فراز مجاب
-
مقدمه
یکی از مداخلات پزشکی در زایمان، اپی زیاتومی می باشد که برای وسیع تر کردن دهانه خروجی لگن به کار می رود. درد ناشی از اپی زیاتومی کیفیت زندگی مادر را تحت تاثیر قرار می دهد. پنیرک یکی از قدیمی ترین گیاهان دارویی است که به دلیل دارا بودن فلاونوئیدها و ترکیبات فنولی، دارای خاصیت بهبود درد می باشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر پماد گیاه پنیرک بر شدت درد زخم اپی زیاتومی در زنان نخست زا انجام گرفت.
روش کاراین پژوهش کارآزمایی بالینی دارای گروه کنترل تصادفی سه سوکور، بر روی 92 زن نخست زای (43 نفر در گروه گیاه پنیرک و 49 نفر در گروه دارونما) مراجعه کننده به بیمارستان مهدیه شهر تهران در سال 1402-1401 انجام گرفت. پس از زایمان، به مدت 10 شب و هر روز 2 مرتبه از پماد جهت استعمال موضعی بر روی برش اپی زیاتومی به اندازه یک بند انگشت برای هر دو گروه مطالعه تجویز شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه دموگرافیک، چک لیست مشخصات مامایی و مقیاس عددی دیداری درد بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 27) و آزمون های کای اسکوئر، تی مستقل و دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هاهر دو گروه گیاه پنیرک و دارونما از نظر ویژگی های دموگرافیک، مامایی و وضعیت بهداشتی قبل از مداخله اختلاف آماری معناداری نداشتند (05/0>p). نمره شدت درد در دو گروه قبل از مداخله اختلاف آماری معناداری نداشت (809/0=p). میانگین نمره درد در گروه پنیرک روز پنجم و روز دهم در مقایسه با گروه دارونما اختلاف آماری معناداری داشت (001/0<p).
نتیجه گیریپماد حاوی عصاره گیاه پنیرک باعث کاهش درد زخم اپی زیاتومی در زنان نخست زا می گردد.
کلید واژگان: اپی زیاتومی, درد, گیاه پنیرکIntroductionOne of the medical interventions in childbirth is episiotomy which is used to widen the pelvic outlet. The pain resulting from episiotomy affects mother's quality of life. Malva sylvestris L is one of the oldest medicinal plants that have pain relief properties due to its flavonoids and phenolic compounds. The present study was performed with aim to determine the effect of Malva sylvestris L ointment on intensity of pain episiotomy wound in primiparous women.
MethodsThis triple-blind randomized clinical trial study with a control group was conducted on 92 primiparous women (43 in Malva sylvestris L group and 49 in placebo group) referred to Mahdieh Hospital in Tehran in 2022-2023. After delivery, a fingertip-sized amount of ointment was prescribed for local application to the episiotomy incision twice daily for 10 nights for both study groups. Data collection tools included the demographic questionnaire, midwifery characteristics checklist, and visual pain assessment scale (VAS). Data analysis was performed using SPSS statistical software (version 27) and chi-square, independent t and Fisher's exact tests. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsNo statistically significant differences were found between the Malva sylvestris L and placebo groups regarding demographic characteristics, obstetric and health status prior to the intervention (P>0.005). There was no statistically significant difference between the two groups regarding the intensity of pain scores before the intervention (P=0.809). The mean pain score in the Malva sylvestris L group on the fifth day and the tenth day had a statistically significant difference with the placebo group (P<0.001).
ConclusionMalva sylvestris L extract ointment reduces the pain of episiotomy wound in primiparous women.
Keywords: Episiotomy, Malva Sylvestris L, Pain -
مقدمه
شقاق پستان، یک اختلال در دوران شیردهی است که سبب عدم شیردهی موفق می شود. نظر به شیوع بالای آن و با توجه به خاصیت ضد التهابی روغن شتر مرغ، مطالعه حاضر با هدف مقایسه تاثیر روغن شترمرغ و شیر مادر بر بهبود شقاق پستان در زنان شیرده نخست زا انجام گرفت.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی در سال 1402-1401 بر روی 106 زن شیرده نخست زا انجام شد. افراد به دو گروه 53 نفره روغن شترمرغ و شیر مادر تقسیم شدند و پس از آموزش روش صحیح شیردهی، درمان را 3 بار در روز و به مدت یک هفته ادامه دادند. در گروه مداخله، زنان شیرده، نوک پستان و هاله اطراف آن را با روغن شترمرغ و در گروه کنترل با شیر خود، به مدت یک هفته متوالی می پوشاندند. شدت درد و نمره شقاق نوک پستان بر اساس معیار آنالوگ بینایی و مقیاس استور توسط پژوهشگر بررسی و ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 25) و آزمون های تی مستقل، تی زوجی، کای دو، آزمون آنالیز واریانس با داده های تکراری و آزمون دقیق فیشر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنادار در نظر گرفته شد.
یافته هامیانگین درد نوک پستان قبل از مداخله در دو گروه معنادار نبود (659/0=p)، ولی بین دو گروه در روزهای 7 و 10 پس از زایمان از نظر آماری اختلاف معناداری وجود داشت (001/0p<). میزان شدت آسیب نوک پستان قبل و پس از مداخله در دو گروه تفاوت معناداری داشت (001/0p<)؛ به طوری که شدت آسیب در گروه روغن شترمرغ قبل از مداخله بیشتر و در طی 7 روز درمان کمتر بود.
نتیجه گیریروغن شترمرغ باعث بهبود شقاق پستان و کاهش درد نوک پستان می گردد.
کلید واژگان: روغن شترمرغ, شقاق پستان, شیر مادر, معیار آنالوگ بینایی, مقیاس استورIntroductionBreast fissure is a disorder during breastfeeding that causes the lack of successful breastfeeding. Considering its high prevalence and due to the anti-inflammatory properties of ostrich oil, this study was conducted with aim to compare the effect of ostrich oil and breast milk on the improvement of breast fissures in lactating primiparous women.
MethodsThis clinical trial study was conducted on 106 lactating primiparous women in 2022-2023. Mothers were divided into two groups of ostrich oil and breast milk (n=53 in each group). After teaching the correct method of breastfeeding, they continued the treatment 3 times a day for one week. In the intervention group, lactating women covered the nipple and the surrounding area with ostrich oil, and in the control group with their breast milk, for one consecutive week. The intensity of pain and nipple fissure score were recorded by the researcher based on the quality of visual analogue and the result of Store. Data analysis was done using SPSS statistical software (version 25) and independent t-test, paired t-test, chi-square, analysis of variance with repeated data and Fisher's exact tests. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsThe mean nipple pain before the intervention was not significant in the two groups (p=0.659), but there was a statistically significant difference between the two groups on the 7th and 10th days after delivery (p<0.001). There was a significant difference in the severity of nipple damage before and after the intervention in the two groups (p<0.001); So that the severity of damage in the ostrich oil group was higher before the intervention and less during the 7 days of treatment.
ConclusionOstrich oil improves breast fissures and reduces nipple pain.
Keywords: Breast Fissures, Ostrich Oil, Mother's Milk, Store Scale, Visual Analogue Scale -
مقدمه
با توجه به شیوع بالای دیسمنوره اولیه و پیامدهای آن بر کیفیت زندگی و عوارض ناشی از مصرف داروهای ضد التهابی غیراستروییدی، مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر گیاه کیسه کشیش بر شدت دیسمنوره اولیه انجام شد.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور در سال 1401 بر روی80 دختر مراجعه کننده به مراکز خدمات جامع سلامت دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه با سابقه دیسمنوره اولیه صورت گرفت. افراد در دو گروه 40 نفره مداخله و کنترل قرار گرفتند. گروه مداخله، کپسول های حاوی 400 میلی گرم عصاره هیدروالکلی گیاه کیسه کشیش و گروه کنترل، کپسول 250 میلی گرمی مفنامیک اسید را از روز اول قاعدگی هر 8ساعت تا 3 روز برای 2 دوره متوالی دریافت کردند. ابزار پژوهش، پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، پرسشنامه وضعیت قاعدگی و فعالیت فیزیکی و مقیاس آنالوگ بصری بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 19) وآزمون های تی مستقل، کای دو، بونفرونی و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. میزان p کمتر از05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هادو گروه قبل از مداخله از نظر شدت درد مشابه بودند (689/0=p). آزمون واریانس دو عاملی نشان داد دو گروه بعد از مداخله به لحاظ شدت درد تفاوت معنی داری داشتند (001/0=p)، اما کاهش درد در گروه گیاه کیسه کشیش بیشتر بود.
نتیجه گیریگیاه کیسه کشیش می تواند شدت دیسمنوره اولیه را کاهش دهد؛ لذا توصیه می شود، پژوهش های بیشتری جهت تایید اثربخشی و ایمنی گیاه کیسه کشیش صورت گیرد.
کلید واژگان: دیسمنوره اولیه, قاعدگی, گیاه کیسه کشیش, مفنامیک اسیدIntroductionAccording to the high prevalence of primary dysmenorrhea and its consequences on the quality of life and the effects of nonsteroidal anti- inflammatory drugs consumption, the present study was performed with aim to investigate the effect of the capsella bursa-pastoris on the severity of primary dysmenorrhea.
MethodsThis triple-blind clinical trial study was conducted in 2022 on 80 girls referred to the comprehensive health service centers of Kermanshah University of Medical Sciences with a history of primary dysmenorrhea. The participants were divided into two groups of 40 people, intervention and control. The intervention group received capsules containing 400 mg of hydroalcoholic extract of the "Capsella bursa pastoris" plant and the control group received 250 mg capsules of mefenamic acid every 8 hours for 3 days for 2 consecutive periods. The research tools were demographic profile questionnaire, menstrual status and physical activity questionnaire, and visual analog scale. Data were analyzed by SPSS software (version 19) and independent t-tests, chi-square, Bonferroni and analysis of variance with repeated measures. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsBefore the intervention, the two groups were similar in terms of pain intensity (p=0.689). The two-factor variance test showed that the two groups had a significant difference in terms of pain intensity after the intervention (p=0.001), but the reduction of pain was more in the capsella bursa-pastoris group.
ConclusionThe Capsella bursa-pastoris plant can reduce the severity of primary dysmenorrhoea; Therefore, it is recommended to conduct more researches to confirm the effectiveness and safety of the Capsella bursa pastoris plant.
Keywords: Capsella bursa-pastoris, Mefenamic Acid, Menstruation, Primary dysmenorrhea -
مقدمه
اثربخشی آنتی بیوتیک های رایج به دلیل ظهور مقاومت دارویی، از جمله مقاومت چند دارویی (MDR) مختل شده است. در نتیجه، علاقه فزایندهای به بررسی درمان های جایگزین برای عفونت های مقاوم به دارو ایجاد شده است. یکی از راه های امیدوارکننده استفاده از داروهای گیاهی دارای خواص ضدمیکروبی می باشد که ممکن است به عنوان یک مکمل یا جایگزین مناسب برای آنتی بیوتیک های معمولی عمل کنند.
هدفاین مطالعه با هدف تعیین اثربخشی اسانس گیاهان دارویی بومی ایران بر باکتری های مقاوم به دارو انجام شد.
روش بررسیدر این مرور سیستماتیک، با استفاده از کلیدواژه هایی شامل داروی گیاهی، اسانس، اسینتوباکتر، سودوموناس آیروژینوزا، کلبسیال پنومونیه، استافیلوکوکوس اوریوس، گونه های انتروکوکوس در پایگاه های اطلاعاتی Scopus ،PubMed ، Science of Web و پایگاه های داخلی منتشر کننده مقاالت جستجو شد. تاریخ 4 اکتبر 2023 بدون محدودیت زمانی در نظر گرفته شد.
نتایجنتایج نشان داد که بیشترین تعداد مطالعات انجام شده مربوط به آویشن و بیشترین گونه باکتری مورد آزمایش مربوط به سویه های استافیلوکوکوس اوریوس یا استافیلوکوکوس اوریوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) بوده است. بیشترین فعالیت ضد باکتریایی مربوط به گیاه آویشن با کمترین غلظت بازدارنده حداقلی (MIC) معادل 31/0 میکروگرم در میلی لیتر و پس از آن لعل کوهستان با کمترین MIC برابر با 0/625 میکروگرم در میلی لیتر است.
نتیجه گیریداروهای گیاهی ممکن است یک گزینه درمانی کارآمد برای باکتری های مقاوم به آنتیبیوتیک باشد. اثرات نامطلوب بالقوه و خواص ضدباکتریایی همراه با اثرات هم افزایی احتمالی با سایر گیاهان دارویی نیازمند مطالعات بیشتر برای روشن شدن است.
کلید واژگان: گیاه دارویی, عفونت های مقاوم به آنتی بیوتیک, ترکیبات ضد میکروبی, عفونت انسانی, مرور سیستماتیکBackgroundThe efficacy of common antibiotics has been hindered by the emergence of drug resistance, including multidrug resistance (MDR). As a result, there is a growing interest in exploring alternative treatments for drug-resistant infections. One promising avenue is the use of herbal medicine, which possesses antimicrobial properties and may serve as a viable supplement or alternative to conventional antibiotics.
ObjectiveThis study aimed to determine the effectiveness of plant essential oils in Iran against drug-resistant bacteria.
MethodsIn this systematic review, we searched for keywords including herbal medicine, essential oil, Acinetobacter spp, Pseudomonas aeruginosa, Klebsiella pneumoniae, Staphylococcus aureus, and Enterococcus species in Scopus, PubMed, Web of Science, and internal databases. Articles published up to October 4, 2023, were considered without any time limit.
ResultsThe results showed that the majority of studies conducted were related to thyme, and the most tested bacterial species were methicillin-resistant Staphylococcus aureus (MRSA) strains. Thyme exhibited the highest antibacterial activity, with the lowest minimum inhibitory concentration (MIC) equal to 0.31 µg/ml, followed by Oliveria decumbens with a MIC of 0.625 µg/ml.
ConclusionHerbal medicines may offer an efficient treatment option for antibiotic-resistant bacteria. However, further studies are needed to investigate potential adverse effects, antibacterial properties, and possible synergistic effects with other medicinal plants.
Keywords: Herbal medicine, Antibiotic resistant infections, Antimicrobial compounds, Human infection, Systematic review -
مقدمه
اپی زیاتومی یکی از روش های متداولی است که برای وسیع تر کردن خروجی لگن استفاده می شود و با عوارضی مانند درد و خونریزی همراه می باشد. چای سبز و مورد، دو گیاه دارویی با خواص ضد التهاب و ضد درد می باشند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر عصاره مورد و چای سبز بر کاهش درد و ترمیم زخم اپی زیاتومی انجام شد.
روش کاراین مطالعه کارآزمایی بالینی سه سوکور در سال 1400-1399 بر روی 90 نفر از زنان نخست زای مراجعه کننده به زایشگاه بیمارستان الهادی شوشتر و گنجویان دزفول انجام شد. نمونه ها به صورت تصادفی در گروه های دریافت کننده پماد چای سبز، مورد و دارونما به مدت 14 روز تحت درمان قرار گرفتند. ارزیابی وضعیت بهبود زخم با معیار ریدا و شدت درد با معیار VAS انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 23) و آزمون های من ویتنی و فریدمن صورت گرفت. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هاشاخص ریدا در روز چهاردهم بین سه گروه مورد بررسی اختلاف معناداری داشت که این شاخص در گروه مورد کمتر از گروه چای سبز و گروه دارونما بود (001/0=p). شاخص VAS در روز چهاردهم بین سه گروه مورد بررسی اختلاف معناداری داشت که این شاخص در گروه مورد کمتر از گروه چای سبزو گروه دارونما بود (001/0=p).
نتیجه گیریمصرف پماد عصاره مورد و عصاره چای سبز می تواند منجر به کاهش شدت درد و بهبود زخم اپی زیاتومی می گردد و به نظر می رسد که تاثیر پماد مورد بیشتر از پماد چای سبز و دارونما باشد.
کلید واژگان: اپی زیاتومی, چای سبز, موردIntroductionEpisiotomy is one of the common methods used to widen the pelvic outlet, and it is associated with complications such as pain and bleeding. Green tea and Myrtus communis are two medicinal plants with anti-inflammatory and pain-relieving properties. The present study was conducted with aim to investigate the effect of Myrtus communis extract and green tea on pain reduction and episiotomy wound healing.
MethodsThis three-blind randomized clinical trial study was conducted in 2020-2021 on 90 primiparous women referred to the maternity ward of Shushtar Al-Hadi and Ganjovian Dezful hospitals. The samples were randomly treated in groups receiving green tea, Myrtus communis extract ointment and placebo for 14 days. Evaluation of the wound healing status was done with Rida index and pain intensity by VAS. Data analysis was done with SPSS software (version 23) and Mann-Whitney and Friedman tests. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsThere was a significant difference among the three investigated groups in the Rida index on the 14th day, and this index was lower in the Myrtus communis group than in the green tea group and the placebo group (P=0.001). VAS index on the 14th day had a significant difference among the three investigated groups, and this index was lower in the Myrtus communis group than in the green tea group and the placebo group (P=0.001).
ConclusionThe use of Myrtus communis ointment and green tea extract can reduce pain intensity and improve heal episiotomy wound, and it seems that the effect of Myrtus communis ointment is more than green tea ointment and placebo.
Keywords: Episiotomy, green tea, Myrtus Communis -
-
زمینه و اهدافامروزه از انواع دمنوش های گیاهی بر اساس ترکیبات شیمیایی آن ها، با اهداف مختلف درمانی و تغذیه ای استفاده می شود. کنترل کیفی فراورده های حاوی گیاهان دارویی حایز اهمیت است.مواد و روش هادر این پژوهش کنترل کمی و کیفی پنج نمونه دمنوش معطر کیسه ای بابونه ((Chamomile، رازیانه (Fennel). اسطوخودوس (Lavender)، نعناع (Spearmint) و آویشن) (Thyme از نظر نوع گیاه، میزان خاکستر، میزان اسانس و ماده موثره موجود انجام شد. اسانس به روش تقطیر با آب تهیه و شناسایی ترکیبات عمده موجود در آن به روش آنالیز گاز کروماتوگرافی صورت گرفت.یافته هادر نمونه های مورد بررسی به کمک آزمایش خرده نگاری وجود گیاهان دارویی مذکور در دمنوش ها اثبات شد. بر اساس آزمایش کروماتوگرافی لایه نازک TLC)) میزان Rf ترکیب عمده ی آنتول در اسانس رازیانه، لینالول و لینالیل استات در اسانس اسطوخودوس، تیمول و کارواکرول در اسانس آویشن و کاروون در اسانس نعناع به ترتیب 88/3،0/0، 75/0، 55/0 و 5/0 بود. از گیاه بابونه اسانس حاصل نشد. میزان خاکستر نامحلول در اسید و خاکستر تام برای نمونه رازیانه به ترتیب 1 و 8، اسطوخودوس 5 و 13، بابونه 47/5 و 5/7، نعناع 5/2 و 8 و برای آویشن 1 و 11 درصد بود. در بررسی میزان ماده ی موثره بر اساس GC، مقدار آنتول 098/0، کاروون 621/0، تیمول 019/0 و لینالول 164/0 گرم بر میلی لیتر بود. طبق آزمایش TLC، میزان Rf به دست آمده برای ترکیبات عمده ی اسانس، با شاخص های استاندارد ذکر شده در منابع مطابقت داشت. میزان خاکستر نامحلول در اسید و خاکستر تام رازیانه، نعناع و بابونه نیز با مقادیر موجود در فارماکوپه ی گیاهی ایران مطابقت داشت ولی این مقادیر برای گیاه اسطوخدوس و آویشن تطبیق نداشت.نتیجه گیریانجام آزمایش های ادواری روی فرآورده های گیاهی پس از ورود به بازار (PMS) برای اطمینان از کیفیت مناسب فرآورده ضروری است و توصیه می شود. نتایج این مطالعه می تواند به ایجاد پارامترهای کیفیت برای استانداردسازی دمنوش های گیاهی در سطح عرضه کمک کند.کلید واژگان: آویشن, اسطوخودوس, بابونه, رازیانه, کنترل کیفی, دمنوش گیاهیBackgroundHerbal teas can be used for various therapeutic or nutritional purposes, depending on the chemical constituents. Quality control of products containing medicinal plants is important. Today, consumers' desire for herbal teas that have good aroma, taste and sensory properties is increasing. Herbal tea ingredients include one or more herbal species that are combined to improve taste and increase health. Quality control of herbal teas, like other nutritional supplements, is important to ensure safety and efficacy. Current methods are chromatography-based and require sample preparation. In some countries, researchers have used the ultra spectral imaging method as a fast and non-destructive method for quality control of medicinal plants and herbal teas.MethodIn this research, the quantitative and qualitative control of five herbal tea bags including Chamomile, Fennel, Lavender, Spearmint and Thyme were conducted. In terms of the kind of the plant, the ash content, the essential oil and their active substance were determined. Microscopic tests were carried out to ensure the type of plant, total ash and acid-insoluble ash were done with the method introduced in the references. Extraction of essential oils was done by water distillation and analysis of essential oil and determination of the major compounds was done by gas chromatography (GC). The essential oil of each sample was diluted with normal hexane solvent at a ratio of 1 to 10 and injected into the gas chromatography with the following information: Agilent 7890A GC device, injection temperature 250°C, thermal programming 60-220°C, column type HP-5MS, nitrogen as carrier gas, flow intensity 2 ml/min, temperature increase speed 6°C per minute, column length 30 meters, internal diameter 250 microns and FID detector. The ionization voltage was 70 electron volts, the ionization method was EI, and the temperature of the ionization source was 250 degrees Celsius. The temperature program of the column was set as follows: the initial temperature of the oven was 50 °C and stopped at this temperature for 5 minutes, the thermal gradient was 3 °C per minute, the temperature increased to 250 °C and stopped at this temperature for 10 minutes, the temperature of the injection chamber was 290 degree Celsius and the carrier gas was used with a flow rate of 1.1 mm/min.Results: By micrographic study, compatibility of the herbal contents were confirmed in tea bags with Iranian Herbal Pharmacopoeia (IHP). According to the TLC tests results, Rf values of anethol in Fennel essential oil, linalool and linalyl acetate in Lavender essential oil, thymol and carvacrol in Thyme essential oil and carvone in Mint were 0.88, 0.3, 0.75, 0.55 and 0.5 respectively. Chamomile sample had not essential oil. The total ash and acid-insoluble ash were respectively 1% and 8% for fennel, 5% and 13% for lavender, Were2.03 % and 7.5%, respectively for chamomile, 2.5% and 8% for Spearmint and 1% and 11% for Thyme. Based on GC analysis, amount of anethole in the essential oil of fennel, carvone in Spearmint essential oil, thymol in Thyme essential oil and linalool in Lavender essential oil were 0.098, 0.621, 0.019, 0.164 gr/ ml respectively.Discussion andConclusionIn recent years, people's approach to medicinal plants and their products has increased. Every year, 50% are added to people who turn to the use of medicinal plants. Participating in such a large market and creating and developing the herbal medicine industry requires special attention to the production, processing, quality enhancement, standardization and safety of these products. It should be noted that factors such as the age of the plant, place and time of harvesting, drying method, storage conditions, production process, packaging method, etc. are effective on the quality of the plant and of course its effects, and therefore quality control and standardization are important. Post-harvest processes of the medicinal plants are very important in the production cycle of herbal products. Preservation of color, smell, taste, chemical nature and quality of active substances of medicinal plants has always been important for researchers and many studies have been done in this regard in recent years. Choosing the right method for drying medicinal plants depends on the type of organ, its moisture content and the purpose of drying. Finally, in the newer technologies, the minimization of changes is focused on plant raw materials.According to the results, Rf values were corresponded with standard indicators mentioned in the references. The total ash and acid-insoluble ash of Fennel, Spearmint and Chamomile were also correspond with the values available in Iranian Herbal Pharmacopoeia (IHP) but the mentioned values for Lavender and Thyme were not in compliance with reference. It is recommended to carry out periodic tests on herbal products after entering the market (PMS) to ensure the proper quality of the products. The outcome of this study can help to establish quality parameters for the standardization of herbal teas at the supply level.Keywords: Thyme, Lavender, Chamomile, Fennel, Spearmint, Quality control, Herbal teaKeywords: thyme, Lavender, Chamomile, Fennel, Quality control, Herbal tea
-
-
مقدمه
خونریزی پس از زایمان، مهم ترین علت مرگ و میر مادران در جهان بوده و پیشگیری از آن بر کاهش مرگ و عوارض موثر است. مطالعات خواص انقباضی و ضدالتهابی گیاه گزنه بر کاهش خونریزی قاعدگی را نشان داده اند، لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین تاثیر قطره گیاه گزنه بر خونریزی پس از زایمان انجام شد.
روش کار:
این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی سه سوکور در سال 1398 بر روی 100 زن مراجعه کننده جهت زایمان واژینال به بیمارستان کمالی کرج در دو گروه مداخله و کنترل انجام شد. پس از زایمان، گروه مداخله 10 قطره گیاه گزنه و گروه کنترل 10 قطره دارونما دریافت کردند. خونریزی تا 24 ساعت پس از زایمان با چارت PBLAC اندازه گیری شد. هموگلوبین و هماتوکریت مادران در بدو ورود به لیبر و 6 ساعت پس از زایمان اندازه گیری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 20) و آزمون های تی مستقل، من ویتنی، فیشر، کای اسکویر و آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته ها:
دو گروه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی و مامایی تفاوت آماری معنی داری نداشتند (05/0<p). میانگین خونریزی در 24 ساعت اول پس از زایمان در گروه گزنه 55/11±94/55 و در گروه دارونما 45/12±48/71 میلی لیتر بود که تفاوت معنی داری داشت (001/0=p). همچنین میانگین افت هموگلوبین (006/0=p) و افت هماتوکریت (001/0=p) در گروه گزنه به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود.
نتیجه گیری:
قطره گیاه گزنه تاثیر معنی داری بر کاهش خونریزی و کاهش افت هموگلوبین و هماتوکریت پس از زایمان دارد و جهت کاهش خونریزی پس از زایمان کمک کننده است.
کلید واژگان: خونریزی پس از زایمان, کارآزمایی بالینی, گزنه, هماتوکریت, هموگلوبینIntroductionPostpartum hemorrhage is the most leading cause of maternal mortality worldwide; prevention of it can be effective in reducing mortality and complications. Studies have shown the contractile and anti-inflammatory properties of Urtica dioica and its effect on reducing menstrual bleeding, so the present study was performed aimed to determine the effect of Urtica dioica drops on postpartum hemorrhage.
MethodsThis triple-blind randomized clinical trial study was conducted in 2019 on 100 women referred to Kamali Hospital in Karaj (Iran) for vaginal delivery in two groups of intervention and control. The intervention group received 10 drops of Urtica dioica and the control group received 10 placebo drops after delivery. Bleeding was measured using PBLAC chart up to 24 hours after delivery. Hemoglobin and hematocrit levels were measured at arrival and 6 hours postpartum. Data were analyzed using SPSS software (version 20) and independent t-test, Mann-Whitney, Fisher, Chi-square and repeated measures ANOVA. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsThere was no statistically significant difference between the two groups in terms of demographic and obstetric variables (p>0.05). The mean of bleeding in the first 24 hours after delivery was 55.94±11.55 ml for the intervention group and 71.48±12.45 ml for the control group, which was significantly different (p=0.001). Also, the mean decrease of hemoglobin (p = 0.006) and hematocrit (p = 0.001) level was significantly lower in the Urtica dioica group than the control group.
ConclusionUrtica dioica drop have a significant effect on reducing bleeding and reducing hemoglobin and hematocrit after childbirth and is helpful in reducing postpartum hemorrhage.
Keywords: Clinical trial, Hematocrit, Hemoglobin, Postpartum Hemorrhage, Urtica dioica -
مقدمه
عملکرد جنسی، بخشی از زندگی و رفتار انسانی و یک پدیده چندبعدی است که تحت تاثیر بسیاری از عوامل زیستی، روانی و اجتماعی قرار می گیرد. استرادیول از جمله هورمون هایی است که ارتباط مستقیم با سطح عملکرد جنسی دارد. همه گیری ویروس کرونا باعث استرس روانی و جسمی شدید شده که می تواند باعث کاهش عملکرد جنسی شود. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین سطح استرادیول سرم و نمره استرس با عملکرد جنسی زنان مراجعه کننده به بیمارستان شهدای یافت آباد (همزمان با شیوع ویروس کرونا) انجام شد.
روش کاراین مطالعه همبستگی در سال 1400 بر روی 223 زن 35-18 ساله متاهل و مراجعه کننده به درمانگاه زنان بیمارستان شهدا یافت آباد (همزمان با شیوع ویروس کرونا) انجام شد. زنان مراجعه کننده در فاز فولیکولر تحت خون گیری وریدی قرار گرفتند و سپس فرم مشخصات فردی (شامل اطلاعات فردی)، پرسشنامه عملکرد جنسی (FSFI) و پرسشنامه استرس داس را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS (نسخه 21) و آزمون همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یک طرفه انجام شد. میزان p کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.
یافته هابر اساس آزمون همبستگی پیرسون، میانگین نمره کلی عملکرد جنسی با استرس همبستگی معکوس و معناداری داشت (983/0=r، 001/0>p)؛ به عبارتی هرچه میزان استرس بیشتر می شد، نمره عملکرد جنسی کاهش می یافت. همچنین بر اساس این آزمون، سطح استرادیول با عملکرد جنسی همبستگی مثبت داشت (001/0=p، 223/0-=r).
نتیجه گیریبر اساس نتایج مطالعه، شرایط استرس زا از جمله همه گیری کرونا می تواند باعث کاهش سطح استرادیول سرم و کاهش نمره عملکرد جنسی گردد.
کلید واژگان: استرادیول, استرس, کووید 19, عملکرد جنسیIntroductionSexual function is a part of human life and behavior and is a multidimensional phenomenon that is influenced by a variety of biological, psychological, and social factors. Estradiol is the hormone which is directly related to the level of sexual function. Prevalence of Covid 19 virus causes severe mental and physical stress which may result in reduced sexual function. This study was performed aimed to determine the association between serum estradiol levels and stress score with sexual function in women referred to Shohadaye Yaftabad Hospital (simultaneously with the outbreak of coronavirus).
MethodsThis correlational study was performed in 2021 on 223 pregnant women aged 18-35 years referred to the gynecology clinic of Shohadaye Yaftabad Hospital (simultaneously with the outbreak of coronavirus). The women underwent venous blood sampling in the follicular phase and then completed the demographic characteristics (including personal information), the Sexual Function Index (FSFI), and the DOS Stress Questionnaire. Data were analyzed using SPSS software (version 21) and Pearson correlation test and one-way analysis of variance. P<0.05 was considered statistically significant.
ResultsAccording to the Pearson correlation test, the mean of the total score of sexual function had a significant inverse correlation with stress (p <0.001, r =0.983). In other words, the more stress reduced the score of sexual function. Also, based on this test, estradiol levels have a positive correlation with sexual function (p =0.001, r = -0.223).
ConclusionAccording to this research, the stressful conditions including the coronavirus pandemic resulted in reduction of sexual function and estradiol levels.
Keywords: COVID 19, Estradiol, Sexual function, stress
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.