فرزاد سلحشور
-
استرس محیط کار مانعی برای کارایی شغلی کارمندان می باشد، پدیده ای که از آن به عنوان فرسودگی شغلی یاد می شود. اخیرا، مطالعات زیادی در این راستا در محیط های آموزشی، باالخص در سطوح ابتدایی انجام شده که ضرورت بررسی مساله در سطوح بالاتر را آشکار کرده است. بر این اساس، مطالعه ی کنونی به دالیل فرسودگی شغلی دو مدرس دانشکاه ایرانی در رشته ی زبان انگلیسی پرداخته است. آنالیز داده های مصاحبه و مفاهیم به دست آمده نشان میدهد که فرسودگی شغلی شرکت کننده ها مرتبط با پنج دلیل میباشد که عبارتند از: خواسته های نهادی، مشکالت بین فردی، چشم اندازهای ناسازگار، عدم انگیزه دانشجویان و عدم حمایت های نهادی. بررسی هر یک از این مفاهیم نشان میدهد که هر کدام از این عناصر تا چه حدی میزان فرسودگی شرکت کننده ها را تحت تاثیر قرار می دهند.
Workplace stress among employees has been known to impede work efficacy, a phenomenon usually referred to as burnout. Recently, there has been a growing research on this issue in educational contexts, particularly at pre-tertiary levels, giving rise to a need to do this kind of investigation at higher education level as well. As a response to this need, the present paper is a report of a case study aimed at examining the causes of burnout experienced by two Iranian EFL academics. The results of the thematic analysis of the interviews with the participants indicated five main conceptual categories associated with the subjects’ burnout experiences: Institutional demands, interpersonal problems, discordant outlooks, lack of student motivation, and lack of institutional supports. The discussion on each of these categories shed light on how these categories may contribute, in varying degrees of course, to the burnout among academics.
Keywords: burnout, academics, Iranian EFL context, thematic analysis -
نشریه زبان شناسی کاربردی و ادبیات کاربردی: پویش ها و پیشرفت ها، سال هشتم شماره 1 (Winter-Spring 2020)، صص 151 -173
تغییر زبان، یک موضوع مهم در حوزه زبانشناختی-اجتماعی، از زمانهای گذشته در تحقیقات مرتبط با جوامع دو زبانه و چند زبانه مورد توجه قرار گرفته است. این پدیده جالب برای اولین بار توسط هوگن (1956) مطرح شد و بعدها گروسجان (1982) این پدیده را تغییر زبان نام گذاری و تعریف نمود. علیرغم اینکه تغییر زبان در موقعیتهای دوزبانه و چند زبانه اجنتاب ناپذیر است، اما نقش و تعیین کننده های انگیزشی آن در کلاسهای زبان بعضی اوقات نادیده گرفته می شود. هدف مقاله پیش رو تحقیق درباره عوامل انگیزشی تغییر زبان در کلاسهای آموزش زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی است. در این تحقیق 400 شرکت کننده شامل 374 نفر زبان آموز، 26 نفر مدرس مشارکت داشته اند. داده ها از طریق پرسشنامه، چک لیست نظارت، و سوالات مصاحبه ای، که همگی بر مبنای چارچوبهای هایمز (1986)، پاپلک (1980)، مایرز-اسکاتن (1989)، بلوم و گمپرز (1972)، گمپرز (1982) طراحی شده اند، جمع آوری شده و توسط نرم افزار SPSS ورژن 20 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها حاکی از آنست که کمک به شنونده برای فهمیدن بهتر، شفاف سازی، و بررسی درک مخاطب از مهمترین عوامل انگیزشی استفاده از تغییر زبان در کلاس است.
کلید واژگان: تغییر زبان کلاسی, عوامل انگیزشی, آموزش زبان انگلیسی بعنوان زبان خارجی, کلاسهای زبان, ایران“Code-Switching”, an important issue in the field of both language classroom and sociolinguistics, has been under consideration in investigations related to bilingual and multilingual societies. First proposed by Haugen (1956) and later developed byGrosjean (1982), the termcode-switching refers to language alternation during communication. Although code-switching is unavoidable in bilingual and multilingual contexts, its role and motivational determinants in language classes are sometimes ignored. The goal of the present article was to investigate the motivational determinants of classroom code-switching in EFL classrooms. The research was conducted with 400 participants, including 374 students and 26 teachers. The data collection techniques included questionnairesand observation checklist, all of which were designed based on Hymes’ (1962) framework and Poplack’s (1980), Myers-Scotton’s (1989), Blom and Gumperz’s (1972), and Gumperz’s (1982) categorizations. The data were analyzed through the software SPSS (Version 20). The results revealedthat providing the listener with better understanding, clarification, and checking comprehension are the most important motivational determinants for codeswitching.
Keywords: Code-Switching, Motivational Determinants, EFL -
این تحقیق به بررسی نشانگرهای فراکلامی تعاملی در پایاننامه های علوم انسانی و علوم فنی می پردازد. بدین منظور 30 پایان نامه علوم انسانی و علوم فنی در 6 رشته به طور تصادفی از کتابخانه 5 دانشگاه انتخاب شدند. 5 پایان نامه در هر رشته در بازه زمانی 6 سال انتخاب شدند. این تحقیق فقط به بررسی بخشهای مباحثه و نتیجه گیری این پایان نامه ها پرداخت. به منظور بررسی نشانگرهای فراکلامی تعاملی مدل هایلند مورد استفاده قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که درصد کلی نشانگرهای فراکلامی تعاملی در پایان نامه های علوم انسانی بیشتر از علوم فنی می باشد. در بین عناصر تحلیل شده در هر دو رشته، کلام محتاطانه (Hedge) بیشترین فراوانی را داشت، در حالیکه اشاره به خود (Self-mention) در علوم انسانی و نشانگر نگرش (Attitude marker) در علوم فنی کمترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. نتایج این تحقیق حاکی از این مطلب است که آگاهی از نشانگرهای فراکلامی تعاملی می تواند کمک بسزایی به نگارش متون دانشگاهی بکند به این خاطر که این نشانگر ها به نویسنده کمک میکنند تا با خواننده تعامل برقرار کند و متن قابل فهمتر و منسجمتری ارایه دهد. نتایج این تحقیق کاربردهای آموزشی برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی ارایه میدهد.کلید واژگان: نشانگر های تعاملی, فراکلام, پایان نامه, علوم فنی, علوم انسانیThis study is a corpus-based study of interactional metadiscourse in natural and social science master theses. For this purpose, 30 natural and social science master theses in six disciplines were randomly selected out of the library of five universities. Five master theses were selected in each discipline, in a period of six years (2010-2016).This study analyzed only the discussion and conclusion sections of master theses. To investigate interactional metadiscourse, Hyland’s (2005) classification was used. The results of this study demonstrated that the percentile proportion of total interactional metadiscourse markers in social science master theses was more than natural science master theses. Among the analyzed resources, hedges was the most frequent role in both corpora while attitude markers in social science and self-mention in natural science was the least favored role. The results of the present study suggested that being aware of interactional metadiscourse markers can shed light on the way of writing of academic texts because these markers help writers to negotiate with their readers and make the text more comprehensible and coherent. The results of the present study might offer pedagogical implication of this aspect of metadiscourse for postgraduate students.Keywords: Interactional markers, Master thesis, Metadiscourse, Natural science, Social science
-
منظور از راهبردهای ارتباطی تلاش های اصولی و منظم طرف گفتگو برای اظهار معنی و منظور در زبان مقصد در شرایطی که فرد دسترسی به کلمه یا نکته دستوری مورد نظر ندارد می باشد.بر اساس این رویکرد،راهبردهای ارتباطی به عنوان ابزاری برای جبران نواقص زبانی برای یادگیرندگان زبان دوم یا زبان خارجی به شمار می ایند.براساس چارچوب مفهومی این مقاله گزارشی از تحقیقی است که در دانشگاه تربیت معلم آذربایجان بر روی دانشجویان رشته زبان و ادبیات انگلیسی انجام پذیرفت.هدف اصلی از این تحقیق جستجوی رابطه بین نحوه استفاده شرکت کنندگان از راهکارهای ارتباطی در حل مشکلات ارتباطی و مهارت زبانی آنان بود.اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه یک به یک زبان آموزان و تجزیه و تحلیل کمی و کیفی آن انجام پذیرفت نتایج به دست آمده حاکی از این امر بود که تعداد راهبردهای ارتباطی استفاده شده توسط کاربران بر اساس مهارت زبانی آن ها متفاوت بود.این امر بدین معنی است زبان آموزانی که مهارت زبانی پایین تری داشتند بیشتر از زبان آموزان متوسط و سطح بالا از راهکار های ارتباطی استفاده می کنند.نوع راهبردهای ارتباطی استفاده شده نیزبر اساس مهارت زبانی زبان آموزان نیز متفاوت بود.بر اساس این تحقیق زبان آموزان سطح بالا بیشتر از راهبردهایی استفاده می کنند که مهارت زبان مقصد را می طلبد و این در حالیست که زبان آموزان سطح متوسط و پایین بیشتر از راهبردهایی که بسته به مهارت زبان اول دارد،استفاده می نمایند.
کلید واژگان: راهبردهای ارتباطی, مهارت زبانی, زبان آموزانJournal of English Language Pedagogy and Practice, Volume:2 Issue: 5, Fall- Winter 2009, PP 196 -217Communication strategies (CSs) are systematic attempts by language learners to encode or decode meaning in a target language in situations where the appropriate target language rules have not been formed. Based on this view, communication strategies can be seen as compensatory means for making up for linguistic deficiencies of second or foreign language learners. Within the conceptual framework outlined, this paper is a report on a research conducted at Azarbaijan Teachers Education University on the students majoring in English Language and Literature. The main aim was to seek a relationship between the subjects’ use of communication strategies in solving communication problems and their proficiency levels in English as a foreign language. The data was collected by means of one-to-one interviews with the participants, and were analyzed both qualitatively and quantitatively. The results indicated that the frequency of communication strategies applied by the participants varied according to their proficiency levels, i.e. low proficient learners tended to employ more communication strategies in comparison with high and moderate ones. The type of communication strategies employed also varied according to their oral proficiency level. It was revealed that high level participants employed more L2-based communication strategies where the low proficient learners used more L1-based ones.
Keywords: communicative competence, communication strategies, language proficiency, Strategic Competence
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.