غلامعلی جورسرایی
-
ترکیباتی نظیر کرایزین، مانع از ایجاد تغییرات حاصل از اثر مواد سمی نظیر دیازینون روی ارگان های احشایی شده و تحقیق حاضر، بمنظور اثر حفاظتی کرایزین بر روند اسپرماتوژنزیس با مداخله سم دیازینون انجام شد. در این مطالعه تجربی، تعداد 42 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 250-180 گرم انتخاب و بطور تصادفی به هفت گروه شامل: کنترل، شم، دیازینون با غلظت 20 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن، کرایزین با غلظت 10، کرایزین با غلظت 20، کرایزین با غلظت 10 و دیازینون با غلظت 20 و کرایزین با غلظت 20 و دیازینون با غلظت20 ملی گرم بر کیلوگرم تقسیم شدند. در پایان دوره ی تیمار، با پروسه تهیه بافت، با نرم افزارMotic ، تعداد رده های سلولی در واحد سطح مشخص و در گروه های مختلف با یکدیگر مقایسه گردید. بین میانگین تعداد اسپرم و تحرک اسپرم در گروه شم و کنترل با گروه های دیازینون و کرایزین با غلظت 10 و دیازینون با غلظت 20 (001/0p <) و گروه دیازینون با غلظت 20 و کرایزین با غلظت 20 (01/0p <) تفاوت معنی داری به صورت کاهشی وجود داشت. همچنین مرگ و میر اسپرم در در گروه شم و کنترل با گروه های آزمون دیازینون، کرایزین با غلظت 10 و دیازینون با غلظت 20 و دیازینون با غلظت 20 و کرایزین با غلظت (001/0p <)، تفاوت معنی داری به صورت افزایشی وجود داشت. نتایج نشان داد که در میانگین تعداد اسپرم، تحرک اسپرم، مرگ و میر اسپرم، مورفولوژی اسپرم، تعداد سلول های لیدیگ، تعداد سلول های ژرمینال، تعداد اسپرماتوسیت های اولیه و ثانویه و تعداد اسپرماتید در گروه شم و کنترل با بعضی گروه های آزمون تفاوت معنی داری وجود داشته، بنابراین کرایزین به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی می تواند سمیت ناشی از سم دیازینون را جبران کند.کلید واژگان: کرایزین, پارامترهای اسپرم, اسپرماتوژنزیس, سم دیازینونCompounds such as chrysin inhibit the effects of toxic substances such as diazinon on visceral organs and the present study was performed to evaluate the protective effect of chrysin on spermatogenesis by interfering with diazinon toxin. In this experimental study, 42 male Wistar rats weighing approximately 250-180 g were selected and randomly divided into 7 groups including control, sham, diazinon with a concentration of 20 mg/kg BW, chrysin with a concentration of 10, Chrysin with a concentration of 20 mg/kg, chrysin with a concentration of 10 mg/kg and diazinon with a concentration of 20 mg/kg and chrysin with a concentration of 20 mg/kg and diazinon with a concentration of 20 mg/kg were divided. At the end of the treatment period, with the process of tissue preparation, with Motic software, the number of cell lines per unit area was determined and compared with each other in different groups. There was a significant difference between the mean number of sperm count and sperm motility in the Sham and Control groups with Diazinon and DC10 groups (p < 0.001), and DC20 groups (p < 0.01). Also, there was a significant difference in sperm mortality in Shm and Cnt groups with Diazinon, DC10 and DC20 test groups (p < 0.001). The results showed that there was a significant difference in the mean number of sperm count, sperm motility, sperm mortality, sperm morphology, number of Leydig cells, number of germ cells, number of primary and secondary spermatocytes, and number of spermatids in Sham and Control groups compared to some test groups. Thus, CHR as a potent antioxidant can compensate for the toxicity of Diazinon toxin.
.Keywords: Chrysin, Sperm parameters, Spermatogenesis, Diazinon Toxin -
سابقه و هدفسقط جنین در تمام ادیان، مذاهب مختلف و همچنین جامعه پزشکی و مکاتب مختلف بحث انگیز است. از دیدگاه اسلام، سقط جنین جنایی گناه بوده و به جز در موارد پزشکی، آن هم در شرایط خاص، مورد قبول نمی باشد. این مطالعه به منظور بررسی میزان باورهای مذهبی و نوع نگرش به سقط جنین در بین دانشجویان و کارکنان بخش زنان، بیمارستان های تابعه دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد.مواد و روش هااین مطالعه مقطعی بر روی 186 نفر از دانشجو پزشکی در مقطع کارورزی، دانشجویان مامایی، دستیاران زنان و زایمان و کارکنان بهداشتی مرتبط با موضوع سقط جنین در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد. نوع نگرش به سقط جنین و میزان باورهای مذهبی، متغیرهای دموگرافیک همچون سن، جنس، قومیت، تاهل، رشته و مقطع توسط دو پرسشنامه جداگانه استاندارد مورد بررسی قرار گرفت. میانگین نمره کمتر از 2/5 به عنوان نگرش نامطلوب، بین 5/2 الی 5/3 به عنوان متوسط و بیشتر از 5/3 به عنوان مطلوب در نظر گرفته شد. همچنین میانگین نمره پایینتر از 5/2 به عنوان باور مذهبی نامناسب و بالاتر از 5/2 به عنوان باور مذهبی مناسب در نظر گرفته شد.یافته هامیانگین سنی نمونه ها 7/57±28/24 سال بود. 30نفر (16/6%) مرد و 151نفر (83/4%) زن بودند. میانگین نمره کل نوع نگرش به سقط جنین و باورهای مذهبی در رشته پزشکی (0/43±2/89) به طور معنی داری پایین تر از سایر رشته ها (0/52±3/24)بوده است (0/001p<). رابطه مستقیم و متوسطی از نظر قدرت بین نوع نگرش به سقط جنین و میزان باورهای مذهبی دیده شد (0/537=r، 0/001p<). از میان تمامی متغیرهای مورد مطالعه تنها متغیر میزان باورهای مذهبی از عوامل موثر بر ارتقاء نگرش نسبت به سقط جنین بوده است (0/001p<).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد که میزان باورهای مذهبی می تواند عاملی برای ارتقا نوع نگرش به سقط جنین به حساب آید. لذا می توان با افزایش میزان باور مذهبی ، نوع نگرش مطلوب تر به سقط جنین را انتظار داشت.کلید واژگان: سقط جنین, باور های مذهبی, دانشجویان, نگرش
-
مقدمه و هدفدین و مذهب یکی از اساسی ترین و مهم ترین نهادهایی است که جامعه بشری به خود دیده است. از طرفی دستورات و آئین های مذهبی اگر به درستی به کار گرفته شود می تواند موجبات سلامتی و شادکامی افراد را در جامعه ای که در آن زندگی می کنند فراهم آورد. این مطالعه در نظر دارد تا به بررسی میزان باورهای دانشجویان مامایی در عرصه، اینترنها، رزیدنتهای زنان و زایمان و کادر بهداشتی بخش های زنان و زایمان در دانشگاه علوم پزشکی بابل بپردازد.مواد و روش هامطالعه حاضر در مجموع بر روی 186 نفر از دانشجویان پزشکی در مقطع کارورزی، دانشجویان مامایی، دستیاران و کارکنان بهداشتی بخش های زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام گردید، بدین صورت که میزان باورهای مذهبی توسط پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تایید است، مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS-19 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت.یافته هامیانگین سنی نمونه های پژوهش 7.57±28.24 سال بود. 16.6% افراد مورد مطالعه مرد و 83.4% زن بودند. 38.8% افراد در رشته پزشکی، 41.5% مامایی، 15.3% پرستاری و 4.4% در سایر رشته های علوم پزشکی تحصیل می کردند. 56.1% افراد مورد مطالعه دانشجو و 43.9% شاغل بودند. میانگین نمره کل میزان باورهای مذهبی به طور معنی داری در فراگیران رشته پزشکی پایین تر از سایر رشته های علوم پزشکی بود( P<0.001). 94.6% افراد مورد مطالعه میزان باور مذهبی مطلوب داشتند.نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد میزان باورهای مذهبی در میان دانشجویان پزشکی، مامایی، دستیاران و کارکنان بخش های زنان و زایمان دانشگاه علوم پزشکی بابل از وضعیت مطلوبی برخوردار است.کلید واژگان: دین, مذهب, باور, بابل, نگرش
-
سابقه و هدفاستفاده از شیشه سرامیک بیواکتیو به جهت توانایی آن در پیوند مستقیم با بافت استخوانی در بازسازی و ترمیم استخوان از دست رفته، مورد توجه قرار گرفته است. کیتوسان نیز غیر سمی است و دارای قابلیت سازگاری بیولوژیکی و قابلیت تجزیه بیولوژیکی می باشد. از طرفی، سیستم های تزریق پذیر به علت حداقل تهاجمی بودن و توانایی ایجاد داربست هایی در محل کاربرد، می توانند شکل عیب استخوانی را به خود بگیرند و نیاز به ایمپلنت از پیش ساخته شده را از بین ببرند. لذا در تحقیق حاضر، واکنش نسج همبندی رت به نانوکامپوزیت تزریق پذیر شیشه سرامیک- کایتوسان که به نظر می رسد جانشین خوبی برای مواد صناعی پر کننده نقص های استخوانی باشد و با توجه به امکان تولید این ماده در ایران، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش هااین پژوهش، یک مطالعه حیوانی بود که در آن 40 موش صحرایی به 5 گروه 8تایی تقسیم شدند. لوله های پلی اتیلن پر شده با نانوکامپوزیت قابل تزریق شیشه- سرامیک- کایتوسان، به عنوان گروه مورد و لوله های خالی به عنوان گروه شاهد در بافت همبند زیر جلدی موش های سفید بزرگ کاشته شد. نمونه های بیوپسی از نواحی مورد و شاهد پس از 7، 15، 30، 60 و 90 روز، مورد بررسی هیستولوژیک قرار گرفتند و تعداد سلول های التهابی و رگ های خونی شمارش شد. برای بررسی تفاوت ها از آزمون های آماری t و Analysis of variance (ANOVA) در سطح معنی داری 050/0 > P استفاده شد.یافته هابه طور کلی، اختلاف معنی داری در شدت التهاب بین دو گروه مورد و شاهد در روزهای مختلف دیده نشد. این مساله در مورد تعداد رگ خونی نیز صادق بود (050/0 < P).استنتاجبه نظر می رسد که ماده پیش گفته، از سازگاری نسجی خوبی برخوردار است.
کلید واژگان: شیشه زیستی, سرامیک ها, مواد دارای زیست سازگاری, کیتوزان, التهابBackground andPurposeThe use of bioactive glass-ceramics in medicine has been noticed because of their ability in directly connection to bony tissue and bone repairing. Chitosan is also nontoxic material and biologically is compatible with the capability of biodegradation. However, due to the minimally invasive nature of injectable systems and their ability to make scaffold in place of using, they can take the shape of bone defect and eliminate the need for fabricated implants. The aim of this study was evaluation of rat's connective tissue reaction to injectable glass-ceramic-chitosan nanocomposite; it looks to be a good substitute synthetic material in filling bone defects and its production is possible in Iran.Materials And MethodsIn this animal study, 40 rats were divided into 5 groups of 8. Polyethylene tubes filled with glass-ceramic-chitosan nanocomposite as case group and the empty tube as control group were implanted in subcutaneous tissue of rats. Biopsy samples from case and control sites were histologically examined after 7, 15, 30, 60, and 90 days and the number of inflammatory cells and blood vessels were counted. T and analysis of variance (ANOVA) tests were used to examine differences at the significance level of P < 0.05.ResultsOverall, no significant differences in severity of inflammation and vessel counts were found between case and control groups on different days (P > 0.05 for all).ConclusionIt seems that injectable glass-ceramic-chitosan nanocomposite was biocompatible.Keywords: Bioglass, ceramics, biocompatible materials, chitosan, inflammation -
مقدمه
شیوع ناباروری و نیز توزیع علل مختلف آن در میان جمعیت زوج های نابارور در نواحی مختلف دنیا متفاوت می باشد. در خصوص بررسی علل مختلف ناباروری مطالعات انجام شده در ایران محدود هستند.
هدفاین مطالعه به منظور مشخص کردن علل اصلی ناباروری در بیماران نابارور منطقه مازندران و تعیین نسبت هر یک از علت ها انجام شده است.
مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی، پرونده پزشکی 3734 زوج نابارور مراجعه کننده به دو کلینیک اصلی ناباروری استان مازندران، طی سال های 1380 تا 1385 مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه افراد نابارور کسانی در نظر گرفته شدند که پس از یک سال زناشویی بدون پیشگیری بچه دار نشده بودند.
یافته هااز کل جمعیت نابارور مورد مطالعه، 78/7 درصد نازایی اولیه و 21/3 درصد نازایی ثانویه داشتند. میانگین دوره ناباروری پیش از اولین مراجعه به یک کلینیک ناباروری 4 ±5/7 سال بوده است. تعیین علل ناباروری در بیماران نشان داد که 38/9 درصد نازایی ها، بدلیل علل مردانه، 7/34 درصد به علل زنانه و در 14/6 درصد، هر دو زوج درگیر بودند. در 11/8 درصد موارد هم علت ناباروری شناخته نشد.
نتیجه گیریدر این مطالعه، تاخیر زمانی قابل توجه ای در مراجعه زوج های نابارور به یک کلینیک ناباروری دیده می شود. بدین ترتیب بنظر می رسد برنامه آموزش بهداشت باروری و آگاهی دادن در خصوص فاکتورهای خطر از جمله تاخیر در درمان نازایی و راه های پیشگیری از وقوع احتمالی مشکلات باروری، باید مورد توجه بیشتری قرار گیرند.
کلید واژگان: ناباروری اولیه, ناباروری ثانویه, فاکتورهای مردانه, نارسایی تخمدان, واریکوسلObjectiveThis study was conducted to determine the clinical patterns and major causes of infertility in mazandaran province in north of Iran.
Materials And MethodsThe medical records of 3734 consecutive couples attending two infertility clinics in Mazandaran province north of Iran from 2003 to 2008 were recorded. The couples had not had a viable birth after at least 1 year of unprotected intercourse and were investigated fully.
ResultsOf the entire sample 78.7% had primary infertility and 21.3% had secondary infertility. The mean duration of infertility of couples was 5.7 ± 4 years. The etiology of infertility in couples revealed a male factor in 38.9% a female factor in 34.7% combined factors in 14.6% and an undetermined cause in 11.8%.
ConclusionsIn this study delayed attendance of infertile couples to the infertility clinic was found. Therefore there is a need to revise public health program on infertility to focus on the education and prevention of infertility and its risk factors.
-
خلاصه
سابقه و هدفروکش های ریختگی ساختار از دست رفته دندان را جایگزین می کنند. ممکن است با گذشت زمان، تحت تاثیر عوامل مختلفی از جمله طرح پروتز دندانی درجاتی از پوسیدگی راجعه در خط خاتمه تراش این روکش ها ایجاد شده و موجب شکست طرح درمان شود. لذا این مطالعه به منظور بررسی و مقایسه میزان پوسیدگی در روکش های ریختگی کامل و پارسیل انجام شد.
مواد و روش هااین مطالعه بر روی 18 دندان پره مولر ماگزیلاری سالم انسانی که به طور تصادفی در سه گروه (روکش های کنترل، پارسیل و کامل) تقسیم شدند، انجام گردید. دندانها طبق اصول آماده سازی استاندارد تراشیده و تحت بار 5 کیلوگرم روکش شدند. پس از ارزیابی تطابق لبه ها، نمونه ها به مدت 10 روز در محلول دمینرالیزاسیون (5/4: pH) قرار گرفتند. سپس روکش ها جدا شدند و دندان ها برای تهیه برش های بافتی، توسط اسید نیتریک 5% کلسیم زدایی شدند. از هر لبه تراش، برشهای سریالی، با ضخامت 5 میکرولیتر، زده شد و عمق ضایعات توسط میکروسکوپ نوری با بزرگنمایی 40 برابر و دقت 001/0 میلی متر، بررسی شدند.
یافته هامیانگین پوسیدگی در گروه تحت روکش کامل 207/250±026/289 میکرومتر و در گروه پارسیل513/180±688/276 میکرومتر بود، که اختلاف آماری معنی داری نشان نداد. پوسیدگی دندانی در لبه های عمودی گروه پارسیل نسبت به لبه های افقی همین گروه به طور معنی داری بیشتر بود (03/0=p). اما به دلیل تعداد کمتر لبه های عمودی، آنها 31% از کل پوسیدگی روکش پارسیل را به خود اختصاص دادند.
نتیجه گیریاین مطالعه نشان داد با وجود اینکه روکش های ریختگی پارسیل دارای تعداد لبه بیشتری هستند، میزان پوسیدگی ثانویه در خط خاتمه تراش آنها و روکش های ریختگی کامل، یکسان است. لذا زمانیکه برخی سطوح محوری دندان سالم است، بر اساس اصول حفظ نسج دندانی و تامین زیبایی، روکش های پارسیل مفیدتر هستند.
کلید واژگان: روکش ها, طرح پروتز دندانی, پوسیدگی دندانیBackground And ObjectiveThe cast crowns replace lost tooth structure. Probably, recurrent caries occurs at the preparation margins and give rise to crown failure, affected by several factors, such as dental prosthesis design. The aim of this study was to investigate and compare of dental caries depth at full and partial crown margins.
MethodsIn this experimental study, eighteen sound human maxillary premolars were assigned randomly into three groups (control, partial and full), prepared based on standard preparation and crowned under a 5-Kg load. After marginal adaptation assessment, the crowns were exposed to a demineralizing solution (pH 4.5) for 10 days. Then crowns were debounded and teeth were decalcified in 5% nitric acid. Each margin was serially sectioned into a thickness of 5 µm. For depth of lesion evaluating, light microscopy (40X magnification), with 0.001 mm accuracy, was used.
FindingsNo significant difference was observed between mean caries value of full crowns and partial crowns (289.026±250.207 µm vs. 276.688±180.513 µm). Vertical margins of partial crowns presented higher mean value of caries depth than horizontal margins of these crowns (p= 0.03). But, due to less vertical margins, only 31% of total partial crown caries was assigned to those.
ConclusionAccording to the results, although, despite to higher margins in partial crown, there is no difference in secondary caries between partial and full crowns. In conclusion, when some of axial tooth walls are intact, partial crown is more beneficial to preserve tooth structure and aesthetics.
-
سابقه و هدفواریکوسل یکی از مهم ترین عوامل خطر مرتبط با ناباروری مردانه شناخته می شود. تاثیر پیش رونده واریکوسل بر قدرت باروری مردان مبتلا مورد اختلاف است. یکی از راه های بررسی این موضوع می تواند مقایسه فراوانی واریکوسل در مردان با ناباروری اولیه و ثانویه باشد. هدف این مطالعه مقایسه فراوانی واریکوسل در مردان با ناباروری اولیه و ثانویه به منظور ارزیابی پیش رونده بودن تاثیر واریکوسل بر قدرت باروری می باشد.مواد و روش هادر این مطالعه توصیفی اطلاعات 2235 زوج نابارور با علت مردانه که به دو مرکز درمان ناباروری اصلی استان مازندران مراجعه کرده بودند مورد بررسی قرار گرفت. غیرطبیعی بودن شاخص های اسپرمی بر اساس معیار سازمان بهداشت جهانی (WHO) ملاک تعیین ناباروری با علت مردانه بوده است. اطلاعات مرتبط با فعالیت باروری ثبت شد. معاینه واریکوسل توسط اورولوژیست هر مرکز و با روش معاینه فیزیکی انجام پذیرفت و در نهایت نتایج با استفاده از آزمون آماری مورد بررسی قرار گرفتند.نتایجفراوانی ناباروری اولیه و ثانویه در بیماران مورد بررسی به ترتیب 1/82 و 8/17 درصد بود. میانگین سن مردان در گروه با ناباروری اولیه و 2/30 سال و در گروه با ناباروری ثانویه 8/33 سال و در همسرانشان به ترتیب 26 و 1/29 سال بود که در گروه با ناباروری ثانویه هر دو مورد به طور معنی داری سن بیشتری داشت. (p<0.001) فراوانی واریکوسل در مجموع، 6/42 درصد و در مردان با ناباروری اولیه و ثانویه به ترتیب 4/42 و 5/43 درصد بود که اختلاف معنی داری را نشان نمیداد.نتیجه گیریبا توجه به عدم تفاوت فراوانی واریکوسل در مردان با ناباروری ثانویه که میانگین سنی بیشتری داشتند، در مقایسه با مردان مبتلا به ناباروری اولیه می توان گفت که ضایعه واریکوسل تاثیری پیش رونده بر قدرت باروری مردان بالغ ندارد.
کلید واژگان: واریکوسل, ناباروری مردانه, ناباروری اولیه, ناباروری ثانویهBackgroundVaricoceles are vascular lesions of the pampiniform plexus and the most common identifiable abnormality found in men being evaluated for infertility. There are some reports in the literature indicating that varicocele may be a progressive lesion, however, this remains a controversial subject. The purpose of this study was to determine the incidence of varicocele in men with primary versus secondary infertility.Materials And MethodsThe records of 2234 consecutive couples with male factor infertility, refering to two infertility centers were studied. The incidence of varicoceles and also some other factors affecting male infertility were assessed in these patients.ResultsThe frequency of primary and secondary infertility were 82.2% and 17.8%, respectively. The mean age of the men with primary infertility and their wives were 30.2 and 26.0 years, respectively. The men with secondary infertility and their wives were significantly older. (33.8 and 29.1 years, respectively). The incidence of varicoceles was not significantly different among the men with primary versus secondary infertility (42.4 and 43.5%, respectively).ConclusionThe results of this study do not support the progressive adverse effect of varicoceles on men fertility overtime. -
بررسی اثر قطع عصب بر پاسخ زخم سوختگی به پماد گیاهی فاندرمول در موش صحراییسابقه و هدفمطالعات اخیر تایید نموده اند که پماد گیاهی فاندرمول در درمان زخم های سوختگی موثر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر این پماد بر روند التیام زخم سوختگی در موش صحرایی با قطع عصب و مقایسه آن با اثر این پماد در حیوان با عصب سالم است.مواد و روش هااین مطالعه تجربی روی شش گروه موش صحرایی نر بالغ انجام شد. پس از بیهوش کردن موش ها با استفاده از یک صفحه فلزی گرم یک سوختگی درجه دو عمقی، به مساحت 4 سانتیمتر مربع روی ساق پا ایجاد شد. در گروهای قطع عصب، قبل از القا سوختگی، ابتدا حیوان بیهوش شده و سپس در شرایط استریل اعصاب سیاتیک و فمورال قطع و حدود 3 میلیمتر از آن برداشته شد. بیست و چهار ساعت بعد از سوختگی، پماد گیاهی فاندرمول و کرم سولفادیازین نقره 1 درصد به صورت موضعی مصرف گردید. سطح زخم، درصد زخم، رشد و افزایش عروق خونی و رشد فولیکول های مو در روزهای مختلف بعد از ایجاد سوختگی تا روز سی ام اندازه گیری شد.یافته هانتایج این پژوهش نشان داد که درصد بهبودی زخم در گروه قطع عصب و گروه کنترل در همه روزهای بعد از القا سوختگی مشابه است. درصد بهبودی زخم در گروه قطع عصب تحت درمان با فاندرمول در روزهای دوازدهم، پانزدهم، هجدهم، بیست و یکم، بیست و چهارم، بیست و هفتم و سی ام بیشتر از گروه قطع عصب بود (P<0.001). درصد بهبودی زخم در گروه قطع عصب تحت درمان با کرم سولفادیازین نقره نیز از روز نهم سوختگی تا بهبودی کامل زخم بیشتر از گروه قطع عصب بود (P<0.001). اختلاف بین گروه قطع عصب تحت درمان با پماد فاندرمول و گروه قطع عصب تحت درمان با کرم سولفادیازین نقره معنی دار نیست. میزان عروق خونی و رشد فولیکولهای مو در روز بیست و هشتم در گروه قطع عصب تحت درمان با فاندرمول بیشتر از گروه قطع عصب تحت درمان با کرم سولفادیازین نقره بود.نتیجه گیریبراساس این نتایج پیشنهاد می شود، پماد گیاهی فاندرمول ترمیم زخم سوختگی پوستی را در موش صحرایی که عصب آن قطع شده است، همانند حیوان با عصب سالم تسریع می کند. این اثر قابل مقایسه با اثر کرم سولفادیازین نقره است.
کلید واژگان: سوختگی, پماد فاندرمول, سولفادیازین نقره, قطع عصبThe effect of denervation on the response of burn wounds to herbal fundermol ointment in ratIntroduction, T he re a re several r e por t s on the therapeutic effects of herbal fund errn ol ointment in burn wounds. The aim of this investigation was to evaluate the effect of denervation on the response of rat burn wounds to this ointment and com pare its effect with intact animal. Material and Methods, This experimental study performed on the six groups of adult male rats. After aneas thesia, small burn was produced on the hind limb of the rats, by the heated metal device. After aneasthesia, denervation were made on the hind limb by sci atic and femoral nerve neurotomy. 24 hours after burn, fundermol ointment a nd sulfadiazine cream were topically appllied wound surface. Area, percentage of wound healing, angiogenesis growth of ha ir follicules were measured in differen t post-burn days. Results, The results show that percentage of wound healing in denervated gro up was the same as the group cont rol. In the fundermol tre ated denervated group, percentage of wound healing at days 12, 15, 18, 21, 24, 27, and 30 of post-burn period, was more than denervated group (P < O.OOI). Percentage of wound healing in the silver slu fadiazine -treated denervated group in 9th to 30th days was highe r th an denerva ted group (P
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.