به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب

مجتبی دهقانپور

  • مجتبی دهقانپور، مسعود یزدان پناه*، معصومه فروزانی، غلامحسین عبدالله زاده
    نظارت و ارزشیابی سیاست های سازگاری عملکردهای مختلفی از جمله تشخیص و درک نیاز به مداخله، تسهیل طراحی سیاست های سازگاری جدید و یا توجیه تخصیص بودجه را با خود به همراه داشته باشد. از این رو، هدف این مطالعه ارزشیابی سیاست های سازگاری با تغییر اقلیم در بخش کشاورزی بود. برای این منظور، از رویکرد تجزیه و تحلیل چندمعیاره و از روش پرامتی استفاده گردید. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای متشکل از 86 سیاست سازگاری در قالب 5 دسته بندی شامل سیاست های مالی و اعتباری، تحقیقات، برنامه ریزی و فناوری، زیرساختی و حفظ منابع پایه ای آب و خاک، آموزشی-ترویجی و سیاست های نهادی و دربرگیرنده ی معیارهای اثربخشی، فوریت، کارآیی، قدرت، اثرات جانبی، انصاف و برابری، انعطاف پذیری، مشروعیت سازمانی و امکان پذیری انجام گردید. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Visual PROMETHEE استفاده گردید. نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که معیار اثربخشی مهم ترین معیار بوده است. براساس یافته ها در سیاست های مالی و اعتباری "اعطای تسهیلات کم بهره به منظور اولویت رعایت الگوی کشت بهینه ملی و منطقه ای" از جمله ی مهم ترین سیاست ها بوده است. در بین سیاست های تحقیقات، برنامه ریزی و فناوری، "برنامه ریزی جهت تلفیق دانش بومی و مدرن کشاورزی به منظور معرفی گزینه های جدید برای سازگاری یا مقابله با تغییر اقلیم"، در سیاست های زیرساختی "نصب کنتورهای هوشمند بر روی چاه های آب کشاورزی به منظور تحویل حجمی آب" و همچنین، در سیاست های نهادی "بازنگری در روند ارایه مجوز برداشت آب های سطحی و زیرزمینی به منظور کشاورزی" از مهم ترین سیاست ها بودند.
    کلید واژگان: سیاست سازگاری, تغییر اقلیم, تجزیه و تحلیل چندمعیاره, روش پرامتی
    Mojtaba Dehghanpour, Masoud Yazdanpanah *, Masoumeh Forouzani, Gholamhossein Abdollahzadeh
    Monitoring and evaluating adaptation policies can have various functions, including identifying and understanding the need for intervention, facilitating the design of new adaptation policies, or justifying budget allocation. The purpose of this study was to analyze climate change adaptation policies in agriculture. For this purpose, a Multi-criteria analysis approach was used. Data collection was done using a questionnaire consisting of 86 adaptation policies in 5 categories including financial and credit policies, research, planning and technology, infrastructure and conservation of water and soil resources, training and extension, and Institutional policies.  Criteria of effectiveness, urgency, efficiency, power, side effects, equity, flexibility, organizational legitimacy, and feasibility were used for evaluation. Samples selected, using purposive sampling. Visual PROMETHEE software used to analyze the data. Results showed that the effectiveness criterion was the most important criterion. Among the financial and credit policies "provide low-interest facilities to prioritize the pattern of optimal national and regional cultivation" was the most important policy. "Planning to integrate native and modern agricultural knowledge to introduce new options for adaptation or climate change", "installing smart water meter on agricultural water wells”, and "reviewing the process of submitting surface and groundwater harvesting permits" were the most important policies among “research, planning and technology”, “infrastructure policies” and “institutional policies” categories, respectively.
    Keywords: Adaptation Policy, Agricultural Policy, Evaluation, multi-criteria analysis, PROMETHEE Method
  • مجتبی دهقانپور، مسعود یزدان پناه*، معصومه فروزانی، غلامحسین عبدالله زاده
    هدف این مطالعه ارزیابی پایداری سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیم در بخش کشاورزی است. به لحاظ روش شناسی، این تحقیق در دو مرحله متوالی به انجام رسیده است که مرحله نخست آن با هدف شناسایی و استخراج فهرستی از نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدهای پیش روی سیاست های سازگاری با تغییرات اقلیمی در بخش کشاورزی مبتنی بر پارادایم تحقیق کیفی و با بهره گیری از تکنیک گروه های کانونی و مصاحبه با 17 نفر از کارشناسان وزارت جهاد کشاورزی به انجام رسیده است. در مرحله دوم، با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به مقایسه زوجی معیارها و زیرمعیارها با توجه به هدف اصلی یعنی پایداری سیاست های سازگاری و همچنین مقایسه زوجی هرکدام از مجموعه گزینه های دسته بندی شده در چهار محور قوت، ضعف، فرصت و تهدید با توجه به این معیارها و زیرمعیارها پرداخته شد. داده ها از طریق نرم افزار Expert Choice تحلیل شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد به منظور دستیابی به پایداری در پیشبرد سیاست های سازگاری به ترتیب معیارهای زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی بیشترین اهمیت را داشته اند. همچنین در معیار زیست محیطی، «عدم انتشار گازهای گلخانه ای»؛ در معیار اقتصادی، «کمک به تنوع درآمدی کشاورزان» و در معیار اجتماعی، «توجه به مشارکت اجتماعی» به عنوان مهم‏ترین زیرمعیارها شناسایی شدند.
    کلید واژگان: سیاست های سازگاری, تغییر اقلیم, پایداری سیاست ها, تحلیل سلسله مراتبی, تحلیل SWOT
    Mojtaba Dehghanpour, Masoud Yazdanpanah *, Masoumeh Forouzani, Gholamhossein Abdolahzadeh
    The purpose of this study is to investigate the strengths and weaknesses, opportunities and threats of sustainability of adaptation policies with regard to sustainability indicators. In terms of methodological process, this study was conducted in two consecutive stages. The first stage of this research involves identification and extraction a list of strengths, weaknesses, opportunities and threats to climate change adaptation policies in agriculture based on a qualitative research paradigm and utilizing focused group techniques and interview with 17 experts from Ministery of Agriculture Jihad. In the second stage of the research, Analytical Hierarchy Process (AHP) method was conducted to compare pairs of criteria and sub-criteria with respect to the main goal of sustainability of policies as well as pair-wise comparison of each set of alternatives into four classes of strengths, weaknesses, opportunities and threats. Data were analyzed by Expert Choice software. After determining the weight of each criterion and sub-criterion, the alternative priorities were identified as four components of strength, weakness, opportunity and threat. The results showed that environmental, economic and social criteria were the most important to achieve sustainability of policies, respectively. Also in environmental criteria, “non-emission of greenhouse gas”, in economic criteria, “helping to diversify farmers' income” and in social criteria, “attention to social participation” were identified as the most important sub-criteria.
    Keywords: adaptation policies, climate change, sustainability of policies, Analytical Hierarchy process, SWOT analysis
  • مجتبی دهقانپور، مسعود یزدان پناه*، معصومه فروزانی، غلامحسین عبدالله زاده
    این تحقیق، به بررسی تاثیر روش های مختلف آموزشی ترویجی در برنامه های سازگاری با تغییر پذیری های اقلیمی پرداخته است. برای این منظور روش های آموزشی ترویجی انفرادی، گروهی و انبوهی مشتمل بر 26 گزینه با شش معیار اثربخشی، کارآیی، پذیرش، مشارکت، تناسب جنسیتی و سودمندی و 12 ریز معیار با روش و فن تصمیم گیری چند معیاره پرامتی (PROMETHEE) مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از کارشناسان آموزش و ترویج ستاد مرکزی وزارت جهاد کشاورزی (6 تن)، کارشناسان آموزش و ترویج سازمان جهاد کشاورزی (10 تن) و کشاورزان (10 تن) استان فارس انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخت بود و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های رتبه بندی جزیی و کامل با استفاده از نرم افزار پرامتی بهره گرفته شد. بنا بر یافته های حاصل از AHP، ریز معیار سودمندی در تغییر رفتار کشاورزان دارای بیش ترین درصد وزنی و اهمیت است. هم چنین نتایج رتبه بندی روش های آموزشی ترویجی نشان داد که از نظر کشاورزان و کارشناسان کشاورزی از میان روش های انفرادی دیدار با کشاورزان برتر و دیدار با کارشناسان و مروجان رتبه های بالاتری داشته اند. هم چنین از میان روش های آموزشی ترویجی گروهی، برگزاری کارگاه های تخصصی آموزشی از شیوه های موثر آموزشی-ترویجی در بهبود سازگاری با تغییر پذیری های اقلیم بوده اند. افزون بر این، رسانه های انبوهی به ویژه رادیو و تلویزیون موثرترین روش از میان روش های آموزش انبوهی در آموزش روش های سازگاری بوده است.
    کلید واژگان: روش های آموزشی ترویج, برنامه های آموزشی ترویجی, سازگاری, تغییر اقلیم
    Mojtaba Dehghanpour, Masoud Yazdanpanah *, Masoumeh Forouzani, Gholamhossein Abdollahzadeh
    In order to identify the most effective educational-promotion methods, this study evaluated different extension training methods in climate change adaptation programs using different criteria. For this purpose, individual, group, and mass extension training methods consisting of 26 options were evaluated through six criteria of effectiveness, efficiency, acceptance, participation, gender fit and usefulness, and 12 sub-criteria through multi-criteria decision-making technique of PROMETHEE. Samples were selected using purposive sampling and included extension and education experts from Ministry of Agriculture Jihad (6 persons), extension and education experts from Jihad-Agricultural Organization of Fars Province (10 persons) and farmers of Fars Province (10 persons). Based on the findings of the study, the sub criteria of usefulness in behavior change has the highest weight percent and importance. Also the results of ranking of extension training methods showed that in terms of farmers and agricultural experts, among the individual methods of meeting with eminent farmer and meeting with experts and extension agents were higher. In addition, among the group-based training methods, specialized training workshops have been effective extension training techniques to improve adaptation to climate change. In addition, mass media, especially radio and television, have been most effective methods of mass training methods in adaptation training.
    Keywords: information delivery methods, extension program, extension workshop, Adaptation, Climate change
  • معصومه فروزانی*، امید مهراب قوچانی، میلاد تقی پور، مجتبی دهقانپور
    پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش کانال های ارتباطی بر نیت آمادگی کشاورزان در برابر خشکسالی با استفاده از نظریه رفتار برنامه‏ریزی انجام شد. ابزار مطالعه، پرسشنامه‏ای محقق-ساخت بود که روایی آن توسط جمعی از متخصصان موضوعی و پایایی آن به وسیله انجام مطالعه‏ای پیشآهنگ و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه کشاورزان بخش مرکزی شهرستان مرودشت می‏باشد (8602 =N) که از این میان با استفاده از جدول کرجسی و مورگان نمونه‏ای به حجم 367 نفر برآورد گردید و با استفاده از روش نمو‏نه‏گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان از آن داشت که تفاوت آماری معنی‏داری در میانگین نیت رفتاری به منظور آمادگی پاسخگویان در برابر خشکسالی بر حسب کانال‏های ارتباطی مورد استفاده توسط آن‏ها وجود دارد. بر اساس یافته‏ها، بیشترین میانگین نیت رفتاری مربوط به کانال‏های ارتباطی تلویزیون و کارشناسان کشاورزی به طور همزمان بود. همچنین نتایج نشان داد که کمترین میانگین نیت رفتاری آمادگی پاسخگویان در برابر خشکسالی بر حسب کانال ارتباطی دوستان و آشنایان بوده است. نتایج آزمون دنباله‏ای بونفرونی نیز تایید‏ کننده‏ی یافته‏ی فوق بود. همچنین تاثیر هریک از سازه‏های نظریه‏ی رفتار برنامه‏ریزی‏شده بر نیت رفتاری کشاورزان به تفکیک استفاده از هریک از کانال‏های ارتباطی مورد سنجش قرار گرفت و نتایج نشان داد که هنجار ذهنی بر نیت رفتاری پاسخگویان در تمامی کانال‏های ارتباطی تاثیرگذار است. بر اساس یافته‏های مطالعه، پیشنهاداتی کاربردی در راستای تصمیم‏سازی صحیح استفاده از کانال‏های ارتباطی جهت ایجاد آمادگی در مقابل تغیییرات اقلیمی ارائه شد.
    کلید واژگان: کانال ارتباطی, خشکسالی, اطلاعات هواشناسی, نیت رفتاری, مرودشت
    Masuome Forouzani *
    The purpose of this study was to explain the role of communication channels on farmers' adaptation intention towards drought using planning behavior theory. The research instrument was a researcher-made questionnaire which its validity and reliability were confirmed by a group of subject specialists and doing a pre-study and calculating the Cronbach's alpha coefficient, respectively. The population of this study consisted of farmers in the central part of Marvdasht township (N=8602), of which 367 individuals were estimated using Krejcie and Morgan tables and using random sampling method Simple were selected. The results indicated that there is a meaningful difference in adaptation’s behavioral intention towards drought based on the communication channels they have been used. According to the findings, the highest average of behavioral intention was related to the television and agricultural experts at the same time. Also, the results showed that the least average behavioral intention was related to friends and relatives. This finding also confirmed by the Bonferoni sequence test. Finally, the effect of each variable of the theory of planned behavior on the behavioral intention of the respondents based on each communication channels determined. The results indicated that the subjective norm influences on respondent's behavioral intention in all communication channels. According to the findings, some suggestions were made for the proper decision making of using communication channels in order to prepare for climate change.
    Keywords: Communication channels, Drought Meteorological information, Behavioral intention
  • مسعود یزدان پناه *، عبدالعظیم آجیلی، زیبا بختیاری، مجتبی دهقان پور
    به منظور افزایش مشارکت سیاسی زنان و اطمینان از برابری جنسیتی و اقتصادی، صندوق اعتباری خرد ساختار مناسبی است که در سراسر جهان به زنان به عنوان مشتریان خود تکیه می کند. رضایت مشتری از عوامل مهم حفظ مشتری است و اثری بسیار قوی بر سودآوری دارد. همچنین رضایت مشتری ابزاری اکتشافی است که مدیران، سیاست گذاران و دیگر ذی نفعان می توانند با استفاده از آن عملکرد فعلی و آینده خود را بررسی کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر رضایت و وفاداری زنان روستایی نسبت به صندوق های اعتبارات خرد در شهرستان های مرودشت و رامهرمز است. به منظور دستیابی به این هدف از روش تحقیق پیمایشی استفاده شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی 200 نفر از اعضای صندوق های اعتباری خرد به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد وفاداری پاسخ گویان مرودشتی به صندوق های اعتباری خرد بیشتر از وفاداری پاسخ گویان رامهرمزی است. متغیرهای انتظارات و کیفیت خدمات دریافتی 27 درصد از تغییرات متغیر ارزش درک شده و متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده و کیفیت خدمات دریافتی درمجموع 65 درصد از رضایت را پیش بینی می کنند. همچنین متغیرهای انتظارات، ارزش درک شده، وجهه و رضایت درمجموع 42 درصد از تغییرات وفاداری نسبت به صندوق های اعتبارات خرد را پیش بینی می کنند.
    کلید واژگان: صندوق اعتباری خرد, رضایت, وفاداری, انتظارات, خدمات درک شده
    Masoud Yazdanpanah *, Abdolazim Ajili, Ziba Bakhtiyari, Mojtaba Dehghanpour
    Barriers of women’s participation could result from the prevailing social, economic and political systems. One instrument to economic equity is micro credit funds. Micro credit funds all over the world rely on feedback from women as their clients. Evaluation of micro credit funds clients’ satisfaction is essential for both internal and external reasons. In light of these facts, the aim of this paper is to measure women’ satisfaction with micro credit funds in Iran. The population of interest consisted of women who participate in the two micro credit funds in Fars and Khuzestan Province of Iran. Our study sample consisted of 800 Women who were selected through a simple random quota sampling method (n=200) based on a list of names from the Funds. The face validity of the questionnaire was approved by a panel of experts. Additionally, Cronbach alpha reliability coefficients shows, all scales indicated good-to-excellent reliability, generally 0.7 to 0.9. The t-test analysis revealed that Participants in Fars and Khuzestan significantly differ from each other regarding their loyalty to funds. The mean score of Fars participants was higher than that of Khuzestan participants. The regression analysis revealed that expectation from funds and perceived quality explained 27% of the variance in participant perceived value. While expectation, perceived value and perceived quality explained 67% of the variance in participant satisfaction. Finally, expectation, perceived value, perceived image and satisfaction explained 42% of the variance in participant loyalty regarding micro credit funds.
    Keywords: Micro credit funds, Satisfaction, Loyalty, Expectations, Perceived service
  • مجتبی دهقانپور، بهمن خسروی پور، مسعود یزدانپناه *، زهره محمدی
    امروزه عدالت اجتماعی یکی از مهم ترین چالش ها و دغدغه های فکری اندیشمندان علوم انسانی می باشد. لازمه دستیابی به عدالت اجتماعی رفع نابرابری ها، تبعیض ها و قانون گریزی هایی از طریق توسعه کارآفرینی اجتماعی است. کارآفرینان اجتماعی با استفاده از طرح های نوآورانه، بسیج منابع و بهره گیری از ارتباطات موثر سعی دارند تا بستر مناسبی را برای مشارکت آحاد جامعه به منظور رفع مشکلات اجتماعی ایجاد نمایند. تلاش آنان معیارهای تجاری حاکم بر فضای کسب و کار را برهم زده و موانع موجود در راه دستیابی به توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی را مرتفع می سازد. کارآفرینان اجتماعی با شناسایی فرصت های اجتماعی و اقتصادی به ایجاد و تقویت نهادهای اجتماعی پرداخته و از این طریق سعی می کنند تا با توانمندسازی اقشار آسیب پذیر، اختلاف طبقاتی موجود در جامعه را به حداقل برسانند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که انجام فعالیت های کارآفرینانه در حوزه اجتماعی باعث شکل گیری و تقویت نهادهای اجتماعی شده است. این گونه نهادها بواسطه ماهیت مردمی شان از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند. سرمایه اجتماعی بوجود آمده در این نهادها عملکرد آنان را در حل مشکلات اجتماعی ارتقاء داده و نقش آنان را در تحقق عدالت اجتماعی پر رنگ تر نموده است از این رو می توان گفت کارآفرینان اجتماعی بعنوان موتور محرکه توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی جامعه بشری، نقش بسزایی در حل مشکلات اجتماعی و برقراری عدالت اجتماعی دارند.
    کلید واژگان: کارآفرینی, فارغ التحصیلان, تئوری رفتار برنامه ریزی شده, تمایلات
    M. Yazdanpanah*, B. Khosravipour, Z. Mohammadi, M. Dehghanpour
    Intention to entrepreneurship is one of the most important predictor factor about entrepreneurship’s behavior of people in the future. This study was done for investigation the intention to entrepreneurship at undergraduate by using of Theory of Planned Behavior (TPB). Target population was unemployed undergraduate of Khuzestan Ramin Agriculture and Natural Resources University. Stratified random sampling method was used to select the sample. Data were collected through questionnaires and then data were analyzed. Validity of questionnaire was confirmed by a comments of experts of agricultural extension and education. Then Cronbach's alpha was used to measure the reliability of various sections of the questionnaire. Cronbach's alpha coefficient of the questionnaire items were at an appropriate level. The collected data were analyzed by SPSS20 software. Results indicated that two variables attitude to entrepreneurship and taking risk can significantly anticipate of changing toward intention to entrepreneurship (R2=65). Finally, to improve undergraduate intention to entrepreneurship, some suggestions have provided.
    Keywords: Entrepreneurship, Graduated students, Theory of planned behavior, Intentions
  • غلامحسین عبدالله زاده*، محمد شریف شریف زاده، حسین احمدی گرجی، زهرا نامجویان شیرازی، مجتبی دهقانپور
    مبارزه بیولوژیک آفات به عنوان یکی از روش های کلیدی در مدیریت تلفیقی آفات شناخته شده است. هدف این تحقیق ارزیابی موانع کاربرد عملیات مبارزه بیولوژیکی آفات در مزارع برنج است. در این تحقیق، داده ها به روش پیمایش و از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 2100 کشاورز برنج کار تحت پوشش طرح های مبارزه بیولوژیک در 14 روستای شهرستان ساری در سال 1392 بودند. با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری خوشه ایبا انتساب متناسب تعداد 138 نفر از کشاورزان به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند. روایی صوری پرسشنامه بر اساس نظرات کارشناسان مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان ساری و گروهی از اساتید دانشگاهی تایید شد. پایایی پرسشنامه برای مقیاس اصلی پرسشنامه (موانع استفاده از مبارزه بیولوژیک) با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 0/79 تایید شد. نتایج نشان داد کشاورزان بیشتر به مشکلات حمایتی و ترویجی از قبیل «عدم تحویل به موقع زنبور به کشاورزان»، «هماهنگ نبودن گروه ترویج با بخش حفظ نباتات»، و مشکلات مهارتی «دشواری به دست آوردن پیک پرواز پروانه» اشاره کرده اند.نتایج تحلیل عاملی موانع نیز نشان داد که «ضعف خدمات حمایتی-ترویجی»، «ضعف امکانات فنی»، «مشکلات مهارتی» و «ناسازگاری محیطی» مجموعا 71/04 درصد واریانس مشکلات استفاده از مبارزه بیولوژیک را تبیین می کنند. در این زمینه نتایج آزمون های مقایسه ای نشان داد که جنسیت، سن، سابقه، تحصیلات، اندازه زمین، درآمد کشاورزی، داشتن اشتغال غیر کشاورزی، عضویت در نهادهای روستایی، شرکت در کلاس های ترویجی و تداوم روند پذیرش مبارزه بیولوژیک بر ادراک کشاورزان از مشکلات و موانع کاربرد روش های مبارزه بیولوژیک تاثیرگذار است.
    کلید واژگان: مدیریت تلفیقی آفات, مبارزه بیولوژیک, موانع و مشکلات, کشت برنج
    Gh. Abdollahzadeh*, M. Sharif Sharifzadeh, H. Ahmadi Gorji, Z. Namjoyan
    Pest biological control is identified as key strategies for Integrated Pest Management. This study aimed to assess barriers of pest biological control in rice farms. Data were gathered by survey techniques through questionnaire. Subjects for this study were rice growers who used pest biological control programs in 14 villages of Sari County in 2013. Using Cochran formula and cluster random sampling method with optimizes allocation 138 farmers were selected as sample of this research. Face validity of the questionnaire was confirmed by a panel of experts of Agri-Jihad management of Sari County and some faculty members. The reliability of main scale of questionnaire (barriers to use of biological control) verified based on calculated Cronbach's alpha coefficient was 0.79. The results revealed that farmers perceived the supportive and extension problems such “tack of timely delivery of Trichogramma spp”, “lack of coordination between extension department and plant protection departments” and lack of skill such “difficulties to obtain of fly peak for butterfly” as the main barriers. The results of factor analysis showed that the “inadequate of supportive and extension services”, “inadequate technical facilities”, “skill problems” and “climate incompatibility” explained 71.04% variance related to barriers to use of biological pest control. The results of comparative tests showed that variables such: gender, age, farming experience, education, land size, farm income, non-farm employment, membership in rural institution, participation in extension program as well as continues trend in adoption of biological control were found to be the major factors affecting the farmers perceived biological pest control barriers.
    Keywords: Integrated Pest Management, Biological Control, Barriers, Problems, Rice Cultivation
  • بهمن خسروی پور، مجتبی دهقانپور*
    امروزه با توجه به افزایش سریع جمعیت از یک سو و لزوم توجه به اشتغال زایی کافی برای نیروی کار عظیم و در حال افزایش، لازم است از بدیل های مناسبی برای پویایی اقتصاد خانوار استفاده کرد. کسب و کارهای خانگی (مشاغل خانگی) راهکاری مهم برای تحقق این هدف محسوب می شود. قابلیت انجام این نوع کسب و کار به دلیل داشتن مزایای فراوانی نظیر؛ توازن بین مسوولیت اعضای خانواده و اشتغال آنان و ایجاد زمینه های کار خانوادگی و امکان انتقال تجارب از طریق آموزش غیر رسمی به شیوه استاد-شاگردی بین اعضای خانواده مورد توجه ویژه است. قانون ساماندهی و حمایت از مشاغل خانگی که در سال 1389 تصویب گردید، بستری برای تسهیل کارآفرینی در بخش های مختلف اقتصاد ایران از جمله بخش کشاورزی فراهم کرده است. شناسایی و توسعه ظرفیت های کسب و کار خانگی در جهت توسعه فرصت های شغلی، کاهش هزینه های تولید و خدمات برای حضور فعال و مستمر در بازار رقابت، افزایش بهره وری سرمایه و افزایش درآمد خانواده، ارتقاء مدیریت کسب و کار خانگی از طریق پیوند با بنگاه های بالادستی و تشکل های خوشه ای، اتحادیه ها و نهایتا تسهیل مقررات مربوط به کسب و کار خانگی از جمله اهداف این قانون است. در این مقاله، ضمن بررسی فرصت های کسب و کار خانگی در بخش کشاوری چارچوب هایی که قانون مزبور به منظور تحقق کارآفرینی بر آن تاکید داشته است و استلزامات مورد نیاز برای نهادینه کردن آن بیان گردیده است.
    کلید واژگان: کسب و کار های خانگی (مشاغل خانگی), کارآفرینی کشاورزی, اقتصاد خانوار روستایی
    B. Khosravipour, *M. Dehghanpour
    Because of rapid increasing of population and the necessity of employment creation, it is necessary to be presented alternatives for employment and the economic dynamic of households. Home-based business is an important approach to achieve this goal. Home-based business has many advantages, which it can establish balance between family responsibilities and employment of family members, and create family employment context and the possibility of exchanging experiences through non-formal education methods mentioned master-pupil between family members. Law for supporting and organizing home-based businesses, was approved in 2010, provides the background to facilitate entrepreneurship in various sectors of the economy including agriculture sector. Identifying and developing the potential of home-based business opportunities for development of job skills, reduce production costs, increase capital productivity and increase household income, promoting home-based business management through linkage with upstream firms and cluster organizations, trade unions, cooperatives and guilds and finally facilitate the provision of home-based businesses, are goals of organizing and supporting law of home businesses. In this article we review the benefits of home businesses, within the framework mentioned to reach the entrepreneurship in agricultural sector.
    Keywords: Home, based businesses, Agricultural entrepreneurship, Economy of rural household
  • منصور شاه ولی، مجتبی دهقانپور، زهرا نامجویان شیرازی
    ناپایداری محیط زیست موضوعی جهانی است که برای همه ملت ها حائز اهمیت است. از این رو موفقیت در زمینه حفاظت از محیط زیست مستلزم دارا بودن آگاهی های زیست محیطی و برقراری ارتباط با مردم است به نحوی که یادگیری و پذیرش حفظ محیط زیست به طور هم زمان انجام پذیرد. برای این منظور، معرف های(1) پایداری از جمله مهم ترین ابزارهایی هستند که به افراد، نهادها و جوامع کمک می کنند تا درباره آینده محیط زیست خود به انتخاب های متفاوت و مناسب تری دست زنند. این معرف ها به خودی خود پاسخ محسوب نمی شوند بلکه در صورت ارائه اطلاعات معتبر درباره موضوعات ارزشمند زندگی می توانند هادی ما به سوی پاسخ های بهتر باشند. این معرف ها به سه دسته متمایز، تطبیقی و جهت دار تقسیم می شوند. معرف های جهت دار(2) بیش از آنکه بر نمادهای عددی متمرکز باشند؛ بر اقدام متمرکزند. این معرف ها که به صورت نماد می باشند به دلیل پویایی؛ تفاوت های فردی، اجتماعی، فرهنگی و جغرافیایی را در نظر داشته و در اطلاع رسانی، آموزش و یادگیری درباره پایداری محیط زیست کارکرد بسیار بالایی دارند. هدف این مقاله آن است تا با تشریح معرف های جهت دار پایداری محیط زیست، کارکردهای آنها را ترسیم کند.
    کلید واژگان: محیط زیست, توسعه پایدار, کشاورزی پایدار
    Mansour Shahvali, Mojtaba Dehqanpour, Zahra Namjouyan Shirazi
    Environmental unsustainability is a global issue assumed to be of importance to every nation. Success in the conservation of environment, therefore, requires environmental knowledge and communication with people so that learning and adopting of the environmental conservation are simultaneously realized. For this purpose, sustainability indicators are among the primary means of helping individuals, institutions, and communities to make more different and appropriate choices for the future of their environments. Such indicators are not readily responding questions by themselves, but they may direct us to better responses if reliable information is provided over valuable issues on life. The indicators are divided into three categories including distinctive, comparative, and directional. Directional indicators are focused on action rather than numerical symbols. These are illustrated in symbols and, for reasons of dynamism, assume personal, social, cultural, and geographical differences; thus, they are very functional in informing, educating and learning about the environmental sustainability. This paper aims at explaining the directional indicators of the environmental sustainability and thereby drawing their functions.
    Keywords: Environment, Sustainable Development, Sustainable Agriculture
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال