به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

فیروزه نادری

  • حسین پیری، بنیامین علی محمدی، فاطمه سعیدی، فیروزه نادری، حسن اژدری زرمهری*
    زمینه و هدف
    حدود نیم تا یک درصد از جمعیت جهان به بیماری صرع مبتلا هستند. تشنج، از مهمترین علایم صرع است که به علت فعالیت الکتریکی غیرطبیعی نورون های مغز دیده می شود. به دلیل عوارض جانبی داروهای شیمیایی، استفاده از داروهای گیاهی می تواند جایگزین مناسبی برای کنترل تشنج به کار رود. در این مطالعه، اثر ضد تشنجی عصاره ی هیدروالکلی برگ گیاه کاکوتی(Ziziphoratenuior L.) در موش سوری نر بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه، 40 موش سوری نر با محدوده ی وزنی 30-25 گرم به طور تصادفی، انتخاب و به پنج گروه 8 تایی تقسیم شدند که شامل یک گروه کنترل (دریافت کننده ی نرمال سالین و پنتیلن تترازول PTZ، 80 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم) و 4 گروه درمان (دریافت کننده ی عصاره با دوزهای 150، 300، 600، 900 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم) بودند. 30 دقیقه بعد از تجویز داخل صفاقی نرمال سالین (در گروه کنترل) و دوزهای مختلف عصاره (در گروه های درمان)، پنتیلن تترازول با دوز 80 میلی گرم به ازای هرکیلوگرم به صورت داخل صفاقی (IP) به موش ها تزریق شد و بلافاصله موش ها به قفس مخصوص منتقل شدند و درطی 20 دقیقه رفتارهای تشنجی توسط دوربین فیلمبرداری شد و سپس فازهای مختلف تشنج مورد ارزیابی قرارگرفت.
    یافته ها
    تزریق عصاره ی هیدروالکلی این گیاه به صورت اثر وابسته به دوز، باعث تاخیر زمان شروع تشنج کلونیک، تونیک و تشنج ژنرالیزه تونیک کلونیک شد که در دوزهای 600 و 900 و میلی گرم به ازای هر کیلوگرم، بیشترین اثر را نشان دادند. همچنین تجویز عصاره ی هیدروالکلی برگ گیاه کاکوتی، باعث کاهش میانگین زمان مرحله ی تشنج کلونیک، تونیک و تونیک کلونیک در حیوانات شد. نیز عصاره ی مذکور باعث حفاظت حیوانات در برابر مرگ و میر و تعداد پرش های ناگهانی گردید که در دوزهای 600 و 900 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم، بیشترین تاثیر را داشت.
    نتیجه گیری
    مطالعه ی ما نشان داد که عصاره ی هیدروالکلی برگ کاکوتی (ZiziphoratenuiorL.) دارای اثر ضد تشنجی مناسبی بوده و به نظر می رسد مطالعات آینده برای جداسازی و تعیین مواد موثر و شناخت مکانیسم اثر آن ضروری باشد.
    کلید واژگان: کاکوتی, اثر ضد تشنجی, پنتیلن تترازول, تشنج, موش سوری
    Hossein Piri, Benyamin Alimohammadi, Fatemeh Saeedi, Firoozeh Naderi, Hasan Azhdari, Zarmehri*
    Background And Objectives
    About half to one percent of the world population suffer from epilepsy.Seizure is the most common symptoms of epilepsy due to abnormal electrical discharge of neurons in the brain. Due to side effects of chemical drugs, herbal plants are widely used to control seizures. In this study, Anticonvulsant activity of hydro-alcoholicextract of (Ziziphoratenuior L.) was investigated in mice.
    Materials And Methods
    In this study, 40 male mice (25-30 g) were randomly selected and divided into five groups of 8, that included a control group (receiving saline and PTZ) and 4 treatment groups (receiving the extract doses of 150, 300, 600, 900 mg / kg). 30 minutes after IP administration with saline (in control group) and different doses of extract (in treatment groups), PTZ (80 mg/kg) were injectedAnd were transferred to a special cage immediately and convulsive behaviors were recorded by a camera during the 20 minutes. Then, the different phases of seizure were evaluated.
    Results
    Extract injection in all doses by dose- dependently delayed the onset time of clonic, tonic and tonic-clonic seizures, but doses of 600 and 900 mg/kg had showed the greatest effect on onset time. The duration time of tonic, clonic and tonic-clonic seizures in animals that received extract also reduced. Extract injection also dose-dependently decreased the rate of mortality and the number of suddenly jumping during seizures, these effects in doses of 600 and 900 mg/kg was significant.
    Conclusion
    Our study showed that, the hydro-alcoholicextract of (Ziziphoratenuior L.) had an appropriate anticonvulsant activity and it seems the future studies will be necessary to separate its ingredients and understand its mechanism of action.
    Keywords: Ziziphoratenuior L, Anticonvulsant activity, Pentylenetetrazol, Seizure, Mice
  • حسین پارسا، سعید شمس نصرتی، فیروزه نادری*
    مقدمه
    هموسیستئین یک اسید آمینه کوچک حاوی سولفور است که در صورت افزایش در سرم باعث ایجاد عوارض گوناگونی می شود که از جمله می توان به بیماری های عروقی و قلبی اشاره کرد. دراین مطالعه به بررسی عوامل موثر در ایجاد عوارض همراه هموسیستئین بالا نظیر سن، جنس، بیماری زمینه ای ومصرف سیگار بررسی پرداخته شد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه توصیفی – تحلیلی 94 بیمار مبتلا به بیماری مزمن شریانی تحت مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به صورت در دسترس انجام گرفت. اطلاعات مربوط به سن، جنس، وجود بیماری زمینه ای(دیابت، فشارخون بالا، هیپرلیپیدمی)، مصرف سیگار از همه بیماران جمع آوری و ثبت گردید. اطلاعات جمع آوری شده توسط پرسشنامه و نتایج سطح هموسیستئین خون وارد نرم افزار آماری SPSS شد و با استفاده از روش های آماری توصیفی و تی تست و کای اسکوار تحلیل گردید.
    نتایج
    در این مطالعه 31 (33%)زن و 63 (67%) مرد با میانگین سنی 69 سال وارد مطالعه شدند. 16درصد بیماران دارای سطح هموسیستئین پایین 10 و 84درصد دارای هموسیستئین بالای 10 بودند. نتایج مطالعه نشان داد که سطوح هموسیستئین درافراد دارای فشار خون بالا، بیماری زمینه ای، سیگار، جنس مذکر و سن بالای 40 سال بالاتر از 10 و دارای تفاوت معنی داری بود (p <0.05).
    بحث و نتیجه گیری
    میزان هموسیستئین در افراد مبتلا به بیماری فشار خون،بیماری زمینه ای، سیگاری، سن بالا و در مردان بالاتر بود.
    کلید واژگان: هموسیستئین, ایسکمی مزمن شریانی
    H. Parsa, S. Shams Nosrati, F. Naderi*
    Background
    Homocysteine is an small amino acid, containing sulfur that if increased causing various complications, such as cardiovascular diseases are heart.
    Objective
    The relationship between homocysteine and age, sex, underlying disease, cigarette consumption was determined.
    Materials And Methods
    In this cross - sectional study, 94 patients with chronic arterial disease were studied. Data on age, sex, Chronic disease (diabetes, hypertension, hyperlipidemia), smoking status were collected from all patients. Information collected by questionnaires were entered into SPSS software And using descriptive and inferential statistics (t-test and chi-square) were analyzed.
    Results
    In this study, 31 (33%) women and 63 (67%) were male with a mean age of 69 years were enrolled. 16% of patients with lower homocysteine levels (<10) and 84 percent have a high homocysteine (>10). The results showed that homocysteine levels in persons with high blood pressure, chronic disease, smoking, male gender and age above 40 years were above 10 and was a significant difference with Control group (p <0.05).
    Conclusion
    Homocysteine levels was Above 10 in patients with hypertension, Chronic disease, smokers, older age and in men.
    Keywords: Chronic vascular disease, Homocysteine
  • حسین پارسا، سمیه موسوی، آرمان آقایی، فیروزه نادری*
    زمینه و هدف
    عمل جراحی جزء درمان های موثر در چاقی مفرط است. روش کلاسیک ژژنوایلئال باعث ایجاد عوارض زیاد می گردد. این مطالعه به منظور تعیین سیر علائم بالینی عمل جراحی بای پس ژژنوایلئال اصلاح شده بیماران با چاقی مفرط انجام شد.
    روش بررسی
    این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 120 فرد با چاقی مفرط داوطلب جراحی بای پس ژژنوایلئال اصلاح شده انجام شد. عضو بدون عملکرد به کیسه صفرا و سکوم آناستوموز گردید. کاهش وزن و عوارض بعد از عمل شامل اسهال، دل پیچه، تهوع، استفراغ، آرترالژی و ریزش مو در طول یک سال ثبت گردید.
    یافته ها
    قبل از عمل جراحی، میانگین وزن 136 کیلوگرم و شاخص توده بدنی 48 بود. در طول یک سال بعد از عمل جراحی میانگین وزن و شاخص توده بدنی به 83 کیلوگرم و 29.8 کاهش یافت (P<0.05). قبل از عمل جراحی، عوارض ناشی از چاقی شامل دردمفاصل (24.3%)، تنگی نفس (21.6%)، مشکلات قلبی – عروقی (10.8%)، کبد چرب (5.4%) و اختلالات خواب (5.4%) بود. پس از پیگیری یک ساله بعد از عمل، تنگی نفس و دردمفاصل هر کدام تنها در 2 بیمار (1.5%) گزارش شد و بقیه علایم بهبود کامل یافتند (P<0.05). هیچ کدام از بیماران دچار عارضه جدی بعد از عمل نشدند.
    نتیجه گیری
    عمل بای پس ژژنوایلئال اصلاح شده در کاهش وزن و حفظ آن موثر است و سبب ایجاد عارضه وخیم بعد از عمل نمی گردد.
    کلید واژگان: چاقی مفرط, جراحی باریاتریک, بای پس ژژنوایلئال اصلاح شده, وزن بدن
    Parsa H., Mosavi S., Aghaei A., Naderi F. *
    Background And Objective
    Bariatric surgery is the most effective treatment for morbid obesity. The classic procedure, jejunoileal bypass, has many complications. This study was carried out to assess the evaluation of clinical complications in morbid obese patients after modified jejunoileal bypass surgery.
    Method
    This descriptive – analytic study was carried out on 120 morbid obese patients referred for bariatric surgery. A modified jejunoileal bypass was performed in which the defunctionalized organ eliminated by anastomosing its ends to the gall bladder and cecum. Weight loss and clinical complications were recorded after one year follow up.
    Results
    The mean weight and body mass index reduced from 136 kg and 48 kg/m2 before surgery to 83 kg and 29/8 kg/m2 after one year follow up, respectively (P<0.05). Before surgery, articular pain (24.3%), dispana (21.6%), cardiovascular disorders (10.8%), fatty liver (5.4%) and sleep disorder (5.4%) due to obesity were recorded. One year follow up after surgery, articular pain (1.5%) and dispana (1.5%) were seen in patiants. No serious post-operative clinical complication was observed.
    Conclusion
    One year follow up after surgery showed that the modified jejunoileal bypass is very effective in reducing body weight and does not lead to serious complication.
    Keywords: Morbid obesity, Bariatric surgery, Modified jejunoileal bypass, Body weight
  • علی ترکاشوند، حسین مژده ای پناه، احمد ابراهیمی، فیروزه نادری*
    زمینه و هدف
    ترمیم اعصاب محیطی یکی از چالش برانگیزترین مباحث در جراحی ترمیمی بوده و علی رغم پیشرفت های حاصله، ترمیم عصب در کمتر از 50 درصد باعث بهبود عملکرد می گردد. این مطالعه به منظور مقایسه نتایج آزمایشگاهی و بالینی ترمیم عصب اولنار به دو روش اپی نوریوم و پری نوریوم انجام گردید.
    روش بررسی
    در این کارآزمایی بالینی 28 بیمار مبتلا به قطع عصب اولنار داوطلب عمل جراحی پیوند عصب به صورت تصادفی در دو گروه درمانی روش اپی نوریوم و پری نوریوم تقسیم شدند. چهار ماه بعد از درمان وضعیت بهبودی بیماران با انجام معاینات حسی- حرکتی، الکترومیوگرافی و سرعت هدایت عصبی روی دو عضله FDI و ADM مقایسه گردید.
    یافته ها
    میانگین مقادیر دامنه فعالیت عصب و زمان تاخیر و سرعت هدایت فعالیت عصب در سمت سالم نسبت به سمت مبتلا هم در روش اپی نوریوم و هم در روش پری نوریوم دارای اختلاف آماری معنی داری بود (P<0.05). نسبت زمان تاخیر و سرعت هدایت در روش اپی نوریوم نسبت به روش پری نوریوم مشابه بود و اختلاف آماری معنی داری نداشتند. میزان motor unit potential در عضله ADM 10 بیمار (71%) روش اپی نوریوم و 9 بیمار (64%) روش پری نوریوم تعیین شد. فعالیت عضله FDI در 9 بیمار (64%) روش اپی نوریوم و 8 بیمار (57%) روش پری نوریوم مشاهده شد. 5 بیمار (35.7%) در روش اپی نوریوم و 4 بیمار (28.5%) در روش پری نوریوم دارای لمس سطحی بودند. حس درد در 11 بیمار (78.5%) روش اپی نوریوم و 8 بیمار (57%) روش پری نوریوم وجود داشت.
    نتیجه گیری
    ترمیم عصب اولنار به دو روش اپی نوریوم و پری نوریوم از لحاظ نتایج الکترومیوگرافی و سرعت هدایت فعالیت عصب و عملکرد حسی و حرکتی هیچ تفاوتی نسبت به هم ندارند.
    کلید واژگان: ترمیم عصب, اپی نوریوم, پری نوریوم, الکترومیوگرافی, سرعت هدایت فعالیت عصب, لمس سطحی, درد
    Torkashvand A., Mojdeipanah H., Ebrahimi A., Naderi F. *
    Background And Objective
    Repair of peripheral nerve is one of main challenge in surgery and despite improvement in this field less than 50% of cases have functional improvment. This study was done to evaluate the comparison of epineural and peripheral methods in ulnar nerve repair.
    Method
    In this clinical trial study, 28 patients with ulnar nerve injury in distal of forearm were randomly divided equly into epineural and peripheral surgery methods. After 4 months of surgery, the subjects were examined using with EMG, nerve conduction velocity (NCV) and sensorimotor examination on the first dorsal interosos muscle (FDIM) and abductor digiti minim muscle (ADM).
    Results
    The mean of domain nerve activity, latency nerve activity and NCV in affected upper limb and non affected side had significant differences in epineural and peripheral methods (P<0.05). Latency nerve activity and NCV were similar in both methods. The mean of motor unit potential (MUP) was determined in 71% and 64% of patiants in epineural and peripheral methods, respectively. Muscle activity of FDIM was observed in 64% and 57% of patients in epineural and peripheral methods, respectively. Light touch was determined in 35.7% and 28.5% of patients in epineural and peripheral methods, respectively. Pain was reported in 78.5% and 57% of patients in epineural and peripheral methods, respectively.
    Conclusion
    There was no difference between nerve repair by epineurium and prineurium methods using EMG, NCV and motorosensorial examination.
    Keywords: Nerve repair, Epineural, Peripheral, EMG, Nerve conduction velocity, Light touch, Pain
  • گلاویژه قصیری، پرویز فلاح، فیروزه نادری*
    مقدمه
    انتخاب بهترین تکنیک جراحی جهت کاهش عود و عوارض بیماری در جراحی های فتق کشاله ران بسیار مهم است. هدف از انجام این مطالعه مقایسه نتایج دو روش ترمیم لیختن اشتاین و کوگل در بیماران مبتلا به فتق مغبنی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این مطالعه نیمه تجربی 240 بیمار مبتلا به فتق ناحیه اینگوینال وارد مطالعه و به طور تصادفی به دو گروه مساوی ترمیم پره پریتونئال و لیختن اشتاین تقسیم شدند. بیماران در طی مدت بعد از عمل از نظر میزان عفونت بعداز عمل، مشکلات ادراری و گوارشی، هماتوم و سروما در ناحیه عمل، درد مزمن، اختلالات حسی و عود بیماری به وسیله آزمون t مستقل و آزمون دقیق فیشر در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفتند.
    نتایج
    نتایج نشان داد که میزان بروز درد مزمن (p=0/002) بعد ازعمل و عود بیماری (p=0/003) در گروه پره پریتونئال کمتر بوده و دارای اختلاف معنی داری بود. سایر متغیرها در دو گروه مشابه بوده تفاوت معناداری با هم نداشتند (P>0.05).
    نتیجه گیری
    براساس نتایج این مطالعه ترمیم فتق به روش کوگل می تواند روش جایگزین مناسبی برای روش متداول لیختن اشتاین باشد.
    کلید واژگان: ترمیم فتق مغبنی, لیختن اشتاین, پره پریتونئال
    G. Ghoseiri, P. Falah, F. Naderi *
    Background
    Choosing the best surgical technique to reduce recurrence and complications of groin hernia surgery is very important. The purpose of this study was to compare outcome of two techniques, Lichtenstein repair and preperitoneal in patients with inguinal hernia.
    Methods
    In this semi-experimental study, 240 consecutive with inguinal hernia randomly entered and divided in two groups, preperitoneal and Lichtenstein. They were compared during the operation based on incidence The rate of postoperative infection, urinary and digestive problems, hematoma and seroma in the operation, Chronic Pain, sensory disorders and relapse of inguinal area using independent t-test and Fisher exact test.
    Results
    The results showed that The incidence of chronic pain (p=0/002) and Relapse (p=0/003)in Kugel was significantly less than Lichtenstein technique. Other variables showed no significant difference between the two methods (P>0.05).
    Conclusion
    According to the results of this study, it can be concluded that the Kugel hernia repair can be a safe alternative technique for Lichtenstein.
    Keywords: Inguinal herniorrhaphy repair, Lichtenstein, Kugel
  • حسین پارسا، پدرام طالبیان، فیروزه نادری *
    سابقه و هدف

    درمان توصیه شده جهت بیماران دچار تنگی کاروتید قابل توجه، آندارترکتومی کاروتید از طریق جراحی می باشد و نسبت به درمان دارویی در جلوگیری از سکته مغزی موثرتر می باشد. هدف از این تحقیق بررسی عوارض و مرگ و میر پس از آندارترکتومی شریان کاروتید در بیماران دچار تنگی کاروتید می باشد.

    مواد و روش ها

    این مطالعه توصیفی روی 138 بیمارکه در طول سال های 1387 تا 1391تحت عمل جراحی آندارترکتومی شریان کاروتید قرار گرفته بودند، انجام شد. جنس، سن، درصد و جهت تنگی، علت عمل و عوارض حین و بعداز عمل و هم چنین میزان مرگ ومیر بیماران جمع آوری و ثبت گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 16 آنالیز گردید.

    یافته ها

    از 138 بیمار جراحی شده 3 مورد مرگ مشاهده شد که 2 مورد به دلیل کاهش سطح هوشیاری و یک مورد به دلیل ایست قلبی ایجاد شد. همچنین این سه مورد مرگ در بیماران دچار سکته قلبی و دارای تنگی شریان شدید اتفاق افتاد. میزان عوارض نیز 5/27 درصد (38نفر) بود که 34 مورد مربوط به بیماران دچار تنگی شدید و 4 مورد نیز مربوط به تنگی متوسط بود. هم چنین 72 درصد عوارض در بیمارانی دیده شد که به علت حوادث عروق مغزی بستری شده بودند. هم چنین میزان عوارض و مرگ ومیر در افراد دارای تنگی شدید شریان کاروتید و بیماران دارای سکته مغزی حین بستری نسبت به بیماران دیگر بیش تر بود.

    استنتاج

    نتایج نشان داد که میزان عوارض و مرگ و میر مشاهده شده در این مطالعه در مقایسه با مطالعات دیگر در حد قابل قبولی می باشد.

    کلید واژگان: آندارترکتومی کاروتید, عوارض پس از عمل جراحی, میزان مرگ و میر
    Hosein Parsa, Pedram Talebian, Firoozeh Naderi

    Background and

    Purpose

    Recommended treatment for patients with carotid stenosis, is Carotid Endarterectomy (CEA) that is more effective in preventing stroke compared to other therapies. The purpose of this study was to evaluate morbidity and mortality rate in patients with carotid stenosis after CEA.

    Material And Methods

    In this descriptive study, 138 patients undergoing CEA admitted in the Shahid Rajaei and Velayat Hospitals in Qazvin were studied. Sex, age, and percentage of stenosis, the cause of surgery and postoperative complications during and after surgery and mortality rates were recorded. Data was analyzed using SPSS 16.

    Results

    Death occurred in three cases of which two were due to loss of consciousness and one was induced as a result of cardiac arrest. These cases also had severe carotid artery stenosis and myocardial infarction. Complication rate was 27.5% (38 subjects) of whom 34 individuals had severe stenosis and four suffered from moderate stenosis. Moreover, 72% of the complications were associated with cerebrovascular attack (CVA).

    Conclusion

    Results showed acceptable rate of mortality and morbidity is after endarterectomy surgery compared to other studies.

    Keywords: Carotid endarterectomy, carotid stenosis, postoperative morbidity, mortality
  • سیامک یعقوبی، محمدرضا ابوترابی، فیروزه نادری*، الهام ارفعی، اعظم محمدی
    مقدمه

    پیش بینی مرگ در بخش مراقبت های ویژه، با استفاده از سیستم های نمره دهی مختلفی که شدت بیماری را می سنجند، صورت می گیرد. این بررسی جهت ارزیابی سیستم امتیازدهی 4APACHE (4Acute physiology and chronic health evaluation) و 3SAPS (3Simplified acute physiology score) در پیش گویی میزان مرگ و میر بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.

    روش ها

    در این مطالعه ی مقطعی، تعداد 60 بیمار که از خرداد تا آذر سال 1391 در بخش مراقبت های ویژه ی مرکز آموزشی- درمانی شهید رجایی بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. نمرات 4APACHE و 3SAPS و نیز میزان مرگ و میر پیش بینی شده بر اساس این مدل ها و میزان مرگ و میر واقعی در این بیماران بررسی شد. سپس با محاسبه ی مساحت سطح زیرمنحنی ROC (Receiver operating characteristic) میزان کارایی و تمایز این مدل ها برای پیش بینی مرگ و میر بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی 16 و آزمون t با هم مقایسه شدند. 050/0 > P معنی دار در نظر گرفته شد.

    یافته ها

    از 74 بیمار بستری در بخش مراقبت های ویژه، 60 نفر شرایط ورود به مطالعه را داشتند که 38 نفر مرد و 22 بیمار زن بودند. میانگین سنی بیماران 59 سال و متوسط زمان بستری 12/10 روز بود که از این تعداد، 11 بیمار فوت کردند. میانگین و انحراف معیار نمرات 4APACHE 0/2 ± 0/15 و 3SAPS 4/3 ± 0/30 بود. فاصله ی اطمینان مساحت زیر منحنی ROC در 4APACHE (008/1-930/0) 99/0 و در 3SAPS (008/1-970/0) 97/0 بود و آزمون t اختلاف معنی داری را بین این دو میانگین نشان داد (001/0 > P).

    نتیجه گیری

    این مطالعه نشان داد که مدل 4APACHE در پیش گویی مرگ و میر بیماران در بخش مراقبت های ویژه دارای قدرت بیشتری نسبت به مدل 3SAPS می باشد.

    کلید واژگان: بخش مراقبت های ویژه, سیستم نمره دهی, 4Acute physiology, chronic health evaluation, 3Simplified acute physiology score, پیش گویی مرگ و میر
    Siamak Yaghoubi, Mohammadreza Abotorabi, Firoozeh Naderi, Elham Arfaei, Azam Mohammadi
    Background

    The prediction of death in intensive care units is done by using scoring systems assess the disease severity. This study was performed to compare two scoring systems, Acute Physiology and Chronic Health Evaluation (APACHE) IV and Simplified Acute Physiology (SAPA) III, in predicting mortality rate in intensive care units (ICU).

    Methods

    In this retrospective cross-sectional study, we calculated 60 patient during the year 2012 admitted to ICU wards in Shahid Rajaei hospital, Qazvin, Iran. APACHE IV and SAPA III scores and predicted mortality were calculated. Then, the real mortality in intensive care units were recorded. Using the area under the curve of receiver operating characteristic (ROC), performance and differentiation of these models to predict mortality were assessed. Data were analyzed using Mann-Whitney test at the significant level of P-value of less than 0.05.

    Findings

    Of 74 patients admitted to the intensive care unit, 60 were included in the study, 38 men and 22 women. The mean age of patients was 59.0 years and the average duration of hospital staying was 12.10 days; 11 patients died. The mean scores of APACHE IV and SAPA III were 30.0 ± 3.4 and 15.0 ± 2.0, respectively. The area under ROC curve was 0.990 for APACHE IV with confidence interval of 0.930 to 1.008 and 0.97 for SAPA III with confidence interval 0.97-1.008with a significant difference (P < 0.001).

    Conclusion

    Our study revealed that APACHE IV scoring method predicted the mortality rates in intensive care units better than SAPSIII method.

    Keywords: Intensive care unit, Scoring systems, Acute physiology, chronic health evaluation (APACHE) IV score, Simplified acute physiology (SAPA) III score, Predicted mortality
  • فاطمه شیما هادی پور زاده، حمید کیالها، فیروزه نادری*، سعید صفری، ندا برازنده
    زمینه و هدف
    از عوارض مورفین اینتراتکال در بیهوشی منطقه ایی تهوع و استفراغ پس از جراحی می باشد. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر آتروپین اینتراتکال در میزن تهوع و استفراغ ناشی از مورفین در بیماران تحت جراحی اندام تحتانی می باشد.
    مواد و روش ها
    در این کارآزمایی بالینی 120 بیمار کاندید جراحی اندام تحتانی بطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. در گروه A بیماران1/0میلی گرم (cc1) آتروپین اینتراتکال و در گروه B بیماران 1سی سی سالین 9/0% دریافت کردند. میزان تهوع و استفراغ بیماران در طی h 24 و تغییرات همودینامیک در دقایق 3، 5، 10 و 15 در دو گروه بررسی شد. آنالیز آماری با آزمون های تی مستقل، repeated measures manova و کای اسکور با نرم افزارSPSS نسخه 14 انجام شد.
    یافته ها
    تغییرات علایم همودینامیک قبل از تزریق و در دقایق3، 5، 10 و 15بعد از تزریق دارو در دو گروه دارای تفاوت آماری معنی داری نبود (05/ 0p>). هیچکدام از نمونه های گروه مداخله دچار تهوع و استفراغ نشده بودند در صورتیکه این میزان در گروه شاهد 17درصد بود که دارای اختلاف معنی دار بود (000/0 p=). همچنین میزان درد در گروه شاهد بیشتر از گروه مداخله بود)26 نفر نسبت به 14 نفر دارای میزان vas بیشتر از 3 بودند) که این اختلاف نیز از نظر آمارای معنی دار شد(04/0p=)
    نتیجه گیری
    آتروپین اینتراتکال بدون اختلال در علایم همودینامیک و تسکین درد باعث جلوگیری از تهوع و استفراغ ناشی از مورفین اینتراتکال در بیماران تحت عمل جراحی اندام تحتانی می شود.
    کلید واژگان: آتروپین اینترتکال, مورفین اینترتکال, جراحی اندام تحتانی, تهوع و استفراغ, بیحسی منطقه ایی
    Fatemehshima Hadipourzadeh, Hamid Kaialha, Firoozeh Naderi *, Said Safary, Neda Barazandeh
    Background
    Intrathecal morphine side effect is Nausea & Vomiting after surgery. aim of This clinical study was to evaluate the effect of intrathecal atropine on PONV in patients receiving intrathecal morphine in lower limb surgeries
    Materials And Methods
    In this clinical trial, 120 patients undergoing lower limb surgery were randomly divided into 2 groups. Experimental group received0/1 mg (cc1) Intrathecal atropine and control group received 1cc saline 0/9%. PONV during the first 24 hours and hemodynamic changes in minute 3, 5, 10 and 15 after surgery in both groups were measured. Data were analyzed using SPSS software (verision14). independent t-test, repeated measures manova,and chi-square were used to compare comparison of variables.
    Results
    Hemodynamic cheanges before injection and 3, 5, 10 and 15 after injection in two groups was not significant (P>0/05). None of the patients in the intervention group were PONV, but 17 patients in the control group had PONV that this difference was statistically significant (p =0/000). Pain in the control group was great than intervention group while 26 patients in the control group and 14 patients in the intervention group had vas greater than 3 that this difference was statistically significant(P = 0/04).
    Conclusion
    Intrathecal atropine without interfering Hemodynamic and pain relief prevent nausea and vomiting caused by Intrathecal morphine in patients undergoing surgery to the lower limbs.
    Keywords: Intrathecal Atropine, Intrathecal Morphine, lower limb surgeries, Nausea, Vomiting, regional anesthesia.
  • فیروزه نادری، آرمان آقایی، محمد محمد زاده، صمد ناظمی*، فریبا سلمانی، مرتضی رشوند
    اهداف
    یکی از روش های غیردارویی تسکین درد، موسیقی است. این مطالعه با هدف بررسی تاثیر نوع موسیقی (انتخابی و غیرانتخابی) در کاهش درد، اضطراب و واکنش های رفتاری و تغییرات شاخص های همودینامیک در بیماران سوختگی حین تعویض پانسمان روزانه انجام شد.
    روش ها
    این کارآزمایی بالینی در 90 بیمار مبتلا به سوختگی بیمارستان شهید رجایی قزوین در سال 1392 که به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه موسیقی انتخابی، موسیقی غیرانتخابی و کنترل تقسیم شدند، انجام شد. داده ها از طریق مصاحبه، خودگزارش دهی و مشاهده پرونده با پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه اشپیل برگر، برگه ثبت شدت درد و پرسش نامه رفتاری درد گردآوری شد. وضعیت همودینامیک (ضربان قلب، فشار خون و تعداد تنفس) بیمار حین تعویض پانسمان اندازه گیری و ثبت شد. داده ها با استفاده از آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
    یافته ها
    موسیقی باعث کاهش معنی دار درد و همچنین اضطراب در بیماران سوختگی شد (05/0p<). موسیقی انتخابی باعث کاهش معنی دار شدت واکنش های رفتاری به درد شد (02/0=p). موسیقی انتخابی و غیرانتخابی باعث تعدیل معنی دار میانگین تعداد ضربان قلب بیماران شدند (05/0p<).
    نتیجه گیری
    موسیقی، به ویژه از نوع آشنا، می تواند اثرات مثبتی در زمینه کاهش اضطراب، درد و کنترل برخی از علایم حیاتی بیماران داشته باشد.
    کلید واژگان: موسیقی, اضطراب, درد, سوختگی, شاخص های همودینامیک
    Firooze Naderi, Arman Aghaei, Mohammad Mohammad-Zadeh, Samad Nazemi *, Fariba Salmani, Morteza Rashvand
    Aims
    Music is one of the non-pharmacotherapeutic approaches of pain relief. This study was done to investigate the effect of music (selective and nonselective) in reducing pain، anxiety and behavioral reactions and changes of hemodynamic parameters in the burned patients during the daily dressing changing.
    Methods
    This clinical trial was done on 90 burned patients of Shahid Rajaei Hospital of Qazvin، Iran، in 2012 that were selected via purposeful sampling method and randomly divided into three control، selected music and nonselective music groups. Data were collected by interview، self-reporting and document observing with the demographic، the Spielberger and pain behavioral questionnaires and pain intensity recording sheet. The hemodynamic status (heart rate، blood pressure and respiratory rate) of the patient was measured during dressing changing. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey’s post hoc tests.
    Results
    Music caused a significant reduction of pain and also anxiety in the burned patients (p<0. 05). The selective music caused a significant reduction of behavioral reactions to pain (p=0. 02). Selective and nonselective music caused significant modification of heart rate of the patients (p<0. 05).
    Conclusion
    Music، especially the familiar type can have positive effects in reducing anxiety، pain and controlling some vital sings of burned patients.
    Keywords: Music, Anxiety, Pain, Burn, Hemodynamic Parameters
  • ندا برازنده، مهدی ابتهاج، فیروزه نادری *
    سابقه و هدف

    بی حسی منطقه ای داخل وریدی روشی و قابل اعتماد برای ترمیم جراحات اندام فوقانی می باشد. جهت بهبود کیفیت بلوک حسی، کاهش درد تورنیکه و بی دردی بعد از عمل ترکیبات متفاوتی به داروهای بی حس کننده موضعی در بی حسی منطقه ای داخل وریدی اضافه می شوند. این مطالعه به منظور بررسی اثر نیتروگلیسیرین با لیدوکایین در بهبود کیفیت بی حسی منطقه ایی داخل وریدی در جراحی اندام فوقانی انجام شد.

    مواد و روش ها

    در این مطالعه 40 بیمار با ASA (American Society of Anesthesiologists) کلاس I یا II، که کاندید عمل جراحی اندام فوقانی بودند، به طور تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند. در گروه شاهد برای انجام بی حسی منطقه ای داخل وریدی mg/kg3 لیدوکایین 5/0 درصد و در گروه مداخله علاوه بر آن 200 میکروگرم نیتروگلیسیرین مورد استفاده قرار گرفت. علایم همودینامیک 5، 10، 15 و 20 دقیقه بعد از تزریق داروهای بیهوشی اندازه گیری شد. زمان شروع و بازگشت بلوک حسی و حرکتی، شروع و شدت درد تورنیکه بر اساس نمره دهی VAS (Visual analogue scale) در حین عمل و علایم همودینامیک و میزان شدت درد بر اساس نمره دهی VAS در 5/0، 2، 4، 6 و 12 ساعت بعد از عمل اندازه گیری و ثبت شد. هم چنین مقدار دریافت پتیدین و فنتانیل در حین و بعد از عمل در بیماران ثبت شد.

    یافته ها

    نتایج نشان داد که شروع بلوک حسی در گروه دریافت کننده نیتروگلیسیرین سریع تر (51042± 45/2 دقیقه در مقابل 26803/1± 35/4 دقیقه)، زمان بازگشت بلوک حسی (1734/2± 25/8 دقیقه در مقابل 99041± 825/3 دقیقه) و حرکتی (80255± 025/3 دقیقه در مقابل 15166/1± 2000/4 دقیقه) در گروه مداخله کندتر و زمان شروع درد تورنیکه درگروه مداخله دیرتر 12039/3± 5/22 نسبت به گروه شاهد 77963/2± 4/19 بود. میانگین ضربان قلبی در 5/0، 2 و 4 ساعت بعد از باز کردن تورنیکه دارای کاهش معنی داری در گروه مداخله نسبت به شاهد بود (05/0p<) هم چنین میزان شدت درد در 5/0 ساعت اول بعد از عمل در گروه مداخله کم تر از گروه شاهد بود (22± 05/1 دقیقه در مقابل 30± 1/1 دقیقه) و درکل در این موارد بین گروه مداخله و شاهد تفاوت آماری معنی داری وجود داشت (05/0p<).

    استنتاج

    استفاده از نیتروگلیسیرین سبب افزایش اثر داروی بی حسی می شود بدون آن که افزایش چندانی در میزان عوارض به ویژه عوارض همودینامیک در بیمار ایجاد نماید.

    کلید واژگان: بی حسی منطقه ای داخل وریدی, نیتروگلیسیرین, لیدوکایین
    Neda Barazandeh, Mehdi Ebtehaj, Firoozeh Naderi

    Background and

    Purpose

    Intravenous regional anesthesia (IVRA) is a simple and reliable method for upper extremity injuries. Different additives have been combined with local anesthetics to improve block quality، decrease tourniquet pain and postoperative analgesia in IVRA. This study was performed to evaluate the effect of (NTG) in quality improvement when added to lidocaine in IVRA.

    Material And Methods

    In a clinical trial، 40 patients ASA (American Society of Anesthesiologists) I-II، the candidates with upper extremity injury were scheduled for IVRA randomly allocated into two groups. Under identical condition، the control group received 3mg/kg mg lidocaine %0. 5 and the study group received 3mg/kg mg lidocaine %0. 5 plus 200µg nitroglycerine. Hemodynamic variables were measured and recorded at 5، 10، 15، 20، and 30 min after anesthetic solution administration. The onset and recovery times of sensory and motor block were measured and recorded and tourniquet pain based on visual analog scale (VAS) score in all patients. After the tourniquet deflation، at 30 min and 2، 4، 6 and 12 h، hemodynamic variables، VAS score، total analgesic consumption in the first 24 h after operation، and the side effects were noted.

    Results

    Sensory block onset time was less in NW in comparison with the control group (2. 45±0. 51042 vs 4. 35±1. 26803) Sensory and motor recovery times were prolonged in NW group compared to the control group (8. 25±2. 1734 vs 3. 825±0. 99041 min) for sensory، (4. 2000±1. 15166 vs 3. 025±0. 80255 min) for motor recovery with statistical significance (P<0. 05). The onset time tourniquet pain was prolonged in NW in comparison with the control group (22. 5±3. 12039 vs 19. 4±2. 77963 min). Pulse rate at 0. 5، 2 and 4 hr postoperatively was lower in the study group (P<0. 05). Postoperative analgesia after 0. 5h of tourniquet deflation was prolonged with statistically significant difference in VAS scores (1. 1±0. 30 vs 1. 05±0. 22).

    Conclusion

    Totally، according to the obtained results، it may be concluded that the use of nitroglycerine added to lidocaine would result in an increase in the effect of anesthetic without additional adverse effects.

    Keywords: Intravenous regional anesthesia, Nitroglycerin, Lidocaine
  • حسن اژدری زرمهری، فیروزه نادری، الهه ارمی، محمد محمدزاده
    سابقه و هدف
    صرع یکی از رایج ترین اختلالات عصبی در انسان می باشد که به صورت تشنجات ناگهانی، زودگذر، تکرارشونده و غیر قابل پیش بینی ظاهر می شود. حدود نیم تا یک درصد از جمعیت جهان به بیماری صرع مبتلا هستند. از دیرباز، برای درمان صرع از گیاهان دارویی استفاده شده است. در این مطالعه اثر ضد تشنجی عصاره Salvia Sahendica در موش سوری نر بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    60 موش به طور تصادفی به شش گروه 10 تایی تقسیم شدند. یک گروه (کنترل) دریافت کننده نرمال سالین و 5 گروه دیگر دریافت کننده عصاره (با دوزهای 150، 300، 600، 900، 1200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم) بودند. 30 دقیقه بعد از تجویز داخل صفاقی دوزهای مختلف عصاره یا نرمال سالین، پنتیلن تترازول با دوز 85 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم به صورت داخل صفاقی به موش ها تزریق و بلافاصله به قفس مخصوص منتقل شدند و در طی 30 دقیقه بعد پارامترهای تشنجی ارزیابی شد.
    یافته ها
    تزریق عصاره این گیاه به صورت وابسته به دوز باعث تاخیر زمان شروع تشنج کلونیک و تونیک-کلونیک شد. دوز 600 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم بیش ترین اثر را بر کمیت تشنجی مذکور داشت. تجویز عصاره هم چنین باعث کاهش زمان تشنج تونیک کلونیک در حیوانات می شود هم چنین میزان مرگ و میر و تعداد پرش های ناگهانی حیوانات را هنگام تشنج به طور معنی داری کاهش داد.
    نتیجه گیری
    مطالعه ما نشان داد که عصاره Salvia Sahendica دارای اثر ضد تشنجی مناسبی بوده و به نظر می رسد مطالعات آینده برای جداسازی و تعیین مواد موثر و شناخت مکانیسم اثر آن ضروری باشد.
    کلید واژگان: حمله های تشنجی, پنتیلن تترازول, موش ها
    Hassan Azhdari Zarmehri, Firozeh Naderi, Elaheh Erami, Mohammad Mohammad-Zadeh
    Introduction
    Epilepsy is one of most prevalent disorders of central nervous system that causes sudden convulsions، transient، repetitive and unpredictable seizures. It affects about half to one percent of the world population. Historically، herbs have been used to treat epilepsy. In this study، anti-convulsant effect of Salvia Sahendica extract was investigated in mice.
    Materials And Methods
    Sixty mice were randomly divided into six groups (n=10 in each group). Group one (control group) was received normal saline and another 5 groups were received 150، 300، 600، 900، 1200 mg/kg of the extract. Thirty minute after peritoneal injection of different doses of extract or saline، PTZ (85 mg/kg) were injected and they were immediately transferred to a special cage، and the seizure parameters were evaluated for 30 minutes.
    Results
    The injection of the extract had a dose-dependent effect on prolongation of latency to the onset of clonic and tonic-clonic seizures. The greatest effect was observed at the dose of 600 mg/kg. Tonic-clonic seizures time in the treated animals was also reduced. Additionally، it decreased the rate of mortality and the number of suddenly seizures jumping significantly.
    Conclusion
    The obtained result showed that the extract of Salvia Sahendica has anticonvulsant effects. However، more studies are required to understand its action mechanism and to identify the active components.
    Keywords: Mice, Pentylenetetrazole, Seizures, Salvia sahendica
  • محمد محمدزاده، فیروزه نادری، حسن اژدری زرمهری، الهه ارمی، علی سنبلی، محمد صوفی آبادی
    مقدمه
    حدود نیم تا یک درصد از جمعیت جهان به بیماری صرع مبتلا هستند در بیماری صرع، تشنج از جمله علایمی است که به علت فعالیت الکتریکی غیرطبیعی مغز دیده می شود. از دیرباز، برای درمان بیماری های مختلف عصبی مانند تشنج از گیاهان دارویی استفاده شده است.
    هدف
    در این مطالعه اثر ضد تشنجی عصاره هیدروالکلی Tanacetum sonbolii در موش سوری نر بررسی شد.
    روش بررسی
    60 سر موش سوری نر به طور تصادفی به شش گروه 10 تایی تقسیم شدند که شامل یک گروه کنترل دریافت کننده نرمال سالین و 5 گروه دریافت کننده عصاره با دوزهای 150، 300، 600، 900، 1200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم بودند. سی دقیقه بعد از تجویز داخل صفاقی دوزهای مختلف عصاره یا نرمال سالین، پنتیلن تترازول با دوز 85 میلی گرم بر کیلوگرم به موش ها تزریق داخل صفاقی شد. در طی 30 دقیقه پس از تزریق پنتیلن تترازول رفتارهای تشنجی مشاهده و ثبت شد.
    نتایج
    زمان تشنج های تونیک و کلونیک در گروه های دریافت کننده عصاره نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری کاهش یافت. همچنین تفاوت آماری در میانگین زمان تاخیری تا شروع تشنج بین گروه های دریافت کننده عصاره و کنترل مشاهده شد. تجویز عصاره میزان مرگ ناشی از تشنج را کمتر نمود و در چند مورد مانع از بروز تشنج های تونیک - کلونیک شد.
    نتیجه گیری
    نتایج نشان داد که عصاره Tanacetum sonbolii دارای اثر ضد تشنجی می باشد و مناسب است برای تعیین مواد موثر و شناسایی مکانیسم دقیق عمل آن مطالعات تکمیلی انجام شود.
    کلید واژگان: Tanacetum sonbolii, تشنج, پنتیلن تترازول, موش سوری
    M. Mohammad, Zadeh, F. Naderi, H. Azhdari, Zarmehri, A. Sonboli, M. Sofiabadi
    Background
    Epilepsy has prevalence about 0.5 - 1% of world population. From many years ago, plants used to treat of various neurological diseases such as seizures.
    Objective
    The anticonvulsant effects of hydroalcoholic extract of Tanacetum Sonbolii was examined in male mice.
    Methods
    60 mice were randomly divided into six groups (n=10), included: A control group (normal saline) and 5 groups receiving Sonbolii extract (150, 300, 600, 900, 1200 mg/kg). 30 min after peritoneal injection of different doses extract or saline, PTZ (85 mg/kg) were injected and the animal immediately transferred to a special cage, and the seizure behavior was evaluated within 30 minutes.
    Results
    The tonic and colonic seizures were significantly reduced in the groups that received extract compared to control group. The onsets of seizures were difference between treated and control animals statistically. Extract were reduced the rate of death during seizures and was prevented the outbreak of tonic - colonic seizures in some case.
    Conclusion
    Our results showed that the extracts of Tanacetum Sonbolii have strong anticonvulsant effect, and more complementary studies will be done for identifying the mechanism of action and effective material of Sonbolii exact.
    Keywords: Tanacetum sonbolii, Seizures, PTZ, Mice
  • فیروزه نادری، شهلا ملاحسینی
    ترومبوز وریدهای عمقی یکی از بیماری های شایع قلبی و عروقی است که با ایجاد لخته در وریدهای عمقی ایجاد می شود. شیوه زندگی نادرست مانند بی تحرکی، تغذیه نامناسب و سوء استفاده از مواد (دخانیات، مخدر و الکل) از علل ایجاد بیماری های قلبی و عروقی هستند. این مطالعه تحلیلی در سال 1388 به منظور بررسی شیوه زندگی افراد مبتلا به ترومبوز وریدهای عمقی در بیماران بستری در بیمارستان های شهر قزوین (40 نفر) انجام شد که با روش نمونه گیری در دسترس یا آسان انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه خودساخته بود و داده ها با آزمون آماری مجذور کای تحلیل شدند. شیوه زندگی اکثر بیماران در حد مطلوبی نبود که این امر می تواند با ابتلا به ترومبوزهای وریدی مرتبط باشد.
    کلید واژگان: ترومبوز وریدهای عمقی, شیوه زندگی
    F. Naderi, Sh. Mollahiseini
    Deep vein thrombosis is one of common cardiovascular diseases caused by formation of clot in a vein. Incorrect lifestyles such as prolonged immobilization, unsuitable nutrition, tobacco use, and substance abuse (alcohol, narcotic) are considered as important risk factors of cardiovascular diseases. This analytical study was designed to determine the type of lifestyle among inpatients with deep vein thrombosis (DVT) of Qazvin hospitals in 2010. Patients were selected through convenience sampling and evaluated by life style self-made questionnaire. Data were analyzed by descriptive and inferential (chi-square) statistics. According to our data, incorrect lifestyle was observed in many of patients.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال