به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت

فهرست مطالب مجتبی مالکی

  • مهدی عابدینی، صمد عالی*، مرتضی هنرمند عظیمی، مجتبی مالکی
    هدف

    هدف این پژوهش طراحی و ارائه مدل بازاریابی چابک برای کسب وکارهای کوچک و متوسط (SMEs) در ایران با استفاده از رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد بود. این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر پیاده سازی بازاریابی چابک، تسهیل کننده ها، موانع و پیامدهای آن در SMEهای مناطق شمال غرب ایران پرداخته است.

    روش شناسی:

     این پژوهش با استفاده از رویکرد تحقیق آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. در بخش کیفی، نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع نظری با 21 مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد و داده ها از طریق روش داده بنیاد تحلیل شدند. در بخش کمی، داده های میدانی از طریق پرسش نامه از 406 کسب وکار کوچک و متوسط در استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان جمع آوری و با استفاده از روش های آماری تحلیل شدند.

    یافته ها

    یافته های پژوهش نشان داد که بازاریابی چابک باعث بهسازی مهارت های کارکنان تخصصی، ارتقای مشتری محوری، و افزایش رقابت پذیری SMEها می شود. همچنین، نقش فناوری های دیجیتال و تحلیل داده ها به عنوان عوامل تسهیل کننده در پیاده سازی این رویکرد تایید شد. علاوه بر این، موانعی مانند مقاومت سازمانی و پیچیدگی محیط کسب وکار شناسایی شدند که بر پیاده سازی موفق بازاریابی چابک تاثیرگذارند.

    نتیجه گیری

    پژوهش نشان داد که بازاریابی چابک می تواند به ارتقای عملکرد و رقابت پذیری SMEها در بازارهای پرتلاطم کمک کند. با این حال، پیاده سازی موفق آن نیازمند زیرساخت های مناسب، فناوری های دیجیتال و تغییر در فرهنگ سازمانی است. این رویکرد به عنوان یک استراتژی موثر برای بهبود توانایی های بازاریابی و مدیریت بازار در SMEها پیشنهاد می شود.

    کلید واژگان: بازاریابی چابک, کسب وکارهای کوچک و متوسط, فناوری های دیجیتال, مزیت رقابتی}
    Mahdi Abedini, Samad Aly *, Morteza Honarmand Azimi, Mojtaba Maleki
    Objective

    The aim of this research was to design and propose an agile marketing model for small and medium-sized enterprises (SMEs) in Iran using a grounded theory approach. The study investigated the factors influencing the implementation of agile marketing, its enablers, barriers, and outcomes in SMEs located in the northwest regions of Iran.

    Methodology

    This study employed a mixed-method approach (qualitative and quantitative). In the qualitative phase, theoretical sampling was conducted until theoretical saturation was reached through 21 semi-structured interviews, and the data were analyzed using the grounded theory method. In the quantitative phase, field data were collected via questionnaires from 406 SMEs in the provinces of East Azerbaijan, West Azerbaijan, Ardabil, and Zanjan, and the data were analyzed using statistical methods.

    Findings

    The findings revealed that agile marketing improves the skills of specialized employees, enhances customer-centricity, and increases the competitiveness of SMEs. Furthermore, the role of digital technologies and data analytics as facilitators in the successful implementation of this approach was confirmed. Barriers such as organizational resistance and the complexity of the business environment were also identified as factors hindering agile marketing implementation.

    Conclusion

    The study demonstrated that agile marketing can significantly enhance the performance and competitiveness of SMEs in turbulent markets. However, successful implementation requires appropriate infrastructure, digital technologies, and cultural changes within the organization. Agile marketing is proposed as an effective strategy for improving marketing and market management capabilities in SMEs.

    Keywords: Agile Marketing, Small, Medium-Sized Enterprises, Digital Technologies, Competitive Advantage}
  • مهدی عابدینی، صمد عالی*، مرتضی هنرمند عظیمی، مجتبی مالکی

    هدف این پژوهش، طراحی مفهوم سیستم پذیری شرکتی در پیاده سازی و اجرای مهارت های بازاریابی چابک در شرکت های کوچک و متوسط در راستای تصرف بازارهای نوظهور تجاری بوده است. این پژوهش رویکردی بنیادی داشته و از گونه آمیخته است. یافته های کیفی با روند تحلیل مضمون و یافته های کمی با تحلیل عاملی تاییدی تجزیه و تحلیل شده است. جمع آوری داده های کیفی با مشاهدات میدانی و 17 مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده های کمی نیز با پرسش نامه گردآوری گردید. جامعه آماری بخش کمی شامل آن دسته از بنگاه های صنعتی کوچک و متوسط فعال در سطح استان آذربایجان شرقی بوده است که تا زمان گردآوری داده ها برای تحقیق حاضر، رویکردهای بازاریابی چابک را در سطوح مختلف پیاده سازی و اجرا کرده و یا در مرحله گذار از رویکردهای سنتی و انتقال به تکنولوژی های نوین بازاریابی بخصوص بازاریابی چابک بوده اند. نمونه گیری به صورت غیرتصادفی و با روش زنجیره ای به تعداد 258 شرکت انجام پذیرفته است. نهایتا، مدل سیستم پذیری بازاریابی چابک از تحلیل مضمون از 1221 کد باز بدون تکرار استخراج گردید که در قالب 51 مضمون پایه، 13 مضمون سازمان دهنده و 2 مضمون فراگیر بخش بندی شده است. در ادامه، مدل مزبور با رویکرد تحلیل عاملی تاییدی مورد آزمون آماری و اعتبارسنجی واقع گردید.

    کلید واژگان: چابکی بازاریابی, سیستم پذیری, مزیت رقابتی پایدار, ظرفیت های پویای بازاریابی}
    Mahdi Abedini, Samad Aali *, Morteza Honarmand Azimi, Mojtaba Maleki

    The purpose of this research was to design the concept of corporate systematization in the implementation and implementation of agile marketing skills in small and medium-sized companies in order to capture emerging commercial markets. This research has a fundamental and mixed approach. Qualitative findings have been analyzed with thematic analysis process and quantitative findings with confirmatory factor analysis. Qualitative data collection was done with field observations and 17 semi-structured interviews. Quantitative data was also collected with a questionnaire. The statistical population of the quantitative part included those small and medium-sized industrial enterprises active in East Azarbaijan province, which until the time of data collection for the present research, have implemented and implemented agile marketing approaches at different levels or are in the transition phase from Traditional approaches and transition to new marketing technologies, especially agile marketing. Sampling was carried out non-randomly and by chain method in the number of 258 companies. Finally, the agile marketing systematization model was extracted from the theme analysis of 1221 open codes without repetition, which are divided into 51 basic themes, 13 organizing themes and 2 overarching themes. In the following, the mentioned model was subjected to statistical test and validation with the confirmatory factor analysis approach.

    Keywords: Marketing Agility, System Adaptability, Sustainable Competitive Advantage, Dynamic Marketing Capabilities}
  • احمد شبتاریانی، مجتبی مالکی *، وحید مکی زاده

    با توجه به این واقعیت که انتظارات مشتریان دایم درحال افزایش است، سازمان ها ملزم اند از نیازهای اولیه مشتریان فراتر روند،انتظارات مشتریان را تامین کنند، و کانون توجه خود را از ارضای صرف نیاز مشتری به ایجاد وفاداری و اطمینان، ازطریق ایجاد ارتباطی بلندمدت، دوجانبه و سودآور(کیفیت ارتباط) برای هر دو طرف معطوف سازند. سازمان ها با درکی که از اهمیت رضایت مشتری کسب کرده اند، به تدریج در حال فاصله گیری از بازاریابی سنتی و گرایش به سمت بازاریابی رابطه مند می باشند. ؛  بنابراین هدف از انجام این  پژوهش تدوین و اعتبارسنجی الگوی بازاریابی رابطه مند در صنعت بانکداری ایران با رویکرد اعتمادآفرینی و وفادارساختن مشتریان  با رویکرد آمیخته صورت گرفت.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت از نوع اکتشافی است که با رویکرد آمیخته (کیفی- کمی) مورد تحلیل قرار گرفته است. در مرحله اول جهت شناسایی مولفه های الگو، از روش کیفی و مصاحبه های عمیق استفاده شد. در بخش کیفی، 15 نفر از خبرگان دانشگاهی می باشد که به روش هدفمند انتخاب شدند. جهت تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل تم و با استفاده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شد. در ادامه جهت برازش الگوی طراحی شده در بخش کیفی، از روش کمی با رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. مشارکت کنندگان در این بخش شامل 384 نفر از مشتریان بانک ملت در استان هرمزگان  بود که به روش احتمالی در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کمی، پرسشنامه مبتنی بر یافته های بخش کیفی بود که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. تحلیل داده های بخش کمی به وسیله نرم افزار pls4   انجام شد.نتایج بخش کیفی نشان داد 15 مصاحبه ، شامل 7 مقوله اصلی و تعداد 16 مقوله فرعی و 60 کد، جهت تدوین مدل بازاریابی رابطه مند شناسایی شد. در بخش کمی نیز مشخص شد بین بازاریابی رابطه مند و  عوامل آن  رابطه معنی داری وجود دارد و الگوی طراحی شده از تناسب قابل قبولی برخوردار است.بازاریابی رابطه مند، تفکری قدیمی با رویکرد جدید است. به دلیل مزایای چشمگیر بازاریابی رابطه مند، شرکت ها، به سمت انتخاب تعاملات رابطه ای به جای تعاملات مجزا حرکت می کنند. تعاملات مجزا در کوتاه مدت و تعاملات رابطه ای در بلندمدت شکل می گیرند. تعاملات رابطه ای، به دلیل افزایش توان رقابتی شرکت ها، به روابط مجزا و کوتاه مدت ترجیح داده می شوند. بازاریابی رابطه مند تا حد زیادی به نگرش مشتریان درمورد سازمان خدماتی، تعهد و عملکرد و ارتباطات کارکنان بستگی دارد.

    کلید واژگان: بازاریابی رابطه مند, اعتمادآفرینی, وفادارساختن مشتریان, صنعت بانکداری ایران}
    Ahmad Shabtariani, Mojtaba Maleki *, Vahid Makizadeh

    Due to the fact that customer expectations are constantly increasing, organizations are required to go beyond the basic needs of customers, meet customer expectations, and shift their focus from merely satisfying customer needs to building loyalty and trust by creating long-term relationships. , mutual and profitable (quality of communication) for both parties. With the understanding they have gained of the importance of customer satisfaction, organizations are gradually moving away from traditional marketing and tending towards relational marketing. ; Therefore, the purpose of this research was to formulate and validate the relational marketing model in the banking industry of Iran with the approach of building trust and building customer loyalty with a mixed approach. Quantitative) has been analyzed. In the first stage, qualitative method and in-depth interviews were used to identify the components of the model. In the qualitative part, there are 15 university experts who were selected in a targeted way. In order to analyze the data of the qualitative part, the theme analysis method was used using MaxQuda software. Next, in order to fit the model designed in the qualitative part, a quantitative method with a structural equation modeling approach was used. The participants in this section included 384 customers of Bank Mellat in Hormozgan province, who were selected using the available probability method. The tool of data collection in the quantitative section was a questionnaire based on the findings of the qualitative section, whose validity and reliability were confirmed. Quantitative part data analysis was done by pls4 software. The results of the qualitative part showed that 15 interviews, including 7 main categories and 16 subcategories and 60 codes, were identified for developing the relational marketing model. In the quantitative section, it was found that there is a significant relationship between relational marketing and its factors, and the designed model has an acceptable fit. Relationship marketing is an old idea with a new approach. Because of the significant benefits of relationship marketing, companies are moving towards choosing relational interactions over isolated interactions. Individual interactions are formed in the short term and relational interactions are formed in the long term. Relational interactions are preferred to isolated and short-term relationships due to the increased competitiveness of companies. Relationship marketing largely depends on the customer's attitude towards the service organization, commitment and performance and communication of the employees.

    Keywords: Relationship marketing, trust building, customer loyalty, Iranian banking industry}
  • سید محمد هاشم حسینی، مجتبی مالکی

    سازمان‌ها به‌طور فزاینده‌ای محدوده پیگیری‌هایشان را در اقتصادهای نوظهور گسترش می‌دهند. تقریبا 40 درصد شرکت‌های مورد مطالعه ما عملیات تجاری را علاوه بر اقدامات تولیدی‌شان ایجاد کرده‌اند که علاوه بر بازارهای جهانی، بازارهای محلی را هم تامین کنند. خدمات پس از فروش، تهیه منابع و فروش و بازاریابی، از طرف تازه‌واردان در مرکزهایی با هزینه پایین، به شکل فزاینده‌ای در حال گسترش هستند. در تحقیق حاضر به ابعاد بازار نوظهور بر فروش نام تجاری لوکس با نقش میانجی تلاش بازاریابی در شرکت پرشیا خودرو پرداخته شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی واز منظر روش، توصیفی-پیمایشی میباشد. تعداد نمونه،132 نفر از کلیه کارکنان شرکت پرشیا خودرو در منطقه 1 شهر تهران که به صورت تصادفی ساده و براساس فرمول کوکران انتخاب شد که با استفاده از آزمون کلومروف اسمیرینوف، تحلیل عاملی و معادلات ساختاری لیزرل به بررسی  تاثیر بین فرضیه ها پرداخته شد.نتایج تحقیقات نشان می دهد که با توجه به جدول ضرایب غیراستاندارد می توان گفت که تمامی فرضیات در سطح 99% اطمینان مورد تایید قرار میگیرند. چرا که مقدار sig یا همان سطح معناداری در این فرضیه ها از عدد 01/0 کوچکتر شده و همچنین اعداد مربوط به ستون t-value خارج از بازه (58/2 و 58/2-) بدست آمده است. با توجه به مقادیر سطح معنی داری و مقدار تی مربوط به فرضیه های رد شده، می توان عنوان نمود که مقدار سطح معنی داری بدست آمده بزرگتر از 05/0 می باشد و تمامی فرضیه ها  به اثبات رسید.

    کلید واژگان: ابعاد بازار نوظهور, فروش نام تجاری لوکس, تلاش بازاریابی, شرکت پرشیا خودرو}
    Seyyed Mohammad Hashem Hosseini, Mojtaba Maleki

    Organizations are increasingly expanding their scope of pursuit in emerging economies. Almost 40% of the companies we studied have established commercial operations in addition to their manufacturing operations that serve local markets in addition to global markets. After-sales service, sourcing, and sales and marketing are increasingly being developed by new entrants in low-cost centers. In the current research, the dimensions of the emerging market on the sale of luxury brands with the mediating role of marketing efforts in Persia Khodro Company have been discussed. The current research is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The sample number is 132 people from all the employees of Persia Khodro Company in the 1st district of Tehran, who were selected by simple random method and based on Cochran's formula, and the impact between the hypotheses was investigated using the Klumrov Smirinov test, factor analysis, and Liesrel's structural equations. The research results show that according to the table of non-standard coefficients, it can be said that all hypotheses are confirmed at the 99% confidence level. Because the value of sig or the level of significance in these hypotheses is smaller than 0.01 and also the numbers related to the t-value column are outside the range (2.58 and -2.58). According to the values of the significance level and the t-value of the rejected hypotheses, it can be said that the value of the obtained significance level is greater than 0.05 and all the hypotheses were proved and suggestions were presented at the end.

    Keywords: Emerging market dimensions, luxury brand sales, marketing effort, Persia Automobile Company}
  • مسعود مهدوی پور، مجتبی مالکی*، محسن نجفی

    از جمله عواملی که می تواند نقش مهمی در فرایند تصمیم گیری ایفا کند استفاده از ابزارهای هوش تجاری می باشد و مشاوران بازاریابی جهانی به استفاده از ابزارهای جدید هوش تجاری و تمرکز بر اهمیت این ابزارها تاکید داشته اند. در همین راستا در این پژوهش نقش ابزارهای هوش تجاری بر فرایند تصمیم گیری مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش نمونه آماری شامل مدیران و روسای بخش های مختلف شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی شهر تهران است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی بوده و از نظر روش توصیفی می باشد. داده های مورد نیاز برای این پژوهش، بوسیله یک پرسشنامه استاندارد که پایایی و روایی آن مجددا مورد بررسی و تایید قرار گرفت، جمع آوری شد. همچنین برای نگارش ادبیات نظری لازم در حوزه مورد بررسی از مطالعات کتابخانه ای نیز بهره گرفته شد. در این پژوهش از دو روش مختلف برای ارزیابی استفاده شد. در مرحله اول از روش دیمتل برای ارزیابی اولیه متغییرها و شاخص ها و ارزیابی و استخراج متغییرها و شاخص های تاثیرگذار و تاثیر پذیر استفاده شد که ابزار گرداوری داده های آن از طریق مصاحبه انجام پذیرفت و در مرحله دوم از روش تحلیل آماری استفاده گردید که برای انجام آن از آمار استنباطی و توصیفی استفاده می شود. در بخش آمار استنباطی ازضریب همبستگی پیرسون با استفاده از نرم افزار SPSS بهره گرفته شد. به طور کلی، نتایج این پژوهش حاکی از نقش استفاده از ابزارهای هوش تجاری بر فرایند تصمیم گیری بود و نشان داد که سیستم هوش تجاری و این ابزارها رابطه نزدیکی با فرایند تصمیم گیری دارند. در تبیین این نقش می توان گفت که‌ اتخاذ تصمیم با پشتیبانی سیستم های هوش تجاری، زمان، هزینه و خطای انسانی را کاهش می‌دهد. به عبارتی، سیستم های هوش تجاری یک جهانی سازی فنی در جهان بازار است که با استفاده از آن، فرایندی تصمیم گیری در سازمان اثربخش شده و با کاهش اتلاف وقت و خطرات و ابهام در کار، توانایی مقابله با تغییرات گسترده در سطح جهانی را به سازمان می‌دهد.

    کلید واژگان: فرآیند تصمیم گیری, هوش تجاری, داده کاوی, انبار داده}
    Masoud Mahdavipour, Mojtaba Maleki, Mohsen Najafi

    Among the factors that can play an important role in the decision-making process is the use of business intelligence tools, and global marketing consultants have emphasized the use of new business intelligence tools and focusing on the importance of these tools. In this regard, in this research, the role of business intelligence tools on the decision-making process was investigated. In this research, the statistical sample includes the managers and heads of various departments of the Tehran Social Security Investment Company. This research is practical in terms of purpose and descriptive in terms of method. The data required for this research was collected by a standard questionnaire whose reliability and validity were re- examined and confirmed. Also, library studies were used to write the necessary theoretical literature in the investigated field. In this research, two different methods were used for evaluation. In the first stage, the Dimtel method was used for the initial evaluation of variables and indicators and the evaluation and extraction of effective and influential variables and indicators, and the data collection tool was conducted through interviews. And in the second stage, the statistical analysis method was used, which uses inferential and descriptive statistics. In the inferential statistics section, Pearson's correlation coefficient was used using SPSS software. In general, the results of this research indicated the role of using business intelligence tools on the decision-making process and showed that the business intelligence system and these tools have a close relationship with the decision-making process. In explaining this role, it can be said that decision-making with the support of business intelligence systems reduces time, cost and human error. In other words, business intelligence systems are a technical globalization in the market world, by using it, a decision- making process in the organization is made effective, and by reducing time loss, risks and ambiguity in work, it increases the ability to deal with extensive changes at the global level. Organizes.

    Keywords: Decision making process, business intelligence, data mining, data warehouse}
  • منیژه محمدی، مجتبی مالکی، لیلا سعیدی

    امروزه توسعه قابلیت های سازمانی سهم بسزایی برای کسب مزیت رقابتی در سازمان ها بر عهده دارد و سازمان های پیشرو می کوشند تا با ایجاد نوآوری روابط خود با مشتریان را استحکام بخشند. تحقیق حاضر با هدف شناخت تاثیر قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در شعب ملی پلاس بانک ملی ایران با توجه به نقش پویایی بازار و ایجاد ارتباط با مشتری انجام گرفته است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی – پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق را تمام کارکنان شعب ملی پلاس بانک به خود اختصاص داده اند و با استفاده از روش سرشماری 120 پرسشنامه بین آن ها توزیع گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه رومینا و همکاران (2021) استفاده شد که روایی سازه آن به کمک روش تحلیل عاملی تاییدی بررسی و مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در شعب ملی پلاس بانک ملی ایران با توجه به نقش میانجی ایجاد ارتباط با مشتری تاثیر مثبت دارد؛ لیکن تعدیل گر پویایی بازار بر آن تاثیرگذار نیست. قابلیت های سازمانی بر ایجاد ارتباط با مشتری در بانک ملی ایران تاثیر مثبت دارد. ایجاد ارتباط با مشتری بر مزیت رقابتی در بانک ملی ایران تاثیر مثبت دارد. ایجاد ارتباط با مشتری بر تاثیر قابلیت های سازمانی بر مزیت رقابتی در بانک ملی ایران تاثیر مثبت دارد.

    کلید واژگان: قابلیت سازمانی, مزیت رقابتی, پویایی بازار, ایجاد ارتباط با مشتری و شعب ملی پلاس}
    Manijeh Mohammadi, Mojtaba Maleki, Leila Saedi

    Today, the development of organizational capabilities plays a significant role in gaining a competitive advantage in organizations, and leading organizations try to strengthen their relationships with customers by creating innovation. The current research has been conducted with the aim of knowing the effect of organizational capabilities on competitive advantage in Melli Plus branches of Melli Bank of Iran, considering the role of market dynamics and building relationships with customers. The research method is applied in terms of purpose and descriptive-survey in terms of method. The statistical population of the research is all the employees of the National Plus Bank branches and 120 questionnaires were distributed among them using the census method. In order to collect information, the questionnaire of Romina et al. (2021) was used, whose construct validity was checked and confirmed with the help of confirmatory factor analysis, and its reliability was obtained using Cronbach's alpha coefficient. Data analysis was done using structural equation method and using SPSS and AMOS software. The results of the research indicate that organizational capabilities have a positive effect on competitive advantage in Melli Plus branches of Melli Bank of Iran due to the mediating role of establishing relationships with customers; But the regulator of market dynamics does not affect it. Organizational capabilities have a positive effect on creating relationships with customers in the National Bank of Iran. Establishing a relationship with the customer has a positive effect on the competitive advantage of National Bank of Iran. Establishing relationship with the customer has a positive effect on the influence of organizational capabilities on competitive advantage in National Bank of Iran

    Keywords: Organizational capability, competitive advantage, market dynamics, building relationshipswith customers, National Plus branche}
  • محمد مالامیری، محسن نجفی، مجتبی مالکی

    مساله اصلی تحقیق حاضر به دلیل اهمیت برنامه ریزی استراتژیک در قابلیت های بازاریابی، بررسی تاثیر مولفه های برنامه ریزی استراتژیک شرکت بر قابلیت های بازاریابی با میانجی کارآفرینی است. روش تحقیق حاضر توصیفی است و از نظر هدف، کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق حاضر کارکنان شرکت تولیدی لوازم آشپزخانه درسا است که تعداد آنها 270 نفر است. نمونه با استفاده از جدول مورگان به تعداد 159 نفر انتخاب شده است. همچنین روش نمونه گیری ساده در دسترس می باشد. در تحقیق حاضر از دو نوع روش گرداوری کتابخانه ای و میدانی استفاده می شود که ابزار اصلی پرسشنامه است. روایی و پایایی پرسشنامه مورد تایید قرار گرفته است. روش تجزیه و تحلیل حداقل مربعات جزیی می باشد که با استفاده از نرم افزار Smart PLS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. در نهایت نتایج نشان می دهد که شاخص های برنامه ریزی استراتژیک همچون تفکر استراتژیک، بازاندیشی، بازسازی، بازآفرینی و قوت ها، ضعف ها، فرصت‌ها و تهدیدها بر قابلیت های بازاریابی با نقش میانجی کارآفرینی تاثیرگذار است. پس شرکت ها باید برنامه ریزی استرتژیک خود را به گونه ای ارایه کنند که قابلیت های بازاریابی و کارآفرینی مورد توجه قرار گیرد.

    کلید واژگان: برنامه ریزی استراتژیک, قابلیت های بازاریابی, کارآفرینی}
    Mohammad Malamiri, Mohsen Najafi, Mojtaba Maleki

    The main issue of the present study, due to the importance of strategic planning in marketing capabilities, is to investigate the effect of the components of strategic planning of the company on marketing capabilities through entrepreneurship. The method of the present research is descriptive and is applied in terms of purpose. The statistical population of the present study is the employees of Dersa kitchen appliances manufacturing company, whose number is 270 people. A sample of 159 people was selected using Morgan's table. A simple sampling method is also available. In the present study, two types of library and field collection methods are used, which is the main tool of the questionnaire. The validity and reliability of the questionnaire have been confirmed. The method of partial least squares analysis is data analysis using Smart PLS software. Finally, the results show that the indicators of strategic planning such as strategic thinking, rethinking, reconstruction, re- creation and strengths, weaknesses, opportunities and threats affect marketing capabilities with the role of entrepreneurial mediator. So companies need to present their strategic planning in a way that takes into account marketing and entrepreneurial capabilities.

    Keywords: Strategic Planning, Marketing Capabilities, Entrepreneurship}
  • مجتبی مالکی *، حمید سحرخیز، الهام مرزبان

    هنری مینتزبرگ از مدرسان برجسته دانشگاهی در جهان است. نگاه ویژه او به مباحث و موضوعات مدیریتی باعث شده است تا با قلمی متفاوت و رویکردی مثال زدنی، مسایل پیچیده مدیریت را ساده، روان و قابل فهم سازد. کتاب او با نام «داستان های شب برای مدیران» که به عنوان بیستمین و مهمترین کتاب وی به رشته تحریر درآمده، به معرفی وظایف مدیران در چارچوب داستان هایی از زندگی روزمره و طبیعت پرداخته است. در این مقاله کوشش شده است یکی از مهمترین وظایف مدیریتی با نام تجزیه و تحلیل با تبیین چهار داستان در قالب استعاره هایی متفاوت معرفی شود. انتظار می رود خواننده پس از مطالعه این مقاله به درک نکات درستی از جایگاه تجزیه و تحلیل در مدیریت برسد.

  • مجتبی مالکی، حمید سحرخیز، آبتین مهرابی کرمانی

    مارک شفر از نویسندگان معروف آمریکایی و از دانشجویان مطرح پیتر دراکر در آمریکاست. کتاب شورش بازاریابی او در ماه گذشته ترجمه و در اختیار علاقمندان قرار گرفت و مقاله آن در شماره 321 نشریه تدبیر چاپ شد. مارک در ژانویه 2021 یکی دیگر از کتب خود به نام مزیت هم‌افزایی را به چاپ رساند. او در این کتاب به تجربیات کارآفرینان برتر جهان اشاره داشته و مسیر کسب موفقیت از خلق ایده تا محصول را در قالب مثال‌های واقعی در دنیای کسب‌وکار به خوبی تشریح می‌نماید. منظور از مزیت هم‌افزایی بیشتر خواستن، رشد ایده در ذهن انسان و کنجکاوی مفهومی در به ثمر نشستن یک بصیرت است. به عبارت دیگر این بیشتر خواستن در سایه کنجکاوی بی‌پایان و توانایی دیدن الگوهای موفق در محیط کسب‌وکار شکل گرفته و ایده‌های جدید به منصه ظهور می‌رسند. این ایده‌ها تبدیل به نیروی محرکه درونی شده که مسیر موفقیت را پیش روی انسان نوآور و خلاق قرار می‌دهند. این مقاله برای آشنایی با بخش‌هایی از مطالب کتاب ارایه شده است.

  • مدیریت زمان سازمانی / پرکاربردترین ابزارها و شیوه های مدیریت
    دکتر مجتبی مالکی، امیربابک نامجو، مهرداد توسلی

    مدیریت زمان به بهترین استفاده ممکن از زمان و انجام کار درست در زمان مناسب اشاره می‌کند. مدیریت خوب زمان نقش اساسی در اتمام کارها در چارچوب زمانی مقرر بازی می‌کند و همچنین بهره‌وری شخصی را افزایش می‌دهد .در سازمان نیز، کارکنان برای رسیدن به اهداف، زودتر از موعد و شناخته شدن باید یاد بگیرند که زمان را به خوبی مدیریت کنند. کارمندی که ارزش زمان را درک کند هرگز از کار خسته نمی‌شود‌ و از هر لحظه بسیار لذت می‌برد. طبق تعریف فرایند سازماندهی و برنامه‌ریزی در ارتباط با چگونگی تقسیم زمان در دسترس بین فعالیت‌های مشخص را "مدیریت زمان" می‌نامند .زمان ارزشمندترین سرمایه موجود نزد هر فرد، گروه و سازمان است که با دیگر سرمایه‌ها به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست. اینک به نظر می‌رسد تنها سرمایه در اختیار انسان زمان است و بس، زیرا تولید پول، ماشین و فناوری و حتی انسان وابسته به صرف وقت و تامین زمان می‌باشد و تنها سرمایه غیرقابل خریداری و غیرقابل تولید، زمان است. یکی از مسایل پیش‌رو در سازمان‌ها برای پاسخگویی موثر و بهنگام به محیط متغیر بیرونی مدیریت زمان سازمانی است. با توجه به موارد‌ مذکور شایان ذکر است؛ شرکت Bain & Company از سال 1993 تاکنون، مدیران را در سراسر جهان از نظر ابزارهای مدیریتی مورد استفاده و چگونگی اجرای اثربخش این ابزارها مورد بررسی قرار داده است. در سال 2018، نتایج این تحقیق که در پاییز 2017 صورت گرفته، منتشر شده است. مدیریت زمان سازمانی به عنوان بیستمین ابزار از 25 ابزار مدیریتی است که این شرکت در نتایج تحقیق خود منتشر کرده است. آن چه در ادامه می‌آید تشریح این ابزار جهت استفاده مدیران کشور است.

  • بازاریابی چالشگر / مفهوم جدید بازاریابی در سال 2020
    مجتبی مالکی، آبتین مهرابی کرمانی، محمد زرگری

    بازاریابی چالشگر داستان احتمالات است. این مفهوم به عنوان یکی از مهمترین پیشرفت‌های فروش در سال‌های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. اکثر افرادی که فروش چالشگر (دیکسون و آدامسون، 2011) و مشتری چالشگر (آدامسون، دیکسون، تومن و اسپینر، 2015) را خوانده‌اند؛ احتمالا موافق هستند که بازاریابی چالشگر رویکرد جدید هیجان‌انگیزی برای استراتژی فروش است که بازاریابان B2B می‌توانند از آن استفاده کنند تا بتوانند با درک تغییرات ازهم‌گسیخته در بازار جدید؛ به خوبی حرکت کنند. با وجود محبوبیت و موفقیت بازاریابی چالشگر در صنعت، اکثر دانشگاهیان و اساتید فروش از فلسفه موجود در بازاریابی چالشگر آگاه نیستند. این ممکن است به دلیل درک غلط این مفهوم باشد. برای پرداختن به این شکاف دانش، این مقاله در تلاش است تا مفهوم بازاریابی چالشگر را از طریق پاسخگویی به سوالات ذیل روشن نماید:به راستی مفهوم بازاریابی چالشگر چیست؟
    بازرایابی چالشگر چگونه آغاز می‌شود؟ چگونه توسعه می‌یابد و چه کسانی درگیر آن هستند؟
    در نهایت بازاریابی چالشگر چگونه تیوری‌های بازاریابی پذیرفته شده فعلی را به چالش کشیده و آینده بازاریابی را محقق می‌سازد؟

  • تجزیه و تحلیل پیشرفت / پرکاربردترین ابزاره ا و شیوه های مدیریت
    مجتبی مالکی، یاسمن زمانی، پریناز فاضلی

    تجزیه و تحلیل پیشرفته یکی از ابزارهای مهم و کاربردی مدیریتی است که در گزارش شرکت بین و شرکا، در سال 2018 رتبه چهارم را از نظر میزان استفاده در بین 25 ابزار مدیریتی به خود اختصاص داده است. این در حالی است که اهمیت تحلیل داده با توجه به واقعیت‌ها‌‌‌یی نظیر داده‌ها‌‌‌ی عظیم و فضای شدیدا رقابتی، بیش از گذشته شده است. در شرایط کنونی در بازار جهانی کمبود مهارت در تجزیه و تحلیل کسب‌وکار وجود داشته و عملا مدیرانی که از داده‌ها‌‌‌ در تصمیمات مدیریتی و بازار استفاده کنند، می‌توانند شایستگی‌ها‌‌‌ی خود را ارتقا بخشیده و با کسب مزیت رقابتی از سایر رقبا پیشی گیرند.

  • مجتبی مالکی، یاسمن زمانی، پریناز فاضلی

    در گزارش شرکت بین و شرکا در سال 2018 الگویابی (Benchmarking) رتبه سوم را از نظر میزان استفاده در بین 25 ابزار مدیریتی به خود اختصاص داده است. در زبان فارسی معادل‌‌‌های مختلفی برای این اصطلاح وجود دارد. بهینه‌‌‌کاوی، محک‌‌‌زنی و ترازیابی از جمله این اصطلاحات است.
    الگویابی عبارت است از ‌‌فرایند مستمر مقایسه عملیات سازمان با شرکت یا سازمانی که بهترین عملکرد را در آن عملیات دارد. به بیان دیگر، الگویابی ‌‌فرایند مستمر مقایسه با بهترین شرکت‌‌‌های صنعت است به نحوی که بتواند رویه‌‌‌ها، ‌‌فرایندها و عملیات سازمانی را متناسب با الگوی تعیین شده بهبود ببخشد. کارشناسان بیان می‌‌‌کنند که الگویابی یک ‌‌فرایند تحقیقاتی است که مدیران را قادر می‌‌‌سازد تا در زمینه ‌‌فرایندها و روش‌‌‌های مختلف، مقایسه شرکت به شرکت داشته باشند و بتوانند بهترین‌‌‌ها را انتخاب کرده و به سطحی از برتری و امتیاز رقابتی دست یابند. اغلب ما با دیدارهای دهه‌‌‌های شصت و هفتاد میلادی ژاپنی‌‌‌ها از شرکت‌‌‌های آمریکایی آشنا هستیم. در آن سال‌‌‌ها، طی مدت زمان کوتاهی که ژاپنی‌‌‌ها از شرکت‌‌‌های آمریکایی بازدید کردند و به کشور خود بازگشتند، شیوه‌‌‌های عملکردی را که در آمریکا دیده بودند، در کشور خود به اجرا درآوردند و امور سازمان‌‌‌ها را بهبود بخشیدند. در آمریکا، الگویابی در اوایل دهه هشتاد توسعه یافت، هنگامی که رقابت جهانی، صنایع آمریکایی را مجبور به یافتن روش‌‌‌هایی برای بهبود سریع محصولات و خدمات کرد. در آن زمان، مدیریت کیفیت با سرعت فراگیر می‌‌‌شد و مدیران را با اصول، ابزارها و روش‌‌‌های تجزیه و تحلیل شیوه کار، تجهیز می‌‌‌کرد. کمابیش از هر 500 شرکتی که مجله فورچون نام می‌‌‌برد، دست کم یک پروژه الگویابی را به اجرا در آورده بودند. نخستین شرکتی که از ابزار الگویابی استفاده کرد، شرکت زیراکس بود، البته شرکت زیراکس این روش را الگویابی رقابتی نامید. زیراکس این روش را برای بهینه کردن رویه‌‌‌های دریافت صورت‌حساب‌‌‌ها، انبارداری و تولید خودکار به کار برد.

  • مدل های بهینه سازی قیمت / پرکاربردترین ابزاره ا و شیوه های مدیریت
    مجتبی مالکی، رضا فاتحان، مهران خدیوزاد

    امروزه، پیشرفت سریع تکنولوژی، تنش‌های اقتصادی و همچنین رقابت بسیار شدید و پویای شرکت‌ها در اکثر صنایع مختلف، ‌چالش‌های بسیاری را در بخش‌های مختلف صنایع ایجاد کرده که وظیفه رویارویی با این ‌چالش‌ها و پیروزی در این تلاطم‌ها بر عهده مدیران است. در سال‌های اخیر تجربه نشان داده است که مدیریت به شیوه سنتی پاسخگوی ‌چالش‌ها و رقابت‌های موجود نیست، پس استفاده از ساختارهای مدرن مدیریتی یک الزام به شمار می‌آید. ابزار‌های نوین مدیریتی الزاماتی هستند که مدیران برای رویارویی با این ‌چالش‌ها به آنها نیاز دارند. مدیران باید بتوانند با بهره‌گیری از ابزارهای نوین مدیریتی به طور موثری به تغییرات محیط رقابتی واکنش نشان دهند. به راستی چگونه مدیران جهانی چالش ها و اولویت‌های راهبردی خود را بررسی کرده و از چه ابزارهای مدیریتی برای نیل به اهداف از پیش تعیین شده،‌‌ بهره می‌گیرند؟ شرکت Bain & Company‌ از سال 1993 تاکنون، مدیران را در سراسر جهان از نظر ابزارهای مدیریتی مورد استفاده و چگونگی اجرای اثربخش این ابزارها مورد بررسی قرار داده است. در سال 2018 نتایج این تحقیق که در پاییز 2017 صورت گرفته، منتشر شده است. مدل‌های ‌‌بهینه‌سازی قیمت یکی از 25 ابزار مدیریتی است که این شرکت در نتایج تحقیق خود منتشر کرده است.

  • مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار / پرکاربردترین ابزارها و شیوه های مدیریت
    دکتر مجتبی مالکی، سیدمهدی طباطبایی قمی، ندا مرادی

    مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار یکی از ابزارهای مهم و کاربردی مدیریتی است که در گزارش شرکت بین و شرکاء در سال 2018 رتبه چهارم را از نظر میزان استفاده در بین 25 ابزار مدیریتی به خود اختصاص داده است. پژوهش‌های موسسه مطالعاتی گارتنر در سال 2009 مهندسی فرایندهای کسب و کار را نیز به عنوان اولویت اول سازمان ها مطرح کرده است. در شرایط بحرانی، سازمان‌هایی که از فرصت به دست آمده برای مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار خود استفاده کنند، پس از بهبود شرایط اقتصادی، مزیت رقابتی قابل توجهی نسبت به رقبای خویش خواهند داشت. مهندسی مجدد فرایندهای کسب و کار، رویکرد نوینی است که از دریچه کاملا جدیدی به سازمان‌ها می‌نگرد. از اواخر دهه 90 سازمان‌های مختلفی در کشورهای پیشرفته صنعتی با یاری جستن از رویکرد مزبور، موفق به دگرگونی در سازمان خود شدند و هم اکنون نیز برای دستیابی به دگرگونی مداوم تلاش می‌کنند. سازمان‌ها برای حضور و حفظ بقای خود در صحنه رقابت ناگزیر به دگرگونی و استفاده از تازه ترین دستاوردهای تکنولوژی برای دستیابی به بالاترین سطح بهبود توانایی خود و کارکنان خود می باشند.
    سازمان‌هایی که برنامه مهندسی مجدد را بتوانند با موفقیت به انجام برسانند، ضمن دستیابی به نتایج بنیادی در کوتاه مدت، از چنان انعطافی برخوردار می‌شوند که قادر به دگرگونی مداوم نیز خواهند شد. از جمله دستاوردهای این رویکرد ارایه خدمات با کیفیت به مشتریان، کاهش هزینه، سرعت بخشیدن به امور و در نهایت بهبود عملکرد سازمان است. با این وجود، پژوهش‌ها نشان می‌دهد قریب به 70 درصد پژوهش‌های مهندسی مجدد فرایندها در سطح داخل و بین‌الملل با شکست مواجه می‌شوند. بنابراین ضروری است برای جلوگیری از شکست پروژه‌های مهندسی مجدد، عوامل کلیدی موفقیت اجرای مهندسی مجدد فرایندهای سازمان مورد نظر به شکل دقیق و موثر شناسایی و معرفی شوند.
    از سوی دیگر سازمان‌ها برای پاسخ به چالش‌های کسب و کار، رویکرد نوینی به نام چابکی را برگزیده‌اند. چابکی، توانایی سازمان را برای عرضه محصولات و خدمات با کیفیت بالا را ارتقا داده و در نتیجه عامل مهمی برای بهره‌وری سازمان می‌شود. یک سازمان چابک در اثر اتفاقات و تغییرات ناگهانی, به سادگی از پا درنمی‌آید. سازمان چابک، سریع السیر، سازگار و قدرتمند است و به تغییرات ناگهانی، فرصت‌های جدید بازار و نیازمندی‌های مشتریان پاسخ سریع می‌دهد. سازمان چابک برای درک و پیش‌بینی تغییرات محیط کسب و کار طراحی شده و در این راستا به اصلاح ساختار خود می‌پردازد.

  • کاهش پیچیدگی سازمانی / پر کاربردترین ابزارها و شیوه های مدیریت
    مجتبی مالکی، صدرا شاهسون، عرفان هوشمند

    پیچیدگی سازمانی مجموعه روش‌هایی است که در طی آن فعالیت‌های سازمان به وظایف شناخته شده تقسیم و میان این وظیفه‌ها هماهنگی ایجاد ‌می‌شود. موضوع پیچیدگی و ساختار سازمانی از سال 1970 مورد توجه مدیران و محققین قرار گرفت، این مطالعات منجر به تغییرات گسترده در جایگزینی ساختارهای سنتی، متمرکز و ایستا با ساختارهای سازمانی پویا، فعال، مشارکتی و خودمدیریتی گردید. علاوه بر این، ساختار سازمانی نشان‌دهنده لایه‌هایی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد و نیز حیطه کنترل مدیران یا سرپرستان را مشخص می‌نماید. به طور کلی، هدف از ساختار سازمانی هماهنگی نیروی انسانی و منابع موجود در جهت افزایش کارایی و اثربخشی سازمان است. در حقیقت ساختار فرایندی است که نقش مهمی در به دست آوردن هدف‌های سازمان ایفا می‌کند. ساختار سازمان، کالبدی است که در آن حوزه‌های اساسی، ماموریت کلی، نظام ارتباطی شکل می‌گیرد. حال در این میان پیچیدگی را می‌توان با استفاده از استراتژی‌های متفاوت در سطح محصولات (شامل اجزاء، سیستم عامل‌ها، پلتفرم‌ها، تنظیمات و تغییرات محصول و سایر) و سطح فرایند‌ها (شامل تولید، روند‌ها، اشتراکات و تفاوت‌ها) مدیریت و کاهش داد. به طور کلی، پیچیدگی مطلوب تاثیر سیستمیک قابل توجهی بر روی محصولات، مشتریان، بازارها، فرایندها، قطعات و نهادهای سازمانی، ساختارهای سربار، و جریان‌های متعدد اطلاعات دارد که تجزیه و تحلیل پیچیدگی در تولید را پشتیبانی می‌کنند.در همین حال، کاهش پیچیدگی شرکت‌ها و سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا استراتژی‌ها، فرایند‌ها و جریان اطلاعاتی خود را سهولت بخشند. نکته قابل توجه این است که کاهش پچیدگی در یکی از ابعاد سازمانی فرصت‌هایی را برای کاهش پیچیدگی سایر ابعاد نیز ایجاد می‌کند که در نتیجه سبب کاهش بوروکراسی‌های پیچیده و غیرضروری، و همچنین گسترش کسب‌وکار‌ها می‌شود. با توجه به موارد مذکور شایان ذکر است؛ شرکت Bain & Company از سال 1993 تاکنون، مدیران را در سراسر جهان از نظر ابزارهای مدیریتی مورد استفاده و چگونگی اجرای اثربخش این ابزارها مورد بررسی قرار داده است. در سال 2018 ، نتایج این تحقیق که در پاییز 2017 صورت گرفته، منتشر شده است. کاهش پیچیدگی سازمانی به عنوان بیست و چهارمین ابزار از 25 ابزار مدیریتی است که این شرکت در نتایج تحقیق خود منتشر کرده است. آنچه در ادامه می‌آید تشریح این ابزار جهت استفاده مدیران کشور است.

نمایش عناوین بیشتر...
سامانه نویسندگان
  • دکتر مجتبی مالکی
    مالکی، مجتبی
    عضو هیات مدیره انجمن مدیریت کسب و کار ایران
اطلاعات نویسنده(گان) توسط ایشان ثبت و تکمیل شده‌است. برای مشاهده مشخصات و فهرست همه مطالب، صفحه رزومه ایشان را ببینید.
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال