به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

لیلا مونسان

  • حانیه سادات سجادی، مریم نظری، لیلا مونسان، فاطمه رجبی، لاله قدیریان*
    زمینه و اهداف

    اداره‌ ی سازمان‌های کنونی بدون تفویض قسمتی از اختیارات در سطوح مدیریتی دشوار است. با وجود اهمیت تفویض اختیار به مدیران، به نظر می‌رسد این مهم در سازمان‌ها مورد غفلت قرار گرفته ‌است. این پژوهش با هدف شناسایی راهکارهای موثر تفویض اختیار در دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت.

    مواد و روش ها

    مطالعه ی حاضر در سال 1398 در 2 مرحله انجام شد. در مرحله ی اول، راهکارهای موجود برای افزایش تمایل مدیران به تفویض اختیار از طریق مطالعه ی مروری استخراج شد. در مرحله ی دوم با انجام 18 مصاحبه ی‌ نیمه‌ساختارمند چهره‌به‌چهره فردی و برگزاری یک جلسه ی گروهی متمرکز، راهکارهای موثر و مناسب برای افزایش تمایل مدیران به تفویض اختیار در دانشگاه مورد مطالعه از دیدگاه ذینفعان، شناسایی شد. داده ها در این مرحله با روش تحلیل تماتیک و توسط 2 نفر تحلیل شدند.

    یافته ها

    مرور مطالعات، 2 گروه راهکار را در سطح سازمانی و فردی برای افزایش تمایل مدیران به تفویض اختیار نشان داد. تاثیر اجرای راهکارها به‌ صورت کامل در مطالعات قبلی بررسی نشده است. در تحلیل یافته‌های کیفی 3 تم (شامل اهمیت تفویض اختیار در سطوح مدیریتی دانشگاه، موانع تفویض اختیار در دانشگاه و راهکارهای موثر تفویض اختیار به مدیران در دانشگاه) و 4 زیرتم (شامل شفاف‌سازی فرایند تفویض اختیار، آموزش نحوه ی تفویض اختیار، استقرار روش‌های صحیح نظارت و ارزشیابی و استفاده از روش‌های انگیزشی متناسب با عملکرد مدیران) شناسایی شد.

    نتیجه گیری

    با توجه به اینکه مهم‌ترین مانع برای تفویض اختیار در سطوح مدیریتی مربوط به فرایندها است، پیشنهاد می‌شود شیوه ی آموزش‌ها و فرایند ارزیابی عملکرد و پاداش‌دهی سازمانی در راستای افزایش مهارت و ایجاد انگیزه برای تفویض بیشتر اختیار بازنگری شود. همچنین به منظور سنجش اثربخشی و ملاحظات اجرایی، انجام مطالعه‌های بیشتری در مورد شیوه‌ی موثر اجرای راهکارها و پایش و ارزیابی اثرات اجرای راهکارها توصیه میگردد.

    کلید واژگان: تفویض اختیار, مسئولیت پذیری, مدیریت, دانشگاه, مدیر
    Haniye Sadat Sajadi, Maryam Nazari, Leila Mounesan, Fatemeh Rajabi, Laleh Ghadirian*
    Background and Objectives

    It is difficult to run current organizations without delegating some of the authority to management levels. Despite the importance of delegating authority to managers, this seems to have been neglected in organizations. The aim of this study was to identify effective strategies for delegation of authority in Tehran University of Medical Sciences.

    Material and Methods

    The present study was conducted in 2019 in two stages. In the first stage, existing strategies to increase the willingness of managers to delegate authority were extracted through a review study. In the second stage, by conducting 18 semi-structured face-to-face interviews and holding a focused group meeting, effective and appropriate solutions were identified to increase the desire of managers to delegate authority at the university from the perspective of stakeholders. At this stage, data were analyzed by thematic analysis method by 2 people.

    Results

    The review of studies showed two groups of strategies at the organizational and individual levels to increase the willingness of managers to delegate authority. The effect of implementing the solutions has not been fully investigated in previous studies. In the analysis of qualitative findings, three themes (including the importance of delegation at the university management levels, barriers to delegation at university and effective strategies for delegation to administrators at the university) and four sub-themes (including clarification of the delegation process, teaching how to delegate, establishing methods Correct monitoring and evaluation and the use of motivational methods appropriate to the performance of managers) were identified.

    Conclusion

    with regard to the most important barrier to delegation at the managerial level is process-related, it is suggested that the training method and process of performance appraisal and organizational reward be reviewed to increase skills and motivate further delegation. So that, measure the effectiveness and implementation considerations, it is recommended to conduct further studies on the effective implementation of strategies and to monitor and evaluate the effects of the implementation of strategies.

    Keywords: Delegation, Responsibility, Management, University, Manager
  • لیلا مونسان، آزاده سیاری فرد، محسن پرویز، مهدی کاموس، فرساد نوری زاده، لاله قدیریان

    پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سلامت سازمانی با توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی شهرستان کنارک در سال تحصیلی 98-97 انجام پذیرفت. روش پژوهش حاضر بصورت توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان کنارک به تعداد ‎400 نفر است و حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران ‎196 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه استاندارد سلامت سازمانی (هوی و فیلدمن، 1996) و توانمند سازی (حسنلو و ولایی ملکی ،1396) است که پایایی آنها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 790/0و764/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در بخش آمار توصیفی با استفاده از جداول فراوانی و نمودارهای ستونی، توصیفی از ویژگی های جمعیت شناختی معلمان دوره ابتدایی شهرستان کنارک ارایه شد و در بخش آمار استنباطی نیز برای بررسی فرضیه های پژوهش از ضریب همبستگی گشتاوری پیرسون، و آزمون های رگرسیون خطی چند گانه و نیز از نمودار پراکنش برای نشان دادن روابط خطی بین متغیرها، استفاده شد. براساس نتایج این تحقیق رابطه معناداری بین سلامت سازمانی با توانمندسازی معلمان دوره ابتدایی شهرستان کنارک وجود داشت. همچنین ملاحظه گردید که بین ابعاد سلامت سازمانی با توانمند سازی ارتباط مثبت و منفی معنی دار یا غیر معنی دار وجود داشت و بین ابعاد سلامت سازمانی(یگانگی نهادی و ملاحظه گری) با توانمند سازی رابطه مستقیم و معنادار و بین (ساخت دهی) با توانمند سازی رابطه معکوس و معنادار وجود داشت؛ اما بین ابعاد سلامت سازمانی(نفوذ مدیر، پشتیبانی منابع، روحیه و تاکید علمی) با توانمند سازی رابطه معناداری بدست نیامد.

    کلید واژگان: سلامت سازمانی, توانمند سازی, معلمان, دوره ابتدایی, شهر کنارک

    The present study was conducted to investigate the relationship between organizational health and empowerment of primary school teachers in Kanarak city in the 2-7 academic year. The method of the present study was descriptive and correlational. The statistical population of this study includes all primary school teachers in the city of Konarak in the number of 400 people and its sample size was determined using the Cochran's formula of 196 people. Data collection tools in this study are two standard questionnaires of organizational health (Hui and Feldman, 1996) and empowerment (Hasanlu and Velayi Maleki, 1396) whose reliability was calculated by Cronbach's alpha method of 0.790 and 0.764, respectively. To analyze the research data in the descriptive statistics section using frequency tables and bar graphs, a description of the demographic characteristics of primary school teachers in Konarak city was presented and in the inferential statistics section to examine the research hypotheses of Pearson torque correlation coefficient. Multiple linear regression tests as well as distribution diagrams were used to show linear relationships between variables. According to the results of this study, there was a significant relationship between organizational health and empowerment of primary school teachers in Kanarak city. It was also observed that there was a significant or non-significant positive and negative relationship between the dimensions of organizational health and empowerment, and a direct and significant relationship between the dimensions of organizational health (institutional unity and consideration) and empowerment (empowerment) with the empowered. There was an inverse and significant relationship; But there was no significant relationship between the dimensions of organizational health (manager influence, resource support, morale and scientific emphasis) with empowerment.

  • مهدی سپیدارکیش، سحرناز نجات، لیلا حق جو، لیلا مونسان، فاطمه شکری، امیر الماسی حشیانی، رضا مجدزاده
    زمینه و هدف
    کم تحرکی با شیوه زندگی سالم مغایرت داشته و در گروه های سنی مختلف به ویژه کودکان و نوجوانان رو به فزونی است. جهت پیاده سازی هر برنامه تندرستی باید درک عمیقی از چرخه زندگی آن برنامه داشت. هدف از این مطالعه شناسایی خصوصیات یک برنامه مداخله ای مدرسه مدار جهت ارتقاء فعالیت جسمانی در نوجوانان هم از دیدگاه کارشناسان و مسئولین امر سلامت دانش آموزی و هم از دیدگاه خود دانش آموزان و والدین آنهاست. همچنین چگونگی اجرا و فرایند ادغام این برنامه در برنامه های سلامت مدارس نیز از دیدگاه صاحبنظران و اساتید دانشگاه بررسی گردید.
    مواد و روش ها
    مطالعه به صورت کیفی و از طریق مصاحبه و بحث گروهی متمرکز با دانش آموزان و والدین آنها و طیف های متفاوتی از کارشناسان وزارت خانه ها و صاحبنظران برنامه های بهداشتی در سطح کلان انجام پذیرفت.4 بحث گروهی متمرکز با دانش آموزان و والدین آنها، تعداد 24 مصاحبه با کارشناسان وزارت خانه های درگیر در امر سلامت دانش آموزی و تعداد 6 مصاحبه با صاحبنظران برنامه های بهداشتی در سطح کلان انجام شد. یافته ها با روش تحلیل محتوا آنالیز گردید.
    یافته ها
    نتایج این مطالعه به دو بخش الف) مشکلات موجود و خصوصیات یک برنامه مداخله ای مدرسه مدار جهت ارتقاء فعالیت جسمانی از دیدگاه دانش آموزان، والدین و کارشناسان وزارت خانه ها و ب) چگونگی اجرا و فرایند ادغام این برنامه در سیستم بهداشتی مدارس از دیدگاه سیاستگذاران و اساتید تقسیم گردید. در مجموع در بخش الف 3 گروه و 28 تم و در بخش ب نیز 2 گروه و 22 تم شناسایی شد مشکلات مدیریتی، کمبود منابع مالی و انسانی از مشکلات اصلی نظام فعلی مدارس عنوان شد. یافته های مطالعه بر اهمیت افزایش ساعت زنگ ورزش و هدفمندسازی آن، بکارگیری نیروی متخصص و استعدادیابی در مدارس،برگزاری فوق برنامه در روز پنج شنبه و درگیر کردن والدین در فعالیت های جسمانی فرزندانشان تاکید می نمود. نتایج حاصل از مصاحبه با اساتید و سیاستگذاران امر سلامت دانش آموزی منجر به شناسایی یک چارچوب بیست مرحله ای جهت پیاده سازی برنامه مداخله ای شد.
    نتیجه گیری
    نتایج این مطالعه حاکی از کمبود شدید منابع مالی و انسانی در مدارس و عدم وجود یک برنامه منسجم و نظام مند جهت ارتقاء فعالیت جسمانی در مدارس بود. می توان از چارچوب شناسایی شده جهت پیاده سازی سایر مداخلات سلامت در مدارس نظیر بهبود وضعیت تغذیه استفاده نمود.
    کلید واژگان: مطالعه کیفی, برنامه مدرسه محور, ارتقاء فعالیت جسمانی, نوجوانان
    Mahdi Sepidarkish, Saharnaz Nedjat, Leila Haghjou, Leila Mounesan, Fatemeh Shokri, Amir Almasi Hashiani, Reza Majdzadeh
    Background
    Lack of exercise is inconsistent with healthy lifestyle. In recent years, it has increased in different age groups, particularly in children and adolescents. To implement any health program, we should have a deep understanding of the health program. This study aimed to recognize characteristics of a school-based program for promoting physical activity in adolescents from the perspective of experts and health authorities, as well as student and parent’s overviews. Also, implementation and integration of this program was investigated by faculty members and connoisseur's perspectives.
    Methods
    The qualitative study was performed through in-depth interviews and Focus group discussion (FGD) on faculty members, experts of different ministries and students and parents. Overall, 24 experts, and 6 faculty members and connoisseurs participated in the study. Also, four FGD were held with students and parents. The findings were examined using content analysis.
    Results
    The results were divided in two parts: A) Existing problems and characteristics of a school-based intervention program for promoting physical activity from the perspective of students, parents and experts of different Ministry B) implementation and integration of the program by faculty members and connoisseur's perspectives. Totally, we identified 3 categories and 28 themes for the section A, and 2 categories and 22 themes for the section B. The following three domains were extracted for the section A including management problems, shortage of resources, and approaches of increasing physical activity. Two domains for the section B were barriers to intersectorial coordination and characteristics of a school-based program. The results of the interviews with faculty members and health authorities led to identify a twentieth-stage framework for implementing the program.
    Conclusion
    The results indicated a severe lack of human and financial resources, and a coherent and systematic program to promote physical activity in schools. The identified framework can be used for implementing other health interventions.
    Keywords: Qualitative research, adolescents, school-based program, physical activity promotion
  • آزاده سیاری فرد، فرید ابوالحسنی *، لاله قدیریان، مریم نظری، فاطمه رجبی، لیلا حق جو، لیلا مونسان
    مقدمه و هدف
    نظام پاداش دهی، ابزار سرمایه گذاری سازمان به منظور بهبود کیفیت خدمات است. مطالعه حاضر باهدف شناسایی چالش های نظام پاداش دهی و راهکارهای بهبود آن براساس دیدگاه گروه های ذینفع در بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام گرفت.
    مواد و روش ها
    مطالعه کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوای جهت دار بود که در دانشگاه علوم پزشکی تهران و در نیمه دوم سال 1393 و نیمه اول سال 1394 انجام گرفت. نمونه گیری هدفمند بود و با طیف متنوعی از صاحب نظران و افراد مجرب شامل مدیران، اعضا هیئت علمی و کارکنان بیمارستان ها به صورت نیمه ساختاریافته عمیق و چهره به چهره مصاحبه شد. پس از پیاده سازی کلمه به کلمه متن مصاحبه ها و استخراج کدها (عبارات معنادار)، مجددا این عبارات به منظور دستیابی به زیرطبقات مرور گردید. براساس زیرطبقات، اطلاعات به طبقات مرتبط دسته بندی گردید. برای اطمینان از روایی، پایایی و مقبولیت داده ها نیز از روش بازنگری مشارکت کنندگان و نظرات تکمیلی همکاران و اعضاء هیئت علمی استفاده شد.
    یافته ها
    درمجموع با 29 نفر مصاحبه گردید و نظرات، در 6 طبقه اصلی، 19 زیرطبقه و 1100 کد دسته بندی گردید. طبقات اصلی عبارت از سازوکارهای موجود در بیمارستان به منظور افزایش انگیزه کارکنان، چالش های سازوکارهای پاداش دهی، فرصت های منتج از تجارب پاداش دهی، اقدامات نظام مند برای پاداش دهی، انواع پاداش مناسب برای کارکنان، بسترسازی برای اجرای بهتر نظام پاداش دهی بود.
    نتیجه گیری
    با توجه به جنبه های متعدد نظام پاداش د هی و نقش پاداش موثر در افزایش انگیزه کارکنان و پاداش ناکارآمد در کاهش آن، استقرار یک نظام پاداش دهی موثر در بیمارستان ها، از طریق طراحی الگویی مناسب براساس عوامل کلیدی شناسایی شده در این مطالعه پیشنهاد می گردد.
    کلید واژگان: نظام پاداش دهی, بهبود عملکرد, کارکنان, بیمارستان
    Dr Azadeh Sayarifard, Dr Farid Abolhasani *, Dr Laleh Ghadirian, Maryam Nazari, Dr Fatemeh Rajabi, Dr Leila Haghjou, Leila Mounesan
    Background
    Reward system program is an investment tools in order to improve quality of services. Accordingly, this study was conducted aimed to identify the challenges of the reward system and the solutions for improving that based on the views of stakeholders in Tehran University of Medical Sciences hospitals.
    Materials And Methods
    This directional content analysis qualitative study was performed in Tehran University of Medical Sciences during 2014and 2015 using content analysis method. Targeted sampling was done and in-depth semi structured and face to face interviews were performed with a wide variety of experts and professionals including managers, faculties and hospital staffs. After word by word transcripting and extracting codes (meaningful phrases), these codes was reviewed again in order to achieve subcategories. Based on subcategories, information was classified to assossiated categories. For validity and reliability checking, stakeholders and faculties member check and peer debriefing were used.
    Results
    Eventually, a total of 29 interviews were held. The comments were classified within 6 main categories, 19 subcategories and 1100 codes. The main categories included existing arrangements in hospitals in order to improve staff motivation; reward system challenges; derived opportunities from rewarding experiences; rewarding systematic actions; types of appropriate rewards and making infrastructure for better rewarding system implementation.
    Conclusion
    Regarding multiple aspects of a reward system which could have an effective role in increasing staff motivation or a contradictory effect when it is inefficient, implementation of an effective reward system in hospitals by designing an appropriate model based on identified key factors in this study, is recommended.
    Keywords: Reward system, Improvent of performance, Staff, Hospital
  • مریم نصیریان، لیلا حق جو، لیلا مونسان، کیانوش کمالی، علی اکبر حق دوست*
    مقدمه
    به دلیل عدم وجود مطالعات کافی و معتبر در خصوص مشکلات نظام مراقبت عفونت های آمیزشی، تصمیم گیری مبتنی بر شواهد امکان پذیر نیست. لذا ارزشیابی برنامه با استفاده از رویکرد کیفی در خصوص نقاط ضعف و قوت و همچنین یافتن راه کارهای مناسب ضروری به نظر می رسد.
    روش ها
    این مطالعه با ترکیبی از چند رویکرد (کیفی و کمی) انجام شده است. به منظور ارزشیابی دو سویه وضعیت نظام مراقبت عفونت های آمیزشی از دو منظر مقابل هم، شرکت کنندگان از دو گروه یعنی کارشناسان ایدز و بیماری های آمیزشی در تمام سطوح به روش هدفمند و درمان گران مرتبط با این بیماری ها در بخش دولتی و خصوصی به روش آسان وارد مطالعه شدند. برای گروه اول از دو روش مصاحبه عمیق و چک لیست و برای گروه دوم از پرسشنامه باز ساختار یافته استفاده شد. اطلاعات کیفی به روش تحلیل محتوا گروه بندی و خلاصه شدند. اطلاعات کمی با استفاده از آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شدند.
    نتا یج: بسیاری از مبتلایان به دلایلی از جمله شرم، انگ اجتماعی، دریافت داروی بدون نسخه، عدم رضایت از خدمات و هزینه بالای آزمایش ها، برای درمان به مطب یا مراکز درمانی مراجعه نمی کنند. نظام مراقبت عفونت های آمیزشی در ایران بیشتر تحت تاثیر تهدید ها و نقاط ضعف قرار دارد. مهم ترین نقاط ضعف، مشارکت پایین بخش خصوصی از یک منظر و سوء مدیریت و محدودیت بودجه در سیستم بهداشتی از منظر مقابل بود. نقطه ضعف مشترک در دو گروه نیز ضعف در نظام گزارش دهی جاری است.
    بحث و نتیجه گیری
    پیشنهاد می شود که به منظور توانمندسازی و ارتقاء همه جانبه نظام مراقبت عفونت های آمیزشی و با توجه به توصیه سازمان جهانی بهداشت یک دستورالعمل براساس نظرات و تجربیات کارشناسان و ذی نفعان و پس از مرور نظام مند مطالعات انجام شده در کشور تهیه شود.
    کلید واژگان: نظام مراقبت, بیماری های آمیزشی, ایران
    Maryam Nasirian, Leila Haghjou, Leila Mounesan, Kianoush Kamal, Ali Akbar Haghdoost*
    Background
    Due to the lack of sufficient and valid studies on STD surveillance system problems, evidence based decision-making is impossible. Therefore, using a qualitative approach to evaluate the system in terms of its weak points, strengths, threats and opportunities as well as finding appropriate solutions is necessary.
    Methods
    A Mixed Method approach was conducted. For a reciprocal evaluation of STD surveillance, participants were selected from two mutual groups of AIDS and STD experts and STD related practitioners through targeted and convenient sampling respectively. In-depth interview and filling checklist were applied for the first group while an open structured questionnaire was used for the second group. Qualitative data was classified and summarized through content analysis methods. Quantitative data was analyzed by descriptive statistics.
    Results
    A great number of patients did not seek care because of stigma, taboo, over the counter drugs, dissatisfaction with the services, and the cost of tests. STD surveillance in Iran is mostly affected by threats and weak points. Low participation of the private sector on one hand and mismanagement and budget constraints in the health system on the other hand were the most important weak points. Weakness in the current reporting system was the common weak point of the two groups.
    Conclusion
    In order to empower and promote STD surveillance and to follow WHO recommendations, designing a road map based on the opinions and experiences of experts and stakeholders and systematic review of studies is suggested.
    Keywords: Sexually Transmitted disease (STD), Surveillance system, Iran
  • یونس محمدی، معصومه جواهری، لیلا مونسان، خالد رحمانی، کورش هلاکویی نایینی، عبدالحسین مدنی، فریبا قاسمی
    زمینه و هدف

    جلب مشارکت مردمی مهمترین راهکار توسعه در بخش های مختلف جامعه تلقی می شود. در این راستا ارزیابی جامعه فرآیندی است که در طی آن پژوهشگران و اعضای جامعه با جمع آوری و تحلیل داده ها و تعیین نقاط قوت، منابع، و نیازهای جامعه، درکی درست از سلامت، دلواپسی ها، و نظام مراقبت سلامت جامعه به دست می آورند. محله چاهستانی ها از محله های محروم و حاشیه ای شهرستان بندرعباس است که این بررسی با هدف شناسایی و اولویت بندی مشکلات آن با کمک مردم، انجام شده است.

    روش کار

    این پژوهش بر اساس الگوی کارآموزی MPH دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران و مدل کارولینای شمالی انجام شده است. در این مدل فرآیند ارزیابی جامعه در 8 مرحله انجام که هفت مرحله ی اول شامل شناسایی و اولویت بندی مشکلات و مرحله ی هشتم شامل تدوین برنامه های عملیاتی برای حل مشکلات دارای اولویت می باشد.

    نتایج

    در این مطالعه، در مجموع 60 مشکل مختلف به دست آمد. که به ترتیب بی توجهی مسئولین، ناامنی و بیکاری، فقر، فاضلاب، قطعی آب، آسفالته نبودن معابر و قطعی برق، عدم روشنایی معابر، نبود فضای سبز و کثیف بودن معابر به عنوان مشکلات اصلی محله اولویت بندی شدند.

    نتیجه گیری

    اکثر مشکلات بدست آمده در این مطالعه، مسایل غیر از مشکلات بهداشتی مربوط به حوزه بهداشت و درمان بوده که این مشکلات طیف وسیع و متنوعی از مسائل در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی را در بر می گیرد.

    کلید واژگان: ارزیابی جامعه, شناسایی مشکلات, اولویت بندی, شهرستان بندرعباس, ایران
    .Y. Mohammadi, .M. Javaheri, .L. Mounesan, .Kh Rahmani, .K. Holakouie Naeini, .A. Madani, .F. Ghasemi
    Background And Aim

    Community involvement is the most important strategy in development. In health program planning, community assessment is a process in which society members get a thorough understanding of all matters, problems, resources, weaknesses, strengths, needs, and surveillance related to health by collecting, analyzing, and publishing relevant data and information. This study was conducted to identify and prioritize problems of the Chahestani region, a poor region in Bandar-Abbas city, Iran, with active participation of the people.

    Materials And Methods

    The study was based on a model designed in North Carolina, US. In this model, the assessment process is performed in eight steps. In the first seven steps problems are identified and prioritized, and in step 8 a plan of action is developed to deal with the problem selected.

    Results

    A total of 60 problems were identified, of which the following were considered to be top priorities: lack of responsibility of the authorities, insecurity, unemployment, poverty, sewerage disposal, insufficient water, insufficient electricity, unpaved roads, lack of green space, and dirty streets and passages.

    Conclusion

    Most of the problems identified were non-health problems, including social, cultural, and economic issues.

بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال