محمد امرایی
-
از منظر منشا پیدایش تقنینی، نظام های اقتصادی به طورکلی اغلب دو گونه اند یا ترکیبی از این دو هستند: اقتصاد خصوصی یا فردگرایانه و اقتصاد دولتی یا جمع گرایانه. اما در قوه موسس 1358 مقننان اساسی از نوع سوم نظام اقتصادی بنام اقتصاد اسلامی سخن گفتند. در تحقیق حاضر، با رویکرد تحلیلی- توصیفی سعی شده است تا نگاه های گوناگون قانون گذاران اساسی در مورد این سه گونه نظام اقتصادی در چارچوب اصول قانون اساسی مورد واکاوی و تحلیل قرار داده شود. پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که خبرگان قانون اساسی چه اندیشه ای نسبت به نظام اقتصادی کشور و قواعد حاکم بر آن داشتند؟به نظر می رسد، رقابت آزاد اقتصادی و آزادی های خصوصی اقتصادی به طور حداقلی آن هم در سایه دولت و اسلام در نهاد موسس مورد پذیرش واقع شده است. همچنین گفتمان اصلی حاکم بر مجلس خبرگان آن دوره، گونه ای از اقتصاد دولتی و جمع گرایانه بود که با اقتصاد انقلابی- اسلامی نیز تلفیق شده بود. به همین علت نویسندگان با روش تفسیر ژنتیک، نظام اقتصادی موردنظر خبرگان قانون اساسی را نظام اقتصادی جمع گرای اسلامی نامیده اند.
کلید واژگان: اقتصاد جمع گرای اسلامی, مجلس خبرگان قانون اساسی, مشروح مذاکرات, نظام های اقتصادیEconomic systems, from the perspective of legal origin, are generally of two kinds or a combination of these two; the free market or private ownership system or state-controlled or public ownership system. But the drafters of the 1358 Constitution, speak of a third type of economic system called the Islamic economy. An attempt has been made in the present research, to examine and analyze with an analytical-descriptive approach, the various viewpoints of the drafters of the Constitution regarding these three types of economic systems within the framework of the principles of the Constitution. The main question in the present research is what the experts who played a role in drafting the Constitution thought concerning the economic system of the country and the rules governing it. It seems that free economic competition and private economic freedoms have been minimally accepted by the Council of Experts under the auspices of the government and of Islam.Moreover, the main discourse governing the Assembly of Experts of that period was a type of state-controlled or public ownership economy that was combined also with a form of revolutionary-Islamic economy. For this reason, authors, using the method of genetic interpretation, have called the economic system intended by experts drafting the Constitution as a public ownership system. Economic systems, Socialist economic, private economic, Islamic economic system. The results of this study revealed that, the inference that can be drawn from the discussions of the Assembly of Experts and also the final ratified principles (especially the current Article 44) is that free economic competition and private economic freedoms were minimally accepted within the founding institution. Second, at times, the goals and foundations present in individualistic or collectivist economic systems were expressed differently by the Assembly of Experts; however, they negated these economic systems in their entirety. Third, it can be deduced from the overall discourse of the constitutional legislators that there was no unified, precise, consistent, and clear theory of the concept of an Islamic economy in the Assembly of Experts, and even the term "Islamic economy" was not used in the text of the Constitution. They often confined themselves to mentioning general viewpoints regarding Islamic economy or discussed the economy in Islam or the Islamization of the economy. Fourth, the content of the Constitution should be organized in such a way that by stating fundamental rules and rights, it has the function of being up-to-date and adaptable to customary and contemporary situations and conditions. This is particularly applicable concerning the economic principles of the Constitution.
Keywords: Islamic Collectivist Economy, Assembly Of Experts Drafting The Constitution, Details Of Negotiations, Economic Systems -
درواقع، نامه 53 نهجالبلاغه، عهدنامه امام علیj است که برای مالک اشتر نگاشتهاند و بهمنزله منشور مدیریت علوی و تعیین ساختار دولت در آن میباشد. در این متن و منشور، مبانی نظری حکومت اسلامی ترسیم شده است و یک نوع سیاستنامه محسوب میشود. ازآنجاییکه به نظر میرسد سازه مفهومی مدیریت علوی، عنوان تازه و با رویکرد جدید قرار است طرح و بررسی شود، در پژوهش حاضر نیز این سازه مفهومی به شیوهای نو در قالب یک چارچوب نظری جامعهشناختی معروف به نظریه کارکردگرایی−ساختاری بررسی شده است. متن و منبع اصلی و به تعبیر مکس وبر[1] (1920-1864) آن نمونه آرمانی متن فرمان امام علی به مالک اشتر میباشد که به روش تحلیل محتوا (کیفی) بررسی و با یک نگاه انداموارگی به جامعه و دولت، اصول و ساختار مدیریت علوی، بهویژه جایگاه و نقش ساختار سیاسی در این مدیریت واکاوی شده است.یافتههای پژوهش نشان میدهد که براساس دیدگاه نظری−تحلیلی پیشگفته در نظام سیاسی موردنظر با نمونه مثالی فرمان مالک اشتر، سیاست و مدیریت بهعنوان یک خردهنظام مهم هدایتکننده در رابطه متقابل با خردهنظامهای دیگر جامعه، بهویژه خردهنظام فرهنگی عمل میکند که شاخص آن ارزشها میباشند. [1]. Max Weberکلید واژگان: نامه امام علی (ع), کارکرد, ساختار سیاسی, ارزشها, مدیریت علویAlawi Management is the overall title of this article, with special emphasis on the political structure of this type of management. The paper also explores this conceptual construct in a new way in the context of a sociological theoretical framework known as structural functionalism. The ideal type is the text of Imam Ali's commands to Malik al-Ashtar (letter 53 of Nahj al-Balagheh), which is examined through a content analysis method and with a glance at the Alawi community or state, the principles and structure of Alawi management. Especially the role and place of the political structure in this management has been analyzed.The conclusions show that according to organism view, policy in Alawi system, the political subsystem as a governor agency acts on relationship with other subsystems particular values system. Also in Alawi view point concept of state is too close to concept of society. Because the state arise from the society and society divided to four subsystems includes: social, cultural, economic and political ones.Keywords: Imam Ali, Political Structure, Function, Sociology, Values
-
بر اساس برخی از متون تاریخی-حدیثی، امام علی (ع) در چندین موضع درباره ی غالیان، مرتدان، زنادقه، و اجرای برخی حدود شرعی حکم به سوزاندن برخی افراد مجرم داده و گاهی خود شخصا اقدام به این امر نموده است. منابع شیعی و سنی در برخی جزییات، مضامین و مصادیق این روایات با هم اختلاف دارند. روایات انسان سوزی در سیره ی امام علی (ع) دو گونه ی «زنده سوزی» و «جنازه سوزی» را شامل می شود، ولی گونه ی «خفگی با دود آتش» را نیز به دلیل اختلاط و اضطراب متن روایات انسان سوزی، باید مورد بررسی قرار داد. در پژوهش پیش رو، تلاش شده است تا تمامی روایات مزبور از منابع تاریخی-حدیثی استخراج شوند و مورد بررسی و تحلیل سندی قرار گیرند. بدین منظور، با استفاده از روش نقد رجال حدیث، همه ی آن روایات با طرق مختلفشان، نقل و سپس نقد خواهند شد.
کلید واژگان: امامعلی(ع), زنده سوزی, جنازه سوزی, ارتداد, غالیان, حدودBased on some hadith and historical texts, in a few cases of meting out jurisprudentially fixed punishments (ḥudūd) to exaggerators in veneration of the Muslim Prophet and his family (ghulāt), apostates, and infidels, Imam Ali (PBUH) ordered that some criminal individuals be burned, and at times he personally exerted the punishment. Shiite and Sunni sources have disagreements over some details and themes of, and facts related to the hadiths. Hadiths about burning of human beings in Imam Ali (PBUH)’s conduct include both immolation and cremation, but being choked to death by smoke from the fire should also be considered due to confusions in the texts of the hadiths. In the present study, an attempt has been made to extract all the relevant hadiths from the historical and hadith sources, and to examine and analyze their documentation. To this aim, all those hadiths with their different chain of narrators will be quoted and then critiqued
Keywords: Imam Ali (PBUH), immolation, cremation, Apostasy, ghulāt, hudūd -
پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش میانجی طفره روی اجتماعی در تاثیرسرپرستیتحقیرآمیزبرتمایلبهترکباشگاه در ورزشکاران حرفه ای انجام شد.این پژوهش به روش توصیفی-همبستگی در نمونه ای شامل 317 نفر از ورزشکاران حرفه ای مرد انجام شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اشلمن و همکاران (2014) به منظور ارزیابی سرپرستی تحقیرآمیز، پرسشنامه طفره روی اجتماعی هوگارد و همکاران (2010) و پرسشنامه بوثما و روث (2013) برای ارزیابی تمایل به ترک باشگاه استفاده شد که همگی از حیث روایی و پایایی تایید شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها و اجرای تحلیل عاملی تاییدی به کمک نرم افزار پی.ال.اس. و بررسی پایایی و آمار توصیفی به کمک نرم افزار اس.پی.اس.اس. انجام شده است.نتایج نشان داد که سرپرستی تحقیرآمیز به طور مستقیم و معنا داری تغییرات طفره روی اجتماعی (64 درصد) و تمایل به ترک باشگاه (54 درصد) را تبیین می کند. طفره روی اجتماعی نیز به طور مستقیم و معنا داری تغییرات تمایل به ترک باشگاه را (61 درصد) تبیین می کند. همچنین سرپرستی تحقیرآمیز به طور غیرمستقیم و معنا داری، با میانجی گری متغیر طفره روی اجتماعی، تغییرات تمایل به ترک باشگاه را (39 درصد) تبیین می کند و نتیجه گیری می شود که متغیر طفره روی اجتماعی رابطه بین سرپرستی تحقیرآمیز و تمایل به ترک باشگاه را در بازیکنان حرفه ای وساطت می کند. براساس نتایج پژوهش حاضر، شیوه رهبری و مدیریت سرپرستان باشگاه های ورزشی از تاثیر درخور توجهی بررفتار بازیکنان برخوردار است؛ بنابراین با مهم شمردن سبک سرپرستی باشگاه ها میتوان از بروز رفتارهای مخرب بازیکنان ازجمله تک روی و طفره روی جلوگیری کرد، عملکرد آن ها را بهبود بخشید و مانع از هدایت آن ها به سمت ترک باشگاه شد.
کلید واژگان: تحقیر بازیکنان, انتقام جویی, رفتارهای انحرافی بازیکنان, باشگاه های ورزشیThe general purpose of this study was to explain the mediating role of social loafing in the effect of abusive supervision on the club turnover intention in professional athletes. This descriptive-correlational study was conducted in a sample including 317 men from professional athletes. To collect data, the Eschleman et al. abusive supervision, the Høigaard et al. Social Loafing, and the Bothma & Roodt club turnover intention questionnaires were used. Analyze of data and confirmatory factor analysis were done in PLS and descriptive statistics were done in SPSS software's.The results showed that abusive supervision directly and significantly explained changes in social loafing (64%) as well as the club turnover intention (54%); and also, the social loafing directly and significantly explained changes in the club turnover intention (61%). Also, the abusive supervision indirectly and significantly-through the mediation of social loafing variable- explained changes in the club turnover intention (39%); it is concluded that the social loafing variable mediates the relationship between abusive supervision and the club turnover intention in professional players. According to the results of the present study, the style of leadership and management of sports clubs have a significant impact on the players' behavior. Therefore, paying attention to the style of the club's supervision can prevent the players from having unfavorable behaviors such as social loafing, improve their performance, and prevent them from leaving the club.
Keywords: Humiliation of players, revenge, player's deviancy, Sports Clubs -
زمینه و هدف
در دین مبین اسلام تاکید ویژه ای بر علم آموزی و اهمیت آن شده است و درنتیجه عالمان و دانشمندان نیز در نظام اسلامی جایگاه والایی خواهند داشت. در این پژوهش سعی شده است تا جایگاه و اهمیت علم و عالمان در منظر و سیره امام علی (ع) تبیین گردد.
روشپژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
یافته ها و نتیجه گیریامیرالمومنین علی (ع) خود در زمره بزرگترین عالمان است که در بزرگداشت منزلت و جایگاه دانشمندان و علماء می کوشید و به آنان بها می داد و همواره عموم مردم را به دانش اندوزی تشویق و ترغیب می نمود و زمینه را برای آنان فراهم می کرد. برخی از دانشمندان و بنیانگذاران علوم مختلف در صدر اسلام، شاگردان بی واسطه و یا با یک نسل اختلاف، از شاگردان باواسطه آن حضرت به شمار می آیند. ازجمله شاگردان بی واسطه آن حضرت که جزو یاران خاص وی نیز بود، ابوالاسود دویلی و عبیدالله بن ابی رافع هستند. علی (ع) در به کارگیری کارگزاران حکومتی، افرادی را انتخاب می کرد که از جزو نخبگان و عالمان درجه یک عصر خویش بودند. ازجمله این افراد می توان به عبدالله بن عباس اشاره نمود که به «دانشمند امت» معروف بود و همچنین مالک اشتر که افزون بر نبوغ سیاسی و نظامی، جزو قاریان کوفه بود.
کلید واژگان: امام علی(ع), سیره, عالمان, علمBackground and objectivesIn the religion of Islam, special emphasis has been placed on learning science and its importance, and as a result, scholars and scientists will have a high position in the Islamic system. In this research, an attempt has been made to explain the position and importance of science and scholars in the perspective and life of Imam Ali (P.B.U.H).
MethodologyThe present research has been written in a descriptive-analytical method using library resources.
Findings and resultsAmir al-Mu'minin Ali (P.B.U.H) is one of the greatest scholars who tried to honor the status of scientists and scholars and valued them and always encouraged the public to learn and provided the ground for them. Some scholars and founders of various sciences in the early days of Islam are considered as immediate students or with one generation of difference, of that Imam. Among the immediate students of that Imam, who was also one of his special companions, are Abu al-Aswad Du'ali and Obaidullah Ibn Abirafa. In employing government agents, Ali (P.B.U.H) selected the individuals who were among the elites and first-rate scholars of his time. Among these people we can mention Abdullah Ibn Abbas, who was known as the "Scientist of the Ummah" and also Malik Ashtar, who, in addition to his political and military genius, was one of the reciters of Kufa.
Keywords: Imam Ali (P.B.U.H), life, Scholars, Science -
قبهالصخره، یکی از قدیمی ترین بناهای تاریخی برجایمانده از دوره امویان است که در سال 66 هجری به دستور عبدالملک بن مروان (متوفای 86ه.ق) ساخته شد. مشهور است که هدف اصلی عبدالملک برای ساختن گنبد بر روی صخره شریفه، جلوگیری از تماس مردمان شام و مصر با عبدالله بن زبیر بود که در مکه حکومت می کرد و مردم را به بیعت با خود فرا می خواند.
پژوهش حاضر نشان می دهد که عبدالملک برای ساخت قبهالصخره، علاوه بر دلیل یادشده، انگیزه های دیگری نیز داشته است؛ از جمله: جلب قلوب یهودیان شام، مقابله با تفوق تمدنی فرهنگی رومیان مسیحی، زنده نگه داشتن حادثه معراج پیامبرs، محافظت از صخره در برابر تغییرات جوی و به یادگار نهادن اثری از دوران حکومتداری خویش، می توانند دلایلی موجه برای این کار دانسته شوند. این مقاله درصدد است با رویکرد توصیفی تحلیلی، دلایل و انگیزه های عبدالملک از ساختن قبهالصخره را بررسی کند و آنها را به بوته نقد بنشاند.کلید واژگان: عبدالملک بن مروان, قبه الصخره, قدس شریف, عبدالله بن زبیرThe Dome of the Rock is one of the oldest surviving historical monuments from the Umayyad period, which was built in 66 AH by the order of Abdul Malik bin Marwan (d. 86 AH). It is known that Abdul Malik's main purpose in building the dome on the honorable Rock was to prevent the people of Syria and Egypt from contacting Abdullah Ibn Zubayr, who ruled in Mecca and called on the people to pledge to him. The present study shows that Abdul Malik had other motives for building the Dome of the Rock, in addition to the mentioned reason; These include: capturing the hearts of the Jews of the Sham, countering the civilization-cultural supremacy of the Christian Romans, keeping alive the event of the Prophet's ascension, protecting the rock from climate change, and commemorating a trace of his reign. This article seeks to examine the reasons and motives of Abdul Malik for building the Dome of the Rock with a descriptive-analytical approach and criticizes them.
Keywords: Abdul Malik bin Marwan, Dome of the Rock, Holy Quds, Abdullah bin Zubair -
بررسی وضعیت موجود بالندگی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی
هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود بالندگی اعضای هییت علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی سراسر کشور است. این تحقیق از نوع تحقیقات غیرآزمایشی و به روش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری تحقیق، کلیه ی اعضای هییت علمی تمامی گروه های دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی سراسر کشور در سال تحصیلی 96-95 بود. حجم نمونه ی آماری با استفاده از فرمول کوکران برابر با 161 نفر برآورد شد. روش نمونه گیری، احتمالی پیچیده از نوع تصادفی بود. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی استاندارد شناسایی مولفه های بالندگی اعضای هییت علمی اجتهادی و همکاران (1390)، در 5 بعد و 41 گویه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS، Excel، و AMOS برای آمار توصیفی و استنباطی به عمل آمد. سطح معنی داری برای تمامی تجزیه و تحلیل ها 05/0P< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد، هر پنج مولفه به عنوان مولفه های اصلی تشکیل دهنده ی بالندگی اعضای هیات علمی دانشکده های تربیت بدنی و علوم ورزشی هستند؛ و در وضعیت موجود بالندگی آموزشی، سازمانی، فردی و اخلاقی بطور معنی داری بالاتر از حد متوسط می باشد، ولی میزان وضعیت موجود بالندگی پژوهشی در حد متوسط است. به نظر می رسد، باید در برنامه های بهسازی اعضای هییت علمی، به بهسازی پژوهشی توجه ویژه ای شود.
کلید واژگان: بالندگی, اعضای هیئت علمی, تربیت بدنی و علوم ورزشیIdentification the current state of development in the faculty members of the faculties of physical educationThe aim of study is identification the current state of development in the faculty members of the faculties of physical education and sports science. Methodology This research is non-experimental and descriptive-survey research. The statistical population of the study included all faculty members from all faculties of physical education and sport sciences throughout the country in the academic year of 96-95. The sample size was estimated to be 161 by Cochran formula. The sampling method was a complex random probability. The data gathering tool was a standard questionnaire identifying the components of faculty members of ijtehadi et al (2011), in 5 dimensions and 41 items. Data analysis was performed using descriptive and inferential statistics using SPSS, Excel, and AMOS software. The significance level for all analyzes was considered as P <0.05. The findings showed that all five components of research, educational, organizational, individual and ethical growth are the main components that make up the faculty members of faculties of physical education and sports science. In current situation, educational, organizational, individual and moral development is significantly higher than average. However, the current status of research development is moderate.higher than the average. All faculty improvement programs require attention and support; and in faculty upgrading programs, attention should be paid to all aspects of improvement, in particular research improvement.
Keywords: Development, Faculty member’s, Physical Education, Sports Science -
با توجه به این که یکی از شاخص ها ی توسعه و رشد یک کشور، امنیت آن کشور از جوانب مختلف آن مانند امنیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سلامت است. حمایت کیفری – پلیسی از حقوق مالکیت فکری می تواند به نحو موثری شاخص ها ی امنیت را در هر کشوری ارتقاء بخشد. به جهت این که در مقررات جاری کشور حمایت کاملی از تمامی مصادیق تولیدات فکری صورت نمی گیرد. لذا مقاله حاضر، از نوع کاربردی بوده که با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای به روش توصیفی – تحلیلی، تاثیر حمایت کیفری- پلیسی از مالکیت فکری بر شاخص های مهم امنیت را بررسی کرده و جایگاه نیروی انتظامی در اجرای این مهم را تبیین می کند. به موجب نتایج حاصل از این پژوهش، مراجع ذی صلاح بایستی به منظور تقویت حمایت از مالکیت فکری، در دو بعد قانون گذاری و اجرایی، نسبت به جرم انگاری برخی رفتارهای مخاطره آمیز و نیز ایجاد تشکیلات سازمانی در نیروی انتظامی اقدام نمایند.
کلید واژگان: امنیت, تشکیلات سازمانی, پلیس, حمایت کیفری, مالکیت فکریas regards, one of the indicators of the development of a country, the security of the country from different aspects of economic security, political, social, and health. Support of criminal - policing Protection of intellectual property rights can be effectively indicator of the security of any country upgrade makes . In order that the regulations of the country in full support of all instances of intellectual production does not take place. Therefore, the present article, by using Documentation and library resources, Descriptive- analytical method and practical, survey the impact of criminal protection - policing of intellectual property on the index of the important security and explain the place of police in the implementation of this important. To make the results of this research, authorities need to strengthen the protection of intellectual property, in both the Legislation and the execution, Take action to criminalization some risk behavior and creation of organizations in police.
Keywords: Security, organizational structure, Police, criminal- policing protection, intellectual property -
اصول اندیشه سیاسی و نظریه «امامت قهریه» ابن جماعه، با تکیه بر کتاب تحریرالاحکام فی تدبیر اهل الإسلامبدرالدین ابن جماعه (639-733 ه.ق) قاضی القضات دمشق و قاهره، در روزگاری می زیست که مغولان به سرزمین های اسلامی حمله کردند و خلافت عباسیان را در بغداد منقرض نمودند. این رویداد، نگرانی شدیدی در میان فقی هان و اندیشمندان مسلمان ایجاد نمود. نخستین بار بود که غیرمسلمانان بر بخش وسیعی از سرزمین های اسلامی سلطه می یافتند. در این شرایط، طبیعی بود که طرفداران نهاد خلافت، درباره نظریه نظام سیاسی در اسلام به تمهیدات جدیدی البته در چهارچوب اندیشه دینی بپردازند تا به این ترتیب بتوانند برای اوضاع سیاسی تازه، توجیه شرعی پیدا کنند. اندیشمندان سنی طرفدار نهاد خلافت، درصدد برآمدند تا به توجیه نظری و شرعی از وضعیت موجود نظام سیاسی بپردازند. پژوهش حاضر سعی دارد اصول اندیشه ها و نظریات سیاسی ابن جماعه را به شیوه توصیفی تحلیلی تا حد امکان وضوح ببخشد. این مقاله نشان می دهد که تحولات سیاسی و اجتماعی عصری که ابن جماعه در آن زندگی می کرد، محرک و انگیزه ای بود تا وی را به سوی طرح دیدگاه های سیاسی اش سوق دهد و با وجود این که نهاد خلافت اسلامی عملا از میان رفته بود، باز به مسئله خلافت اسلامی توجه کند و در این باره به ارائه نظرات و اندیشه های خود بپردازد.کلید واژگان: : ابن جماعه, مغولان, امامت قهریه, خلافتBadr al-Din Ibn Jamaeh (639-733A.H) was Qazi al-Qozzat (the Islamic title for the judge of judiciary) in Damascus and Cairo, living the time when the Mongol invaded the Islamic lands and overthrew the Abbasids caliphate in Baghdad. This event created a great deal of concern among the Muslim scholars and jurisprudents. It was for the first time that the large part of Islamic land came under the non-Muslim domination. Under the circumstances, it was only natural that the supporters of caliphate institution, considering the religious thought take account of the theory of political system in Islam in order to find out the religious justification for the new political situations. The Sunni thinkers supporting the caliphate institution, tried for justifying the religious and theoretical of the political system of current condition. The present research attempts to clarify the political theories and thoughts by Ibn-Jamaeh through the descriptive-analytical method. The current article shows that the political and social changes of the era in which Ibn Jamaeh lived, were the motivations leading him to render his political views and despite the fact that the institution of Islamic caliphate literally vanished away, took the issue of Islamic caliphate into his consideration and presented his ideas and thoughts about it.Keywords: Ibn-Jamaeh, The Mongol, Imamate Qahrieh, Caliphate
-
نشریه سخن تاریخ، پیاپی 25 (بهار و تابستان 1396)، صص 121 -138خلیفه سوم، عثمان بن عفان (متوفای 35ق) ، در پی شورش گروه های مختلف مردم از شهرهای مدینه، بصره، کوفه و مصر، به قتل رسید. شورشیان به مروان بن حکم (متوفای 65ق) که کاتب و مشاور عثمان بود، به شدت اعتراض داشتند و از جمله خواسته های آنان، عزل و محاکمه مروان بود. برخی او را مسبب اصلی تحریک مردم و به عبارتی دیگر، وی را رهبر منفی جریان اعتراضی علیه خلیفه می دانند.
این مقاله، نشان می دهد که برخی روایات مشکوک، مجعول و بی پایه درباره ماجرای قتل عثمان و نقش مروان در آن قضایا وجود دارد. مشهورترین این روایات، نامه ای است از زبان عثمان خطاب به والی مصر، در تنبیه و مجازات سران شورشی که نوشتن آن را به مروان نسبت داده اند. پژوهش حاضر، در صدد است بر اساس منابع کتابخانه ای، با روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از شیوه نقد رجال حدیث، به جایگاه و نقش مروان در جریان قتل خلیفه سوم وضوح بیشتری ببخشد.کلید واژگان: مروان بن حکم, قتل عثمان, روایات جعلی -
اقدامات درمانی که به وسیله کادر درمانی صورت می گیرد، در واقع نوعی تصرف در نفس دیگری است که جواز مشروعیت این نحو از مداخله متوقف بر شرایطی است که قانون گذار در مواد مختلف قانونی از جمله 158، 495 ق.م.ا آن ها را بیان نموده است. باتوجه به سابقه فقهی و قانونی این مواد، رضایت بیمار منحصرا در مشروعیت «فعل پزشک» یعنی «معالجه» موثر بوده و به صدمات اتفاقی حاصل از درمان مربوط نمی گردد و در همین راستا برای سلب مسولیت از پزشک برائت گرفته می شود. در بین فقهای امامیه درخصوص اخذ رضایت بیمار جزء در موارد ضروری، همگی معتقد به اخذ رضایت از بیمار یا ولی وی برای معالجه هستند، اما در باب اخذ برائت موضوع اختلافی بوده و مشهور فقها قائل به اخذ برائت از بیمار برای سلب مسئولیت پزشک در قبال ایراد صدمات وارده به بیمار در نتیجه طبابت می باشند. این درحالی است که قانون مجازات اسلامی 1392 نه تنها متذکر اقسام مختلف رضایت (صریح، ضمنی، آگاهانه) و ضمانت اجرای عدم اخذ هرکدام از آن ها نشده، بلکه با تغییر مبانی، اخذ برائت از بیمار را امری بیهوده و منوط به عدم تقصیر پزشک دانسته است. در این مقاله ضمن بررسی اقسام مختلف رضایت، برائت و ضمانت اجرای عدم اخذ آن ها، بار اثبات دعوی، زمان اخذ رضایت و برائت و... از منظر فقهی و حقوقی بحث می گردد.کلید واژگان: پزشک, بیمار, رضایت, برائت, ضمانMedical measures performed by the medical staff, are in fact a kind of intervention, subject to legal provisions mentioned in various laws (e.g. Articles 158 and 495 of the Iranian Civil Law). Given the legal andjurisprudential backgraound of these articles, patients consent relates only to legitimacy of the physicians deed (i.e.treatment) and not to its consequences (either incidental or intentional), and that is the reason for having the patient to sign a disclaimer (to relieve the physician from legal liabilities). All shiaa Faqihs (jurisprudence experts) believe in the necessity of obtaining patients consent, except in cases of emergency, for initiating treatment, while there is disagreement regarding the issue of disclaimer, and a majority of Faqihs recommend obtaining disclaimer from the patient in case treatment-induced harms occur. However, the Islamic Penal Code of 2013, does not mention various kinds of consent (i.e.explicit, implicit, informed) and sanctions of not obtaining it, and considers it, by altering the bases, a vain deed, since it depends on non-guiltiness of the physician. The present article discusses various kinds of consent, disclaimer and sanctions of not obtaining it, load of proof, timing of obtaining consent, from legal as well as jurisprudential viewpoints.Keywords: Patient, Physician, Consent, Disclaimer, Responsibility
-
هدفهدف این تحقیق، ارزیابی سطح «سیستم مدیریت دانش» و رابطه آن با «کیفیت زندگی شغلی» کارکنان وزارت ورزش و جوانان بود.
روش شناسی: تعداد 245 نفر از کارکنان رسمی و پیمانی وزارت ورزش به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب گردید. به منظور جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه مدیریت دانش سالیس و جونز و کیفیت زندگی شغلی والتون استفاده شد. با استفاده از روش آلفای کرونباخ، اعتبار پرسشنامه مدیریت دانش(88/0) و کیفیت زندگی شغلی(91/0) محاسبه شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های t تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و ANOVA صورت گرفت.یافته هاسطح «مدیریت دانش» و «کیفیت زندگی شغلی» در وزارت ورزش به ترتیب «ضعیف رو به متوسط» و «متوسط» ارزیابی شد. نتایج تحقیق همچنین حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار(766/0) بین سیستم مدیریت دانش و کیفیت زندگی شغلی در وزارت ورزش بود (001/0=p). متغیرهای «بکارگیری دانش»، «مدیریت دانش»، «تولید دانش» و «ذخیره سازی و ساماندهی دانش» به ترتیب بالاترین تاثیر رگرسیونی را روی متغیر کیفیت زندگی شغلی داشته اند، بیانگر این که ابعاد سیستم مدیریت دانش، پیش بینی کننده های معنی داری برای کیفیت زندگی شغلی هستند (01/0>p).نتیجه گیریارتقای سطح دانش کارکنان وزارت ورزش، می تواند ضمن بهره مند ساختن آنها از دانش روز و لذا ارتقای عملکرد شغلی شان، زمینه بهبود بیش از پیش کیفیت زندگی شغلی آنها را فراهم سازد.کلید واژگان: سیستم مدیریت دانش, کیفیت زندگی شغلی, رابطه رگرسیونی, وزارت ورزش و جوانانObjectiveThe purpose of this study was to assess the level of "knowledge management system" and its regression equation with the "Quality of work life" in employees of Ministry of Sport and Youth.Methodology245 employees of the ministry were randomly selected as sample of this study. Two questionnaires of Walton quality of work life, and Salys and Jones Knowledge Management were used for collecting data. Based on Cronbach's alpha, the validity of Knowledge Management (0.88) and quality of work life (0.91) questionnaires were calculated. Data analysis was done using single-sample t-test, Pearson correlation, multiple linear regression and ANOVA.Resultslevel of "knowledge management" and "quality of work life" in the Ministry of Sport and Youth was assessed as "poor to average" and "average", respectively. The results also indicate a significant and positive relationship (0.766) between the knowledge management system and the quality of work life in Ministry of Sport and Youth (p=0.001). In addition, the variables of "knowledge utilization", "knowledge management", knowledge creation and "Storing and Organizing Knowledge" have had the highest regression effect on quality of work life, respectively. This result proves that the dimensions of knowledge management system are significant predictors of work life quality (pConclusionPromoting the knowledge level of employees of Ministry of Sport, can not only impart them from new knowledge and thus improve their job performance, but also improve their quality of work life, more than before.Keywords: Knowledge management system, Quality of work life, Ministry of sport, youth -
هیدرولیک جریان در تقاطع کانالها پیچیده بوده و عوامل زیادی مانند نسبت دبی جریان، زاویه تقاطع، هندسه کانال، شیب طولی، مقاومت بستر و عدد فرود بر رفتار جریان اثر گذار می باشد. وجود بستر متحرک با انتقال رسوب نیز بر پیچیدگی الگوی جریان در این مقاطع می افزاید. مطالعه الگوی جریان میتواند به پیش بینی تغییرات شکل بستر در مجاری رسوبی کمک کند. در این مطالعه تاثیر نسبت دبی جریان و زاویه تقاطع کانالها برای زوایای 30، 45، 60 و 90 درجه بر الگوی جریان با استفاده از مدل عددی فلوئنت مورد بررسی قرار گرفته است. در زاویه تقاطع 90 درجه در نزدیک کف کانال (05/0 = Z*) و به ازای نسبت دبی جریان 917/0=*Q کمینه ابعاد ناحیه جدایی جریان رخ داده و ابعاد این ناحیه به صفر میرسد. همچنین در زاویه تقاطع 45 درجه و در نسبت دبی 917/0=*Q نیز ابعاد ناحیه جدایی جریان بسیار ناچیز است. بیشترین ابعاد ناحیه جدایی جریان نیز در زاویه تقاطع 90 درجه به ازای نسبت دبی جریان 917/0=*Q در نزدیک سطح (95/0 = Z*) مشاهده میشود. با افزایش نسبت دبی طول و عرض ناحیه جدایی جریان کاهش می یابد و در نسبتهای دبی بالا ناحیه جدایی جریان ناپدید میشود. افزایش مقدار نسبت دبی جریان، بطور خطی ابعاد ناحیه جدایی جریان را کاهش میدهد. با افزایش نسبت دبی، تغییرات ابعاد ناحیه جدایی در کف ناچیز بوده و طول ناحیه جدایی جریان در سطح نسبت به کف کانال بیشتراست. بیشترین و کمترین تغییرات سطح آب در کمترین و بیشترین مقدار نسبت دبی رخ می دهد.
کلید واژگان: تقاطع کانال, ناحیه جدایی جریان, زاویه تقاطع جریان, نسبت جریان, مدل عددی فلوئنتOpen channel confluences occur in many natural and artificial waterways. Several hydraulic and geometric parameters such as discharge ratio، Froude number، junction angle، channel bed slope and bed roughness can affect flow pattern at channel junctions. Study of flow pattern in rigid boundary channels can help prediction of morphological changes in fluvial natural channels. In this research، the effect of discharge ratios and side channel junction angles on flow pattern for angles 30০، 45০، 60০ and 90০ using Fluent CFD model have been studied. Results showed that in =90০ junction angle، dimensions of separation zone disappear near bed (z*=0. 05) for discharge ratio of Q*=0. 917. Also in 45০،the dimensions of separation zone near bed are negligible. The maximum dimensions of separation zone are take place near water surface (z*=0. 95) for discharge ratio of Q*=0. 917 and 90০ degree junction channel. Increase in discharge ratio will lead to form uniform a flow downstream of junction area and so decrease in separation zone dimension. Also Maximum and minimum values (16% and 4%) of surface water level occur in highest and lowest discharge ratios of 0. 83 and 0. 917 respectively.Keywords: Junction channel, Separation zone, Junction angle, Discharge ratio, Fluent model -
برخورد دو جریان با یکدیگر پدیده ای است که در سازه های دست ساز بشر مانند شبکه های آبیاری، آب و فاضلاب و مجاری طبیعی مانند رودخانه ها مشاهده می شود. در این تحقیق با بهره گیری از مدل آشفتگی RSM و روشVOF در نرم افزار فلوئنت، جریان متقاطع در کانال های مستطیلی مدل سازی شده است. تاثیر زاویه اتصال کانال فرعی به کانال اصلی در زوایای30، 45، 60 و 90 درجه بر الگوی جریان و سطح آب مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد با کاهش زاویه تقاطع، تراز سطح آب در بالادست تقاطع روند کاهشی و در پایین دست ناحیه تقاطع روند افزایشی دارد. عمق های بالادست تقاطع به ترتیب حدود 2%، 3/4%، 6% و 9% بالاتر از عمق های پایین دست تقاطع در زوایای 30، 45، 60 و 90 درجه می باشند. همچنین یک ناحیه جدایی جریان در پایین دست تقاطع و یک ناحیه سکون در گوشه بالادست تقاطع و در داخل کانال اصلی تشکیل می شود. کاهش زاویه اتصال به کانال اصلی باعث کاهش ابعاد این نواحی و همچنین کاهش آشفتگی جریان در پایین دست محل تقاطع جریان می شود. شبیه سازی توزیع تنش برشی نیز نشان می دهد که تمرکز بالایی از تنش در دیواره روبروی تقاطع وجود داشته و در زوایای اتصال بزرگتر، مقدار این تنش افزایش می یابد. با افزایش زاویه تقاطع کانال ها، ابعاد ناحیه جدایی جریان نیز توسعه پیدا کرده و عرض مفید برای عبور جریان به پایین دست کاهش می یابد. با کاهش زاویه برخورد دو جریان و در نتیجه کاهش ابعاد ناحیه جدایی مشکلات ناشی از برخورد دو جریان کاهش می یابد.
کلید واژگان: تراز سطح آب, زاویه تقاطع, فلوئنت, مدل حجم سیالOpen channel confluences are present in many man-made and natural waterways; such as irrigation and sewage networks and river systems. In this research، it has been attempted to simulate the junction flow in rectangular channels by utilizing، Volume of Fluid (VOF) scheme and RSM based turbulence models of FLUENT software. The effect of branch channel angle on flow behavior pattern and free surface water level for angles 30০،45০، 60০ and 90০ are studied The results show that reduction of branching angle leads to a decrease in water level at the upstream of the cross point and to an increase in water level at the downstream of it. Upstream depths of water at the cross point are found 2%، 4. 3%، 6% and 9% higher than the junction depths of water at the downstream for the angles of 30০،45০، 60০ and 90০، respectively. A separation zone and a stagnation point are formed in the main channel at the downstream and upstream corner of the junction، respectively. The decrease of cross angle causes the reduction of separation zone dimensions and flow turbulence. Simulation of the shear stress distribution illustrates high shear stress concenteration on the opposite wall of the junction point and it increases with increase of the junction angle. With increase of channel junction angle، the separation zone dimensions increase and the effective width of the channel for the transition of the flow to downstream reduces. Reducing the junction angle and consequently reduction of the separation zone dimiensions helps to reduce the crossing problems of the two flows confluence.Keywords: Fluent, Junction angle, VOF, Water level
- در این صفحه نام مورد نظر در اسامی نویسندگان مقالات جستجو میشود. ممکن است نتایج شامل مطالب نویسندگان هم نام و حتی در رشتههای مختلف باشد.
- همه مقالات ترجمه فارسی یا انگلیسی ندارند پس ممکن است مقالاتی باشند که نام نویسنده مورد نظر شما به صورت معادل فارسی یا انگلیسی آن درج شده باشد. در صفحه جستجوی پیشرفته میتوانید همزمان نام فارسی و انگلیسی نویسنده را درج نمایید.
- در صورتی که میخواهید جستجو را با شرایط متفاوت تکرار کنید به صفحه جستجوی پیشرفته مطالب نشریات مراجعه کنید.