به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب فاطمه باختری اقدم

  • محمدحسین باقیانی مقدم، فاطمه باختری اقدم، محمد اصغری جعفرآبادی، حمید الهوردی پور، سعید دباغ نیکوخصلت، رقیه نوریزاده
    مقدمه
    فعالیت بدنی منظم در کاهش خطر ابتلا به بیماری ها و مرگ و میر تاثیرگذار است. مطالعه ها نشان دادند که رسیدن به 10000 قدم در روز در ارتقای فعالیت بدنی و رسیدن به پیامدهای سلامتی موثر است. هدف از این مطالعه مقایسه فعالیت بدنی گزارش شده از طریق پرسش نامه با فعالیت بدنی گزارش شده از قدم سنج و مقایسه یافته های حاصل از قدم سنج با راهنمای رسیدن به 30 دقیقه فعالیت بدنی متوسط یا شدید در هفته بود.
    روش ها
    این مطالعه مقطعی بود. مطالعه روی 200 نفر از کارمندان زن دانشگاه تبریز صورت گرفت که به روش تصادفی آسان در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه بین المللی فعالیت بدنی جهت ارزیابی فعالیت بدنی ذهنی و قدم سنج برای اندازه گیری فعالیت بدنی عینی بود.
    یافته ها
    بر اساس نتایج قدم سنج تقریبا نیمی از شرکت کنندگان کم تحرک بودند، در حالی که نتایج International Physical Activity Questionnaire (IPAQ) نشان داد که 6/86 درصد از شرکت کنندگان فعال بودند و به راهنمای 30 دقیقه فعالیت رسیدند. بنابراین تطابقی بین نتایج این دو ابزار وجود نداشت. همچنین بین نتایج حاصل از ابزار عینی و ذهنی فعالیت همبستگی معنی داری دیده نشد.
    نتیجه گیری
    این مطالعه احتمالا اولین مطالعه ای است که در ایران فعالیت بدنی زنان را به شکل عینی با استفاده از قدم سنج ارزیابی و با پرسش نامه مقایسه نموده است. نتایج نشان داد که خود گزارش دهی فعالیت بدنی بر اساس پرسش نامه بالا است. نتایج بین ابزار عینی و ذهنی فعالیت بدنی با هم تطابقی نداشتند. می توان گفت که پژوهشگران در بررسی نتایج حاصل از IPAQ باید میزان گزارش بالای فعالیت را در نظر بگیرند.
    کلید واژگان: قدم سنج, پرسش نامه بین المللی فعالیت بدنی, راهنمای رسیدن به سلامت}
    Mohammad Hossein Baghian, Moghadam, Fatemeh Bakhtari, Aghdam, Mohammad Asghari, Jafarabadi, Hamid Allahverdipour, Saeed Dabagh, Nikookheslat, Roghayeh Nourizadeh
    Background
    Regular physical activity has been shown to reduce risk of morbidity and overall mortality. A study has displayed that achieving 10000 steps per day is associated with important health outcomes and have been used to promote physical activity. The aim of this study was to compare physical activity reported through pedometer (step counts) with physical activity reported by the International Physical Activity Questionnaire (IPAQ).
    Methods
    In this cross-sectional study, 200 employed women of Tabriz University (Tabriz, Iran) were selected by convenience randomly sampling method. Data were collected by using IPAQ to measure objective physical activity and pedometer to assess subjective physical activity. The physical activity guidelines of 30 minutes of moderate to vigorous physical activity per day (30 min MVPA/day) were used for comparing.
    Findings
    According to step counts, 48.8% of the participants were low-active. As assessed by the IPAQ, the guideline of 30 min MVPA/day was reached 86.6% and results of two instruments were not similar. Also, there was not seen significantly correlation between results of objective and subjective instruments of physical activity.
    Conclusion
    Probably, this study was the first study assessed women physical activity by using pedometer compared with IPAQ in Iran. The results indicated that self-reported physical activity based on IPAQ was higher than step count; thus, there was not agreement between subjective and objective instruments of physical activity. It seems that researchers consider overloading results when using IPQA.
    Keywords: International Physical Activity Questionnaire (IPAQ), Step Counter, Pedometer, Health Guidelines}
  • رقیه نوری زاده *، عباس دانش کهن، فاطمه باختری اقدم
    هدف پنجم توسعه هزاره (بهبود سلامت مادران) در کاهش مرگ مادران به 75 درصد تا سال 2015م. خلاصه می شد که در سال 2007م.، رهبران جهان، هدف دیگری را در آن گنجاندند و آن دسترسی جهانی به بهداشت باروری بود. هیچ کدام از اهداف دیگر توسعه، بدون ارتقاء حقوق باروری زنان و حفظ سلامت مادران قابل دسترسی نیستند. این مهم نشان می دهد که چرا سیاست گذاران باید به حفظ حیات مادران اولویت داده و برای دستیابی به هدف پنجم توسعه، سرمایه گذاری هدفمند نمایند. نابرابری های جنسیتی، نظام های سلامت ناعادلانه، توزیع نامتناسب نیروی انسانی، سیاست گذاری نادرست و در نظرگرفتن اولویت کمتر برای سلامت در مقایسه با سایر بخش ها، توزیع نامتناسب امکانات و بودجه که منجر به محرومیت اقلیت و حاشیه نشین ها گردد، از مولفه های اجتماعی قوی و موثر در مرگ مادر می باشند.
    کلید واژگان: مرگ مادر, هدف پنجم توسعه هزاره, حقوق زنان}
  • فاطمه باختری اقدم، رقیه نوری زاده، لیلا صاحبی
    زمینه و اهداف
    سرطان پستان، شایعترین سرطان زنان در ایران و جهان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان زنان بعد از سرطان ریه می باشد. تشخیص زودهنگام به منظور بهبود پیامدها و میزان بقاء بسیار مهم می باشد. هدف این مطالعه، تعیین میزان تاثیر آموزش با استفاده از مدل اعتقاد بهداشتی بر تغییر عقاید و رفتارهای غربالگری در رابطه با سرطان پستان می باشد.
    مواد و روش ها
    مطالعه از نوع نیمه تجربی بود. 219 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز بهداشتی-درمانی تبریز به روش تصادفی خوشه ای، در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای خودساخته مشتمل بر 4 بخش مشخصات دموگرافیک، سوالات آگاهی از سرطان پستان و روش های غربالگری، سنجش عقاید و رفتارهای بهداشتی مربوط به غربالگری بود. 3 ماه بعد از آموزش زنان گروه مداخله، از هر دو گروه پس آزمون بعمل آمد. از آزمون های رگرسیون لجستیک، تی زوج، ویل کاکسون، تی مستقل، من ویتنی یو، مک نمار، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مجذور کای برای تجزیه و تحلیل آنها استفاده شد و داده ها توسط SPSS نسخه 17 آنالیز شد.
    یافته ها
    بدنبال آموزش در گروه مداخله، افزایش معنی داری در شدت (02/0=P)، تهدید (01/0=P) و منافع درک شده زنان (001/0>P) مشاهده گردید حال آنکه در گروه کنترل، شدت درک شده، کاهش معنی دار (01/0= P) و حساسیت درک شده، افزایش معنی داری (01/0= P) را نشان داد. در گروه مداخله بدنبال آموزش میزان انجام خودآزمایی پستان 4/15درصد افزایش نشان داد. در کل، رفتارهای غربالگری سرطان پستان در پس آزمون، بین دو گروه معنی دار بود (03/0= P).
    نتیجه گیری
    برنامه آموزشی تدوین شده بر اساس نیازسنجی، متناسب با فرهنگ و بر پایه مدل اعتقاد بهداشتی تا حدودی در تغییر عقاید بهداشتی و رفتارهای غربالگری موثر بوده، تمرکز بر افزایش حساسیت ادراکی و کاهش موانع درک شده در برنامه های آموزشی آینده همراه با فاصله پیگیری طولانی در انجام ماموگرافی موثر بنظر می رسد.
    کلید واژگان: سرطان پستان, تشخیص زودرس, مدل اعتقاد بهداشتی}
    Fatemeh Bakhtariagdam, Roghaiyeh Nourizadeh, Leila Sahebi
    Background And Objectives
    Breast cancer is the most common cancer among women and the second cause of death due to women’s cancer after the lung cancer. Early detection is very crucial in improving the outcomes and survival rates. The purpose of this study was to determine to what extent educational program based on health belief model (HBM) can change women’s health beliefs and behaviors of breast cancer screening.
    Materials And Methods
    In a quasi-experimental study, 219 women referred to Health Care Centers in Tabriz were divided into case and control groups through cluster random sampling. Data were collected by using a self-administered questionnaire consisted of 4 sections: demographic characteristics, knowledge of the breast cancer and related screening methods, health beliefs and behaviors of screening. Three months after the intervention, the two groups sat for posttest.
    Results
    Post intervention, there was a remarkable increase within the experimental group in perceived seriousness (P=0.02), threat (P=0.01) and benefit (P<0.001). However, within the control group there was a significant increase in perceived sensitivity (P=0.01) and a decrease in perceived seriousness (P=0.01). Moreover, there was a 15.4% increase in the frequency of breast screening examination in the experimental group. Overall, the screening behaviors in post intervention was significantly different between the two groups (P=0.03).
    Conclusion
    The culturally-sensitive educational intervention based on HBM was to some extent effective in alteration of the health beliefs and screening behaviors. In future educational programs, it seems that focusing on perceived sensitivity enhancement and reducing the perceived barriers would have an important effect on mammography practice in long time follow up.
  • رقیه نوری زاده، فاطمه باختری اقدم، علی حسین ولی وند، لیلا صاحبی
    مقدمه
    سرطان پستان شایع ترین سرطان زنان در ایران و جهان و دومین علت مرگ ناشی از سرطان زنان بعد از سرطان ریه می باشد. تشخیص زودهنگام برای بهبود نتایج حاصله و میزان بقاء بسیار مهم می باشد. هدف این مطالعه شناسایی عقاید بهداشتی و نیازهای جمعیتی جهت اتخاذ برنامه های آموزشی مناسب در ترویج استفاده از روش های غربالگری سرطان پستان می باشد.
    روش بررسی
    مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی می باشد که 219 زن مراجعه کننده به مراکز بهداشتی- درمانی تبریز به صورت تصادفی خوشه ایانتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای خودساخته مشتمل بر 4 بخش مشخصات دموگرافیک، سوالات آگاهی از سرطان پستان و خود آزمایی پستان، سنجش عقاید بهداشتی و رفتارهای مربوط به غربالگری و سوالات عقاید بهداشتی برگرفته از مقیاس مدل اعتقاد بهداشتی Champion است. از آزمون های رگرسیون لوجستیک، t مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و آزمون مجذور کای برای تجزیه و تحلیل آن ها استفاده شده است و داده ها توسط SPSS نسخه 17 آنالیز شده اند.
    یافته ها
    در این مطالعه 5 درصد افراد در رابطه با سرطان پستان و خودآزمایی پستان آگاهی مطلوب داشتند. 6/41 درصد خودآزمایی پستان را در طول سال انجام می دادند که در 2/8 درصد موارد به صورت منظم بوده است. 16 درصد افراد واجد شرایط جهت غربالگری برای معاینه کلینیکی پستان مراجعه و 5/8 درصد از آنان سابقه انجام ماموگرافی غیرتشخیصی را ذکر نمودند. شدت درک شده با انجام ماموگرافی غیر تشخیصی ارتباط معنی داری را نشان داد(008/0=P).
    نتیجه گیری
    میزان آگاهی و رفتارهای غربالگری پایین زنان مورد پژوهش بیانگر نیاز به آموزش تکنیک های غربالگری و تاکید دوره ای بر اهمیت آن ها در تشخیص زودرس سرطان پستان است. برنامه های آموزشی نیز باید به شیوه ای طراحی شوند که بر عوامل مرتبط با عملکرد تشخیص زودرس تاثیر بگذارند.
    کلید واژگان: سرطان پستان, غربالگری, مدل اعتقاد بهداشتی}
  • رقیه نوری زاده، اصغر محمدپور، رباب کاظم پور، فاطمه باختری اقدم
    پیش زمینه و هدف
    در سال های گذشته میزان سزارین روند افزایشی داشته است. به دلیل عوارض سزارین، زایمان طبیعی ارجحیت دارد. با این حال گرایش زنان به سزارین یکی از عوامل اساسی افزایش آن می باشد. سازمان جهانی بهداشت اعلام داشته است در هر منطقه ای از دنیا حدود 15 درصد از زایمان ها را می توان با اندیکاسیون صحیح به روش سزارین انجام داد. هدف مطالعه حاضر، بررسی انتخاب نوع زایمان، دلایل آن و تعیین برخی عوامل مرتبط با آن در زنان شهرستان مرند می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی - مقطعی، 450 زن باردار شهرستان مرند به روش نمونه گیری آسان مورد مصاحبه قرار گرفتند. پرسش نامه شامل سوالاتی برای کسب اطلاعات دموگرافیک، سابقه باروری، انتخاب نوع زایمان و دلیل انتخاب بود. جهت آنالیز داده ها از آزمون های توصیف فراوانی، مجذور کای دو t مستقل با نرم افزارهای SPSS13 و CIA استفاده شد.
    یافته ها
    از میان افراد مورد پژوهش، 9/66 درصد زایمان طبیعی و 1/33 درصد سزارین را انتخاب نمودند. سطح تحصیلات، داشتن سابقه سزارین و محل مراجعه برای کنترل بارداری با انتخاب نوع زایمان ارتباط معنی داری داشت (05/0 <(P سه علت اصلی انتخاب سزارین به ترتیب ترس از دردهای زایمانی 6/47درصد، توصیه پزشک 7/18 درصد و تجربه سزارین قبلی 2/18 درصد بود.
    بحث و نتیجه گیری
    درصد انتخاب زایمان سزارین بالاست، لذا کاربرد استراتژی های کاهش سزارین ضروری به نظر می رسد.
    کلید واژگان: سزارین, درد زایمان, زایمان طبیعی}
    R. Nouri Zadeh, A. Mohammadpour, R. Kazempour, F. Bakhtari Aghdam
    Background and Aims
    An increasing trend in the rate of cesarean section has been observed during the past years. Due to the surgical complications, vaginal delivery is preferred as a favorite procedure. However, women's attitudes play an effective role in this regard. WHO reported that 15% of childbirths in the world have indication for cesarean section. The aim of the present study was to estimate the prevalence of selection of cesarean section and its contributing factors in the pregnant women in Marand.
    Materials and Methods
    In this cross - sectional study by convenience sampling, 450 pregnant women were face to face interviewed in three primary health care centers, two obstetric clinic, and two midwifery clinics in Marand, 2007. The questionnaire included some questions regarding demographic characteristics, fertility history, selection of mode of delivery and its reasons. Chi square test and independent t - test were used for statistical analysis using SPSS 13 and CIA software’s.
    Results
    In this study, 33.1% of all cases were selected cesarean section. Education, Previous history of cesarean section and referral place for control of pregnancy were associated with selection of mode of delivery (P<0.05). The reasons for selection of cesarean section were fear of labor pain, physician recommendation and history of previous cesarean.
    Conclusion
    We concluded that rate of selection of the cesarean section was high therefore an educational program is essential at changing attitude about cesarean section.
  • فاطمه باختری اقدم، رضاقلی وحیدی، اصغر محمدپور اصل، زهرا کاوسی
    زمینه و اهداف
    کاهش استفاده های نابجا از خدمات بهداشتی یکی از شیوه های تحدید هزینه های بهداشتی و درمانی بدون آسیب به کیفیت این خدمات می باشد سنجش اساسی میزان استفاده نابجا از این خدمات در این پژوهش از طریق سنجش دو فرایند مهم پذیرش و بستری غیر مقتضی بیمار موردتاکید قرار گرفته است. مطالعه حاضر گامی است جهت پی بردن به این امر در مرکز آموزشی درمانی امام خمینی تا مشخص گردد که میزان پذیرش و بستری های غیرمقتضی در این مرکز General به چه صورت می باشد.
    روش بررسی
    در این مطالعه مقطعی تحلیلی، پذیرش و بستری 268 نفر از بیماران مرکز آموزشی درمانی امام خمینی براساس پروتکل ارزیابی مناسبت (AEP Appropriateness Evaluation Protocol،) یا مورد مطالعه قرار گرفته و نیز ویژگی های فردی اجتماعی آنان نیز بررسی و از آزمون t مستقل و مجذور کای برای تحلیل داده ها استفاده شد.
    یافته ها
    نتایج نشان داد که 6% پذیرش ها و 6/8% بستری ها غیرمقتضی بودند. بین پذیرش غیرمقتضی با متغیر شناخت بیماری ارتباط معنی داری مشاهده شد (038/0 P=) ولی نوع پذیرش بیمار با سن، جنس و وضعیت بیمه رابطه معنادار نداشت (05/0 P<). بین بستری غیر مقتضی با سن، جنس و وضعیت بیمه درمانی و شناخت بیماری ارتباط معنی داری دیده نشد. همچنین بین پذیرش و بستری غیرمقتضی در روزهای تعطیل و غیرتعطیل نیز ارتباط معنی داری مشاهده نشد.
    نتیجه گیری
    درصد کمی از پذیرشهای بیمارستانی غیرمقتضی می باشد که علت آن را می توان به ضعف نظام بهداشت و درمان در سطوح پایین تر و سیستم ارجاع نسبت داد. کاهش اقامت غیر مقتضی، بهره وری بیمارستان را افزایش، لیست انتظار و هزینه اقامت را کاهش و همچنین بیماران را کمتر در معرض عفونت بیمارستانی قرار می دهد. می توان با توجه به نتایج مطالعه در جهت جلوگیری از پذیرش غیرمقتضی و کاهش بستری های غیرمقتضی تلاش بیشتری کرده و تدابیر خاصی را ارائه داد، مثل اصلاح فرآیند ترخیص بیماران، و اصلاح سطوح پایین تر نظام عرضه خدمات.
    کلید واژگان: پروتکل ارزیابی مناسبت, پذیرش بیمار, بستری شدن}
  • بررسی میزان درخواست برگشت باروری و تغییرات جنسی زنان سترون شده
    رقیه نوری زاده، ریحانه ایوان بقاء، فاطمه رنجبرکوچکسرایی، محمدزکریا پزشکی، فاطمه باختری اقدم
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال