فهرست مطالب نویسنده:
فراز پاک ضمیر
-
زمینه و هدفبیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف از عدم کفایت در تکنیک های جبرانی و فقدان کنترل حرکتی در زمان زمین خوردن رنج می برند. هدف این تحقیق این است که آثار تمرین دوگانه پیش رونده بر عملکرد حرکتی، وضعیت شناختی و خطر زمین خوردن را در سالمندان ارزیابی کند.روش بررسیاین تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. آزمودنی های تحقیق از بین سالمندان ساکن جامعه با روش تصادفی هدفمند انتخاب شدند و میانگین سن آنها 75.65 سال (با دامنه سنی 65 تا 90) بود. هر دو گروه تحقیق (20 نفر مبتلا به اختلال شناختی خفیف و 20 نفر سالم)، 12 هفته 3 جلسه ای تحت مداخله با تمرینات تکلیف دوگانه فزاینده قرار گرفتند.یافته هاارزیابی ها بعد از 12 هفته نشان داد که مداخله تحقیق موجب بهبود وضعیت شناختی، کنترل قامتی و خطر زمین خوردن را در هر دو گروه دارای اختلال شناختی و وضعیت شناختی طبیعی شد. گروه اختلال شناختی تغییرات مثبت بیشتری از نظر شناخت تجربه کرد در حالی که گروه طبیعی مشهود ترین آثار را از نظر خطر زمین خوردن و عملکرد در آزمون دسترسی عملکردی داشتند.نتیجه گیریآثار مثبت تمرینات دوگانه بر متغیرهای شناختی به همزمانی مولفه های شناختی و حرکتی در این تمرینات مربوط است. نتایج این تحقیق همچنین پیشنهاد می کند که مزایای جسمانی تمرینات دوگانه پیش رونده (مانند انعطاف پذیری) بر تغییرات شناختی برتری دارند. در پژوهش های آتی، کاربردهای بالینی و مسائل پاتوفیزیولوژی باید بررسی شوند.کلید واژگان: عملکرد شناختی, تمرینات تکلیف دوگانه, سالمندی, تعادل, راه رفتنBackground And ObjectivePatients with Mild Cognitive Impairment (MCI) demonstrate inadequacy in compensatory techniques and lacking motor control while falling; hence it appears that cognitive and motor deficiencies are inter-related. The aim of this study was to investigate the progressive dual-task effects on motor performance, cognitive status and fall risk between older adults.
Subjects andMethodsThis study is semi experimental with pre and post-test design. The subjects were selected from community dwelling elderly adults with mean age of 75.65 y (range, 6590). Both groups (20 with MCI and 20 Healthy) participated in 12 weeks of intervention with progressive dual-task training, which entailed sitting, standing and transforming practices.ResultsExaminations after 12 weeks showed that intervention caused improvements in cognitive status, postural control, and fall risk in both older adults with and without MCI. The MCI group experienced more positive changes in cognition, while the normal group had the most evident effects in fall risk and performance in Functional Reach (FR) test.ConclusionThis finding supports the previous results which implied the positive effects of dual-task training on cognitive variables are associated to biological variations which arise during exercise training. We also suggest that the physical benefits of progressive dual-task training (e.g. flexibility) are overriding the cognitive changes. In future research, the pathophysiology and further clinical implications should be investigated.Keywords: Cognitive performance, Dual task training, Elderly, Balance, Gait -
هدفهدف پژوهش حاضر مقایسه سلامت روانی و خرده مقیاس های آن بین مردان سالمند ورزشکار، فعال و غیرفعال بود. بدین منظور 150 نفر از مردان سالمند در قالب سه گروه ورزشکار، فعال و غیرفعال انتخاب و اقدام به تکمیل پرسشنامه های مربوطه نمودند.روش بررسیاین پژوهش از نوع همبستگی است و برای سنجش سلامت روان آزمودنی ها از پرسشنامه سلامت روانی 28GHQ- استفاده گردید. همچنین برای گمارش افراد سالمند به دو گروه فعال و غیر فعال از دو پرسشنامه فعالیت جسمانی یال و پرسشنامه میزان فعالیت بدنی بک استفاده گردید و گروه ورزشکار نیز به طور جداگانه از بازیکنان بالای60 سال تیمهای پیشکسوتان رشته ورزشی فوتبال شهر تهران انتخاب و مورد سنجش قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین گروه ها از تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد.یافته هانتایج این تحقیق نشان داد که سلامت روانی و دو خرده مقیاس اضطراب و کارکرد اجتماعی و همچنین میزان فعالیت بدنی هر سه گروه نسبت به یکدیگر تفاوت معنی دار آماری دارند (01/0>P)، اما دو خرده مقیاس علائم جسمانی و افسردگی، بین گروه فعال و گروه ورزشکار با گروه غیرفعال تفاوت معنی داری را نشان داد(01/0P<) ولی بین گروه ورزشکار و فعال، اختلاف مذکور معنی دار نبود.نتیجه گیریبا توجه به نتایج حاصل از این تحقیق می توان چنین نتیجه گرفت که برنامه های حرکتی و ورزشی متناسب با ویژگی های ساختاری و روانشناختی سالمندان، علاوه بر تامین سلامت جسمانی، فرد سالمند را از لحاظ روانی برای زندگی هرچه بهتر و سالمتر آماده می سازد.
کلید واژگان: سلامت روانی, مردان سالمند, ورزشکار, فعال, غیرفعالObjectiveThe aim of this study was comparing the mental health and its subscales between elderly men in athletes, active and passive groups. Therefore we have taken 150 elderly men in three groups of athletes active and passive and proceed to complete questionnaires.MethodsThis is a correlation study and for comparing the mental health we have chosen the GHQ-28 questionnaire. Also to assign aging people in two groups of active and passive, we have used the Yale physical activity questionnaire and beacke questionnaire and also the athletes aged group has been separately selected from the veteran's soccer teams above 60 years. For comparing the group's mean we have used ANOVA.ResultsThe results of this study revealed that there is a significant difference between three groups in physical activity levels, mental health and it's two subscales as depression symptoms, and social function (P<0.01), Also there was a significant difference between active and passive groups and between athletes and passive groups in physical symptoms, and anxiety and sleep disorder subscales (P<0.01), but the difference was not significant between the athletes and active groups. CONCLUTION: The results of the study suggest that adapted physical activity programs to the structural and psychological characteristics of elderly men can improve their mental health and lifestyle as much as their physical health.Keywords: mental health, elderly men, athletes, active, passive -
نشریه رفتار حرکتی، پیاپی 14 (زمستان 1392)، صص 163 -178هدف این تحقیق بررسی ارتباط مهارت های حرکتی پایه (مهارت های جابجایی و کنترل شئ) و فعالیت های جسمانی (فعالیت های سازمان یافته و فعالیت های ایستا) بوده است. همچنین نقش شاخص توده بدنی (BMI) به عنوان متغیر تعدیل کننده بررسی شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان 6 تا 12 ساله شهر قزوین بود که 116 نفر از آنها به طور تصادفی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. مهارت های حرکتی پایه با استفاده از آزمون رشد حرکتی درشت (TGMD-2) مورد ارزیابی قرار گرفتند و فعالیت های روزانه نیز بوسیله پرسشنامه فعالیت های یک سال گذشته (آرون و همکاران، 1995) که بوسیله محقق تعدیل شده بود بررسی شدند. برای محاسبه شاخص توده بدنی، قد و وزن آزمودنی ها اندازه گیری شد. با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن، ارتباط بین مهارت های حرکتی پایه و فعالیت های روزانه ارزیابی شد. بر اساس نتایج این تحقیق و در سطح آلفای 05/0≥P، مجموع مهارت های پایه ارتباط معنی داری با فعالیت های سازمان یافته داشتند (560/0r=) اما با فعالیت های ایستا ارتباط معنی داری دیده نشد (380/0-=r). نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کودکانی که سطح بالاتری از فعالیت های سازمان یافته را دارند در مهارت های حرکتی پایه عملکرد بهتری خواهند داشت اما سطح بالای فعالیت های ایستا تاثیر معنی داری بر این مهارت ها ندارد. همچنین بر اساس این یافته ها، اضافه وزن و سطوح بالاتر از طبیعی شاخص توده بدنی در کودکان، مشارکت در فعالیت های بدنی را محدود می کند. از آنجا که شرکت در کلاس ها و برنامه های تربیت بدنی در رشد مهارت های پایه کودکان نقش اساسی دارد، تنظیم فعالیت های سازمان یافته مناسب بوسیله والدین و معلمان تربیت بدنی اهمیت ویژه ای می یابد.
کلید واژگان: مهارت های حرکتی پایه, فعالیت های روزانه, شاخص توده بدنی, کودکان مقطع ابتداییMotor Behavior, Volume:5 Issue: 14, 2014, PP 163 -178This study aimed to assess relationship between fundamental movement skills (locomotor and object control) and level of physical activities (organized and sedentary). Role of body mass index (BMI) was also examined as a moderator variable. The population of study consisted of 6 – 12 years old schools students in Qazvin city، which 116 of them were selected randomly as sample of study. Fundamental movement skills were tested by gross motor development test (TGMD-2) and daily activities were assessed by last year activities inventory. For examining body mass index (BMI)، height and mass of participants tested. Spearman correlation used to identify relation between fundamental movement skills and daily activities. Based on study results، total fundamental movement skills correlated positively to organized activities (r=0/560) but no correlation with sedentary activities was shown (r=0/380). Study revealed that children with higher levels of organized activities have higher proficiency at fundamental movement skill but high levels of sedentary activities have no significant effect on these skills. Moreover، over-weight and higher than normal levels of BMI in children restricts their participation in physical activities. Since participation in PE class and programs play an important role in motor skills development of children، organized activities setting by parents and physical educators have excellent importance.Keywords: Fundamental movement skills, Daily activities, Body mass index, Elementary school's children -
هدف این پژوهش استفاده از تحریک چند حسی و تمرین یوگا به عنوان روش هایی غیر دارویی به منظور بهبود کیفیت زندگی مردان سالمند مبتلا به دمانس بود. در این پژوهش نیمه تجربی، 80 مرد سالمند در دامنه سنی 88-60 سال با میانگین سنی 59/5 ± 94/70 سال به طور تصادفی انتخاب شده و در سه گروه آزمایشی (تمرین یوگای دسته جمعی، تحریک چند حسی و ترکیبی) و یک گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج نشان داد، اختلاف نمره کلی کیفیت زندگی و چهار حیطه آن در سه گروه آزمایشی در پیش و پس آزمون معنادار بود. گروه تمرین ترکیبی که از هر دو نوع مداخله سود می برد بیشترین پیشرفت را در نمره های کیفیت زندگی داشت. ازنظر جسمانی، یوگا از تحریک چندحسی مفیدتر بود؛ درحالی که تحریک چندحسی آثار مثبت محیطی بیشتری برای سالمندان مبتلا به دمانس داشت. در مجموع، مشغول کردن سالمندان مبتلا به دمانس در محیط ها و فعالیت هایی که تنوع و میزان محرک ها در آنها بالاست، از نظر روان شناختی، جسمانی و اجتماعی، کمک فراوانی به آنها می کند. یافته های این پژوهش در طراحی و اجرای برنامه های ارتقاء سلامتی سالمندان مبتلا به دمانس می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
کلید واژگان: سالمندان مبتلا به دمانس, یوگا, تحریک چندحسی, کیفیت زندگیThis study aimed to investigate the effects of these methods on quality of life among demented elderly men. In the present study which used a semi-experimental method، 80 elderly men aged from 60-88 years old were selected randomly (mean age=70/94) and divided into three experimental (Group yoga، multi-sensory stimulation and combined) and on control group. The results showed that there were significant differences in quality of life and its four domains in pre-posttests between three experimental groups. The combined group which exploited from both types of intervention had most improvements in scores of quality of life. Furthermore، yoga was more effective than multi-sensory stimulation in physical domain، while multi-sensory stimulation had more positive effects in environmental domain between demented elderly men. Overall، engaging demented elderly people in environments and activities which are high in diversity and frequency of stimuli can significantly help them from psychological، physical and social perspectives. The findings of this study can be applied in designing and practicing the health promotion programs for demented elderly people.Keywords: demented older adult, multi, sensory stimulation, quality of life, yoga
بدانید!
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.