به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب لیلا بنی فاطمه

  • لیلا بنی فاطمه، نجلا حریری*، مصطفی فرحبخش
    زمینه

    اختلال دو قطبی یک شرایط مزمن است که فرد مبتلا در تمام طول عمر خود به مصرف دارو یا سایر رویکردهای درمانی و خودمراقبتی نیاز دارد. افراد مبتلا به اختلال دو قطبی و خانواده آن ها می توانند تجارب مختلفی در زمینه مدیریت خواب، استرس، روابط بین فردی و خشم داشته باشند که اغلب این تجارب مورد استفاده قرار نمی گیرند. در مطالعه حاضر، ابتدا دانش ساخته شده در بین بیماران با اختلال دو قطبی و خانواده آن ها ارزیابی شده و سپس مدل مناسبی جهت مدیریت دانش خودمراقبتی و تجربه ای در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و خانواده آن ها ارائه خواهد شد.

    روش کار

    مطالعه حاضر در چهار مرحله انجام خواهد شد. در مرحله اول یک مطالعه مروری از نوع فراترکیب در حیطه مدیریت دانش در نظام سلامت انجام می گردد. مرحله دوم شامل مطالعه ای کیفی است که به بررسی تجارب خود مراقبتی بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی می پردازد. در مرحله سوم، متخصصین حیطه مدیریت دانش و سلامت روان، با تکنیک دلفی به اولویت بندی کدهای حاصل از مرحله یک و دو خواهند پرداخت. در مرحله چهارم، پرسش نامه ای محقق ساخته تهیه شده و با استفاده از آن، جمع آوری داده از ارائه دهندگان خدمات سلامت روان انجام خواهد شد. در نهایت، بر اساس نتایج مراحل چهارگانه، چهارچوب نهایی مدیریت دانش شخصی خود مراقبتی و تجربه ای در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی و خانواده آن ها ارائه خواهد شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه تقریبا نیمی از بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی به درمان طولانی مدت خود پای بند نیستند و از طرفی این بیماری علاوه بر دارودرمانی بیماران را ملزم به انجام فعالیت های خودمراقبتی نیز می کند، می توان نتیجه گرفت که طراحی و اجرای یک مدل مدیریت دانش برای خودمراقبتی و تجربه در افراد مبتلا به اختلال دوقطبی می تواند در بهبود رفتارهای خودمراقبتی و کیفیت زندگی آنها موثر باشد.

    کلید واژگان: اختلال دو قطبی, خود مراقبتی, مدیریت دانش شخصی}
    Leila Banifatemeh, Nadjla Hariri*, Mostafa Farahbakhsh
    Background

    Bipolar disorder is a chronic condition that necessitates lifelong medication, therapeutic interventions, and self-care. People with bipolar disorder and their families may have varied experiences regarding sleep management, stress, interpersonal relationships, and anger, which are frequently overlooked. In the current study, the knowledge acquired by patients with bipolar disorder and their families was evaluated. Then, an appropriate model for managing self-care knowledge among individuals with bipolar disorder was proposed.

    Methods

    The current mixed-methods study was conducted in four stages. The first stage involved a systematic review and meta-synthesis study in the field of knowledge management in the healthcare system. The second stage involved assessing the self-care experiences of patients with bipolar disorder. In the third stage, the codes obtained from the previous stages were prioritized by experts using Delphi techniques. In the fourth stage, a researcher prepared, validated, and distributed a questionnaire among mental health service providers stages. Finally, the personal knowledge management model of self-care and experience in individuals with bipolar disorder and their families was presented.

    Conclusion

    Almost half of patients with bipolar disorder do not adhere to their long-term treatment. Also, this disease requires patients to perform self-care activities in addition to drug therapy. So, the design and implementation of a knowledge management model for self-care and experience in people with bipolar disorder can be effective in improving their self-care behaviors and quality of life.

    Keywords: Bipolar Disorder, Self-Care, Personal Knowledge Management}
  • لیلا بنی فاطمه، مصطفی فرح بخش صدیقه محمد اسماعیل*
    زمینه

    مدیریت دانش شامل دسترسی به منابع، روش انتقال تجارب ارایه دهندگان خدمت، روش جمع بندی و تحلیل تجارب، تحلیل رویکرد ذخیره سازی و گزارش و رویکرد به اشتراک گذاری دانش تولید شده است. موفقیت در زمینه مدیریت دانش نیازمند ایجاد یک محیط جدید کاری می باشد که دانش و تجربه بتوانند به راحتی تسهیم شوند. مطالعه حاضر با هدف بررسی الگوی مدیریت دانش در نظام مراقبت های اولیه بهداشتی شهر تبریز در حیطه پیشگیری از خودکشی انجام گرفت.

    روش کار

    این مطالعه یک پژوهش توصیفی و از نوع مقطعی بود که در سال 1401 انجام شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ارایه دهندگان مراقبت های بهداشتی درمانی در برنامه پیشگیری از خودکشی در نظام مراقبت های اولیه بهداشتی شهر تبریز بودند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه دموگرافیکی براساس سن، شغل، جنسیت، تحصیل، سابقه کار و محل کار تهیه و همراه مقیاس اصلی پرسشنامه مدیریت دانش لاوسون استفاده شد. داده های حاصل در نرم افزار SPSS نسخه 21 وارد شد. برای گزارش داده ها از میانگین و شاخص پراکندگی استفاده شد. برای مقایسه گروه ها از آزمون T مستقل، کای اسکویر و ANOVA استفاده شد.

    یافته‌ها

    270 نفر پرسشنامه را تکمیل نمودند. بیشتر شرکت کنندگان با 47/3 درصد (124 نفر) مراقب سلامت و کمترین پزشکان خانواده 8 درصد (21 نفر) بودند. 9/9 درصد شرکت کنندگان مرد و 90/1 درصد آنها زن بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان در این مطالعه 8/42 ±40 سال و میانگین سابقه کار 14/7±9/1 سال می باشد. نتایج این مطالعه نشان داد از دیدگاه ارایه دهندگان مراقبت های مرتبط با خودکشی مولفه‌های مختلف مدیریت دانش در نظام مراقبت های اولیه بهداشتی شهر تبریز در حدود 46/5 درصد بود. این درصد در بین مردان مورد مطالعه 52/5 و در بین زنان 45/9 درصد می باشد. در شاخص وضعیت مدیریت دانش، ارتباط معنی دار بین مرد و زن وجود داشت.

    نتیجه‌گیری

    دانش و استفاده از فرآیند مدیریت دانش در حیطه برنامه پیشگیری از خودکشی در سطح پایین تر از متوسط قرار داشت. جهت کاربرد مدیریت دانش در نظام مراقبت های اولیه بهداشتی در برنامه پیشگیری از خودکشی لازم است که مدیریت دانش در رسالت، چشم انداز، برنامه های استراتژیک و فرآیندهای کاری این نظام به عنوان یک اصل مهم لحاظ شود.

    کلید واژگان: پیشگیری اولیه, خودکشی, مدیریت دانش, مراقبت های اولیه بهداشتی}
    Leila Banifatemeh, Mostafa Farahbakhsh, Sedigheh Mohammad Esmaeil*
    Background

    Knowledge management seeks to convert individual and organizational information and assets into scientific knowledge and teamwork skills. Success in knowledge management requires creating a new work environment where knowledge and experience can be easily shared. The current study aimed to investigate the pattern of knowledge management in the primary healthcare system of Tabriz, Iran in the field of suicide prevention.

    Methods

    This study was a descriptive and cross-sectional research conducted in 2022. The study’s statistical population included all healthcare providers involved in suicide prevention in the primary healthcare system of Tabriz city, Iran. To collect the data, a demographic questionnaire based on age, occupation, gender, education, work experience, and workplace was prepared and used along with the main scale of Lawson Knowledge Management Questionnaire. Measures of variability and mean were used to describe data. Independent T-test, chi-square and ANOVA were used to compare the groups. Data were analyzed using SPSS v.21.

    Results

    From the perspective of suicide care providers, the utilization of knowledge management in the primary healthcare system of Tabriz was about 46.5%. A statistically significant differences was found between men and women in this regard. A significant relationship was also observed among all aspects of knowledge management.

    Conclusion

    The application of knowledge and inclusion of knowledge management in suicide prevention program was below the average. There were differences between healthcare providers and education levels. To apply knowledge management in the primary healthcare system in the field of suicide prevention, it was recommended that knowledge management should be integrated with the mission, vision, strategic plans, and work processes of this system as an important principle.

    Keywords: Primary Prevention, Suicide, Knowledge Management, Primary Healthcare}
  • لیلا بنی فاطمه*، سعید غفاری

    هدف این پژوهش بررسی رابطه تعاملی هوش مصنوعی و وب معنایی است. وب معنایی امکانی را برای افزایش قابلیت فهم ماشین سعی در کاهش مدیریت داده ها و بهینه سازی جستجوی اطلاعات دارد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعه مروری با استفاده از ابزار مقایسه ای است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمام مقالات مرتبط با حوزه تعاملی هوش مصنوعی و وب معنایی است که با استفاده از کلیدواژه های فارسی توامان «هوش مصنوعی» و «وب معنایی» ؛ «یادگیری ماشین» و «وب معنایی» و همچنین «وب معنایی» و «یادگیری عمیق » وکلیدواژه های توامان لاتین «Artificial intelligence» و »Semantic web» و همچنین «Machine learning» و «Semantic web» و «Deep learning» بود. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی موضوعی مرتبط معتبر انجام یافت. یافته ها یافته ها نشان داد که عمده تحقیقات در حوزه وب معنایی از سال 2016 به بعد شدت و دقت بیشتری پیدا کرده و عمده تمرکز این تحقیقات به صورت مشترک، بر روی مولفه های هستی شناسی از نظر وب معنایی و شبکه های عصبی و یادگیری عمیق در حوزه یادگیری ماشین از نظر هوش مصنوعی و توسعه الگوریتم های درک و تحلیل ماشین بوده است. نتایج بررسی پژوهش ها و متون مختلف نشان داد که مطالعات اخیر در حوزه وب معنایی بر روی بازیابی چندرسانه ای متمرکز است. برای هر دو نوع متن و چندرسانه ای ، تحلیل و تشخیص موضوع اصلی برای بهبود ارزیابی نتایج است و در نهایت تلاش برآن است که ماشین از طریق هوش مصنوعی، ضمن توانایی درک اطلاعات دریافت شده و پردازش آنها، بتوانند اطلاعات جدیدی رادر جهت بهبود کیفیت زندگی بشر ترکیب و خلق کنند و وب معنایی نه صرفا بر روی معنی لغت، بلکه اصطلاحات و کاربردهای مختلف آن و ارتباط بین اصطلاحات عمل کرده و تلاش آنان بر ارتقا توان درک ماشین و ترکیب و ارایه اطلاعات جدید است.

    کلید واژگان: وب معنایی, هوش مصنوعی, یادگیری ماشین, یادگیری عمیق}
    Laila Banifatemeh *, Saeed Ghaffari
    Objective

    With the increasing development of the web and its various technologies, the speed and breadth of information dissemination has continued, and today we are faced with a huge volume of information that is not easily manageable. Semantic Web provides an opportunity to increase the comprehensibility of the machine by trying to reduce data management and optimize information search.

    Methodology

    The present study is a review study. The statistical population of the present study consisted of all related texts searched with the keywords: "Artificial intelligence" and "Semantic web" as well as "Machine learning", "Semantic web" and "Deep learning". A search was made on valid related subject databases. The search period was set from 2001 (the issue of the Semantic Web by Berners-Lee) to 2021. 75 non-Persian documents and 14 Persian documents related to the keywords of the research were extracted and after evaluation, 38 final documents were selected and entered the final analysis stage.

    Findings

    The findings showed that major research in the field of semantic web has become more intense and accurate since 2013 and the main focus of this research is jointly on the components: ontology from the perspective of semantic web and neural networks and learning. It has been deep in the field of machine learning from the perspective of artificial intelligence.

    Conclusion

    A review of various researches and texts showed that the Semantic Web has acted not only on the meaning of the word, but also on its different terms and applications and the relationship between the terms.

    Keywords: Semantic Web, Artificial intelligence, Machine Learning, Deep Learning}
  • لیلا اسدی وند، سعید غفاری، لیلا بنی فاطمه*
    هدف

    هدف تعیین وضعیت مطالعه اعضای کتابخانه های عمومی در عصر دیجیتال است.

    روش پژوهش: 

    نوع پژوهش کاربردی بوده و به روش پیمایشی با استفاده از پرسشنامه انجام شد. جامعه آماری پژوهش حدود 24 هزار نفر از اعضای فعال کتابخانه های عمومی شهرستان تبریز  بود که 379 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند.

    یافته ها

    یافته ها نشان داد که اکثر اعضای کتابخانه های عمومی تبریز (9/94 %) عضو شبکه های اجتماعی در فضای مجازی هستند.  همچنین علاوه بر آموزش های مجازی  به طور میانگین روزانه حدود3 ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند. از نظر گذران اوقات فراغت اولویت اول (55/48 %) حضور در شبکه های مجازی، سپس کتاب خوانی (8/24 %) بود. کمترین میزان به خواب واستراحت (85/1 %) اختصاص داشت. اکثر افراد بطورمیانگین کمتر از یک ساعت در روز مطالعه می کنند.  خانواده ها و مربیان به عنوان مشوق با امتیاز 81/3 اصلی ترین عامل انگیزشی مطالعه و رسانه ها و فضای مجازی با امتیاز 67/3 به عنوان اصلی ترین مانع مطالعه عنوان شد. در بین شبکه های اجتماعی مورد استفاده بیشترین امتیاز متعلق به واتساپ با میانگین (95/0= 16x">)  و کمترین میزان با میانگین (01/0= 16x">) به اسکایپ، توییترو آی گپ تعلق دارد.

    نتیجه گیری: 

    میزان استفاده از شبکه های اجتماعی در مطالعات درسی و غیردرسی اعضای کتابخانه های عمومی شهر تبریز دارای تفاوت معنی دار بیش از حد متوسط است و بنابر اعلام اعضای مورد مطالعه، استفاده از شبکه های اجتماعی و فضای مجازی با (69%) تا حد زیادی نقش دارد.

    کلید واژگان: عصر دیجیتال, مطالعه, خواندن, کتابخانه های عمومی, تبریز}
    Leila Asadivand, Saeed Ghaffari, Leila Banifatemeh *
    Objective

    To examine the study status of public library members in the digital age.

    Methodology

    The research is applied and conducted by survey method using a questionnaire. The statistical population of the study included all members of public libraries of Tabriz who has a valid membership, the total number of which was about 24 thousand people, of which 379 people were selected by simple random sampling.

    Results

    Most members of Tabriz public libraries (94.9%) are members of social networks in cyberspace. Also, in addition to virtual training, they use social networks for an average of about 3 hours a day. Their first priority in terms of leisure time was attending virtual networks (48.55%), and then reading books (24.8%). The lowest rate was allocated to sleep (1.85%). On average, most people study less than an hour a day. Families and educators were the main motivators for reading with a score of 3.81, and media and social networks on cyber-media were the main barriers to reading with a score of 3.67. The highest score among the social networks used belonged to WhatsApp application with an average score (0.95) and the lowest score belonged to Skype, Twitter and iGap with an average score (0.01).

    Conclusion

    The presence of virtual media and social networks in the digital age has led to changes in people's behavior and habits in their lifestyle. The family is the main motivator for reading and virtual parallel media with books are the biggest threat to studying and reading books.

    Keywords: Digital Age, study, Reading, public libraries, Tabriz}
  • لیلا بنی فاطمه *، سعید غفاری
    هدف از انجام این پژوهش شناسایی میزان رضایت مندی استفاده کنندگان کتابخانه مرکزی تبریز از طبیعت و معماری کتابخانه و نقاط قوت و ضعف معماری این کتابخانه ها بود. روش پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. جامعه آماری پژوهش 100 نفر از دانشجویان مراجعه کننده به کتابخانه مرکزی تبریز بودند که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روایی پرسشنامه براساس شاخص های CVR و CVI با 10 نفر از متخصصان مطرح و تایید شد. پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ از طریق باز آزمایی و ضریب همبستگی بالاتر از 75/0 محاسبه و تایید شد. داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری توصیفی (میانگین ± انحراف معیار و فراوانی – درصد) و آزمون ضرایب همبستگی پیرسون و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS. 20، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، که میزان رضایت پاسخ گویان از معماری داخلی کتابخانه در سطح خوب (47 درصد) ، از معماری و نمای بیرونی کتابخانه در سطح بسیار خوب (43 درصد) ، از طراحی محوطه کتابخانه در سطح بسیار خوب (33 درصد) ، میزان رضایت از طراحی فضاهای سبز و چشم اندازهای محیط کتابخانه در سطح خوب (42 درصد) ، از جذابیت نمای بیرونی ساخاتمان کتابخانه در سطح خوبی (36 درصد) ، قرا داشت. همچنین میزان از راحت، دلپذیر و جذاب بودن مکان کتابخانه در سطح خوب (39 درصد) ، از ساختمان و تجهیزات کتابخانه در سطح خوب (35 درصد) و از موقعیت مکانی کتابخانه نیز در سطح بسیار خوب (38 درصد) ، از فضای مناسب جهت ترغیب به مطالعه و یادگیری درسطح خوب (38 درصد) و از کافی بودن مساحت فیزیکی فضاهای کتابخانه نیز در سطح خوبی (29 درصد) ، قرار داشت. محاسبه آزمون ضرایب همبستگی پیرسون نیز نشان داد، که بین تمام متغیرهای ابزار پژوهش و رضایت دانشجویان رابطه معناداری در سطح 99 درصد وجود دارد. بطور کلی در بسیاری از موارد از جمله معماری داخل و خارجی، نمای بیرونی، مساحت، تجهیزات و فضای سبز از وضعیت مطلوبی برخوردار بوده و دانشجویان رضایت کامل از آن دارند.
    کلید واژگان: رضایتمندی, معماری, طبیعت, مراجعان کتابخانه, شهر تبریز}
    Saied Ghaffari, Lila Banifatemeh *
    Objective
    The aim of this study is the satisfaction of users of the Tabriz Central Library about the nature and architecture of the library and study about strengths and weaknesses in library's architecture.
    Methodology
    Method of this research is descriptive and survey study. Data Collection tools is questionnaire. The study population is consisted of all students using Tabriz Central Library. The sample size estimated 100 persons and for sampling Stratified random sampling was used. Also, data analysis done by SPSS 20 sofware.
    Findings: The results show that the amount of most respondent's satisfaction of questions Considered on the hypothesis of architecture and nature is at a high level. The results of the Pearson's test suggest the normality of the data and T-test hypotheses shows that between rate of visitor's satisfaction Components of the architecture and nature expressed in this research, there is a meaningful relationship at 99% level. This means that giving consideration to these factors would be effective to the rate of satisfaction of visitor of the library.
    Keywords: Happiness, Architecture, Nature, visitors of library, Tabriz}
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال