پیکانی
    با توجه به آثار زیانبار اقتصادی، زیست محیطی و مالی سیاست پرداخت یارانه نهاده های شیمیایی و مغایرت آنها با قوانین سازمان تجارت جهانی، اتخاذ سیاست جایگزینی مناسب ضرورتی انکارناپذیر است. در این مقاله سعی شده است تغییرات بازده برنامه ای، سطح تولید محصولات زراعی و مقادیر مصرف نهاده ها به دنبال حذف یارانه نهاده کود شیمیایی و اعمال سیاست پیشنهادی پرداخت مستقیم با استفاده از تلفیق دو رهیافت برنامه ریزی ریاضی اثباتی و حداکثر آنتروپی طی چهار سناریو شبیه سازی و تحلیل گردد. نتایج بدست آمده نشان می دهد جایگزینی سیاست پیشنهادی پرداخت مستقیم به جای سیاست پرداخت یارانه کود سبب کاهش مصرف این نهاده به میزان 17.38، 9.39 و 13.59 % در گروه های سه گانه زارعین خواهد شد. با توجه به اینکه یافته های تحقیق نشان می دهد سیاست فعلی پرداخت یارانه نهاده کود ناکارا می باشد، جایگزینی سیاست پیشنهادی پرداخت مستقیم به عنوان یک ابزار کارآمد در این زمینه به منظور افزایش کارایی اقتصادی و زیست محیطی این نهاده پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: برنامه ریزی ریاضی اثباتی, حداکثر آنتروپی, شبیه سازی, یارانه, پرداخت مستقیم, کودشیمیایی
    M.R. Bakhshi, Gh. R. Peykani
    Harmful economic, environmental and financial impacts of fertilizer distribution through subsidies as well as its contradiction with regulations of WTO, it makes necessary to adopt a new policy. In this study, by combining Positive Mathematical Programming and Maximum Entropy technique, the impacts of cancellation of fertilizer subsidies and applying proposed direct payment policies on gross margin, output and input levels were simulated under four scenarios.Results show that replacing fertilizer subsidy with direct payment policy leads to decreasing of fertilizer use up to 17.38, 9.39 and 13.59 percent in first, second and third group of farmers, respectively. In view of the fact that results show the current policy of fertilizer subsidy isn’t efficient, applying a proposed direct payment policy is suggested to increase the economic and benefits environmental safety of fertilizer use.
    Keywords: Positive Mathematical Programming, Maximum entropy, Simulation, Subsidy, Direct payment, Fertilizer
  • محمد آقاپور صباغی، سعید یزدانی، حبیب الله سلامی، غلامرضا پیکانی
    نگاهی به گذشته نشان می دهد که مشکل کم آبی همواره درکشور ایران وجود داشته و این مسئله مربوط به نسل یا دوره ای خاص نمی باشد. لذا، توجه به مصرف بهینه از منابع و حرکت در راستای بهره برداری پایدار از منابع موجود، ضروری است. در این تحقیق تاثیرات دو هدف تامین پایداری مصرف منابع آب و بهینه سازی مصرف بین دوره ای این منبع بر الگوی کشت زارعین با استفاده از یک الگوی برنامه ریزی ریاضی چند دوره ای برای 5 دوره آتی برای دشت کبودرآهنگ همدان استخراج گردیده است. نتایج مطالعه نشان می دهد که استفاده از روش های مدرن آبیاری در منطقه تا حد زیادی می تواند مشکل کمبود منابع آبی را حل نموده و آب لازم در جهت کشت زمین های آبی منطقه را فراهم نماید. همچنین نتایج نشان داد که کاربرد روش های نوین آبیاری ارزش حال درآمدها و برگشتی به منابع آب را در تمام الگوها افزایش خواهد داد. ضمن آنکه، محدود کننده ترین عامل تولیدی در منطقه مورد مطالعه منابع آبی بوده و ارزش این نهاده در الگوهای حداکثر سازی ارزش افزوده همواره بیشتر از الگوهای حداکثر سازی درآمد ناخالص می باشد.
    کلید واژگان: پایداری, مصرف بهینه, آب, کبودرآهنگ
    M. Aghapour Sabbaghi, S. Yazdani, H. Salami, Gh. Peykani
    Looking back into the past shows that Iran has always been faced with water shortages, and this has not been a problem confined to a certain period or generation. Therefore, proper attention to optimal use of water resources and a move towards sustainable use of extant water resources is indispensable. In this study, using multi period mathematical programming model, the effects of the two goals of: water resource sustainability as well as optimization of multi period use on cultivation pattern, for the next five periods for Hamedan- Kabodarahang Plain, have been investigated. Results show that using modern irrigation methods can greatly solve the problems of water resources shortages and provide the water required for cultivation of the irrigated lands in the region. Also results indicate that, That application of modern irrigation methods can increase present value of revenues as well as return to water resources in all the models. In addition, water resources are indicated as the most restrictive production factor in the study region, with the value of this input, in the added-value maximization models, always being estimated as greater than that in the gross income maximization models.
    Keywords: Sustainability, Optimum use, Water, Kabodarahang
  • ایرج صالح*، غلامرضا پیکانی، سعید مقیسه
    حمل و نقل و مسائل اقتصادی نقش مهمی در هزینه های تولید کالاهای کشاورزی و قیمت تمام شده آنها ایفا می کنند. ارائه یک الگوی اقتصادی جهت بهینه سازی حمل و نقل محصولات کشاورزی در جهت کاهش هزینه های مربوطه، بر قیمت تمام شده این محصولات تاثیر گذار خواهد بود. این مطالعه با هدف ارائه یک مدل ریاضی حمل و نقل پویا به منظور تعیین برنامه بهینه حمل و نقل دانه روغنی سویا از مناطق تولیدی و مبادی ورودی (به عنوان مراکز عرضه) به کارخانه های روغنکشی (به عنوان مراکز مصرف) انجام شده است. تعداد مراکز تولید و عرضه دانه سویا در کشور،30 منطقه تولیدی و 2 بندر ورودی و تعداد مراکز مصرف آن 16 کارخانه می باشد. مطالعه حاضر بر اساس آمار و اطلاعات سال 1383 به صورت ماهانه و با استفاده از بسته نرم افزاری LINGO صورت گرفته و نتایج آن نشان داده است که اجرای برنامه پیشنهادی باعث 67/87 میلیارد ریال صرفه جویی اقتصادی در هزینه حمل و نقل دانه سویا در کشور در سال مورد نظر می گردد.
    کلید واژگان: بهینه سازی, حمل و نقل, قیمت تمام شده, مدل ریاضی برنامه ریزی پویا, دانه روغنی سویا, بخش کشاورزی
    I. Saleh*, Gh.Peykani, S. Moghiseh
    Transportation plays an important role in excessive costs and the final price of goods. For this reason, constructing an economic transportation model enables us to optimize various activities in transportation systems for agricultural products, bringing lower costsfor consumers of products as a result. The main objective of this studyis to construct a dynamic linear programming transportation model in order to minimize the transportation costs of soybean shipped from different supply regions to different pressing oil factories. There are 29 production centers known as supply regions, 2 importing harbors and 7 factories and demanding centers for soybean seeds in Iran. This study used the monthly data of the year 2004 based on the capacities of origin supplies, warehouse (and related monthly stock available in previous period and the amount of transferred shipment to nextperiod), monthly consumption of demanding centers and related transportation costs. LINGO computer package was used to solve the transportation model. Based on the comparison of optimal solutions of the model and the actual transformation costs in 2004, the transformation cost reductions for soybean seeds is 87.67 million Rials.
  • محمدرضا بخشی، غلامرضا پیکانی، سیدصفدر حسینی، ایرج صالح
    در این مقاله با ارایه ی یک الگوی شبیه سازی و کاربرد ره یافت برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) طی چند سناریو، واکنش بالقوه ی کشاورزان نسبت به اجرای سیاست حذف یارانه ی کودهای شیمیایی و اعمال سیاست پرداخت مستقیم بررسی شده که ممکن است از طرف دولت برای افزایش کارایی مصرف نهاده ی کود و به بود کیفیت محیط زیست (آب و خاک) اعمال شود. سناریوها شامل کاهش یارانه ی کودهای شیمیایی به میزان 50 و 100% و اعمال سیاست پرداخت مستقیم به ازای هر هکتار هم راه با سیاست های یاد شده است. نتایج نشان می دهد که سیاست های گفته شده از یک سو دارای آثار متفاوتی بر گروه های کشاورزان و از سوی دیگر بر سطح زیرکشت محصولات تولید شده دارای آثار گوناگونی است، به گونه ای که حذف کامل یارانه ی کود سبب کاهش مصرف کودهای شیمیایی به میزان 85/102، 89/111 و 39/125 کیلوگرم در هکتار به ترتیب در گروه های اول، دوم و سوم کشاورزان می شود. هم چنین میزان کاهش سطح کل زیرکشت در گروه های یاد شده برابر با 85/5، 71/4 و 08/6 درصد است. یافته های پژوهش نشان داد که ترکیب سیاست پرداخت مستقیم با سیاست حذف یارانه ی نهاده ی کود، در کنار کاهش مقدار مصرف این نهاده، تقویت انگیزه ی تولید محصولاتی مانند گندم، جو و پنبه را هم راه خواهد داشت و سطح زیرکشت محصولات گفته شده در گروه های مختلف کشاورزان بین 5/1 تا 5 درصد افزایش خواهد یافت. این مطالعه، در پیش گرفتن سیاست پرداخت مستقیم هم زمان با حذف یارانه ی کودهای شیمیایی را به عنوان راه کار در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مربوط به نهاده های شیمیایی بخش کشاورزی ارایه کرده است.
    کلید واژگان: شبیه سازی, برنامه ریزی ریاضی اثباتی, یارانه, الگوی کشت, سیاست پرداخت مستقیم
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال