به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فریدالدین سبط

  • فریدالدین سبط*
    ریچارد سوئینبرن، با تاسی از سی. دی. براد، اصل آسان باوری را بر تجربه دینی قابل اطلاق می داند. او ادعا می کند که طبق این اصل، تجربه دینی تجربه ای واقعی است، و در نتیجه می تواند به مثابه قرینه ای برای فرضیه خداباوری تلقی گردد و احتمال وجود خداوند را افزایش دهد. من در این مقاله استدلال خواهم کرد، بر خلاف ادعای ریچارد سوئینبرن، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی قابل اطلاق باشد. بدین منظور، ابتدا به تبیین دیدگاه سوئینبرن درباره اصل آسان باوری خواهیم پرداخت، سپس به بررسی نقد مطرح شده از جانب ویلیام رو خواهم پرداخت، که ادعا می کند به دلیل عدم تمایز میان تجربه دینی اصیل و موهوم، اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق نیست. در ادامه به پاسخ های ارائه شده به رو خواهم پرداخت که ادعا می کنند تجربه دینی، همانند تجربه حسی، قابل ارزیابی است و در نتیجه اصل آسان باوری بر تجربه دینی قابل اطلاق است. در آخر نشان خواهم داد اطلاق این اصل بر تجربه دینی با مشکل جدی تری روبرو است، و با ارجاع به ابتنای اصل سادگی بر اصل آسان باوری استدلال خواهم کرد که به دلیل پیچیدگی متعلق تجربه دینی (خداوند به مثابه امری نامتناهی)، اصل آسان باوری نمی تواند بر تجربه دینی اطلاق شود. از این رو برای حفظ ارزش معرفت شناسانه تجربه دینی، باید به توجیه دیگری توسل جست.
    کلید واژگان: اصل آسان باوری, تجربه دینی, فرضیه خداباوری, اصل سادگی, نامتناهی
    Farid Al-Din Sebt *
    Following C.D. Broad, Swinburne argues that the principle of credulity can be applied to religious experience. He contends that, based on this principle, religious experiences are real and can provide evidence for God's existence. In this paper, contrary to his claim, I argue that the principle of credulity cannot be applied to religious experience. To this end, firstly, I try to explain his view on the principle of credulity. My next step is to examine the critique proposed by William Rowe, which argues that since there is no clear distinction between real and illusory religious experiences, the principle of credulity cannot be applied in this context. In the following, I will assess the responses that claim religious experiences, like sensory experiences, can be evaluated, suggesting that the principle of credulity can indeed be applied to religious experiences. Finally, I will demonstrate that applying this principle to religious experience faces a more serious problem. Referring to the principle of simplicity, I argue that because the object of religious experience (God as infinite) is so complex, the principle of credulity cannot be applied to it. Consequently, we need to find another way to justify the epistemological value of religious experience.
    Keywords: The Principle Of Credulity, Religious Experience, The Hypothesis Of Theism, The Principle Of Simplicity, Infinity
  • فریدالدین سبط، ابراهیم آزادگان*، مهدی اصفهانی، اعظم قاسمی

    در پاسخ به مسئله ناسازگاری میان مشیت مطلق الهی و آزادی مخلوقات، مولینیزم نظریه علم میانی را مطرح می کند، نظریه ای که با فرض علم خداوند به شرطی های خلاف واقع آزادی ادعا می کند که می توان بدون حذف یکی از طرفین (مشیت یا آزادی) مسئله فوق را حل نمود. بدین نحو که خداوند با علم به این شرطی ها و بالفعل کردن مقدم آنها می داند که مخلوقات، آزادانه چه فعلی را محقق خواهند کرد. لذا بدین طریق هم آزادی مخلوقات حفظ می گردد و هم مشیت خداوند که عبارت است از علم پیشین و کنترل او بر افعال مخلوقات. نوشته پیش رو سعی دارد نشان دهد از آنجا که عدم تغییرپذیری خداوند یکی از مفروضات اصلی مولینیزم است، لذا این دیدگاه نمی تواند صفت اراده را به خداوند نسبت دهد، زیرا صفت اراده برای مولینیزم امری است دوسویه که مستلزم حرکت از امکان به سمت فعلیت است و این امر معنایی جز پذیرش تغییر در ذات الهی ندارد. در پایان استدلال خواهیم کرد که چون معلومات شرطی نیازمند بالفعل شدن توسط اراده الهی هستند، در نتیجه طرح شرطی های خلاف واقع در داخل علم الهی طرحی ناموفق است و بحث پیرامون صدق آن کمک شایانی در حل مسئله فوق نمی کند.

    کلید واژگان: مشیت, مولینیزم, علم میانی, شرطی های خلاف واقع آزادی, اراده الهی, تغییرناپذیری
    Farid Al-Din Sebt, Ebrahim Azadegan *, Mahdi Esfahani, Azam Ghasemi

    To answer the problem of incompatibility between divine providence and creaturely freedom, Molinism suggests the theory of middle knowledge, a theory that claims by assuming God’s knowledge of counterfactuals of freedom, we can resolve the problem without giving up neither divine providence nor creaturely freedom. Through His knowledge of the conditionals and actualizing their antecedents, He knows what creatures will freely do. In this way, God’s foreknowledge and sovereignty can be compatible with creatures’ freedom. The present paper attempts to show that there is a sort of incoherency in Molinism. For, while Molinism presupposes divine immutability thesis, it attributes a will to God that requires moving from possibility to actuality in divine nature. We argue that because counterfactuals of freedom need to be actualized by divine will, claiming God's knowledge of counterfactuals of freedom leads to a rejection of divine immutability thesis which makes Molinism incoherent. We conclude that the proposed objection to the theory of God’s middle knowledge of counterfactuals of freedom is a crucial objection regardless of the success of its proponents in answering the objections concerning the truth-makers of such counterfactuals.

    Keywords: Divine Providence, Molinism, Middle Knowledge, Counterfactuals of Freedom, Divine Will, Immutability
  • فریدالدین سبط*، سعیده کوکب
    این نوشتار تاملی است بر دیدگاه ریچارد سویین برن در باب فرضیه خداباوری؛ دیدگاهی که ادعا می کند فرضیه مذکور محتمل ترین تبیین برای عالم است و سعی دارد با توسل به اصل سادگی این مدعا را به اثبات رساند. برای این منظور، سویین برن استدلال می کند که چون موضوع فرضیه موردنظر، خدای نامتناهی است و از طرفی مفهوم نامتناهی ساده تر از مفهوم متناهی است، لذا این فرضیه از هر فرضیه دیگری(شخصی و علمی) ساده تر خواهد بود، زیرا موضوع سایر فرضیات امری متناهی است و درنتیجه می توان فرضیه موردنظر را محتمل ترین تبیین برای عالم تلقی کرد. اما در ادامه سعی بر آن است تا نشان دهیم که تبیین سویین برن درباره مفهوم نامتناهی، قابل تامل است، زیرا مفهوم نامتناهی ای که او از حیث معرفت شناختی لحاظ می کند، مفهومی ایجابی و مشتمل بر تمام کمالات است که به طور مجزا از یکدیگر شناخته می شوند. درنتیجه این مفهوم نامتناهی متشکل از بی نهایت مولفه و درنتیجه پیچیده ترین مفهوم خواهد بود. بنابراین راه حل ما برای این اشکال، ترک مقام معرفت شناسی و ورود به حوزه هستی شناسی است، به این معنا که نامتناهی را صرفا در مقام تحقق لحاظ کنیم. زیرا نامتناهی در مقام تحقق، وجودی مطلق و بسیط است. و ازآنجاکه وجود خاستگاه وحدت است، لذا در موجود نامتناهی کثرت بماهو کثرت راه نداشته و عین وحدت خواهد بود. و اگر خداوند را در این مقام، نامتناهی لحاظ کنیم فرضیه خداباوری ساده ترین فرضیه ممکن و بالتبع محتمل ترین تبیین برای عالم به شمار خواهد آمد.
    کلید واژگان: فرضیه خداباوری, اصل سادگی, نامتناهی, متناهی, معرفت شناسی, هستی شناسی
    Farid Al-Din Sebt *, Saeideh Kowkab
    This paper is a reflection on Richard Swinburne's view on the hypothesis of theism, a view that claims to be the most probable explanation of the universe and tries to prove this claim by appealing to the principle of simplicity; The principle which states that the simpler hypothesis will be more probable to be true. Hence, he argues that since the subject of the hypothesis is a single and infinite God, and the notion of infinity is simpler than the notion of finite and also the hypothesis which contains fewer components will be simpler, therefore, this hypothesis will be simpler than any explanatory hypothesis (personal and scientific). Because the subjects of the other rival hypotheses are either finite or contain more than one component, then this hypothesis (the hypothesis of theism) can be regarded as the most probable explanation of the universe. In the following, we will try to demonstrate that if we take this claim epistemologically, the hypothesis of theism will be considered as the most complicated hypothesis. But the infinite can be considered simpler than the finite only ontologically.
    Keywords: Hypothesis of theism, The principle of simplicity, Infinity, Epistemology, Ontology
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال