مجتبی شفیعی نژاد
-
پدیده اقدام به خودکشی از جمله مهم ترین آسیبهای اجتماعی- روانشناختی رو به رشد در سراسر جهان است که 4/1 از کل مرگومیرها در سراسر جهان را شامل می شود. هدف این پژوهش، کشف زمینهها و عوامل خانوادگی در اقدام به خودکشی زنان است که با روششناسی کیفی و استفاده از روش نظریه زمینهای به انجام رسیده است. به این منظور با 23 مشارکتکننده از زنان آبدانانی که با روش نمونه گیری نظری انتخاب شده بودند، در طول بیش از یک سال مصاحبههای عمیق و نیمه ساختاریافته انجام شد. نه مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال نظام کدگذاری داده ها استخراج شد: خانواده متشنج، ناکارآمدی روابط خانوادگی، خانواده بزهکار، انحراف اخلاقی همسر، خانواده ازهمگسیخته، همسر گزینی تحمیلی، دوری از فضای نامطلوب خانواده با ازدواج، اختلافات زناشویی، تجربه طرد و دوری گزینی عامدانه. همچنین «چالشهای خانوادگی- خودکشی های معنادار» به عنوان مقوله هستهای انتخاب شد و در نهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده ها تنظیم شد. یافته ها نشان می دهد که روابط ناکارآمد خانوادگی، محدودیت و تحمیل چالش های جدی در زندگی زنان ایجاد کرده که خودکشی، تنها یکی از این چالش های جدی محسوب میگردد.
کلید واژگان: مسئله اجتماعی, اقدام به خودکشی, عوامل خانوادگی, زنان و آبدانانThe phenomenon of suicide attempts is one of the most important socio-psychological harms growing worldwide, accounting for 1.4% of all deaths worldwide. The aim of this study is to discover family factors in suicide attempt which has been done by qualitative methodology and using the method of Grounded Theory. For this purpose, in-depth and semi-structured interviews were conducted with 23 women from Abdanan city whom suicide attempt and were selected by theoretical sampling method for more than one year. Nine main categories and one core category were extracted through the data coding system: strained family, family relationship inefficiency, Delinquent family, moral deviance of spouse, Divorced family, forced marriage, avoidance of unfavorable family atmosphere with marriage, marital disputes, experience of rejection and deliberate avoidance. Also, "Family Challenges - Significant Suicides" was selected as the core category, and finally a paradigm model derived from the data was set up. The findings indicated that family factors and family living conditions played an important role in the prevalence of suicide among women attempting suicide.
Keywords: Social issue, suicide attempt, family factors, women, Abdanan -
اقدام به خودکشی بهمنزله عملی غیرکشنده تعریف میشود که در آن شخص به شکل آگاهانه و هدفمند و بدون مداخله دیگران، بهمنظور تحقق تغییرات دلخواه، اقدامی مضر و دردناک علیه خود انجام میدهد. هدف از این پژوهش، کشف و تبیین انگیزه و خواسته های زنان اقدامکننده به خودکشی است که از طریق ادراک و معنای ذهنی زنانی که درگیر این فرایند شدهاند انجام میگیرد. پژوهش حاضر به روش کیفی و مصاحبه عمیق در میان زنان شهرستان آبدانان انجام شده است. در پژوهش حاضر، 23 نفر از زنانی که به خودکشی اقدام کردهاند، مشارکت داشتهاند که از نظر سنی، تحصیلات، طبقه اجتماعی اقتصادی و تاهل متفاوت بودند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونهگیری هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمهساختیافته استفاده شد. داده ها به وسیله کدگذاری نظری تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته ها، زنان مشارکتکننده اقدام به خودکشی را به منزله «راهی برای ابراز و رسیدن به خواسته ها» ادراک میکنند که در راستای آن سعی دارند به رفتارهای سلطهطلبانه، محدودیتها، تهمتها و بدبینی ها واکنش نشان دهند و آن را مدیریت کنند. در پایان، بهبود نقش حمایتی، بهخصوص از جانب خانواده و همسر، و روابط تعامل محور، در جلوگیری از خودکشی به منزله راهکاری بسیار مهم پیشنهاد میشود.کلید واژگان: اقدام به خودکشی, انگیزه ها, زنان, شرایط, کیفیSuicidal behavior is defined as a non-fatal act wherein the person consciously and purposefully and without the interference of others, in order to achieve the desired changes, does self-painful and self-harmful acts, which is understood and interpreted in various ways by different people. The purpose of this research, Background discovery and has been involved in Suicide emprise Through perception and the intrinsic meaning women who have been involved in this process. Study with qualitative methods and deep interview among women was Abdanan city. The sample consisted of 23 women who participated have experienced suicide That in terms of age, education, place of residence, marital status were different. A sample of purposive sampling was used to collect data from interview. Data were analyzed with no coding style. According to the findings, women collaborator perceive Suicide is a way to express and achieve the desired In order to try to hegemonic behavior, restrictions, slander and selfishness, react and manage it. In the end, improve supporting role in suicide prevention as a strategy is very important.Keywords: Suicidal behavior, motivations, conditions, women, qualitative
-
افزایش بی اعتمادی اجتماعی در جامعه به رشد فعالیت های فردگرایانه و کاهش فعالیت های جمعی می انجامد و درنتیجه به تهدیدی برای انسجام اجتماعی تبدیل می شود. اعتماد اجتماعی سرمایه اصلی هر جامعه است و نادیده گرفتن آن به منزله فاصله گرفتن از جامعه سالم و درنتیجه، افزایش بی اعتمادی در جامعه است. تحقیق حاضر با تکنیک پیمایش درصدد است وضعیت دوگانگی فرهنگی و رابطه آن با بی اعتمادی اجتماعی را در دو شهر یزد و اهواز به صورت تطبیقی بررسی کند. جامعه آماری این تحقیق را افراد 15 تا 64 ساله ساکن در دو شهر یزد و اهواز تشکیل می دهند که از بین آنها نمونه ای با حجم 600 نفر به روش نمونه گیری خوشه ایانتخاب شده است. نتایج داده های این پژوهش حاکی است که بین دوگانگی فرهنگی و بی اعتمادی رابطه معناداری وجود دارد. این بدان معناست که هرچقدر ارزش های سنتی و مدرن هم زمان در رفتار افراد و کنش های اجتماعی آنان ظهور کند به تبع آن، بی اعتمادی افزایش می یابد. داده ها موید آن است که میزان بی اعتمادی اجتماعی در دو بعد محیطی و نهادی بیشتر از ابعاد دیگر است و این میزان نزد شهروندان یزدی نسبت به شهروندان اهوازی بالاتر است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که ابعاد تساوی، دموکراتیک، خاص گرایی، جامعه مدنی و تقدیر، به ترتیب قدرت پیش بینی، قادرند 2/21 درصد از تغییرات میزان بی اعتمادی اجتماعی را تبیین کنند. به طورکلی، نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که دوگانگی فرهنگی یکی از عوامل افزایش بی اعتمادی در عرصه های تعاملی، سیاسی و اجتماعی است.کلید واژگان: بی اعتمادی اجتماعی, دوگانگی فرهنگی, شهر یزد, شهر اهوازIncreased social distrustfulness in community lead to the growth of individualistic activities and reduced collective activities and thereby is a threat for social cohesion. Social trust is the main capital of any society, ignoring it constitutes distance from a healthy society and thus increase in distrustfulness. Present study aimed to do a comparative survey of cultural duality and its relationship with social distrustfulness in Yazd and Ahwaz. Statistical population of this research(survey) are individuals from 15 to 64 years residing in Yazd and Ahwaz which among them a sample of 600 subjects were selected by cluster sampling. Results suggest that there is a significant relation between cultural duality and social distrustfulness. This means that if traditional and modern values simultaneously appear in individuals behaviors and their social actions, consequently distrustfulness increases. Data shows that maximum amount of social distrust in environmental and institutional aspects are more than other aspects and this amount among Yazd citizens is higher than Ahwaz citizens. Results of regression analysis showed that, dimensions of equality, democracy, pluralism, civil society and appreciate can respectively explain 21.2% of social distrustfulness changes. Overall, results of present study show that, cultural duality is one of the factors of increasing distrust in interactive, social and political arenas.Keywords: Social Distrustfulness, Cultural duality, Yazd city, Ahwaz city
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.