به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فرزام بابایی

  • مریم کریمی، فرزام بابایی*، هومن بهمن پور، محمدرضا تابش، علی محمدی
    زمینه و هدف

    هدف از این تحقیق سنجش منواکسید کربن در پایانه بیهقی تهران و مدلسازی انتشار این آلاینده تحت شرایط گوناگون است.

    روش بررسی

    در این تحقیق برای مدلسازی دو سناریو متصور شد. یکی بررسی مدل انتشار آلاینده منواکسید کربن تحت شرایط فعلی؛ و دیگری بررسی مدل انتشار تحت شرایط مدیریتی و بکارگیری راهکارهای کاهش انتشار. برای نمونه برداری متد شماره 6604 NIOSH بکار گرفته شد. اندازه گیری ها در سال 1400 و در 3 نقطه به صورت ماهی یک مرتبه در طول سال و سه روز در ماه و 3 بار در روز انجام گرفت که عمل نمونه برداری در زمان های مختلف روز یعنی صبح، ظهر و غروب با توجه به افزایش و کاهش تردد وسایط نقلیه انجام گرفت و به منظور مدلسازی از نرم افزار Austal view, version 7 استفاده شد.

    یافته ها

    در هر دو سناریو، پراکنش آلاینده منواکسید کربن (8 ساعته) نشان می دهد که بیشترین میزان تراکم آلاینده در مبدا و محل پایانه می باشد. آلاینده در تمامی جهات گسترش می یابد و دورترین منطقه نفوذ آلاینده در ضلع شرقی پایانه و در فاصله 1000 متری خواهد بود. از آنجا که میزان آلاینده برای پایانه بیهقی کمتر از استانداردهای داخلی و خارجی است، می توان عنوان نمود که وضعیت این آلاینده از حد استاندارد فراتر نخواهد بود. البته کیفیت هوا تحت سناریو دوم بهتر از سناریو اول می باشد، به طوری که پس از 8 ساعت غلظت آلاینده در هیچ محدوده ای بیشتر از ppm 4 نمی باشد. البته این رنج نیز در تمام جهات کمتر از 300 متر نفوذ خواهد داشت به استثنای جهت شرقی که تا حدود 600 متری توسعه می یابد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به آنکه در سناریوی اول میزان آلایندگی منواکسید کربن در حد استانداردهای مصوب می باشد، ولیکن به دلیل حضور سایر آلاینده ها و احتمال هم افزایی میان آنها لازم است تا با استفاده از راهکارهای مدیریتی نسبت به ارتقای کیفیت محیط اهتمام ورزید. به همین منظور سناریوی دوم، نشانگر کاهش بیشتر این آلاینده می باشد. کاهش زمان توقف خودروها، عدم روشن بودن درجا و استفاده از فیلترهای جاذب اگزوز کمک شایانی به کاهش انتشار آلاینده منواکسید کربن می نماید.

    کلید واژگان: منواکسید کربن, الگوی انتشار, نرم افزار Austal, پایانه بیهقی.
    Maryam Karimi, Farzam Babaie *, Hooman Bahman Pour, Mohamadreza Tapesh, Ali Mohammadi
    Background and Objective

    The purpose of this research is to measure carbon monoxide in Tehran's Beyhaghi Terminal and modeling the release of this pollutant under various scenarios.

    Material and Methodology

    In the first step; 2 scenarios were imagined for this research. One of them is to examine the emission model of carbon monoxide pollutant under current conditions; and the other was to examine the emission model under management conditions and to apply emission reduction strategies. NIOSH method number 6604 was used for sampling. Measurements were made in 2021-2022 and in 3 points sampling was done once a month during the year, three days a month and 3 times a day, and the sampling was done at different times of the day, i.e. morning, noon and evening, according to the increase and decrease of vehicle traffic. And for the purpose of modeling, Austal view, version 7 software was used.

    Findings

    In both scenarios, the distribution of carbon monoxide pollutant (8 hours) shows that the highest concentration of the pollutant is at the origin and terminal location. The pollutant spreads in all directions and the farthest zone of pollutant penetration will be on the eastern side of the terminal at a distance of 1000 meters. Since the amount of pollutant for Beyhaghi terminal is less than domestic and foreign standards, it can be said that the status of this pollutant will not exceed the standard. Of course, the air quality under the second scenario is better than the first scenario, so that after 8 hours, the pollutant concentration does not exceed 4 ppm in any range. Of course, this range will also penetrate less than 300 meters in all directions, with the exception of the eastern direction, which extends to about 600 meters.

    Discussion and Conclusion

    Considering that in the first scenario, the amount of carbon monoxide pollution is within the approved standards, but due to the presence of other pollutants and the possibility of synergy between them, it is necessary to pay attention to improving the quality of the environment by using management strategies. For this reason, the second scenario indicates a further reduction of this pollutant. Reducing the stopping time of cars, not turning on the lights and using exhaust absorbent filters help to reduce the emission of carbon monoxide pollutant.

    Keywords: Carbon Monoxide, Emission Pattern, Austal Software, Beyhaghi Terminal.
  • سعید عظیمی زاده، فرزام بابایی*، حسن کریم زادگان، هومن بهمن پور، محمدرضا تابش
    هدف این تحقیق ارایه یک ابزار مناسب برای ارزیابی عملکرد توسعه پایدار در صنعت معدن است. بدین منظور بر مبنای ادبیات و پیشینه پژوهش، شاخص های مرتبط با مناظر کارت امتیازی متوازن پایداری شامل رشد و یادگیری، اقتصاد، محیط زیست و اجتماع  بررسی و در نهایت 75 شاخص اولیه شناسایی شدند. در این تجزیه و تحلیل شاخص هایی که میانگین وزن آن ها بیشتر از 6/3 بودند به عنوان شاخص مناسب در نظر گرفته شدند که در نهایت 28 شاخص به عنوان شاخص نهایی انتخاب شدند. شاخص«تعداد روزهای از دست رفته» با میانگین وزن 9/10 در رتبه اول و شاخص «تعداد کل ضایعات تولیدی» با میانگین وزن 73/7 در رتبه دوم و شاخص های «مدیریت باطله» و «تلاش در جهت بازسازی معدن» با وزن 9/5 در رتبه سوم قرار گرفت. در مرحله بعد با استفاده از روش FANP به وزن دهی و رتبه بندی مناظر کارت امتیازی متوازن پایدار، پرداخته شد. بدین منظور پرسشنامه مقایسات زوجی طراحی و بین خبرگان توزیع شد. نرخ ناسازگاری مقایسات زوجی با استفاده از روش گوگوس و بوچر کمتر از 1/0 و سازگار بودند. نتایج تحقیق نشان داد که در میان مناظر کارت امتیازی متوازن پایداری منظر «رشد و یادگیری» با میانگین وزن 48/0 نسبت به سایر مناظر برتری داشته است. منظر «اجتماع» با میانگین وزن 24/0 در رتبه دوم، منظر «محیط زیست» با میانگین وزن 22/0 در رتبه سوم و در نهایت منظر «اقتصاد » با میانگین وزن 16/0 در رتبه چهارم نسبت به سایر مناظر قرار دارد.
    کلید واژگان: کارت امتیازی متوازن پایدار, گزارش پایداری, تکنیک دلفی فازی, تحلیل شبکه ای فازی, مقایسات زوجی فازی
    S. Azimizadeh, F. Babaei *, H. Karimzadegan, H. Bahmanpour, M. Tabesh
    This study presents a tool for evaluating sustainable development in the mining industry. We identified indicators related to four dimensions: growth and learning, economy, environment, and society. A total of 75 primary indicators were determined. Indicators with a mean weight of over 3.6 were considered suitable, resulting in the selection of 28 final indicators. The top-ranked indicator was "number of lost days" with a mean weight of 10.9, followed by "total amount of waste produced" with a mean weight of 7.73. The indicators of "waste management" and "efforts to restore the mine" had mean weights of 5.9, ranking third. To assess the weight of each dimension in evaluating sustainability performance, the researchers used the FANP method and a pairwise comparison questionnaire. The inconsistency rate of the pairwise comparisons, estimated using the Gogos and Butcher's method, was below 0.1 for all questionnaires, indicating consistency. The results showed that the "growth and learning" dimension had the highest mean weight of 0.48, followed by the "community" dimension with a mean weight of 0.24. The "environment" dimension ranked third with a mean weight of 0.22, while the "economy" dimension ranked fourth with a mean weight of 0.16 among all dimensions.
    Keywords: Sustainability Balanced Scorecard (SBSC), Sustainability Report, Fuzzy Delphi Technique, Fuzzy Network Analysis, Fuzzy Pairwise Comparisons
  • مریم کریمی، فرزام بابایی *، هومن بهمن پور، علی محمدی، محمدرضا تابش
    زمینه و هدف

    هدف از این تحقیق سنجش آلاینده های هوا (اختصاصا ذرات معلق) در پایانه بیهقی تهران و مدلسازی انتشار این آلاینده تحت شرایط گوناگون است.

    روش بررسی

    به منظور سنجش آلاینده ذرات معلق با قطر 10 میکرون (PM10) از دستگاه پرتابل مدل Grimm 108/109 استفاده شد. در نقاط انتخاب شده، نمونه برداری به صورت ماهی یک مرتبه در طول سال و سه روز در ماه و 3 بار در روز انجام گرفت که عمل نمونه برداری در زمان های مختلف روز یعنی صبح، ظهر و غروب با توجه به افزایش و کاهش تردد وسایط نقلیه انجام گرفت و به منظور مدلسازی از نرم افزار Austal view, version 7 استفاده شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که غلظت سنجش شده در فصول پاییز و زمستان بالاتر از ششماهه ابتدایی سال بوده است. از آنجا که در استاندارد سازمان جهانی بهداشت، حد مجاز روزانه برای این آلاینده 50 میکروگرم بر مترمکعب می باشد، می توان دریافت که در سناریو اول، در برخی محدوده ها (فاصله های کمتر از 300 متر از مبدا)، غلظت آلاینده فراتر از استاندارد بوده است. مابقی محدوده ها در حد استاندارد قرار دارند. در سناریو دوم و براساس ضریب کاهش انتشار 70 درصدی، مشخص گردید که تمام مناطق در محدوده استاندارد قرار دارند.

    بحث و نتیجه گیری

    در نهایت، کاهش زمان توقف خودروها، عدم روشن بودن درجا و استفاده از فیلترهای جاذب اگزوز کمک شایانی به کاهش انتشار آلاینده ذرات معلق می نماید.

    کلید واژگان: آلودگی هوا, ذرات معلق, پایانه مسافربری, شبیه سازی انتشار
    maryam karimi, farzam Babaie *, Hooman Bahmanpour, ali mohammadi, Mohammad Reza Tapesh
    Background and Objective

    The purpose of this research is to measure air pollutants (especially PM10) in Beyhaqi Terminal of Tehran and to model the release of this pollutant under various conditions.

    Material and Methodology

    In order to measure the pollutant of suspended particles with a diameter of 10 microns (PM10), a portable device model Grimm 108/109 was used. In the selected points, sampling was done once a month during the year, three days a month and 3 times a day, and the sampling was done at different times of the day, i.e. morning, noon and evening, according to the increase and decrease of vehicle traffic. And for the purpose of modeling, Austal view, version 7 software was used.

    Findings

    The results showed that the concentration measured in the autumn and winter seasons was higher than the first six months of the year. Since in the standard of the World Health Organization, the daily limit for this pollutant is 50 micrograms per cubic meter, it can be seen that in the first scenario, in some areas (distances less than 300 meters from the source), the concentration of the pollutant exceeded the standard. The rest of the ranges are within the standard range. In the second scenario and based on the emission reduction factor of 70%, it was determined that all areas are within the standard range.

    Discussion and Conclusion

    Finally, reducing the stopping time of cars, not turning on lights and using exhaust absorbent filters will help to reduce the emission of suspended particles.

    Keywords: PM10, Emission simulation, Air pollution, Passengers Terminal
  • علی احمد یارمحمدی*، رضا ارجمندی، نبی الله منصوری، فرزام بابایی

    انتشار گازهای گلخانه ای ناشی از احتراق سوخت های فسیلی در صنایع تولیدی جهان با دارا بودن سهم 30درصد انتشار، به عنوان یکی از پتانسیل های مهم کاهش مطرح می باشد.  در این پژوهش، با بکارگیری روش میانگین لگاریتمی شاخص دیویژیا در تلفیق با مدل کایا، عوامل موثر بر انتشار صنایع تولیدی ایران، شامل فاکتورهای فعالیت، ساختار صنایع، شدت انرژی، ترکیب سوخت و ضریب انتشار طی سال های 1378 تا 1398 شناسایی و مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس نتایج، اثرات سطح فعالیت صنعتی مهمترین محرک انتشار در صنایع کارخانجات تولیدی می باشد، به طوری که میزان انتشار از 22/33 میلیون تن در سال 1378 به 35/67 میلیون تن در سال 1398 افزایش یافته است. محرک ساختار صنعتی در جهت عکس عمل نموده و از 85/3- میلیون تن در سال 1378 به 73/29- میلیون تن کاهش داشته است. همچنین انتشار گازهای گلخانه ای در صنایع شیمیایی و پتروشیمی، کارخانجات سیمان و تولیدات فلزی غیرآهنی به ترتیب 38/60، 29/55 و 9/37 میلیون تن افزایش داشته و تغییرات در انتشار گازهای گلخانه ای در صنایع پالایش نفت و زغال سنگ نیز در دوره مورد بررسی تقریبا ثابت بوده است.

    کلید واژگان: تغییر اقلیم, گازهای گلخانه ای, انتشار گازهای گلخانه ای در صنایع, روش تجزیه شاخص, روش جمعی LMDI
    ALI AHMAD YARMOHAMMADI*, REZA ARJMANDI, NABI ALLAH MANSOURI, FARZAM BABAEI

    Greenhouse gas (GHG) emission due to the fossil fuels combustion in the world's manufacturing industries with a share of 30% of emission is considered as one of the important potentials for GHG emission reduction. In this study, using the logarithmic mean of Division index (LMDI) method, in combination with Kaya model, the factors affecting the emissions of Iranian manufacturing industries, including activity factors, industry structure, energy intensity, fuel composition and emission coefficient during the years 1378 to 1398 is identified and studied. According to the results, the effects of the level of industrial activity is the most important drivers for emissions in the industries of manufacturing factories, so that the amount of emissions has increased from 33.22 million tons in 1378 to 67.35 million tons in 1398. The drivers of the industrial structure acted in the opposite direction and decreased from -3.85 million tons in 1999 to -29.73 million tons. Also, greenhouse gas emission in chemical and petrochemical industries, cement factories and non-ferrous metal products increased by 60.38, 55.29 and 37.9 million tons, respectively. Changes in greenhouse gas emission in the oil and coal refining industries have also been almost constant during the period of this study.

    Keywords: Q51, Q52, Q54, Q56.Keywords: Climate change, Greenhouse gases, Emission in industries, Index analysis method, LMDI method
  • افروز باقری، بهرام ملک محمدی*، بنفشه زهرایی، امیرحسام حسنی، فرزام بابائی
    به منظور تدوین و دستور سازی راهبرد های توسعه پایدار منابع آب زیرزمینی، نگاه یکپارچه به تغییرات کاربری اراضی، تغییرات اقلیم، سامانه اجتماعی و پاسخ سامانه هیدرولوژیک به آن ها، نیاز است. عدم توجه به ایجاد تعادل بین این متغیرها در تغذیه و تخلیه منابع آب زیرزمینی، منجر به بروز مشکلاتی از جمله فرونشست زمین، پیشروی آب های شور، کاهش کیفیت آب ها، افزایش هزینه های پمپاژ و غیره در بیشتر آبخوان های کشور شده است. در این پژوهش، منطقه لنجانات به عنوان یکی از مناطق مهم حوزه آبخیز زاینده رود به دلیل اندرکنش با رودخانه، وجود تغییرات کاربری اراضی و افزایش گسترده برداشت از آبخوان منطقه، به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد. نتایج پیش بینی دما و بارش در سناریوی خوش بینانه و بدبینانه تا سال 2035 به وسیله مدل LARS و نتایج بررسی تغییرات کاربری اراضی گذشته و آینده و محاسبه ضریب تاثیر کاربری (ضریب تعدیل) با استفاده از نرم افزار های IDRISI SELVA ،ENVI و مدل های تلفیقی مارکوف و اتوماتای سلولی، برای بررسی میزان رواناب در آینده و سهم آن در تغذیه آبخوان وارد مدل مورد مطالعه (تلفیق WEAP و ANFIS) شد. نتایج نشان می دهد که تغییرات اقلیم و تغییرات کاربری جزء پارامترهای تاثیرگذار بر مطالعات منابع آب زیرزمینی هستند. به طوری که پیش بینی می شود، در منطقه مورد نظر به دلیل کاهش میزان بارندگی و افزایش دما، میزان رواناب کاهش و به دلیل تغییرات کاربری زمین و افزایش برداشت آب های زیرزمینی، نفوذ رواناب و به دنبال آن تغذیه و تراز آب زیرزمینی کاهش یابد. میانگین حجم بارش در سال های مشاهداتی 194.17 میلیون مترمکعب برآورد شد که از این مقدار، 99 میلیون مترمکعب آن به آبخوان نفوذ کرده است. میانگین حجم تغذیه آب زیرزمینی پس از تاثیر ضریب تعدیل 1.051 به ترتیب در سناریوی خوش بینانه 107.09 و در سناریو بدبینانه 93.72 میلیون مترمکعب پیش بینی شد.
    کلید واژگان: پاسخ سامانه هیدرولوژیک, تغذیه آبخوان, توسعه پایدار, فرونشست زمین, مدل LARS
    Afrouz Bagheri, Bahram Malekmohammdi *, Banafsheh Zahraei, Amirhesam Hassani, Farzam Babaei
    The formulation of strategies for sustainable groundwater resources needs an integrated view of land-use, climate changes, social system, and the response of the hydrological system. Negligence in creating a balance between these variables in charging and discharging groundwater resources has led to problems such as land subsidence, saline water advancement, reduced water quality, increased pumping costs, etc. in most of the country aquifers. In this study, the Lenjanat region was selected as a case study and one of the important regions of the Zayandehrud Watershed due to its interaction with the river, the existence of land-use changes, and increasing harvest from the regional aquifer. The results of temperature and precipitation prediction in an optimistic and pessimistic scenario until 2035 by the LARS Model and the results of examining past and future land-use changes and calculating the impact factor (adjustment coefficient) using IDRISI SELVA, ENVI, and CA-Markov were included in the study model (a combination of WEAP and ANFIS) to investigate future runoff and its contribution to aquifer recharge. The results showed that both climate and land-use changes have some impacts on water resources. In the case study, the amount of runoff decreases due to the decrease in rainfall and increase in temperature, and runoff infiltration, and subsequent feeding and groundwater level decrease due to land-use changes and increase in groundwater abstraction. The average rainfall volume was estimated at 194.17 million cubic meters in the observed years, of which 99 million cubic meters rechrged the aquifer. The average volume of groundwater supply after the effect of an adjustment coefficient of 1.051 was predicted in the optimistic scenario of 10.09 and the pessimistic scenario of 93.72 million cubic meters, respectively.
    Keywords: Aquifer recharges, land subsidence, LARS model, Response of the hydrological system, Sustainable development
  • منوچهر امیدواری، مهسا افشاری بدرلو*، فرزام بابایی

    مواد زباله ای در نتیجه فعالیت و کار انسان تولید می شوند. رشد جمعیت و افزایش استاندارهای زندگی باعث افزایش کمیت این مواد می گردد. به عبارت دیگر مواد زاید جامد جز لاینفک زندگی انسان است. رشد تکنولوژی و بهره گیری بیشتر از منابع طبیعی و تبدیل انرژی بر ابعاد و پیچیدگی تولید مواد زاید جامد افزوده است. این مواد زاید باید به نحوی از محل زندگی انسان دور شده و یا دوباره وارد چرخه مواد و انرژی شوند. امروزه دفع غیرمنطقی مواد زاید علاوه بر اختلالات زیاد بر اکوسیستم و بروز خطرات بسیار در دنیا شده است. لذا شایسته است جهت حفظ محیط زیست و کاهش ضررهای اقتصادی گام های اساسی در این زمینه برداشته شود. در این پژوهش به منظور نیل به اهداف کلی و ویژه، از اطلاعات گردآوری شده در دو بخش اطلاعات مربوط به کارشناسان و ساکن دو منطقه تهران بوده است. ابتدا جهت ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار Excel استفاده گردید. به این ترتیب که داده ها وارد نرم افزار Excel شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و در نهایت به صورت جداول و نمودارها به تفکیک مناطق نمایش داده شد و در ادامه معیارها و زیرمعیارهای تعیین شده توسط متخصصان که داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده اند که با استفاده از نرم افزارsuper decisions تحلیل شده است. فرم ارزیابی ریسک سه معیار زیست محیطی، ایمنی و بهداشتی را در دو منطقه 5 و 22 را بررسی می کند که معیار ایمنی و بهداشتی و زیست محیطی هر کدام با اوزانی در دو منطقه 5 و منطقه22 تهران اثرگذار هستند که معیار اصلی زیست محیطی در منطقه 5 و معیار اصلی ایمنی در منطقه 22 با بالاترین وزن می باشند. فرم ارزیابی ریسک (روش HAZID) معیار زیست محیطی منطقه 5، بالاترین عدد ریسک با مقدار 540 مربوط به فعالیت لایروبی، شستشو المانها، رفت و روب، امور اداری می باشد و در فرم ارزیابی ریسک (انسان، سرمایه و اعتبار) معیار ایمنی و بهداشتی منطقه 5، بالاترین عدد ریسک با مقدار 900 به فعالیت شستشو المان ها، اسکان کارگری اختصاص دارد و فرم ارزیابی ریسک (انسان، سرمایه و اعتبار) معیار ایمنی و بهداشتی منطقه 22 تهران، بالاترین عدد ریسک با مقدار 3000 مربوط به فعالیت دپوی پسماند خشک در ایستگاه بازیافت و جداسازی و انتقال پسماندها می باشد. در مدل پیشنهادی ارایه شده، معیارها و زیرمعیارهای منطقه 5 و منطقه 22 رتبه بندی شده اند. بر خلاف سایر مطالعات صورت گرفته، در این مطالعه برای کاهش عدم اطمینان و ابهام از روش فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده گردید و همچنین از آنجا که وزن های استفاده شده بوسیله ی گروه هایی حاصل گردید که علاوه بر داشتن دانش آکادمیک، دارای تجربه ی عملی در زمینه ی سرمایه گذاری، آموزش شیوه های تامین اعتبار و سرمایه گذاری و نیز کاملا آشنا به محیط منطقه 5 منطقه 22 بودند، دارای اعتبار نسبی بوده که از ویژگی های دیگر این مطالعه می باشد. در پایان پیشنهاد می شود در مطالعات بعدی از روش ارایه شده برای ارزیابی صنایع و مناطق دیگر تهران یا شهرستان ها استفاده شود، و همچنین می توان معیارهای دیگری را به کار گرفت.

    کلید واژگان: ارزیابی ریسک, پسماند, مدیریت پسماند, HAZID
    Manouchehr Omidvari, Mahsa Afshari Badrloo *, Farzam Babaei
    Introduction

    Waste materials are produced as a result of human activity and work. Population growth and rising living standards increase the quantity of these substances. In other words, solid waste is an integral part of human life. The growth of technology and more use of natural resources and energy conversion has increased the size and complexity of solid waste production. These wastes must somehow move away from human habitation or re-enter the material and energy cycle. Today, irrational disposal of waste in addition to many disorders of the ecosystem and the emergence of many dangers in the world. Therefore, it is appropriate to take basic steps in this field to protect the environment and reduce economic losses.

    Goal

     In this study, to achieve general and specific goals, the information collected in the two sections was information related to experts and residents of the two areas of Tehran.

    Design and Methods

    First, Excel software was used to store and analyze information. In this way, the data were entered into Excel software and analyzed, and finally displayed in the form of tables and graphs by regions, and then the criteria and sub-criteria set by experts that the data were collected through a questionnaire. It has been analyzed using super decisions software.

    Results

    The risk assessment form examines three criteria of environmental, safety, and health in two regions 5 and 22, each of which is effective in terms of safety, health, and the environment with weights in both regions 5 and region 22 of Tehran. The main environmental criteria in Zone 5 and the main safety criteria in Zone 22 are the high weight. Risk assessment form (HAZID method) is the environmental criterion of region 5, the highest risk number with 540 is related to dredging activity, washing elements, sweeping, administrative affairs.

    Keywords: Risk assessment, waste, Waste management, HAZID
  • افروز باقری، بهرام ملک محمدی*، بنفشه زهرائی، امیرحسام حسنی، فرزام بابائی

    برخی ازعوامل طبیعی، اجتماعی و اقتصادی مانند تغییرات کاربری اراضی، رشد جمعیت وتغییر اقلیم در مقیاس های خرد و کلان، بر سیستم های منابع آب اثرات منفی وارد می کنند که بررسی همه جانبه و همزمان آن ها از اهمیت ویژه برخوردار است. در این پژوهش، تعیین تغییرات کاربری اراضی دوره های مختلف زمانی در دشت لنجانات با کاربرد تصاویر ماهواره ای لندست و سپس ایجاد نقشه های کاربری اراضی و آشکارسازی تغییرات آن با استفاده از نرم افزار ENVI برای پنج گروه مختلف کاربری انجام شد. برای ارزیابی صحت طبقه بندی از ضریب کاپا و نیز صحت کلی و برای پیش بینی تغییر کاربری اراضی در آینده (سال 2035) از نرم افزار IDRISI kilimanjaro بهره گرفته شد.همچنین ضریب تعدیل از تقسیم ضریب رواناب کاربری در دوره پیش بینی بر ضریب رواناب درصد تغییرات کاربری در گذشته، محاسبه شد. نتایج حاصل از پیش بینی کاربری زمین در دشت مذکور، نشان می دهد که در دوره زمانی 2015 تا 2035، کاربری مناطق انسان ساخت از 7202هکتار به 9122هکتار روند افزایشی دارد. کاربری کشاورزی در منطقه در سال 2035 به 16638هکتار می رسد که در مقایسه با مقدار مشابه در سال 2015 کاهش خواهد یافت. در همین زمان، سهم پهنه های آبی به 175هکتار و حدود 25درصد کاهش خواهد رسید. ضریب تعدیل در منطقه مورد مطالعه با توجه به تغییرات کاربری سال 2035 نسبت به سال 1990، معادل 1.051 تعیین شد که دانستن تغییرات کاربری اراضی و این ضریب در مطالعات مربوط به مدیریت منابع آب منطقه، مورد استفاده خواهد بود.

    کلید واژگان: تغییرات کاربری اراضی, IDRISI kilimanjaro, مدیریت منابع آب, ضریب تعدیل, دشت لنجانات - اصفهان
    Afrouz Bagheri, Bahram Malekmohammadi *, Banafsheh Zahraei, Amirhesam Hasani, Farzam Babaei
     Introduction

    Nowadays, changes in environmentaldynamics including changes in land cover, land use, water supplies and climate are considered to be challenging issues of human communities. Thus, it is especially important to investigate different aspects of land use change and their effects on the past and future trends ofdifferent plains. Identification of previous changes and prediction of future trends help planners and managers to compensate for losses and avoid similar mistakes in future.Therefore, the present study is divided into two parts. In the first part, land usechanges of Lenjanat Plain in the 1990-2015 period are analyzed. In the second part, future land use changes (2015-2035) of the area are investigated.Adjustment coefficient is calculated to show the effect of land use changes on runoff coefficient.  

    Materials and methods 

    2.1 Study area and its characteristics Lenjanat Plain is a sub-basin of Gavkhuni Wetland located in the central part of the Iranian plateau with the longitude of 51˚ 8' to 51˚45' E and latitude of 32˚2' to 32˚24' N.   2.2  Land use change In the first step, preprocessing of satellite data and preparation of the information were carried out through geometric and atmospheric correction of the digital imageswith the purpose of correcting errors, removing defects in the images and omitting system errors. Landsat-4 and 5, TM sensor, Landsat-7, ETM+ sensor and Landsat-8 OLI sensor were used to evaluate and predict land use changes in the study area. Image selection was performed based on the availability criteria, and Landsat satellite images were thus obtainedfor 1990, 2005, and 2015. In the next step, unsupervised classification was used to create a general understanding of land use classes in the study area as a useful tool for determining training samples. ENVI software was used to identify suitable training samples for classification. To realize the second goal of the study, Marco integration model and a cellular automaton model were used and future land use changes in Lenjanstudy area were predicted for 2035 based on the base map and the assumption that the current trend in land use changes will continue. For this purpose, the Marco and CA-MARKOV modules were utilizedin IDRISI SELVA. CA-Markov model was used to predict land use changes with spatial contiguity and spatial transitions over time. 

     Results and discussion

    3.1 Measuringland usechanges Finall and use maps represent the percentage and spatial distribution of each landuse type in the study area in the past, and at present. These maps area also used to evaluate the effects of management on the intensity of land use changes in the study area. Man-made surfaces have almost doubled in the region and reached from 3922 to 7202 hectares. In the past, 3922, 22516, 81613 and 367 hectaresof man-made areas (such as residential and industrial), agricultural lands, barren lands, and riverbeds were located in the study area which have reached 7202, 17943, 82793 and 229 hectares, respectively.   3.2 Prediction of future land usechanges Land use types in 2035 were predicted using CA-Markov chain model. Results indicate that manmade surfaces will exhibit a rising trend and increase from 7,202 to 9,122 hectaresduring 2015-2035 period.To determine the compatibility or incompatibility of actual maps and modelingresults, model validation was performed. In this regard, land usesof the study area was predicted for 2015 through the aforementionedmodel and the predicted map was compared with the actual land use map in 2015. In this method, the Kappa index of 0-1 was used to interpret the results.   3.3 Adjustment Factor Before anything else, the present study have determinedland usechangespercentage. Then, runoff coefficient of the forecast period was divided by runoff coefficient of land use changes in the pastto calculate the adjustment factor.Based on the findings of this study and the land use changesforecasted forLenjanat plain in 2035, the adjustment coefficient for the region equals 1.051.

    Conclusions 

    The present study aimed to evaluate various criteria affecting the quantity of water resources. Moreover, it has evaluated and determinedadjustment factor. For this purpose, Lenjan plain was used as a representative of the plainsin the country. Five land use types, including man-made areas (such as residential and industrial), agricultural lands, Barren lands, riverbeds and rock beds were identified for 1990, 2005 and 2015. CA-Markov was applied to predict land use changes for 2035. Adjustment coefficient is also calculated to show the effect of land use changes on runoff coefficient

    Keywords: Land use change, Water resources management, IDRISI kilimanjaro, Adjustment factor
  • مهدیه نوروزی، علی محمدی، آزیتا بهبهانی نیا*، فرزام بابایی
    با ورود پساب های مختلف به بوم سازگان آبی نظیر تالاب ها، آلاینده های حاوی فلزات سنگین در رسوبات ته نشین می شوند. هدف این پژوهش تعیین میزان آلودگی رسوبات سطحی تالاب صالحیه کرج استان البرز به فلزات سنگین بود. بدین منظور از رسوبات 6 ایستگاه در امتداد تالاب در اردیبهشت 1399 نمونه برداری شد. پس از آماده سازی و هضم شیمیایی نمونه ها، غلظت فلزات سنگین به وسیله دستگاه جذب اتمی شعله تعیین شد. میانگین غلظت همراه با انحراف معیار سرب، کادمیوم، نیکل و کروم در رسوبات بستر تالاب به ترتیب   µg/g 52/1 ± 11/14، 17/0± 14/1، 67/2± 87/19و 03/7 ± 1/64 و الگوی تجمع فلزات سنگین  Cr > Ni > Pb > Cd به دست آمد. بیش ترین غلظت فلزات در ایستگاه شماره 1 مشاهده شد. مقایسه غلظت فلزات با مقادیر استانداردهای بین المللی نشان داد که میانگین غلظت سرب 11/14، کادمیم 14/1 و کروم µg/g 1/64 از استانداردهای LAL که به ترتیب برای سرب 2، کادمیم 04/0 و کروم µg/g 26 تعیین شده است، بیش تر بود. میانگین نیکل 87/19 از استاندارد HAL که برای نیکل µg/g 9/15 تعیین شده است، بیش تر بود. میزان کادمیم و کروم از استانداردهای ISQGS که برای کادمیم 7/0 و کروم  µg/g  43 تعیین شده است، نیز بیش تر به دست آمد. بنابراین، افزایش غلظت این فلزات به ویژه کادمیم و کروم در صورت عدم نظارت و کنترل بر تخلیه پساب از شهرک صنعتی مجاور تالاب، می تواند منجر به تهدیدی برای سلامت بوم سازگان و منطقه باشد.
    کلید واژگان: پساب, تالاب صالحیه, رسوبات سطحی, فلزات سنگین
    Mahdieh Noroozi, Ali Mohammadi, Azita Behbahaninia *, Farzam Babaei
    With the entry of various effluents into aquatic ecosystems such as wetlands, pollutants containing heavy metals are deposited in the sediments. The aim of this study was to determine the level of heavy metal contamination of surface sediments in Salehieh Wetland, Karaj, Alborz Province. For this purpose, samples were taken from the sediments of six stations along with the wetland in May 2020. After preparation and chemical digestion of the samples, the concentration of heavy metals was determined by the flame atomic absorption instrument. Mean concentrations with standard deviation of lead, cadmium, nickel and chromium in wetland bed sediments were 14.11 ± 1.52, 1.14± 0.17, 19.87± 2.67 and 64.1± 7.03 µg/g, respectively and the accumulation pattern of heavy metals obtained was Cr> Ni> Pb> Cd. The highest concentration of metals was observed in station number 1. Comparison of metal concentrations with the values ​​of international standards showed that the mean concentrations of lead 14.11, cadmium 1.14 and chromium 64.1 µg/g were higher than LAL standards for lead (2), cadmium (0.04) and chromium (26 µg/g), respectively. The mean concentration of nickel was 19.87 µg/g, which is more than the HAL standard (15.9 µg/g). The amount of cadmium and chromium was higher than the ISQGS standards (0.7 and 43 µg/g for cadmium and chromium respectively). Therefore, increasing the concentration of these metals, especially cadmium and chromium, if not monitoring and controlling the discharge of effluent from the industrial town adjacent to the wetland, can lead to a threat to the health of ecosystems and the region.
    Keywords: Effluent, Heavy metal, surface sediments, Salehieh wetland
  • مژگان اکبری آرمند، فرزام بابایی*، علی محمدی، ناصر محرم نژاد

    تحقیق حاضر به مقایسه سطح دانش و نگرش زیست محیطی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان رشته تجربی در مدرسه زیست محیطی (مدرسه سبز) و مدرسه غیر زیست محیطی پرداخته است. با توجه به محدود بودن تعداد دبیرستان های زیست محیطی در شهر تهران، یک مدرسه غیرانتفاعی دخترانه پیش رو در این زمینه در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان جامعه آماری مدرسه زیست محیطی انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 50 نفر محاسبه شد. پس از بررسی های لازم و انتخاب مدارس غیرزیست محیطی، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری مدارس غیرزیست محیطی 42 نفر به دست آمد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در راستای این تحقیق از یک پرسش نامه سنجش دانش زیست محیطی و یک پرسش نامه سنجش نگرش زیست محیطی بر مبنای طیف لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون یومان ویت نی و آزمون تی گروه های مستقل نشان داد که سطح دانش زیست محیطی در هر 5 بخش ارایه شده و نیز سطح نگرش زیست محیطی دانش آموزان مدرسه زیست محیطی در مقایسه با دانش آموزان مدرسه غیرزیست محیطی به شکل معنی داری بالاتر است.

    کلید واژگان: مدرسه زیست محیطی, مدرسه سبز, دانش زیست محیطی, نگرش زیست محیطی
    Mojgan Akbari Armand, Farzam Babaie *, Ali Mohammadi, Naser Moharamnejhad

    The present research aimed to make a comparative study on environmental knowledge and attitude of the secondary school students in 2nd grade of biology course in Eco School (Green School) and Non-Eco school. Due to limited number of Eco high schools in Tehran, a pioneer non-governmental school for girls at Tehran Education Organization District 2 was chosen as an Eco school statistical population, and using Cochran sample size formula, a sample size of 50 individuals was estimated for it. After close investigations, proper Non-Eco schools were selected, and a sample size of 42 individuals was obtained for it by using Cochran formula. The descriptive methodology employed in this study was a survey type, relying on a questionnaire for assessment of environmental knowledge as well as a questionnaire for assessment of environmental attitude based on Likert Spectrum. Student's t-distribution and Mann-Whitney tests were also carried out to verify the hypotheses. Finally, the results revealed that the Eco school students’ environmental knowledge in the entire the 5 areas and their environmental attitude were meaningfully higher as compared to Non-Eco School students.

    Keywords: Eco school, Green school, Environmental knowledge, Environmental attitude
  • ندا محمدی، فرزام بابایی*، علی محمدی، داوود حیات غیب
    زمینه و هدف

     تحقیق‌ کاربردی حاضر با بررسی شاخص‌های آموزش محیط زیست در سازمانهای مردم نهاد زیست محیطی، بنا دارد با استناد به مطالعات آماری، وضع موجود‌ این سازمان ها را مورد بررسی و مداقه قرار دهد و با استفاده از نتایج بدست آمده علل عقب افتادگی ‌این سازمان ها از آموزش موثر محیط زیست به جوامع هدف و مخاطبین را مشخص کند تا خلاهای موجود بین‌ این سازمان‌ها و نهاد دولت و علل عدم اقبال عمومی به سمن ها، شناخته شده و رفع شوند.
     

    روش بررسی

     آموزش محیط زیست و NGOs از متغیرهای مورد بررسی هستند. به منظور گردآوری داده‌ها،‌ یک پرسش نامه‌ی محقق ساخته جهت دریافت اطلاعات از فعالیت‌های آموزشی سمن‌ها و پرسش نامه‌ی دیگری جهت دریافت نظرات فرهیختگان امر آموزش محیط زیست و سمن‌های محیط زیستی طراحی شد. جامعه‌ی آماری پژوهش، تعداد 760 سمن محیط زیستی بودند که با استفاده از روش نمونه‌گیری تصادفی از تعداد 125 سمن به عنوان نمونه، درخواست شد پرسش نامه‌ی مربوطه را تکمیل کنند و تعداد 26 نفر از کارشناسان آشنا با عملکرد سمن‌های محیط زیستی نیز، نسبت به تکمیل پرسش نامه‌ی فرهیختگان مبادرت ورزیدند. در ادامه با توجه به روابط دو متغیره، روابط چند متغیره و رگرسیونی نسبت به تحلیل داده‌ها اقدام شد.

    یافته ها

     نتایج نشان داد که فرضیه‌ی احتمالا وضع آموزش محیط زیست سمن‌ها نمی‌تواند تمامی آموزش‌های مورد نیاز شهروندان جهت حفاظت از محیط زیست را برطرف کند، با سطح معنی داری 000/0 به اثبات رسید. وضع موجود کیفیت آموزش محیط زیستی ارایه شده توسط سمن‌ها، با سطح معنی داری 000/0 نیاز به بازنگری دارد. شناسایی و تعیین شاخص‌های ارزیابی، موجب ارتقاءکیفیت آموزش محیط زیستی سمن‌ها خواهد شد.

    بحث و نتیجه گیری

    با توجه به نتایج به دست آمده از شاخص های مورد بررسی در این مطالعه، کیفیت و کمیت آموزش های ارایه  شده توسط سمن های محیط زیستی، متوسط رو به بالا بوده لیکن همچنان رافع نقص و کمبود آگاهی و اطلاعات محیط زیستی شهروندان نیست. همچنین تعیین شاخص های ارزیابی و رتبه بندی سمن های محیط زیستی، سبب افزایش کیفیت آموزش های محیط زیستی ارایه شده به شهروندان می شود.

    کلید واژگان: NGO, سازمان های مردم نهاد محیط زیستی, آموزش محیط زیست
    Neda Mohammadi, Farzam Babaie *, Ali Mohammadi, Davood Hayatgheib
    Background and purpose

      The present practical research by surveying the evaluating factors of environmental education in NGOs is going to examine the present condition of NGOs according to statistics studies and distinguishing the backwardness reasons of these NGOs in environmental effective training for target societies and addresses. So in this case, the present gaps among the NGOs, government and public, unfortunate reasons to NGOs were recognized and removed.

    Method

    Environmental education and NGOs are among the studied variables. In order to collect data, a researcher-made questionnaire was designed to receive information about the educational activities of the seminaries and another questionnaire was designed to receive the opinions of intellectuals on environmental education and environmental semantics.The sample of this study was 125 NGOs that were selected among 760NGOs by random sampling and 26 environmental education experts filled those questionnaires, after filling the questionnaires at first step descriptive statistics were reported, and then the analysis of data was done by statistical software.

    Results

    The research shows that probably, the condition of environmental education of NGOs can't perform the necessary education of citizens for protection of environment. The present quality of environmental education produced by NGOs must be re-examined. The determination of evaluating factors causes the promotion of quality of environmental education of NGOs.

    Discussion & Conclusion

     According to the results of indicators investigated in this study, the quality and quantity of trainings provided by environmental NGOs were medium upward, but they aren’t suitable for the lack of citizens, environmental information and awareness. Furthermore the determination of evaluation indicators and the ranking of environmental NGOs cause increasing the quality of environmental education provided to citizens.

    Keywords: NGOs, Environmental NGOs, Environmental education
  • نازنین دامنی، فرزام بابایی*، تورج دانا
    زمینه و هدف

    صنعت تجهیزات پزشکی نقش ویژه ای در ارتقاء سلامت و ایمنی جامعه دارند و مدیریت صحیح و بهینه آن می تواند از نظر اقتصاد، بهداشت و درمان، آموزش پزشکی و پژوهش به شکل قابل ملاحظه ای در توسعه ملی هر کشوری اثرگذار باشد.

    روش بررسی

    پژوهش حاضر با رویکردی نوین سعی دارد، تا تاثیر جنبه های زیست محیطی واحد تولید کننده ی تجهیزات پزشکی"ریوف شفا" واقع در منطقه صنعتی خرمدشت را، با بررسی تاثیر فعالیت ها، فرآیند تولید، تجهیزات و خدمات را، با روش تحلیل (کیفی یا کمی) پتانسیل های خطر و ضریب بالفعل شدن پیامدهای بالقوه موجود در پروژه بر کیفیت محیط زیست را، مورد ارزیابی قرار دهد. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جهت شناسایی جنبه های زیست محیطی فرآیند تولید دستگاه های اکسیژن ساز، بی خطرساز پسماند عفونی و اتوکلاو از روش EFMEA و شدت پیامد زیست محیطی، احتمال وقوع پیامد و احتمال کشف آن از روش فرآیند تحلیل سلسه مراتبی فازی (FAHP)، استفاده شده است.

    یافته ها

    فرآیند تولید ضایعات فلزی، مصرف انرژی، ایجاد سر و صدا، افزایش آلاینده در خاک، آب و هوا را به همراه دارد که پیامد آن ها آلودگی می باشد، عددRPN  قبل از اقدامات کنترلی در بالاترین مقدار یعنی عدد 160 بود که دلیل آن مصرف بی رویه انرژی و انتشار آلاینده به هوا بود، بعد از اقدامات کنترلی مقدار این عدد به 40 رسید. در رتبه بندی فرآیند تولید دستگاه های مذکور، مشخص شد، فعالیت جوشکاری در فرآیند تولید دستگاه اکسیژن ساز با وزن نرمال 231/0، فعالیت رنگ آمیزی در فرآیند تولید دستگاه بی خطرساز با وزن نرمال 216/0 و فعالیت جوشکاری در فرآیند تولید اتوکلاو با وزن نرمال 187/0 دارای بیشترین اولویت زیست محیطی می باشند.

    نتیجه گیری

    با توجه به نتایج بدست آمده جنبه های زیست محیطی در دستگاه های متفاوت با یکدیگر تفاوت دارندو نمی توان با اولویت بندی یکی از این دستگاه ها نتایج را برای دیگری تعمیم داد.

    کلید واژگان: تجهیزات پزشکی, جنبه ها و پیامدها زیست محیطی, FAHP, EFMEA
    Nazanin Damani, Farzam Babai*, Toraj Dana
    Introduction

    The medical device industry plays a special role in promoting the health and safety of the community. Its proper and optimal management can also significantly affect the national development of any country in terms of economics, health, medical education, and research. The present study attempted to evaluate the impact of environmental aspects of the medical device manufacturing unit on the environmental quality of the project by examining the impact of activities, production process, equipment, services, and the coefficient of action.

    Methods

    This descriptive-analytic study was conducted with a practical purpose. To identify the environmental aspects in the process of producing oxygenators, infectious waste disinfection device, and autoclave system, the EFMEA method, severity of the environmental consequence, probability of its occurrence, and probability of its discovery were applied using the Fuzzy AHP method.

    Results

    The results showed that the RPN was at its highest value of 160 before the control measures. This was due to the excessive energy consumption and air pollutant emission, which reached 40 after taking the control measures. In the process of manufacturing the above-mentioned apparatus, it was found that the welding activity in the production process of normal weight oxygenator was 0.223. The staining activity in the production process of wastes disinfection device with a normal weight of 0.216 and  thewelding activity in the autoclave production process with a normal weight of 0.187 had the highest environmental priority.

    Conclusion

    According to the results, environmental aspects differ in various devices and we cannot generalize the results by periodization of one device.the environmental consequences, the probability of occurrence and the probability of its discovery by the process of analytical fluidization process (FAHP) has been used.

    findings

    The process of producing metal scrap, energy consumption, noise generation, pollutant increase in soil, climate, and the result of pollution, the RPN number before the control measures was at the highest value of 160, due to excess energy consumption and The release of airborne pollutants was 40, after control measures. In order to rank the manufacturing process of these machines, it was determined that the welding activity in the production process of an oxygenating machine with a normal weight of 231/0, the staining activity in the process of producing a freezer device with a normal weight of 216/0 and welding activity in the autoclave production process with a normal weight of 187/0 Have the highest environmental priority.

    Conclusion

    According to the results, the environmental aspects differ in different devices, and one can not prioritize one of these devices to generalize the results for another.

    Keywords: Medical Equipment, Environmental Aspects, Consequences, Fuzzy AHP, EFMEA
  • محسن رضایی، فرزام بابایی*، هومن بهمن پور
    هدف از این تحقیق، ارزشیابی و اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در جذب و ارتقای مشارکت سازمان های مردم نهاد در مدیریت پسماند در تهران می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی می باشد. بدین منظور، دو جامعه آماری شامل مدیران سازمان های مردم نهاد و سازمان مدیریت پسماند شهرداری به ترتیب به منظور بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر مشارکت در مدیریت پسماند و رتبه بندی گزینه ها از طریق پرسش نامه و ماتریس تصمیم، موردمطالعه قرار گرفتند. پرسش نامه در طیف پنج گزینه ای لیکرت تهیه و روایی و پایایی آن تائید شد. داده ها از طریق تحلیل عاملی در نرم افزار SPSS 20. 0 آنالیز شدند. نتایج به عنوان گزینه ها در تصمیم گیری چندمتغیره شامل TOPSIS و ANP و در محیط نرم افزار Expert choice بکار گرفته شدند. نتایج نشان داد که بر اساس ملاک کیسر، تعداد 5 مؤلفه مناسب تشخیص داده شد که مقدار ویژه آنها بیش از 1 بوده است. مؤلفه اول بیشترین سهم (751/21%) و مؤلفه پنجم کمترین سهم (446/10%) را در تبیین واریانس کل متغیرها داشتند و درمجموع پنج مؤلفه مذکور توانسته اند 56/71 درصد از واریانس کل متغیرها را برآورد نمایند. بر اساس نتایج فرایند تحلیل شبکه ای، گزینه «تسهیل مقررات و رفع موانع قانونی» (وزن نهایی 232/0) بیشترین اهمیت و تاثیر را در مشارکت سازمان های مردم نهاد در مدیریت پسماند شهر تهران داشته است. فاصله گزینه ها با راه حل ایده آل و عکس راه حل ایده آل نشان داد که گزینه اول با کمترین فاصله (054/0) دارای بیشترین میزان اهمیت اثر محیط زیستی، بهداشتی و اقتصادی تحت تاثیر اجرای طرح مشارکت سازمان های مردم نهاد در امر مدیریت پسماندهای شهر تهران خواهد بود.
    کلید واژگان: مدیریت پسماند, مشارکت, سازمان های مردم نهاد, TOPSIS, ANP
    Mohsen Rezaei, Farzam Babaei *, Hooman Bahmanpour
    The purpose of this research is to evaluate and prioritize the effective components in attracting and promoting the participation of NGOs in solid waste management in Tehran. Two statistical societies, including managers of NGOs and Waste Management Department of Tehran Municipality, were studied to study and analyze the factors affecting participation in waste management and ranking the options through questionnaires and decision matrix, respectively. The questionnaire was prepared on a five-point Likert scale. Data were analyzed by SPSS 20.0 using factor analysis. The results were used as alternatives in multivariate decision making, including TOPSIS and ANP, and in the Expert selection software environment. The results of factor analysis showed that based on Kayser's criterion, five suitable components were detected that their specific value was more than 1. The first component had the highest share (21.551%), and the fifth component had the lowest percentage (10.446%) in explaining the variance of all variables. In total, the five components were able to estimate 71.56% of the variance of all variables. Based on the results of the network analysis process, the "Facilitation and Remedies of Legal Barriers" option (final weight of 232/0) has had the most significant impact on the participation of public organizations in waste management in Tehran. The distance between options with the ideal solution and the perfect solution picture showed that the First option with the least distance (0.554) had the most significant impact on the environmental, health and economic impact Implementation of the participation plan of NGOs in waste management in Tehran.
    Keywords: Solid Waste Management, Participation, NGOs, TOPSIS, ANP
  • ملاحت عبداللهی گیلانی*، علی محمدی، فرزام بابایی
    هدف تحقیق حاضر بررسی و ارزیابی آموزش های محیط زیستی و اثر آن برآگاهی و دانش پرسنل شرکت نفت می باشد. جامعه آماری این تحقیق 1080 نفر از پرسنل پالایشگاه نفت تهران است که در سال 1392 در دوره زیست محیطی که توسط اداره بهداشت، ایمنی و محیط زیست پالایشگاه نفت برگزار شده است، شرکت داشته اند. از این میان با استفاده از فرمول کوکران 146 نفر به عنوان نمونه و با استفاده از نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد بین میزان شرکت در کلاس های آموزش زیست محیطی، میزان رضایت از محتوای (هدف) آموزشی، میزان رضایت از آموزش گر دوره، از روش تدریس، از زمان و مکان دوره، از امکانات و تجهیزات دوره، از اجرای دوره، از ارزشیابی دوره و انگیزه مشارکت در دوره های آموزشی با دانش زیست محیطی پاسخگویان رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد. هم چنین بین میزان شرکت در کلاس های آموزشی و میزان رضایت از ارزشیابی دوره با نگرش پاسخگویان نسبت به محیط زیست و آلاینده های نفتی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن است که متغیرهای پیش بین (اعم از میزان رضایت از امکانات و تجهیزات دوره، رضایت از زمان و مکان دوره و میزان رضایت از محتوای آموزشی) 9/67 درصد از میزان نوسانات متغیر وابسته (دانش زیست محیطی) را تبیین می کنند. همچنین متغیرهای میزان رضایت از محتوای آموزشی و میزان شرکت در کلاس های آموزش زیست محیطی 83 درصد از میزان نوسانات متغیر نگرش نسبت به محیط زیست و آلاینده های نفتی را تبیین می کنند.
    کلید واژگان: آموزش های زیست محیطی, دانش, نگرش, کرک پاتریک, پالایشگاه نفت
    Malahat Abdolahi *, Ali Mohammadi, Farzam Babayi
    Theobjective of this research is the consideration and evaluation of the environmental training and its effect on awareness and knowledge of Oil (petrol) Company personnel. Statistical society of this research consists of 1080 personnelof Tehran Oil Refinery who participated in environment training course held by Department of Health, Safety and Environment of Oil Refinery, using Cochran formol and simple random sampling,146 persons of which selected as sample society. Spearman study of correlation coefficient showed that there is a meaningful and positive relation at the 99% level between attending in environmental education, satisfaction with the course content, with the course trainer, with teaching method, with the course time and venue, with the facilities and equipment, with the course implementation, with course evaluation and motivation to participate in training courses, and environmental knowledge of respondents. Well as there is a meaningful and positive relationat the 99% level between participation in environmental training courses, satisfaction with the course evaluation and respondent's attitudes towards the environment and polluting oil. Multiple regression analysis indicate that predictor variables explain the extent of satisfaction with the facilities and equipment, time and venue of the course, satisfaction with trainer, satisfaction with the course content (objective) 67/90%, satisfaction with the variation of the dependent variable (environmental science). And also, the variables of satisfaction with course content and extent of participating in environmental training courses 83/00% explain the rate fluctuation ofattitude towards the environment and the volatility of oil pollution.
    Keywords: Environmental education, Knowledge, attitudes, Kirkpatrick, Oil Refinery
  • مژگان اکبری آرمند، فرزام بابایی*، علی محمدی، ناصر محرم نژاد
    تحقیق حاضر به مقایسه سطح دانش و نگرش زیست محیطی دانش آموزان پایه دوم دبیرستان رشته تجربی در مدرسه زیست محیطی (مدرسه سبز) و مدرسه غیر زیست محیطی پرداخته است. با توجه به محدود بودن تعداد دبیرستان های زیست محیطی در شهر تهران، یک مدرسه غیرانتفاعی دخترانه پیش رو در این زمینه در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان جامعه آماری مدرسه زیست محیطی انتخاب و با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه آماری 50 نفر محاسبه شد. پس از بررسی های لازم و انتخاب مدارس غیرزیست محیطی، با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری مدارس غیرزیست محیطی 42 نفر به دست آمد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. در راستای این تحقیق از یک پرسش نامه سنجش دانش زیست محیطی و یک پرسش نامه سنجش نگرش زیست محیطی بر مبنای طیف لیکرت استفاده شد. نتایج تحقیق با استفاده از آزمون یومان ویت نی و آزمون تی گروه های مستقل نشان داد که سطح دانش زیست محیطی در هر 5 بخش ارایه شده و نیز سطح نگرش زیست محیطی دانش آموزان مدرسه زیست محیطی در مقایسه با دانش آموزان مدرسه غیرزیست محیطی به شکل معنی داری بالاتر است.
    کلید واژگان: مدرسه زیست محیطی, مدرسه سبز, دانش زیست محیطی, نگرش زیست محیطی
    Mojgan Akbari Armand, Farzam Babaie *, Ali Mohammadi, Naser Moharamnejhad
    The present research aimed to make a comparative study on environmental knowledge and attitude of the secondary school students in 2nd grade of biology course in Eco School (Green School) and Non-Eco school. Due to limited number of Eco high schools in Tehran, a pioneer non-governmental school for girls at Tehran Education Organization District 2 was chosen as an Eco school statistical population, and using Cochran sample size formula, a sample size of 50 individuals was estimated for it. After close investigations, proper Non-Eco schools were selected, and a sample size of 42 individuals was obtained for it by using Cochran formula. The descriptive methodology employed in this study was a survey type, relying on a questionnaire for assessment of environmental knowledge as well as a questionnaire for assessment of environmental attitude based on Likert Spectrum. Student's t-distribution and Mann-Whitney tests were also carried out to verify the hypotheses. Finally, the results revealed that the Eco school students’ environmental knowledge in the entire the 5 areas and their environmental attitude were meaningfully higher as compared to Non-Eco School students.
    Keywords: Eco school, Green School, Environmental knowledge, Environmental attitude
  • علی اکبر کریمی پور زارعی، فرزام بابایی، حسین یوسفی
    در این پژوهش نقش آموزش در کاهش دور ریز مواد پلی اتیلنیمورد بررسی قرار گرفت. منطقه 9 شهرداری در غرب تهران واقع شده است این منطقه با وسعتی نزدیک به 6/19 کیلومترمربع جمعیتی بالغ بر 170000 نفر را در خود جای داده است. در این پژوهش ابتدا مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت سپس جامعه و نمونه تعین گردید و پس از تجزیه تحلیل های پرسشنامه نتایج نشان می دهد میزان کاهش دور ریز مواد پلاستیکی با میزان تحصیلات، شغل و فعالیت های شهرداری در منطقه 9 ارتباط مستقیم داشته و جهت آن ها نیز مثبت ارزیابی شده است نتایج آزمون t جفتی برای مقایسه میانگین مواد پلی اتیلنی در دو گروه آموزش دیده و شاهد نیز نشان دهنده این موضوع است که دوره های آموزشی باعث کاهش در استفاده از مواد پلی اتیلنی در سطح منطقه گردیده است. در نهایت راهکارهای مناسب برای منطقه 9 شهرداری تهران در جهت کاهش دور ریز مواد پلی اتیلنی ارائه گردید.
    کلید واژگان: آموزش محیط زیست, مواد پلی اتیلنی, منطقه 9 شهرداری تهران
    A.A. Karimi Pour Zarei, F. Babaie Semiromi, H. Yousefi
    In this study, the role of education in reducing the use of polyethylene was investigated. District 9 of Tehran city council is located in the West part of the town with an area of 19.6 square kilometers inhabited by 170,000 people. Primarily, library research was conducted followed by the determination of sample size and the analysis of the questioner. Results showed that a reduction in the amount of plastic materials is strongly related to the level of education, job and municipal council services in district 9 which were evaluated positive. Results of the T-test show that a couple was trained on the comparison of polyethylene materials and control treatments indicate that training courses alleviated using polyethylene materials. Finally, successful strategies for district 9 of Tehran were designed in order to minimize the use of polyethylene materials.
    Keywords: Environmental Education, awareness, PE materials, Tehran 9th District
  • سحر اقدسی، فرزام بابایی*، علی محمدی
    پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش زنان تسهیلگر روستایی در آموزش توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست در روستاهای استان قزوین انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق 227 نفر از زنان تسهیلگر روستایی می باشد که با استفاده از جدول مورگان و کرجسی 135 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از پرسش نامه گردآوری شد و روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات متخصصان، تایید و پایایی آن با اندازه گیری آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف بین 75/0 تا 88/0 به دست آمد. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر آن است که که بین متغیرهای سابقه همکاری، میزان استفاده تسهیلگران روستایی از وسایل ارتباط جمعی درباره محیط زیست، میزان توانایی برقراری ارتباط تسهیلگران با جامعه و زنان روستایی، میزان شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی، میزان شرکت در دوره های زیست محیطی، میزان رضایت تسهیلگران از محتوای دوره های آموزشی- ترویجی، روش های مورد استفاده در دوره های آموزشی- ترویجی، نگرش تسهیلگرانه و نگرش تسهیلگران روستایی نسبت به حفظ محیط زیست با مهارت تسهیلگران در آموزش توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. اگرچه بین سن با مهارت تسهیلگران روستایی در آموزش توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست رابطه منفی و معنی‏داری وجود دارد، اما نتایج رگرسیونی نشان داد که میزان شرکت در دوره های آموزشی- ترویجی تسهیلگران، میزان رضایت آنان از روش ها و محتوای در دوره های آموزشی- ترویجی، نگرش تسهیلگرانه و سن تسهیلگران، توانایی تبیین 36 درصد از تغییرات نقش تسهیلگران روستایی در آموزش توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست را دارا می باشد.
    کلید واژگان: زنان تسهیلگر روستایی, توسعه پایدار, حفاظت محیط زیست
    Sahar Aghdasi, Farzam Babaie *, Ali Mohammadi
    The objective of this survey is to investigate the role of rural women facilitators in extension of sustainable development and environment protection measures in Qazvin province villages. This survey is a descriptive – correlational one. The research tool was a questionnaire delivered to scholars and experts for validity evaluation. The reliability also was confirmed by a preliminary test of the questionnaire and completing 30 of them. Cronbach's Alpha coefficients were obtained for different parts of the 0/75 to 0/88, respectively. Using Morgan and Kerjsi and stratified random sampling, 135 people selected as statistical society (N=135).Spearman correlation coefficients showed that there exists a significant positive relationship between the variables of cooperation background as a rural facilitator, the usage extent of rural facilitator of media on environment, the extent of the ability to communicate with the community and rural women, the participation rate in extension training courses, the participation rate in environmental courses, rural facilitators satisfaction of the concept of training courses, rural facilitators satisfaction of the methods used in training courses, facilitation attitude and rural facilitators approach on environment protection and the role of rural facilitators in extension of sustainable development and environment protection measures. Regression analysis showed that participation in extension–training courses, rural facilitators satisfaction with the methods used in extension–training courses, facilitation attitude, age and satisfaction of rural facilitators with training course content can explain 36% of changes in the dependent variable (rural facilitators’ role in promoting sustainable development and environment protection measures).
    Keywords: rural facilitators, Sustainable Development, environment protection
  • علی ترابیان، امیر حسام حسنی، فرزام بابایی، فرنوش بشکوه
    نیروگاه های تولید برق بدلیل مصرف زیاد آب و نیز آلودگی های مربوطه یکی از پرجنجال ترین صنایع در زمینه آلوده سازی محیط زیست به شمار می روند. پساب این صنعت حاوی فلزات سنگین از قبیل آهن، وا نادیم، نیکل، مس، سرب و کرم می باشد که در صورت ورود به محیط زیست اثرات زیانباری برای انسان و دیگر موجودات زنده دارند و بعضا موجب مرگ و میر می گردند. در این تحقیق روش فنی و اقتصادی تصفیه پسابهای حاصل از شستشوی شیمیایی نیروگاه های حرارتی و کاهش مقدار فلزات سنگین موجود در این پسابها (به طور ویژه پساب نیروگاه سهند تبریز) مطابق با استانداردهای موجود مورد بررسی قرار گرفت.
    حذف فلزات سنگین با استفاده از روش ترسیب شیمیایی یکی از روش های اقتصادی کاربردی در تصفیه خانه های پساب های نیروگاه های حرارتی می باشد. یکی از مشکلات این روش تعیین محدوده pH مناسب جهت تشکیل رسوب هیدروکسید کلیه فلزات سنگین موجود در پساب می باشد. بنابراین در این تحقیق برای حذف فلزات سنگین از روش تغییر pHو فرآیند انعقاد و لخته سازی در pH های 8، 9 و 10 استفاده گردید، تا بهترین pH و بهترین ماده منعقد کننده جهت حذف فلزات سنگین موجود در پساب در یک مخزن و به طور همزمان معین گردد.
    پساب های بخش های مختلف نیروگاه به طور سنتتیک و با استفاده از نمک های فلزات سنگین، آمونیاک، نیترات سدیم، اسید کلریدریک و... ساخته شد. در پساب های ساخته شده فقط پساب پیش گرمکن هوا و پساب سمی اسید شویی بویلر حاوی فلزات سنگین می باشند. بنابراین pH این دو پساب با استفاده از سود سوز آور 50% به pH های 8، 9 و 10 افزایش داده شد. با انجام آزمایش جذب اتمی بر روی نمونه ها مشخص گردید که بیشترین درصد حذف فلزات سنگین در پساب پیش گرمکن هوا در 9 = pH و در پساب اسید شویی بویلر در 8 = pH حاصل می گردد.
    به منظور حذف بیشتر فلزات سنگین و رساندن غلظت آنها به حد قابل قبول استاندارد تخلیه فاضلابهای سازمان محیط زیست ایران با استفاده از فرآیند انعقاد و لخته سازی با سه ماده منعقد کننده کلرید فریک، سولفات آهن و آلوم و با 4 غلظت 25، 50، 75 و 100 میلیگرم در لیتر، آزمایش ادامه داده شد. در پساب پیش گرمکن هوا بیشترین درصد حذف فلزات سنگین با اضافه کردن آلوم با غلظت mg/lit 25 حاصل گردید. با شرایط یاد شده میزان درصد حذف آهن، وانادیم، نیکل و مس به ترتیب برابر 98/99%، 21/97%، 94/99%، 38/99% حاصل شد.
    در پساب شیمیایی اسیدشوئی بویلر، پس از انجام انعقاد و لخته سازی بیشترین درصد حذف فلزات سنگین با اضافه کردن آلوم با غلظت mg/lit 50 حاصل گردید. با شرایط یاد شده میزان درصد حذف آهن برابر 98/99% بدست آمد.
    کلید واژگان: پسابهای نیروگاهی, شستشوی شیمیایی بویلر, انعقاد و لخته سازی
  • جذب نیکل و سرب به وسیله گیاه آزولا فیلیکولوئیدس
    کرامت الله ایماندل، مجید عباسپور، فرزام بابایی
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال