به جمع مشترکان مگیران بپیوندید!

تنها با پرداخت 70 هزارتومان حق اشتراک سالانه به متن مقالات دسترسی داشته باشید و 100 مقاله را بدون هزینه دیگری دریافت کنید.

برای پرداخت حق اشتراک اگر عضو هستید وارد شوید در غیر این صورت حساب کاربری جدید ایجاد کنید

عضویت
فهرست مطالب نویسنده:

محسن میدانی

  • میترا سادات دیهیمی، محسن میدانی، محمد سعادت نیا، رسول محمدی *
    مقدمه

    مننژیت کریپتوکوکال، مننژیت قارچی مزمنی است که توسط Cryptococcus neoformans یا Cryptococcus gattii ایجاد می‌شود. سندرم نقص ایمنی اکتسابی و مصرف داروهای سرکوب کننده‌ی سیستم ایمنی، اصلی‌ترین عوامل زمینه‌ای بیماری محسوب می‌شوند. در این گزارش مورد، بیمار مبتلا به مننژیت کریپتوکوکال معرفی می‌گردد که پس از سه ماه مراقبت و پایش و درمان ناموفق، بیمارستان را ترک کرد.

    گزارش مورد

    بیمار خانم 20 ساله‌ای بود که سه سال قبل تحت عمل پیوند کلیه قرار گرفته بود و با سردرد منتشر، دوبینی، ترس از نور، ترس از صدا، کاهش وزن، استفراغ و علامت کرنیگ به بیمارستان الزهرای (س) اصفهان مراجعه نمود. با جداسازی مخمر از کشت مایع مغزی- نخاعی داروی فلوکونازول برای بیمار تجویز شد. پس از 18 روز، رژیم داروی ضد قارچ به آمفوتریسین B دزوکسی کولات تغییر یافت. به دلیل عدم بهبود علایم، بیمار با رضایت شخصی پس از سه ماه بیمارستان را ترک کرد. شناسایی مولکولی قارچ با روش Polymerase chain reaction-Restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) انجام شد. بدین منظور، قطعه‌ی ITS1-5.8S-ITS2 تکثیر و با آنزیم محدودالاثر HpaII برش داده شد و با استفاده از الگوی باندهای برش داده شده با اندازه‌های 127 و 428 جفت باز، Cryptococcus neoformans به عنوان عامل بیماری شناسایی شد.

    نتیجه‌گیری

    بیماران مصرف کننده‌ی داروهای سرکوب کننده‌ی سیستم ایمنی، در معرض خطر ابتلا به عفونت مهاجم قارچی هستند. با توجه به ظهور ایزوله‌های بالینی مقاوم به ترکیبات ضد قارچی، بررسی حساسیت‌های دارویی قارچ‌ها در آزمایشگاه‌های تخصصی به موازات درمان بالینی بیماران، توصیه می‌شود تا از میزان مرگ و میر و همچنین، تحمیل عوارض جانبی داروهای ضد قارچی به این بیماران جلوگیری شود.

    کلید واژگان: مننژیت کریپتوکوکال, مقاومت به درمان, Cryptococcus neoformans
    Mitra Sadat Deyhimi, Mohsen Meidani, Mohammad Saadatnia, Rasoul Mohammadi*
    Background

    Cryptococcal meningitis is a chronic fungal meningitis caused by Cryptococcus neoformans or Cryptococcus gattii. Acquired immunodeficiency syndrome (AIDS) and the use of immunosuppressive drugs are the main underlying factors of the disease. In this case report, we present a patient with cryptococcal meningitis who left the hospital after three months of unsuccessful monitoring and treatment.

    Case Report

    The patient was a 20-year-old woman who underwent a kidney transplant three years before, and was referred to Alzahra hospital in Isfahan, Iran, with generalized headache, diplopia, photophobia, phonophobia, weight loss, vomiting, and Kernig's sign. By isolating the yeast from the cerebrospinal fluid, fluconazole was prescribed for her. After 18 days, the antifungal drug regimen was changed to amphotericin B deoxycholate. Due to no improvement in symptoms, the patient left the hospital after three months with personal consent. Molecular identification of the fungus was performed by polymerase chain reaction-restriction fragment length polymorphism (PCR-RFLP) method. For this purpose, ITS1-5.8S-ITS2 region was amplified and cut with HpaII restriction enzyme and Cryptococcus neoformans was identified as the causative agent of infection using the digested band pattern (127 and 428 bp).

    Conclusion

    Patients taking immunosuppressive drugs are at risk for invasive fungal infections. Due to the emergence of resistant clinical isolates to antifungal agents, evaluation of drug susceptibility of fungi in specialized laboratories in parallel with clinical treatment of patients is recommended to prevent mortality and impose side effects of antifungal drugs on these patients.

    Keywords: Cryptococcal meningitis, Drug resistance, Cryptococcus neoformans
  • محسن میدانی، محمدرضا یزدانی، علی نظری ندوشن، آوات فیضی، مرتضی پوراحمد *
    مقدمه
    آنفلوآنزا یک بیماری ویروسی است که در افراد با ایمنی سالم معمولا خود محدود شونده است اما در بیماران با نقص ایمنی می تواند خطرناک باشد و باعث عفونت های شدید با خود ویروس یا بصورت ثانویه با باکتری ها بشود. اغلب این عفونت ها در ریه متمرکز می شود و در بعضی مواقع میتواند باعث مرگ بیمار بشود. لذا جلوگیری از سرایت این بیماری به این گونه بیماران از اهمیت خاصی برخوردار است و در این راستا رفتار مراقبان این بیماران اهمیت خود را داراست. این مطالعه در جهت بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان، پرستاران و سایر کارکنان مراقبت های بهداشتی شاغل در بخش های انکولوژی ، همودیالیز و پیوند بیمارستانهای اصفهان در سال 1396 انجام پذیرفت.
    روش
    در این مطالعه ی توصیفی، مقطعی پرسشنامه ای شامل بخش اطلاعات دموگرافیک و 34 سوال تنظیم شده برای ارزیابی آگاهی، نگرش وعملکرد بود، که روایی و پایایی آن در حد مطلوب تعیین شد. سپس این پرسشنامه، به 110 نفر از کارکنان بهداشتی تحویل داده شد و از آنان خواسته شد که آن را تکمیل کنند و پس از تکمیل مورد بررسی قرار گرفت و آگاهی ،نگرش و عملکرد کارکنان برآورد شد و با کمک نرم افزار SPSS اطلاعات دسته بندی و تحلیل گردید.
    نتایج
    از بین 110 نفر شرکت کننده در مطالعه 72 نفر (5/65 %) زن و 38 نفر (5/34 %) مرد بودند
    میانگین سنی افراد مطالعه شده 7 7/32 سال برآورد گردید و میانگین سابقه کار آنها 8/6 49/8 سال بود.
    از این تعداد بیشترین افراد یعنی 74 نفر (3/67 %) پرستار بودند. میانگین نمره آگاهی افراد 55/4 ± 75/14 محاسبه گردید و نگرش افراد در خصوص واکسن آنفلوآنزا خوب بود. بر اساس بررسی انجام شده فقط 58 نفر از کل 110 نفر مطالعه شده (7/52 %) واکسن را تلقیح کرده اند
    نتیجه گیری
    با توجه به آگاهی مطلوب شرکت کنندگان و نگرش نسبتا مثبت شرکت کنندگان و نسبت پایین واکسیناسیون در آنها به نظر می رسد که با الگو برداری از کشورها و مناطقی که نسبت واکسیناسیون بهتری دارند اقدامات لازم درخصوص بهبود نگرش و در نهایت عملکرد پرسنل بهداشتی انجام شود.
    کلید واژگان: آنفلوآنزا, واکسیناسیون, کارکنان بهداشتی, آگاهی, نگرش
    Mohsen Meidani, Mohammad Reza Yazdani, Ali Nazari Nodoushan, Awat Feizi, Morteza Pourahmad *
    Introduction
    Influenza is a viral disease which is self-limited in immunocompetent patients but it can be dangerous in immunocompromised patients. In these patients it may lead to sever viral and/or bacterial infection that often may lead to death. Therefor prevention of influenza in immunocompromised patients is very important and thus health care workers’ belief is important too. This study is evaluation of knowledge, attitude and practices of health care workers in oncology, hemodialysis and transplantation wards in hospitals of Isfahan in 2017.
    Methods
    In this descriptive cross-sectional study selected health care workers filled a questionnaire which has 2 sections. In first section we asked about demographic characterization of them and in second section we asked the questions about their knowledge, attitude and practices. At the end we evaluate and analyze the data by SPSS software.
    Results
    We evaluate 110 units and they were 72 (65.5%) female and 38 (34.5%) were male. Mean age of individuals was 32.7±7 years and mean time of their working acquaintance was 8.49±6.8 years. Attitude of the health care workers was well but only 58 units from 110 (52.7%) had been vaccinated.
    Conclusion
    By attention to the knowledge and attitude of the participants and low proportion of vaccination in them it seems that we should have program for improving the vaccination in health care workers in our country. We should take modeling from the countries which have better vaccination coverage in their health care workers.
    Keywords: Influenza, Human [MeSH], Vaccination [MeSH], Health Personnel [MeSH], knowledge [MeSH], Attitude [MeSH]
  • علی طالبی، مریم آویژگان*، محسن میدانی
    مقدمه
    برای هر دانشجوی پزشکی در دوره کارآموزی، آموزش بر بالین بیمار نقشی محوری ایفا می کند که می تواند میان دانسته های تئوری و مهارت بالینی وی پیوند بزند. هر سیستم آموزش کارآمد نیازمند ارزیابی مکرر است و آموزش پزشکی نیز از این قاعده مستثنی نیست. این مطالعه با هدف بررسی عرصه های آموزش بالینی گروه های بزرگ از نظر کارآموزان پزشکی عمومی دانشکده ی پزشکی اصفهان انجام شد.
    روش ها
    در این مطالعه توصیفی مقطعی عرصه های آموزش بالینی (راند آموزشی و آموزش سرپایی) گروه های جراحی، داخلی، زنان و زایمان و اطفال بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از نظر کارآموزان در نیم سال نخست سال تحصیلی 95-94 مورد بررسی قرار گرفت. پژوهش در 61 گروه کارآموزی به صورت سرشماری شامل 21 گروه کارآموزی داخلی، 20 گروه کارآموزی جراحی، 7 گروه کارآموزی زنان و زایمان و 13 گروه کارآموزی اطفال در هفته نخست دوره انجام گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از دفترچه پایش بالینی شامل تعداد دانشجویان شرکت کننده، ساعات حضور دانشجو، ساعات آموزش دانشجو توسط اساتید، تعداد بیمار ویزیت شده در هر روز، به مدت یک هفته به تفکیک عرصه های آموزشی استفاده شد. در انتها اطلاعات جمع آوری شده با نرم افزار Excell به صورت میانگین و انحراف معیار محاسبه و گزارش شد.
    نتایج
    کارآموزان به طور میانگین روزانه در عرصه های آموزش بالینی (راند آموزشی و آموزش سرپایی) داخلی 53/0±5/2ساعت، جراحی 32/0±75/2ساعت، زنان و زایمان 3/0±04/2 ساعت و اطفال 24/0±17/2ساعت در بخش ها و 25/0±75/2 ساعت در درمانگاه ها تحت آموزش اساتید قرار دارند. کارآموزان به طور میانگین روزانه در عرصه های آموزش بالینی بستری و سرپایی داخلی 55/1±54/5 بیمار، جراحی 25/1±25/8 بیمار، زنان و زایمان 6/0±3 بیمار بستری و 02/5±2/22 بیمار سرپایی و اطفال تعداد 02/1±7/5 بیمار بستری و 14/5±9/15 بیمار سرپایی را ویزیت می کنند.
    نتیجه گیری
    اطلاعات به دست آمده از میانگین تعداد کارآموزان، کارورزان، دستیاران، تعداد بیمار ویزیت شده در هر روز، تعداد ساعات حضور کارآموزان در بخش و آموزش توسط استاد می توان تصویری واقع بینانه از شرایط عرصه های آموزشی را به تصویر بکشدو به برنامه ریزان آموزش کارآموزان کمک نماید.
    کلید واژگان: آموزش پزشکی, کارآموزی, پزشکی عمومی, عرصه های بالینی
    Ali Talebi Khorzoughi, Maryam Avizhgan *, Mohsen Meidani
    Introduction
    For any medical student, bedside training plays a pivotal role that could integrate his clinical skills and theoretical knowledge. Every efficient educational system requires regular evaluation and medical education is not an exception. The purpose of this study was to assess major clinical training fields from the perspective of medical students in Isfahan School of Medicine.
    Methods
    This descriptive, cross-sectional study assessed the clinical training fields (training round and outpatient training) of the surgery, internal medicine, gynecology, and pediatrics departments of teaching hospitals affiliated with Isfahan University of Medical Sciences from the perspective of medical students in the first semester of the academic year 2015-16. The study was conducted in the first week of the program on 61 groups of medical students selected by means of census method including 21 groups of internal medicine, 20 groups of surgery, 7 groups of gynecology, and 13 groups of pediatrics medical students. Data were collected by the notebook of clinical training monitoring to record the number of medical students attended, hours attended, hours of training by teachers, and the number of visited patients per day for a week categorized by the training fields. The data were analyzed in Excel using mean and standard deviation.
    Results
    Daily training hours of the medical students (training rounds and outpatient training) were 2.5±0.53 (internal medicine), 2.75±0.32 (surgery), 2.04±0.3 (gynecology), and 2.17±0.24 (pediatrics) hours in the wards and 2.75±0.25 in the clinics. The medical students visited an average number of 5.54±1.55 inpatients and outpatients (internal medicine), 8.25±1.25 (surgery), 3±0.6 inpatients and 22.2±5.02 outpatients (gynecology), and 5.7±1.02 inpatients and 15.9±5.14 outpatients (pediatrics) per day.
    Conclusion
    The information obtained in relation to the average number of medical students, interns and residents, the number of visited patients per day, and the hours of medical students’ attendance and training by teachers in the wards can show a realistic picture of the conditions of training fields and help program planners.
    Keywords: Medical education, medical students, general medicine, clinical fields
  • محسن میدانی، محمدحسین اشجع
    مقدمه
    Legionella pneumophila، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد عفونت های تنفسی در بیماران مبتلا به نقص سیستم ایمنی است که عوارض و مرگ و میر بالایی دارد. هدف از انجام مطالعه ی حاضر، ارزیابی اپیدمیولوژیک Legionella pneumophila در بیماران تب دار نوتروپنیک بود.
    روش ها
    این تحقیق به روش مقطعی طی سال های 95-1394 در بیمارستان سید الشهدای (ع) اصفهان انجام شد و در آن 36 بیمار تب دار نوتروپنیک مورد مطالعه قرار گرفتند. در تمام بیماران، نمونه ی ترشحات حلق و گلو با سواپ استریل جمع آوری گردید و برای تشخیص عفونت Legionella pneumophila، با روش Real-time polymerase chain reaction (Real-Time PCR) مورد آزمایش قرار گرفت و شیوع عفونت مذکور در این بیماران بررسی گردید.
    یافته ها
    میانگین سن بیماران مورد مطالعه، 6/7 ± 8/54 سال بود. 22 نفر از نمونه ها را مردان و 14 نفر آنان را زنان تشکیل دادند. لوسمی میلوئیدی حاد (Acute myeloid leukemia یا AML) با 3/33 درصد و لنفوم Non-Hodgkin با 4/19 درصد، شایع ترین بیماری های موجود بود. بر اساس نتایج به دست آمده از روش Real-Time PCR، هیچ مورد مثبتی از عفونت Legionella pneumophila مشاهده نگردید.
    نتیجه گیری
    Legionella pneumophila نقش مهمی در ایجاد پنومونی در بیماران تب دار نوتروپنیک ایفا نمی کند. بنابراین، ضمن توصیه به مطالعات بیشتر، پیشنهاد می شود از سایر روش های تشخیصی در موارد وجود پنومونی های آتیپیک استفاده گردد.
    کلید واژگان: Legionella pneumophila, تب, نوتروپنی, Real, time polymerase chain reaction
    Mohsen Meidani, Mohamadhosein Ashja
    Background
    Legionella pneumophila is considered as one of the most important etiologies of respiratory infection in immunocompromised patients, which causes high morbidity and mortality. The aim of this study was to evaluate the epidemiology of Legionella pneumophila in febrile neutropenic patients.
    Methods
    This cross-sectional study was performed on 36 patients with neutropenia admitted to Seyedoshohada hospital, Isfahan, Iran, during 2014-2015. All patients underwent throat sampling with a sterile swab. All samples were analyzed via quantitative real-time multiplex polymerase chain reaction (PCR) covering Legionella pneumophila. The prevalence of Legionella pneumophila in febrile neutropenic patients was then assessed.
    Findings: Mean age of the patients (including 22 men and 14 women) was 54.8 ± 7.6 years. Most of the patients had acute myeloid leukemia (AML) (33.3%) and non-Hodgkin lymphoma (NHL) (19.4%). From 36 examined throat samples obtained from the patients with confirmed neutropenia, no positive result of Legionella pneumophila was detected via polymerase chain reaction.
    Conclusion
    Our study does not support the hypothesis that Legionella pneumophila plays an important role in the development of neutropenic fever. Thus, more studies and using additional diagnostic methods to detect Legionella pneumophila in atypical pneumonia are recommended.
    Keywords: Legionella pneumophila, Fever, Neutropenia, Real-time polymerase chain reaction
  • فرزین خوروش، مهرداد نیکویی، محسن میدانی *، داریوش شکری، محمدرضا ذوالفقاری
    زمینه و هدف
    پروتئین لاکتوفرین(Lactoferrin(LF)) دارای اثرات ضدمیکروبی اثبات شده ای است. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر لاکتوفرین روی حداقل غلظت مهاری ((Minimum inhibitory concentration (MIC) وانکومایسین در سویه های انتروکوک مقاوم به وانکومایسین دارای ژنهای مقاومت VanA و VanB بود.
    در این مطالعه مقطعی، پس از جداسازی و تشخیص265 سویه انتروکوک از نمونه های بالینی، MIC وانکومایسین و تیکوپلانین سویه هابا روش تست اپسیلومتر (Epsilometer test(Etest)) بدست آمد. نمونه های انتروکوک مقاوم به وانکومایسین Vancomycin Resistance Entrococcus(VRE)))، با روش real time PCR ازلحاظ وجود ژنهای مقاوم به وانکومایسین VanA و VanB بررسی شد و سپس تاثیر لاکتوفرین را بر روی MIC آنتی بیوتیک وانکومایسین سویه های VRE مورد بررسی و با استفاده از نرم افزارآماری SPSS نسخه 20 (version 20، SPSS Inc.، Chicago، IL) و آزمون های آماری رگرسیون خطی و همبستگی پیرسون با سطح معنی داری P-value <0.05 آنالیز گردید.
    نمونه VanA در غلظت μg/ml) 2048)پروتئین لاکتوفرین MIC وانکومایسین را 85 و 80 برابر به ترتیب در روش تغییر یافته Etest و میکروتیتر کاهش داده و در نمونه VanB در غلظت μg/ml) 512) پروتئین لاکتوفرین MIC وانکومایسین را 10و 10.3 برابر به ترتیب در روش تغییر یافته Etest و میکروتیتر کاهش داده است. شاخص لاکتوفرین ارتباط همبستگی مثبت معنی داری را با کاهش MIC وانکومایسین نشان داد (001/0 Pvalue< و r=0.183).
    نتیجه گیری
    غلظت های متفاوت پروتئین لاکتوفرین در شرایط آزمایشگاهی باعث کاهش مقاومت در سویه هایVRE دارای ژن VanA و VanB می شود، پیشنهاد پتانسیل استفاده از این پروتئین به عنوان یک عامل کمکی به وانکومایسین وجود دارد.
    کلید واژگان: انتروکوک مقاوم به وانکومایسین, حداقل غلظت مهاری, پروتئین لاکتوفرین, ژنهای مقاومت وانکومایسین
    Farzin Khorvash, Mehrdad Nikooei, Mohsen Meidani *, Darush Shokri, Mohammad Reza Zolfaghari
    Background
    The protein lactoferrin (LF) reduces the MIC of Antibiotic vancomycin for vancomycin-resistant enterococci isolates The purpose of this research was to investigate the effect of LF on the MIC of vancomycin for vanA and VanB resistant isolates of enterococci.
    Materials And Methods
    In this experimental study, after isolating and identifying 265 strains of enterococci from clinical specimens, The MIC test by using E-test method was performed for the vancomycin resistance enterococci specimens with the vancomycin and teicoplanin antibiotics. Using, Real time PCR method to study the presence of vanA and vanB genes in vancomycin-resistant Enterococcus. Then the effect of lactoferrin on the MIC of VRE isolates was assessed and Using SPSS software version 20 (version 20, SPSS Inc., Chicago, IL) and linear regression and Pearson correlation test with significance level P-value <0.05 was analyzed.
    Results
    VanA isolate at (2048µg/ml) concentration of LF showed 85 and 80 fold reduced the MIC of vancomycin in modified Etest and Microtiter methods respectively and in vanB isolate at the concentration of (512µg/ml) of LF 10 and 10.3 fold reduced the MIC of vancomycin in modified Etest and broth Microtiter methods respectively. lactoferrin index showed a significant positive correlation with reduced vancomycin MIC (P<0.001 and r= 0.183).
    Conclusion
    Different concentrations of Lactoferrin protein induced reduction in VRE isolates contained van A and van B genes in vivo concentrations suggest a potential use for this protein as an adjunctive agent to vancomycin.
    Keywords: Vancomycin Resistance Enterococcus, minimum inhibitory concentration, lactoferrin protein, Vancomycin Resistance Genes
  • علیرضا امامی نایینی، محسن میدانی، شهره جعفری، علی مهرابی کوشکی
    مقدمه
    سندروم منونوکلئوز عفونی، یک بیماری حاد است که اغلب در اثر عفونت اولیه با ویروس اپشتین بار ایجاد می شود. با توجه به شیوع بالا وگسترش جهانی این سندروم و طیف وسیع علایم بالینی و آزمایشگاهی آن و نیز محدود بودن مطالعات مربوط به آن در کشور، مطالعه ی حاضر در سال 1392 در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان انجام شد.
    روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه ی توصیفی بود که در سال 1392 در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان به انجام رسید. جامعه ی آماری مورد مطالعه، بیماران با تشخیص نهایی بالینی و سرولوژیک سندروم منونوکلئوز عفونی بستری شده در بخش های عفونی اطفال و بزرگسالان این مرکز طی سال های 91-1380 بودند. کلیه ی بیمارانی که در طی این مدت در این بیمارستان بستری شده بودند، از نظر علایم بالینی، آزمایشگاهی و عوارض بررسی شدند. اطلاعات بیماران به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در مجموع 49 بیمار، 25 نفر (51 درصد) مرد و 24 نفر (49 درصد) زن با میانگین سنی 6/9 ±2/21 سال و دامنه ی 44-3 سال، مورد بررسی قرار گرفتند. عموم علایم و نشانه های مشاهده شده در این بیماران بر حسب گروه های سنی اختلاف معنی دار نداشت. تب (8/89 درصد)، گلودرد (6/81 درصد)، بلع دردناک (1/55 درصد) و لرز (9/42 درصد) شایع ترین علایم و فارنژیت اگزوداتیو (9/93 درصد)، لنفادنوپاتی موضعی (3/63 درصد) و اسپلنومگالی (7/34 درصد) شایع ترین نشانه ها در این بیماران بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس این مطالعه، به نظر می رسد که شیوع علایم، نشانه ها و یافته های آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به سندروم منونوکلئوز عفونی در بیمارستان آموزشی الزهرای (س) اصفهان، مشابه آمارهای جهانی است. اما با توجه به نقایص این مطالعه و عدم وجود مطالعه ی مشابه در سطح کشور جهت مقایسه و نیز با توجه به محدود بودن این مطالعه به یک مرکز، لازم است جهت تعیین دقیق تر اپیدمیولوژی این سندروم، مطالعات وسیع تر در سایر مراکز کشور انجام گیرد.
    کلید واژگان: سندروم منونوکلئوز عفونی, ویروس اپشتین بار, تب, فارنژیت اگزوداتیو
    Alireza Emami-Naeini, Mohsen Meidani, Shohreh Jafari, Ali Mehrabi-Koushki
    Background
    Infectious mononucleosis (IM) syndrome is an acute disease that often occurs after primary infection with Epstein-Bar virus. Because of high prevalence of this syndrome in our country and few researches about that، this study was done in Alzahra referral educational medical center in Isfahan، Iran.
    Methods
    In this descriptive study، during 2001-2012، 49 patients with Infectious mononucleosis syndrome hospitalized in Alzahra medical center were studied for demographic features، signs، symptoms and laboratory findings. The data were achieved from hospital records، entered to special questionnaire and finally analyzed.
    Findings
    There were 25 (51%) men and 24 (49%) women. The mean age of patients was 21. 2 ± 9. 6 with the range of 3-44 years. The most prevalent signs were fever، sore throat، painful swallowing (odynophagia) and chill and the most prevalent symptoms were exudative pharyngitis، lymphadenopathy and splenomegaly.
    Conclusion
    According to the results، prevalence of signs، symptoms and laboratory findings in patients with Infectious mononucleosis syndrome in Alzahra medical center in Isfahan were similar to global statistics. But، this study was done in one medical center and there is not any study like this in our country; therefore، more studies should be done in other centers in our country.
    Keywords: Infectious Mononucleosis syndrome, Epstein, bar virus, Fever, Exudative pharyngitis
  • فرزین خوروش، آرزو یوسفی، محسن میدانی، سعید عباسی، مجید یاران، محمدرضا ذوالفقاری، سیدعلی رضایی، بهروز عطایی
    زمینه و هدف
    لژیونلا پنوموفیلا به خاطر توانایی آن در ایجاد پنومونی ناشی از ونتیلاسیون مکانیکی مورد توجه مراکز درمانی است. هدف از این مطالعه ردیابی گونه های لژیونلا پنوموفیلا در نمونه های بدست آمده از برونکوآلوئولار لاواژ با روشReal Time PCR در بیماران بستری در بخش مراقبت های ویژه ی بیمارستان الزهرا(س) اصفهان می باشد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه توصیفی تحلیلی سی و نه نمونه برونکوآلوئولار لاواژ در بیماران مبتلا به پنومونی همراه با ونتیلاتور بستری در بخش مراقبت های ویژه (ICU) بیمارستان الزهرای اصفهان در سال 1390 گرفته و تا زمان آزمایش در 20- درجه سانتیگراد نگهداری شد. DNA به روش فنل کلروفرم استخراج و آزمایش Real Time PCR در 45 چرخه شامل oC95 برای 4 ثانیه و oC58 برای 30 ثانیه انجام شد. در حالی که پروب به روش Taq Man عمل می کرد.
    یافته ها
    نتیجه برای حضور باکتری لژیونلا پنوموفیلا در همه نمونه ها منفی شد. حداقل سن افراد در مطالعه 20 و حداکثر 86 سال بوده است. مدت زمان بستری افراد مورد مطالعه در ICU حداقل 2 روز و حداکثر 65 روز است. مدت زمان ونتیلاسیون افراد مورد مطالعه حداقل 2 روز و حداکثر 65 روز بود.
    نتیجه گیری
    این مطالعه عدم حضور لژیونلا پنوموفیلا در بیماران دچار پنومونی وابسته به ونتیلاتور در ICU بیمارستان الزهرای اصفهان رادریک مقطع زمانی نشان می دهد؛ لذا بر اساس مطالعه فوق، شناخت الگوی میکروبیولوژیک لژیونلا پنوموفیلا در سایر مراکز درمانی نیز امری منطقی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: پنومونی, لژیونلا پنوموفیلا, برونکوآلوئولار لاواژ
    Farzin Khorvash, Arezoo Khorvash, Mohsen Meidani, Saeid Abassi, Majid Yaran, Mohammad Reza Zolfaghari, Seyed Ali Rezaei, Behroz Ataei
    Background And Aims
    Legionella pneumophila is an organism of public health interest because of its ability to cause mechanical ventilation. The aim of this research was determination of Legionella pnemophila in bronchoalveolar lavage samples in patients with ventilator-associated pneumonia by real time PCR in ICU at Al Zahra hospital.
    Methods
    In this descriptive analytic study, Pneumonia patients hospitalized in ICU of Isfahan Al Zahra hospital were studied in one year in 2011. Thirty-nine Bronchoalveolar lavage specimens were collected from patients with ventilator associated Pneumonia and kept in- 20°C until the test. DNA was extracted by phenol chloroform and Real time PCR process was done in 45 cycles consist of 95°C for 4 seconds in the first step and 58°C for 30 seconds, while experiments were performed using Taq Man method.
    Results
    The results for presence of Legionella pneumophila bacteria in all samples were negative. Minimum age of patients was 20 and maximum age was 86 years. Duration of hospitalization in ICU was at least 2 days and maximum was 65 days. Maximum ventilation period was 65 days and minimum period was 2 days.
    Conclusion
    This study demonstrates the absence of Legionella pneumophila in patients with ventilator associated pneumonia in ICU of this hospital. It seems that Legionella pneumophila microbiological pattern recognition is also logical for other medical centers.
    Keywords: Pneumonia, Legionella pneumophila, Bronchoalveolar lavage
  • مهرداد نیکویی، محسن میدانی*، فرزین خوروش، مهرداد کریمی، پویا پارسایی
    زمینه و هدف
    انتروکوک ها جزء فلور طبیعی دستگاه گوارش انسان می باشند، ولی تحت شرایطی می توانند باعث عفونت شوند و نقش مهمی در پخش ژن های مقاومت و ایجاد سویه های مقاوم به آنتی بیوتیک دارند. با افزایش استفاده از آنتی بیوتیک ونکومایسین، انتروکوک های مقاوم به وانکومایسین (VRE)یکی از پاتوژن های شایع بیمارستانی در سراسر دنیا هستند. با هدف شیوع و فراوانی ژن های ژ در انتروکوک های مقاوم به وانکومایسین انجام شده است.‬ بررسی: در این مطالعه توصیفی مقطعی، پس از جداسازی و تشخیص 165 سویه انتروکوک از نمونه های بالینی بخش های مختلف بیمارستان الزهرا (س) اصفهان در سال 1390 ، ا همچنین آزمون E-test مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه های انتروکوک های مقاوم به وانکومایسین با استفاده از روش Real Time-PCR از لحاظ وجود ژن های مقاوم به وانکومایسین VanA و VanB مورد مطالعه قرار گرفت.
    افته ها: نتایج نشان داد از میان 165 ایزوله انتروکوک جمع آوری شده از نمونه های بالینی 79(48%) انتروکوک با روش انتشار دیسک به ونکومایسین مقاوم بودند، اما با روش E-test فقط 40(25%) انتروکوک دارای مقاومت سطح بالا به ونکومایسین بودند. با روش Real time-PCR از 40 نمونه مورد نظر 37 مورد (5/92%) حاوی ژن Van A و 3 مورد (5/7%) حاوی ژن Van B بودند.
    نتیجه گیری
    براساس نتایج به دست آمده، تعداد سویه های جدا شده دارای ژن VanA بیشتر از سویه های جدا شده دارای ژن VanB در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان می باشد. روش ژنوتیپی Real time-PCR دارای اختصاصیت بالا نسبت به روش های فنوتیپی انتشار دیسک و E-TEST را می باشد.
    کلید واژگان: عفونت های بیمارستانی, وانکومایسین, مقاومت, Van A, Van B
    Mehrdad Nikooei, Mohsen Meidani *, Farzin Khorvash, Mehrdad Karimi, Pouya Parsaei
    Background And Aims
    Enterococcis are a part of the normal flora of the human gastrointestinal tract, and play an important role in the spread of resistance genes and produce antibiotic-resistant strains. With increasing the use of vancomycin antibiotics, Vancomycin-resistant enterococci (VRE) are one of the major nosocomial pathogens in worldwide. The aim of this study was to investigate the frequency of phenotype and genotype of van genes in vancomycine resistant Enterococci.
    Methods
    In this cross-sectional descriptive study, after isolating and identifying 165 strains of enterococci from clinical specimens in different wards of Alzahra hospital, the enterococcus isolates were identified by biochemical confirmation tests. Resistance of each isolate to vancomycin determined by disk diffusion and E-Test method and was tested for the presence of the van A and van B genes by Real time PCR.
    Results
    The results of the 165 isolates of enterococci collected from clinical specimens showed 79 (48%) enterococcus was resistant by disk diffusion method to vancomycin, but using E-test, only 40 (25%) enterococci was resistant in high level to vancomycin. Real-time-PCR assay of 40 samples showed 37 patients (92/5%) included Van A gene and 3 (7/5%) with Van B gene.
    Conclusion
    Based on the results of the present study, the rate of isolation of Van A-containing strains was higher than that of Van B-containing of Alzahra Hospital in Isfahan. Real Time-PCR has a high specificity compared to other phenotypic methods E-Test and disk diffusion method.
    Keywords: Enterococci, Nosocomial infections, Vancomycin, Resistance, Van A, Van B
  • محسن میدانی، شیدا ماهوش، آتوسا ادیبی، فرزین خوروش
    مقدمه
    رادیوگرافی ساده ی قفسه ی صدری یک راهنمای سریع، اولیه، ارزان، در دسترس و با میزان اشعه ی پایین برای افتراق عفونت های مختلف یا اتیولوژی غیر عفونی بیماری های ریوی محسوب می شود و در موارد شک به پنومونی به طور وسیع انجام می شود. کاربرد معمول رادیوگرافی ساده ی قفسه ی صدری در ارزیابی بیماران تب دار نوتروپنیک بدون علایم ریوی نامشخص می باشد. هدف از انجام این مطالعه بررسی انجام رادیوگرافی ساده ی قفسه ی صدری به طور روتین در بیماران تب دار نوتروپنیک بدون علامت ریوی بود.
    روش ها
    در این مطالعه بیماران تب دار نوتروپنیک بیشتر از 18 سال بررسی شدند. شرح حال، معاینه ی فیزیکی، آزمایش خون، کشت خون، آزمایش ادرار و کشت ادرار برای آن ها انجام شد. با توجه به شرح حال، بیماران در دو گروه علامت دار و بدون علامت قرار گرفتند. دو عدد رادیوگرافی ساده ی قفسه ی صدری شامل خلفی- قدامی و نیم رخ از هر بیمار به عمل آمد. رادیوگرافی ها توسط یک متخصص رادیولوژی که از نتایج معاینه ی فیزیکی اطلاعی نداشت، بررسی شدند.
    یافته ها
    در این مطالعه فراوانی پنومونی در کل جمعیت 8/17 درصد و در گروه بدون علامت ریوی 8/6 درصد به دست آمد. فراوانی پنومونی در مردان به طور معنی داری بیشتر از زن ها بود (04/0 = P). همچنین با افزایش سن فراوانی پنومونی به طور معنی داری افزایش یافت (01/0 = P).
    نتیجه گیری
    با توجه به یافته های این مطالعه و تفاوت قابل توجه فراوانی پنومونی در این مطالعه در مقایسه با مطالعات مشابه، گرفتن رادیوگرافی ساده ی قفسه ی صدری به طور روتین در بیماران تب دار نوتروپنیک مرد بالای 50 سال پیشنهاد می شود.
    کلید واژگان: پنومونی, تب, سرطان, رادیوگرافی قفسه ی صدری, نوتروپنی
    Mohsen Meidani, Sheida Mahvash, Atoosa Adibi, Farzin Khorvash
    Background
    Infection، especially pulmonary infection and pneumonia، is a major cause of morbidity and mortality in patients with cancer treated with chemotherapy. Chest X-ray (CXR) is an initial guide، quick، inexpensive، available and low-radiation dose widely performed when pneumonia is suspected. According to various studies، the role of routine CXR in the diagnostic evaluation of febrile neutropenic patients without pulmonary symptoms is unclear. The purpose of this study was to evaluate the diagnostic yield of routine CXR in asymptomatic pulmonary neutropenic patients.
    Methods
    118 neutropenic patients (59 men and 59 women) with the age of more than 18 years were studied. History، physical examination، complete blood count (CBC)، blood culture، urine analysis (U/A)، and urine culture (U/C) were checked. In both، symptomatic and asymptomatic patients، 2 CXRs [Posterior-Anterior (PA) and lateral] were obtained and one radiologist studied CXRs without knowing about the physical examination.
    Findings
    The incidence of pneumonia in was 17. 8% in the entire population and 6. 8% in asymptomatic pulmonary group. The incidence of pneumonia was significantly higher in men than in women (P = 0. 04); the incidence of pneumonia significantly increased with age increasing (P = 0. 01).
    Conclusion
    Comparing our findings to similar studies، routine CXR in febrile neutropenic men with the age of more than 50 years is recommended.
    Keywords: Pneumonia, Fever, Cancer, Chest X-ray, Neutropenia
  • فرزین خوروش، محسن میدانی، بهروز عطایی، مریم توکلی
    مقدمه
    امروزه کاربرد آنتی بیوتیک هایی نظیر سفالوسپورین های نسل سوم و چهارم و کارباپنم ها و همچنین مقاومت به این آنتی بیوتیک ها در عفونت های بیمارستانی رو به افزایش است. از طرف دیگر، اطلاعاتی مبنی بر حمایت کاربرد پیپراسیلین تازوباکتام (تازوسین) به عنوان درمان تجربی عفونت های باکتریال متوسط تا شدید وجود دارد. با توجه به نداشتن اطلاعات کافی در این زمینه در نواحی تحت پوشش خودمان لازم دانسیتم تا حساسیت گونه های باکتریال جدا شده از کشت بیماران مبتلا به عفونت بیمارستانی بستری در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان را نسبت به این آنتی بیوتیک تعیین کنیم.
    روش
    در این مطالعه مقطعی که از سال 1388 تا 1389 در بیمارستان مرجع و آموزشی الزهرای (س) اصفهان انجام گرفت، تعداد 90 نمونه کشت باکتریایی جدا شده از خون، ادرار و دستگاه تنفسی بیماران مبتلا به عفونت بیمارستانی در بخش های مختلف این بیمارستان وارد مطالعه شد. جهت تشخیص گونه های باکتریایی از آزمایشات استاندارد فنوتیپی استفاده شد. سپس الگوی آنتی بیوگرام با روش E-test انجام گردید.
    یافته ها
    از بین90 نمونه بررسی شده در این مطالعه، 73 نمونه باکتری گرم منفی مورد ارزیابی قرار گرفت و مابقی گرم مثبت بودند. بیش از 78 درصد باکتری های gr- رشد یافته و بیش از 88 درصد باکتری های gr+ رشد یافته در کشت بیماران مبتلا به عفونت بیمارستانی در بیمارستان الزهرا (س) نسبت به آنتی بیوتیک پیپراسیلین تازوباکتام حساس بودند.
    نتیجه گیری
    اطلاعات به دست آمده از این مطالعه می تواند جهت شروع درمان تجربی با پیپراسیلین تازوباکتام در موارد عفونت های متوسط تا شدید باکتریال توسط پزشکان منطقه خودمان کمک کننده باشد.
    کلید واژگان: پیپراسیلین تازوباکتام, درمان تجربی, عفونت بیمارستانی, مقاومت ضد میکروبی
    Khorvash F., Meidani M., Ataei B., Tavakoli M
    Background and Aims
    Utility of antibiotics، such as third and fourth generation of cephalosporins and carbapenems، and resistance to these antibiotics in hospital acquired infections are increased. There are scientific data that support the application of Tazocin (piperacillin-tazobactam) as an empirical treatment of moderate to severe bacterial infections. In our area there is not much information available on this topic. Therefore، we decided to determine the susceptibility pattern of bacterial species isolated in patients with infection to piperacillin-tazobactam at Alzahra Hospital (a tertiary care center)، Isfahan، Iran.
    Methods
    This cross-sectional study was conducted at Alzahra Hospital (referral and educational hospital) from 2009 to 2010. 90 clinical specimens of bacterial cultures isolated from blood، urine، and respiratory tract of patients with nosocomial infections in different parts of the hospital were included in this study. Standard methods for the detection of microbiological bacterial species were used، and the antibiogram pattern of bacterial samples was performed by using E-test method.
    Results
    Among the 90 studied specimens in this study، 73 samples were gram-negative bacteria and the remainder was gram-positive. More than 78% of gram-negative bacteria and more than 88% of gram-positive bacteria، grown in cultures of patients with nosocomial infections at Alzahra Hospital، were sensitive to piperacillin-tazobactam.
    Conclusion
    The information obtained from this research may be a guide for physicians that work in our region for the use of empiric therapy with piperacillin-tazobactam in cases of moderate to severe bacterial infections.
    Keywords: Antimicrobial resistance, Empiric therapy, Nosocomial infection, Piperacillin, tazobactam
  • محسن میدانی، مجتبی رستمی، بهاره جمالی، گلناز صمدی
    مقدمه
    بالانتیدیازیس می تواند با تظاهرات بالینی حاد و با علایمی مشابه لنفوم تظاهر کند. در این مقاله یک مورد بالانتیدیازیس در یک فرد جوان با سیستم ایمنی سالم مشکوک به لنفوم گزارش شده است. به نظر می رسد مورد گزارش شده، اولین مورد بالانتیدیازیس در یک فرد با سیستم ایمنی سالم در ایران است.
    معرفی مورد: بیمار آقایی 18 ساله بود که حدود 2 ماه قبل از شروع نشانه های بالینی، بدون علامت بود. علایم بالینی بیمار به صورت درد شکمی و کاهش وزن شروع شد. دل درد بیمار با تب، لرز، اسهال خونی و تنسموس همراه بود. بیمار با شک به لنفوم تحت آسپیراسیون و بیوپسی از مغز استخوان قرار گرفت که هیچ تظاهری از بدخیمی نداشت. مجموع این یافته ها، بیمار را کاندید لاپاراتومی تشخیصی و بیوپسی از بافت های درگیر قرار داد. با توجه به گزارش پاتولوژی مبنی بر وجود یک عفونت انگلی گرانولوماتوز که با بالانتیدیازیس مطابقت داشت و پاسخ دراماتیک بیمار به داکسی سیکلین، بالانتیدیازیس برای وی مطرح گردید.
    نتیجه گیری
    معرفی این مورد و موارد مشابه قبلی، یادآور این مطلب است که در بیماران با شکایت تب، بزرگی کبد و طحال، کاهش وزن و بزرگی غدد لنفاوی، عفونت های انگلی گرانولوماتوز نظیر بالانتیدیازیس، باید جزء تشخیص های افتراقی در نظر گرفته شوند.
    کلید واژگان: بالانتیدیوم کولی, عفونت انگلی گرانولوماتوز, لنفوم
    Mohsen Meidani, Mojtaba Rostami, Bahareh Jamali, Golnaz Samadi
    Background
    Balantidiasis is a disease can be manifested with acute clinical presentations which mimic lymphoma. In this article، we have been reported balantidiasis in a young immunocompetent person suspicious to lymphoma. This may be the first reported case of balantidiasis in an immunocompetent person in Iran. Case Report: In an 18-years-old man، the disease was initiated with abdominal pain and weight loss. His abdominal pain was associated with fever، chills، dysentery and tenesmus. Bone marrow aspiration and biopsy was done with suspicion to lymphoma. There was not any presentation of malignancy in his aspiration and biopsy. With these findings، he became candidate for diagnostic laparatomy and biopsy of affected tissues. Balantidiasis was considered according to the pathologic report of parasitic granulomatosis infection and his dramatic response to doxycycline.
    Conclusion
    This case، and the same، previously reported cases، suggest that parasitic granulomatosis infection-like balantidiasis should be considered as other differential diagnosis particularly in patients with complaint of fever، hepatosplenomegaly، weight loss and lymphadenopathy.
  • محسن میدانی، محمد امین، فرزین خوروش، زیبا فرج زادگان
    زمینه و هدف
    40% تا 100% درصد بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان کموتراپی ممکن است دچار موکوزیت دهانی شوند. اندازه گیری دمای بدن برای تشخیص تب در بیماران مبتلا به سرطان بسیار با اهمیت است زیرا تشخیص تب در بیماران سرطانی به خصوص مبتلایان به نوتروپنی، به معنای شروع آنتی بیوتیک و تغییر در مسیر درمان می باشد. این در حالی است که روش متدوال در اندازه گیری دمای بدن نیز روش دهانی است و ممکن است موکوزیت دهانی بتواند در دمای اندازه گیری شده به روش دهانی اختلال ایجاد کند. با توجه به اهمیت تشخیص صحیح تب و احتمال بالای وجود موکوزیت دهانی در این بیماران؛ هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسه ای درجه حرارت بدن به روش های مختلف دهانی، آگزیلاری و تیمپانیک در بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان کموتراپی، با و بدون موکوزیت دهانی در بیمارستان حضرت سید الشهدا (ع) اصفهان در سال 90-1389 می باشد.
    روش کار
    مطالعه مورد نظر از نوع مقطعی (cross sectional) می باشد که در سال 90-1389 و بر روی بیماران مبتلا به سرطان تحت درمان کموتراپی، با و بدون موکوزیت دهانی بستری در بیمارستان حضرت سید الشهدا (ع) اصفهان انجام گرفت. نمونه گیری به روش غیر تصادفی آسان انجام شد. انحراف معیار با توجه به این که دمای بدن طبیعی 4/0± 8/36 درجه سانتی گراد در نظر گرفته شد، محاسبه گردید و بر اساس فرمول محاسبه حجم نمونه در نهایت 164 بیمار سرپایی و بستری که تحت درمان شیمی درمانی یا رادیوتراپی و شیمی درمانی همزمان قرار داشتند، بعد از کسب رضایت نامه کتبی از نظر دهانی معاینه شدند و با توجه به یافته ها در دو گروه 82 نفری با موکوزیت (گروه الف) و بدون موکوزیت دهانی (گروه ب) قرار گرفتند و سپس درجه حرارت بدن از سه ناحیه دهان، آگزیلا و تیمپانیک در هر گروه اندازه گیری و ثبت شد.
    یافته ها
    در گروه بیماران مبتلا به موکوزیت دهانی دمای اندازه گیری شده در هر سه روش دهانی، آگزیلاری و تیمپانیک نسبت به گروه بیماران بدون موکوزیت دهانی به شکل معناداری بالاتر بود. علاوه بر این در بررسی اثر موکوزیت دهانی بر روی دمای اندازه گیری شده از طریق دهان در بین بیماران گروه الف میانگین دمای اندازه گیری شده از طریق دهانی (37.10 درجه سانتی گراد) نسبت به میانگین دمای اندازه گیری شده از طریق آگزیلاری (85/36 درجه سانتی گراد) بالاتر بود و تفاوت معناداری داشت)25/0= δدرجه سانتی گراد، 000/0=p) در حالی که نسبت به میانگین دمای گوش راست (10/37 درجه سانتی گراد)؛)0= δدرجه سانتی گراد، 48/0=p) و گوش چپ (11/37درجه سانتی گراد)؛)01/0= δدرجه سانتی گراد، 46/0=p) در همان گروه تفاوت معناداری نداشت. در گروه ب نیز تفاوت میانگین دمای دهانی (68/36 درجه سانتی گراد) نسبت به آگزیلاری (32/36 درجه سانتی گراد)؛)35/0= δ درجه سانتی گراد، 000/0=p) معنادار بود ولی در مقایسه با میانگین دمای گوش راست (74/36 درجه سانتی گراد)؛)05/0= δدرجه سانتی گراد، 16/0=p) و گوش چپ (70/36 درجه سانتی گراد)؛)01/0= δدرجه سانتی گراد، 385/0=p) معنادار نبود.
    نتیجه گیری
    بر اساس مطالعه انجام شده به نظر می رسد موکوزیت دهانی در بیماران مبتلا به سرطان مورد بررسی نمی تواند به عنوان یک عامل مهم مخدوش گر سبب اختلال در اندازه گیری دما از طریق دهان گردد. لذا، پیشنهاد شروع درمان مناسب در این گروه از بیماران بر اساس درجه حرارت اندازه گیری شده از طریق دهان نیز منطقی به نظر می رسد.
    کلید واژگان: درجه حرارت بدن, سرطان, کموتراپی, موکوزیت دهانی
    Mohsen Meidani, Mohammad Amin, Farzin Khorvash, Ziba Farajzadegan
    Background
    Patients with cancer under chemotherapy who encounter oral mucositis are about 40% to 100%. Accurate diagnosis of fever among such patients is important as detecting fever among such patients particularly patients with fever and neutropenia can necessitate the start of antibiotics. It is more important when the oral method is the most common way for measuring the body temperature and oral mucositis may play a confounding role. According to importance of correct thermometry and high prevalence of oral mucositis in patients with cancer، the aim of this study was to compare the body temperature detected by oral، axillary and tympanic routes among the groups of patients with and without oral mucositis in self-referred or hospitalized patients of Hazrat Sayyed Al-Shohada (as) during 2010-2011.
    Methods
    This is a cross-sectional study conducted among patients with cancer treated with chemotherapy with or without oral mucositis، hospitalized at Hazrat Sayyed Al-Shohada (as) during 2010-2011. We used simple non-random sampling method. Standard deviation was determined according to normal body temperature of 36. 8 ± 0. 4°C to use for calculating the sample population number. One hundred and sixty four patients were divided in two groups based on presence of oral mucositis (group A: with oral mucositis and group B: without oral mucositis) and then the temperature of the three areas of the mouth، axilla and tympanic in each group were measured، simultaneously.
    Results
    In the group of patients with oral mucositis in all three methods of temperature measurement by oral، axillary and tympanic compared to patients without oral mucositis، body temperature significantly was higher. Also in group A، the average temperature measured by mouth (37. 10°C) compared to the average temperature measured by axillary method (36. 85°C) was higher and was significantly different [δ=0. 25°C، p=0. 000]، while compared to the average tympanic temperature from right ear (37. 10°C); [δ=0° C، p=0. 48] and left ear (37. 11°C); [δ = 0. 01 ° C، p = 0. 46] did not differ significantly. In Group B، the difference between average oral temperature (36. 68°C) than Axillary (36. 32°C); [δ=0. 35°C، p=0. 000] were significant، but compared to the tympanic average temperature of the right ear (36. 74°C); [δ=0. 05°C، p=0. 16] and left ear (36. 70°C); [δ=0. 01°C، p=0. 385] were not significantly different.
    Conclusions
    Based upon the study it seems in patients with cancer، oral mucositis as an important confounder، cannot cause error in the temperature measurement taken by mouth. Therefore start of proper treatment in this group of patients based on the temperature measured by mouth seems reasonable.
    Keywords: Body temperature, Cancer, Chemotherapy, Oral mucositis
  • جمشید فقری، سمانه بوربور*، شراره مقیم، حاجیه قاسمیان صفایی، بهرام نصر اصفهانی، محسن میدانی، مجتبی اکبری، نفیسه سادات حسینی
    مقدمه

    اکتینومیست های هوازی، به خصوص نوکاردیا، یکی از عوامل شایع عفونت های سیستمیک در سراسر جهان به شمار می روند. تظاهرات بالینی بیماری، طیفی از عفونت های پوستی ایجاد شده در اثر تلقیح به بدن از طریق تروما در میزبان سالم از لحاظ سیستم ایمنی تا بیماری ریوی شدید و بیماری سیستم عصبی مرکزی در بیماران دارای نقص سیستم ایمنی شدید را شامل می گردد و ممکن است کشنده باشد. جایگاه نوکاردیا در محیط، به خصوص خاک می باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه ی سه روش فنوتیپی برای جداسازی گونه های نوکاردیا بود.

    روش ها

    در این بررسی، 60 نمونه خاک از مناطق اطراف برخی بیمارستان ها، زمین های کشاورزی و باغچه ها با pH و دماهای متفاوت در اصفهان جمع آوری گردید. به منظور جداسازی نوکاردیا، سه روش جداسازی از خاک شامل Paraffin baiting (McClung''s carbon free broth with paraffin bait)، Paraffin coated slides و Slip-burid مورد مطالعه قرار گرفت.

    یافته ها

    روش Paraffin baiting روی 10 نمونه خاک مورد استفاده قرار گرفت که نتیجه ای در بر نداشت. روش Paraffin coated slides نیز روی 4 نمونه خاک (از همان نمونه های خاک قبلی) مورد استفاده قرار گرفت و از این روش هم نتیجه ای گرفته نشد. از تعداد 60 نمونه خاک مورد مطالعه در روش سوم، در مجموع 15 مورد (25 درصد) دارای کلنی هایی شبیه به نوکاردیا بود.

    نتیجه گیری

    در این مطالعه برای جداسازی نوکاردیا، روش Slip-burid مطلوب تشخیص داده شد.

    کلید واژگان: نوکاردیا, روش های جداسازی, خاک, ایران
    Jamshid Faghri, Samaneh Bourbour, Sharareh Moghim, Hajieh Ghasemian Safaei, Bahram Nasr Esfahani, Mohsen Meidani, Mojtaba Akbari, Nafiseh Sadat Hosseini
    Background

    Aerobic Actinomycetes, especially Nocardia are of the most common pathogens of systemic infections in worldwide. It is seen from skin infections caused by trauma in normal-immune system host to severe lung diseases or diseases of the central nervous system in patients with immune deficiency. Nocardia species (spp.) are soil-indwelling bacteria. This study aimed to compare three phenotypic methods for isolation and identification of Nocardia spp.

    Methods

    In this study, 60 soil samples were collected from areas of agricultural lands, gardens and around some of the hospitals with different soil temperature and pH in Isfahan, Iran. In order to isolation of Nocardia spp. from soil, three different methods were studied: Paraffin baiting method (McClung's carbon free broth with paraffin bait), Paraffin coated slides, and Slip-burid method.

    Findings

    Paraffin baiting method was surveyed on 10 soil samples and no results were gained. Paraffin coated slides was surveyed on 4 soil samples (same soil samples) but no results were attained. So, slip-burid method of isolation was tested. In this method, 15 out of 60 soil samples (25%) were positive for Nocardia spp. and colonies were suspected to Nocardia spp.

    Conclusion

    In this study, slip-burid method found to be more effective for Nocardia spp. Isolation.

    Keywords: Nocardia, Isolation methods, Soil, Iran
  • محسن میدانی، حجت ابوالقاسمی، فرزین خوروش
    مقدمه
    هدف از مطالعه ی حاضر تعیین حساسیت و ویژگی پرو کلسی تونین در تشخیص عفونت شدید در بیماران تب دار نوتروپنیک و مقایسه ی آن با پروتئین واکنشی C در بیماران مراجعه کننده به بیمارستان سیدالشهدا (ع) اصفهان در سال های 1390-1389 بود.
    روش ها
    این مطالعه به صورت توصیفی و تحلیلی بود. تمام بیماران تب دار نوتروپنیک که در سال های 1390-1389 به بیمارستان سیدالشهدا (ع) اصفهان مراجعه کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات هر یک از بیماران شامل سن، جنس، طول مدت بستری، علایم حیاتی بدو ورود و مدت زمان تب قبل از ارسال کشت خون در یک چک لیست ثبت شد. بیماران به دو گروه با عفونت شدید و بدون شواهد عفونت تقسیم شدند.
    یافته ها
    تعداد 64 بیمار وارد مطالعه شدند. میانگین پرو کلسی تونین در گروه با عفونت شدید 68/2 ± 65/28 و در گروه بدون شواهد عفونت 66/0 ± 48/2 نانوگرم در میلی لیتر بود (001/0 > P). میانگین پروتئین واکنشی C در دو گروه با عفونت شدید و بدون شواهد عفونت به ترتیب 73/9 ± 48/159 و 63/10 ± 17/126 میلی گرم بر لیتر بود (015/0 = P). همچنین میزان حساسیت 5/92 درصد و ویژگی 3/97 درصد برای پرو کلسی تونین و میزان حساسیت 5/70% درصد و ویژگی 1/42 درصد برای پروتئین واکنشی C به دست آمد.
    نتیجه گیری
    در بیماران تب دار نوتروپنیک می توان پرو کلسی تونین را به عنوان یک مارکر تشخیصی عفونت شدید مد نظر قرار داد. با این وجود مانند هر بیماری دیگری باید علایم کلینیکی بیماری را در تشخیص مد نظر قرار داد
    کلید واژگان: نوتروپنی, تب, پروکلسی تونین, پروتئین واکنشی C
    Mohsen Meidani, Hojat Abolghasemi, Farzin Khorvash
    Background
    The aim of this study was to investigate the sensitivity and specificity of procalcitonin and C-reactive protein in the diagnosis of febrile neutropenic patients in Seyed-Alshohada Hospital (Isfahan, Iran) during 2010-11.
    Methods
    This analytic cross-sectional study included all febrile neutropenic patients (n = 64) who were admitted in Seyed-Alshohada Hospital during 2010-11. Sex, age, admission time, and duration of fever before taking antibiotics were collected. Patients were then divided to groups with and without severe infection.
    Findings
    The mean levels of procalcitonin in the groups with and without severe infection were 28.65 ± 2.68 and 2.48 ± 0.66 ng/ml, respectively (P < 0.001). The mean levels of C-reactive protein in the groups with and without severe infection were 159.48 ± 9.73 and 126.17 ± 10.63 mg/L, respectively (P = 0.015). Using receiver operating characteristic (ROC) curves, sensitivity and specificity of procalcitonin were determined as 92.5% and 97.3%, respectively. The corresponding values for C-reactive protein were 70.5% and 42.1%.
    Conclusion
    Procalcitonin can be considered as a predictor and diagnostic marker for diagnosis of severe infectious disease. It can also differentiate severe and non-severe disease in febrile neutropenic patients. Nevertheless, clinical signs and symptoms of the disease should also be considered.
    Keywords: Neutropenia, Fever, Procalcitonin, C, reactive protein
  • محسن میدانی، فرنوش میرزاده، علیرضا صادقی
    زمینه و هدف
    بروسلوز یک بیماری مشترک بین انسان ودام است که در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران شایع بوده و به عنوان یک مشکل بهداشتی مهم مطرح است. عوارض عروقی درگیرکننده شریان و ورید همراه با بروسلوز به ندرت گزارش شده است. در بررسی انجام شده درمتون به نظر می رسد تا امروز پنج مورد ترومبوز ورید عمقی اندام تحتانی ویک مورد ترومبوز ورید مغزی همراه با بروسلوز گزارش شده است. در این مقاله یک مورد ترومبوز ورید عمقی اندام تحتانی چپ همراه با بروسلوز حاد گزارش شده است. به نظر می رسد این گزارش اولین مورد ترومبوز ورید عمقی ناشی از بروسلوز در ایران است.
    معرفی مورد: بیمار آقایی 28 ساله است که با یافته های بالینی تب، درد و تورم اندام تحتانی چپ مراجعه کرد و در سونوگرافی داپلر از اندام ترومبوز ورید عمقی گزارش شد و بیمار تحت درمان با داروی ضد انعقاد قرار گرفت. با کنترل تب و کاهش درد اندام تحتانی و با ادامه درمان با وارفارین بیمار مرخص شد. طی پیگیری بیمار با بروز مجدد تب و تعریق، درد عضلانی، تورم دو زانو مراجعه کرد که با توجه به وضعیت اپیدمیولوژی بیمار و علایم همراه با شک به بروسلوز، سرولوژی درخواست شد که با تیتر بالا مثبت و با تشخیص بروسلوز، تحت درمان قرار گرفت. درادامه درمان بیمار مجددا به بیمارستان مراجعه کرد، این بار با علایم تنگی نفس ناگهانی، سرفه، خلط خونی و درد پلورتیک ((pleuritic قفسه سینه که در سی تی اسکن قفسه سینه آمبولی ریه مطرح شد و بیمار دوباره بستری و تحت درمان قرار گرفت. در سیر بستری سایر علل ترومبوفلبیت رد شد ودر نهایت بیمار به درمان با وارفارین و درمان چند دارویی ضد بروسلوز پاسخ بالینی مناسب داد.
    نتیجه گیری
    تشخیص زودرس و درمان مناسب بروسلوز جهت پیشگیری از عوارض مشکل ساز آن ضروری است. معرفی این بیمار و موارد مشابه قبلی توجه به این مطلب را تذکر می دهد که در بیمارانی که با ترومبوز ورید عمقی مراجعه می کنند، به خصوص اگر از مناطق بومی باشند، بروسلوز مد نظر باشد.
    کلید واژگان: بروسلوز, ترومبوز ورید عمقی, آمبولی ریه
    Mohsen Meidani, Farnoosh Mirzadeh, Alireza Sadeghi
    Background
    Brucellosis is a zoonotic disease that is common in developing countries such as Iran which is a serious medical impact. Vascular complications, including arterial and venous associated with Brucella infection, have rarely been reported. In a review of articles, it is clear that, only five cases of deep venous thrombosis (DVT) of the lower extremities and just one case of cerebral venous thrombosis, associated with brucellosis have been reported so far. In this article a case of DVT of the left leg in association with acute Brucella infection was reported. Apparently, this case report is the first case of DVT due to brucellosis in Iran.
    Case Presentation
    Patient is a 28-year-old male who presented with clinical manifestations of fever, unilateral calf pain and swelling. Peripheral venous doppler ultrasound showed DVT and patient was treated with anti coagulants. Through controlling the fever and decreasing the lower extremity. The patient discharged with warfarin therapy. During follow up, the patient came back with repeated fever, sweating, myalgia and bilateral knee swelling. Because of patient clinical manifestation and epidemiologic status, brucellosis serology test was recommended, which was positive in high titer. He was discharged with a prescription of anti-brucellosis treatment. In the course of treatment, the patient referred to hospital due to sudden dyspnea, cough, hemoptysis, pleuretic chest pain. In spiral CT with protocol PTE, pulmonary thrombo emboli was detected and standard therapy for PTE was administered. In the course of his hospitalization other etiologies of thrombo phelebitis were excluded. Finally, the patient's clinical presentation subsided with warfarin therapy and anti brucellosis multi drug regimen.
    Conclusion
    Early detection and appropriate treatment of Brucellosis are crucial measures to prevent problematic complications of the disease. The author's case and those previously reported, suggest that brucellosis should be included among the etiologies and the infections which are taken into account in patients suffering from DVT, particularly in those coming from Brucella-endemic areas.
    Keywords: Brucellosis, Deep venous thrombosis, Pulmonary thromboemboli
  • محسن میدانی، فرزین خوروش، محمدرضا رجب پور نیکفام
    مقدمه
    یکی از عوامل خطر اصلی ایجاد کننده ی زخم پا عدم کنترل قند خون و عدم کنترل هموگلوبین گلیکوزیله (Glycosylated hemoglobin یا HbA1C) است. هدف از انجام این مطالعه تعیین ارتباط بین HbA1C و ایجاد زخم پای دیابتی بود.
    روش ها
    این مطالعه، یک مطالعه ی تحلیلی و به صورت مورد–شاهدی بود که در سال 90-1389 در بیمارستان الزهرا (س) اصفهان انجام شد. افراد گروه مورد، 65 نفر مرد با سابقه ی بیش از 10 سال دیابت بودند که سابقه ی سیگار کشیدن، فشار خون و زخم قبلی پا را نداشتند و در زمان تحقیق با زخم پا مراجعه کرده بودند. گروه شاهد 65 نفر مرد مشابه گروه مورد بودند که در زمان تحقیق زخم پا نداشتند. میزان HbA1C در گروه مورد و شاهد در 6 ماه قبل و در زمان تحقیق بررسی شد. در نهایت داده ها توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
    یافته ها
    در این مطالعه مدت زمان ابتلا به دیابت، در گروه شاهد کمتر از گروه مورد بود (میانگین 03/13 سال در مقابل 49/15 سال). از نظر میزان کنترل دیابت در زمان تحقیق،) در گروه مورد 69/7 درصد افراد HbA1C کمتر از 7 درصد داشتند ولی در گروه شاهد 31/52 درصد افراد HbA1C کمتر از 7 درصد داشتند.
    نتیجه گیری
    بر اساس یافته های این مطالعه عدم کنترل قند خون در ایجاد زخم پای دیابتی نقش مهمی دارد. با اندازه گیری مستمر HbA1C و کنترل دیابت و در صورت لزوم با تغییر روش درمان می توان از بروز این عارضه تهدید کننده ی حیات جلوگیری کرد.
    کلید واژگان: هموگلوبین گلیکوزیله, دیابت ملیتوس, زخم پا
    Mohsen Meidani, Farzin Khorvash, Mohammad Reza Rajabpournikfam
    Background
    One of the major risk factors of foot ulcer is uncontrolled diabetes mellitus (DM) or in fact uncontrolled HbA1C. The aim of this study was to evaluate the relationship between controlling HbA1C and foot ulcer.
    Methods
    This analytic case-control study was conducted in Alzahra Hospital, Isfahan, Iran during 2010-2011. The case group included 65 male non-smoker patients who had suffered DM for more than 10 years. They were not hypertensive, did not have a history of a previous foot ulcer and were diagnosed with foot ulcer at the time of the study. The control group included 65 male patients with the same background but without foot ulcer. HbA1C levels in both groups 6 months before the study and at the time of study were evaluated. The collected data was analyzed in SPSS18.
    Findings
    Mean time of having DM in the control group was lower than the case group (13.30 vs. 15.49 years). HbA1C < 7% was found in 7.69% of the case group and 52.31% of the control group.
    Conclusion
    The results of this study showed uncontrolled HbA1C as the major factor to create foot ulcer. Therefore, constant measurement of HbA1C, controlling DM and modification of the treatment method if necessary can prevent this life threatening complication.
  • منبع مطالعه دانشجویان پزشکی: جزوه یا کتاب
    امید پیر حاجی، رویا ملاباشی، فریدون حق دوست، محسن میدانی
    مقدمه
    با توجه به اهمیت و تاثیر نوع منابع امتحانی بر یادگیری دانشجویان، در این مطالعه به بررسی مدت زمان اختصاص داده شده دانشجویان پزشکی به مطالعه جزوه و کتاب در طول ترم تحصیلی و زمان برگزاری آزمون هاپرداخته ایم.
    روش ها
    مطالعه به روش توصیفی – تحلیلی و بر روی تمام دانشجویان مقطع کارآموزی(120 نفر) دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در فروردین 1390 صورت گرفت. به این منظور، درصد زمان مطالعه دانشجویان در طول ترم تحصیلی و در زمان برگزاری آزمون ها که به جزوه و کتاب اختصاص داده شده بود جمع آوری شد در پایان با استفاده از آزمون تی مستقل اطلاعات جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شد.
    نتایج
    میانگین و انحراف معیار درصد حجم مطالعه کتاب در دانشجویانی که معدل کل آنها بالاتر از میانگین نقطه حدایی (96/0±89/15) بود برابر با 08/4±61/34 و این میزان در دانشجویان با معدل کل پایین تر از نقطه جدایی برابر با 30/5±13/23 بود که این تفاوت از نظر آماری معنادار بود.
    نتیجه گیری
    بر اساس نتایج این مطالعه، دانشجویان با معدل پایین تر تمایل کمتری به مطالعه کتاب نسبت به جزوه های آموزشی در طول ترم تحصیلی و زمان برگزاری آزمون ها دارند. در همین راستا پیشنهاد به انجام مطالعات بیشتری به منظور بررسی منابع مطالعاتی دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی می شود.
    کلید واژگان: آزمون, جزوه, کتاب, دانشجویان پزشکی
    Medical student's Study Resources: Books or Notes
    Omid Pirhaji, Roya Mollabashi, Faraidoon Haghdoost, Mohsen Meidani
    Introduction
    Given the importance and impact of test resources on medical student’ learning, this study aimed to assess the time devoted to study books and notes during the semester and exam time.
    Methods
    This descriptive-analytic study was conducted on all medical students (120) who were passing internship period at Isfahan University of medical sciences in 2011. Devoted time to study books and notes was determined. Data analysis was done using t test.
    Results
    The mean and standard deviation of time devoted to study book for students who their mean score were above average (15.89±0.96) was 34.61±4.08. This was 23.12±5.30 for students who their mean score were less than average. It had significant difference.
    Conclusion
    The results of this study showed that, students with lower mean score were more interested in studying notes during the semester and test time. Therefore, it is suggested to conduct further studies to investigate the study sources of students in different academic degree levels.
  • بررسی مقایسه ای بین پنتوپرازول و سوکرالفیت در بروز پنومونی بیمارستانی همراه با ونتیلاتور در بخش ICU مرکز آموزشی درمانی الزهرا (س) در سال 1389
    فرزین خوروش، سعید عباسی، فاطمه دهدشتی، محسن میدانی، بهروز عطایی
    The comparison between panthoprazol and sucralfit in incidence of to ventilator associated pnumonia in Alzahras ICU wards
  • محسن میدانی، نظام الدین برجیس، مژگان مختاری، نوشین احمدی، محمد جواد ریخته گر، محمدحسن ریخته گر
    مقدمه
    اکتینومایکوز یک عفونت آهسته ی پیش رونده است که به وسیله ی باکتری های گرم مثبت و غیر اسید فاست بی هوازی یا میکروآئروفیلیک ایجاد می گردد. 60 درصد موارد بیماری در مناطق سرویکوفاشیال دیده می شود. از آن جا که اکتینومایکوز ریه نادر است و می تواند با علایم غیر اختصاصی مشابه پنومونی تظاهر کند در ضایعات عود کننده و مقاوم به درمان باید مورد توجه قرار گیرد. اکتینومایکوز لارنکس نیز بسیار نادر می باشد و اغلب به دنبال ضایعات حفره ی دهان، گردن و فک ایجاد می شود. در این گزارش، یک بیمار مبتلا به اکتینومایکوز لارنکس همراه با درگیری هم زمان ریه معرفی می شود که نمای رادیولوژیک قفسه ی صدری وی تظاهرات متنوع مانند کاویتاسیون غالب در ریه ی سمت راست می باشد که یافته ای ناشایع است.
    Mohsen Meidani, Nezamodin Berjis, Mojgan Mokhtari, Nooshin Ahmadi, Mohammad Hasan Rikhtegar, Mohammad Javad Rikhtegar
    Background
    Actinomycosis is an indolent, slowly progressive infection caused by non acid fast,gram positive, anaerobic or microaerophilic bacteria. The most common site of actinomycosis infection is cervicofacial region. Bacteriologic identification from infected site or detection of sulfur granules confirms the diagnosis. We report a rare case of simultaneous infection of larynx and lungs actinomycosis with various radiologic manifestations including diffuse right lung cavitation as a very rare finding.Case report: A 77-year-old man was admitted with complaints of fever and productive cough andweight loss, for one month, from the time he had been undergone open heart surgery.On that time, after surgery, he had been intubated for a long time because of decreased level of o2 saturation. Respiratory failure reason was not determined, so laryngeal CT scan was done with suspicious to a pathological lesion; it showed a mass in the larynx. Pathological findings of the laryngeal biopsy showed sulfur granule formation of actinomyces. Lung spiral CT scan revealed speculated margin pulmonary nodules with fibrotic changes and cavitary lesion. Pathology of lung biopsy showed; multiple granuloma consist of epithelioid and mononuclear cells with fibrosis, there were no sign of caseous necrosis or fungal infection in PAS staining and no acid fast bacilli were seen. Cytological evaluation for malignancy was also negative.He was treated with high dose of penicillin and in his follow up, he clinically and paraclinically gotbetter.
    Conclusion
    Although pulmonary and laryngeal actinomycosis is rare, but should be considered in recurrent and persistent infections specially in patients with history of long stay hospitalization. It is in differential diagnosis with the all chronic lung infections and malignancies. Because of good response to appropriate antibiotic therapy and preventable complications, early diagnosis is mandatory.
  • محسن میدانی، حمیدرضا ابطحی، نوشین افشار مقدم، نوشین احمدی، محمد جواد ریخته گر، محمدحسن ریخته گر
    مقدمه
    گرانولوم آسپرژیلوس سینوس های پارانازال یک عفونت مزمن و نادر سینوس ها می باشد که به شکل سینوزیت نمایان می شود. تشخیص این بیماری به طور تیپیک امکان پذیر نمی باشد مگر این که تصویر برداری و بیوپسی از سینوس صورت گیرد. در این گزارش یک مورد مایستومای ناشی از آسپرژیلوس که تنها با سردرد و ترشحات پشت حلق تظاهر کرده بود، معرفی می شود که در ابتدا به صورت یک سینوزیت باکتریال حاد درمان می شده است. معمول بودن علایم این بیمار باعث 6 ماه تاخیر در تشخیص و درمان بیماری گردید.
    معرفی بیمار: بیمار آقای 53 ساله ای مبتلا به دیابت وابسته به انسولین غیر کنترل بود که با سردردهای 6 ماهه به متخصص گوش و حلق و بینی مراجعه کرده است. برای وی رینوسکوپی انجام شد و پس از انجام سی تی اسکن از سینوس ماگزیلاری در طی آندوسکوپی چندین بیوپسی از ضایعات گرفته و عمل دبریدمان انجام شد و نمونه ها برای پاتولوژیست ارسال گردید. گزارش پاتولوژی نمونه ها، گونه ی آسپرژیلوس را تایید نمود و بر اساس آن بیمار تحت درمان با ایتراکونازول قرار گرفت. بعد از یک هفته، سردردهای بیمار بهبود نسبی پیدا کرد و مرخص شد و پس از 6 ماه پی گیری بهبودی کامل حاصل گردید.
    نتیجه گیری
    با توجه به شباهت علایم سینوزیت قارچی به سینوزیت مزمن، این تشخیص نیز مد نظر قرار گیرد.
    کلید واژگان: آسپرژیلوما, مایستومای سینوس, سینوزیت قارچی
    Mohsen Meidani, Hamidreza Abtahi, Nooshin Afsharmoghadam, Nooshin Ahmadi, Mohammad Hasan Rikhtegar, Mohammad Javad Rikhtegar
    Background
    Paranasal sinus aspergilloma is a rare disease of sinus which is sometimes considered as mycetoma. In this condition, there is gathering of fungal mycelium in sinus cavity without bone or vessels invasion. It presented as a chronic sinusitis with headache, nasal discharge and obstruction. Diagnosis of aspergillosis infection has often dependent on clinical judgment combined with radiologic evaluation and demonstration of the fungus in tissue specimens obtained from the presumed site of infection. Case Report: A 53-year-old man with uncontrolled insulin dependent diabetes mellitus presented with six month history of headache. He had used various drug prescribed by different physicians in the past six months without any effect. Because of progressive headache, he was admitted in the department of otolaringology and surgical debridement was done. Histopathological examination was suggestive of maxillary sinusitis with fungal ball of aspergilluma. The patient treated with itraconazole and after 6 months, he felt better with no clinical and paraclinical signs.
    Conclusion
    Since fungal sinusitis presentation is similar to chronic sinusitis and in the other hand, the incidence of aspergillosis is increasing, the early diagnosis and treatment is important especially when the clinical and paraclinical signs are suggestive.
  • محسن میدانی، مژگان مرتضوی نجف آبادی، علیرضا امامی نایینی، فرزین خوروش، ندا رضایی
    Mohsen Meidani, Mozhgan Mortazavi Najafabadi, Alireza Emami Naeini, Farzin Khorvash, Neda Rezaee
  • فراوانی محل، میکرو ارگانیسم عامل و نوع مداخله جراحی در عفونت های مفصلی و استخوانی بیماران معتاد تزریقی
    علیرضا امامی نایینی، فرزین خوروش، محسن میدانی، سعیده کاظمی
    Frequency of Location, Type of Microorganisms and Surgical Intervention in Intravenous Drug Users with Osteomyelitis and Septic Arthritis
    Alireza Emami Naeini, Farzin Khorvash, Mohsen Meidani, Saeide Kazemi
  • محسن میدانی، شیوا فرزانه، علی عجمی بافرانی، اکبر حسن زاده
    مقدمه
    ویروس انسانی لوسمی سلول T(HTLV) از خانواده رتروویروس ها بوده و حداقل عامل دو بیماری مهم لوسمی سلول T بزرگسالان (ATL) و پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری (TSP) است. با توجه به خطر بالای آلودگی در معتادان تزریقی به عنوان هسته اصلی انتقال به جامعه، هدف از این تحقیق تعیین فراوانی آلودگی با ویروس1،2HTLV در معتادان تزریقی شهر اصفهان می باشد.
    روش بررسی
    در یک مطالعه مقطعی مجموعا 150 معتاد تزریقی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به روش آسان بوده و افراد مورد مطالعه از بیماران بستری شده در بخش عفونی بیمارستان الزهرا و معتادان تزریقی مراجعه کننده به یک کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شدند برای هر یک از افراد شرکت کننده در مطالعه، طی مصاحبه پرسشنامه ای تکمیل گردید و نمونه خون آنها به روش الیزا از نظر 2،1 HCV Ab، HIV Ab، anti HTLV و HBs Ag مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرسشنامه ها و نتایج آزمایشات با استفاده از نرم افزار SPSS 13 تجزیه و تحلیل شده.
    نتایج
    شیوع سرمی 1،2HIV، HCV، HBV (HBsAg)، HTLV به ترتیب 7/2 درصد، 3/1 درصد، 3/23 درصد و 7/2 درصد بود. بعضی از آنها همزمان مبتلا به دو نوع عفونت بودند، بطوریکه یک نفر HBs Ag، HCV Ab مثبت و سه نفر HIV Ab، HCV Ab مثبت و یک نفر Ab1،2HTLV و HCVAb مثبت بودند. از بین افراد Ab 1،2HTLV مثبت فقط یک نفر سابقه انتقال خون داشت.
    نتیجه گیری
    مطالعه حاضر گردش جدی ویروس را در جامعه معتادان تزریقی مطرح می کند که می تواند بعنوان عامل بالقوه انتقال و حفظ منبع آلودگی عمل کند. ولی اینکه این میزان آلودگی انجام آزمایش غربالگری 1،2anti HTLV را در معتادان تزریقی ضروری می سازد، سوالی است که برای پاسخ به آن نیاز به مطالعات بیشتر می باشد
    کلید واژگان: معتاد تزریقی, HTLV 1, 2, فراوانی سرمی, هپاتیت, HIV, AIDS
    M. Meidani, Sh Farzaneh, A. Ajami Baferani, A. Hassan Zade
    Introduction
    Human T-cell lymphotropic virus (HTLV), is a member of the retroviridae family. Infection with this virus leads to adult T-cell leukemia (ATL) and tropical spastic paraparesis (TSP). HTLV is endemic in Japan, parts of central Africa, Caribbean basin and Iran (Mashhad). Transmission routes of HTLV are believed to be from mother to child, especially during breastfeeding, sexual contact, and through blood transfusion or needle sharing. Considering the risk of HTLV infection among injection drug addicts, the authors evaluated the seroprevalence of HTLV1,2 infection among injection drug addicts in Isfahan
    Methods
    This cross sectional study included a total of 150 injection drug users who were recruited at the drug abuse treatment clinic and the infectious diseases department of Alzahra university Hospital. Participants were interviewed using a structured questionnaire. Epidemiologic data were recorded and their blood samples were tested for HBs Ag and antibodies against HTLV1,2, human immunodeficiency virus (HIV) and hepatitis C (HCV) by Elisa method. Results were analyzed by SPSS software version 13.
    Results
    Seroprevalence of HTLV1,2, HBV(HBs Ag), HCV and HIV was 2.7%, 1.3% 23.3% and 2.7%, respectively. Some of the subjects were co infected with two viruses. One patient was infected with both HCV Ab and HBs Ag, while another was positive for HIV Ab plus HBs Ag. Three were co infected with HCV and HIV. Among those with HTLV1,2, only one was HCV Ab positive. Only in one person with HTLV1,2 Ab had a positive history of blood transfusion.
    Conclusion
    This study shows that this virus is present in injection drug users community of Isfahan and can be a potential source for transmission. But proposal of screening of HTLV1,2 among injection drug users in Isfahan requires further investigations.
  • محسن میدانی، سعید سهیلی پور، فرزانه برزگر، میترا حیدرپور، حشمت الله شاکری
    مقدمه
    موکورمایکوز عفونت قارچی با تمایل به درگیری عروق و ایجاد ترومبوز در آنها و نکروز بافت با مرگ و میر بالا می باشد که اغلب در بیماران دیابتیک و بیماران دچار سرکوب ایمنی دیده می شود. درگیری شریان افتالمیک، سینوس کاورنو و شریان کاروتید داخلی در این بیماران گزارش شده است. اساس درمان دبریدمان جراحی وسیع و تجویز داروهای ضد قارچ می باشد که جدید ترین آنها پساکونازول است.
    گزارش مورد:در این مقاله بیمار دیابتیک مبتلا به موکورمایکوز سینوس و اوربیت معرفی می شود که به علت اختلال عملکرد شدید کلیه ها پس از تجویز آمفوتریسین B تحت درمان با پساکونازول به مدت 8 هفته قرار گرفته، پس از بهبودی بالینی و رادیوگرافیک ترخیص شد. لیکن 2 هفته بعد از آن به علت سردردهای شدید دوباره بستری گردید.
    نتیجه گیری
    در بررسی های انجام شده یکی از نادرترین درگیری های عروقی در این بیماری یعنی درگیری شریان تمپورال برای وی مسجل شد.
    کلید واژگان: موکورمایکوز, سینوزیت, پساکونازول, شریان تمپورال, آمفوتریسین B
    Mohsen Meidani, Saeed Soheilipour, Farzaneh Barzegar, Mitra Heidarpour, Heshmatollah Shakeri
    Background
    Mucormycosis is a life threatening angioinvasive fungal infection that causes thrombosis and tissue necrosis, it often affects diabetic and immune compromised patients. Ophthalmic artery, cavernus sinus and internal carotid artery involvement have been reported. Treatment includes wide surgical debridement and antifungal agents that the newest of witch is posaconazole. Case Report:In this article we report a diabetic man with sino-orbital mucormycosis whose treatment switched to posaconazole for 8 weeks because of renal failure due to amphotricine B and after clinical and radiological improvement he was discharged; but 2 weeks later, he was admitted again because of severe headache and involvement of temporal artery with mucormycosis established by biopsy.
نمایش عناوین بیشتر...
بدانید!
  • در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو می‌شود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشته‌های مختلف باشد.
  • همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته می‌توانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
  • در صورتی که می‌خواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.
درخواست پشتیبانی - گزارش اشکال